
فادیا نوجوانی است که با خانوادهاش در کنار آبی رود زندگی میکند. مادر فادیا دختر رائد و فادیا نوهی اوست. فادیا مانند تمام بچههای شهر نزد «رائد» میرود؛ موضوعات مختلفی را میآموزد و در فنون رزم ورزیده میشود. او از بهترین شاگردان رائد است.

رائد مردی کهنسال است که بیش از چهارصد سال سن دارد و در خانه مجاور دروازه شهر ناریا به تنهایی زندگی می کند. رائد هنگامی که هنوز جوان محسوب میشده، انقلاب ناریا علیه خزدکها را رهبری کرده و در زمان شیوع بیماری «رنگی شدن» در جهان و هجوم خزدکها با دانایی توانست مردم شهر ناریا را درمان کند

پویان در خشکآباد متولد شده و مانند خشکآبادیها از بدنی تنومند و نسبتاً بزرگتر از دیگر اهالی ناریا برخوردار است. چند سال قبل «رائد»، او را ناریا آورد و مزرعه و خانهی خود را به او واگذار کرد
سایر شخصیت های معرفی شده در ادامه...

فادیا نوجوانی است که با خانوادهاش در کنار آبی رود زندگی میکند. مادر فادیا دختر رائد و فادیا نوهی اوست. فادیا مانند تمام بچههای شهر نزد «رائد» میرود؛ موضوعات مختلفی را میآموزد و در فنون رزم ورزیده میشود. او از بهترین شاگردان رائد است.

رائد مردی کهنسال است که بیش از چهارصد سال سن دارد و در خانه مجاور دروازه شهر ناریا به تنهایی زندگی می کند. رائد هنگامی که هنوز جوان محسوب میشده، انقلاب ناریا علیه خزدکها را رهبری کرده و در زمان شیوع بیماری «رنگی شدن» در جهان و هجوم خزدکها با دانایی توانست مردم شهر ناریا را درمان کند

پویان در خشکآباد متولد شده و مانند خشکآبادیها از بدنی تنومند و نسبتاً بزرگتر از دیگر اهالی ناریا برخوردار است. چند سال قبل «رائد»، او را ناریا آورد و مزرعه و خانهی خود را به او واگذار کرد

برزیا، پدر فادیاست که نزدیک آبیرود خانهای از چوب ساخته و همراه همسرش بانیا و سه پسرش وانیا، فادیا و انیتان و دو دخترش ژیکان و شینه زندگی میکند. او در نبرد حران جنگیده و پدر او دنیون (پدربزرگ فادیا) در نبرد حران کشته شده. برزیا نجار است و به عنوان یک پدر نمونه و دانا در ناریا مشهور شده

انیتان یعنی مشهور (در زبانهای آفریقایی)؛ انیتان پسر آخر برزیا و بانیا است. برادرهای بزرگتر او وانیا و فادیا هستند. او و برادرهایش به همراه بچههای دیگر شهر نزد رائد کتابهای مختلف را میخوانند و در تیراندازی و مبارزه با شمشیر آزموده میشوند

آنیک (در زبان هندی و اسکیمویی) به معنای سرباز و ناموافق است. او پسر دوم فرزیا و رازان است و با دو برادر دیگرش دانیا و آدین در آهنگری به پدر کمک میکنند. او و برادرهایش به همراه بچههای دیگر شهر نزد رائد کتابهای مختلف را میخوانند و در تیر اندازی و مبارزه با شمشیر آزموده میشوند

شینه کوچکترین دختر فرزیا و بانیا است. وانیا، فادیا و انیتان برادرهای اوهستند و ژیکان خواهر بزرگترش، بیشتر وقتها از او نگهداری میکند. همزمان با هجوم خزدکها به شهر، بیتابیهای شینه هم شروع میشود. شینه فقط یک ساله دارد

وانیا پسر نخست برزیا و بانیا است. برادرهای کوچک او فادیا و انیتان هستند. او و برادرهایش به همراه بچههای دیگر شهر نزد رائد کتابهای مختلف را میخوانند و در تیر اندازی و مبارزه با شمشیر آزموده میشوند

پوبره یکی از اهالی «ناریا» است و چون بیشتر ساختمانهای شهر را ساخته، همه او را به «پوبره معمار» میشناسند. پوبره گاهی به بیرون ناریا سفر میکند تا برخی نیازهای ناریا را برطرف کند