دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

آزادی در کلام شهدای لرستان
امیدوارم که تمام ملت قهرمان ایران در پیروی از رهبر کبیر انقلاب اسلامی این فرزند اسلام، نور هدایت آیت حق و در صدور انقلاب اسلامی که می‌رود تا تمامی رزمندگان راه الله را به سعادت و تمامی مستضعفان جهان را نجات بدهد و آزادی در چارچوپ اسلام را در کالبد بشر مستقر سازد، کوتاهی نکنند.

 آزادی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری: آزادی را یک امر ضروری و در شمار حقوق طبیعی و اولیه بشری می‌دانند که ازسوی دولت‌ها به شهروندان اعطا نشده است؛ بلکه نعمتی از طرف خداوند است.

شهید رحیم عباسی 1:

«برای آزادی و استقلال ملت مسلمان ایران در مقابل مزدوران شرق و غرب به گفته امام امت ایستادگی خواهم کرد». 

علی‌حسین جهانگیری2:

«هزاران هزار زن و مرد مسلمان که علیه ظلم و استبداد ظلم‌پیشگان و بر شب ظلمانی که امپریالیست‌ها برای چپاول مردم مستضعف به‌وجود آورده‌اند همچو نور می‌تازند، اندیشه آزاد را در ذهن من و تمام افرادی که شیرازه های آزادی در ذهن آن‌ها و در متن وجودشان زنده است به‌وجود می‌آورد که آن‌ها نیز راه آزادگان را بپیمایند و دلیرانه بر تاریکی شب بتازند». 

 شهید سیدکاظم موسوی 3:

«امیدوارم که تمام ملت قهرمان ایران در پیروی از رهبر کبیر انقلاب اسلامی این فرزند اسلام، نور هدایت آیت حق و در صدور انقلاب اسلامی که می‌رود تا تمامی رزمندگان راه الله را به سعادت و تمامی مستضعفان جهان را نجات بدهد و آزادی در چارچوپ اسلام را در کالبد بشر مستقر سازد، کوتاهی نکنند». 

شهید حسن فاضلی4:

«انسان آزاد است ولی آزادی معنی دارد، انسان آزاد است در راه سعادت و در راه گناه در فسق و فجور و در این‌که هر سمی را بخورد اما آزادی که با ایمان تؤام باشد چیزی که منتخب ایمان انسان باشد. انسان در جایی آزاد است که ایمانش در آن‌جا آزاد باشد». 

شهید محمدحسین گودرزی 5:

«به‌خاطر آزادی، همه مردم با شاه جنگیدند. پس من کوچک‌ترین کاری است که می‌توانم با رفتن به جبهه انجام دهم و امیدوارم که کشورم همیشه پیروز و سربلند باقی بماند». 

شهید عبدالله خاکی6 :

«خداوند انسان را مختار و آزاده  آفریده و او در ضمن این کار، دو راه جلوی او نهاده که انسان خودش باید راه درست را تشخیص دهد:

الف-راه راست

ب-راه کج یا انحراف

و بعد برای این‌که این آدم خاکی به اشتباه مطلق نیفتد پیامبرانی را مبعوث کرده تا بهترین راه را به انسان معرفی نمایند.

شهید احمد قاسم‌زاده7 :

«انسان وقتی‌که به حد کمال می‌رسد، این دنیا برای او تنگ می‌شود. به مانند قفس که برای یک پرنده است. آنجاست که تمام کوشش‌ها جز برای آزادی نیست». 

 پی نوشت ها:

1.  شهید رحیم عباسی | نام پدر: ناظر|تاریخ ومحل تولد: 1337/3/10 خرم آباد|تاریخ و محل شهادت: 1362/1/23 فکه

2. شهیدعلی‌حسین جهانگیری | نام پدر:سوخته زار |تاریخ ومحل تولد: 1344/12/1روستای چکان الیگودرز|تاریخ و محل شهادت: 1361/4/28شلمچه

3.  شهید سیدکاظم موسوی| نام پدر: سیدحبیب الله|تاریخ ومحل تولد:1342/1/3روستای سنج الیگودرز |تاریخ و محل شهادت: 1361/4/23کوشک

4. شهید حسن فاضلی| نام پدر: علی محمد|تاریخ ومحل تولد: 1347/6/1روستای زلیوا دلفان|تاریخ و محل شهادت: 1362/12/5جزیره مجنون

5. شهید محمدحسین گودرزی| نام پدر:اسماعیل |تاریخ ومحل تولد: 1336/8/28 الیگودرز|تاریخ و محل شهادت: 1365/2/30حاج عمران

6. شهید عبدالله خاکی | نام پدر: ابوالقاسم|تاریخ ومحل تولد: 1347/12/1بروجرد|تاریخ و محل شهادت: 1367/4/31مهران

7. شهید احمد قاسم‌زاده| نام پدر: نورمراد|تاریخ ومحل تولد:1342/8/2خرم آباد |تاریخ و محل شهادت: 1367/5/11اسلام آباد غرب

برگرفته از اسنادماندگار1/بنیاد شهید استان لرستان

انتهای پیام/


نگارنده : lorestan93 در 1393/11/13 9:9:42

ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 خرداد 1394  ] [ 3:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

از حضور پرشور در راهپیمایی ها تا شهادت در آوزین

 

سردار شهید علی بیگی از مبارزات و راهپیمایی های قبل از انقلاب تا زمان جنگ و شرکت در جبهه های حق علیه باطل حضوری چشمگیر و اثر گزار داشت.

به نقل از  مطلع الفجر ،سردار شهید حشمت اله علی بیگی از جمله رزمندگان جسور و بی ادعایی بود  که در اول شهریور ۱۳۳۷ در شهرستان گیلانغرب در یک خانواده مستضعف، متدین و معتقد به اسلام متولد شد و از همان اوان کودکی از هوش و ذکاوتی خاص برخوردار بود که تعجب و تحسین اعضای خانواده را برانگیخت.


ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 خرداد 1394  ] [ 3:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید عبدالعلی پارسا
از کلیه مسلمانان آزاده جهان بویژه امت شهید پرور ایران تقاضا دارم که در هر لباس و مکان و موقعیت هستند نسبت به شناختن و شناساندن حقایق قرآنی و روائی و مسئله ولایت بخصوص ولایت فقیه که استوانه پایدار اسلام می باشد از هیچ کوششی دریغ ننمایند.



بسم الله الرحمن الرحیم 

“ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیل الله صفا کانهم بنیان مرصوص”

قال الحسین علیه السلام: ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی
اگر جز به کشتنم نشود دین حق بلند پس ای شمشیر ها بیایید در پیکرم فرود

در این لحظات پر شکوه و با عظمت که آماده حرکت برای ستیز و نبرد بی امان و تعیین کننده با سرمداران کفر جهانی و عوامل دست دوم آنها یعنی رژیم بعثی صهیونیستی عراق شده ام در کمال سلامت عقل و تن و روان چند جمله ای به عنوان وصیتنامه به پیشگاه با عظمت امت شهید پرور و آزاده ایران و کلیه مسلمانان جهان و اقوام و خویشان و خانواده ام عرض می کنم:
۱- از کلیه مسلمانان آزاده جهان بویژه امت شهید پرور ایران تقاضا دارم که در هر لباس و مکان و موقعیت هستند نسبت به شناختن و شناساندن حقایق قرآنی و روائی و مسئله ولایت بخصوص ولایت فقیه که استوانه پایدار اسلام می باشد از هیچ کوششی دریغ ننمایند.
۲- رهبری بلامنازع و جوشیده از بطن قرآن و حدیث رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران بر احدی پوشیده نیست از امت بیدار و همیشه در صحنه ایران استدعا دارم تا هر چه بیشتر در گسترش این رهبری در سطح جهان و بویژه ممالک اسلامی تلاش کنند.
۳- به برادران متعهد و همکار مسلمان بخصوص برادران انجمن اسلامی توصیه می کنم که این فرمایش امام صادق (ع) را سرلوحه کار خویش قرار دهند: کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم. مردم ناباغیر از زبانهایتان به اسلام در راه درست دعوت کنید.
از برادران مسلمان و متعهدی که عضو انجمن اسلامی نیستید می خواهم که بنا به فرمایش امام امت و رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی همگام با پشیتبانی و حمایت بر افکار و عملکرد و خصوصیات اعضاء انجمن اسلامی نظارت دقیق داشته باشند تا خدا نکرده عناصر غیر شایسته وی مسئولیت در انجمن اسلامی نفوذ ننمایند و در صورت مشاهده بر هر مسلمان فرض و واجب است که از راههای اسلامی و شرعی در صورت امکان و در غیر آن به مقامات صالحه مراجعه کنند. برادران انجمن اسلامی به این فرمایش امام صادق (ع) توجه داشته باشند که: من عمل بغیر علم کان یفسد فیها اکثر من نفعها: هر که در راه اسلام کار کند ولی آگاهی و علم نداشته باشد همانا فسادی که از کار او بر می خیزد بیش از منفعت آن است.
بنابراین سعی کنید حداقل روزی یک الی دو ساعت چه در قالب کلاس و یا بهره گیری از امکانات دیگر به فراگیری علوم اسلامی اختصاص دهید.
۴- همان گونه که امید امام امت، فقیه مجاهد و خستگی ناپذیر، حضرت آیت الله منتظری توصیه فرمودند: که جوانان همگام با سایر فعالیت های خود از فراگیری علوم اسلامی غافل نگردند و یکی از آرزویهای پدرمان این بود که یکی از فرزندانش درس علوم اسلامی بخواند به برادرم مهدی توصیه می کنم که فراگیری علوم اسلامی را ادامه دهد.
۵- همسرم بدان و آگاه باش زمانیکه تو مشغول خواندن این سطور هستی شوهرت انشاءالله به لقای محبوب شتافته و گریه و شیون تو هیچ تاثیری در سرنوشت او و تو ندارد بنابر این می خواهم زینب گونه صبر را پیشه کنی همانگونه که نیز صحبت کردیم یکی از وارد شوندگان به بهشت از درب مخصوص صابران باشی. کسانیکه در مراسم ختم من شرکت می کنند با روی گشاده و اراده شکست ناپذیر برخورد نمایند و به خداوند توکل کنند و تا می توانند قرآن بخوانند.
۶- خدمت مادر عزیزم که رنجها کشیده و سختی ها بر خود هموار نمود و مرا تربیت اسلامی کرد تا سعادت شهادت نصیبم شد سلام عرض می کنم و عاجزانه می خواهم از گناهانم در گذرد و مرا ببخشد من نیز همان قولی را که به برادر شهیدم عبدلرزاق به مادرم داده بود می دهم.
ای مادر و ای همسرم عزیز بدانید که هر جا که باشم با شما خواهم بود.
۷- از پسرم روح الله می خواهم که در حد توان خویش در یادگیری علوم اسلامی بکوشد و از دخترانم شبنم و مریم می خواهم که در کمال خضوع و مهربانی با مادرشان رفتار نمایند و بدون چون و چرا از مادرشان اطاعت کنند.
والسلام علیکم و علی عباد اله صالحین
عبدالعلی پارسا ۲۹/۵/۱۳۶۱





منبع:کنگره شهدای شهرستان فردوس 

 


نگارنده : fatehan1 در 1393/11/15 9:7:36

ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 خرداد 1394  ] [ 3:11 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

هدفم از آمدن به جبهه ؛اولاً؛ احساس وظيفه ی مذهبي، در شرايطي كه جامعه ی اسلامي ايران مورد تهاجم كفار جهاني قرار گرفته و امام عزيز نيز فرمان دفاع از اسلام را داده‌اند.ثانياً؛ اگر لطف الهي بيشتر شامل شود و لياقت حاصل شود، در راه حسين اش حركتي داشته باشيم و اگر توفيق حاصل شود از شهادت اين نعمت عُظمي بي‌بهره نباشم؛ مخصوصاً كه شهيد بخشوده از كل غفلت ها و گناهان است.

 

ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 خرداد 1394  ] [ 3:11 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید احمد علی نیری
خوشا به حال کسانی که شناختند وجود خویشتن را در این دنیا و عمل می‌کنند به وظایف خود به امید تزکیه نفس و ترفیع درجه و لذت عبادت و خشوع قلب.

 

پس از عرض سلام و تحیت به پیشگاه ارواح مقدس انبیا وائمه معصومین(ع) بالاخص حضرت بقیة الله (ارواحنا له الفدا).

شکر پروردگار عالمیان که ما را برانگیخت و ما را لایق دانست و هدایت کرد.

و رسولان متعددی بلاخص رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) را بر ما ارزانی داشت تا بتوانیم ره گشای خوبی در این جهان باشیم در مقابل شیاطین.

خوشا به حال کسانی که شناختند وجود خویشتن را در این دنیا و عمل می‌کنند به وظایف خود به امید تزکیه نفس و ترفیع درجه و لذت عبادت و خشوع قلب.

قرآن قرآن را فراموش نکنید. بدانید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمالتان قرآن است.

اسلام را در تمام شئوناتش حفظ کنید.

رهبری و ولایت فقیهی که در این زمان از اهم واجبات است یاری کند.

انشاءالله خداوند عزوجل جزای خیر به شما عنایت فرماید!

والسلام علیکم و علی عباد الله الصالحین



درباره شهید

«شهید احمد علی نیری» در تابستان 1345 در روستای آینه ورزان دماوند چشم به جهان گشود. از همان زمان کودکی به حق الناس و نماز اول وقت بسیار حساس بود. در مقابل معصیت و گناه واکنش نشان می‌داد. همه می‌دانستند که اگر در مقابل او غیبت کسی را بکنند با آن‌ها برخورد سختی خواهد کرد. او در تاریخ 27 بهمن ماه سال 64 و در سن 19 سالگی طی عملیات والفجر8 به آرزوی دیرینه‌اش یعنی شهادت رسید. احمدعلی یکی از شاگردان خاص آیت الله حق شناس بود. امروز 27 بهمن ماه سال 93 بیست و نهمین سالگرد شهادت شهید نیری است.

یکی از دوستان شهید از تقوا و سیر و سلوک شهید خاطره‌ای نقل می کند. این خاطره در کتاب «عارفانه» کاری از «گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی» نقل شده است که در ادامه می‌آید:

زندگی او مانند یک انسان عادی ادامه داشت، اما اگر مدتی با او رفاقت داشتی، متوجه می‌شدی که او یکی از بندگان خالص درگاه خداست. یک بار برنامه بسیج تا ساعت سه بامداد ادامه داشت. بعد احمد آهسته به شبستان مسجد رفت و مشغول نماز شب شد. من از دور او را نگاه می‌کردم. حالت او تغییر کرده بود.گویی خداوند در مقابلش ایستاده و او مانند یک بنده ضعیف مشغول تکلم با پروردگار است. عبادت عاشقانه او بسیار عجیب بود. آنچه که ما از نماز بزرگان شنیده بودیم در وجود احمد آقا می‌دیدیم. قنوت نماز او طولانی شد آن قدر که برای من سوال ایجاد کرد. یعنی چه شده؟! بعد از نماز به سراغش رفتم و از او پرسیدم: احمد آقا تو قنوت نماز چیزی شده بود؟ احمد همیشه در جواب‌هایش فکر می‌کرد. برای همین کمی مکث کرد و گفت: نه چیز خاصی نبود. آنقدر اصرار کردم که مجبور شد حرف بزند: «در قنوت نماز بودم که گویی از فضای مسجد خارج شدم. نمی‌دانی چه خبر بود! آنچه که از زیبایی‌های بهشت وعذاب‌های جهنم گفته شده همه را دیدم! انبیا را دیدم که در کنار هم بودند و...»

یکی از دوستانش که شاهد لحظات  قبل از شهادت ایشان در عملیات والفجر8 بود چنین نقل می‌کند:

در لحظه شهادت ترکشی به پهلوش اصابت کرد. وقتی به زمین افتاد از ما خواست که او را بلند کنیم وقتی روی پاهایش ایستاد رو به سمت کربلا دستش را به سینه نهاد و آخرین کلام را بر زبان جاری کرد«السلام علیک یا ابا عبدالله». احمد علی موقع خاکسپاری با اینکه 6 روز از شهادتش می‌گذشت ولی دستش هنوز به نشانه ادب بر سینه اش قرار داشت.


نگارنده : fatehan1 در 1393/11/27 8:13:36

ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 خرداد 1394  ] [ 3:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

معراج سرخ
شقایق دشت سرخ عشق، دانش آموز بسیجی، شهید والامقام حسن حسنوند در خانواده ای مومن و معتقد به احکام والای اسلام در شهرستان خرم آباد پا به عرصه گیتی نهاد.

شقایق دشت سرخ عشق، دانش آموز بسیجی، شهید والامقام حسن حسنوند در خانواده ای مومن و معتقد به احکام والای اسلام در شهرستان خرم آباد پا به عرصه گیتی نهاد. در دامن پاک مادری مهربان و فداکار پرورش یافت و تحت توجهات پدری بزرگوار و با تقوی تربیت صحیح اسلامی و انسانی را به نیکی فراگرفت.

تحصیلات خود را تا سطح سوم دبیرستان با تلاش و کوشش به عنوان دانش آموزی با خلق و خوی حسنه طی کرد. وی در بین خانه و اطرافیان به داشتن ایمان راسخ، تقوی الهی، پرهیزگاری و پاک دامنی شهرت داشت و دوستانی را برای خویش برگزیده بود که، دارای خصوصیات والای اخلاقی و رفتاری بودند.

دل و جانش آکنده از عشق خالصانه نسبت به انقلاب اسلامی و رهبر و مرادش حضرت امام خمینی(ره) بود و گوش به فرمان آن مجاهد اعظم در همه صحنه های مذهبی، سیاسی و اجتماعی انقلاب فعالانه حضور می افت.

با شروع جنگ تحمیلی و حمله دشمنانه دشمن متجاوز به خاک میهن اسلامی این جوان وارسته ندای حسین(ع) حضرت امام(ره) را عارفانه لبیک گفت و پس از کسب آمادگی لازم دفاعی و نظامی در خیل لشکریان مخلص بسیجی عاشق و مشتاق به سوی جبهه های نور علیه ظلمت رهسپار گردید.

و مدتی را دلیرانه و جان برکف در سنگرهای آغشته به عطر و بوی کفر ستیزان و شهیدان عاشق از دین و خاک وطن اسلامی خویش دفاع کرد و سرانجام در منطقه عملیاتی زلیجان(در عملیات والفجر مقدماتی) در سن 17 سالگی معراج سرخ را انتخاب و باده نوش جام شهادت گردید.

درود و رحمت بیکران الهی نثار روح پاکش و راهش مستدام باد. آمین یا رب العالمین...

 منبع: کتاب رمز و راز جلد 1

انتهای پیام/


نگارنده : lorestan93 در 1393/11/26 13:33:19

ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 خرداد 1394  ] [ 3:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

خدایا از تو می‌خواهم که مرا ببخشی و آمرزیده گردانی  و نگذاری از قافله شهادت عقب افتم. امام این قلب امت را سالم و هر کس بر او دشمن روا می‌دارد نابودش سازی. یاران امام را همچون خامنه‌ای‌ها را حفظ بفرما و این انقلاب را به حکومت امام زمان ملحق نمایی.

 

 

ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 خرداد 1394  ] [ 3:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید حمید قربانی
خدایا از تو می خواهم مرگ در بستر را از من دور نمایی و شهادت را نصیبم گردانی 


خدایا از تو می خواهم مرگ در بستر را از من دور نمایی و شهادت را نصیبم گردانی . اماما آن چنان سعی داشتم که تو را بشناسم و کردارت را سر مشقم و گفتارت را راهنمایم و ایمانت را مقتدایم قرار دهم ولی من آن قدر ضعیفم که گنجایش شناخت عظمت های تورا ندارم و هر چه قدر از تو بدانم هیچ نمی دانم دنیا به گوش باش این مطلبی است که از دل و ایمان یک رزمنده ایرانی بپاخواسته ، من با آگاهی کامل این راه را انتخاب کردم و پا به عرصه جهاد گذاشتیم تا نا آگاهان دنیا بفهمند که ما به حکم ایمانمان جان می دهیم و شهادت را به جان می خریم که شاید پرتوی خونمان ظلمت جهان را از دل این رذیلان بردارید و حق را دریاند پس ای خدا مرا در این امر موفق بدار. ای عزیزان شما را به شهید عطشان کربلا قسمتان می دهم که مبادا امام را تنها گذارید این را بدانید که اگر بخواهید پیرو اسلام محمد (ص) باشید همانا پرچمدار آن امام خمینی است پس از او جدا نشوید.



درباره شهید

شهید حمید قربانی فرزند امیر در سال 1343 در یک خانواده مذهبی در تهران به دنیا آمد.

هنوز کودکی بیش نبود که پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی مادرش قرار گرفت و دوران ابتدایی و متوسطه را با موفقیت به پایان رسانید و در زمان مبارزات انقلابی به جمع انقلابیون پیوست و تحصیلات خود را تا سال سوم متوسطه ادامه داد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در انجمن اسلامی دبیرستان شهید عالمی واقع در شهر قدس و بسیج فعالیت داشتند و سپس روابط عمومی بسیج سپاه پاسداران را تشکیل و خود نیز مسئول آن شد و چندین بار به جبهه اعزام شد و در آنجا مسئول روابط عموی سپاه بوکان بود و در سن 19 سالگی ازدواج نمود و پس از آن به عضویت سپاه در آمد و مدتی نیز مسئول روابط عمومی بسیج شهرک قدس بود . آخرین بار با سپاهیان حضرت محمد(ص) راهی جبهه شد و در عملیات کربلای 5 شرکت و در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

نکات برجسته در زندگی شهید:

الف)فعالیت های مهم عبادی و معنوی: نسبت به انجام دقیق فرائض دینی‌اش حساس بود و سعی می‌کرد که واجبات و مستحبات را کاملاْ انجام دهد.

ب)فعالیت های مهم سیاسی و اجتماعی: عضو انجمن اسلامی دبیرستان شهید عالمی، عضو بسیج و مسئول روابط عمومی بسیج سپاه پاسداران مسئول روابط عمومی سپاه بوکان، مسئول روابط عمومی بسیج شهر قدس

ج) فعالیت های مهم علمی، فرهنگی و هنری: در رشته خطاطی و نقاشی فعالیت داشته.

د) ویژگی های بارز اخلاقی (با ارائه نمونه رفتاری): بسیار جدی و مهربان و با اراده بود وشوخ طبع بود و در کارهایش همیشه به خدا توکل می کرد.

نگارنده : fatehan1 در 1393/11/28 9:21:25

ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 خرداد 1394  ] [ 3:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت‌نامه شهید حاج میرقاسم میرحسینی
شاید مشیت حضرت داور بر این باشد که توفیق شهادت پیدا کنم. به هر حال به خداوند و فضل و رحمتش چشم امید دوخته‌ام نه به بضاعت و توشه خویش.


بارخدایا یگانگی‌ات و اینکه شریک و همتائی برایت نیست و معبود واقعی هستی شهادت می‌دهم. بارخدایا به پیامبر خاتمت حضرت محمد (ص) که فرستاده و رسول توست شهادت می‌دهم. و به اینکه حضرت علی (ع)پیشوا و امام اول شیعیان است . و اینکه قیامت و محشر روز رستاخیز حق است شهادت می‌دهم . بارخدایا به اینکه نظام جمهوری به رهبری امام عزیز حق است و جنگ عراق علیه ایران به ما تحمیل شده و امروز فرزندان برومند ملت ما ایثارگرانه از تمامیت ارضی، اسلامی، عقیدتی و مکتبی خود دفاع می‌کنند شهادت می‌دهم. شاید مشیت حضرت داور بر این باشد که توفیق شهادت پیدا کنم. به هر حال به خداوند و فضل و رحمتش چشم امید دوخته‌ام نه به بضاعت و توشه خویش. خدا گواه است توشه‌ای ندارم. مدتی در جنگ بودم که شاید بهار عمرم محسوب شود و در کنار وارسته ترین فرزندان این امت، قسمتی از عمرم را سپری کردم که نعمت بسیار بزرگی بود، بسیجیان که جز خدا نمی‌دیدند و جز طریقت خدائی نمی‌پویند و آن خالصانی که تکیه به حقیقت توحید و معاد و عقاید و اخلاق، اعمال و حالات خود را از آلودگی‌ها شسته‌اند و جان و اعضاء و جوارح خویش را به نور واقعیت تزئین کرده‌اند. آن کسانی که به نص کلام مولا علی (ع) دنیا را سه طلاقه کرده اند.



درباره شهید


زندگی نامه شهید میرحسینی

شهید میرقاسم میرحسینی در سال 1342 در روستای صفدرمیربیک در نزدیکی شهر زابل به دنیا آمد.

وی کوچک‌ترین فرزند خانواده حاج مرادعلی میرحسینی بود. میرقاسم تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای جزینک به پایان رساند و برای ادامه تحصیل رهسپار هنرستان کشاورزی شهر زابل شد.

پس اخذ مدرک دیپلم در سال 1360 به عضویت سپاه پاسدارن درآمد و در واحد پذیرش مشغول به خدمت شد و پس از چند ماه کار و تلاش صادقانه و خالصانه برای گذراندن دوره عالی برگذیده شد.

با شروع عملیات بیت المقدس میرحسینی به عنوان معاون یکی از گردان‌های عمل‌کننده در این عملیات شرکت کرد. سرانجام پس از آزادسازی و فتح خرمشهر برای دوره آموزش تکمیلی فرماندهی رهسپار تهران شد و پس از فراگیری آموزش‌های لازم به تیپ 41 ثارالله (ع) پیوست.

میرقاسم میرحسینی در سال 1361 به عنوان فرمانده گردان شهید مطهری منسوب شد و پس از شرکت در عملیات‌هایی چون رمضان و والفجر مقدماتی و با لیاقتی که فرماندهان در او سراغ داشتند او را به عنوان مسئول طرح و عملیات تیپ 41 ثارالله (ع) منسوب کردند.

وی در عملیات والفجر یک از ناحیه کتف و صورت مجروح شد. در سال 1362 سنت حسنه پیامبر (ص) را بجای آورده و ازدواج کرد. این سرباز گمنام امام زمان (عج) در عملیات والفجر 3 سه شبانه روز چشم به هم نگذاشت تا این عملیات را ساماندهی کند.

در عملیات والفجر 4 نیز به همراه رزمندگان اسلام ارتفاعات دره شیلر و پنجوین را با یاری خداوند و رزمندگان اسلام تصرف کردند. وی در عملیات خیبر به عنوان فرمانده تیپ منسوب شدند و در این عملیات در جزیره مجنون پس از دلاوری‌های فراوان بر اثر بمباران شیمیایی دچاره مسمومیت گازهای سمی و مجروح شد و به پشت جبهه اعزام و پس از آن به تهران منتقل شد.

سردار میرحسینی هنوز از بند جراحات وارد شده رها نشده بود که به مناطق عملیاتی برگشت و در عملیات میمک شرکت کرد تا اینکه ارتفاعات میمک را فتح نمودند.

در سال 1363 مسئولیت طرح و عملیات لشکر 41 ثارالله (ع) به او واگذار شد. او در عملیات بدر دو باره بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن بعثی از ناحیه پا به شدت زخمی شد.

در سال 1364 به زیارت خانه خدا مشرف شد و در همان سال ایشان به سمت قائم مقامی لشکر 41 ثارالله (ع) معرفی شد. در عملیات والفجر 8 پس از رشادت‌ها و شجاعت‌های نیروهای سپاه اسلام شهر فاو آزاد شد.

وی در عملیات کربلای یک که منجر به فتح ارتفاعات قلاویزان شد شرکت داشت و در کربلای 4 که مقدمه کربلای 5 بود خالصانه و شجاعانه جنگید و بعثی‌های ظالم را به همراه همرزمان خود از مرزهای کشور بیرون راند.

سرانجام این سردار رشید اسلام در سال 1365 در خاک مقدس شلمچه و در عملیات کربلای 5 پس از ساماندهی نیروها در حین عملیات بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پیشانی سر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

 

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 خرداد 1394  ] [ 3:09 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

بعد از من لباس سیاه نپوشید و گریه نکنید و صبر کنید که ان الله مع الصابرین و هر گاه خواستید مراسمی بگیرید و بخصوص اگر در تشییع جنازه اگر خواستید کسی را دعوت کنید حتما از کارت تبریک عروسی استفاده کنید و به مردم بگویید که حسین به آرزویش (شهادت) رسید.

 

ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 خرداد 1394  ] [ 3:09 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 60 ] [ 61 ] [ 62 ] [ 63 ] [ 64 ] [ 65 ] [ 66 ] [ 67 ] [ 68 ] [ 69 ] [ > ]