به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

کم خور غم تنی که حیاتش بجان بود

چیزی طلب که زندگی جان بآن بود

هیچش ز تخم عشق معطل روا مدار

تا در زمین جسم تو آب روان بود

آنکس رسد بدولت وصی که مرورا

روح سبک ز بار محبت گران بود

چون استخوان مرده نیاید بهیچ کار

عشقی که زنده یی چو تواش در میان بود

معشوق روح بخش باول قدم چو مرگ

از هفت عضو هستی تو جان ستان بود

آخر بعشق زنده کند مر ترا که اوست

کآب حیات از آتش عشقش روان بود

از تو چه نقشهاست در آیینه مثال

دیدند و گر تو نیز ببینی چنان بود

این حرف خوانده ای تو که بر دفتر وجود

لفظیست صورت تو که معنیش جان بود

با نور چشم فهم تو پنهان لطیفه ییست

جان تو آیتیست که تفسیرش آن بود

ای دل ازین حدیث زبان در کشیده به

خود شرح این حدیث چه کار زبان بود

خود را مکن میان دل و خلق ترجمان

تا سر میان عشق و دلت ترجمان بود

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 11:55 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4356709
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث