به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

عشق مرا از هزار کار برآورد

گرد جهانم هزار بار برآورد

یار مرا خوی تنگ بود به غایت

عشق دلم را به خوی یار بر آورد

لشکر سودای عشق بر سر من تاخت

از تن خاکی من غبار برآورد

خیز و بیا چشم روزگار برآور

کز تو مرا چشم روزگار برآورد

با تو بیا تا دمی به کام برآیم

همان که فراقت زما دمان برآورد

کام من جان به لب رسیده برآورد

ز آن لب شیرین کزین هزار برآورد

بس که مرا چون صبا هوای خیالت

گرد گلستان و لاله زار برآورد

قد تو در چشم من به جلوه درآمد

سرو سهی را ز جویبار برآورد

به پاسخ گفت با بانو جهاندار

نخست اندیشه می باید در این کار

نیابی خیر از آن شاخ برومند

که سازد با درخت خشک پیوند

چرا در خاک سیمی را کنم گم

که می شاید به کحل چشم مردم؟

بری طوبی ز خلد جاودانی

بری در غیر ذی زرعش نشانی

هر آنکو کرد با ناجنس پیوند

قرین بد گزید از بهر فرزند

به جای نور چشم خویش بد کرد

بدست خویش قصد جان خود کرد

اگرچه قطره زاد از ابر لیکن

به بحر افتاد و شد در بحر ساکن

به لطف خویش بحر او را بپرورد

یتیم بحر نام خویشتن کرد

بزرگی و هنر از یم در آموخت

هنرهای بزرگان زو هم آموخت

چو صاحب مکنت و صاحب هنر شد

سزای گوشوار و تاج و زر شد

تو یک مه گر به لطفش می بخوانی

به خورشید جهانتابش رسانی

تو خورشید جمالی او مه نو

نظر می دارد از لطف تو پرتو

گرفتم خود نه از فغفور چین است

خردمندیش ما را خود یقین است

همه شب بود با قیصر دراین زار

همی راند از غم و شادی سخن باز

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:40 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4290319
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث