به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

گازری بود و مر او را یک خری

پشت ریش اشکم تهی و لاغری

در میان سنگ لاخ بی‌گیاه

روز تا شب بی‌نوا و بی‌پناه

بهر خوردن جز که آب آنجا نبود

روز و شب بد خر در آن کور و کبود

آن حوالی نیستان و بیشه بود

شیر بود آنجا که صیدش پیشه بود

شیر را با پیل نر جنگ اوفتاد

خسته شد آن شیر و ماند از اصطیاد

مدتی وا ماند زان ضعف از شکار

بی‌نوا ماندند دد از چاشت‌خوار

زانک باقی‌خوار شیر ایشان بدند

شیر چون رنجور شد تنگ آمدند

شیر یک روباه را فرمود رو

مر خری را بهر من صیاد شو

گر خری یابی به گرد مرغزار

رو فسونش خوان فریبانش بیار

چون بیابم قوتی از گوشت خر

پس بگیرم بعد از آن صیدی دگر

اندکی من می‌خورم باقی شما

من سبب باشم شما را در نوا

یا خری یا گاو بهر من بجوی

زان فسونهایی که می‌دانی بگوی

از فسون و از سخنهای خوشش

از سرش بیرون کن و اینجا کشش

ادامه مطلب
شنبه 6 خرداد 1396  - 1:25 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4445758
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث