به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

چادر خود را برو افکند زود

مرد را زن ساخت و در را بر گشود

زیر چادر مرد رسوا و عیان

سخت پیدا چون شتر بر نردبان

گفت خاتونیست از اعیان شهر

مر ورا از مال و اقبالست بهر

در ببستم تا کسی بیگانه‌ای

در نیاید زود نادانانه‌ای

گفت صوفی چیستش هین خدمتی

تا بر آرم بی‌سپاس و منتی

گفت میلش خویشی و پیوستگیست

نیک خاتونیست حق داند که کیست

خواست دختر را ببیند زیر دست

اتفاقا دختر اندر مکتبست

باز گفت ار آرد باشد یا سبوس

می‌کنم او را به جان و دل عروس

یک پسر دارد که اندر شهر نیست

خوب و زیرک چابک و مکسب کنیست

گفت صوفی ما فقیر و زار و کم

قوم خاتون مال‌دار و محتشم

کی بود این کفو ایشان در زواج

یک در از چوب و دری دیگر ز عاج

کفو باید هر دو جفت اندر نکاح

ورنه تنگ آید نماند ارتیاح

ادامه مطلب
شنبه 6 خرداد 1396  - 11:27 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4446424
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث