اشعار عراقی-رباعی شمارهٔ ۱۴ پیری ز خرابات برون آمد مست دل رفته ز دست و جام می بر کف دست گفتا: می نوش، کاندرین عالم پست جز مست کسی ز خویشتن باز نرست ادامه مطلب مهدی گلشنی پنج شنبه 12 مرداد 1396 - 6:26 PM نظرات (0)
پیری ز خرابات برون آمد مست دل رفته ز دست و جام می بر کف دست گفتا: می نوش، کاندرین عالم پست جز مست کسی ز خویشتن باز نرست