به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

کبکی به دهن گرفت موری

می‌کرد بر آن ضعیف زوری

زد قهقهه مور بیکرانی

کی کبک تو این چنین ندانی

شد کبک دری ز قهقهه سست

کاین پیشه من نه پیشه تست

چون قهقهه کرد کبک حالی

منقار زمور کرد خالی

هر قهقهه کاین چنین زند مرد

شک نه که شکوه ازو شود فرد

خنده که نه در مقام خویش است

در خورد هزار گریه بیش است

چون من ز پی عذاب و رنجم

راحت به کدام عشوه سنجم

آن پیر خری که می‌کشد بار

تا جانش هست می‌کند کار

آسودگی آنگهی پذیرد

کز زیستن چنین بمیرد

در عشق چه جای بیم تیغ است

تیغ از سر عاشقان دریغ است

عاشق ز نهیب جان نترسد

جانان طلب از جهان نترسد

چون ماه من اوفتاد در میغ

دارم سر تیغ کو سر تیغ

سر کو ز فدا دریغ باشد

شایسته تشت و تیغ باشد

زین جان که بر آتش اوفتاد است

با ناخوشیم خوش اوفتاد است

جانیست مرا بدین تباهی

بگذار ز جان من چه خواهی

مجنون چو حدیث خود فرو گفت

بگریست پدر بدانچه او گفت

زین گوشه پدر نشسته گریان

زانسو پسر اوفتاده عریان

پس بار دگر به خانه بردش

بنواخت به دوستان سپردش

وان شیفته دل به شور بختی

می‌کرد صبوریی به سختی

روزی دو سه در شکنجه می‌زیست

زانگونه که هر که دید بگریست

پس پرده درید و آه برداشت

سوی در و دشت راه برداشت

می‌زیست به رنج و ناتوانی

می‌مرد کدام زندگانی

چون گرم شدی به عشق وجدش

بردی به نشاط گاه نجدش

برنجد شدی چو شیر سرمست

آهن بر پای و سنگ بر دست

چون برزدی از نفیر جوشی

گفتی غزلی به هر خروشی

از هر طرفی خلایق انبوه

نظاره شدی به گرد آن کوه

هر نادره‌ای کز او شنیدند

در خاطر و در قلم کشیدند

بردند به تحفه‌ها در آفاق

زان غنیه غنی شدند عشاق

ادامه مطلب
شنبه 21 مرداد 1396  - 12:22 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4342261
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث