به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

حکایت را بدین پیدا شد انجام

سحرگه کرد شادی روی در شام

ملک جمشید را افسر طلب کرد

حکایتهای شادی شه در آورد

ملک را گفت: «شادی رفت در شام

نمی دانم که چون باشد سرانجام

ندانم کو کشد لشکر برین بوم

ز شادی عکس گردد کشور روم؟

ملک برخواست گفت: «ای بر سران شاه

ز ماهی یاد محکوم تو تا ماه

اگر فرمان دهد فرمانده روم

روم سازم بر ایشان شام را شوم

همی تا بر تو شام آرد عدو بام

روم از روم و صبحش را کنم شام»

بدین معنی ملک فصلی بپرداخت

که از شادی سر افسر برافراخت

بدو گفت: » آفرین بر گوهر نیک!

قوی مردانه می گویی سخن ، لیک

زگفتار تهی کاری نیاید

بگفتار اندرون کردار باید

اگر زین عهد و پیمان بر نگردی

به جای آورده باشی شرط مردی

ترا قیصر ز گردون بگذراند

دهد دختر به خورشیدت رساند»

به دارای جهان جم خورد سوگند

که : «تا جان و تنم را هست پیوند

من از فرمان قیصر بر نگردم

اگر زین قول برگردم ، نه مردم

بباشم در رهش تا زنده باشم

بدین در کمترینش بنده باشم»

چو بشنید آن سخن برخاست آن سرو

به پیش قیصر آمد راست آن سرو

بدادش مژده از گفتار جمشید

شهنشه شاد شد از کار جمشید

اشارت کرد از آن پس رومیان را

که: « در بندید بهر کین میان را»

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:40 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4329497
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث