به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

ندانم مژدهٔ وصل‌ که شد برق افکن هوشم

که همچون موج از آغوشم برون می‌تازد آغوشم

به صد خورشید نازد سایهٔ اقبال شام من

که عمری شد چو خط تسلیم آن صبح بناگوشم

به حیرت بس که جوشیدم نگاه افسرده مژگان شد

من آن آیینه‌ام‌ کز شوخی جوهر نمد پوشم

به هر افسردگی از تهمت بیدردی آزادم

چو تار ساز در هر جا که باشم ناله بر دوشم

وداع غنچه‌،‌ گل را نیست جز پرواز مخموری

دل از خود رفت و بر خمیازه محمل بست آغوشم

چو خواب مردم دیوانه تعبیرم جنون دارد

به یاد من مکش زحمت فراموشم‌، فراموشم

حدیث حیرتم باید ز لعل یار پرسیدن

چه می‌گوید که آتش می‌زند در کلبهٔ هوشم

چه سازم کز بلای اضطراب دل شوم ایمن

خموشی هم نفس دزدیده فریادست در گوشم

ز کس امید دلگرمی ندارد شعلهٔ شمعم

به هر محفل ‌که باشم با شکست رنگ در جوشم

بجز حسرت چه اندوزم به جز حیرت چه پردازم

نگاهم بیش ازینها بر نمی‌تابد بر و دوشم

مبادا هیچکس یا رب زیانکار پشیمانی

دل امروز هم شب کرد داغ فرصت دوشم

کجا بست از زبان جوهر آیینه ‌گویایی

چراغ دودمان حیرتم بسیار خاموشم

حضور آفتاب از سایه پیدایی نمی‌خواهد

دمی آیم به یاد خود که او سازد فراموشم

به یاد آن میان عمریست از خود رفته‌ام بیدل

چو رنگ‌ گل به باد ناتوانی می‌پرد هوشم

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 10:23 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4343169
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث