به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

رفتم از خویش و به بزم جلوه‌اش لنگر زدم

شیشهٔ رنگی شکستم با پری ساغر زدم

صافی دل بی‌نیازم دارد از عرض کمال

حیرتی ‌گشتم ره صد آینه جوهر زدم

خشک ‌طبعان غوطه‌ها در مغز دانش خورده‌اند

بسکه بر اوراق معنی آب نظم تر زدم

تا نبیند طرز رعنایی خرام قامتت

از پر قمری به چشم سرو خاکستر زدم

هرگز از دل شکوهٔ داغ جفایت سر نزد

بی‌صدا بود این دو ساغر تا به یکدیگر زدم

عالمی را بر بساط خاک بود اقرار عجز

من هم از نقش جبین مهری بر این محضر زدم

شبنم اشکی فرو برده‌ست سر تا پای من

از ضعیفی غوطه در یک قطره چون‌ گوهر زدم

بی‌تو یکدم صرفهٔ راحت نبردم چون سپند

بر سر آتش نشستم ناله ‌کردم پر زدم

چون سحر هر چند شوقم سوخت از کم‌فرصتی

اینقدرها شد که از شوخی نفس‌ کمتر زدم

عیش اسباب چراغانی تصور کرده بود

مشت خاشاکی فراهم‌ کردم و آذر زدم

بیخودی بیدل به خاک افکند اجزای مرا

بس که چون ‌گل از شکست رنگ‌ها ساغر زدم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 1:51 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4342433
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث