به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

ز ویرانهٔ عارفی ژنده پوش

یکی را نباح سگ آمد به گوش

به دل گفت کوی سگ این جا چراست؟

درآمد که درویش صالح کجاست؟

نشان سگ از پیش و از پس ندید

بجز عارف آن جا دگر کس ندید

خجل بازگردیدن آغاز کرد

که شرم آمدش بحث آن راز کرد

شنید از درون عارف آواز پای

هلا گفت بر در چه پایی؟ درآی

نپنداری ای دیدهٔ روشنم

کز ایدر سگ آواز کرد، این منم

چو دیدم که بیچارگی می‌خرد

نهادم ز سر کبر و رای و خرد

چو سگ بر درش بانگ کردم بسی

که مسکین تر از سگ ندیدم کسی

چو خواهی که در قدر والا رسی

ز شیب تواضع به بالا رسی

در این حضرت آنان گرفتند صدر

که خود را فروتر نهادند قدر

چو سیل اندر آمد به هول و نهیب

فتاد از بلندی به سر در نشیب

چو شبنم بیفتاد مسکین و خرد

به مهر آسمانش به عیوق برد

ادامه مطلب
جمعه 27 مرداد 1396  - 1:46 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4423509
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث