به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

جوانی دامن افشان رفت و پیری هم به دنبالش

گذشت از قامت خم‌ گوش بر آواز خلخالش

ز پرواز نفس آگه نی‌ام لیک اینقدر دانم

که آخر تا شکستن میرسد سعی پر و بالش

به خواب وهم تعبیر بلندی‌کرده‌ام انشا

به‌گردون می‌تند هرکس بقدر گردش حالش

وداع ساز هستی‌ کن‌ که اینجا هر چه پیدا شد

نفس‌ گردید بر آیینهٔ تحقیق تمثالش

مزاج ناتوان عشق چون آتش تبی دارد

که جز خاکستر بنیاد هستی نیست تبخالش

شبستان جنون دیگر چه رونق داشت حیرانم

چراغان‌ گر نمی‌بود از شرار سنگ اطفالش

گرفتم نوبهار آمد چه دارد گل در این گلشن

همان آیینه‌دار وحشت پار است امسالش

به ضبط نالهٔ دل می‌گدازم پیکر خود را

مگر در سرمه غلتم تا کنم یک خامشی لالش

غنا و فقر هستی آنقدر فرصت نمی‌خواهد

نفس هر دم زدن بی‌پرده است ادبار و اقبالش

به هر کلکی ‌که پردازند احوال من بیدل

چو تار ساز بالد تا قیامت ناله از نالش

ادامه مطلب
پنج شنبه 28 اردیبهشت 1396  - 6:32 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4378973
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث