زبان خوراکیها ، اسم من لیمو ترش است

بهترین هدیه برای بیمارانم.
به کمک رادیواکتیوی که در من وجود دارد جلوی پیری را میگیرم.
ترشی من نه تنها برای مبتلایان به زخم معده مضر نیست بلکه صد در صد مفید هم هست.
از فلج کودکان جلوگیری می‏کنم و ضد سرطانم.
پرتغال - لیمو شیرین - لیمو ترش - لیمو آبی - لیمو عباسی - نارنگی - ترنج - بالنگ - لیمو عمانی - توسرخ - دارابی و ده‏ها برادر دیگر دارم که کم و بیش شبیه هم بوده و خواص مشترک داریم. میوه - گل - برگ - شکوفه ساقه و درختان ما چند به ظاهر با کمی اختلاف دارند، ولی دارای منافع مشترک بوده و می‏توان ما را به هم پیوند زد و حتی روی یک درخت می‏توان چند نوع ما را با هم جمع و ترکیب نمود و میوه‏های گوناگون از خانواده مرکبات بدست آورد. میوه‏های پیوندی ما از نظر ظاهر درشت‏تر - شاداب‏تر و گواراترند، ولی خواص میوه‏های غیر پیوندی ما از نظر درمانی بیشتر است، ما همه‏ی بیماریها را درمان می‏کنیم، ولی همه‏ی بیماران با ما معالجه نمی‏شوند. ما دارای ویتامین‏های آ و انواع ب و مقدار زیادی ث هستیم. سابقاً عده‏ای از دانشمندان تصور می‏کردند که ما هر قدر ترش‏تر باشیم، میزان ویتامین ث در ما زیادتر است ولی نویسنده‏ی کتاب زبان خوراکیها عکس این موضوع را ثابت کرده و اولین بار املاح ویتامین ث را در لیمو شیرین کشف و اندازه‏گیری نمود و بدین ترتیب معلوم شد که لیمو شیرین ایران دو برابر لیمو ترش و لیمو آبی ویتامین ث به صورت املاح داشته، و فاقد ترشی‏های آزاد است و به همین جهت با داشتن خواص بسیار مثل سایر ترشی‏ها برای اعصاب زیان‏آور نیست، و مبتلایان با خیال راحت آنرا نوش جان کنید. علاوه بر ویتامین‏های فوق، در خانواده‏ی ما مقدار ویتامین پ زیادتر از سایر میوه‏ها است، و این ویتامین به کمک اشعه رادیو اکتیو که در ما وجود دارد، موی رگها را باز و لاروبی می‏نماید و رسوباتی را که در جدار رگها نشسته و عامل اصلی پیری و فرتوتی است از بین میبرد. اخیراً دانشمندان آمریکا ویتامین جدید دیگری در ما پیدا کرده‏اند، که مقوی اعصاب است و در پرورش اندام و رشد ماهیچه‏ها اثری نیکو دارد. از فلج کودکان و سستی و کهولت بزرگسالان جلوگیری می‏کند و در معالجه عرق النساء و ذات الریه و سرطان نقش مهمی دارد. هر چند مقدار این ویتامین در مرکبات مختلف اندازه‏گیری نشده است، از روی قرائن و آثار می‏توان گفت که این ویتامین در لیمو شیرین ایران که از قدیم بهترین هدیه برای بیماران بوده، به حد وفور وجود دارد. ما دارای املاح مختلف آهن - کلسیم و منیزیم - سدیم - فسفر و پتاسیم هستیم، و مقدار این املاح در ما به قدری زیاد است که ترشی‏های موجود در میوه ما نه تنها خون را ترش نمی‏نماید، بلکه آنرا قلیایی کرده، رماتیسم - نقرس - تصلب شرائین - چاقی - واریس - عرق النساء و درد کلیه‏ها را معالجه می‏نماییم.
قبل از ظهور اسلام در زمان سلطنت انوشیروان هیاتی به فرمان وی و به ریاست بزرگمهر به هندوستان رفت و هدایای زیادی از جمله نهال درختان ما را به ایران آورد، و در شمال و جنوب ایران کاشت. اکنون اجازه بفرمایید ما برادران یکی پس از دیگری در صحنه ظاهر شده و مختصری خود را معرفی کنیم و سپس منافع خود را برای شما بازگو نماییم.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من گوجه است

برای اعصاب مفیدم.
خشک شده من درمان کم خونی است.
درمان بیماری شب کوری هستم.
جهت معالجه نقرس، رماتیسم و تصلب شرائین مرا تجویز کنید...
فارسی من گوجه است به اقسام ریز و کوچک، به من آلوچه سنگ - الوچه آلنج و آلوی کوهی هم می‏گویند. عربی من ادرک است و در بعضی از کتابهای پزشکی قدیم به اسامی نیسوق و نیشوق هم از من یاد شده است.
من انواع و اقسام داشته و با آلونیز قرابت و نزدیکی دارم. بهترین نوع من گوجه برقانی است که پوست آن به آسانی جدا می‏شود و نوع دیگر من گوجه گلستان است که در خراسان می‏روید و رنگ آن سبز بوده، کمتر قرمز می‏شود. نوع پیشرس من گوجه سبز است که به نام گوجه گیلانی، و گیلانی گوجه معروف است و اولین میوه‏ای است که در فصل بهار به بازار می‏آید. این خاصیت مسهلی ندارد. معذلک با یبوست مزاج می‏جنگد. من به رنگ‏های سبز و زرد و قرمز ظاهر میشوم. رنگ من ترکیبی شبیه جوهر زردک است که در بدن تبدیل به ویتامین (آ) می‏شود و به همین جهت است که انواع من برای درمان شبکوری و رشد بدن مفید است - مقدار این ویتامین در انواع زرد و قرمز من بیشتر است. علاوه بر جوهر زردک، من دارای ویتامین‏های ب و ویتامین ث هستم، به این جهت برای اعصاب مفید بوده و مسکن التهاب صفرا می‏باشم. من دارای املاح زیادی از قبیل آهن - کلسیم - فسفر - منیزی - پتاسیم - سدیم و منگنز می‏باشم. من از میوه‏های خنک بوده و این خاصیت در انواع ترش من بیشتر است. اقسام درشت من خاصیت نرم‏کننده دارند، ولی در این خاصیت هرگز به پای آلو نمی‏رسند. خشک شده آنها که بیشتر به نام آلوچه خشکه فروخته می‏شود، درمان خوبی برای ضعف اعصاب و کم خونی است، اقسام مختلف من برای معالجه نقرس - رماتیسم و تصلب شرائین تجویز شده‏اند، همگی پیشاب‏آور بوده، و اعمال کلیه را تنظیم می‏نمایند.
جوشانده 25 تا سی گرم برگ درخت من، کشنده کرم معده بوده و این خاصیت در مغز هسته من نیز می‏باشد - سابقا جوشانده برگ مرا به عنوان تب بر مخصوصاً برای مبتلایان به بیماریهای ریوی تجویز می‏کردند. برگ من نفاخ بوده، و برای معده مضر است، مگر آنکه همراه با یک مسهل خورده شود و برای این کار سابقا گلقند را تجویز می‏کردند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من گلابی است

من شاه میوه، گلابی هستم. اسم اصلی من امرود است و به میوه‏ی پیوندی و شاداب من شاه امرود می‏گویند، و چون معطر و پر آب می‏باشم، به گلابی معروف شده‏ام.
من انواع و اقسام کوچک - بزرگ - سبز - گلگون - مخروطی ته گرد دارم. یک نوع من ترش و میخوش و بقیه شیرین یا گس می‏باشد. یک نوع جنگلی دارم که در کهکیلویه زیاد است و تخم زیاد دارد و میوه آن قابل استفاده نیست. فقط تخم آن را به نام انجوجک می‏فروشند و برای این کار، میوه را زیر خاک می‏کنند و پس از آن که پوسید تخم‏های آن را بیرون آورده، پس از شستن خام یا بو داده می‏فروشند. در گیلان یک نوع گرد من به نام خج معروف است که به علت سفتی قابل خوردن نیست، ولی با آن بهترین مربا را می‏توان تهیه کرد.
من در نقاط سردسیر بهتر از گرمسیر به عمل می‏آیم، و از قدیم در آذربایجان و همدان و خراسان مرا می‏کاشتند و به امر شاه عباس کبیر مرا به اصفهان و شیراز بردند و اهالی این شهرهای بزرگ مدتی مرا به نام عباسی می‏خواندند. من دارای ویتامین‏های آ - ب - ث و فلزاتی مثل آهن - کلسیم پتاسیم - منگنز و کمی هم کوبالت هستم. مقدار ویتامین‏ها و املاح در پوست من دو برابر گوشتم می‏باشد، عده‏ای گوشت پیوندی و شاداب مرا شربت منجمد و دانه‏های چربی که در آن می‏باشد به عنوان ریگ گلابی نام گذاری کرده‏اند. این دانه‏های چوبی سلولز بوده و در معده و روده‏ها هضم نشده، عیناً دفع می‏شوند و روده‏ها را جارو کرده، فضولات را همراه خود می‏برند و به همین علت است که میوه من اول در مزاج لینت می‏دهد و آب آن زودتر از معده می‏گذرد و بعد که نوبت ریگ‏های آن رسید مزاج را قبض می‏کند. من نیروبخش معده، تسکین‏دهنده‏ی عطش، و انقلاب و دستگاه گوارش هستم، و از همه میوه‏ها بهتر و زودتر رفع عطش و التهاب می‏نمایم، و روی همین اصل است که اروپائی‏ها مثلی دارند که می‏گوید یک گلابی را باید برای روز تشنگی نگاه داشت. هیچگاه بعد از خوردن من آب، مخصوصاً آب سرد ننوشید. زیرا هضم مرا مشکل کرده و تولید نفخ می‏نماید. من ترشح بزاق را زیاد می‏کنم. و با این وسیله هضم غذا را آسان می‏نمایم و به همین جهت به شما توصیه می‏کنم که همیشه مرا همراه با غذا میل نمایید. قبل از غذا یا بعد از آن فرقی نمی‏کند، ولی نباید مرا در شکم خالی تنها تناول کنید. من برای مزاج‏های گرم مفیدم و برای پیران و صاحبان مزاج سرد، چندان مطلوب نیستم، مگر آنکه کاملاً رسیده و شاداب باشم، ولی سالخوردگان می‏توانند به راحتی از کمپوت و مربای من استفاده نمایند. اصولاً ما میوه‏های تر دارای این خاصیت می‏باشیم که هر چه رسیده‏تر و شیرین‏تر شویم، زودتر هضم شده، و تولید نفخ و برودت نمی‏نماییم، ولی اگر سفت و نارس باشیم، تولید نفخ خواهیم کرد. مخصوصاً اگر بعد از خوردن ما آب سرد بنوشند. شما مردم شهرنشین این روزها، ما میوه‏های آب دار را در سردخانه و یخچال جا داده‏اید، و ما را در حالی که حرارت بدنمان نزدیک صفر است، وارد معده می‏کنید که حرارت آن 37 درجه می‏باشد و با این عمل با دست خود معده‏ی خود را خراب می‏کنید و بعد از ما گله می‏نمایید که چرا تولید نفخ و برودت می‏نماییم!
کسانی که معده شان برای هضم من آماده نیست، می‏توانند از آب من استفاده نمایند، مشروط بر اینکه میوه‏ی مرا با پوست و مغز و هسته تحت فشار قرار دهند و از تمام اعضای بدن من استفاده نمایند.
من مفرح قلب و کبد هستم، و به همین جهت رنگ رخساره را باز می‏کنم و گرفتگی‏های روحی غم و غصه را برطرف می‏سازم. من با کمک ریگ‏هایی که همراه دارم، معده و روده‏ها را دباغی و زهکشی می‏کنم، املاح پتاسیم و تانن که در میوه‏ی من است، سموم بدن مخصوصاً اسید اوریک را از بین می‏برد و پزشکان مرا برای مبتلایان به امراض نقرس و روماتیسم زیاد توصیه می‏کنند. من پادزهر سموم مخصوصاً زهر قارچ‏های سمی میباشم، و این خاصیت در میوه‏های غیر پیوندی و خج زیادتر است و چون مرا با قارچ سمی بپزند، زهر آن را خنثی خواهم کرد - هر وقت دچار مسمومیت شدید، به سراغ من بیایید، شما را یاری خواهم کرد.
قند من برای مبتلایان به مرض قند ضرر ندارد، بلکه مفید است. نوع میخوش من مقوی معده و کبد بوده اشتها را زیاد می‏کند. مسکن التهاب و فشار خون است. صفرا و تشنگی را بهتر برطرف می‏کند، قی و اسهال را تسکین می‏دهد، ولی برای پیران خوب نیست، مگر آنکه بعد از آن کمی عسل میل نمایند.
نوع گس من قابض‏تر بوده، خوردن گرد خشک آن اسهال را بند می‏آورد و مالیدن آن روی زخم جراحات آن را از بین می‏برد و گوشت نو می‏آورد.
دم کرده‏ی پنجاه گرم برگ درخت من مخلوط با پنجاه گرم برگ سیب، سنگ کلیه و مثانه را خرد می‏کند. دمکرده‏ی صد گرم برگ تازه و جوان من پیشاب را زیاد می‏نماید، و کلیه و مثانه را شستشو داده و اسهال را درمان می‏کند. صمغ درخت من کمی ملین است و به هضم غذا کمک می‏کند. سابقاً از سوخته چوب و برگ من یک نوع سرمه می‏ساختند که جانشین توتیا بود، و برای جوش‏های پلک زیاد توصیه و تجویز می‏شد.
انجوجک که تخم میوه‏ی جنگلی من است، کرم معده را می‏کشد، موافق سینه و حنجره و اعصاب متشنج است، پیشاب را باز می‏نماید، و اگر آن را کوبیده و شیره‏ی آن را بگیرند، برای بند آمدن خون عادت ماهیانه بانوان که زیاد باشد مفید است.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من گندم است

پر از املاح معدنی هستم.
اگر طالب کسب ویتامین‏های گوناگون هستید، به سراغ من بیایید.
حریره من با شکر و بادام برای خونریزی سینه مفید است.
برای معالجه کک و مک طبق دستور از من استفاده کنید.
در فارسی مرا گندم و نیم کوفته‏ی مرا بلغور نامند. عربی من حنطه است. من اولین خوراکی هستم که انسان را به سوی خود جلب کردم و بطوری که در قصص مذهبی آمده است، برای اولین بار با آدم و حوا گفتگو کرده و نختسین غذایی هستم که انسان اولیه خورده است: پدرم روضه‏ی رضوان به دو گندم بفروخت - ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم - من مهمترین غله‏ای هستم که انسان مصرف می‏کند و کلیه‏ی مواد شانزده گانه‏ای که مورد نیاز ماشین بدن انسان است، در من جمع می‏باشد، ولی متأسفانه وقتی مرا با آسیاب‏های بزرگ خرد می‏کنید و با الک‏های خانه ریز الک می‏نمایید، دوازده ماده مرا گرفته و دور می‏ریزند و به همین جهت است که آرد سفید هنری جز سوختن ناقص ندارد، و در معده‏ی شما تخمیر شده، تولید یبوست می‏کند. برشته و آب پز من دیر هضم و نفاخ است ولی آرد من که با کمی نخاله باشد غذاییت زیاد دارد، مشروط بر اینکه خمیر آن بر آمده و رسیده باشد. نان فطیر و نانی که آرد آن بسیار نرم شده و در آن مطلقاً سبوس نباشد مانند نشاسته دیر هضم بوده، غذاییت چندانی ندارد. من دارای انواع و اقسام بوده و بیش از دو هزار نژاد از من تاکنون دیده شده است.
ترکیبات شیمیایی‏
هر چند مواد متشکله من در انواع مختلف فرق می‏کند، ولی بطور متوسط درصد قسمت من مواد زیر دیده می‏شود:
آب 65/13 درصد - سلولز 53/2 درصد - نشاسته و دکسترین 77/66 درصد - مواد قندی 45/1 درصد - مواد معطر 85/1 درصد - مواد سفیده‏ای و گلوتن 85/12 درصد - چربی 75/1 درصد - ضمنا مقدار کافی املاح معدنی و ویتامین‏های گوناگون داشته و برای انسان غذای نسبتا کاملی هستم که تاکنون بدل خوبی برای من پیدا نشده است. علاوه بر مصرف تغذیه، من دارای اثر درمانی بسیار می‏باشم.
اگر آرد مرا بر روی پوست مالش دهید، التهاب و ورم آنرا از بین می‏برم و به همین منظور، از قدیم مرا در تسکین التهاب، باد سرخ بکار می‏بردند و برای این منظور با مقداری مواد ضد عفونی‏کننده همراه می‏نمودند تا میکرب آنرا نیز از بین ببرم. در صنعت از آرد من نشاسته می‏گیرند. ضماد سوخته‏ی من با موم و روغن جهت جلای رخسار بی‏نظیر است - من چاق‏کننده و مقوی غرایز جنسی هستم، و بین غذاهایی که با من ساخته می‏شود، سمنو از همه قوی‏تر است، پخته من با شکر و بادام به صورت حریره، چنانکه کم کم خورده شود، درمان خونریزی سینه است. ضماد پخته من با روغن زیتون جهت فروبردن ورمهای گرم و آب پیاز جهت ورمهای سرد مفید است، و با آب گشنیز جهت تحلیل ورمهای گرم و خنازیر و غدد مجرب است. پخته من با سکنجبین جهت بثورات آبکی سودمند می‏باشد.
در گذشته وقتی سگی انسان را می‏گزید، عوام خمیر گندم را بر موضع گزیدگی می‏بستند و پس از باز کردن آنرا جلوی سگ می‏انداختند. اگر آنرا سگ نمی‏خورد آنرا دلیل هار بودن سگ گزنده می‏دانستند. روغن گندم که از جوشاندن و پختن گندم در روغن زیتون بدست می‏آید. جهت رفع قوبا (زخم‏های جلدی که منشاء عصبی دارد) مخصوصاً قوبای اطفال و همچنین پاک شدن کک و مک و معالجه کچلی و ریزش طبقات شاخی پوست مفید است.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من گز است

از ویتامین‏های مختلفی سرشارم.
شفابخش بوده و دارای فلزات گیاهی می‏باشم.
خوردن من، نرمی استخوان را معالجه می‏کند و میکربهای ناخوشی زا را از بین می‏برد!
من و گز علفی دو برادر جزو گروه انگبینهای غذایی هستیم، و انگبین‏های دیگر مثل شیر خشت - بید خشت - ترنجبین - شکرگز - شکر تیغال و و و....همه جزو دسته‏ی انگبینهای دارویی هستند.
ما دو برادر هر دو ایرانی و از انگبین‏های مخصوص ایران بوده، و در جاهای دیگر تاکنون به عمل نیامده‏ایم. در اصفهان با من شیرینی مخصوصی به نام گز می‏سازند و با برادرم شیرینی دیگری به نام باسلق ساخته می‏شود. تهیه گز و باسلق با شکر خالص نوعی تقلب است.
در زبان فارسی به من گز انگبین و گز خوانسار می‏گویند. در عبری و عربی (من) می‏گویند و در تورات و قرآن مجید از ما به نام (من والسلوی) یاد شده است. ما همان مائده‏ی آسمانی هستیم که خداوند برای قوم یهود فرستاد و آنها از آن در مدت چهل سال سرگردانی تغذیه کردند تا به سر حد کنعان رسیدند و دسته‏ای از آن‏ها قدر ما را ندانستند. از حضرت موسی(ع) سیر - پیاز و عدس خواستند. عده‏ای در شرح این مائده نوشته‏اند که صمغی بود که طعم شهد داشت. در جای دیگر نوشته‏اند عسلی بود که بر روی درختان می‏نشست و بعضی گفته‏اند که ترنجبین بود. در زبان فرنگی به ما مان می‏گویند و انواع و اقسام زیادی داریم که سی نوع آنها شهرت دارند و معلوم نیست آنچه به نام مائده بر یهودیان فرستاده می‏شد کدام نوع ما بوده است.
به نظر زبان خوراکیها با توجه به خط سیر قوم بنی اسرائیل، مائده آنها نوعی شکرک و انگبین است که در روی نوعی زبان گنجشک تولید می‏شود و خواص آن شبیه انگبین‏های ایرانی است و به همین جهت است که آنرا در اروپا انگبین اروپایی ایران می‏نامند. من در اینجا خود و برادرم گز علفی را که از بهترین نوع انگبین غذایی هستیم، به شما معرفی می‏کنم و چگونگی پیدایش خود را شرح می‏دهم تا شما در زندگانی موجود کوچکی که پشه گز نام دارد، سیر و سیاحت نمایید و از اسرار ما انگبین‏ها مطلع شوید. انگبین‏ها چنانچه در عسل گفته شد، شهدی هستند که حشراتی پس از مکیدن نیکنوش از شیره‏ی پرورده گیاهان آن‏هارا می‏سازند. اسرار ساختمان انگبین‏ها هنوز بر دانشمندان کشف نشده، و با پیشرفت علم هنوز در پرده‏ی ابهام باقی مانده است. همینقدر می‏دانند که این حشرات پس از مکیدن شیره پرورده‏ی گیاه آنرا به کیسه‏ای که در بدن خود دارند می‏برند و در آن‏جا تبدیل به شربتی شیرین می‏نمایند که این شربت پس از خارج شدن از بدن آنها منعقد شده و به صورت عسل یا انگبین در می‏آید. ساختن مواد قندی بوسیله این موجودات مخالف با اصول شناخته شده‏ی زیست‏شناسی است، زیرا مواد قندی در طبیعت به عهده‏ی گیاهان قرار دارد که سبزینه‏ای آنها در اثر تابش نور آفتاب، گاز کربن هوا را گرفته و تبدیل به قند می‏نمایند.
ساختن مواد قندی بوسیله حشرات مغایر اصول طبیعت بوده، چگونگی آن معلوم نیست، این گیاه که به عربی به آن طرفا - طرفة المن واتل گویند، درختچه‏ای است زیبا که در بیشتر نقاط ایران و چند کشور دیگر می‏روید، ولی چون در آن نواحی پشه گز وجود ندارد، تنها در خوانسار تولید گزانگبین می‏کند - در ایران البرز مخصوصاً مرو آباد و عباس آباد، نزدیک پل جاجرود - در جنوب ایران شیراز، سواحل خلیج فارس، آبادان، بوشهر - در مغرب ایران دره بازوفت و همچنین در کرمان و بلوچستان به عمل می‏آید، ولی همانطور که گفتم در این نواحی پشه گز وجود ندارد تا بتواند از شیره‏ی این گیاهان نوشیده و مرا بسازند، ولی با مطالعاتی که بوسیله نویسنده‏ی زبان خوراکیها به عمل آمده، بارور کردن این گیاهان بسیار ساده بوده و می‏توان با یک طرح وسیع محصول بسیاری بدست آورد و رقم بزرگی بر صادرات کشور افزود. پشه گزها نحل‏های کوچکی هستند که در برگهای و ساقه‏های گون گز خانه می‏سازند و از شیره‏ی پرورده‏ی این گیاه قشنگ تغذیه می‏کنند و از نیکنوش آن که شفای مردم در آن است شهدی می‏سازند تا آیتی برای اندیشمندان باشد. این نحل‏های کوچک زندگانی شیرین و اسرارآمیز مخصوص به خود دارند و کندوی آنها ساقه و برگهای گون گز می‏باشد. از این که من این پشه‏ها را نحل می‏خوانم تعجب نکنید. همانطور که پرندگان انواع و اقسام کوچک و بزرگ، از شتر مرغ تا مینج دارند، زنبورهای عسل نیز انواع و اقسام کوچک و بزرگ دارند و ما برای شناسایی بیشتر آنها را در سه دسته به شما معرفی می‏کنیم.
1 - دسته اول همان زنبورهای عسل هستند که چندین نژاد به رنگ‏های گوناگون دارند و انگبین آنها عسل نامیده می‏شود. به این دسته از حشرات در عربی نحل و در فارسی زنبور عسل - منج و منگ می‏گویند.
2 - دسته دوم نحل‏های کوچکی هستند به اندازه پشه، که ما با اجازه خوانندگان آنها را منجک می‏نامیم. مهمترین اینها، پشه گز و پشه‏ون می‏باشد که اولی مرا که گز انگبین نام دارم می‏سازد و دیگری برادر خارجی مرا که ون انگبین است تولید می‏کند. حشره‏ی سازنده شکر تیغار را هر چند جزو قاب بالان است می‏توان منجک نامید.
3 - دسته سوم منج‏ها موجودات بسیار ریزی هستند که با چشم غیرمسلح دیده نمی‏شود و چون برای اولین باز نویسنده کتاب زبان خوراکیها آنها را پیدا کرده و در زندگانی اسرارآمیز آنها تفحص نموده، آن‏ها را میکرو منج نامیده است. چون نیش این دسته به حد کافی بلند نیست و نمی‏تواند شخصاً گیاه را بمکد. در شکافهای مصنوعی که بدست انسان ایجاد می‏شود، و از شکافهایی که حشرات دیگر بر درخت وارد می‏آورند، استفاده کرده و شیره درخت را که از آن شکافها بیرون می‏آید، میدان فعالیت خود کرده و تبدیل به انگبین می‏نماید. مانند بید خشت که به روی نوعی بید به عمل می‏آید. پس برای بدست آوردن انگبین دو عامل ضرورت دارد، یکی منج مناسب و دیگری درخت مخصوص آن، همانگونه که برای ساختن پیله ابریشم نوغان و درخت توت هر دو لازم است. حال برای اینکه زبان خوراکیها تنوع بیشتری داشته باشد و خوانندگان بتوانند به اسرار طبیعت آشنا شوند، چگونگی زندگانی و پیدایش پشه گز را شرح می‏دهیم تا صاحبان تفکریی به عظمت دستگاه آفرینش برده و این جهان را سرسری تصور ننمایند.
پشه گز حشره کوچکی است از دسته نازک بالان و جزو دسته‏ی منجک‏ها و با اینکه سالها است در ایران زندگی می‏کند، معذلک مردم ایران جز اهالی خوانسار آنرا نمی‏شناسند و آنها نیز این موجود را خلق الساعه تصور کرده، و نمی‏دانند از کجا می‏آید و به کجا می‏رود. همینقدر می‏دانند که در اوایل پاییز ناگهان میلیون‏ها پشه گز در فضای خوانسار ظاهر می‏شود و پس از ساختن گز انگبین از بین می‏رود. حال چگونگی پیدایش این موجودات را شرح می‏دهیم. در اوایل شهریور ناگهان خیل پشه گزها را در فضای گز زارها می‏بینید که از برگ و ساقه‏های گون گز تغذیه می‏کنند و در این موقع ماده‏ها سنگین شده به سوی پایین آمده، در روی گون گز نشسته و تخم خود را که در حدود 75 عدد است در ساقه فرو برده، مخفی می‏سازند و خود از بین می‏روند. اگر زمستان سخت و برفی باشد، تخم آنها بیشتر دوام آورده و بهتر مانده و سال آینده محصول بیشتری گز انگبین بدست می‏آید. در بهار که درختان بیدار شدند و برگ نو آوردند، تخم پشه گزها بوسیله شیره‏ی گیاهی بالا رفته و به صورت لکه‏های سفیدریزی روی برگ ظاهر می‏شوند و کم‏کم برگ گون گز پیچیده شده و کندوی مناسبی برای خانواده‏ی آنها درست می‏شود و به تدریج رنگ لکه‏ها سیاه شد، و حشرات نمایان گردیده و مرا که گز انگبین نام دارم می‏سازند. در اوایل شهریور شهد من به صورت اولین فرآورده از دمبرگ سرازیر می‏شود. به این محصول گرده می‏گویند. کم‏کم رشد منجک‏ها از کندوی برگی خود به سوی ساقه پیش می‏آیند و در هوا پرواز می‏کنند. این پشه گزها دارای دو شاخک، چهاربال و شش پا هستند. شکم آنها بندبند بوده، و در هر بند مقداری انگبین ذخیره شده که مقداری از آنرا به صورت گرده در برگ، و بقیه را در چند نوبت به صورت کمان روی ساقه‏ها می‏نشانند و چون این کمان‏ها شبیه ستاره است، به این محصول ستاره می‏گویند. شکرک آن‏ها بلورین و شیرین است. همانطور که قبلاً اشاره شد این نحل‏های کوچک نیکنوش گون گز را مکیده و آنرا به شکم بند بند خود می‏فرستند. و در آنجا در اثر یک سلسله اعمال نامعلوم تبدیل می‏نمایند.
من دارای چندین نوع قند و الکل هستم، و مقداری صمغ و لعاب و مواد معدنی و عوامل زنده در بردارم و از این حیث و از نظر خواص شبیه سایر انگبین‏ها می‏باشم. برای بدست آوردن من باید پرده‏ای از پوست بز پهن کنند. زیرا به علت داشتن صمغ و لعاب چسبنده بوده و به پارچه می‏چسبم. این پرده پوستی را زیر درخت گون گز پهن می‏کنند و یک غربال روی آن می‏گذراند و بعد با یک چوب دستی به برگها و ساقه‏ها می‏زنند تا تمام محصول آنها از غربال گذشته روی پرده ریخته شود.
از شهد من یک نوع شیرینی به نام گز می‏سازند که طرز ساختن آن به شرح زیر است‏


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من گردو است

اسم من گردو است، به من گردکان هم می‏گویند و اعراب مرا جوز می‏نامند. من از قدیم به حالت وحشی در آسیای صغیر، ایران و ژاپن روییده و امروزه در تمام دنیا کاشته می‏شوم. عده‏ای زادگاه اولیه مرا فقط ایران می‏دانند. میوه‏ی من گرد است، اما هر گردی گردو نیست. برگ درخت من دارای بوی مخصوصی است که در حالت تازه عطر آن بیشتر است. دارای طعمی تلخ و قابض بوده و به آسانی رنگ سبز خود را از دست داده، و قهوه‏ای می‏شود. لذا در صنعت دارو سازی دستور داده‏اند که برگهای مرا در ماه‏های خرداد و تیر چیده و به صورت قشر بسیار نازکی پهن کنند تا بدون زیر و رو کردن خشک شود و برای این کار باید کوشید تا برگ‏های سالم و کاملاً سبزرنگ را چیده و از جمع‏آوری برگ‏هایی که خود بخود ریخته‏اند، خودداری شود. چنانچه به دستور فوق برگ درخت من خشک شود، رنگ سبز و عطر مخصوص خود را حفظ خواهد کرد. برگ درخت من دارای مقداری عطر - یک ماده‏ی تلخ - مقداری صمغ و مواد مازویی است. جوشانده‏ی برگ من در معالجه بیماریهای جلدی بکار می‏رود. و همچنین شستشوی با این جوشانده ترشحات بی‏رنگ زنانه را از بین می‏برد و نیز به صورت غرغره در گلو درد و ورم لوزه و غیره مصرف دارد. مبتلایان به خنازیر و جوشهای عصبی می‏توانند در حدود سیصد گرم جوشانده‏ی برگ مرا در وان حمام بریزند و بدن خود را شستشو دهند.
لانه‏ی سگها و گربه‏های خانگی را با برگ من فرش کنید تا کک، ساس و کنه به خانه‏ی آنها راه پیدا ننمایند. اگر در زیرزمین یا اتاق یا رختخواب شما به عللی حشرات رخنه کرده‏اند، با ریختن برگ من آنها را از بین ببرید و در کمد لباس خود از برگ و پیوسته سبز من بریزید تا لباس‏های شما بید نزند. اگر دست شما زیاد عرق می‏کند، و همیشه نمدار است، آنرا با جوشانده‏ی برگ یا پوست سبز میوه‏ی من بشویید و بعد به آن کمی پودر بزنید تا این عیب برطرف شود.
برای معالجه جرب و اگزمای آبدار، برگ درخت مرا با پوست درخت بلوط بجوشانید و از بخور آن روی محل زخم استفاده کنید.
اگر در انبار شما مورچه رخنه کرده و می‏خواهید از شر آن خلاص شوید، یا برگ مرا در آنجا بریزید و یا از آب جوشانده آن بپاشد و یا آب جوشانده‏ی آنرا در سوراخ لانه‏ی مورچه‏ها بریزید. اگر می‏خواهید لانه‏ی زنبور را خراب کنید و یا می‏خواهید عسل از کندو بیرون بیاورید، برای آن که مورد هجوم زنبورها واقع نشوید، کافی است دست و صورت خود را با آب برگ یا لفافه‏ی سبز میوه‏ی من آغشته کنید.
اگر باغچه شما دارای کرم‏های قرمز شده و می‏خواهید آنها را فراری دهید، یا برای خوراک بلبل یا صید ماهی بگیرید، کافی است مقداری از جوشانده‏ی برگ یا لفافه سبز میوه من در آنجا بپاشید و ببینید چگونه این کرم‏ها از زمین بیرون آمده و فرار می‏کنند.
جوشانده برگ و لفافه سبز میوه من تنها یک داروی ضد حشره نیست، بلکه یک داروی ضد عفونی‏کننده و درمان امراض جلدی از قبیل اگزما و کچلی است و به علاوه کک و مک - زگیل و پینه دست و پا را از بین می‏برد و از ریزش مو و طاسی جلوگیری می‏کند و به موهای سفید، رنگ خرمایی می‏دهد. خوردن آن کرم‏های معده را از بین می‏برد. برای تسکین درد دندان کافی است یک تکه از لفافه سبز میوه من با یک برگ مرا بجوید. برای درمان کرم روده آن را بجوید و آب آنرا فرو برید. دمبرگ جوان مرا روی میخچه - زگیل و پینه‏های دست و پا بمالید تا برطرف شوند.
درخت من یک درخت زیبا و بزرگ و سایه گستر است، ولی من به شما توصیه می‏کنم که هیچگاه زیر سایه درخت من نخوابید، چه روز باشد و چه شب و این به علت جوهر فراری است که در چوب، برگ، میوه و صمغ درخت من موجود بوده و دائما در هوا منتشر می‏شود و چه بسا اشخاصی که شب در زیر درخت من خوابیده و صبح وقتی از خواب بیدار شده‏اند، عقل و حواس خود را از دست داده‏اند.
چوب درخت من از چوبهای محکم و قیمتی است و از قدیم در صنعت نجاری، منبت کاری، آبنوس کاری و ساختن لوازم لوکس و قنداق تفنگ بکار رفته است. چوب درخت مرا هرگز موریانه نمی‏خورد. برای معالجه اسهال خونی کافی است پنجاه گرم لفافه خارجی میوه مرا در یک لیتر آب جوشانده و تنقیه نمایید.
شستشو با این آب ترشحات بی‏رنگ زنانه و خارش مهبل را برطرف خواهد کرد. لفافه خارجی میوه یا برگ سبز مرا بکوبید و روی محل درد بمالید فورا درد آن ساکت خواهد شد. اگر برگ یا لفافه‏ی سبز خارجی میوه مرا خوب ساییده و با مقداری زنگ آهن مخلوط کنید، خضابی بدست می‏آید که رنگ آن ثابت بوده، و با دوام است و چون آنرا با زنگ آهن و سرکه بپزید، و یک هفته در آفتاب گذشته هر روز به هم بزنید خضابی خوشرنگ بدست می‏آید. مسواک کردن با پوست سبز من یعنی مالیدن آن بر دندان مقوی لثه بوده، و دندان را سفت می‏کند و چون پوست ریشه مرا در روغن زیتون بجوشانند تا له شود، ضماد آن جهت بواسیر و امراض تهیگاه بسیار مؤثر است. چکاندن آب برگ من که کمی آن را گرم کرده باشند، در گوش درد آنرا تسکین می‏دهد و چرک آن را بیرون می‏آورد. رب پوست سبز من که با عسل و یا شیره انگور ترتیب دهند، جهت دیفتری و زخم‏های گلو و دهان و خون آمدن از بن دندان و سستی آن نافع است، ضماد پوست تازه‏ی من با حنا جهت صداع مزمن و آبریزش بینی مفید است. و چون آن را بر محل دردهای رماتیسمی - نقرس و امثال آن بگذارند، درد آنرا تسکین می‏دهد و اگر خاک اره چوب مرا با سرکه مخلوط کنید و آنرا بر صورت بکشید، رنگ رخساره را باز و گلگون می‏نماید. اگر خاک اره مرا در روغن زیتون خیس کنند و بر سر بمالند، شوره را از بین می‏برد و مانع پیدایش شپش در آن خواهد بود.
حال اجازه دهید تهیه یک نوع نوع خضاب عالی را که سوختن آن در گذشته جزو اسرار بوده، برای شما شرح داده و از آن سر بزرگ پرده بردارم.
در فصل پاییز در یک لیتر روغن زیتون در حدود صد گرم مازوی کوبیده ریخته و آنرا بجوشانید و بعد صاف کنید. صاف شده مرا در یک شیشه بریزید، بعد پای درخت مرا کنده ریشه سخت آنرا ببرید و آن قسمت که متصل به درخت است در شیشه فرو کنید، بطوریکه سر آن داخل روغن شود، ولی به ته شیشه نرسد. بعد دهانه شیشه را با خمیر یا موم محکم بسته روی شیشه خاک بریزید و بگذارید تا سال دیگر در آنجا بماند. موقعی که درخت من میوه داد، خاک را کنارزده و شیشه را بیرون بیاورید. در آن شیئی شبیه مرکب غلیظ یا بهتر بگویم شبیه مغز مداد درست می‏شود. اگر شانه را به این جسم کشیده و سر را با آن شانه کنید موی سفید را سیاه کرده و به آن رنگی ثابت و براق می‏دهد که به آسانی پاک نمی‏شود.
صمغ درخت من زخم‏های عفونی‏و پلید را مداوا می‏کند، مرهمی از آن درست می‏کنید و هنر آنرا ببینید. مقدار کمی از این صمغ را در حفره‏ی دندان کرم خورده بگذارید و ببینید چگونه درد آنرا ساکت کرده، و از پیشرفت پوسیدگی دندان جلوگیری می‏کند. پوست سخت من، یعنی پوستی که بین لفافه و مغز وجود دارد نیز خالی از فایده نیست. اگر گوگرد کوبیده‏ی آنرا روی زخم‏های آبدار بپاشید آب آنها را جمع و جراحات آن‏ها را تخفیف می‏دهد، خوردن یک قاشق چایخوری از آن خونریزی معدی را معالجه می‏کند و قطره قطره آمدن ادرار را درمان می‏نماید. حمول آن در طی طب سنتی ایران جهت خونریزی رحم تجویز شده است.
اگر چهار تا هشت گرم پوست ریشه مرا بجوشانید، و آب آنرا بعد از غذا بنوشید، فضولات معده و اخلاط لیزابه آن خارج شده، شکم درد رامعالجه می‏کند.
میوه‏ی من که به چهار مغز معروف است، سرشار از ویتامین‏های آ - ب و ای و از همه مهمتر ویتامین اف است و املاحی مثل آهن - فسفر - روی و مس دارد، و نیز دارای پنجاه درصد روغن بوده و یکی از داروهایی ضد مرض قند به حساب می‏آید. مغز من بسیار لطیف و ملین است، به هضم غذا کمک می‏کند و عشق را زیاد می‏کند. قوای جوانی را تجدید می‏کند. معده را تقویت و از تخامه کردن جلوگیری می‏نماید. قوای دماغی و نیروی تفکر و تعقل را تقویت می‏کند، مخصوصاً اگر همراه با انجیر خورده شود. من نانخورش خوبی برای پیران و جوانان هستم. وجود ویتامین اف در من گوهر گرانبهایی است که در کمتر میوه‏ای دیده می‏شود. کمبود این ویتامین در مبتلایان به مرض قند بیشتر دیده می‏شود و سبب بثورات جلدی است که در اثر مزمن شدن بدل به کفگیرک خواهد شد. من به علت داشتن این اکسیر گرانبها که به صورت روغن است، امراض جلدی را معالجه و درمان می‏کنم و نسیان را از بین می‏برم و مرض قند را معالجه می‏کنم، مبتلایان به مرض قند اگر خوردن روغن خود را به روغن من منحصر بکنند، نتایج عالی خواهند گرفت.اگر به سلامتی خود و اطفال خود علاقه دارید، همیشه بطور صبحانه نان و پنیر و مغز گردو میل نمایید. به اطفال خود ساندویجی از نان و پنیر و مغز گردو بدهید و اگر مقداری سبزی هم به آن اضافه کنید یک غذای بسیار مفید برای آنها خواهد بود. مغز من به علت داشتن املاح روی، نه تنها به فعالیت ویتامین‏های خود می‏افزاید، بلکه ویتامین‏های غذاهای دیگر را که همراه مغز من خورده شوند، وادار به فعالیت می‏نماید، و به همین جهت است که توصیه کرده‏اند همیشه مغز مرا همراه با پنیر و سبزی میل نمایید. مغز من به علت داشتن املاح مس، بهترین دارو جهت جلوگیری از ترشحات بی‏رنگ زنانه و خارش مهبل است، و از ترکیدن پوست بدن هنگام آبستنی و بعد از زایمان جلوگیری می‏کند.
هرگز روغن مرا در ظرف مس سفید نشده نریزید. زیرا با آن قابل ترکیب است. در کتب قدیم ایران نوشته‏اند اگر مغز گردو را با روغنی که تند شده و طعم آن برگشته است بجوشانند، تندی آن از بین می‏رود. خوردن مغز من دل به هم خوردگی و درد آن را برطرف می‏کند و برای زخم معده خوب است.
اگر مغز مرا با زیره سیاه کرمانی نرم ساییده، و با عسل مخلوط کرده، و در حمام بر سر و بدن فالج بمالند، و بگذارند در حمام گرم بماند تا عرق کند، نتیجه‏ی خوبی خواهد داد، و با همین دستور، درد مفاصل و پا درد را می‏توان معالجه کرد. ضماد مغز تازه من و مالیدن آن جهت پاک شدن کک و مک و معالجه جوشهای عصبی و عروقی اطفال نافع است. مالیدن مغز کهنه و سیاه شده‏ی من جهت زخم‏های کهنه و پیچدگی و تمدد اعصاب و تشنج و ترک‏های دست و پا که در اثر سرماخوردگی و خستگی ایجاد شده تجویز شده است. و نیز برای جلوگیری از ریزش موی بدن و ورم پستان توصیه کرده‏اند. اگر مغز کهنه مرا بسوزانید و سوخته آنرا روی زخم کچلی بمالید آنرا درمان می‏کند. چون مغز من به علت داشتن روغن لطیف بوده و زود تند می‏شود، زیاده‏روی در خوردن آن باعث ورم و جوش در سقف دهان و لوزتین خواهد شد. به این جهت توصیه شده است که همیشه پس از خوردن مغز من، دهان را با آب ساده بشویند و یا بعد از آن یک میوه ترش میل نمایند. زیاده‏روی در خوردن مغز کهنه من، کرم کدو را از بین می‏برد و چون رنگ آن برگشته و تند شود، خوردن آن سمی و خطرناک است، و پادزهر آن قی کردن و خوردن غذاهای ترش است. مربای من با عسل جهت چاق شدن و تحریک شهوت مؤثر است، ترشی مغز من ضعف معده را بر طرف می‏کند. در هوای سرد بدن خود را با خوردن من گرم کنید، تا مبتلا به سرماخوردگی نشوید. خوردن من با انجیر و اسفند پادزهر است، ضمنا مغز من جهت امراض جلدی مفید است، و کشیدن آن به چشم مانع ریزش آب می‏باشد.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من کنگر است

کنگر چو برآورد سر از خاک زمین گفت ----- خرما نتوان خورد ازین خار که کشتیم‏
اسم من کنگر است. به عربی به من عکوب - سلبین و خربع گویند و در کتب قدیم حرشف - کندل - جندل - کعیب - کعوب و عقوب ذکر کرده‏اند، زادگاه اولیه من صحاری خشک ایران و آسیا و آفریقا می‏باشد. با اینکه شما ایرانیان در دنیا به وطن‏پرستی معروف می‏باشید، معذلک جای بسی تعجب است که در کتابهای جدید مرتباً از آرتیشو که یک گیاه خارجی بوده و اکثر مردم آنرا نمی‏شناسند، و طرز پختن و خوردن آنرا نمی‏دانند، تعریف می‏کنید و هیچگونه اسمی از من و منافع سرشار من که یک گیاه ایرانی بوده، و از قدیم به صورت خورش و مخلوط با ماست و کشک مصرف داشته‏ام نمی‏برید.
غذاشناسان اروپایی مرا نمی‏شناسند و چون مخصوص بیابانهای خشک و لم یزرع بوده و تاکنون اهلی نشده، و از کودهای شیمیایی بهره‏مند نشده‏ام، در اروپا بعمل نمی‏آیم و در بازار آنجا وارد نشده‏ام و با این وصف جای تعجب است که بعضی‏ها نوع بزرگ مرا کنگر فرنگی می‏خوانند و عده‏ای هم آرتیشو را کنگر فرنگی می‏دانند و این هم صحیح نیست. زیرا خواص ما با هم فرق بسیار دارد. من انواع و اقسام دارم و خواص ما تقریباً یکسان است. به انواع ماشکاعی - طوبه و کافیلو و کنگر خر می‏گویند.
البته خر به معنی بزرگ است. من دارای ویتامین‏های آ ب و ئی هستم و املاح زیادی همراه دارم و نیز دارای هورمونهای گیاهی بوده، و ترشحات غدد را تقویت می‏نمایم و از این رو در معالجات هورمونی می‏توانم خدمات شایان و برجسته‏ای بنمایم. شهرت من در تقویت غرایز جنسی است، ولی تنها یک مقوی ساده نیستم بلکه محرک شهوت بوده، و آن را لذت بخش می‏نمایم...
دومین استفاده‏ای که در معالجات هورمونی می‏توان از من کرد، معالجه برص است. این بیماری نتیجه بر هم خوردن تعادل ترشحات غدد داخلی بوده، و در طب جدید تاکنون راه معالجه‏ی قطعی پیدا نشده است. در حالیکه در گذشته، پزشکانی بودند که این بیماری را معالجه کرده و اسرار آنرا برای خانواده‏ی خود حفظ نموده و به دیگران نیاموخته‏اند و چون این اسرار بر زبان خوراکیها پوشیده نیست بر خوانندگان آن نیز بتدریج فاش خواهد شد. یکی از طرق معالجه پیسی در گذشته این بود که آب مرا گرفته، با یک سوم آن موم و روغن مخلوط کرده و روی لکه‏های برص می‏گذاشتند.
من بادشکن و پیشاب آور بوده، و از شکم روش جلوگیری می‏کنم. به درمان مرض قند کمک می‏نمایم، هضم غذا را آسان می‏کنم - کلیه و مثانه را گرم می‏نمایم زخم ریه و جراحات روده را التیام می‏دهم. ضماد من جهت معالجه گری مفید بوده، و از ریزش مو جلوگیری می‏نماید. ضماد من جهت خوشبو کردن عرق بدن توصیه شده است. برای معالجه اورام سخت و خارش‏های پوستی می‏توانید از مرهمی که جهت معالجه پیسی دستور دادم استفاده کنید و اثر فوری آنرا ببینید. ضماد ریشه من جهت سوختگی آتشس و پیچیدگی عصب نافع است. صمغ بوته‏ی من که پیشینیان به آن کنگرزد می‏گفتند، ایجاد قی می‏کند و همراه آن صفرا و بلغم را خارج می‏نماید. ضماد آن اورام را فرو می‏نشاند. مقدار خوراک آن از سه گرم تا هفت گرم است.
حال برای این که تصور نشود، زبان خوراکیها تعصب ملی داشته و فقط از خوراکیهایی بحث می‏کند که ایرانی‏الاصل باشند، عنان سخن را بدست آرتیشو می‏دهم تا او هم خود را بشما معرفی کند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من کفری است

من پوست شکوفه خرمای نر هستم. فارسی من غنچه خرما است و اهالی شیراز به من نارونه گویند. من وقتی کهنه شوم، رنگم سرخ می‏شود و خواص خود را از دست می‏دهم - من مقوی جسم و روح هستم و قلب و دماغ را جلا می‏دهم و از دوستان کبد می‏باشم. کوبیده‏ی من قابض اسهال است، مالیدن آن به دندان باعث تقویت لثه می‏شود و از پیوره و چرک و خون جلوگیری می‏کند، مقدار خوراک من ده گرم است که به صورت جوشانده و گرد می‏توان از من استفاده کرد و چون نیم کیلو کوبیده مرا در یک لیتر آب بجوشانید تا نصف شود بعد هموزن آن شکر افزوده، به قوام آورند معجونی بدست می‏آید که جهت تقویت معده و ثقل سرد و مسمومیت غذایی نافع است و عرق من که مانند گلاب گرفته می‏شود، با عطر خوبی که دارد قابض و مقوی شکم بوده و اسهال و پیچش معده را تسکین می‏دهد و روغن من، که پس از رسیدن با مواد وسط آن نیم‏کوب کرده با مساوی آن روغن زیتون مخلوط نموده، سه چهار روز، روزی چند بار آنرا به هم زده و یکنواخت سازند داروی خوبی برای زخم معده و سر درد است و مالیدن آن مقوی مو بوده و از ریزش آن جلوگیری می‏کند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من کلم است

اسم من کلم است. ایرانیان قدیم به ما کرم می‏گفتند و اعراب آن را معرب کرده، ما را کرنب صدا کردند، و بالاخره به نام کلم معروف شدیم. ما بیش از سی نوع هستیم. در بعضی از انواع ما گل، بعضی برگ و در برخی ساقه زیرزمینی قابل استفاده و خوراکی است و همه اینها موقعی قابل مصرف است که از تابش آفتاب و شبنم محفوظ مانده باشد، به انواع و اقسام ما کلم قمری - قنبیط - کلم گل پیچ - کلم سنگ - کلم برگ - کلم غنچه‏ای - کلم بروکسل - کلم شلغمی - کلم گل سرخی - کلم فندقی - کلم قرمز - شلغم بیابان - قمریت - لهنه - قرنیا - قرنیو - کرانبی - کرانیا - لخته - لاخته - اعاریسا - لهینه - لهانه - و اسامی دیگر هم به ما داده‏اند.
برگ و گل ما موقعی نرم و لطیف بوده، و برای خوراک انسان مناسب است که با وسایل گوناگون از نور و حرارت آفتاب محفوظ مانده، رنگ آنها سفید باشد، و چنانچه سبز و سفت شود، برای تهیه علوفه مناسب‏تر خواهد بود. برگهای بعضی از انواع ما به رنگهای قرمز و بنفش هم در می‏آیند و این برگها، علاوه بر مصرف خوراکی در صنعت داروسازی و شیمیایی بکار میروند.
از نظر مواد چربی فقیر هستیم و به همین جهت در آشپزی همیشه ما را با گوشت‏های فربه و چرب می‏پزند - روس‏ها هم ما را به مغز قلم گاو که چربی زیاد دارد طبخ می‏نمایند، و چنانچه می‏دانید به این سوپ برش می‏گویند. ما سرشار از ویتامین‏های آ - ب - ث - و پ پ هستیم و همچنین دارای املاح گوگرد - کلسیم - پتاسیم - منیزیم بوده و کمی هم ارسنیک داریم، و به همین علت است که به رشد عمومی کمک می‏کنیم، و برای مسلولین و اشخاص ضعیف البنیه مفید می‏باشیم. به علت داشتن کلسیم و گوگرد، برای مو و ناخن‏ها سود فراوان داریم. سنگهای کلیه و مثانه را از بین می‏بریم، برگهای ما به علت داشتن ویتامین پ پ از بیماری پلاگر جلوگیری می‏کند. به علت داشتن کمی ارسنیک مقوی اعصاب بوده و رعشه را از بین می‏بریم و از ابتلا به مرض جذام پیشگیری می‏نمائیم. ما مقوی قوه بینائی و کمی خواب آور هستیم. صدا را باز می‏نمائیم، برگهای ما چنانچه خام خورده شود ورم طحال را معالجه می‏کند. در کلم سنگ آنزیمی وجود دارد که برای ورم روده مفید است. این آنزیم در تمام هویج‏ها یعنی ساقه‏های زیرزمینی خوراکی مثل زردک - سیب زمینی - شلغم هم وجود دارد. ولی مقدار آن در سیب زمینی اسلامبولی و کلم سنگ زیادتر است، آب این ساقه‏های زیرزمینی را بگیرید و بنوشید و از منافع سرشار آنها استفاده کنید. شربت کلم قرمز برای سینه و ضماد آن ضد نقرس و روماتیسم است. تنتور کلم قرمز در آزمایشگاه معرف ترشی و قلیائی است. اخیراً در بازار ایران چند نوع ما که به صورت کاهو در آمده است، مثل یخنی قنبیط که از غذاهای مخصوص اهالی شهر قم است، و برش که تازه در ایران معمول شده است کمی ملین بوده، پیشاب را زیاد می‏کند. زیاده‏روی در خوردن ما باعث دیدن خواب‏های پریشان و تولید نفخ در پهلو و بالاخره غلیظ شدن خون و بالا رفتن فشار آن است. هیچگاه به خوراکی‏هایی که با ما می‏پزید، و سالادی که درست می‏کنید، ادویه نزنید. اشخاص سیاه چهره و لاغر اندام که مزاجی سودائی دارند، نباید در خوردن ما افراط نمایند. کسانی که سابقه مالیخولیا - سرطان - داءالفیل - واریس و بواسیر دارند. باید از ما خانواده پرهیز نمایند. بطور کلی ما برای کسانی که مزاجی گرم دارند، خوب نیستیم، و برعکس صاحبان مزاج سرد و پیران سالخورده که احتیاج به گرم کردن بدن دارند از خوردن ما سود بسیار خواهند برد، و این دسته می‏توانند خردل و سیر هم به ما بزنند - ما به بدن‏های ضعیف نیرو می‏دهیم، و رشد اطفال را زیاد می‏کنیم، و از ابتلا به اگزما جلوگیری می‏نماییم. محصول تابستانی ما دیر هضم است، آب برگها و ساقه و تخم ما کرم‏کش است. اگر بچه‏های شما مبتلا به کرم معده هستند، بیست تا سی گرم برگ ما را آب گرفته و به آن‏ها بخورانید. برای اینکه با چاقی مبارزه کنید، آب نوع قرمز یا بنفش ما را گرفته با کمی شکر مخلوط کرده به قوام آورید و بعد با دو برابر آن آب پرتقال یا نارنج مخلوط کرده، نوش جان نمائید. برگهای قرمز و بنفش خانواده ما ضد چاقی هستند، برای گرفتگی صدا و رفع اختلالات ریوی، پنج تا شش گرم برگ قرمز ما را کوفته در نیم لیتر آب جوشانده میل نمائید.
ضماد برگهای سفت ما مسکن صداع - سردرد و دردهای رماتیسمی نقرس و سیاتیک است. برگهای ما را کمی له کنید و کمی روی آتش بپزید. بعد آنها را گرم گرم روی پارچه پشمی انداخته، در روی موضع درد بیندازید. این مرهم برای اعضای در رفته و رگ به رگ شده نیز مفید است، و اگر آنرا پس از جا انداختن به موضع بیندازید. درد آن را تسکین داده، به ترمیم و نوسازی یاخته‏ها کمک می‏کند. ضماد برگ ما در موارد مننژیت و سینه پهلو هم توصیه شده است و برای این منظور، قبل از رسیدن پزشک می‏توان برگهای ما را که با آتش کمی پخته‏اید، قبل از رسیدن پزشک می‏توان برگهای ما را که با آتش کمی پخته‏اید، گرم در روی صورت و سینه و شکم بیندازید تا سبب تسکین آلام آنها شود.
ضماد برگهای ما با آرد جو برای از بین بردن اورام سرد و گرم و باد سرخ و سرطان و با سرکه جهت برص و اگزما با سفیده تخم مرغ جهت سوختگی مجرب است. سوخته برگهای ما برای منع روئیدن مو توصیه شده است و با پیه خوک، جهت خنازیر و جراحات سخت، و با سفیده تخم مرغ جهت رفع سوختگی نافع است.
میوه ما که همان بذر ما می‏باشند کشنده کرم معده و مالیدن آن، برطرف کننده کک مک بوده، و مقدار خوراک آن تا ده گرم است.
اگر مبتلا به نفخ معده هستید، و داروها و غذاهای دیگر آن را برطرف نکرده‏اند به سراغ ما بیایید و از آب پخته ما استفاده کنید.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من کرفس است

ضد رماتیسم هستم و درد مفاصل را علاج می‏کنم.
ضماد برگ و ریشه‏ام، ورم را می‏خواباند.
عروق را باز می‏کنم و تقویت‏کننده‏ی بی‏مانندی برای قلب و ریه هستم.
برای رفع پیچش معده مرا توصیه کنید...
اگر مردم خاصیت کرفس را می‏دانستند تمام مزارع را به کاشتن آن اختصاص می‏دادند.
ضرب المثل فرانسوی
اسم من کرفس است. در فارسی به من کرفش و کرسب می‏گفتند و اعراب مرا معرب کرده کرفس نامیده‏اند. من دارای انواع و اقسام می‏باشم اما در بین آنها دو نوع در تغذیه و بقیه در مداوا به کار می‏روند. در من ویتامین‏های آ - ب و ث و املاح سدیم - پتاسیم - فسفر و آهک نهفته است - عطر مطبوع، طعم گوارا و خواص انکارپذیر من، مرا بین سبزیها ممتاز کرده است.
نوع خورشتی مرا همه می‏شناسند و احتیاج به معرفی ندارد و نوع دیگر من که در تغذیه به کار می‏آید، کرفس سنگ است که مانند کلم سنگ در جزو ریشه‏های خوراکی است و شباهت زیاد به آن دارد و اخیراً در ایران کاشته شده و گاهگاهی در سبزی فروشی‏ها دیده می‏شود و با آن می‏توان خورشت کرفس پلو درست کرد و نیز می‏توان آن را در سالاد، ترشی و مخلوط شور به کار برد و از عطر مطبوع آن استفاده کرد. مهمترین نوع دوایی من کرفس آبی یا کرفس مردابی است که بطور خودرو در کنار مردابها می‏روید. اعراب به آن کرفس الماء و قرة العین می‏گویند. نوع دیگر من کرفس عطری است که به علت داشتن عطر زیاد به کرفس مشک معروف است.
انواع ما به علت داشتن ویتامین ث لثه‏ها را محکم می‏کنیم، و از خونریزی و رقت خون جلوگیری می‏نماییم. اشتها را زیاد می‏نماییم و برای مبتلایان به بیماری‏های روماتیسم - نقرس - درد مفاصل و تصلب شرائین غذای مفیدی هستیم و این دسته از بیماران هم می‏توانند مرا در غذای خود داخل کنند و هم می‏توانند آب مرا گرفته یک فنجان در روز میل نمایند. من تب بر - بادشکن و ضد نفخ هستم و به داروهای مسهل کمک می‏نمایم. کلیه و مثانه را زهکشی و از سنگ پاک می‏کنم و بعلاوه مجاری ادرار را ضد عفونی می‏نمایم خوردن من جهت تنگی نفس - درد پهلو - سکسکه و زخم روده و درد شکم مفید است، و لیزی معده را از بین می‏برم. من گرفتگی جگر را باز می‏کنم و برای حصبه و بیماریهای روده مفید می‏باشم، مسکن دردهای پشت - خاصره و عرق النساء هستم. ضماد برگ - ریشه و ساقه و برگ من ضد ورم می‏باشد. مالیدن این ضماد به مدت یک دقیقه جرب و سایر امراض جلدی را درمان می‏کند و با گوگرد و بوره جهت سیاهی پوست و لکه‏های پوستی مفید است. زیاده‏روی در خوردن من و جوشانده بذر و ریشه انواع دارویی من جهت زنان باردار و بچه شیر ده خوب نیست، زیرا محرک شهوت بوده و عادت ماهانه‏آور و مسقط جنین است، و چنانچه باعث سقط جنین نشود نوزاد آن ناقص الخلقه و یا کودن خواهد شد. اسانس یا بهتر بگویم، جوهر من فرار و زود جذب است و همراه خود مواد مقید و مضر سایر داروها را حل کرده و به سرعت به یاخته‏ها می‏رساند و به همین جهت است که خوردن من قبل از نیش عقرب و بعد از آن خطرناک بوده و علاج را مشکل می‏کند. من عروق را باز می‏کنم و مقوی قلب و ریه هستم. جوشانده‏ی برگ من گرفتگی صدا را باز می‏کند و آواز را تصفیه می‏نماید. کمپرس جوشانده‏ی من برای دست و پای سرمازده و برای درمان اولسر و سایر زخم‏ها مفید است. بذر من در باز کردن گرفتگی‏های معده قوی‏تر از سایر قسمت‏های من است - این بذر اشتهاآور بوده به هضم غذا کمک می‏کند و فضولات را از معده و رحم بیرون می‏کند و جهت استسقاء مفید است. خوردن این بذر جهت شش چندان خوب نیست، چون پنج گرم بذر کوبیده را در پارچه‏ای ریخته و آن را در نیم لیتر آب انگور آویزان نمایید، تا مواد مفید آن حل شود، این محلول جهت تقویت معده و رفع باد بسیار سودمند خواهد بود. مربای ریشه و برگ من با عسل مسکن قی و مقوی معده است. ترشی من بازکننده و مقوی معده می‏باشد، و اشتها را تحریک می‏کند. جوشانده بذر و بیخ نوع کوهی من، در باز کردن ادرار و عادت ماهانه اثر بیشتری دارد.
کرفس سنگ که به آن کرفس شلغمی و کرفس صخری می‏گویند، در کتب قدیم تحت نام فطرالسالیون ذکر شده قوی‏تر از کرفس خورشتی است. بادشکن و قاطع لیزی معده است. جهت درد پهلو و پیچش معده توصیه شده و در باز کردن ادرار و حیض قوی‏تر از انواع دیگر است.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من کاسنی است

برگ من خون را تصفیه می‏کند.
آب برگ مرا برای مبارزه با سر درد به کار برید.
اگر خانم‏های باردار از آب برگ من بخورند، نوزادشان خوش آب و رنگ خواهد شد.
اثر من در امراض کبدی قطعی است.
جوشانده‏ی من زایمان را آسان می‏کند..
کاسنی گر چه تلخ است از دوستان است.
و ساخارین با اینکه شیرین است، از دشمنان است.
من کاسنی هستم - اعراب به من هندبا می‏گویند، و در کتابهای قدیم به اسامی انطوبیا - شکوریه - سرس - سیکوریا - هندبه - کسناج کونه یک - چیپوتیبایی - شکوریا - امیرون - آجی مارول - سریس - شریش و سکونا، یاد شده‏ام.
یکی از سنت‏های ایرانیان این است که در روز سیزده‏ی فروردین، از شهر خارج شده و روز را در کنار سبزه به پایان می‏رسانند و در گذشته چنین معمول بود که ناهار را همراه با کاهو نوعی کاسنی پرورش یافته بود یا برگ‏های نو رسته‏ی کاسنی که غالباً در کنار جوی‏ها و سبزه‏زارها می‏روید، میل می‏نمودند و به این ترتیب خون خود را پاک و کبد خود را زهکشی می‏کردند. قسمت مورد استفاده من برگ تازه و ریشه‏ی خنک من است. ریشه‏ی من دارای مواد لعابدار - اینولین و قندهای گوناگون است، کمی تانن دارم و نیز دارای یک ماده‏ی دارویی و مقدار شوره هستم، روی برگ‏های من تعداد زیادی عوامل زنده‏ی مفید، زندگانی می‏نمایند، لذا شستن آن در شرع و طب قدیم منع شده است. و چون انواع بیابانی من آلودگی نداشته، و در پرتوی آفتاب پرورش پیدا می‏کنند، خوردن برگهای تازه مرا می‏توان ناشسته خورد. برگ من حرارت صفراوی را از بین می‏برد. خون را تصفیه می‏کند، و از فشار آن می‏کاهد. مالیدن آب برگ من به تنهایی و یا با سرکه جهت سر درد مفید است، ضماد کوبیده‏ی برگ من جهت درد چشم و ورم ملتحمه نافع است. مضمضه جوشانده‏ی برگ و بذر من جهت درد دندانهای آسیا، سودبخش می‏باشد، و غرغره آن با آب فلوس برای ورم گلو و دیفتری نافع است، مخصوصاً اگر همراه با آب گشنیز باشد. ضماد من با آرد جو بر روی سینه جهت تنگ نفس و تقویت قلب و تحلیل اورام تجویز شده است. من شهوت را زیاد می‏کنم، مادرانی که در موقع بارداری از برگ من بخورند، نوزادانشان خوش آبرنگ می‏شوند بنا به فرموده‏ی امام ششم(ع) خانواده‏هائیکه کاسنی می‏خورند فرزند پسر بیش از دختر دارند. و چون از کار بیفتد، بیش از هزار مرض به سراغ انسان می‏آید و از این روی امام هشتم(ع) فرموده‏اند که کاسنی دوای هزار درد است. پزشکان قدیم و جدید هر دو اثر کاسنی را در امراض کبدی قطعی دانسته و در طب جدید ثابت شده است که کاسنی در نوسازی یاخته‏های کبدی نقش برجسته‏ای دارد. در ساختن کروموزومهای نر و ماده‏ی نطفه نیز می‏توان نقش کبد را نادیده گرفت.
ریشه من دارای اسانس و یک ماده‏ی صمغ و چند ماده مفید دارویی است. مقوی معده - تصفیه‏کننده خون - پیشاب‏آور - ملین و تب بر است. دم کرده ده در هزار برگ و 25 در هزار ریشه‏ی من برای درمان امراض بالا نافع است. شیوه‏ی تازه من 25 تا پنجاه گرم مصرف می‏شود. شربت مرا به عنوان تقویت‏کننده کودکان تجویز می‏کنند.
جوشانده من زایمان را آسان می‏کند، و در هلند دو کیلو کاسنی را در ده لیتر آب می‏جوشانند و آن را به گاوها در موقع فارغ شدن می‏دهند تا زایمان آنها آسان شود. عجب آنکه گاوها در مواقع عادی از خوردن کاسنی و جوشانده‏ی آن خودداری می‏کنند، ولی هنگام زاییدن آن را با ولع زیاد می‏نوشند. من انواع و اقسام زیاد دارم. بسیاری از انواع مرا پرورش داده، و در سالاد به کار می‏برند - کاهو پرک - کاسنی فرفری - اسکارول از انواع شیرین و پرورش یافته‏ی من است.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من فندق است

بهترین تقویت‏کننده مغز هستم‏
سوخته مرا اگر طبق دستور بکار برید، بهترین علاج طاسی سر هستم.
روغن من مقوی معده است و اگر آنرا به محل گزیدگی بمالند، زهر را از بین میبرد.
اسم من فندق است، معرب من بندق و اعراب مرا جلوز نامند. یک نوع دیگر من به فندق هندی معروف است و در جنوب ایران، مخصوصاً بلوچستان زیاد است.
فندق هندی تلخ است و تنها مصرف دارویی دارد. خاصیت غذایی من بیشتر از آجیلها است. دارای آهک - فسفر - گوگرد - و پتاسیم بوده، سرشار از ویتامین‏های آ - د - اف هستم. پنجاه تا شصت درصد مواد روغنی دارم. مقوی معده و دماغ و نیروی شهوانی هستم - بو داده من گواراتر است. چنانچه مرا هنگام گرسنگی میل نمایید مقوی روده‏ها هستم. قند من برای مبتلایان به مرض قند نه تنها مضر نیست بلکه مفید است. روغن من در عطرسازی و تغذیه مصرف می‏شود. من بهترین مقوی مغز بوده و جوهر دماغ را زیاد می‏کنم، و برای نیروی تفکر و تعقل غذای خوبی هستم. خوردن من با انجیر بعد از طعام، پادزهر سموم است و جهت گزیدن عقرب نافع است. 5/7 گرم من با عسل جهت سرفه کهنه مفید بوده و اخلاط سینه و ریه را خارج می‏کند. بو داده من با کمی فلفل جهت نزله تجویز شده است. ضماد سوخته من با پوست و پیه خوک جهت طاسی سودمند است، و باعث روییدن موی صورت جوانان و اشخاص کوسه می‏گردد. اگر به بچه‏های زاغ و سرخ مو علاقه ندارید و نوزاد شما با این شرایط به دنیا آمد کافی است فندق را با روغن زیتون ساییده و بر محل تلاقی استخوان جلو سر با استخوان عقب سر نوزاد بمالید و این عمل را مداومت دهید تا رنگ موی نوزاد برگردد و سیاه چشم و سیاه موی گردد و این که گفته‏اند نگاه داشتن من با خود مانع گزیدن عقرب است به هیچ وجه صحیح نیست. فقط مالیدن روغن من جهت درمان گزیدن عقرب و رطیل نافع است.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من عسل است

مرا به فارسی انگبین، و برادر ارجمندم را که خوراک ملکه کندو بوده، و دارای اکسیر جوانی و طول عمر است، شاه انگبین گویند - شهد - نوش - نوشابه - هم به من گفته‏اند.
من از زمانهای خیلی دور، یعنی قبل از پیدایش انسان در کندوهای طبیعی، در لابلای صخره‏ها و شکاف درختان جنگلی وجود داشتم، من از نیکنوش گلها و برگها و دمبرگها که بوسیله زنبور عسل کشیده می‏شود درست می‏شوم زنبور عسل تمدنی بسیار قدیمی دارد و قوانین کندو از زمانی اجرا می‏شد که انسان آشنا به مقررات انتظامی و حقوقی نبود، مصریان و ایرانیان عهد باستان، تقریباً چهارهزار سال پیش به اصول کندوداری و پرورش زنبور عسل همت گماردند، سقراط مرا اکسیر طول عمر می‏دانست. من تنها ماده قندی بودم که قبل از قند، کام انسان را شیرین کرده و ارزش غذایی خود را در طول تاریخ حفظ نموده‏ام.
در مقابر فراعنه‏ی مصر، کوزه‏هایی پر از عسل سالیان دراز باقی مانده، و هنوز با گذشت چهل قرن فاسد نشده، و مقداری از منافع خود را حفظ کرده است و این خود از عجایب ذاتی من است که با وجود شیرینی، ترش نمی‏شوم، کپک نمی‏زنم و تغییر ماهیت نمی‏دهم. در قرآن مجید سوره‏ی مبارکه‏ی نحل در شأن من نازل شده و این افتخاری بس بزرگ برای من است.
عده‏ای مرا هم دوا و هم غذا دانسته‏اند. من این تعریف را قبول ندارم، زیرا دوا معمولاً به آن دسته از گیاهان اطلاق می‏شود که با بدن انسان بیگانه بوده و پس از تأثیر، زیان فراوانی به دنبال می‏آورد و با توجه به اینکه در عصر حاضر، بعضی از داروها بیفایده و خطرناک می‏باشند کمال بی‏انصافی است اگر کسی مرا دوا بخواند، من با بدن انسان آشنا و یکی از غذاهای اصلی شما هستم که بدون تشریفات و به آسانی هضم شده، جذب یاخته‏های عضلات شما می‏گردم. بهترین تعریفی که تاکنون از من شده، و سزاوار آن می‏باشم شفا است که بنا بر مندرجات قرآن مجید، در من وجود شفا موهبتی است که ایزد توانا آنرا در نیکنوش گیاهان به ودیعت نهاده و برای آنکه اندیشمندان پی به عظمت دستگاه آفرینش برند، به زنبور عسل دستور داده است که آن را از شیره گلها و برگها گرفته، و مرا که حاوی نیکنوشهای گوناگون به رنگهای مختلف هستم بسازد.
اسرار ساختمان من با وجود پیشرفت‏های علمی هنوز بر زیست‏شناسان و دانشمندان دیگر کشف نشده، و فقط می‏دانند که زنبور عسل پس از مکیدن شیره گیاهان آنرا به کیسه‏ی عسل که در شکم است برده و پس از چند عمل شیمیایی ناشناخته و محرمانه، آنرا به مایعی خوشبو و خوش طعم، مقوی، نشاطآور، و نیکو خصال تبدیل کرده و در خانه‏های مومین که قبلاً ساخته شده است، ذخیره می‏نماید. برای تهیه یک کیلو از این شهد گوارا زنبور ناگزیر است دو میلیون دفعه روی گلها بنشیند و برای شما انگبین تهیه نماید که هم غذا باشد و هم شفا، حال اگر زنبور بجای مکیدن شیره گلها از قند سفید استفاده کند، فرآورده او را نمی‏توان عسل نامید و به همین جهت است که در قوانین کشورهای مترقی، عسل به شهدی اطلاق می‏شود که آنرا زنبور عسل پس از تغذیه از گیاهان مختلف ساخته باشد. هنر من تنها شفای بیماران نیست، بلکه اکسیر طول عمر نیز در شاه انگبین قرار دارد، و از این رو مشاهده می‏فرمایید که عمر ملکه زنبور عسل که تنها از شاه انگبین تغذیه می‏کند، چهار تا پنج سال می‏باشد. در صورتی که عمر زنبورهای کارگر تابستانی شش تا هشت هفته و عمر کارگر زمستانی که از اضافات شاه انگبین بهره‏مند می‏شوند، شش تا هشت ماه است. حال ببینید دو زنبور که یکی از انگبین و دیگری با شاه انگبین تغذیه می‏کند، چقدر تفاوت طول عمر دارند.
این که گفته شد خدا شفا را در نیکنوش ما قرار داده است، تنها یک ادعا نیست، بلکه متکی به دلایل علمی و تجربی زیر می‏باشد، نخستین تجربه‏ای که آزمایش آن با وسایل علمی امروزی بسیار آسان است، این است که شما می‏توانید مقداری میکرب خطرناک را با من مخلوط کنید و ببینید با این که من یک ماده‏ی غذایی کامل هستم و بایستی محیط خوبی برای پرورش میکربها و قارچها باشم، نه تنها این موجودات در روی من رشد نمی‏نمایند، بلکه به زودی از بین رفته و اجساد آنها نیز به تدریج محو و نابود خواهد شد. این تجزبه کوچک و بسیار آسان از آن جهت شایان توجه است که من فاقد مواد سمی هستم و با این حال، خاصیت میکرب‏کشی و ضد عفونی‏کننده‏ی من از قوی‏ترین زهرها زیادتر و از همه آنتی بیوتیک‏ها وسیع‏تر است. ممکن است بعضی بپرسند که من با کدام اسلحه به جنگ این موجودات خطرناک می‏روم، و چگونه این جانوران موذی را از بین می‏برم. سؤالی است بسیار بجا و منطقی. من دارای چندین نوع آنتی بیوتیک خوراکی و بی ضرر با طیفی وسیع که انسان نسبت به آنها حساسیت ندارد بوده و نیز دارای تشعشعات رادیواکتیو، و از همه مهمتر دارای مقداری دیاستاز و عوامل زنده هستم که می‏توانند این میکربها را خورده و از بین ببرند و حتی قادرند هر ماده‏ی خارجی را که با عسل مخلوط شود از خود برانند و روی همین اصل است که عسل مخلوط و تقلبی به آسانی شناخته شده و حتی اگر قند هم به آنها بزنند، به صورت شکرک درآمده متقلبین را رسوا می‏نماید. این عوامل زنده که در عسل هر چه تازه‏تر باشد بیشتر است هنرهای بسیار دارند که دانستن بعضی از آنها خالی از لطف نیست. اولین کار این دسته تجزیه‏ی قند چغندر به قندهای انگور و توت است و با این که ابتدا من دارای مقداری از نوع قند چغندر هستم معذلک پس از چندی فاقد آن شده، و تمام قندهای من، تجزیه شد به قند توت تبدیل میشود عوامل زنده می‏توانند مواد نشاسته‏ای و چربی را نیز تجزیه و تبدیل نمایند و روی همین اصل است که قوی‏ترین میکربها و قارچها در برابر آنها یارای مقاومت ندارند. اگر شما عسل تازه را روی پینه‏های دست و پا و زبری‏های روی زانو و آرنج بمالید، آنها را از بین خواهد برد و با همین حربه است که من می‏توانم سنگرهای میکرب‏های کهنه و مزمن را خراب کرده و به داخل آنها نفوذ نمایم.
یکی دیگر از خواص شفابخشی من آن است که هر دارویی با من مخلوط شود و یا همراه من مصرف گردد خاصیت بهی بخشی آنرا چند برابر می‏نمایم، و روی همین اصل مسلم بود که پزشکان و داروسازان قدیم بیشتر داروها را همراه من تجویز و تهیه می‏کردند.
من با داشتن قند فراوان سرکه نمی‏شوم و قندهای من با شیرینی فراوانی که دارند، به دندان‏های شما صدمه نمی‏زنند، بلکه می‏توانند آنها را سفید و لثه‏ها را محکم سازند.
خاصیت ضد عفونی‏کننده من، اگر تاکنون بر شما ثابت نشده است می‏توانید یک کاسه عسل و یک کاسه شربت قند را کنار هم بگذارید. پس از چندی خواهید دید که پشه و مگس در روی کاسه شربت جمع شده، ولی جرأت نزدیکی به عسل را ندارند.
شما می‏توانید از خاصیت ضد عفونی‏کننده من برای کلیه امراض جلدی به صورت خالص و یا مخلوط با مواد گیاهی دیگر استفاده کنید - مضمضه با شربت من برای زخم‏های دهان و غرغره با آن جهت اورام گلو بسیار سودمند است. بهترین خمیر دندان را می‏توانید از ترکیب من با مواد دیگر درست نمایید و مالیدن خالص من به لثه و دندان نیز نافع است و سبب روییدن گوشت نو می‏شود. من معده و عروق را باز می‏کنم لیزابه‏های بلغمی را جذب و از عمق بدن بیرون می‏آورم. برای سستی اندام و عضلات و استسقاء و ورم طحال مفید می‏باشم.
بادشکن بوده برای معالجه قولنج روده تجویز شده‏ام، پادزهر سموم، مخصوصاً مسمومیت غذایی هستم و دوست کبد و شکننده سنگهای کلیه و مثانه می‏باشم. من به علت طعم شیرین، خاطرخواه زیاد دارم و ناسازگاری غذا را از بین برده، غذاهای ناگوار را گوارا می‏سازم. چون زود جذب یاخته‏ها می‏شوم، هر دارویی که همراه من خورده شود به سرعت اثر نیکنوش را خواهد بخشید.
من حاوی تمام ویتامین‏ها و تمام عناصر معدنی مورد نیاز بدن انسان هستم و کمبودهای غذایی را جبران می‏نمایم، با داشتن قند زیاد، آن گونه که سایر قندها برای مبتلایان بمرض قند ضرر دارند زیان‏بخش نیستم. ترشحات غدد داخلی و بزاق را تعدیل می‏کنم و برای معالجه سختی عمل بلع و خشکی گلو و درمان سرفه زیاد توصیه و تجویز شده‏ام. مبتلایان به مرض کم‏خوابی و بی‏خوابی می‏توانند از من استفاده کنند. قبل از خواب چند قاشق مرباخوری از شهد گوارای من میل نمایند. برای رفع دل درد و یبوست و کم‏اشتهایی می‏توانید از من استفاده کنید. خوردن من جریان خون را آسان می‏کند و کندی آنرا از بین می‏برد و گرفتگی مویرگها را باز می‏نماید و از سکته قلبی جلوگیری می‏نماید. برای زخم معده و امعاء مفید است و ترشی معدی را از بین می‏برد و اشتها به غذا را زیاد می‏کند.
در دوران پیری برای حفظ سلامتی انسان، غذایی مناسبتر از من نیست. به اشخاص سالخورده بگویید که تا می‏توانند از خوردن قند سفید که بی‏جان و مرده است خودداری کرده و از شهد من که زنده و فعال است تناول نمایند.
در صنعت داروسازی از وجود من برای شیرین کردن داروها بجای قند استفاده می‏کنند تا بیماران شما شفای عاجل پیدا نمایند. مرا همراه خمیر دندان کنید تا کرم‏خوردگی را از بین ببرم. در حب‏ها - در شیافها و پمادها از من داخل کنید تا اثر معجزه آسای آنرا ببینید. در شهرهای جنوبی فرانسه، شربت مرا با مخمر آبجو مخلوط کرده و می‏نوشند. عمل آنها چندان خوب نیست. زیرا مخمر آبجو قادر نیست با من رشد نماید.
خوردن من همراه با کندر جهت پاک کردن سینه و قصبةالریه و استسقا و بند آمدن ادرار و شکستن بادهای سرفه و دفع سموم مخلوط با آب مقطر یا باران جهت زیاد شدن ادرار و خورد شدن سنگهای کلیه و مثانه و رفع تشنگی بسیار نافع است. سرمه من به تنهایی یا مخلوط با آب پیاز جهت شفاف شدن چشم و رفع خارش پلک و جلوگیری از آبریزش چشم مفید است. این خواص و هزاران منافع دیگر موقعی در من جمع است که تقلبی و ساختگی نبوده، بوسیله زنبور عسل از نیکنوش گلها تهیه شده باشم.
سکنجبینی که با من تهیه شود، بهترین مشروبات بوده، و صفرابری اعلا می‏باشد.
شربتها و مرباها و مارمالادها و شیرینی‏ها را با من درست کنید تا از زندگانی لذت ببرید.
از نوع وحشی من هنوز در بعضی از کوههای ایران خصوصاً بلوچستان و کردستان پیدا می‏شود و بسیار لذت‏بخش می‏باشد. بهترین نوع محصول من، محصول بهاره است که از گلهای معطر بهاری بهره‏مند گردیده است.
پرده‏ای از موم که زنبور عسل روی من می‏کشد، بهترین نشانه‏ی اصلیت من است. اگر این پرده را به عنوان ماسک زیبایی به روی صورت خود بکشید و پس از چندی آنرا با آب پاک کنید، و با آب نیم گرم بشویید، چین و چروک و گوشت‏های اضافی و پست و بلندیهای کوچک را از بین می‏برد و به لطافت پوست شما کمک می‏کند.
به مبتلایان به جوش غرور توصیه کنید که همه روزه کمی عسل به صورت خود بمالند و آنقدر با دست مالش دهند تا از بین رود و بدون شستن آثار آن دیده نشود. اگر چند روز مرتباً به این کار ادامه دهند، جوش از بین رفته و آثار آن نیز محو می‏گردد.
ممکن است بعضی از زنبورها به گل خرزهره و چند گل سمی دیگر عادت کنند، و محصولی سمی تهیه نمایند. این کار به ندرت اتفاق افتاده و قابل جلوگیری است.
نیکنوش یک کلمه فارسی است و فرنگی‏ها به آن نکتار گویند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من فلفل است

فلفل هندی سیاه و خال مهرویان سیاه - هر دو جان سوزاند اما این کجا و آن کجا
برای معالجه بی‏حسی و فلج مرا بکار برید.
تقویت‏کننده حافظه و اعصاب و مسکن دردهای عصبی هستم.
اگر مرا در دندان کرم خورده بریزید از پیشرفت کرم خوردگی جلوگیری می‏کنم.
غلظت خون را از بین می‏برم.
آنان که به جذام مبتلا هستند، به سراغ من بیایند.
پادزهر خوبی هستم...و هزاران خاصیت دیگر که کمتر کسی از آن مطلع است!
فارسی من پلپل است و معرب آن فلفل می‏باشد. زادگاه من هندوستان بوده و به دو رنگ سیاه و سفید در بازار عرضه می‏شوم. فلفل سیاه میوه نارس من است که آنرا خشک کرده‏اند و چنانچه میوه من پس از رسیدن خشک کرده و بعد در آب خیسانده، لفافه‏ی خارجی آنرا بگیرند، به رنگ سفید درآمده و فلفل سفید خوانده می‏شود. میوه من دارای 5/1 تا دو درصد اسانس است با بوی مطبوع و طعمی تند همراه با یک ماده‏ی عامله تند و صمغی که در الکل و اتر حل می‏شود، من مخاط را تحریک می‏کنم و عطسه‏آور می‏باشم. زیاده‏روی در خوردن من باعث افزایش ترشحات معدی است و به همین جهت است که مبتلایان به ناراحتی‏های معدی نباید در خوردن من افراط کنند و استفاده از مقدار کم من برای آنها هم مفید است. گرد کوبیده من حشرات را متفرق می‏کند و اگر آنرا در لابلای پارچه بپاشند بید نمی‏خورد و از گزند حشرات محفوظ می‏ماند. سابقا کچلی را با من معالجه می‏کردند. به هضم غذا کمک می‏کنم. زهکش بلغم و ضد زهر می‏باشم. من مقوی حافظه و اعصاب و مسکن دردهای عصبی هستم. جویدن دانه من همراه با مویز جهت رفع رطوبات دماغ و معده مفید است. مالیدن میوه من با روغن جهت فلج و بی‏حسی توصیه شده است. اگر یک حبه قند را در یک قاشق فلزی قرار داده روی آتش ذوب نمایند و بعد مقداری گرد فلفل به آن مخلوط کرده گرم گرم در حفره‏ی دندان‏های کرم‏خوردگی بریزند درد آن را تسکین داده و از پیشرفت کرم‏خوردگی جلوگیری می‏کند. مالیدن من به لثه درد دندان را ساکت می‏کند.
من بلغم را از بین می‏برم و جگر را گرم می‏کنم و اشتها را زیاد میکنم. من غذا را نرم و لطیف کرده و اخلاط غلیظ را از بین می‏برم من خون غلیظ را سبک می‏کنم، و برای درمان جذام مفید می‏باشم. من بادشکن بوده و دل درد را معالجه می‏کنم و آروغ ترش را برطرف می‏سازم، حمول دانه من خارج کننده جنین و بعد از جماع مانع بارداری است. و این یکی از هزاران طرق تنظیم خانواده و جلوگیری از ازدیاد نفوس است. ضماد من بازفت خنازیر را فرو می‏برد. و جهت سفیدک ناخن مفید است و با آب پیاز و نمک جهت رویاندن موی گری داءالثعلب مفید است داءالثعلب ریزش موی سراسری بدن است که معمولاً پس از ابتلا به امراض عفونی ایجاد می‏شود برای معالجه مسمومین مخصوصاً تریاک خورده و عقرب گزیده چنانچه دسترسی به پزشک نداشته باشید بهتر است جوشانده‏ی مرا مکرر به مسموم بخورانید و بگذارید قی نماید. در گذشته عده‏ای معتقد بودند که اگر مار گزیده دانه مرا بخورد وتندی آن را حس ننماید زهر در بدن او تاثیر عمیق کرده و معالجه آن آسان نیست، ولی اگر تندی آنرا حس کند، قابل مداوا و درمان است. مقدار خوراک من حداکثر تا پنج گرم است. من برای اشخاص گرم مزاج خوب نیستم و تولید سر درد می‏کنم و سینه را به خس خس می‏اندازم و برای کبد ضرر دارم، و برعکس برای پیران و اشخاص سرد مزاج مفید می‏باشم.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من طلع است‏

من مغز شکوفه‏ی درخت خرما هستم که پس از شکفتن کفری از آن خارج می‏شوم. به شکل پشمک بوده و دانه‏هایی کوچکتر از گندم دارم. به این دانه‏ها در فارسی غوره خرما و به گرد آن کش و عده‏ای پنیر خرما گویند و عربی آن دقیق النخل است. من مقوی معده و جمع کننده‏ی آن هستم. حرارت و التهاب خون را تسکین می‏دهم و از فشار آن می‏کاهم و خوردن من به قدر سه گرم و نیم تشنگی را برطرف می‏سازد و برای جلوگیری از خونریزی مخصوصاً خونریزی ریوی نافع است. من دیر هضم می‏باشم، و زیاده‏روی در خوردن من باعث قولنج و ایجاد سنگ کلیه است. گرد سفید من که به آن کش یا پنیر گویند، محرک شهوت مردان و زنان است. در خوزستان گلاب مرا جهت تقویت غرایز جسمانی می‏نوشند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0