زبان خوراکیها ، اسم من لیمو ترش است
بهترین هدیه برای بیمارانم.
به کمک رادیواکتیوی که در من وجود دارد جلوی پیری را میگیرم.
ترشی من نه تنها برای مبتلایان به زخم معده مضر نیست بلکه صد در صد مفید هم هست.
از فلج کودکان جلوگیری میکنم و ضد سرطانم.
پرتغال - لیمو شیرین - لیمو ترش - لیمو آبی - لیمو عباسی - نارنگی - ترنج - بالنگ - لیمو عمانی - توسرخ - دارابی و دهها برادر دیگر دارم که کم و بیش شبیه هم بوده و خواص مشترک داریم. میوه - گل - برگ - شکوفه ساقه و درختان ما چند به ظاهر با کمی اختلاف دارند، ولی دارای منافع مشترک بوده و میتوان ما را به هم پیوند زد و حتی روی یک درخت میتوان چند نوع ما را با هم جمع و ترکیب نمود و میوههای گوناگون از خانواده مرکبات بدست آورد. میوههای پیوندی ما از نظر ظاهر درشتتر - شادابتر و گواراترند، ولی خواص میوههای غیر پیوندی ما از نظر درمانی بیشتر است، ما همهی بیماریها را درمان میکنیم، ولی همهی بیماران با ما معالجه نمیشوند. ما دارای ویتامینهای آ و انواع ب و مقدار زیادی ث هستیم. سابقاً عدهای از دانشمندان تصور میکردند که ما هر قدر ترشتر باشیم، میزان ویتامین ث در ما زیادتر است ولی نویسندهی کتاب زبان خوراکیها عکس این موضوع را ثابت کرده و اولین بار املاح ویتامین ث را در لیمو شیرین کشف و اندازهگیری نمود و بدین ترتیب معلوم شد که لیمو شیرین ایران دو برابر لیمو ترش و لیمو آبی ویتامین ث به صورت املاح داشته، و فاقد ترشیهای آزاد است و به همین جهت با داشتن خواص بسیار مثل سایر ترشیها برای اعصاب زیانآور نیست، و مبتلایان با خیال راحت آنرا نوش جان کنید. علاوه بر ویتامینهای فوق، در خانوادهی ما مقدار ویتامین پ زیادتر از سایر میوهها است، و این ویتامین به کمک اشعه رادیو اکتیو که در ما وجود دارد، موی رگها را باز و لاروبی مینماید و رسوباتی را که در جدار رگها نشسته و عامل اصلی پیری و فرتوتی است از بین میبرد. اخیراً دانشمندان آمریکا ویتامین جدید دیگری در ما پیدا کردهاند، که مقوی اعصاب است و در پرورش اندام و رشد ماهیچهها اثری نیکو دارد. از فلج کودکان و سستی و کهولت بزرگسالان جلوگیری میکند و در معالجه عرق النساء و ذات الریه و سرطان نقش مهمی دارد. هر چند مقدار این ویتامین در مرکبات مختلف اندازهگیری نشده است، از روی قرائن و آثار میتوان گفت که این ویتامین در لیمو شیرین ایران که از قدیم بهترین هدیه برای بیماران بوده، به حد وفور وجود دارد. ما دارای املاح مختلف آهن - کلسیم و منیزیم - سدیم - فسفر و پتاسیم هستیم، و مقدار این املاح در ما به قدری زیاد است که ترشیهای موجود در میوه ما نه تنها خون را ترش نمینماید، بلکه آنرا قلیایی کرده، رماتیسم - نقرس - تصلب شرائین - چاقی - واریس - عرق النساء و درد کلیهها را معالجه مینماییم.
قبل از ظهور اسلام در زمان سلطنت انوشیروان هیاتی به فرمان وی و به ریاست بزرگمهر به هندوستان رفت و هدایای زیادی از جمله نهال درختان ما را به ایران آورد، و در شمال و جنوب ایران کاشت. اکنون اجازه بفرمایید ما برادران یکی پس از دیگری در صحنه ظاهر شده و مختصری خود را معرفی کنیم و سپس منافع خود را برای شما بازگو نماییم.
ادامه ندارد
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394
نظرات
، 0
برای اعصاب مفیدم. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
من شاه میوه، گلابی هستم. اسم اصلی من امرود است و به میوهی پیوندی و شاداب من شاه امرود میگویند، و چون معطر و پر آب میباشم، به گلابی معروف شدهام. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
پر از املاح معدنی هستم. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
از ویتامینهای مختلفی سرشارم. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
اسم من گردو است، به من گردکان هم میگویند و اعراب مرا جوز مینامند. من از قدیم به حالت وحشی در آسیای صغیر، ایران و ژاپن روییده و امروزه در تمام دنیا کاشته میشوم. عدهای زادگاه اولیه مرا فقط ایران میدانند. میوهی من گرد است، اما هر گردی گردو نیست. برگ درخت من دارای بوی مخصوصی است که در حالت تازه عطر آن بیشتر است. دارای طعمی تلخ و قابض بوده و به آسانی رنگ سبز خود را از دست داده، و قهوهای میشود. لذا در صنعت دارو سازی دستور دادهاند که برگهای مرا در ماههای خرداد و تیر چیده و به صورت قشر بسیار نازکی پهن کنند تا بدون زیر و رو کردن خشک شود و برای این کار باید کوشید تا برگهای سالم و کاملاً سبزرنگ را چیده و از جمعآوری برگهایی که خود بخود ریختهاند، خودداری شود. چنانچه به دستور فوق برگ درخت من خشک شود، رنگ سبز و عطر مخصوص خود را حفظ خواهد کرد. برگ درخت من دارای مقداری عطر - یک مادهی تلخ - مقداری صمغ و مواد مازویی است. جوشاندهی برگ من در معالجه بیماریهای جلدی بکار میرود. و همچنین شستشوی با این جوشانده ترشحات بیرنگ زنانه را از بین میبرد و نیز به صورت غرغره در گلو درد و ورم لوزه و غیره مصرف دارد. مبتلایان به خنازیر و جوشهای عصبی میتوانند در حدود سیصد گرم جوشاندهی برگ مرا در وان حمام بریزند و بدن خود را شستشو دهند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
کنگر چو برآورد سر از خاک زمین گفت ----- خرما نتوان خورد ازین خار که کشتیم نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
من پوست شکوفه خرمای نر هستم. فارسی من غنچه خرما است و اهالی شیراز به من نارونه گویند. من وقتی کهنه شوم، رنگم سرخ میشود و خواص خود را از دست میدهم - من مقوی جسم و روح هستم و قلب و دماغ را جلا میدهم و از دوستان کبد میباشم. کوبیدهی من قابض اسهال است، مالیدن آن به دندان باعث تقویت لثه میشود و از پیوره و چرک و خون جلوگیری میکند، مقدار خوراک من ده گرم است که به صورت جوشانده و گرد میتوان از من استفاده کرد و چون نیم کیلو کوبیده مرا در یک لیتر آب بجوشانید تا نصف شود بعد هموزن آن شکر افزوده، به قوام آورند معجونی بدست میآید که جهت تقویت معده و ثقل سرد و مسمومیت غذایی نافع است و عرق من که مانند گلاب گرفته میشود، با عطر خوبی که دارد قابض و مقوی شکم بوده و اسهال و پیچش معده را تسکین میدهد و روغن من، که پس از رسیدن با مواد وسط آن نیمکوب کرده با مساوی آن روغن زیتون مخلوط نموده، سه چهار روز، روزی چند بار آنرا به هم زده و یکنواخت سازند داروی خوبی برای زخم معده و سر درد است و مالیدن آن مقوی مو بوده و از ریزش آن جلوگیری میکند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
اسم من کلم است. ایرانیان قدیم به ما کرم میگفتند و اعراب آن را معرب کرده، ما را کرنب صدا کردند، و بالاخره به نام کلم معروف شدیم. ما بیش از سی نوع هستیم. در بعضی از انواع ما گل، بعضی برگ و در برخی ساقه زیرزمینی قابل استفاده و خوراکی است و همه اینها موقعی قابل مصرف است که از تابش آفتاب و شبنم محفوظ مانده باشد، به انواع و اقسام ما کلم قمری - قنبیط - کلم گل پیچ - کلم سنگ - کلم برگ - کلم غنچهای - کلم بروکسل - کلم شلغمی - کلم گل سرخی - کلم فندقی - کلم قرمز - شلغم بیابان - قمریت - لهنه - قرنیا - قرنیو - کرانبی - کرانیا - لخته - لاخته - اعاریسا - لهینه - لهانه - و اسامی دیگر هم به ما دادهاند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
ضد رماتیسم هستم و درد مفاصل را علاج میکنم. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
برگ من خون را تصفیه میکند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
بهترین تقویتکننده مغز هستم نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
مرا به فارسی انگبین، و برادر ارجمندم را که خوراک ملکه کندو بوده، و دارای اکسیر جوانی و طول عمر است، شاه انگبین گویند - شهد - نوش - نوشابه - هم به من گفتهاند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
فلفل هندی سیاه و خال مهرویان سیاه - هر دو جان سوزاند اما این کجا و آن کجا نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
من مغز شکوفهی درخت خرما هستم که پس از شکفتن کفری از آن خارج میشوم. به شکل پشمک بوده و دانههایی کوچکتر از گندم دارم. به این دانهها در فارسی غوره خرما و به گرد آن کش و عدهای پنیر خرما گویند و عربی آن دقیق النخل است. من مقوی معده و جمع کنندهی آن هستم. حرارت و التهاب خون را تسکین میدهم و از فشار آن میکاهم و خوردن من به قدر سه گرم و نیم تشنگی را برطرف میسازد و برای جلوگیری از خونریزی مخصوصاً خونریزی ریوی نافع است. من دیر هضم میباشم، و زیادهروی در خوردن من باعث قولنج و ایجاد سنگ کلیه است. گرد سفید من که به آن کش یا پنیر گویند، محرک شهوت مردان و زنان است. در خوزستان گلاب مرا جهت تقویت غرایز جسمانی مینوشند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 زبان خوراکیها ، اسم من گوجه است
خشک شده من درمان کم خونی است.
درمان بیماری شب کوری هستم.
جهت معالجه نقرس، رماتیسم و تصلب شرائین مرا تجویز کنید...
فارسی من گوجه است به اقسام ریز و کوچک، به من آلوچه سنگ - الوچه آلنج و آلوی کوهی هم میگویند. عربی من ادرک است و در بعضی از کتابهای پزشکی قدیم به اسامی نیسوق و نیشوق هم از من یاد شده است.
من انواع و اقسام داشته و با آلونیز قرابت و نزدیکی دارم. بهترین نوع من گوجه برقانی است که پوست آن به آسانی جدا میشود و نوع دیگر من گوجه گلستان است که در خراسان میروید و رنگ آن سبز بوده، کمتر قرمز میشود. نوع پیشرس من گوجه سبز است که به نام گوجه گیلانی، و گیلانی گوجه معروف است و اولین میوهای است که در فصل بهار به بازار میآید. این خاصیت مسهلی ندارد. معذلک با یبوست مزاج میجنگد. من به رنگهای سبز و زرد و قرمز ظاهر میشوم. رنگ من ترکیبی شبیه جوهر زردک است که در بدن تبدیل به ویتامین (آ) میشود و به همین جهت است که انواع من برای درمان شبکوری و رشد بدن مفید است - مقدار این ویتامین در انواع زرد و قرمز من بیشتر است. علاوه بر جوهر زردک، من دارای ویتامینهای ب و ویتامین ث هستم، به این جهت برای اعصاب مفید بوده و مسکن التهاب صفرا میباشم. من دارای املاح زیادی از قبیل آهن - کلسیم - فسفر - منیزی - پتاسیم - سدیم و منگنز میباشم. من از میوههای خنک بوده و این خاصیت در انواع ترش من بیشتر است. اقسام درشت من خاصیت نرمکننده دارند، ولی در این خاصیت هرگز به پای آلو نمیرسند. خشک شده آنها که بیشتر به نام آلوچه خشکه فروخته میشود، درمان خوبی برای ضعف اعصاب و کم خونی است، اقسام مختلف من برای معالجه نقرس - رماتیسم و تصلب شرائین تجویز شدهاند، همگی پیشابآور بوده، و اعمال کلیه را تنظیم مینمایند.
جوشانده 25 تا سی گرم برگ درخت من، کشنده کرم معده بوده و این خاصیت در مغز هسته من نیز میباشد - سابقا جوشانده برگ مرا به عنوان تب بر مخصوصاً برای مبتلایان به بیماریهای ریوی تجویز میکردند. برگ من نفاخ بوده، و برای معده مضر است، مگر آنکه همراه با یک مسهل خورده شود و برای این کار سابقا گلقند را تجویز میکردند.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من گلابی است
من انواع و اقسام کوچک - بزرگ - سبز - گلگون - مخروطی ته گرد دارم. یک نوع من ترش و میخوش و بقیه شیرین یا گس میباشد. یک نوع جنگلی دارم که در کهکیلویه زیاد است و تخم زیاد دارد و میوه آن قابل استفاده نیست. فقط تخم آن را به نام انجوجک میفروشند و برای این کار، میوه را زیر خاک میکنند و پس از آن که پوسید تخمهای آن را بیرون آورده، پس از شستن خام یا بو داده میفروشند. در گیلان یک نوع گرد من به نام خج معروف است که به علت سفتی قابل خوردن نیست، ولی با آن بهترین مربا را میتوان تهیه کرد.
من در نقاط سردسیر بهتر از گرمسیر به عمل میآیم، و از قدیم در آذربایجان و همدان و خراسان مرا میکاشتند و به امر شاه عباس کبیر مرا به اصفهان و شیراز بردند و اهالی این شهرهای بزرگ مدتی مرا به نام عباسی میخواندند. من دارای ویتامینهای آ - ب - ث و فلزاتی مثل آهن - کلسیم پتاسیم - منگنز و کمی هم کوبالت هستم. مقدار ویتامینها و املاح در پوست من دو برابر گوشتم میباشد، عدهای گوشت پیوندی و شاداب مرا شربت منجمد و دانههای چربی که در آن میباشد به عنوان ریگ گلابی نام گذاری کردهاند. این دانههای چوبی سلولز بوده و در معده و رودهها هضم نشده، عیناً دفع میشوند و رودهها را جارو کرده، فضولات را همراه خود میبرند و به همین علت است که میوه من اول در مزاج لینت میدهد و آب آن زودتر از معده میگذرد و بعد که نوبت ریگهای آن رسید مزاج را قبض میکند. من نیروبخش معده، تسکیندهندهی عطش، و انقلاب و دستگاه گوارش هستم، و از همه میوهها بهتر و زودتر رفع عطش و التهاب مینمایم، و روی همین اصل است که اروپائیها مثلی دارند که میگوید یک گلابی را باید برای روز تشنگی نگاه داشت. هیچگاه بعد از خوردن من آب، مخصوصاً آب سرد ننوشید. زیرا هضم مرا مشکل کرده و تولید نفخ مینماید. من ترشح بزاق را زیاد میکنم. و با این وسیله هضم غذا را آسان مینمایم و به همین جهت به شما توصیه میکنم که همیشه مرا همراه با غذا میل نمایید. قبل از غذا یا بعد از آن فرقی نمیکند، ولی نباید مرا در شکم خالی تنها تناول کنید. من برای مزاجهای گرم مفیدم و برای پیران و صاحبان مزاج سرد، چندان مطلوب نیستم، مگر آنکه کاملاً رسیده و شاداب باشم، ولی سالخوردگان میتوانند به راحتی از کمپوت و مربای من استفاده نمایند. اصولاً ما میوههای تر دارای این خاصیت میباشیم که هر چه رسیدهتر و شیرینتر شویم، زودتر هضم شده، و تولید نفخ و برودت نمینماییم، ولی اگر سفت و نارس باشیم، تولید نفخ خواهیم کرد. مخصوصاً اگر بعد از خوردن ما آب سرد بنوشند. شما مردم شهرنشین این روزها، ما میوههای آب دار را در سردخانه و یخچال جا دادهاید، و ما را در حالی که حرارت بدنمان نزدیک صفر است، وارد معده میکنید که حرارت آن 37 درجه میباشد و با این عمل با دست خود معدهی خود را خراب میکنید و بعد از ما گله مینمایید که چرا تولید نفخ و برودت مینماییم!
کسانی که معده شان برای هضم من آماده نیست، میتوانند از آب من استفاده نمایند، مشروط بر اینکه میوهی مرا با پوست و مغز و هسته تحت فشار قرار دهند و از تمام اعضای بدن من استفاده نمایند.
من مفرح قلب و کبد هستم، و به همین جهت رنگ رخساره را باز میکنم و گرفتگیهای روحی غم و غصه را برطرف میسازم. من با کمک ریگهایی که همراه دارم، معده و رودهها را دباغی و زهکشی میکنم، املاح پتاسیم و تانن که در میوهی من است، سموم بدن مخصوصاً اسید اوریک را از بین میبرد و پزشکان مرا برای مبتلایان به امراض نقرس و روماتیسم زیاد توصیه میکنند. من پادزهر سموم مخصوصاً زهر قارچهای سمی میباشم، و این خاصیت در میوههای غیر پیوندی و خج زیادتر است و چون مرا با قارچ سمی بپزند، زهر آن را خنثی خواهم کرد - هر وقت دچار مسمومیت شدید، به سراغ من بیایید، شما را یاری خواهم کرد.
قند من برای مبتلایان به مرض قند ضرر ندارد، بلکه مفید است. نوع میخوش من مقوی معده و کبد بوده اشتها را زیاد میکند. مسکن التهاب و فشار خون است. صفرا و تشنگی را بهتر برطرف میکند، قی و اسهال را تسکین میدهد، ولی برای پیران خوب نیست، مگر آنکه بعد از آن کمی عسل میل نمایند.
نوع گس من قابضتر بوده، خوردن گرد خشک آن اسهال را بند میآورد و مالیدن آن روی زخم جراحات آن را از بین میبرد و گوشت نو میآورد.
دم کردهی پنجاه گرم برگ درخت من مخلوط با پنجاه گرم برگ سیب، سنگ کلیه و مثانه را خرد میکند. دمکردهی صد گرم برگ تازه و جوان من پیشاب را زیاد مینماید، و کلیه و مثانه را شستشو داده و اسهال را درمان میکند. صمغ درخت من کمی ملین است و به هضم غذا کمک میکند. سابقاً از سوخته چوب و برگ من یک نوع سرمه میساختند که جانشین توتیا بود، و برای جوشهای پلک زیاد توصیه و تجویز میشد.
انجوجک که تخم میوهی جنگلی من است، کرم معده را میکشد، موافق سینه و حنجره و اعصاب متشنج است، پیشاب را باز مینماید، و اگر آن را کوبیده و شیرهی آن را بگیرند، برای بند آمدن خون عادت ماهیانه بانوان که زیاد باشد مفید است.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من گندم است
اگر طالب کسب ویتامینهای گوناگون هستید، به سراغ من بیایید.
حریره من با شکر و بادام برای خونریزی سینه مفید است.
برای معالجه کک و مک طبق دستور از من استفاده کنید.
در فارسی مرا گندم و نیم کوفتهی مرا بلغور نامند. عربی من حنطه است. من اولین خوراکی هستم که انسان را به سوی خود جلب کردم و بطوری که در قصص مذهبی آمده است، برای اولین بار با آدم و حوا گفتگو کرده و نختسین غذایی هستم که انسان اولیه خورده است: پدرم روضهی رضوان به دو گندم بفروخت - ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم - من مهمترین غلهای هستم که انسان مصرف میکند و کلیهی مواد شانزده گانهای که مورد نیاز ماشین بدن انسان است، در من جمع میباشد، ولی متأسفانه وقتی مرا با آسیابهای بزرگ خرد میکنید و با الکهای خانه ریز الک مینمایید، دوازده ماده مرا گرفته و دور میریزند و به همین جهت است که آرد سفید هنری جز سوختن ناقص ندارد، و در معدهی شما تخمیر شده، تولید یبوست میکند. برشته و آب پز من دیر هضم و نفاخ است ولی آرد من که با کمی نخاله باشد غذاییت زیاد دارد، مشروط بر اینکه خمیر آن بر آمده و رسیده باشد. نان فطیر و نانی که آرد آن بسیار نرم شده و در آن مطلقاً سبوس نباشد مانند نشاسته دیر هضم بوده، غذاییت چندانی ندارد. من دارای انواع و اقسام بوده و بیش از دو هزار نژاد از من تاکنون دیده شده است.
ترکیبات شیمیایی
هر چند مواد متشکله من در انواع مختلف فرق میکند، ولی بطور متوسط درصد قسمت من مواد زیر دیده میشود:
آب 65/13 درصد - سلولز 53/2 درصد - نشاسته و دکسترین 77/66 درصد - مواد قندی 45/1 درصد - مواد معطر 85/1 درصد - مواد سفیدهای و گلوتن 85/12 درصد - چربی 75/1 درصد - ضمنا مقدار کافی املاح معدنی و ویتامینهای گوناگون داشته و برای انسان غذای نسبتا کاملی هستم که تاکنون بدل خوبی برای من پیدا نشده است. علاوه بر مصرف تغذیه، من دارای اثر درمانی بسیار میباشم.
اگر آرد مرا بر روی پوست مالش دهید، التهاب و ورم آنرا از بین میبرم و به همین منظور، از قدیم مرا در تسکین التهاب، باد سرخ بکار میبردند و برای این منظور با مقداری مواد ضد عفونیکننده همراه مینمودند تا میکرب آنرا نیز از بین ببرم. در صنعت از آرد من نشاسته میگیرند. ضماد سوختهی من با موم و روغن جهت جلای رخسار بینظیر است - من چاقکننده و مقوی غرایز جنسی هستم، و بین غذاهایی که با من ساخته میشود، سمنو از همه قویتر است، پخته من با شکر و بادام به صورت حریره، چنانکه کم کم خورده شود، درمان خونریزی سینه است. ضماد پخته من با روغن زیتون جهت فروبردن ورمهای گرم و آب پیاز جهت ورمهای سرد مفید است، و با آب گشنیز جهت تحلیل ورمهای گرم و خنازیر و غدد مجرب است. پخته من با سکنجبین جهت بثورات آبکی سودمند میباشد.
در گذشته وقتی سگی انسان را میگزید، عوام خمیر گندم را بر موضع گزیدگی میبستند و پس از باز کردن آنرا جلوی سگ میانداختند. اگر آنرا سگ نمیخورد آنرا دلیل هار بودن سگ گزنده میدانستند. روغن گندم که از جوشاندن و پختن گندم در روغن زیتون بدست میآید. جهت رفع قوبا (زخمهای جلدی که منشاء عصبی دارد) مخصوصاً قوبای اطفال و همچنین پاک شدن کک و مک و معالجه کچلی و ریزش طبقات شاخی پوست مفید است.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من گز است
شفابخش بوده و دارای فلزات گیاهی میباشم.
خوردن من، نرمی استخوان را معالجه میکند و میکربهای ناخوشی زا را از بین میبرد!
من و گز علفی دو برادر جزو گروه انگبینهای غذایی هستیم، و انگبینهای دیگر مثل شیر خشت - بید خشت - ترنجبین - شکرگز - شکر تیغال و و و....همه جزو دستهی انگبینهای دارویی هستند.
ما دو برادر هر دو ایرانی و از انگبینهای مخصوص ایران بوده، و در جاهای دیگر تاکنون به عمل نیامدهایم. در اصفهان با من شیرینی مخصوصی به نام گز میسازند و با برادرم شیرینی دیگری به نام باسلق ساخته میشود. تهیه گز و باسلق با شکر خالص نوعی تقلب است.
در زبان فارسی به من گز انگبین و گز خوانسار میگویند. در عبری و عربی (من) میگویند و در تورات و قرآن مجید از ما به نام (من والسلوی) یاد شده است. ما همان مائدهی آسمانی هستیم که خداوند برای قوم یهود فرستاد و آنها از آن در مدت چهل سال سرگردانی تغذیه کردند تا به سر حد کنعان رسیدند و دستهای از آنها قدر ما را ندانستند. از حضرت موسی(ع) سیر - پیاز و عدس خواستند. عدهای در شرح این مائده نوشتهاند که صمغی بود که طعم شهد داشت. در جای دیگر نوشتهاند عسلی بود که بر روی درختان مینشست و بعضی گفتهاند که ترنجبین بود. در زبان فرنگی به ما مان میگویند و انواع و اقسام زیادی داریم که سی نوع آنها شهرت دارند و معلوم نیست آنچه به نام مائده بر یهودیان فرستاده میشد کدام نوع ما بوده است.
به نظر زبان خوراکیها با توجه به خط سیر قوم بنی اسرائیل، مائده آنها نوعی شکرک و انگبین است که در روی نوعی زبان گنجشک تولید میشود و خواص آن شبیه انگبینهای ایرانی است و به همین جهت است که آنرا در اروپا انگبین اروپایی ایران مینامند. من در اینجا خود و برادرم گز علفی را که از بهترین نوع انگبین غذایی هستیم، به شما معرفی میکنم و چگونگی پیدایش خود را شرح میدهم تا شما در زندگانی موجود کوچکی که پشه گز نام دارد، سیر و سیاحت نمایید و از اسرار ما انگبینها مطلع شوید. انگبینها چنانچه در عسل گفته شد، شهدی هستند که حشراتی پس از مکیدن نیکنوش از شیرهی پرورده گیاهان آنهارا میسازند. اسرار ساختمان انگبینها هنوز بر دانشمندان کشف نشده، و با پیشرفت علم هنوز در پردهی ابهام باقی مانده است. همینقدر میدانند که این حشرات پس از مکیدن شیره پروردهی گیاه آنرا به کیسهای که در بدن خود دارند میبرند و در آنجا تبدیل به شربتی شیرین مینمایند که این شربت پس از خارج شدن از بدن آنها منعقد شده و به صورت عسل یا انگبین در میآید. ساختن مواد قندی بوسیله این موجودات مخالف با اصول شناخته شدهی زیستشناسی است، زیرا مواد قندی در طبیعت به عهدهی گیاهان قرار دارد که سبزینهای آنها در اثر تابش نور آفتاب، گاز کربن هوا را گرفته و تبدیل به قند مینمایند.
ساختن مواد قندی بوسیله حشرات مغایر اصول طبیعت بوده، چگونگی آن معلوم نیست، این گیاه که به عربی به آن طرفا - طرفة المن واتل گویند، درختچهای است زیبا که در بیشتر نقاط ایران و چند کشور دیگر میروید، ولی چون در آن نواحی پشه گز وجود ندارد، تنها در خوانسار تولید گزانگبین میکند - در ایران البرز مخصوصاً مرو آباد و عباس آباد، نزدیک پل جاجرود - در جنوب ایران شیراز، سواحل خلیج فارس، آبادان، بوشهر - در مغرب ایران دره بازوفت و همچنین در کرمان و بلوچستان به عمل میآید، ولی همانطور که گفتم در این نواحی پشه گز وجود ندارد تا بتواند از شیرهی این گیاهان نوشیده و مرا بسازند، ولی با مطالعاتی که بوسیله نویسندهی زبان خوراکیها به عمل آمده، بارور کردن این گیاهان بسیار ساده بوده و میتوان با یک طرح وسیع محصول بسیاری بدست آورد و رقم بزرگی بر صادرات کشور افزود. پشه گزها نحلهای کوچکی هستند که در برگهای و ساقههای گون گز خانه میسازند و از شیرهی پروردهی این گیاه قشنگ تغذیه میکنند و از نیکنوش آن که شفای مردم در آن است شهدی میسازند تا آیتی برای اندیشمندان باشد. این نحلهای کوچک زندگانی شیرین و اسرارآمیز مخصوص به خود دارند و کندوی آنها ساقه و برگهای گون گز میباشد. از این که من این پشهها را نحل میخوانم تعجب نکنید. همانطور که پرندگان انواع و اقسام کوچک و بزرگ، از شتر مرغ تا مینج دارند، زنبورهای عسل نیز انواع و اقسام کوچک و بزرگ دارند و ما برای شناسایی بیشتر آنها را در سه دسته به شما معرفی میکنیم.
1 - دسته اول همان زنبورهای عسل هستند که چندین نژاد به رنگهای گوناگون دارند و انگبین آنها عسل نامیده میشود. به این دسته از حشرات در عربی نحل و در فارسی زنبور عسل - منج و منگ میگویند.
2 - دسته دوم نحلهای کوچکی هستند به اندازه پشه، که ما با اجازه خوانندگان آنها را منجک مینامیم. مهمترین اینها، پشه گز و پشهون میباشد که اولی مرا که گز انگبین نام دارم میسازد و دیگری برادر خارجی مرا که ون انگبین است تولید میکند. حشرهی سازنده شکر تیغار را هر چند جزو قاب بالان است میتوان منجک نامید.
3 - دسته سوم منجها موجودات بسیار ریزی هستند که با چشم غیرمسلح دیده نمیشود و چون برای اولین باز نویسنده کتاب زبان خوراکیها آنها را پیدا کرده و در زندگانی اسرارآمیز آنها تفحص نموده، آنها را میکرو منج نامیده است. چون نیش این دسته به حد کافی بلند نیست و نمیتواند شخصاً گیاه را بمکد. در شکافهای مصنوعی که بدست انسان ایجاد میشود، و از شکافهایی که حشرات دیگر بر درخت وارد میآورند، استفاده کرده و شیره درخت را که از آن شکافها بیرون میآید، میدان فعالیت خود کرده و تبدیل به انگبین مینماید. مانند بید خشت که به روی نوعی بید به عمل میآید. پس برای بدست آوردن انگبین دو عامل ضرورت دارد، یکی منج مناسب و دیگری درخت مخصوص آن، همانگونه که برای ساختن پیله ابریشم نوغان و درخت توت هر دو لازم است. حال برای اینکه زبان خوراکیها تنوع بیشتری داشته باشد و خوانندگان بتوانند به اسرار طبیعت آشنا شوند، چگونگی زندگانی و پیدایش پشه گز را شرح میدهیم تا صاحبان تفکریی به عظمت دستگاه آفرینش برده و این جهان را سرسری تصور ننمایند.
پشه گز حشره کوچکی است از دسته نازک بالان و جزو دستهی منجکها و با اینکه سالها است در ایران زندگی میکند، معذلک مردم ایران جز اهالی خوانسار آنرا نمیشناسند و آنها نیز این موجود را خلق الساعه تصور کرده، و نمیدانند از کجا میآید و به کجا میرود. همینقدر میدانند که در اوایل پاییز ناگهان میلیونها پشه گز در فضای خوانسار ظاهر میشود و پس از ساختن گز انگبین از بین میرود. حال چگونگی پیدایش این موجودات را شرح میدهیم. در اوایل شهریور ناگهان خیل پشه گزها را در فضای گز زارها میبینید که از برگ و ساقههای گون گز تغذیه میکنند و در این موقع مادهها سنگین شده به سوی پایین آمده، در روی گون گز نشسته و تخم خود را که در حدود 75 عدد است در ساقه فرو برده، مخفی میسازند و خود از بین میروند. اگر زمستان سخت و برفی باشد، تخم آنها بیشتر دوام آورده و بهتر مانده و سال آینده محصول بیشتری گز انگبین بدست میآید. در بهار که درختان بیدار شدند و برگ نو آوردند، تخم پشه گزها بوسیله شیرهی گیاهی بالا رفته و به صورت لکههای سفیدریزی روی برگ ظاهر میشوند و کمکم برگ گون گز پیچیده شده و کندوی مناسبی برای خانوادهی آنها درست میشود و به تدریج رنگ لکهها سیاه شد، و حشرات نمایان گردیده و مرا که گز انگبین نام دارم میسازند. در اوایل شهریور شهد من به صورت اولین فرآورده از دمبرگ سرازیر میشود. به این محصول گرده میگویند. کمکم رشد منجکها از کندوی برگی خود به سوی ساقه پیش میآیند و در هوا پرواز میکنند. این پشه گزها دارای دو شاخک، چهاربال و شش پا هستند. شکم آنها بندبند بوده، و در هر بند مقداری انگبین ذخیره شده که مقداری از آنرا به صورت گرده در برگ، و بقیه را در چند نوبت به صورت کمان روی ساقهها مینشانند و چون این کمانها شبیه ستاره است، به این محصول ستاره میگویند. شکرک آنها بلورین و شیرین است. همانطور که قبلاً اشاره شد این نحلهای کوچک نیکنوش گون گز را مکیده و آنرا به شکم بند بند خود میفرستند. و در آنجا در اثر یک سلسله اعمال نامعلوم تبدیل مینمایند.
من دارای چندین نوع قند و الکل هستم، و مقداری صمغ و لعاب و مواد معدنی و عوامل زنده در بردارم و از این حیث و از نظر خواص شبیه سایر انگبینها میباشم. برای بدست آوردن من باید پردهای از پوست بز پهن کنند. زیرا به علت داشتن صمغ و لعاب چسبنده بوده و به پارچه میچسبم. این پرده پوستی را زیر درخت گون گز پهن میکنند و یک غربال روی آن میگذراند و بعد با یک چوب دستی به برگها و ساقهها میزنند تا تمام محصول آنها از غربال گذشته روی پرده ریخته شود.
از شهد من یک نوع شیرینی به نام گز میسازند که طرز ساختن آن به شرح زیر است
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من گردو است
لانهی سگها و گربههای خانگی را با برگ من فرش کنید تا کک، ساس و کنه به خانهی آنها راه پیدا ننمایند. اگر در زیرزمین یا اتاق یا رختخواب شما به عللی حشرات رخنه کردهاند، با ریختن برگ من آنها را از بین ببرید و در کمد لباس خود از برگ و پیوسته سبز من بریزید تا لباسهای شما بید نزند. اگر دست شما زیاد عرق میکند، و همیشه نمدار است، آنرا با جوشاندهی برگ یا پوست سبز میوهی من بشویید و بعد به آن کمی پودر بزنید تا این عیب برطرف شود.
برای معالجه جرب و اگزمای آبدار، برگ درخت مرا با پوست درخت بلوط بجوشانید و از بخور آن روی محل زخم استفاده کنید.
اگر در انبار شما مورچه رخنه کرده و میخواهید از شر آن خلاص شوید، یا برگ مرا در آنجا بریزید و یا از آب جوشانده آن بپاشد و یا آب جوشاندهی آنرا در سوراخ لانهی مورچهها بریزید. اگر میخواهید لانهی زنبور را خراب کنید و یا میخواهید عسل از کندو بیرون بیاورید، برای آن که مورد هجوم زنبورها واقع نشوید، کافی است دست و صورت خود را با آب برگ یا لفافهی سبز میوهی من آغشته کنید.
اگر باغچه شما دارای کرمهای قرمز شده و میخواهید آنها را فراری دهید، یا برای خوراک بلبل یا صید ماهی بگیرید، کافی است مقداری از جوشاندهی برگ یا لفافه سبز میوه من در آنجا بپاشید و ببینید چگونه این کرمها از زمین بیرون آمده و فرار میکنند.
جوشانده برگ و لفافه سبز میوه من تنها یک داروی ضد حشره نیست، بلکه یک داروی ضد عفونیکننده و درمان امراض جلدی از قبیل اگزما و کچلی است و به علاوه کک و مک - زگیل و پینه دست و پا را از بین میبرد و از ریزش مو و طاسی جلوگیری میکند و به موهای سفید، رنگ خرمایی میدهد. خوردن آن کرمهای معده را از بین میبرد. برای تسکین درد دندان کافی است یک تکه از لفافه سبز میوه من با یک برگ مرا بجوید. برای درمان کرم روده آن را بجوید و آب آنرا فرو برید. دمبرگ جوان مرا روی میخچه - زگیل و پینههای دست و پا بمالید تا برطرف شوند.
درخت من یک درخت زیبا و بزرگ و سایه گستر است، ولی من به شما توصیه میکنم که هیچگاه زیر سایه درخت من نخوابید، چه روز باشد و چه شب و این به علت جوهر فراری است که در چوب، برگ، میوه و صمغ درخت من موجود بوده و دائما در هوا منتشر میشود و چه بسا اشخاصی که شب در زیر درخت من خوابیده و صبح وقتی از خواب بیدار شدهاند، عقل و حواس خود را از دست دادهاند.
چوب درخت من از چوبهای محکم و قیمتی است و از قدیم در صنعت نجاری، منبت کاری، آبنوس کاری و ساختن لوازم لوکس و قنداق تفنگ بکار رفته است. چوب درخت مرا هرگز موریانه نمیخورد. برای معالجه اسهال خونی کافی است پنجاه گرم لفافه خارجی میوه مرا در یک لیتر آب جوشانده و تنقیه نمایید.
شستشو با این آب ترشحات بیرنگ زنانه و خارش مهبل را برطرف خواهد کرد. لفافه خارجی میوه یا برگ سبز مرا بکوبید و روی محل درد بمالید فورا درد آن ساکت خواهد شد. اگر برگ یا لفافهی سبز خارجی میوه مرا خوب ساییده و با مقداری زنگ آهن مخلوط کنید، خضابی بدست میآید که رنگ آن ثابت بوده، و با دوام است و چون آنرا با زنگ آهن و سرکه بپزید، و یک هفته در آفتاب گذشته هر روز به هم بزنید خضابی خوشرنگ بدست میآید. مسواک کردن با پوست سبز من یعنی مالیدن آن بر دندان مقوی لثه بوده، و دندان را سفت میکند و چون پوست ریشه مرا در روغن زیتون بجوشانند تا له شود، ضماد آن جهت بواسیر و امراض تهیگاه بسیار مؤثر است. چکاندن آب برگ من که کمی آن را گرم کرده باشند، در گوش درد آنرا تسکین میدهد و چرک آن را بیرون میآورد. رب پوست سبز من که با عسل و یا شیره انگور ترتیب دهند، جهت دیفتری و زخمهای گلو و دهان و خون آمدن از بن دندان و سستی آن نافع است، ضماد پوست تازهی من با حنا جهت صداع مزمن و آبریزش بینی مفید است. و چون آن را بر محل دردهای رماتیسمی - نقرس و امثال آن بگذارند، درد آنرا تسکین میدهد و اگر خاک اره چوب مرا با سرکه مخلوط کنید و آنرا بر صورت بکشید، رنگ رخساره را باز و گلگون مینماید. اگر خاک اره مرا در روغن زیتون خیس کنند و بر سر بمالند، شوره را از بین میبرد و مانع پیدایش شپش در آن خواهد بود.
حال اجازه دهید تهیه یک نوع نوع خضاب عالی را که سوختن آن در گذشته جزو اسرار بوده، برای شما شرح داده و از آن سر بزرگ پرده بردارم.
در فصل پاییز در یک لیتر روغن زیتون در حدود صد گرم مازوی کوبیده ریخته و آنرا بجوشانید و بعد صاف کنید. صاف شده مرا در یک شیشه بریزید، بعد پای درخت مرا کنده ریشه سخت آنرا ببرید و آن قسمت که متصل به درخت است در شیشه فرو کنید، بطوریکه سر آن داخل روغن شود، ولی به ته شیشه نرسد. بعد دهانه شیشه را با خمیر یا موم محکم بسته روی شیشه خاک بریزید و بگذارید تا سال دیگر در آنجا بماند. موقعی که درخت من میوه داد، خاک را کنارزده و شیشه را بیرون بیاورید. در آن شیئی شبیه مرکب غلیظ یا بهتر بگویم شبیه مغز مداد درست میشود. اگر شانه را به این جسم کشیده و سر را با آن شانه کنید موی سفید را سیاه کرده و به آن رنگی ثابت و براق میدهد که به آسانی پاک نمیشود.
صمغ درخت من زخمهای عفونیو پلید را مداوا میکند، مرهمی از آن درست میکنید و هنر آنرا ببینید. مقدار کمی از این صمغ را در حفرهی دندان کرم خورده بگذارید و ببینید چگونه درد آنرا ساکت کرده، و از پیشرفت پوسیدگی دندان جلوگیری میکند. پوست سخت من، یعنی پوستی که بین لفافه و مغز وجود دارد نیز خالی از فایده نیست. اگر گوگرد کوبیدهی آنرا روی زخمهای آبدار بپاشید آب آنها را جمع و جراحات آنها را تخفیف میدهد، خوردن یک قاشق چایخوری از آن خونریزی معدی را معالجه میکند و قطره قطره آمدن ادرار را درمان مینماید. حمول آن در طی طب سنتی ایران جهت خونریزی رحم تجویز شده است.
اگر چهار تا هشت گرم پوست ریشه مرا بجوشانید، و آب آنرا بعد از غذا بنوشید، فضولات معده و اخلاط لیزابه آن خارج شده، شکم درد رامعالجه میکند.
میوهی من که به چهار مغز معروف است، سرشار از ویتامینهای آ - ب و ای و از همه مهمتر ویتامین اف است و املاحی مثل آهن - فسفر - روی و مس دارد، و نیز دارای پنجاه درصد روغن بوده و یکی از داروهایی ضد مرض قند به حساب میآید. مغز من بسیار لطیف و ملین است، به هضم غذا کمک میکند و عشق را زیاد میکند. قوای جوانی را تجدید میکند. معده را تقویت و از تخامه کردن جلوگیری مینماید. قوای دماغی و نیروی تفکر و تعقل را تقویت میکند، مخصوصاً اگر همراه با انجیر خورده شود. من نانخورش خوبی برای پیران و جوانان هستم. وجود ویتامین اف در من گوهر گرانبهایی است که در کمتر میوهای دیده میشود. کمبود این ویتامین در مبتلایان به مرض قند بیشتر دیده میشود و سبب بثورات جلدی است که در اثر مزمن شدن بدل به کفگیرک خواهد شد. من به علت داشتن این اکسیر گرانبها که به صورت روغن است، امراض جلدی را معالجه و درمان میکنم و نسیان را از بین میبرم و مرض قند را معالجه میکنم، مبتلایان به مرض قند اگر خوردن روغن خود را به روغن من منحصر بکنند، نتایج عالی خواهند گرفت.اگر به سلامتی خود و اطفال خود علاقه دارید، همیشه بطور صبحانه نان و پنیر و مغز گردو میل نمایید. به اطفال خود ساندویجی از نان و پنیر و مغز گردو بدهید و اگر مقداری سبزی هم به آن اضافه کنید یک غذای بسیار مفید برای آنها خواهد بود. مغز من به علت داشتن املاح روی، نه تنها به فعالیت ویتامینهای خود میافزاید، بلکه ویتامینهای غذاهای دیگر را که همراه مغز من خورده شوند، وادار به فعالیت مینماید، و به همین جهت است که توصیه کردهاند همیشه مغز مرا همراه با پنیر و سبزی میل نمایید. مغز من به علت داشتن املاح مس، بهترین دارو جهت جلوگیری از ترشحات بیرنگ زنانه و خارش مهبل است، و از ترکیدن پوست بدن هنگام آبستنی و بعد از زایمان جلوگیری میکند.
هرگز روغن مرا در ظرف مس سفید نشده نریزید. زیرا با آن قابل ترکیب است. در کتب قدیم ایران نوشتهاند اگر مغز گردو را با روغنی که تند شده و طعم آن برگشته است بجوشانند، تندی آن از بین میرود. خوردن مغز من دل به هم خوردگی و درد آن را برطرف میکند و برای زخم معده خوب است.
اگر مغز مرا با زیره سیاه کرمانی نرم ساییده، و با عسل مخلوط کرده، و در حمام بر سر و بدن فالج بمالند، و بگذارند در حمام گرم بماند تا عرق کند، نتیجهی خوبی خواهد داد، و با همین دستور، درد مفاصل و پا درد را میتوان معالجه کرد. ضماد مغز تازه من و مالیدن آن جهت پاک شدن کک و مک و معالجه جوشهای عصبی و عروقی اطفال نافع است. مالیدن مغز کهنه و سیاه شدهی من جهت زخمهای کهنه و پیچدگی و تمدد اعصاب و تشنج و ترکهای دست و پا که در اثر سرماخوردگی و خستگی ایجاد شده تجویز شده است. و نیز برای جلوگیری از ریزش موی بدن و ورم پستان توصیه کردهاند. اگر مغز کهنه مرا بسوزانید و سوخته آنرا روی زخم کچلی بمالید آنرا درمان میکند. چون مغز من به علت داشتن روغن لطیف بوده و زود تند میشود، زیادهروی در خوردن آن باعث ورم و جوش در سقف دهان و لوزتین خواهد شد. به این جهت توصیه شده است که همیشه پس از خوردن مغز من، دهان را با آب ساده بشویند و یا بعد از آن یک میوه ترش میل نمایند. زیادهروی در خوردن مغز کهنه من، کرم کدو را از بین میبرد و چون رنگ آن برگشته و تند شود، خوردن آن سمی و خطرناک است، و پادزهر آن قی کردن و خوردن غذاهای ترش است. مربای من با عسل جهت چاق شدن و تحریک شهوت مؤثر است، ترشی مغز من ضعف معده را بر طرف میکند. در هوای سرد بدن خود را با خوردن من گرم کنید، تا مبتلا به سرماخوردگی نشوید. خوردن من با انجیر و اسفند پادزهر است، ضمنا مغز من جهت امراض جلدی مفید است، و کشیدن آن به چشم مانع ریزش آب میباشد.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من کنگر است
اسم من کنگر است. به عربی به من عکوب - سلبین و خربع گویند و در کتب قدیم حرشف - کندل - جندل - کعیب - کعوب و عقوب ذکر کردهاند، زادگاه اولیه من صحاری خشک ایران و آسیا و آفریقا میباشد. با اینکه شما ایرانیان در دنیا به وطنپرستی معروف میباشید، معذلک جای بسی تعجب است که در کتابهای جدید مرتباً از آرتیشو که یک گیاه خارجی بوده و اکثر مردم آنرا نمیشناسند، و طرز پختن و خوردن آنرا نمیدانند، تعریف میکنید و هیچگونه اسمی از من و منافع سرشار من که یک گیاه ایرانی بوده، و از قدیم به صورت خورش و مخلوط با ماست و کشک مصرف داشتهام نمیبرید.
غذاشناسان اروپایی مرا نمیشناسند و چون مخصوص بیابانهای خشک و لم یزرع بوده و تاکنون اهلی نشده، و از کودهای شیمیایی بهرهمند نشدهام، در اروپا بعمل نمیآیم و در بازار آنجا وارد نشدهام و با این وصف جای تعجب است که بعضیها نوع بزرگ مرا کنگر فرنگی میخوانند و عدهای هم آرتیشو را کنگر فرنگی میدانند و این هم صحیح نیست. زیرا خواص ما با هم فرق بسیار دارد. من انواع و اقسام دارم و خواص ما تقریباً یکسان است. به انواع ماشکاعی - طوبه و کافیلو و کنگر خر میگویند.
البته خر به معنی بزرگ است. من دارای ویتامینهای آ ب و ئی هستم و املاح زیادی همراه دارم و نیز دارای هورمونهای گیاهی بوده، و ترشحات غدد را تقویت مینمایم و از این رو در معالجات هورمونی میتوانم خدمات شایان و برجستهای بنمایم. شهرت من در تقویت غرایز جنسی است، ولی تنها یک مقوی ساده نیستم بلکه محرک شهوت بوده، و آن را لذت بخش مینمایم...
دومین استفادهای که در معالجات هورمونی میتوان از من کرد، معالجه برص است. این بیماری نتیجه بر هم خوردن تعادل ترشحات غدد داخلی بوده، و در طب جدید تاکنون راه معالجهی قطعی پیدا نشده است. در حالیکه در گذشته، پزشکانی بودند که این بیماری را معالجه کرده و اسرار آنرا برای خانوادهی خود حفظ نموده و به دیگران نیاموختهاند و چون این اسرار بر زبان خوراکیها پوشیده نیست بر خوانندگان آن نیز بتدریج فاش خواهد شد. یکی از طرق معالجه پیسی در گذشته این بود که آب مرا گرفته، با یک سوم آن موم و روغن مخلوط کرده و روی لکههای برص میگذاشتند.
من بادشکن و پیشاب آور بوده، و از شکم روش جلوگیری میکنم. به درمان مرض قند کمک مینمایم، هضم غذا را آسان میکنم - کلیه و مثانه را گرم مینمایم زخم ریه و جراحات روده را التیام میدهم. ضماد من جهت معالجه گری مفید بوده، و از ریزش مو جلوگیری مینماید. ضماد من جهت خوشبو کردن عرق بدن توصیه شده است. برای معالجه اورام سخت و خارشهای پوستی میتوانید از مرهمی که جهت معالجه پیسی دستور دادم استفاده کنید و اثر فوری آنرا ببینید. ضماد ریشه من جهت سوختگی آتشس و پیچیدگی عصب نافع است. صمغ بوتهی من که پیشینیان به آن کنگرزد میگفتند، ایجاد قی میکند و همراه آن صفرا و بلغم را خارج مینماید. ضماد آن اورام را فرو مینشاند. مقدار خوراک آن از سه گرم تا هفت گرم است.
حال برای این که تصور نشود، زبان خوراکیها تعصب ملی داشته و فقط از خوراکیهایی بحث میکند که ایرانیالاصل باشند، عنان سخن را بدست آرتیشو میدهم تا او هم خود را بشما معرفی کند.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من کفری است
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من کلم است
برگ و گل ما موقعی نرم و لطیف بوده، و برای خوراک انسان مناسب است که با وسایل گوناگون از نور و حرارت آفتاب محفوظ مانده، رنگ آنها سفید باشد، و چنانچه سبز و سفت شود، برای تهیه علوفه مناسبتر خواهد بود. برگهای بعضی از انواع ما به رنگهای قرمز و بنفش هم در میآیند و این برگها، علاوه بر مصرف خوراکی در صنعت داروسازی و شیمیایی بکار میروند.
از نظر مواد چربی فقیر هستیم و به همین جهت در آشپزی همیشه ما را با گوشتهای فربه و چرب میپزند - روسها هم ما را به مغز قلم گاو که چربی زیاد دارد طبخ مینمایند، و چنانچه میدانید به این سوپ برش میگویند. ما سرشار از ویتامینهای آ - ب - ث - و پ پ هستیم و همچنین دارای املاح گوگرد - کلسیم - پتاسیم - منیزیم بوده و کمی هم ارسنیک داریم، و به همین علت است که به رشد عمومی کمک میکنیم، و برای مسلولین و اشخاص ضعیف البنیه مفید میباشیم. به علت داشتن کلسیم و گوگرد، برای مو و ناخنها سود فراوان داریم. سنگهای کلیه و مثانه را از بین میبریم، برگهای ما به علت داشتن ویتامین پ پ از بیماری پلاگر جلوگیری میکند. به علت داشتن کمی ارسنیک مقوی اعصاب بوده و رعشه را از بین میبریم و از ابتلا به مرض جذام پیشگیری مینمائیم. ما مقوی قوه بینائی و کمی خواب آور هستیم. صدا را باز مینمائیم، برگهای ما چنانچه خام خورده شود ورم طحال را معالجه میکند. در کلم سنگ آنزیمی وجود دارد که برای ورم روده مفید است. این آنزیم در تمام هویجها یعنی ساقههای زیرزمینی خوراکی مثل زردک - سیب زمینی - شلغم هم وجود دارد. ولی مقدار آن در سیب زمینی اسلامبولی و کلم سنگ زیادتر است، آب این ساقههای زیرزمینی را بگیرید و بنوشید و از منافع سرشار آنها استفاده کنید. شربت کلم قرمز برای سینه و ضماد آن ضد نقرس و روماتیسم است. تنتور کلم قرمز در آزمایشگاه معرف ترشی و قلیائی است. اخیراً در بازار ایران چند نوع ما که به صورت کاهو در آمده است، مثل یخنی قنبیط که از غذاهای مخصوص اهالی شهر قم است، و برش که تازه در ایران معمول شده است کمی ملین بوده، پیشاب را زیاد میکند. زیادهروی در خوردن ما باعث دیدن خوابهای پریشان و تولید نفخ در پهلو و بالاخره غلیظ شدن خون و بالا رفتن فشار آن است. هیچگاه به خوراکیهایی که با ما میپزید، و سالادی که درست میکنید، ادویه نزنید. اشخاص سیاه چهره و لاغر اندام که مزاجی سودائی دارند، نباید در خوردن ما افراط نمایند. کسانی که سابقه مالیخولیا - سرطان - داءالفیل - واریس و بواسیر دارند. باید از ما خانواده پرهیز نمایند. بطور کلی ما برای کسانی که مزاجی گرم دارند، خوب نیستیم، و برعکس صاحبان مزاج سرد و پیران سالخورده که احتیاج به گرم کردن بدن دارند از خوردن ما سود بسیار خواهند برد، و این دسته میتوانند خردل و سیر هم به ما بزنند - ما به بدنهای ضعیف نیرو میدهیم، و رشد اطفال را زیاد میکنیم، و از ابتلا به اگزما جلوگیری مینماییم. محصول تابستانی ما دیر هضم است، آب برگها و ساقه و تخم ما کرمکش است. اگر بچههای شما مبتلا به کرم معده هستند، بیست تا سی گرم برگ ما را آب گرفته و به آنها بخورانید. برای اینکه با چاقی مبارزه کنید، آب نوع قرمز یا بنفش ما را گرفته با کمی شکر مخلوط کرده به قوام آورید و بعد با دو برابر آن آب پرتقال یا نارنج مخلوط کرده، نوش جان نمائید. برگهای قرمز و بنفش خانواده ما ضد چاقی هستند، برای گرفتگی صدا و رفع اختلالات ریوی، پنج تا شش گرم برگ قرمز ما را کوفته در نیم لیتر آب جوشانده میل نمائید.
ضماد برگهای سفت ما مسکن صداع - سردرد و دردهای رماتیسمی نقرس و سیاتیک است. برگهای ما را کمی له کنید و کمی روی آتش بپزید. بعد آنها را گرم گرم روی پارچه پشمی انداخته، در روی موضع درد بیندازید. این مرهم برای اعضای در رفته و رگ به رگ شده نیز مفید است، و اگر آنرا پس از جا انداختن به موضع بیندازید. درد آن را تسکین داده، به ترمیم و نوسازی یاختهها کمک میکند. ضماد برگ ما در موارد مننژیت و سینه پهلو هم توصیه شده است و برای این منظور، قبل از رسیدن پزشک میتوان برگهای ما را که با آتش کمی پختهاید، قبل از رسیدن پزشک میتوان برگهای ما را که با آتش کمی پختهاید، گرم در روی صورت و سینه و شکم بیندازید تا سبب تسکین آلام آنها شود.
ضماد برگهای ما با آرد جو برای از بین بردن اورام سرد و گرم و باد سرخ و سرطان و با سرکه جهت برص و اگزما با سفیده تخم مرغ جهت سوختگی مجرب است. سوخته برگهای ما برای منع روئیدن مو توصیه شده است و با پیه خوک، جهت خنازیر و جراحات سخت، و با سفیده تخم مرغ جهت رفع سوختگی نافع است.
میوه ما که همان بذر ما میباشند کشنده کرم معده و مالیدن آن، برطرف کننده کک مک بوده، و مقدار خوراک آن تا ده گرم است.
اگر مبتلا به نفخ معده هستید، و داروها و غذاهای دیگر آن را برطرف نکردهاند به سراغ ما بیایید و از آب پخته ما استفاده کنید.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من کرفس است
ضماد برگ و ریشهام، ورم را میخواباند.
عروق را باز میکنم و تقویتکنندهی بیمانندی برای قلب و ریه هستم.
برای رفع پیچش معده مرا توصیه کنید...
اگر مردم خاصیت کرفس را میدانستند تمام مزارع را به کاشتن آن اختصاص میدادند.
ضرب المثل فرانسوی
اسم من کرفس است. در فارسی به من کرفش و کرسب میگفتند و اعراب مرا معرب کرده کرفس نامیدهاند. من دارای انواع و اقسام میباشم اما در بین آنها دو نوع در تغذیه و بقیه در مداوا به کار میروند. در من ویتامینهای آ - ب و ث و املاح سدیم - پتاسیم - فسفر و آهک نهفته است - عطر مطبوع، طعم گوارا و خواص انکارپذیر من، مرا بین سبزیها ممتاز کرده است.
نوع خورشتی مرا همه میشناسند و احتیاج به معرفی ندارد و نوع دیگر من که در تغذیه به کار میآید، کرفس سنگ است که مانند کلم سنگ در جزو ریشههای خوراکی است و شباهت زیاد به آن دارد و اخیراً در ایران کاشته شده و گاهگاهی در سبزی فروشیها دیده میشود و با آن میتوان خورشت کرفس پلو درست کرد و نیز میتوان آن را در سالاد، ترشی و مخلوط شور به کار برد و از عطر مطبوع آن استفاده کرد. مهمترین نوع دوایی من کرفس آبی یا کرفس مردابی است که بطور خودرو در کنار مردابها میروید. اعراب به آن کرفس الماء و قرة العین میگویند. نوع دیگر من کرفس عطری است که به علت داشتن عطر زیاد به کرفس مشک معروف است.
انواع ما به علت داشتن ویتامین ث لثهها را محکم میکنیم، و از خونریزی و رقت خون جلوگیری مینماییم. اشتها را زیاد مینماییم و برای مبتلایان به بیماریهای روماتیسم - نقرس - درد مفاصل و تصلب شرائین غذای مفیدی هستیم و این دسته از بیماران هم میتوانند مرا در غذای خود داخل کنند و هم میتوانند آب مرا گرفته یک فنجان در روز میل نمایند. من تب بر - بادشکن و ضد نفخ هستم و به داروهای مسهل کمک مینمایم. کلیه و مثانه را زهکشی و از سنگ پاک میکنم و بعلاوه مجاری ادرار را ضد عفونی مینمایم خوردن من جهت تنگی نفس - درد پهلو - سکسکه و زخم روده و درد شکم مفید است، و لیزی معده را از بین میبرم. من گرفتگی جگر را باز میکنم و برای حصبه و بیماریهای روده مفید میباشم، مسکن دردهای پشت - خاصره و عرق النساء هستم. ضماد برگ - ریشه و ساقه و برگ من ضد ورم میباشد. مالیدن این ضماد به مدت یک دقیقه جرب و سایر امراض جلدی را درمان میکند و با گوگرد و بوره جهت سیاهی پوست و لکههای پوستی مفید است. زیادهروی در خوردن من و جوشانده بذر و ریشه انواع دارویی من جهت زنان باردار و بچه شیر ده خوب نیست، زیرا محرک شهوت بوده و عادت ماهانهآور و مسقط جنین است، و چنانچه باعث سقط جنین نشود نوزاد آن ناقص الخلقه و یا کودن خواهد شد. اسانس یا بهتر بگویم، جوهر من فرار و زود جذب است و همراه خود مواد مقید و مضر سایر داروها را حل کرده و به سرعت به یاختهها میرساند و به همین جهت است که خوردن من قبل از نیش عقرب و بعد از آن خطرناک بوده و علاج را مشکل میکند. من عروق را باز میکنم و مقوی قلب و ریه هستم. جوشاندهی برگ من گرفتگی صدا را باز میکند و آواز را تصفیه مینماید. کمپرس جوشاندهی من برای دست و پای سرمازده و برای درمان اولسر و سایر زخمها مفید است. بذر من در باز کردن گرفتگیهای معده قویتر از سایر قسمتهای من است - این بذر اشتهاآور بوده به هضم غذا کمک میکند و فضولات را از معده و رحم بیرون میکند و جهت استسقاء مفید است. خوردن این بذر جهت شش چندان خوب نیست، چون پنج گرم بذر کوبیده را در پارچهای ریخته و آن را در نیم لیتر آب انگور آویزان نمایید، تا مواد مفید آن حل شود، این محلول جهت تقویت معده و رفع باد بسیار سودمند خواهد بود. مربای ریشه و برگ من با عسل مسکن قی و مقوی معده است. ترشی من بازکننده و مقوی معده میباشد، و اشتها را تحریک میکند. جوشانده بذر و بیخ نوع کوهی من، در باز کردن ادرار و عادت ماهانه اثر بیشتری دارد.
کرفس سنگ که به آن کرفس شلغمی و کرفس صخری میگویند، در کتب قدیم تحت نام فطرالسالیون ذکر شده قویتر از کرفس خورشتی است. بادشکن و قاطع لیزی معده است. جهت درد پهلو و پیچش معده توصیه شده و در باز کردن ادرار و حیض قویتر از انواع دیگر است.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من کاسنی است
آب برگ مرا برای مبارزه با سر درد به کار برید.
اگر خانمهای باردار از آب برگ من بخورند، نوزادشان خوش آب و رنگ خواهد شد.
اثر من در امراض کبدی قطعی است.
جوشاندهی من زایمان را آسان میکند..
کاسنی گر چه تلخ است از دوستان است.
و ساخارین با اینکه شیرین است، از دشمنان است.
من کاسنی هستم - اعراب به من هندبا میگویند، و در کتابهای قدیم به اسامی انطوبیا - شکوریه - سرس - سیکوریا - هندبه - کسناج کونه یک - چیپوتیبایی - شکوریا - امیرون - آجی مارول - سریس - شریش و سکونا، یاد شدهام.
یکی از سنتهای ایرانیان این است که در روز سیزدهی فروردین، از شهر خارج شده و روز را در کنار سبزه به پایان میرسانند و در گذشته چنین معمول بود که ناهار را همراه با کاهو نوعی کاسنی پرورش یافته بود یا برگهای نو رستهی کاسنی که غالباً در کنار جویها و سبزهزارها میروید، میل مینمودند و به این ترتیب خون خود را پاک و کبد خود را زهکشی میکردند. قسمت مورد استفاده من برگ تازه و ریشهی خنک من است. ریشهی من دارای مواد لعابدار - اینولین و قندهای گوناگون است، کمی تانن دارم و نیز دارای یک مادهی دارویی و مقدار شوره هستم، روی برگهای من تعداد زیادی عوامل زندهی مفید، زندگانی مینمایند، لذا شستن آن در شرع و طب قدیم منع شده است. و چون انواع بیابانی من آلودگی نداشته، و در پرتوی آفتاب پرورش پیدا میکنند، خوردن برگهای تازه مرا میتوان ناشسته خورد. برگ من حرارت صفراوی را از بین میبرد. خون را تصفیه میکند، و از فشار آن میکاهد. مالیدن آب برگ من به تنهایی و یا با سرکه جهت سر درد مفید است، ضماد کوبیدهی برگ من جهت درد چشم و ورم ملتحمه نافع است. مضمضه جوشاندهی برگ و بذر من جهت درد دندانهای آسیا، سودبخش میباشد، و غرغره آن با آب فلوس برای ورم گلو و دیفتری نافع است، مخصوصاً اگر همراه با آب گشنیز باشد. ضماد من با آرد جو بر روی سینه جهت تنگ نفس و تقویت قلب و تحلیل اورام تجویز شده است. من شهوت را زیاد میکنم، مادرانی که در موقع بارداری از برگ من بخورند، نوزادانشان خوش آبرنگ میشوند بنا به فرمودهی امام ششم(ع) خانوادههائیکه کاسنی میخورند فرزند پسر بیش از دختر دارند. و چون از کار بیفتد، بیش از هزار مرض به سراغ انسان میآید و از این روی امام هشتم(ع) فرمودهاند که کاسنی دوای هزار درد است. پزشکان قدیم و جدید هر دو اثر کاسنی را در امراض کبدی قطعی دانسته و در طب جدید ثابت شده است که کاسنی در نوسازی یاختههای کبدی نقش برجستهای دارد. در ساختن کروموزومهای نر و مادهی نطفه نیز میتوان نقش کبد را نادیده گرفت.
ریشه من دارای اسانس و یک مادهی صمغ و چند ماده مفید دارویی است. مقوی معده - تصفیهکننده خون - پیشابآور - ملین و تب بر است. دم کرده ده در هزار برگ و 25 در هزار ریشهی من برای درمان امراض بالا نافع است. شیوهی تازه من 25 تا پنجاه گرم مصرف میشود. شربت مرا به عنوان تقویتکننده کودکان تجویز میکنند.
جوشانده من زایمان را آسان میکند، و در هلند دو کیلو کاسنی را در ده لیتر آب میجوشانند و آن را به گاوها در موقع فارغ شدن میدهند تا زایمان آنها آسان شود. عجب آنکه گاوها در مواقع عادی از خوردن کاسنی و جوشاندهی آن خودداری میکنند، ولی هنگام زاییدن آن را با ولع زیاد مینوشند. من انواع و اقسام زیاد دارم. بسیاری از انواع مرا پرورش داده، و در سالاد به کار میبرند - کاهو پرک - کاسنی فرفری - اسکارول از انواع شیرین و پرورش یافتهی من است.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من فندق است
سوخته مرا اگر طبق دستور بکار برید، بهترین علاج طاسی سر هستم.
روغن من مقوی معده است و اگر آنرا به محل گزیدگی بمالند، زهر را از بین میبرد.
اسم من فندق است، معرب من بندق و اعراب مرا جلوز نامند. یک نوع دیگر من به فندق هندی معروف است و در جنوب ایران، مخصوصاً بلوچستان زیاد است.
فندق هندی تلخ است و تنها مصرف دارویی دارد. خاصیت غذایی من بیشتر از آجیلها است. دارای آهک - فسفر - گوگرد - و پتاسیم بوده، سرشار از ویتامینهای آ - د - اف هستم. پنجاه تا شصت درصد مواد روغنی دارم. مقوی معده و دماغ و نیروی شهوانی هستم - بو داده من گواراتر است. چنانچه مرا هنگام گرسنگی میل نمایید مقوی رودهها هستم. قند من برای مبتلایان به مرض قند نه تنها مضر نیست بلکه مفید است. روغن من در عطرسازی و تغذیه مصرف میشود. من بهترین مقوی مغز بوده و جوهر دماغ را زیاد میکنم، و برای نیروی تفکر و تعقل غذای خوبی هستم. خوردن من با انجیر بعد از طعام، پادزهر سموم است و جهت گزیدن عقرب نافع است. 5/7 گرم من با عسل جهت سرفه کهنه مفید بوده و اخلاط سینه و ریه را خارج میکند. بو داده من با کمی فلفل جهت نزله تجویز شده است. ضماد سوخته من با پوست و پیه خوک جهت طاسی سودمند است، و باعث روییدن موی صورت جوانان و اشخاص کوسه میگردد. اگر به بچههای زاغ و سرخ مو علاقه ندارید و نوزاد شما با این شرایط به دنیا آمد کافی است فندق را با روغن زیتون ساییده و بر محل تلاقی استخوان جلو سر با استخوان عقب سر نوزاد بمالید و این عمل را مداومت دهید تا رنگ موی نوزاد برگردد و سیاه چشم و سیاه موی گردد و این که گفتهاند نگاه داشتن من با خود مانع گزیدن عقرب است به هیچ وجه صحیح نیست. فقط مالیدن روغن من جهت درمان گزیدن عقرب و رطیل نافع است.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من عسل است
من از زمانهای خیلی دور، یعنی قبل از پیدایش انسان در کندوهای طبیعی، در لابلای صخرهها و شکاف درختان جنگلی وجود داشتم، من از نیکنوش گلها و برگها و دمبرگها که بوسیله زنبور عسل کشیده میشود درست میشوم زنبور عسل تمدنی بسیار قدیمی دارد و قوانین کندو از زمانی اجرا میشد که انسان آشنا به مقررات انتظامی و حقوقی نبود، مصریان و ایرانیان عهد باستان، تقریباً چهارهزار سال پیش به اصول کندوداری و پرورش زنبور عسل همت گماردند، سقراط مرا اکسیر طول عمر میدانست. من تنها ماده قندی بودم که قبل از قند، کام انسان را شیرین کرده و ارزش غذایی خود را در طول تاریخ حفظ نمودهام.
در مقابر فراعنهی مصر، کوزههایی پر از عسل سالیان دراز باقی مانده، و هنوز با گذشت چهل قرن فاسد نشده، و مقداری از منافع خود را حفظ کرده است و این خود از عجایب ذاتی من است که با وجود شیرینی، ترش نمیشوم، کپک نمیزنم و تغییر ماهیت نمیدهم. در قرآن مجید سورهی مبارکهی نحل در شأن من نازل شده و این افتخاری بس بزرگ برای من است.
عدهای مرا هم دوا و هم غذا دانستهاند. من این تعریف را قبول ندارم، زیرا دوا معمولاً به آن دسته از گیاهان اطلاق میشود که با بدن انسان بیگانه بوده و پس از تأثیر، زیان فراوانی به دنبال میآورد و با توجه به اینکه در عصر حاضر، بعضی از داروها بیفایده و خطرناک میباشند کمال بیانصافی است اگر کسی مرا دوا بخواند، من با بدن انسان آشنا و یکی از غذاهای اصلی شما هستم که بدون تشریفات و به آسانی هضم شده، جذب یاختههای عضلات شما میگردم. بهترین تعریفی که تاکنون از من شده، و سزاوار آن میباشم شفا است که بنا بر مندرجات قرآن مجید، در من وجود شفا موهبتی است که ایزد توانا آنرا در نیکنوش گیاهان به ودیعت نهاده و برای آنکه اندیشمندان پی به عظمت دستگاه آفرینش برند، به زنبور عسل دستور داده است که آن را از شیره گلها و برگها گرفته، و مرا که حاوی نیکنوشهای گوناگون به رنگهای مختلف هستم بسازد.
اسرار ساختمان من با وجود پیشرفتهای علمی هنوز بر زیستشناسان و دانشمندان دیگر کشف نشده، و فقط میدانند که زنبور عسل پس از مکیدن شیره گیاهان آنرا به کیسهی عسل که در شکم است برده و پس از چند عمل شیمیایی ناشناخته و محرمانه، آنرا به مایعی خوشبو و خوش طعم، مقوی، نشاطآور، و نیکو خصال تبدیل کرده و در خانههای مومین که قبلاً ساخته شده است، ذخیره مینماید. برای تهیه یک کیلو از این شهد گوارا زنبور ناگزیر است دو میلیون دفعه روی گلها بنشیند و برای شما انگبین تهیه نماید که هم غذا باشد و هم شفا، حال اگر زنبور بجای مکیدن شیره گلها از قند سفید استفاده کند، فرآورده او را نمیتوان عسل نامید و به همین جهت است که در قوانین کشورهای مترقی، عسل به شهدی اطلاق میشود که آنرا زنبور عسل پس از تغذیه از گیاهان مختلف ساخته باشد. هنر من تنها شفای بیماران نیست، بلکه اکسیر طول عمر نیز در شاه انگبین قرار دارد، و از این رو مشاهده میفرمایید که عمر ملکه زنبور عسل که تنها از شاه انگبین تغذیه میکند، چهار تا پنج سال میباشد. در صورتی که عمر زنبورهای کارگر تابستانی شش تا هشت هفته و عمر کارگر زمستانی که از اضافات شاه انگبین بهرهمند میشوند، شش تا هشت ماه است. حال ببینید دو زنبور که یکی از انگبین و دیگری با شاه انگبین تغذیه میکند، چقدر تفاوت طول عمر دارند.
این که گفته شد خدا شفا را در نیکنوش ما قرار داده است، تنها یک ادعا نیست، بلکه متکی به دلایل علمی و تجربی زیر میباشد، نخستین تجربهای که آزمایش آن با وسایل علمی امروزی بسیار آسان است، این است که شما میتوانید مقداری میکرب خطرناک را با من مخلوط کنید و ببینید با این که من یک مادهی غذایی کامل هستم و بایستی محیط خوبی برای پرورش میکربها و قارچها باشم، نه تنها این موجودات در روی من رشد نمینمایند، بلکه به زودی از بین رفته و اجساد آنها نیز به تدریج محو و نابود خواهد شد. این تجزبه کوچک و بسیار آسان از آن جهت شایان توجه است که من فاقد مواد سمی هستم و با این حال، خاصیت میکربکشی و ضد عفونیکنندهی من از قویترین زهرها زیادتر و از همه آنتی بیوتیکها وسیعتر است. ممکن است بعضی بپرسند که من با کدام اسلحه به جنگ این موجودات خطرناک میروم، و چگونه این جانوران موذی را از بین میبرم. سؤالی است بسیار بجا و منطقی. من دارای چندین نوع آنتی بیوتیک خوراکی و بی ضرر با طیفی وسیع که انسان نسبت به آنها حساسیت ندارد بوده و نیز دارای تشعشعات رادیواکتیو، و از همه مهمتر دارای مقداری دیاستاز و عوامل زنده هستم که میتوانند این میکربها را خورده و از بین ببرند و حتی قادرند هر مادهی خارجی را که با عسل مخلوط شود از خود برانند و روی همین اصل است که عسل مخلوط و تقلبی به آسانی شناخته شده و حتی اگر قند هم به آنها بزنند، به صورت شکرک درآمده متقلبین را رسوا مینماید. این عوامل زنده که در عسل هر چه تازهتر باشد بیشتر است هنرهای بسیار دارند که دانستن بعضی از آنها خالی از لطف نیست. اولین کار این دسته تجزیهی قند چغندر به قندهای انگور و توت است و با این که ابتدا من دارای مقداری از نوع قند چغندر هستم معذلک پس از چندی فاقد آن شده، و تمام قندهای من، تجزیه شد به قند توت تبدیل میشود عوامل زنده میتوانند مواد نشاستهای و چربی را نیز تجزیه و تبدیل نمایند و روی همین اصل است که قویترین میکربها و قارچها در برابر آنها یارای مقاومت ندارند. اگر شما عسل تازه را روی پینههای دست و پا و زبریهای روی زانو و آرنج بمالید، آنها را از بین خواهد برد و با همین حربه است که من میتوانم سنگرهای میکربهای کهنه و مزمن را خراب کرده و به داخل آنها نفوذ نمایم.
یکی دیگر از خواص شفابخشی من آن است که هر دارویی با من مخلوط شود و یا همراه من مصرف گردد خاصیت بهی بخشی آنرا چند برابر مینمایم، و روی همین اصل مسلم بود که پزشکان و داروسازان قدیم بیشتر داروها را همراه من تجویز و تهیه میکردند.
من با داشتن قند فراوان سرکه نمیشوم و قندهای من با شیرینی فراوانی که دارند، به دندانهای شما صدمه نمیزنند، بلکه میتوانند آنها را سفید و لثهها را محکم سازند.
خاصیت ضد عفونیکننده من، اگر تاکنون بر شما ثابت نشده است میتوانید یک کاسه عسل و یک کاسه شربت قند را کنار هم بگذارید. پس از چندی خواهید دید که پشه و مگس در روی کاسه شربت جمع شده، ولی جرأت نزدیکی به عسل را ندارند.
شما میتوانید از خاصیت ضد عفونیکننده من برای کلیه امراض جلدی به صورت خالص و یا مخلوط با مواد گیاهی دیگر استفاده کنید - مضمضه با شربت من برای زخمهای دهان و غرغره با آن جهت اورام گلو بسیار سودمند است. بهترین خمیر دندان را میتوانید از ترکیب من با مواد دیگر درست نمایید و مالیدن خالص من به لثه و دندان نیز نافع است و سبب روییدن گوشت نو میشود. من معده و عروق را باز میکنم لیزابههای بلغمی را جذب و از عمق بدن بیرون میآورم. برای سستی اندام و عضلات و استسقاء و ورم طحال مفید میباشم.
بادشکن بوده برای معالجه قولنج روده تجویز شدهام، پادزهر سموم، مخصوصاً مسمومیت غذایی هستم و دوست کبد و شکننده سنگهای کلیه و مثانه میباشم. من به علت طعم شیرین، خاطرخواه زیاد دارم و ناسازگاری غذا را از بین برده، غذاهای ناگوار را گوارا میسازم. چون زود جذب یاختهها میشوم، هر دارویی که همراه من خورده شود به سرعت اثر نیکنوش را خواهد بخشید.
من حاوی تمام ویتامینها و تمام عناصر معدنی مورد نیاز بدن انسان هستم و کمبودهای غذایی را جبران مینمایم، با داشتن قند زیاد، آن گونه که سایر قندها برای مبتلایان بمرض قند ضرر دارند زیانبخش نیستم. ترشحات غدد داخلی و بزاق را تعدیل میکنم و برای معالجه سختی عمل بلع و خشکی گلو و درمان سرفه زیاد توصیه و تجویز شدهام. مبتلایان به مرض کمخوابی و بیخوابی میتوانند از من استفاده کنند. قبل از خواب چند قاشق مرباخوری از شهد گوارای من میل نمایند. برای رفع دل درد و یبوست و کماشتهایی میتوانید از من استفاده کنید. خوردن من جریان خون را آسان میکند و کندی آنرا از بین میبرد و گرفتگی مویرگها را باز مینماید و از سکته قلبی جلوگیری مینماید. برای زخم معده و امعاء مفید است و ترشی معدی را از بین میبرد و اشتها به غذا را زیاد میکند.
در دوران پیری برای حفظ سلامتی انسان، غذایی مناسبتر از من نیست. به اشخاص سالخورده بگویید که تا میتوانند از خوردن قند سفید که بیجان و مرده است خودداری کرده و از شهد من که زنده و فعال است تناول نمایند.
در صنعت داروسازی از وجود من برای شیرین کردن داروها بجای قند استفاده میکنند تا بیماران شما شفای عاجل پیدا نمایند. مرا همراه خمیر دندان کنید تا کرمخوردگی را از بین ببرم. در حبها - در شیافها و پمادها از من داخل کنید تا اثر معجزه آسای آنرا ببینید. در شهرهای جنوبی فرانسه، شربت مرا با مخمر آبجو مخلوط کرده و مینوشند. عمل آنها چندان خوب نیست. زیرا مخمر آبجو قادر نیست با من رشد نماید.
خوردن من همراه با کندر جهت پاک کردن سینه و قصبةالریه و استسقا و بند آمدن ادرار و شکستن بادهای سرفه و دفع سموم مخلوط با آب مقطر یا باران جهت زیاد شدن ادرار و خورد شدن سنگهای کلیه و مثانه و رفع تشنگی بسیار نافع است. سرمه من به تنهایی یا مخلوط با آب پیاز جهت شفاف شدن چشم و رفع خارش پلک و جلوگیری از آبریزش چشم مفید است. این خواص و هزاران منافع دیگر موقعی در من جمع است که تقلبی و ساختگی نبوده، بوسیله زنبور عسل از نیکنوش گلها تهیه شده باشم.
سکنجبینی که با من تهیه شود، بهترین مشروبات بوده، و صفرابری اعلا میباشد.
شربتها و مرباها و مارمالادها و شیرینیها را با من درست کنید تا از زندگانی لذت ببرید.
از نوع وحشی من هنوز در بعضی از کوههای ایران خصوصاً بلوچستان و کردستان پیدا میشود و بسیار لذتبخش میباشد. بهترین نوع محصول من، محصول بهاره است که از گلهای معطر بهاری بهرهمند گردیده است.
پردهای از موم که زنبور عسل روی من میکشد، بهترین نشانهی اصلیت من است. اگر این پرده را به عنوان ماسک زیبایی به روی صورت خود بکشید و پس از چندی آنرا با آب پاک کنید، و با آب نیم گرم بشویید، چین و چروک و گوشتهای اضافی و پست و بلندیهای کوچک را از بین میبرد و به لطافت پوست شما کمک میکند.
به مبتلایان به جوش غرور توصیه کنید که همه روزه کمی عسل به صورت خود بمالند و آنقدر با دست مالش دهند تا از بین رود و بدون شستن آثار آن دیده نشود. اگر چند روز مرتباً به این کار ادامه دهند، جوش از بین رفته و آثار آن نیز محو میگردد.
ممکن است بعضی از زنبورها به گل خرزهره و چند گل سمی دیگر عادت کنند، و محصولی سمی تهیه نمایند. این کار به ندرت اتفاق افتاده و قابل جلوگیری است.
نیکنوش یک کلمه فارسی است و فرنگیها به آن نکتار گویند.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من فلفل است
برای معالجه بیحسی و فلج مرا بکار برید.
تقویتکننده حافظه و اعصاب و مسکن دردهای عصبی هستم.
اگر مرا در دندان کرم خورده بریزید از پیشرفت کرم خوردگی جلوگیری میکنم.
غلظت خون را از بین میبرم.
آنان که به جذام مبتلا هستند، به سراغ من بیایند.
پادزهر خوبی هستم...و هزاران خاصیت دیگر که کمتر کسی از آن مطلع است!
فارسی من پلپل است و معرب آن فلفل میباشد. زادگاه من هندوستان بوده و به دو رنگ سیاه و سفید در بازار عرضه میشوم. فلفل سیاه میوه نارس من است که آنرا خشک کردهاند و چنانچه میوه من پس از رسیدن خشک کرده و بعد در آب خیسانده، لفافهی خارجی آنرا بگیرند، به رنگ سفید درآمده و فلفل سفید خوانده میشود. میوه من دارای 5/1 تا دو درصد اسانس است با بوی مطبوع و طعمی تند همراه با یک مادهی عامله تند و صمغی که در الکل و اتر حل میشود، من مخاط را تحریک میکنم و عطسهآور میباشم. زیادهروی در خوردن من باعث افزایش ترشحات معدی است و به همین جهت است که مبتلایان به ناراحتیهای معدی نباید در خوردن من افراط کنند و استفاده از مقدار کم من برای آنها هم مفید است. گرد کوبیده من حشرات را متفرق میکند و اگر آنرا در لابلای پارچه بپاشند بید نمیخورد و از گزند حشرات محفوظ میماند. سابقا کچلی را با من معالجه میکردند. به هضم غذا کمک میکنم. زهکش بلغم و ضد زهر میباشم. من مقوی حافظه و اعصاب و مسکن دردهای عصبی هستم. جویدن دانه من همراه با مویز جهت رفع رطوبات دماغ و معده مفید است. مالیدن میوه من با روغن جهت فلج و بیحسی توصیه شده است. اگر یک حبه قند را در یک قاشق فلزی قرار داده روی آتش ذوب نمایند و بعد مقداری گرد فلفل به آن مخلوط کرده گرم گرم در حفرهی دندانهای کرمخوردگی بریزند درد آن را تسکین داده و از پیشرفت کرمخوردگی جلوگیری میکند. مالیدن من به لثه درد دندان را ساکت میکند.
من بلغم را از بین میبرم و جگر را گرم میکنم و اشتها را زیاد میکنم. من غذا را نرم و لطیف کرده و اخلاط غلیظ را از بین میبرم من خون غلیظ را سبک میکنم، و برای درمان جذام مفید میباشم. من بادشکن بوده و دل درد را معالجه میکنم و آروغ ترش را برطرف میسازم، حمول دانه من خارج کننده جنین و بعد از جماع مانع بارداری است. و این یکی از هزاران طرق تنظیم خانواده و جلوگیری از ازدیاد نفوس است. ضماد من بازفت خنازیر را فرو میبرد. و جهت سفیدک ناخن مفید است و با آب پیاز و نمک جهت رویاندن موی گری داءالثعلب مفید است داءالثعلب ریزش موی سراسری بدن است که معمولاً پس از ابتلا به امراض عفونی ایجاد میشود برای معالجه مسمومین مخصوصاً تریاک خورده و عقرب گزیده چنانچه دسترسی به پزشک نداشته باشید بهتر است جوشاندهی مرا مکرر به مسموم بخورانید و بگذارید قی نماید. در گذشته عدهای معتقد بودند که اگر مار گزیده دانه مرا بخورد وتندی آن را حس ننماید زهر در بدن او تاثیر عمیق کرده و معالجه آن آسان نیست، ولی اگر تندی آنرا حس کند، قابل مداوا و درمان است. مقدار خوراک من حداکثر تا پنج گرم است. من برای اشخاص گرم مزاج خوب نیستم و تولید سر درد میکنم و سینه را به خس خس میاندازم و برای کبد ضرر دارم، و برعکس برای پیران و اشخاص سرد مزاج مفید میباشم.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من طلع است
ادامه ندارد
سلامـ .... ... ..
موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
جستوجگر وبلاگ
(( طراح قالب آوازک ، وبلاگدهي راسخون ، نويسنده newsvaolds ))