به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

ای که ز آب زندگی لعل تو می‌دهد نشان

خیز و به دیده‌ام نشین، آتش دل فرو نشان

با همه جهد از آن کمر، هیچ نداشتم خبر

با همه سعی از آن دهن، هیچ نیافتم نشان

سر خوش و مست و بیهشم،در همه نشه‌ای خوشم

بار فلک نمی‌کشم، از کرم سبوکشان

نزد حبیب کرده‌ام قصهٔ درد اهل دل

پیش طبیب گفته‌ام صورت حال ناخوشان

من که به قوت جنون، سلسله‌ها گسسته‌ام

بسته مرا به راستی زلف کج پریوشان

هر چه ز جور خوی تو، می‌گذرم ز روی تو

می‌کشدم به سوی تو، دست طلب کشان کشان

باده اگر نمی‌دهی خون مرا به جام کن

مرهم اگر نمی‌نهی، زخم مرا نمک فشان

با تو می حرام را کرده حلال محتسب

چنگ بکوب و نی بزن، بوسه ببخش و می چشان

مرده اگر ندیده‌ای زنده جاودان شود

پای بنه مسیح وش بر سر خاک خامشان

طرهٔ عنبرین تو غالیه سای انجمن

پسته نوشخند تو نشئه فزای بیهشان

در غم رویت ای پری سوخته شد دل ملک

بس که رسید بر فلک آه جگر بر آتشان

تا دم باد صبح دم زلف تو می‌زند به هم

جمع چگونه میشود حال دل مشوشان

تا شده سیلی غمت علت سرخ رویی‌ام

رشک برند از این عمل، چهره به خون منقشان

ای که خدنگ شست تو کرده نشان دل مرا

چون نکنم ز دست تو شکوه به شاه جم نشان

وارث تاج و تخت جم، ناصردین شه عجم

کز پی خدمتش فلک بسته کمر ز کهکشان

آن که ز نور روی او یافته مهر زیب و فر

وان که ز خاک پای او جسته سپهر عز و شان

دادگرا دعای من کرده به دشمنان تو

آن چه نموده در جدل تیغ اجل به سرکشان

آن که فرامش از دلم هیچ نشد فروغیا

آه که شد ز خاطرش نام من از فرامشان

ادامه مطلب
سه شنبه 17 مرداد 1396  - 12:22 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4335220
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث