روزشمار دفاع مقدس (۴ خرداد)
۴ خرداد ۱۳۹۷ خورشیدی برابر با ۹ رمضان ۱۴۳۹ هجری قمری و ۲۵ می ۲۰۱۸ میلادی
کد خبر: ۲۹۱۷۱۸
تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۰:۰۱ - 25May 2018
رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی (۴ خرداد)
• ولادت شهید ملک علی قربانی (استان زنجان) (۱۳۳۳ ه.ش)
• ولادت شهید جمالالدین غیاثى (استان مازندران، شهرستان آمل، روستای غیاثکلا) (۱۳۴۳ ه.ش)
• ولادت شهید عبدالعلی محمدبیگی (استان اصفهان، شهر دهق) (۱۳۴۵ ه.ش)
• ولادت شهید مدافع حرم علی زادهاکبر (استان خراسان رضوی، شهرستان کاشمر، روستای اکبرآباد) (۱۳۵۵ ه.ش)
• سوء قصد به جان هاشمی رفسنجانی توسط گروهک فرقان (۱۳۵۸ ه.ش)
• شهادت شهید محمدسعید امام جمعه شهیدی (استان قزوین، شهرستان قزوین) (۱۳۶۱ ه.ش)
• تشکیل نیروهای ضربت توسط آمریکا در منطقه خلیج فارس (۱۳۶۶ ه.ش)
• آلمان عراق را آغازگر جنگ اعلام کرد (۱۳۶۶ ه.ش)
• سقوط شلمچه در منطقه شرق بصره توسط رژیم بعث عراق (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید صمصام طور فرمانده گردان امام محمد باقر (ع) لشکر ۲۵ کربلا (استان مازندران، شهرستان سیمرغ، شهر کیاکلا) (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید بهروز مرادی (استان خوزستان، شهرستان خرمشهر) (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید محمد عشایری (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید ابراهیم پرهیزگار (استان فارس، شهرستان فسا) (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید حسین حاتمی (استان فارس، شهرستان لامرد، روستای پاقلات) (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید یدالله شیرکول (استان ایلام، شهرستان آبدانان، روستای هفت چشمه) (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید خلبان روزبه ناظریان (استان مازندران، شهرستان تنکابن) (۱۳۹۵ ه.ش)
• گشایش موزه قرآن و کتابت (صاحب الامر) در تبریز (۱۳۸۰ ه.ش)
• شهادت شهید حمزه حاجیزاده (استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۹۳ ه.ش)
• روز دزفول، روز مقاومت و پایداری
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری قمری (۹ رمضان)
• ولادت حضرت یحیی بن زکریا (ع)
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی (۲۵ می)
• عقبنشینی فضاحتبار نیروهای رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان (۲۰۰۰ م)
ادامه مطلب
[ جمعه 4 خرداد 1397 ] [ 4:55 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات1 ]
شهید «احمد اسماعیلی» در دستنوشته خود آورده است: «همه برادران در حال نوحهسرایی و توسل به حضرت مهدی (عج) هستند، ممکن است تا چند ساعت یا چند روز دیگر عده زیادی از برادران شهید و مجروح شوند.» کد خبر: ۲۹۲۵۹۱ تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۵:۰۰ - 25May 2018 به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «احمد اسماعیلی» در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۳۷ در جنوب شهر تهران چشم به جهان گشود. وی بعد از اعزام به جبهه در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ در جبهه فکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر این شهید که پس از حدود ۲۰ روز بر روی خاکهای گرم خوزستان باقی مانده بود، سرانجام در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۶۵ در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. تصویر دستنوشته شهید «احمد اسماعیلی» متن دستنوشتهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است در ادامه میخوانید: «بسم رب المستضعفین امروز چهارشنبه ۱۳۶۵/۲/۱۰ ساعت ۶:۴۵ عصر است از طرف فرمانده گردان به ما آماده باش ۱۰۰% داده شده است که به خط مقدم حرکت کنیم. همه برادران در حال نوحه سرایی و توسل به حضرت مهدی (عج) هستند، ممکن است تا چند ساعت یا چند روز دیگر عده زیادی از برادران شهید و مجروح شوند. من از طریق ساعت، قبل از رفتن به خط و منطقه از احتمال آن مطلع شدهام. اما نمیدانم چرا یک اضطراب غریبی وجودم را فرا گرفته است و احساس میکنم که زخمی یا شهید بشوم که خداوند متعال لطف بکنند؛ و این اضطراب خود را با یادآوری این شعر که در سال گذشته در مقر تخریب ثارالله شنیدم تسکین میدهم و آن این است: هرکس که بگوید من عاشقم عاشق نیست در مکتب عشق امتحان باید» انتهای پیام/ 900
[ جمعه 4 خرداد 1397 ] [ 4:54 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
مادر شهید معلمی اوره گفت: نیمههای شب بیدار میشدم و میدیدم که عباس مرتبترین لباسهای خود را پوشیده و نماز شب میخواند. زمانی که از وی سوال میکردم «چرا لباسهای دانشگاه خود را میپوشی و بدون توجه به آنکه شاید خیس شوند، وضو میگیری»، پاسخ میداد «مادر، برای خواندن نماز باید بهترین لباسها را پوشید». کد خبر: ۲۹۱۲۴۰ تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۰ - 25May 2018 «زهرا احمدی طباطبایی» مادر شهید دکتر «عباس معلمی اوره» در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، در خصوص اعتقادات فرزند خود از دوران کودکی اظهار داشت: «عباس» اهمیت بسیاری برای نماز قائل بود. با اطمینان میگویم که از هشت سالگی که شروع به خواندن نماز کرد، تا زمان شهادت، وی نماز قضا ندارد. از دوران راهنمایی نیز تمام نمازهای خود را اول وقت میخواند. عباس پیش از آنکه به سن تکلیف برسد، روزه میگرفت. وی ادامه داد: تمام خانواده شیفته شخصیت عباس بودند. همه او را دوست داشتند. با وجود مشغله کاری بسیاری که داشت، هیچگاه صله رحم را ترک نکرد و برای همه دوستان و آشنایان زمان میگذاشت. مادر شهید با اشاره به خاطرات کودکی شهید معلمی بیان کرد: فرزندم در دوران کودکی همانند تمام هم سنوسالهای خود به بازی کردن علاقه داشت، اما همیشه در مدرسه این انرژی تخلیه میشد. اردو و کلاسهای فوق برنامه مدرسه، انتخاب دوستان خوب همچون فرزند شهید لاجوردی و فرزند شهید باکری تاثیر به سزایی در شکلگیری شخصیت عباس داشت. عباس حتی برای دقیقهای زمان خود را در خیابان به بطالت سپری نمیکرد و این مساله همیشه برای همسایگان حیرتانگیز بود. وی در خصوص شیوه تربیتی فرزندان خود افزود: من فکر میکنم هماهنگی خانواده و مدرسه تاثیر بسیاری در موفقیت شیوه تربیتی ما داشت. تناقض بین آموزههای مدرسه و خانواده وجود نداشت. هرچه که در مدرسه منع میشد همانند ویدیو، در منزل هم ممنوع بود. احمدی طباطبایی در خصوص ویژگیهای اخلاقی شهید توضیح داد: صداقت و صبوری از جمله بارزترین خصوصیات اخلاقی فرزندم بود. عباس هیچگاه دروغ نمیگفت و از شنیدن دروغ ناراحت میشد. صبوری و بردباری وی در مواجهه با مسایل و مشکلات زبانزد خاص و عام بود. مادر شهید تصریح کرد: یکی از مهمترین معیارهای ازدواج برای عباس، حجاب بود و تاکید داشت همسرش محجبه باشد؛ چرا که وی علاقه داشت همسرش حجاب را با شناخت خود انتخاب کرده باشد، نه به واسطه اطاعت از همسر. احمدی طباطبایی افزود: پس از شهادت عباس بود که متوجه اعمال خیری شدیم که در قبال دیگران انجام داده بود. کمکهایی که برای خرید خانه، ترمیم خانه، کمکهای درمانی و... به دیگران کرده بود. دو روز بعد از خاکسپاری شهید، دختر دانشجویی به همراه مادر خود به بهشت زهرا آمده بود و میگفت هر ماه مبلغ ۵۰۰ هزار تومان به حساب من واریز میشد، من فکر میکردم دانشگاه این مبلغ را واریز میکند، اما حال متوجه شدم استاد معلمی از حقوق خود هر ماه این مبلغ را به حساب من واریز میکردند؛ چرا که حقوق دریافتی من در برابر هزینههای دانشگاه و پایاننامه بسیار ناچیز بود. مادر شهید معلمی اوره گفت: نیمههای شب بیدار میشدم و میدیدم که عباس مرتبترین لباسهای خود را پوشیده و نماز شب میخواند. زمانی که از وی سوال میکردم «چرا لباسهای دانشگاه خود را میپوشی و بدون توجه به آنکه شاید خیس شوند، وضو میگیری» پاسخ میداد «مادر، برای خواندن نماز باید بهترین لباسها را پوشید.» عباس همیشه از عطر استفاده میکرد. وی با اشاره به ارادت شهید به مقام ولایت تاکید کرد: عباس همیشه در جلسات سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضور مییافت و در مراسم عزاداری ایام فاطمیه که در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار میشد، شرکت میکرد. فرزندم همیشه پشتیبان ولایت بود. این مادر شهید در انتها با اشاره به فعالیتهای فرزند خود بیان کرد: عباس توجه ویژهای به شرکت در مراسم دعای کمیل و دعای ندبه داشت. وی علاوه بر فعالیت در مسجد محل در بسیج دانشگاه نیز فعال بود، اما کارت فعال خود را دریافت نمیکرد و میگفت «اعمال ما را خدا باید ببیند.» گاهی پیش میآمد از تهران برای کتابخانه دانشگاه شهرضا کتاب تهیه میکرد و از شب تا صبح بیدار میماند تا آنها را جا به جا کند. وقتی میگفتم مادر جان گردن درد میگیری، پاسخ میداد «مشکلی نیست، خدا میبیند.» عباس نمونه بارز انسانی بود که تمام قدمهایش فقط برای رضای خدا بود. انتهای پیام/ ۷۱۱
[ جمعه 4 خرداد 1397 ] [ 4:54 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
مراسم دومین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم «مهدی طهماسبی» در آستان مقدس امامزاده علی بن جعفر (ع) قم برگزار شد. کد خبر: ۲۹۲۹۰۳ تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۲ - 25May 2018 به گزارش خبرنگار دفاع پرس از قم، مراسم دومین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم حضرت زینب (س)، شهید مهدی طهماسبی و آیین گرامیداشت سالروز آزادسازی خرمشهر، عصر روز پنجشنبه سوم خردادماه در آستان مقدس امامزاده علی بن جعفر (ع) و در جوار قبور مطهر شهدا برگزار شد. در این مراسم ابتدا حجت الاسلام بهشتیپور طی سخنانی به بیان اهمیت مقام شهید و شهادت و مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر پرداخت. در ادامه، قاسم یکدلهپور از رزمندگان مدافع حرم حضرت زینب (س) و همرزم شهید طهماسبی خاطراتی را از این شهید بزرگوار بازگو کرد. همچنین افشاری از مرثیهسرایان اهل بیت (ع) نیز اشعاری را در باره شهدا قرائت کرد. در این مراسم که به همت مرکز آموزش پاسداری علویون و اداره اوقاف قم برگزار شد، از خانوادههای معظم شهیدان کیایینژاد و طهماسبی با تقدیم هدایایی قدردانی شد و در پایان، حاضران از نوای ملکوتی جزءخوانی قرآن کریم بهرهمند شدند. بنا بر این گزارش، شهید حسین کیایینژاد روز چهارم خرداد ۶۱ هنگامی که ۱۴ سال سن داشت، در مقابله با تک دشمن در عملیات بیت المقدس- اطراف نهر خین- به شهادت رسید. پاسدار شهید طهماسبی نیز از رزمندگان مدافع حرم حضرت زینب (س) بود که در ۱۶ خرداد سال ۹۵ در حلب سوریه به شهادت رسید. وی یکی از داوران درجه یک فوتبال استان قم بود و سابقه عضویت ۱۰ ساله در کمیته داوران هیات فوتبال استان قم را در کارنامه خود داشت. مزار مطهر هر دو شهید بزرگوار در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم قرار دارد. انتهای پیام/
[ جمعه 4 خرداد 1397 ] [ 4:54 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
غیور مردان همیشه پیروز لرستان از جمله کسانی بودند که برای اولینبار توانستند گلدستههای مسجد جامع خرمشهر را زیارت و نماز را در این مسجد برپا کنند. کد خبر: ۲۹۲۶۸۱ تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۰ - 25May 2018 به گزارش دفاع پرس از خرمآباد، آزادسازی خرمشهر یکی از اتفاقات بسیار بزرگ تاریخ انقلاب اسلامی به شمار میرود؛ «صدام» رئیسجمهور وقت عراق به سرکردگی کشورهای غربی، جنگی تحمیلی را در سال ۵۹ علیه ایران به راه انداخت و در همین سال با تمام تجهیزات و نیروهایی که در اختیار داشت خرمشهر را به تصرف خود درآورد. دشمن بعثی با حمایت استکبار جهانی و کشورهای اروپایی، تجهیزات بسیاری را به کار گرفت تا بتواند خرمشهر را حفظ کند و با توجه به اینکه مدتزمان زیادی از انقلاب ایران نمیگذشت، «صدام» کشور ایران را ضعیف خوانده و به خیال خام خود میتواند به پیشروی خود ادامه دهد و خرمشهر را تثبیت کند و نیز بازپسگیری آن را توسط ایران غیرممکن میدانست. اما دفاع از استقلال، وطن، شرف، اندیشه و باورهای یک ملت است که عزم و اراده استوار مردمش را محکمتر میکند؛ کسانی که آتش خمپاره، میدانهای مین، توپ و تانک را به سخره گرفته و در مصاف با اهریمنان به پیروزی رسیدند. فتح خرمشهر؛ بزرگترین پیروزی در تاریخ ایران رزمندگان، اقتدار اسلام و قدرت معنوی خود را به رخ جهانیان کشیدند و توانستند با دستخالی و کمترین تجهیزات، خونینشهر را از چنگال دشمن درآورده و با سلحشوری خود، یکی از بزرگترین پیروزیها را در تاریخ ایران به ثبت برسانند. روزگاری که طبل نبرد برای بازپسگیری پاره تن ایران نواخته شد، جوانان بسیاری بپا خواستند تا خرمشهر را آزاد کنند؛ بنابراین پس از آمادگی رزمندگان اسلام، عملیات بزرگ «بیتالمقدس» در ۳۰ دقیقه بامداد روز ۱۰ اردیبهشت سال ۶۱ با قرائت رمز عملیات «بسمالله الرحمن الرحیم. بسمالله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابیطالب» از سوی فرماندهی برای آزادسازی منطقه وسیع جنوب غربی اهواز آغاز شد. تقدیم ۱۹۰ شهید لرستانی در عملیات «بیتالمقدس» غیور مردان لرستان در سه مرحله عملیات «بیتالمقدس» نقش بیبدیلی ایفا کردند و با تقدیم ۱۹۰ شهید در این عملیات پرافتخار٬ برگ زرینی را در تاریخ حماسهآفرینی مردم قهرمان لرستان خلق کردند؛ کسانی که در میدان ایثار قد کشیده و نامشان بر تابلوی حماسهسازان حکشده و بر تارک تاریخ ایران اسلامی میدرخشند. سلحشوری رزمندگان «لُر» در عملیات آزادسازی خرمشهر در حالی بود که سپاه پاسداران لرستان تا آن زمان هنوز تشکیلات منسجمی نداشت و پس از عملیات «فتحالمبین» آماده تشکیل تیپی مستقل شده بود که جهت تشکیل این تیپ و شرکت در عملیات بعدی به منطقه عملیاتی دارخوین اعزام شد، ولی به دلیل کمبود امکانات و سریع رخ دادن عملیات «بیتالمقدس» موفق به تشکیل تیپ مستقل نشد. استقرار نیروهای لرستان در ۱۵۰۰ متری خرمشهر گردان حضرت ابوالفضل (ع) تحت پوشش تیپ ۲۲ بدر تشکیل و در روزهای آخر مرحله اول عملیات «بیتالمقدس» وارد عمل شد و در محدوده بخشی از شمال خرمشهر اقدام به تک علیه دشمن کرد؛ بیشتر نیروهای این گردان با مستقر شدن در هزار و ۵۰۰ متری خرمشهر به شهادت رسیدند، ولی با اینکه تعداد کمی از بچههای گردان باقی ماندند، دست از مقابله برنداشتند و هشت روز در این منطقه پدافند کردند. گردانی دیگر از نیروهای لرستان تحت پوشش تیپ «المهدی» در این زمان تشکیل و جهت شرکت در مرحله سوم به منطقه عملیاتی «بیتالمقدس» اعزام شد که توانست با مبارزه پرشور خود، دشمن را تا «پل نو» مجبور به عقبنشینی کند که با رشادت این جوانان دلاور، تنها راه مواصلاتی دشمن به دست رزمندگان اسلام افتاد و توانست تعداد بسیاری از نیروهای بعثی را در محاصره خود درآورد و مهلتی ۴۸ ساعته برای تسلیم شدن به آنها بدهد. خرمشهر آزاد شد با گذشت ۴۸ ساعت، رزمندگان اسلام با تمام توان دشمن را مورد حمله خود قرار دادند و اجازه هیچگونه مقاومتی به نیروهای بعثی داده نشد، بنابراین مرکز فرماندهی آنان که در یکی از بیمارستانهای خرمشهر قرار داشت، توسط رزمندگان اسلام مورد حمله قرار گرفت و خرمشهر پس از ۲ سال اسارت در سوم خردادماه سال ۶۱ طی عملیاتی در سه مرحله به مدت ۲۵ روزبه دست رشید مردان ایران آزاد شد. سپاه پاسداران لرستان با چهار گردان در عملیات «بیتالمقدس» حضور داشت و شهدای بسیاری را تقدیم انقلاب اسلامی کرد؛ غیور مردان همیشه پیروز لرستان از جمله کسانی بودند که برای اولینبار توانستند گلدستههای مسجد جامع خرمشهر را زیارت و نماز را در این مسجد برپا کنند. پادگان امام حسین (ع) میعادگاه شهدای لرستان «حسین موحدی» از رزمندگان دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار دفاع پرس اظهار داشت: برای اعزام به جبهه به پادگان امام حسین (ع) که در حقیقت میعادگاه شهدای استان است رفتیم و پس از اعزام به خوزستان، به پادگان «گلف» رفته و از آنجا به سمت «دارخوین» حرکت کردیم. وی افزود: با توجه به تقارن آغاز عملیات آزادسازی خرمشهر با ۱۳ رجب (میلاد حضرت علی (ع))، عملیات «بیتالمقدس» با رمز یا علی بن ابیطالب (ع) دهم اردیبهشتماه سال ۶۱ شروع شد. نبرد حماسی رزمندگان لرستان این رزمندگان دفاع مقدس عنوان کرد: نیروهای لرستان را در تیپ ۲۲ بدر قرار دادند و این تیپ تحت فرماندهی قرارگاه «نصر» عمل میکرد که در جنوبیترین منطقه خوزستان قرار داشت؛ یک گردان نیز به نام «حضرت سجاد (ع)» به فرماندهی حاج «علیمحمد سوری» تشکیل شد که نیروهای لرستان در این گردان حضور داشتند. وی بیان کرد: نیروهای خودی از سه محور شمال، قسمت میانی و از سمت خرمشهر به نیروهای بعثی عراق حمله کرده و توانستند به عراقیها آسیب بزنند. موحدی تصریح کرد: عراق با داشتن تجهیزات و امکانات جنگی، توانست مقداری از رزمندگان را زمینگیر کند، ولی با هوشیاری نیروها و عزم و اراده مثالزدنیشان، دشمن را شکست داده و خرمشهر را به آغوش وطن بازگردانند. فتح خونین شهر؛ حماسه تاریخی رزمندگان اسلام فتح خرمشهر نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است، روزی که شور و شوق پیروزی تمام کشور را فراگرفت و فتحی عظیم نصیب لشکریان توحید شد، به دنبال این پیروزی عظیم، خاکریزهای دشمن یکی پس از دیگری به تصرف قوای اسلام درآمد و فرماندهان مزدور عراقی در اوج وحشت و هراس پیدرپی فرمان عقبنشینی صادر میکردند. رزمندگان ایران اسلامی بزرگترین سلاحی که در دست داشتند و توانستند بر دشمن غلبه کنند شهادتطلبی، اراده و ایمان راسخشان بود، نامآوران این کشور جانبرکف به مقابله با دشمن بعثی درآمدند و پیروزیهای غرورآفرینی را بر صفحه زرین تاریخ سراسر حماسه انقلاب اسلامی ثبت کردند؛ پرستوهای سبکبالی که زیباترین حدیث بندگی را با بندبند وجودشان و با قطرهقطره خونشان نوشتند تا برای نسلهای امروز و فردا به یادگار بماند. آری، شهدا گواهان صادق و یادگاران عزم و ارادههای استوار و آهنینی هستند که ظلمات دنیا را درهمشکسته و راهی کربلایی شدند که همچو اربابشان حسین (ع) سر دادند، مسافران عاشقی که بندگان مخلص حق بودند و مراتب انقیاد و تعبد خویش را به پیشگاه اقدس حقتعالی، با نثار خون و جان به اثبات رساندند. حال ما که وارثان خون شهدا هستیم، رسالتی سنگین بر دوش داریم و نباید اجازه دهیم تا رشادتهای رزمندگان لرستان در هشت سال دفاع مقدس به فراموشی سپرده شود و باید یاد و نام رزمندگان غیور اسلام را برای همیشه زنده نگهداریم. انتهای پیام/
[ جمعه 4 خرداد 1397 ] [ 4:54 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
شهید «صادق کوچک زاده» در بخشی از وصیتنامه خود نوشته است: ای پدر و مادر باعاطفهام! میدانم برای شما شنیدن خبر شهادتم خیلی سخت است، ولی باید بدانید که اسلام عزیزتر از جان هر فرد مسلمان احتیاج به خون سرخ من و صبر و شکیبایی و استقامت شما دارد. کد خبر: ۲۹۲۷۶۸ تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۲۳ - 25May 2018 به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، سوم خردادماه و آزادسازی خرمشهر، واقعهای تاریخی است که هرگز از ذهنها پاک نمیشود. در عملیات غرورآفرین «بیتالمقدس» که از ۱۰ اردیبهشتماه سال ۶۱ شروع شد و تا سوم خردادماه و آزادسازی خرمشهر ادامه یافت، شهدای بسیاری خون پاک خود را نثار میهن اسلامیمان کردند. رزمندگان استان یزد هم مثل همیشه با حضور مستمر خود، نقشی را در این واقعه مهم ایفا کردند و این دفاع جانانه به مردم ولایی یزد لالههای سرخی را هدیه کرد. در همین راستا به معرفی برخی از این شهدای والامقام میپردازیم. شهید «صادق کوچکزاده» «صادق کوچکزاده» سال ۴۴ در خانوادهای مذهبی و کارگر در یزد متولد شد، از همان ابتدای کودکی همراه پدرش به مسجد و سایر جلسات مذهبی میرفت. قبل از پیروزی انقلاب و در ابتدای اوجگیری تظاهرات به نحو قابل توجهی در جریان انقلاب قرار گرفت و با وجود کمی سن، اعمال انقلابی انجام میداد، به طوری که یکی از مسئولین مدرسه راهنمایی برای خانوادهاش پیغام فرستاد که جلوی پسرتان را بگیرید برایش خطر دارد بچهها را به اعتصاب و شعار وا میدارد. در جریان واقعه دهم فروردین یزد دیر به منزل آمد و در حالی که کفش به پا نداشت اظهار داشت که در جریان تیراندازی امروز اگر زیر ماشین پنهان نشده بود تیر خورد. در سال ۶۰ بعد از دیدن آموزش نظامی ۲ ماه در جبهه جنوب بود و بعد از برگشت از جبهه، لحظهای آرام نگرفت. بسیار منظم و مرتب شده بود هفتهای ۲ بار روزه میگرفت و به بهانه درس خواندن در اتاقش به خواندن دعا و قرآن میپرداخت، علیرغم مخالفت دوباره رفتن او به جبهه، هر روز خود را آمادهتر میکرد و سعی مینمود علاقهها نسبت به او کمتر شود. بالاخره موفق شد مادرش را راضی کند و در هفته اول فروردین ۱۳۶۱ به جبهه برود تا دِینش را به اسلام و انقلاب ادا کند. او که غیر از جان پاکش چیز دیگری نداشت در تاریخ ۶۱/۰۲/۱۸ در عملیات «بیتالمقدس» آن را مخلصانه تقدیم اسلام کرد و جز وصیتنامهای پر محتوی و مسئولیتآور که گویای اوج روح پر عظمتش است، چیز دیگری باقی نگذاشت. وصیتنامه وصیتنامهای به برادران و خواهرانم: باید پیام خون من را به جامعه خود برسانید که همانا پیامم مبارزه با تمام صوتهای شیطان به خصوص نفس خود است. و ای ملت ایران! وصیت من به شما این است [که] همچنان مصمم و با اراده قوی به پیش بروید و خدا را هیچ موقع فراموش نکنید که اگر خدا را فراموش کنید باز به دام آمریکا خواهید افتاد و سفارش من این است که نمازهای خود را به جماعت در مساجد برگزار کنید. ای پدر و مادر باعاطفهام! میدانم برای شما شنیدن خبر شهادتم خیلی سخت است، ولی باید بدانید که اسلام عزیزتر از جان هر فرد مسلمان احتیاج به خون سرخ من و صبر و شکیبایی و استقامت شما دارد. انتهای پیام/
[ جمعه 4 خرداد 1397 ] [ 4:53 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
«خدایا چرا غافل هستم؟ چرا خواب رفتم؟ چرا ظلمات تنم و قلبم را گرفته؟ چرا نور تو، ولایت تو، محبت تو در وجودم کمرنگ شده؟ خدایا نور خودت، ولایت خودت، محبت خودت، خوبیهای خودت، تو را به تمامی خوبان عالم قسم میدهم در وجود من گناهکار در قلب من غافل رسوخ ده.» کد خبر: ۲۹۲۶۸۳ تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۰ - 25May 2018 به گزارش دفاع پرس از شیراز، اول خردادماه سالروز شهادت یکی از شهدای مدافع حرم استان فارس است؛ بزرگمردی که برخیها او را به عنوان «سردار بیسر» و برخی با نام شریفش «سردار شهید حاج عبدالله اسکندری» میشناسند. مدیرکل سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس را میگوییم، کسی که خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران استان هنوز به نیکی از او یاد میکنند و از خاطرات خدمتش در بنیاد شهید و امور ایثارگران میگویند. فرارسیدن سالروز شهادت این شهید بزرگوار، بهانهای شد تا بیشتر با وی آشنا شویم. آن چه میخوانید فرازی از زندگینامه و مناجات این شهید بزرگوار در ایام اعتکاف است. «عبدالله اسکندری» پانزدهم فروردینماه سال ۱۳۳۷ درمحله «قصرالدشت» شیراز به دنیا امد. فرزند دوم خانواده بود. تحصیلاتش را درمدرسه «عبدالرحیم برهان» آغاز کرد و تا ششم ابتدایی درس خواند و سپس به دلیل مشکلات مالی نتوانست ادامه تحصیل بدهد. در سال ۱۳۵۸ پدرش را از دست داد و در سال ۱۳۵۹ با توجه به درگیریهایی که در کردستان رخ داده بود پس از آموزش مختصری داوطلبانه خود را به آنجا رساند. وی که برای کسب علم و دانش اهمیت فراوانی قائل بود، مقطع راهنمایی را به صورت غیرحضوری در اهواز و مقطع دبیرستان را در مدرسه ایثارگران شیراز گذراند و دیپلم گرفت. پس از مدتی نیز در دانشگاه امام حسین (ع) در رشته جغرافیا پذیرفته شد و پس از اخذ مدرک کارشناسی، دوره آموزشی دافوس (معادل کارشناسی ارشد نظامی) را نیز با موفقیت پشت سر گذاشت. عبدالله اسکندری در سالهای ۵۹ و ۶۰ در جبهههای کردستان، مریوان، سوسنگرد و آزادسازی بستان به عنوان تک تیرانداز، تیربارچی، فرماندهی گروه اطلاعات و شناسایی فرماندهی گردان پیاده حضور داشت و به دلیل توانمندی بالایش در امورنظامی و اخلاص در عمل و مسولیتهایش، ارتقا شغلی یافت. وی فرماندهی عملیاتهایی نظیر: عملیات خیبر به عنوان فرماندهی سپاه لار - عملیات بدر به عنوان جانشین فرماندهی گردان - عملیات والفجر ۸ به عنوان جانشین رییس ستادتیپ الهادی - عملیات کربلای ۱، ۳، ۴، ۵، ۸ با سمت رییس ستاد تیپ الهادی - عملیات والفجر ۱۰ به عنوان جانشین فرماندهی تیپ مهندسی و عملیات بیتالمقدس ۴ و ۷ با سمت جانشین فرماندهی تیپ مهندسی حضور داشت. سال ۸۵-۸۶ بود که پیشنهاد ریاست بنیاد شهید را به وی دادند. عبدالله اسکندری این مسئولیت را قبول نمیکرد و میگفت: «میترسم نتوانم درست از عهده این کار بربیایم». اما بنابر اصرار دوستان این مسئولیت را پذیرفت. به راستی میتوان گفت که این شهید بزرگوار، ریاستگریز و مسئولیتپذیر بود. مناجات شهید «عبدالله اسکندری» در اعتکاف این سه روز میشود انسان خود را محاسبه اعمال نماید قبل اینکه محاسبه اعمالمان بکنند. بعد از این سه روز باید تحول درون انسان ایجاد شود [که] اگر نشود مثل بنده گناهکار باید امید به خدا داشت، نباید نا امید شد. ایامالبیض یعنی سفیدی خورشیدی – نور رجب یعنی ریزش گناهان. خدایا! یک تحولی در ما ایجاد کن و نامه اعمال ما را سفید کن، خدایا گناهان را نزد ما زشت و اعمال نیک را نزد ما شیرین قرار بده، خدایا گناهان را نزد ما دور کن و عبادت را نزد ما نزدیک کن، خدایا پدران ما همسایگان، دوستان و نزدیکان ما رفتند، ولی بیدار نشدیم. خدایا ما را از خواب غفلت، هوشیار و بیدار کن. هنوز غافل هستیم، هنوز قلب ما پاک نشده است، هنوز غفلت وجودم را فرا گرفته و هنوز ارتباط وصل نشده. خدایا گناهان برتنم سنگینی میکند و تنم سنگین شده، خدایا قلبم کدر شده پس قلبم را صیقل کن، خدایا قلبم را از سیاهی پاک کن. خدایا چرا غافل هستم؟ چرا خواب رفتم؟ چرا ظلمات تنم و قلبم را گرفته؟ چرا نور تو، ولایت تو، محبت تو در وجودم کمرنگ شده؟ خدایا نور خودت، ولایت خودت، محبت خودت، خوبیهای خودت، تو را به تمامی خوبان عالم قسم میدهم در وجود من گناهکار در قلب من غافل رسوخ ده. خدایا مگر خود نگفتی ناامید مباش، مگر خود نگفتی امیدوار باش، مگر خود نگفتی اگر توبه شکستی باز هم بیا، مگر خود نگفتی مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، ما آمدیم، اما چگونه آمدیم با کولهبار گناه، با کولهبار کبر، با کولهبار تکبر، با کولهبار مستی دنیا، با کولهبار نفس سرکش، نفسی که از دست خودم در رفته و دیگر نمیتوانم آن را هدایت و کنترل کنم. خدایا کمکم کن و دستم را بگیر. خدایا هدایتم کن و به راه راست و صراط مستقیم خود ما را راهنمایی کن، خدایا پشیمانم. خدایا دستم از همه جا قطع شده و فقط فقط تو را دارم، خدایا فقط فقط امیدم به توست و اگر امیدم به تو نباشد پس به چه کسی امید ببندم. خدایا این امید به تو است که زنده هستم و گرنه باید از روی فکر دق میکردم و دیگر زنده نبودم، ولی همه به همه به امید تو میآیم و به امید بخشش تو زنده میمانم و به امید تو روز را شب و شب را روز میگذرانم، خدایا قلوب مرا پاک کن، خدایا قلوب ما را روف و مهربان کن، خدایا تمامی زشتیها را در وجود من دفن کن، خدایا تمامی خوبیها را در وجودم زیاد کن. الهی و ربی من لی غیرک خدایا زمانی که مرا در قبر میگذارند چه کسی به فریادم میرسد؛ همه میروند، همه اقوام، دوستان، همسایگان تلاش میکنند بلکه زودتر روی قبر من خاک بریزند و بروند عجله میکند برای رفتن و من را تنها میگذارند، من هستم با اعمال زشت خودم، من هستم با آن قبر تاریک و تنگ و نمسار. من هستم با بدیهایی که در این دنیا انجام دادم، من هستم با اعمال بدم، من هستم با آن همه گرفتاری، من هستم با آن همه دوست داشتنی دنیا، خدایا تنم در عالم خاکی میرود و روحم را در عالم برزخی میرود. خدایا این دنیا مانند آن خوابی بود که بیدار نشدم. من غافل بودم من به رفقا به دوستان به آشنایان به خانواده به اقوام دل خوش کرده بودم واز عشق تو بی خبر بودم و از بزرگی تو بی خبر بودم من غافل بودم، چرا؟ خدایا من به وحدانیتت، به بزرگی به رئوفتت و به وعدههای تو ایمان داشتم، ولی چه کنم که شیطان در وجودم رخنه کرده بود و من را از یاد تو غافل میکرد. خدایا شیطان را از ما دور کن، خدایا غفلت را از ما دور کن، خدایا ما به قیامت تو و روز معاد تو و به پیامبر تو، نبوت و به امامات امامان تو ایمان داریم. خدایا به توحید تو، به واحد بودن تو، به قدرت تو، به مهربانیت به بزرگی و تواناییت و به تمام خوبیهای تو ایمان و اعتقاد داریم. شما هم دست ما را بگیر، شما هم ما را هدایت کن، شما هم به ما اراده بده که گناه نکنیم، خدایا متوسل میشوم به زیارت عاشورا، خدایا متوسل میشوم به حضرت زهرا (س). خدایا از من آهی از تو نگاهی خدایا ماه رجب بگذشت و من از خود نگذشتم، پس تو از ما بگذر، خدایا موها و محاسنم سفید شد، عمری را پشت سرگذاشتم، بدنم ضعیف شد، چشمانم ضعیف شد، توان جسمانیم کم شد، ولی بیدار نشدم. غافل بودم غفلت سرپایم را فرا گرفته بود، چه کنم امیدم به مولایم است تنها و تنها امید به تو دارم. ای پروردگار جهانیان! فقط به بخشندگی به مهربانی تو، به بزرگی تو فکر میکنم و امیدوار میشوم. ای خدای بزرگ! دستم را بگیر، رسوایم مکن، آبرویم را مریز. تو ستارالعیوب هستی، تو پوشاننده عیبها هستی، پس روز محشر هم ستارالعیوب باش انتهای پیام/
[ جمعه 4 خرداد 1397 ] [ 4:53 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
«مصطفی آشنا» با بیان اینکه امروز دشمن حتی در مدارس هم نفوذ کرده است، گفت: دشمن ساکت نمینشیند و از راههای مختلف مخصوصا فضای مجازی سعی در به انحراف کشاندن مردم و مخصوصا جوانان دارد. کد خبر: ۲۹۲۶۸۶ تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۱۶ - 25May 2018 «مصطفی آشنا» نیروی اطلاعات عملیات حاضر در عملیات «بیتالمقدس» در گفتوگو با خبرنگار دفاع پرس، به نقش اساسی و مهم رزمندگان لرستان خصوصاً شهید «انوشیروان رضایی» در آزادسازی خرمشهر اشاره کرد و اظهار داشت: خرمشهر با خون رزمندگان لرستانی آغشته بود، به طوری که از سال ۵۸ در خرمشهر حضور داشتند و در طول ۴۵ روز مقاومت که خودم هم آنجا بودم، ۷۲ نفر از لرستان به شهادت رسیدند. وی افزود: لرستان با ۴ گردان شامل ۳ گردان مستقر و یک گردان هم از برادران ارتشی در عملیات «بیتالمقدس» حضور داشتند که در چهار محور تقسیم شدند. آشنا گفت: عملیات «بیتالمقدس» در چهار مرحله انجام شد که اولین مرحله آن در دهم اردیبهشتماه سال ۶۱ صورت گرفت. این رزمنده حاضر در عملیات «بیتالمقدس» به نقش اساسی جاده اهواز - خرمشهر در شکستن مقاومت عراق اشاره کرد و افزود: این جاده دژ محکمی بود که عراقیها در هر چند کیلومتر از آن تانک و تیربار مستقر کرده بودند. وی با تاکید بر نقش اساسی فرزندان لرستان در این عملیات، عنوان کرد: در شب عملیات، نیروهای مهندسی «بروجرد»، پلی را ساختند و در حالی که آب هم خیلی ناآرام بود، ولی فرزندان لرستان از آن عبور کردند و به جاده آسفالته رسیدند. آشنا اضافه کرد: در مرحله نهایی عملیات که یکم خردادماه سال ۶۱ انجام شد، عملیات حرکت بیشتری به خود گرفت و نیروها آنقدر سریع عمل کردند که قبل از اینکه رمز عملیات (یا علی بن ابی طالب) را بگویند از خاکریز دشمن عبور کرده بودند و در همین عملیات بود که بنیان تیپ ۵۷ نهاده شد و ۱۵ تن از عراقیها را در اوج ناباوری بچهها، به اسارت درآوردیم. این یادگار دوران دفاع مقدس، با اشاره به حضور خود در عملیاتهای متعدد از جمله آزادسازی سوسنگرد، «فتحالمبین»، «حاج عمران»، «مرصاد»، «بیتالمقدس» و چندین عملیات ایذایی دیگر، از همرزمان شهید خود از جمله شهیدان «پیرحیاتی»، «سوزنی»، «سپهوند»، «علیاکبر مدهنی»، «صادق مدهنی» و «توکل مصطفیزاده» نام برد و افزود: در این عملیات ۱۸۰ نفر از لرستان به شهادت رسیدند و ۷۲ نفر در ۴۵ روز مقاومت شهید شدند. وی همچنین با اشاره به تلفات دشمن در این عملیات نیز گفت: در این عملیات دشمن ۱۶ هزار کشته داد و ۱۷ هزار و ۴۹۹ نفر را نیز به اسارت در آورده شدند و ۲۹ فروند هواپیما و ۴۹۸ تانک منهدم شدند، در حالی که با ۹ لشکر مکانیزه زرهی و ۱۸ تیپ مکانیزه به همراه گارد ریاست جمهوری و اجاره چندین هواپیما وارد عمل شده بودند و خبرنگاران در سراسر دنیا به فکر فرو رفته بودند که ایران چه کاری برای آزادسازی خرمشهر انجام داد و بیدلیل نبود که حضرت امام (ره) فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» این رزمنده دوران دفاع مقدس به نحوه مجروحیت خود اشاره کرد و گفت: در اطراف انبارهای عمومی، جنگ تن به تن بود و در حالی که (شهید) «مرادجان مدهنی» مجروح شده بود و مرا صدا میزد، به کمک او رفتم که به پشت خاکریز انتقالش دهم تا کمتر آسیب ببیند، در این موقع هواپیما هم منور زیادی ریخته بود، در حالی که شهید مدهنی را بلند میکردم، دستم رفت و مجروح شدم. آشنا افزود: وقتی که مجروح شدم به بچهها گفتم که با چفیه دستم را ببندند تا خونریزیاش بند بیاید و تا بیمارستان صحرایی به هوش بودم و دیگر متوجه نشدم تا زمانی که در اهواز در حال اعزام به تهران بودم. خیلی احساس تشنگی میکردم و با التماس از خانم پرستار طلب آب میکردم، ولی او با گریه گفت: «آب در این وضعیت برای تو ضرر دارد». وی ادامه داد: فردای آن روز یعنی سوم خردادماه سال ۶۱ مرا به اتاق عمل بردند و در حالی که در تلویزیون از فتح خرمشهر صحبت میکردند من با شنیدن و دیدن این اخبار، آنچنان خوشحال بودم که دردهایم را فراموش کردم و ذرهای احساس درد نمیکردم، در حالی که بیشتر نقاط بدنم ترکش بود. این رزمنده حاضر در عملیات «بیتالمقدس» به ایثار و از خودگذشتگی و اخلاص رزمندگان در این عملیات اشاره کرد و گفت: به بسیجیان چیزی جز چفیه و پلاک نمیدادند و حقوقی هم نمیگرفتند، ولی در حالی که سن زیادی هم نداشتند در عملیات شرکت میکردند. آشنا در پایان به جنگ تبلیغاتی و نرم دشمنان اشاره کرد و افزود: مساجد و پایگاهها باید بیشتر فعال باشند؛ چرا که امروز دشمن یک نوع رقابت را با ما آغاز کرده است و باید بیشتر از پیش هوشیار باشیم. این یادگار هشت سال دفاع مقدس با بیان اینکه امروز دشمن حتی در مدارس هم نفوذ کرده است، عنوان کرد: دشمن ساکت نمینشیند و از راههای مختلف مخصوصا فضای مجازی سعی در به انحراف کشاندن مردم و مخصوصا جوانان دارد؛ بنابراین دانشگاهها و مدارس هم باید بیشتر از گذشته هوشیار باشند و با تدارک برنامههای مختلف، جوانان را از نقشههای دشمنان آگاه کنند. انتهای پیام/
[ جمعه 4 خرداد 1397 ] [ 4:53 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ خورشیدی برابر با ۲ رمضان ۱۴۳۹ هجری قمری و ۱۸ می ۲۰۱۸ میلادی کد خبر: ۲۹۱۱۹۴ تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۳ - 18May 2018 رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی (۲۸ اردیبهشت) • ولادت شهید محمدرضا نوربهشت (استان مرکزی، شهرستان اراک) (۱۳۳۸ ه.ش) • ولادت شهید تفحص حسین صابری میرآبادی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۷ ه.ش) • شهادت شهید مصطفی شهیدزاده (استان خوزستان، شهرستان بهبهان) (۱۳۶۰ ه.ش) • شهادت شهید علی حجازی شاد (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۳ ه.ش) • شهادت شهید سید مجتبی هاشمی فرمانده جنگهای نامنظم (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۴ ه.ش) • شهادت شهید غلامحسین محمدی (استان بوشهر، شهرستان تنگستان) (۱۳۶۴ ه.ش) • شهادت شهید حسین ابراهیمنژاد (استان مازندران، شهرستان بابلسر، روستای سعید کلا) (۱۳۶۴ ه.ش) • شهادت شهید محمد محمودی (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند، روستای آخوندان) (۱۳۶۵ ه.ش) • شهادت شهید درویشعلی شکارچی (استان لرستان، شهرستان پلدختر، روستای سراب حمام) (۱۳۶۵ ه.ش) • شهادت شهید طهماسب مظفری (استان اردبیل، شهرستان خلخال، شهر هشجین) (۱۳۶۵ ه.ش) • شهادت شهید محمدابراهیم یزدانفر (استان کرمانشاه، شهرستان کرمانشاه) (۱۳۶۵ ه.ش) • شهادت شهید عبدالله ذوالقدر (استان قزوین، شهرستان تاکستان، روستای اقبلاغ) (۱۳۶۵ ه.ش) • شهادت شهید ابراهیم امیدی (استان لرستان، شهرستان ازنا، روستای آشورآباد) (۱۳۶۵ ه.ش) • اشغال مهران توسط رژیم بعث عراق در جریان جنگ تحمیلی (۱۳۶۵ ه.ش) • یک فروند هواپیمای عراقی که میبایست با هدایت ناو آمریکایی یک فروند نفتکش حامل نفت ایران را مورد حمله قرار میداد به اشتباه، همان ناو آمریکایی را مورد اصابت قرار داد و منهدم کرد (۱۳۶۶ ه.ش) • روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری • حکیم عمر خیام نیشابوری و میراث فرهنگی
[ جمعه 28 اردیبهشت 1397 ] [ 6:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
شهید اثباتی در توصیف شهید احمد امینی دوست و همرزم شهیدش نوشت: روح بزرگ احمد در این دنیای خاکی زندانی بود. او قبل از شهادتش شهید شده بود. کد خبر: ۲۹۱۶۱۳ تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۵ - 18May 2018 به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید عبدالرضا اثباتی دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف، دوست و همرزم شهید احمد امینی بود که اسفندماه سال 1366 در عملیات «بیت المقدس 2» به شهادت رسید. شهید اثباتی پس از مفقودی پیکر احمد، دست نوشتهای را به یاد وی نوشت که در ادامه میخوانید: احمد بیش از همه چیز قرآن را دوست داشت و به زیبایی قرآن تلاوت میکرد. صدای قرائت قرآنش بر دل مینشست. وقتی معنی آیات را میگفت و اظهار شگفتی میکرد. نشان میداد که چقدر مفاهیم قرآن برایش روشن و آشکار است؛ اما با این حال میگفت ما چیزی از این کلمات سر در نمیآوریم. اینها را باید امام تفسیر کند. بیرون آسایشگاه، با صدای بلند در چمنها قرآن میخواندیم. احمد خیلی وقتها قرآن شروع کلاسها را میخواند. من خیلی خوشحال بودم که با یکی از دوستان خدا همنشین شدهام و این چیزی بود که از خدا خواسته بودم. به واقع عشق به خدا را در وجودش حس میکردم و دوست داشتم همیشه به صورتش نگاه کنم. از خصوصیاتش این بود که با هر کس گرم و عمیق سلام و احوال پرسی میکرد. چهرهاش همیشه خندان بود. انشالله بهشت بروی از جمله کلماتی بود که احمد به کرار بیان میکرد. تقوی و خلوص نیت از صفات اخلاقی احمد بود که دلها را متوجه خود میکرد. او عاشق امام بود. خیلی وقتها از خصوصیات امام میگفت. روز قبل از شهادت احمد، یکی از همرزمان که سن و سال کمی هم داشت خطاب به احمد گفت: «برادر امینی انگشترت را به من میدهی؟» احمد قدری تامل کرد و گفت: «این انگشتر را یک نفر به من هدیه داده است؛ اما من این انگشتر را به تو میدهم. مراقبش باش». آن یادگاری تنها چیزی بود که احمد از مال دنیا به همراه داشت. روز بعد که از عملیات برمیگشتیم احمد دیگر همراهمان نبود. دیگر چهره خندان او را ندیدیم و دیگر قرآن نمیخواندیم. او و خیلی از دوستانش در آن عملیات به سوی معشوق پرواز کرده بودند. روح بزرگ احمد در این دنیای خاکی زندانی بود. او پرستوی عاشقی بود که عزم دیار معشوق کرده بود. وی قبل از شهادتش شهید شده بود. احمد امینی همزمان با پیروزی انقلاب دانش آموز سال سوم متوسطه بود و در سال 1361 در رشته ریاضی در دبیرستان نصیری دیپلم گرفت. با شروع جنگ تحمیلی چندین بار به صورت داوطلبانه با دوستان مسجد جوادالائمه (ع) به جبهه رفت و در عملیات مسلم بن عقیل در سال 1360 حضور یافت. احمد امدادگر بود و سرانجام در 28 آبان سال 1362 بر اثر اصابت گلوله مستقیم دشمن در مرحله دوم عملیات والفجر 4 در بلندی های پنجوین به فیض شهادت رسید. پیكرش تا 12 سال مفقود بود تا سرانجام در سال 1374 تفحص و به آغوش میهن اسلامی بازگشت. انتهای پیام/ 131
دستنوشته شهید احمد اسماعیلی/ حال و هوای آخرین ساعات اعزام به خط مقدم
ادامه مطلب
اوصاف مهاجر الی الله از کودکی تا شهادت
ادامه مطلب
مراسم دومین سالگرد شهادت شهید «مهدی طهماسبی» در قم برگزار شد+ تصاویر
ادامه مطلب
اولین فاتحان خرمشهر رزمندگان لرستانی بودند
ادامه مطلب
شهید صادقزاده: اسلام به خون سرخ من احتیاج دارد
ادامه مطلب
سردار شهید عبدالله اسکندری: خدایا نور خود را در قلب من رسوخ ده
ادامه مطلب
بسیجیان چیزی جز چفیه و پلاک نمیگرفتند/ امروز دشمن حتی در مدارس هم نفوذ کرده است
ادامه مطلب
روزشمار دفاع مقدس (۲۸ اردیبهشت)
ادامه مطلب
قبل از شهادتش شهید شده بود
ادامه مطلب