به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

فصل بهار آمد و بگذشت عهد دی

پیش آر، ای چراغ ری، اکنون چراغ می

تاریکی است مانده ز دی در نهاد ما

و آن جز چراغ می نبرد، ای چراغ ری

برکش نوا، که خاطب گل بر کشید صورت

بر گیر می، که لشکردی بر گرفت پی

گرمست با مشاهدهٔ گل نشاط ما

اکنون که نیست وحشت دیدار سردی

شادی کنیم و گر نکنیم اندرین بهار

با این چنین مشاهده پس کی کنیم کی؟

باده خوریم، خاصه بدیدار شمس‌ دین

صدری که روزگار ندیده مثل وی

دارد گه فصاحت و دارد گه سخا

چتکر فصیح وائل و بنده جواد طی

طبعش لوای علم در ایام کرده نشر

عدلش بساط ظلم ز آفاق کرده طی

در چشم حادثات شکوهش کشیده میل

بر جان نایبات نهیبش نهاده کی

آنجا که جود اوست نبینی خیال بخل

و آنجا که رشد اوست نبینی نشان غی

هرگز چنو بزرگ نبوده بهیچ عصر

هرگز چنو کریم نبوده بهیچ حی

گشته ز بیم کوشش او شیر جفت تب

مانده ز شرم بخشش او ابر یار خوی

در پیش قدر او ببلندی و مرتبت

تا لاف بیهده نزنی ، ای سپهر، هی!

همواره تا که گردد حادث گهر ز سنگ

پیوست تا که آید حاصل شکم ز نی

بادا دل و لیش بجام نشاط مست

بادا تن عدوش بدست هلاک فی

ادامه مطلب
شنبه 11 شهریور 1396  - 12:32 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4330211
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث