اشعار باباافضل کاشانی-رباعی شمارهٔ ۱۴۷ ای دل ز غم جهان که گفتت خون شو یا ساکن عشوه خانهٔ گردون شو دانی چه کنی چو نیست سامان مُقام انگار درون نیامدی، بیرون شو ادامه مطلب مهدی گلشنی شنبه 28 مرداد 1396 - 4:56 PM نظرات (0)
ای دل ز غم جهان که گفتت خون شو یا ساکن عشوه خانهٔ گردون شو دانی چه کنی چو نیست سامان مُقام انگار درون نیامدی، بیرون شو