رباعیات شیخ بهایی-رباعی شمارهٔ ۵۸ بی روی تو، خونابه فشاند چشمم کاری به جز از گریه، نداند چشمم میترسم از آنکه حسرت دیدارت در دیده بماند و نماند چشمم ادامه مطلب مهدی گلشنی یک شنبه 29 مرداد 1396 - 1:04 PM نظرات (0)
بی روی تو، خونابه فشاند چشمم کاری به جز از گریه، نداند چشمم میترسم از آنکه حسرت دیدارت در دیده بماند و نماند چشمم