به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

ای غالیه کشیده ترا دست روزگار

باز این چه غالیه ست که تو برده ای بکار

روی ترا به غالیه کردن چه حاجتست

او را چنانکه هست بدو دست بازدار

آرایشی بکار چه داری همی کزو

آرایش خدای تبه گردد، ای نگار!

شغلی دهم بدست تو، تا دل نهی بر آن

رو باده برنگ لب خویشتن بیار

عیدست و مهرگان وبه عیدو به مهر گان

نو باوه یی بود می سوری ز دست یار

می ده مرا و مست مگردان که وقت خواب

باشد به مدح خویش کند خواجه خواستار

خواجه عمید عارض لشکر عمید ملک

بوبکر سید همه سادات روزگار

آن مهتری که هر که در آفاق مهترست

با کهتران او نرود جز همال وار

از کهتری به مهتری آنکس رسد که او

توفیق یابد و کند این خدمت اختیار

آزاده را همی حسد آید ز بندگانش

هر شور بخت را حسد آید ز بختیار

گیرند خسروان و بزرگان محتشم

از بهر جاه پای و رکابش همی کنار

پیش ملک پیاده رود برترین شهی

آن جایگه که خواجه سید رود سوار

کس جاه او نجوید و هر کو بزرگتر

دارد به جاه و خدمت او دلپسند کار

او را خدای عز وجل حشمتی نهاد

برتر ز حشمت ملکان بزرگوار

از آسمان به قدر گذشت و دلش هنوز

آنجا که قدر اوست نگیرد همی قرار

اختر فرود همت اویست و فضل او

برتر ز همتست و فزونتر هزار بار

جاه بزرگ یافت و لیکن به فضل یافت

با جاه، عز و فضل بباید به هر شمار

عزی که آن ز فضل نباشد بتر ز ذل

فخری که آن ز فضل نباشد بتر ز عار

نفس شریف و اصل بزرگ ودل قوی

با فضل یار کرد و مکین شد بدین چهار

گر در جهان به فضل چنو دیگریستی

ما را کنون از آن خبر ستی در این دیار

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 3:27 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4337402
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث