به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

امشب که شبم به وصل تو می گذرد،

دامی ز سر زلف خود، ای دام خرد،

بر روی هوا بگستران تا ناگاه

زاغ شب از این سراچه بیرون نپرد

بوصف الحال خورشید دل افروز

دو بیت آورد مطبوع و جگر سوز

امشب که شد آن ماه فلک مهمانم،

بنشینم و داد خوش از او بستانم

ور صبح نفس زند ز آه سحری

برخیزم و شمع صبح را بنشانم

چو جم بشنید نظم همچو آبش

فرو خواند این رباعی در جوابش

امشب شب آنست که دل چیره شود

وز عشرت ما چشم فلک خیره شود

گر صبح گریبان شب تار درد

آیینه عیش عاشقان تیره شود.

ز ناگه خنده ای زد صبح دم سرد

از آن یک خنده شب را منفعل کرد

شب هندو معنبر زلف بر بست

ز جای خویشتن خورشید بر جست

گرفت آن ماه تابان را در آغوش

چو زلف آوردش اندر گردن و گوش

لبش بوسید و شیرین قطعه ای گفت

به گوهر قطعه یاقوت را سفت

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:34 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4290286
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث