به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

اگر زهر است اگر شکر چه شیرین است بی‌خویشی

کله جویی نیابی سر چه شیرین است بی‌خویشی

چو افتادی تو در دامش چو خوردی باده جامش

برون آیی نیابی در چه شیرین است بی‌خویشی

مترس آخر نه مردی تو بجنب آخر نمردی تو

بده آن زر به سیمین بر چه شیرین است بی‌خویشی

چرا تو سرد و برف آیی فنا شو تا شگرف آیی

غم هستی تو کمتر خور چه شیرین است بی‌خویشی

در این منگر که در دامم که پر گشت است این جامم

به پیری عمر نو بنگر چه شیرین است بی‌خویشی

چه هشیاری برادر هی ببین دریای پر از می

مسلمان شو تو ای کافر چه شیرین است بی‌خویشی

نمود آن زلف مشکینش که عنبر گشت مسکینش

زهی مشک و زهی عنبر چه شیرین است بی‌خویشی

بیا ای یار در بستان میان حلقه مستان

به دست هر یکی ساغر چه شیرین است بی‌خویشی

یکی شه بین تو بس حاضر به جمله روح‌ها ناظر

ز بی‌خویشی از آن سوتر چه شیرین است بی‌خویشی

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:22 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4441654
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث