به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

تا به چشمان سیه سرمه درانداخته‌ای

آهوان را همه خون در جگر انداخته‌ای

به هوای لب بامت که نشیمن نتوان

طایران را همه از بال و پر انداخته‌ای

ای دل غم زده از عجز تو معلومم شد

که بر تیغ محبت سپر انداخته‌ای

می‌توان یافتن از تیشهٔ فرهاد ای عشق

که بسی کوه گران از کمر انداخته‌ای

به کمند تو اگر تازه گرفتاری نیست

پس چرا یار قدیم از نظر انداخته‌ای

هیچ مرغ دلی از حلقهٔ زلف تو نجست

این چه دامی است که در رهگذر انداخته‌ای

سرگران رفته‌ای از حلقهٔ عشاق برون

جان به کف طایفه را در خطر انداخته‌ای

گره از چین سر زلف گشودستی باز

یا به دامان صبا مشک تر انداخته‌ای

نه همین کشتهٔ عشق تو فروغی تنهاست

ای بسا کشته که بر یکدیگر انداخته‌ای

ادامه مطلب
سه شنبه 17 مرداد 1396  - 12:28 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4317946
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث