رباعیات سعدی-رباعی شمارهٔ ۶۸ من دوش قضا یار و قدر پشتم بود نارنج زنخدان تو در مشتم بود دیدم که همی گزم لب شیرینش بیدار چو گشتم سر انگشتم بود ادامه مطلب مهدی گلشنی جمعه 27 مرداد 1396 - 12:45 PM نظرات (0)
من دوش قضا یار و قدر پشتم بود نارنج زنخدان تو در مشتم بود دیدم که همی گزم لب شیرینش بیدار چو گشتم سر انگشتم بود