دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

یحیی مصلحی؛ شهیدی که از لحظه تولد نشان شهادت را به همراه داشت
طلبه شهید یحیی مصلحی شورکی، از جمله مردانی است که امام خمینی قدس سره در توصیف مقامشان فرمود: جلوه ای که حق تعالی می کند بر انبیا همان جلوه را بر شهدا می کند، شهید هم حجاب را شکسته است…

یحیی در سال ۱۳۴۱ در محله شهیدیه (شورک) شهرستان میبد چشم به جهان گشود، درشناسنامه اش تاریخ تولدش را ۹/۲/۱۳۴۱ثبت کرده اند، اما می گویند که در هشتم آبان ماه دیده به جهان گشود.

شهید یحیی مصلحی در همان لحظه تولد نشان شهادت را به همراه داشت و از مرحوم مادرش نقل است که: یحیی به هنگام تولد چشم هایش بازبود.

خانواده اش کشاورز و مذهبی بود و او در چنین محیطی نشوونما یافت.

در آمد کم خانواده اش سبب شد تا یحیی پس از اتمام کلاس ابتدایی دست از درس بکشد و به کار زیلوبافی روی آورد. او پس از گذشت ایامی، طبق میل قلبی و روحیه ایمانی اش، وارد حوزه علمیه یزد گشته و در مدرسه علمیه آن شهر به کسب دانش و تقوا مشغول می شود.

این طلبه مکتب اهل بیت علیهم السلام، پس از فراگیری مقدمات حوزوی به حوزه بزرگ قم سفر می کند و به مدت چهار سال از نزد اساتید این دیار بهره مند می شود.

شهید مصلحی طلبه ای فاضل و متقی بود که به نمازشب اهمیت می داد و خانواده اش را هم به آن سفارش می کرد.

علاقه اش به آموختن علم و دانش و احترام و رأفتش به والدین زبانزد دوستان و نزدیکان بود.  وی از استعداد زیادی در زمینه خوشنویسی نیز برخورداربود و جهت فراگیری این امرچند ماهی هم به اصفهان رفت.

شهید مصلحی، برای زدودن ابر ظلم و ستم رژیم ستم شاهی کوشش بسیار کرد و با شرکت در راهپیمایی و نوشتن شعار بر در و دیوار و پخش اعلامیه ها، در پیشبرد این هدف می کوشید.

در طول مبارزات، هر دفعه که به زادگاهش می رفت، اعلامیه های فراوانی را از قم به یزد می برد و پخش می نمود.

او در جنگی تحمیلی عراق علیه ایران دست روی دست نگذاشت و کتاب و تحصیل را بهانه حضور در جبهه قرار نداد، بلکه غیرت علوی اش را بکار بست و با پیوستن به سپاه پاسداران وارد عرصه جنگ و جهاد شد.

در احوالش نوشته اند که وقتی مادرش هنگام خداحافظی، اشک می ریخت، گفت: ما برای خدا و دفاع از اسلام می رویم، مرا ببوس و گریه نکن.

توقفش در جبهه ها هشت ماه طول کشید تا سرانجام در بیست وششم اردیبهشت سال ۱۳۶۰، هنگام فتح ارتفاعات اللّه اکبر غزل وصال یار سرود و به عالم باقی سفر کرد.

پیکر پاک و مطهرش درمیان دست های انبوه تشییع کنندگان در گلزارشهدای شهیدیه به خاک سپرده شد تا چهارمین شهید این محل باشد. / یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

 


نگارنده : fatehan1 در 1392/5/6 11:35:9
 

ادامه مطلب

[ یک شنبه 28 تیر 1394  ] [ 6:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

اگر خدای نکرده شما شهید شدی
خاطره ای کوتاه از کتاب خاک های نرم کوشک 

...بعد از سلام و احوال پرسی، گفت: حاج آقا شما که روحانی هستی، من یه سوال دارم ازتون، من چون مرتب جبهه بودم اندازه دو تا ماه رمضان روزه بدهکارم، اگر زد و خدا توفیق داد که تو همین عملیات شهید شدم، تکلیف این روزه ها چی میشه؟

در همان چند دقیقه حسابی شیفته "برونسی" شدم. بلا فاصله گفتم: اگر خدای نکرده شما شهید شدی، این دو ماه روزه ات به گردن من.

مدت ها قسمت نشد ببینمش. تا اینکه قبل از عملیات بدر، برایم پیغام فرستاد که: «الوعده وفا !»

بی اختیار نگران شدم، نگران اینکه نکند در این عملیات شهید شود، که شد...

نگارنده : fatehan1 در 1392/5/6 11:16:7

ادامه مطلب

[ یک شنبه 28 تیر 1394  ] [ 6:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

قاضی شهیدی که راننده مینی‌بوس‌ها سوارش نمی‌کردند
برادر شهید می‌گوید: شهید صدر در چند سالی که در رودسر قاضی شهر بود، صبح ها به کنار خیابان اصلی می رفت و از آنجا مینی بوس می‌گرفت. 
 سید رضی صدر برادر قاضی شهید سید صدرالدین صدر در بیان خاطراتی از برادر شهیدش گفت: سید صدرالدین در سال 1318 در رامسر به دنیا آمد و از همان جوانی به رشته قضاوت علاقه خاصی داشت.

وی درباره علاقه ویژه شهید به قاضی شدن گفت: در یک مساله قضایی که قاضی وقت رای را به اشتباه صادر کرد شهید به پدرشان گفت من باید قاضی شوم تا حکم عدالت را برقرار کنم.

برادر شهید ادامه داد: شهید صدر سال 1347 در پایه لیسانس رشته های علوم اجتماعی و حقوق دانشگاه تهران با کسب رتبه ی سوم قبول و در دانشگاه هم با نمرات عالی موفق به اخذ مدرک لیسانس حقوق شد.

این یادگار هشت سال دفاع مقدس با اشاره به خاطره ای از برادر شهید گفت: شهید صدر بعد از اخذ مدرک حقوق به لاهیجان رفت و در آنجا در مقام قاضی مشغول به کار شد.

شهید بعد از پیروزی انقلاب در تهیه مایحتاج مردم به خصوص نفت به مردم کمک می کرد . یکی از دوستانش که به خانه شان رفته بود در کمال تعجب دید که در خانه شهید صدر نفت موجود نیست و فرزندانش در سرما به سر می برند با وجود اینکه شهید صدر مسئولیت توزیع نفت رو به عهده داشت.

همچنین آقای صدر به خاطره دیگری اشاره کرد و افزود: شهید صدر در چند سالی که در رودسر به عنوان قاضی شهر بود صبح ها به کنار خیابان اصلی می رفت و از آنجا مینی بوس می گرفت و به رودسر می رفت. در یکی از این روزها که شهید صدر برای رفتن به رودسر در مینی بوس نشسته بود، راننده مینی بوس از یکی از مسافران کرایه بیشتری گرفت و ان مسافر گفت که کرایه بیشتری گرفتی و باید بقیه رو پس بدهی، با رفتار تند راننده مینی بوس مواجه شد.

شهید صدر که چنین رفتاری را دید به شاگرد و راننده مینی بوس گفت که شما چرا مودب نیستید که شاگرد مینی بوس هم گفت تو دیگه چی می گی ؟ شهید صدر هم هیچ حرفی نزد تا وقتی که به پلس راه رامسر چابکسر رسیدند. شهید صدر همه مسافران را پیاده کرد و راننده و شاگردش را تحویل پلیس داد و به عنوان یک قاضی دستور رسیدگی داد .بعد از این ماجرا دیگر هیچ راننده مینی بوسی در آن مسیر سوارش نمی کرد و شهید صدر سوار کمپرسی ها می شد و به رودسر می رفت.

برادر شهید با بیان اینکه عدالت باید سرلوحه دولتمردان و رئیس جمهور منتخب باشد،تصریح کرد: اگر ما در راه این انقلاب و اهداف این انقلاب هر کسی که باشیم در هر مسئولیتی اگر بخواهیم زیر آبی برویم نمی توانیم به اهدافی که داریم برسیم .

وی تاکید کرد: در این عرصه و در این زمان باید عدالت در همه سطوح رعایت شود اگر زمانی کسی در یک مقامی خلافی را انجام داد باید خارج از مقام حال چه مقام پدر و خانواده اش باید برایش عدالت و قانون رعایت شود و تبعیض قائل نشویم.

وی با اشاره به خاطری از حضرت امام(ره) اضافه کرد: از یکی از قضات در ایام امام(ره) سوال شد که چرا یکی از آقا زاده ها را در حالی که پدر ایشان در حال خدمت در این نظام هستند را گرفتید و می خواهید محاکمه کنید که حضرت امام در جوابشان فرمودند : اگر روزی احمد من هم خلافی ازش سر زد با قانون برخورد کنید .

سید رضی صدر در پایان از نحوه شهادت برادر گفت: شهید پس از چندین مرحله حضور در جبهه ها در فاصله ی سال های 59، 60، 65 در تاریخ 4 اردیبهشت 1365 حدوداً 10 روز بعد از تولد تنها دخترشان و در ایام نیمه شعبان در اثر اصابت ترکش خمپاره 60 به سرش در فاو به شهادت رسید.

فرازی از وصیت نامه شهید سید صدرالدین صدر خطاب به قضات:

اصالت تاریخی خود را پیوسته در نظر داشته باشید پاسدار حق باشید، درنظر داشته باشید که ملتی که در زیر چکمه ستمشاهی گذشته آنچنان پایمال شده بود امروز تشنه ی عدالت است.

دیگر نمی تواند زورگویی و اجحاف را تجمل کند. الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم و بالظلم در هر لباس و مقامی قاطعانه برخورد کنند.

خداوند قضات عادل را شرح صدر عنایت فرما و کسانی را که صرفاً به خاطر کسب وجهه، احساسات پاک مردم و جوانان سلحشور را به بازی گرفته و به نام حق بر قوه قضاییه می تازند اصلاح فرما.

فرشتگان عدالت را بیداری، پویایی، تعهد و استقامت عنایت فرما تا در پاسداری از حق یک لحظه درنگ ننمایند و مأیوس نشوند.

منبع: بلاغ

 

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 28 تیر 1394  ] [ 6:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مازندران میزبان ۳۰ شهید غواص و خط‌شکن می‌شود


۳۰ شهید غواص و خط‌شکن مازندران در مردادماه امسال، همزمان با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) تشییع می‌شوند.
مازندران میزبان ۳۰ شهید غواص و خط‌شکن می‌شود

به گزارش سرویس حماسه و جهاد دفاع پرس، 30 شهید غواص و خط‌شکن مازندران در مردادماه امسال، همزمان با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) تشییع می‌شوند.

استاندار مازندران با اعلام این خبر و اشاره به تشییع 30 شهید غواص و خط‌شکن مازندران در مردادماه امسال گفت: همزمان با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع)، مردم انقلابی، ولایتمدار و شهیدپرور مازندران استقبال باشکوهی از این شهیدان والامقام به عمل خواهند آورد و یاد و خاطره جان‌برکفان دوران دفاع مقدس را گرامی خواهند داشت.

علیرضا یونسی رستمی، معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران نیز با اشاره به این‌که مردم مازندران در روند پیروزی انقلاب و دفاع مقدس، نقش بی‌بدیلی داشتند، بیان داشت: در تشییع 30 شهید گلگون‌کفن مازندران همه مسئولین باید پای کار بیایند تا باشکوه‌ترین استقبال شکل بگیرد.

سرتیپ پاسدار سید محمد باقرزاده چند روز پیش در جلسه پارک موزه دفاع مقدس در استانداری مازندران، اظهار کرد: مازندران میزبان شهدای خط‌شکن و غواص تازه تفحص شده است. 30 تن از شهدا در مازندران و 13 شهید نیز قرار است پس از تشییع در مازندران در استان گلستان بدرقه شوند.

فرمانده کمیته جست‌وجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح در ادامه خواستار تشکیل ستادی به نام شهدای غواص در استان شد و تاکید کرد: این ستاد متشکل از نیروهای مردمی و دولتی باشد تا بتواند اقدامات لازم برای بدرقه شایسته را فراهم کند.تدارک برای حضور 50 هزار نفره مردم در برنامه شب وداع از طرف مسئولان استانی قرار گیرد.

وی همچنین خواستار نامگذاری میدانی به نام شهدای غواص و خط‌شکن در استان مازندران شد و افزود: این شهدا در استان‌های مازندران، گلستان، خوزستان، کرمان و اصفهان تشییع می‌شوند.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 28 تیر 1394  ] [ 2:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روزشمار دفاع مقدس (28 تیر 94)


28 تیر 1394 هجری شمسی برابر با 2 شوال 1435 هجری قمری و 19 جولای 2015 میلادی
روزشمار دفاع مقدس (28 تیر 94)

رویدادهای مهم این روز در تقویم شمسی ( 28 تیر 1394)

• عملیات نامنظم فتح 8 در شمال موصل در عمق خاک دشمن توسط سپاه (1366 ش)

• برگزاری راهپیمایی ضدآمریکایی در سراسر کشور در پاسخ به دخالت‌‏های آمریکا (1381ش)

• ارتحال عالم آگاه و روحانی مبارز آیت الله "محمدحسین کاشف الغطاء" (1334 ش)

• شهادت شهید وحید رضائی طالبی (1366ش)

• شهادت سبحان فتح‌الله‌زاده در برخورد با تله دشمن در جاده هی شور سرو آباد (1390ه.ش)

• عملیات مشترک نیروهای خودی در روستای "قاضی آباد" در محور مهاباد – پسوه (1361ه.ش)

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 28 تیر 1394  ] [ 2:34 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

پیکر سالم شهید محمدرضا شفیعی ، ۱۶ سال بعد از شهادت
محمدرضا شفیعی در اردوگاه موصل ، بعد از ده روز اسارت به شهادت رسید و جنازه او را در قبرستان الکخ ما بین دو شهر سامرا وکاظمین دفن کردند ...


سال ۸۱ یک روز اخبار اعلام کرد ۵۷۰ شهید را به میهن اسلامی باز گردانده اند ...


زنگ درب خانه به صدا در آمد: به شما نوید می دهم پیکر محمدرضایتان را بعد از 16 سال آورده اند ولی پسر شما با بقیه فرق می کند؛ پیکر محمدرضا صحیح و سالم است و هیچ تغییری نکرده است ...

وقتی وارد سردخانه شدم پاهام سست شده بود، نفسم بند آمد؛ بالاخره او را دیدم، نورانی ومعطر بود موهای سر ومحاسنش تکان نخورده بود، چشمهایش هنوز با من حرف می زد .



بعثی ها بعد از مشاهده ی پیکر محمدرضا برای از بین بردن این بدن آن را سه ماه زیر آفتاب داغ قرار داده بودند وحتی آهک هم روی آن ریخته بودند. بازهم چهره ی او بهم نریخته بود فقط زیر آفتاب کبود شده بود .

یکی از همرزمان قدیمی محمدرضا، بالای قبر می گفت: من می دانم چرا بعد از ۱۶ سال سالم برگشته !

*او غسل جمعه اش، زیارت عاشورایش، نماز شبش ترک نمی شد. همیشه با وضو بود، هر وقت در مجلس روضه شرکت می کرد یا در سنگر مصیبت می خواندیم، اشکهایش را به بدنش می مالید و گریه می کرد ...*


نگارنده : fatehan1 در 1392/5/6 12:9:12

ادامه مطلب

[ شنبه 27 تیر 1394  ] [ 5:42 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

خبرگزاری دفاع مقدس: شهید محمد باقر طباطبایی نژاد درسال 1341 در جنوب شهر تهران در خانواده ای روحانی متولد شد. پدرش حاج سید عباس طباطبایی نژاد و اجداد بزرگوارش از طرف پدر و مادر هر دو از علما و فضلای بنام منطقه اردستان و زواره می باشند. او که الفبای عشق حسین(ع) و ائمه اطهار(ع) را از کودکی آموخته بود به دلیل برخورداری از غنای فکری و فرهنگی، به سهم خود در بسط ارزشهای اسلامی کوشش می کرد.

 

ادامه مطلب

[ شنبه 27 تیر 1394  ] [ 5:42 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عملیات والفجر سه تازه انجام شده بود و محمد تازه از منطقه آمده بود و حالا قرار بود عملیات والفجر چهار انجام شود که ما با عده ای از دوستان رفتیم . ایشان ما را به عنوان نیروی سپاه قم معرفی کرد و قرار شد در آن جا گردانی به نام گردان ضد زره تشکیل شود . 


ادامه مطلب

[ شنبه 27 تیر 1394  ] [ 5:42 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

منافقین که پس از ورود به فاز مسلحانه، اقدام به ترور ۱۷ هزار نفر؛ از مردم عادی گرفته تا مسؤولان ایران کرده بودند، در تهاجم مستقیم نظامی به خاک کشور هم ناکام ماندند و با به جا گذاشتن لاشه‌های هزاران منافق، شکست را پذیرفتند. 


 

ادامه مطلب

[ شنبه 27 تیر 1394  ] [ 5:41 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

جنگ روانی به روش سید حسن نصرالله
سید حسن نصرالله در یک پیام تلفنی در ابتدای جنگ 33 روزه، خطاب به دشمن می‌گوید: «اتفاقات غافل گیر کننده ای که به شما (اسراییلی‌ها) وعده داده بودم از همین حالا آغاز می شود.» 
سید حسن نصرالله که بی‌شک یکی از قدرتمند ترین مردان عرب شناخته می‌شود علاوه بر اینکه یک شخصیت سیاسی بسیار قوی دارد بر مسائل نظامی کشورش هم کاملا مسلط است. نصرالله در جنگ 33 روزه به خوبی می‌دانست ارتشی که خود را شکست ناپذیر معرفی می‌کرد حتی از خانه عنکبوت هم سست‌تر است و در هم کوبیدن آن از دست فرزندان مقاومت امری است قابل امکان. او شناخت لازم را هم از دولت مردان و هم از شهرک نشینان رژیم صهیونیستی داشت و می‌دانست چگونه جنگ را پیش ببرد تا به اهداف مورد نظر مقاومت برسد. سید حسن در کنار ادوات نظامی‌ای که در اختیار داشت از ایجاد جنگ روانی علیه ارتش اشغالی غافل نشد و به خوبی از پس این کار برآمد. مطلبی که پیش روی شماست کلیپی است که بسیار زیاد در فلسطین اشغالی جدی گرفته شد.

پخش این کلیپ از روز چهارم یا پنجم جنگ 33 روزه شروع شد و در نوع خود بی‌نظیر بود. این نماهنگ با عکس "سید حسن نصر الله" شروع می شود و هم زمان که تصویر روی صورت او زوم می‌شود پیام تلفنی او نیز خطاب به دشمن قابل شنیدن است که می‌گوید: «اتفاقات غافل گیر کننده ای که به شما(اسراییلی‌ها) وعده داده بودم از همین حالا آغاز می شود.»

بعد از شنیدن این پیام تصویر روی چشم راست نصرالله رفته و روی مردمک چشم او عدد (1) ظاهر می‌شود که جلوی آن نوشته شده: «انهدام ناوچه ی ساعر»

و بعد به همین منوال عدد (2) هم مثل عدد(1) داخل سیاهی چشم سید حسن ظاهر شده و مقابل آن نوشته می شود: «هدف گرفتن شهر طبریه»

این دو هدف در پنج روز اول جنگ در حالی به وقوع می‌پیوندد که اسراییلی ها به هیچ وجه تا قبل از آن حتی فکرش را هم نمی‌کردند که حزب الله بتواند چنین کاری را انجام دهد.

روزهای بعد این کلیپ پخش می‌شود و در مراحل بعد عدد دیگری نشان داده شده و هدف از آن را مشخص می‌کند. عدد (3) با علامت سوالهایی دیده می‌شود که با پر کردن آن جمله ای درست می‌شود که معنی‌اش می‌شود: «شهر حیفا زیر آتش قرار دارد.»

تا این زمان هنوز موشک های حزب الله به داخل "حیفا" نخورده بود و فقط اطراف آن مورد حمله قرار می‌گرفت. 

شماره (4) اما همچنان مبهم در این نماهنگ پخش می‌شد و برای اسراییلی هایی که برنامه های المنار را به خصوص این کلیپ را دنبال می‌کردند یک سوال اعصاب خورد کن و رعب آور شده بود که هدف بعدی هنوز مشخص نشده چه خواهد بود. کلیپ "مفاجاه" تا چند روزی به همان شکل پخش می‌شد. 

جنگ توسط حزب الله وارد مرحله جدیدی شد و موشک های مقاومت که برد بیشتری پیدا کرده بود توانست شهر «عفوله» که در عمق 75 کیلومتری فلسطین اشغالی بود را مورد هدف قرار دهد.

چند ساعت بعد از هدف گرفتن «عفوله»، وقتی کلیپ "مفاجاه" دوباره پخش، علامت سوال های جلوی عدد (4) یکی یکی به حروف الفبا تبدیل شدن و این جمله کامل شد: «عفوله زیر گلوله های آتش.»

نکته جالب این بود که علامت سوال‌ های مقابل عدد (4) با حروف جمله‌ای که مشخص شد برابری می‌کرد یعنی حزب‌الله کاملا بر اهدافش مسلط بود.

در نوبت بعد از پخش این کلیپ عدد (5) در حالی ظاهر شد که دو ردیف علامت سوال با چینش و تعداد خاصی جلویش ردیف شده بود.

این برنامه که حالا دیگر حتی مورد توجه نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی هم قرار گرفته بود همه را در فکر فرو برده بود که هدف پنجم چه خواهد بود؟

با توجه به حرف های قبلی "سید حسن" مبنی بر این که همه جای فلسطین اشغالی در برد موشک های حزب الله قرار دارد، هیچ کدام از اسراییلی ها، حتی کسانی که در امن ترین جاها پناه گرفته بودند شک داشتند که بتوانند آخرین قسمت این کلیپ را ببینند. تا روز آخر جنگ این کلیپ تا عدد (7) هم جلو رفت.

عدد (5) رسیدن برد موشک های حزب الله به شهر «بیت شان» بود (یعنی 15 کیلومتر افزایش برد)

و شماره ی (6) هم استفاده ی حزب الله از موشک های مخصوص ضد زرهی بود که تانک های «مرکاوا» که نماد قدت ارتش شکست ناپذیر بود را یکی پس از دیگری منفجر می‌کرد.

نگارنده : admin2 در 1392/5/6 17:42:2

ادامه مطلب

[ شنبه 27 تیر 1394  ] [ 5:41 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ] [ 7 ] [ 8 ] [ 9 ] [ 10 ] [ > ]