دیوان شمس مولوی-رباعی شمارهٔ ۱۴۵۸ چون زرد و نزار دید او رو یک من خونابه روان ز چشم چون جو یک من خندید و به خنده گفت دلجو یک من ای ظالم مظلومک بدخو یک من ادامه مطلب مهدی گلشنی جمعه 23 تیر 1396 - 2:27 PM نظرات (0)
چون زرد و نزار دید او رو یک من خونابه روان ز چشم چون جو یک من خندید و به خنده گفت دلجو یک من ای ظالم مظلومک بدخو یک من