به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

پاسبانی خفت و دزد اسباب برد

رختها را زیر هر خاکی فشرد

روز شد بیدار شد آن کاروان

دید رفته رخت و سیم و اشتران

پس بدو گفتند ای حارس بگو

که چه شد این رخت و این اسباب کو

گفت دزدان آمدند اندر نقاب

رختها بردند از پیشم شتاب

قوم گفتندش که ای چو تل ریگ

پس چه می‌کردی کیی ای مردریگ

گفت من یک کس بدم ایشان گروه

با سلاح و با شجاعت با شکوه

گفت اگر در جنگ کم بودت امید

نعره‌ای زن کای کریمان برجهید

گفت آن دم کارد بنمودند و تیغ

که خمش ورنه کشیمت بی‌دریغ

آن زمان از ترس بستم من دهان

این زمان هیهای و فریاد و فغان

آن زمان بست آن دمم که دم زنم

این زمان چندانک خواهی هی کنم

چونک عمرت برد دیو فاضحه

بی‌نمک باشد اعوذ و فاتحه

گرچه باشد بی‌نمک اکنون حنین

هست غفلت بی‌نمک‌تر زان یقین

هم‌چنین هم بی‌نمک می‌نال نیز

که ذلیلان را نظر کن ای عزیز

قادری بی‌گاه باشد یا به گاه

از تو چیزی فوت کی شد ای اله

شاه لا تاسوا علی ما فاتکم

کی شود از قدرتش مطلوب گم

ادامه مطلب
پنج شنبه 11 خرداد 1396  - 11:04 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4428319
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث