به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

در شهر اگر تو شاهد شیرین گذر کنی

شهری به یک مشاهده زیر و زبر کنی

خوش آن که از کمین به در آیی کمان به دست

وز تیر غمزه کار مرا مختصر کنی

شب گر به جای شمع نشینی میان جمع

پروانهٔ وجود مرا شعله‌ور کنی

آگه شوی ز خاک ریاضت‌کشان عشق

گر در بلای هجر شبی را سحر کنی

گر بنگری به چاه زنخدان خویشتن

یعقوب را ز یوسف خود با خبر کنی

بویت اگر به مجمع روحانیان رسد

آن جمع را ز موی خود آشفته‌تر کنی

مردند عاشقان ز نخستین نگاه تو

حاجت بدان نشد که نگاه دگر کنی

نبود عجب اگر به چنین چشمهای مست

آهنگ خون مردم صاحب نظر کنی

دیدی دلا که بر سر کوی پریوشان

نگذاشت آب دیده که خاکی به سر کنی

ناوک زنان بتان کمان کش ز چابکی

فرصت نمی‌دهند که جان را سپر کنی

گر کام خواهی از لب لعلش فروغیا

باید ز اشک دامن خود پر گهر کنی

ادامه مطلب
سه شنبه 17 مرداد 1396  - 12:46 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4671700
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث