به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

اگر، ای آرزوی جان که تویی

باز بینم تو را چنان که تویی

شوم از قید جسم و جان فارغ

به تو مشغول وز جهان فارغ

گر تو روزی به گفتن سخنی

التفاتی کنی به مثل منی

چون حدیث تو بشنود گوشم

رود از حال خویشتن هوشم

دیده را دیدن تو می‌باید

دیدنت گرچه شوق افزاید

بستهٔ عقل و هوش را زین پس

چشم جادو و خال شوخ تو بس

هر نفس چشم شوخت، از پی ناز

شیوهٔ تازه می‌کند آغاز

لبت آب حیات جان من است

شوق پیدا غم نهان من است

با لبت، کو حیات شد جان را

قدر نبود خود آب حیوان را

مشکن دل، چنان که عادت توست

که دلم مخزن محبت توست

نه فراغت به حسب حال منت

نه مجالی که بشنوم سخنت

گر به سالیت نوبتی بینم

بود احیای جان مسکینم

با تو بینم رقیب و من گذران

دیده بر هم نهاده، دل نگران

جان ما را تعلقی که به توست

با خود آورده‌ایم، آن ز نخست

هر چه دل را بدان نباشد آز

دیده فارغ بود ز دیدن باز

دل بخواهد که دیده را بیند

دیده حیران، که تا کجا بیند؟

اندران ره کزو نشان جویند

سر فدا کرده، ترک جان گویند

ادامه مطلب
یک شنبه 15 مرداد 1396  - 11:58 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4292305
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث