پیکرهای مطهر 4 شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون در دولت آباد تشییع شد
پیکرهای مطهر 4 شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون صبح امروز در دولت آباد شهرری تشییع شد.
|
![]() |
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، مراسم تشییع پیکرهای مطهر شهیدان "مهدی احمدی"، "عبدالله دیداری"، "سلمان قلندری" و "اسماعیل حسینی" از شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون صبح امروز در دولت آباد شهرری برگزار شد.
انتهای پیام/
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 22 مرداد 1394 ] [ 2:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، با نزدیکی زمان اجرای مرحله سوم عملیات رمضان و مشخص شدن حد کلی عملیات و همچنین «خط حَدِ» قرارگاه فرعی «فتح-سه» (تیپ 27 محمد رسولالله(ص)، عناصر اطلاعاتی این تیپ جهت شناسایی ضربالاجلی حد واگذار شده به این یگان، به فاصله تنها چند ساعت قبل از آغاز عملیات وارد منطقه شدند.
سعید قاسمی، معاونت وقت اطلاعات تیپ 27 از این واقعه خاطره جالبی دارد که در کتاب «ضربت متقابل» اینگونه روایت میکند:
***
... در گیرودار قبل از شروع مرحله سوم عملیات فرصت کوتاهی به دست آمد و من به همراه شهید اسماعیل فضلیخانی؛ از سر تیمهای شناسایی واحد خودمان به شناسایی منطقه رفتیم.
خط حد واگذار شده به تیپ ما در منطقه 3 کیلومتری شمال پاسگاه بوبیان عراق به سمت کانال پرورش ماهی بود که گرای کلی پیشروی به سمت غرب همان گرای 270 درجه بود. آن روز من با فضلیخانی سوار موتور شدیم و آمدیم پایین به سمت پاسگاه بوبیان. این بار هم درست عین همان واقعه روز اول عملیات برایم تکرار شد!
همان طور که سواره به پاسگاه بوبیان نزدیک میشدیم هر از چندگاهی دوربین میکشیدیم و میدیدیم اصلاً توی این پاسگاه عراقی کسی نیست!
انگار مدتهاست پاسگاه متروکه مانده. به اسماعیل گفت: غلط نکنم عراقیها از پاسگاه عقبنشینی کردهاند و هیچ کس هم تا حالا گذارش به این طرفها نیفتاده که این قضیه با خبر بشود و بیاید خبر بدهد که عراقیها از بوبیان عقب نشستهاند. همینطور که جلوتر میآمدیم کاملاً در و پیکر پاسگاه را میدیدیم. کمی جلوتر اسماعیل از موتور پیاده شد تا برود سر و گوشی آب بدهد. من هم اتفاقی بود که دوربین کشیدم، بالای بام پاسگاه را دید زدم که دیدم یک نفر آن بالا ایستاده. حالا چقدر با پاسگاه فاصله داریم؟ حدود 500 متر. نگو عمداً واکنش نشان نداده بودند که خام بشویم، برویم جلو تا ما را اسیر بگیرند. من تا آن نفر بالای بام پاسگاه را دیدم، شستم خبردار شد و در جا موتور را سر و ته کردم. سر و ته کردن موتور همان و انبوهی از آتش کالیبر سبک که به طرفمان ریختند هم همان!
توی این گیرودار اسماعیل جا ماند. داد و هوارش به هوا بلند شد که آهای! وایسا فلانی! من هم که دیدم هوا پس است، داد زدم: «بدو که بریم». اسماعیل در همان حال دویدن پرید پشت ترک من و گاز را گرفتیم و الفرار!
همانطور که دور میشدیم قاه قاه میخندیدیم. من هی میگفتم: بابا عجب بساطیه اینجا؟ هر طرف که میروی اول خبری نیست، بعد کل ارتش عراق روی سرت آتش میریزد! اسماعیل هم که بچه شوخطبعی بود، شنگول سرود میخواند و انگار نه انگار که چند دقه پیش نزدیک بود عراقیها یک بار برای همیشه، دفترچه بسیج اقتصادی جفتمان را باطل کنند! تا برگشتیم پیش «عباس کریمی» شب شده بود.
رفتیم پیش عباس و گفتیم: بابا، عجب شیر تو شیری است این خط ما!
[ چهارشنبه 21 مرداد 1394 ] [ 3:33 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
رویدادهای مهم این روز در تقویم شمسی ( 21 مرداد 1394)
• دستگیری سران کمیته مجازات و انحلال آن (1296ش)
• شکنجه و شهادت سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی به دست منافقان کوردل (1361 ش)
•شهادت میرزا رضا کرمانی (1275ه.ش)
•شهادت محسن نورانی فرمانده تیپ ذوالفقار لشکر 27 محمدرسول الله (ص)(1362ه.ش)
•درگیری پیشمرگان مسلمان کرد با ضدانقلاب در محله عباس آباد سنندج (1359ه.ش)
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 12 آگوست 2015)
• قتل عام فلسطینیان اردوگاه "تلّ زَعْتَر" در لبنان توسط فالانژهای لبنان (1976م)
• روز جهانی جوانان
[ چهارشنبه 21 مرداد 1394 ] [ 3:33 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، نوجوان 14 ساله دیروز که با سینهای ستبر مقابل گلولههای آتشین دشمن ایستاد، امروز در میانسالی حال و اوضاعش چندان خوب نیست. روزگارش را روی تخت با خسخس نفسهای زخمیاش میگذراند. حسین فاریابینژاد، زخمخورده سالهای جنگ، با وزنی بالای 200 کیلوگرم زمینگیر اتاقی محقر و مملو از داروهای مختلف است و ثانیه به ثانیه شب و روزش را در همین جا اندازه میگیرد. توان پایین آمدن از تخت را ندارد. زندگی برای او خلاصه شده در همین چاردیواری کوچک. خودش میگوید گاهی ناگهان چشم باز میکند و میبیند مثل یک زندانی هیچ راه گریزی ندارد. فاریابینژاد که روزی در عملیاتهای متعددی همچون الی بیتالمقدس، محرم، خیبر، کرخه و... جنگیده هنوز هم دارد با عوارض مجروحیتهایش دست و پنجه نرم میکند.
[ چهارشنبه 21 مرداد 1394 ] [ 3:32 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ چهارشنبه 21 مرداد 1394 ] [ 3:31 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از کرمانشاه سرهنگ پاسدار مراد علی محمدی مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان کرمانشاه اظهار داشت: به منظور تبیین نقش زنان استان کرمانشاه در دفاع مقدس طرح پژوهشی با عنوان " نقش زنان استان کرمانشاه در 8 سال دفاع مقدس " با مشارکت بیش از 100 نفر از بانوان ایثارگر، مادران شهداء، همسران جانبازان و زنان جانباز اجرا شد.
محمدی تصریح کرد: زنان استان در دفاع مقدس در حوزه های مختلفی از جمله حضور در مناطق عملیاتی، ارائه خدمات پزشکی به مجروحین جنگی، جمع آوری کمک های مردمی و ارسال آنها به جبهه ها، حضور در راهپیمای ها به مناسبت های مختلف در پشتیبانی از جنگ، حضور در مراسم بدرقه رزمندگان اسلام به جبهه، حضور در مراسمات مختلف مذهبی، بزرگداشت مقام شهدای 8 سال دفاع مقدس و ... نقش داشته اند.
وی در پایان گفت: قرار است خاطرات بانوان پیشکسوت عرصه دفاع مقدس در قالب تاریخ شفاهی دفاع مقدس بصورت کتاب تدوین و جهت استفاده عموم به چاپ برسد.
انتهای پیام/
[ چهارشنبه 21 مرداد 1394 ] [ 3:30 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، شهید اروجعلی شکری بیسیم چی گروه ضربت جندالله یکی از نیروهای اطلاعات عملیات در جنگ با عراق بود که بعد از اسارت به وضع فجیعی شکنجه شده و به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار به خاطر اینکه رمز بیسیم رو قورت داده بود و نخواسته بود که کد و رمز بیسیم رو لو بدهد به وضع ناگواری شکنجه شد.
و اول گوش و بینی و بعد هم چشم های این شهید را درآوردند و در مراحل بعدی هم لبهای بالایی این شهید روبریدند و در آخر هم بعثی های ملعون که نتوانستند رمز را به دست بیاورند تصمیم گرفتند شکم این شهید را بشکافند تا شاید رمزی که روی کاغذ نوشته شده بود و این عزیز قورت داده بود را از توی شکمش پیدا کنند.
[ چهارشنبه 21 مرداد 1394 ] [ 3:30 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، این روزها که خوزستان سرزمین ایثار و شهادت به قدوم 37شهید والامقام عطرآگین شده است مناسب دیدیم نگاهی به عملیاتی بیندازیم که بخش زیادی از این شهدا در آن رزم آوری کردند و به معراج رسیدند.
[ چهارشنبه 21 مرداد 1394 ] [ 3:29 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ چهارشنبه 21 مرداد 1394 ] [ 3:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، وقوع انقلاب اسلامی در ایران و متقابلاً سردادن شعارهای پان عربیسم از تریبون حزب بعث عراق، باعث شد تا از همان ابتدا توجه کشورهای منطقه و همچنین ابرقدرتها به جنگی معطوف شود که در منطقه مهم خاورمیانه و خلیج فارس درگرفته بود. به همین خاطر نویسندگان و پژوهشگران بسیاری از سراسر جهان به این جنگ پرداخته و کتابهای متعددی نیز نگاشته شده است.
منبع: روزنامه جوان
نزدیک بود دفترچه بسیج اقتصادی جفتمان را باطل کنند!
ادامه مطلب
روزشمار دفاع مقدس (21 مرداد 94)
ادامه مطلب
ادامه مطلب
عکس/دلم برای شهیدان بهانه می گیرد
ادامه مطلب
تبیین نقش زنان استان کرمانشاه در دوران دفاع مقدس
ادامه مطلب
شهیدی که به خاطر فاش نکردن رمز بیسیم بدنش قطعه قطعه شد
ادامه مطلب
تشریح اجمالی عملیات کربلای چهار بهانه ای بود تا دقایقی گفتگو کنیم با سردار شاهوارپور فرمانده سپاه خوزستان که از یادگاران هشت سال دفاع مقدس است.
سردار شاهوارپور با بیان خاطرات عملیات کربلای 4 به تشریح این عملیات پرداخت که خلاصه ای از آن را در زیر می خوانید:
ادامه مطلب
ادامه مطلب
رزمندگان ایرانی از دریچه نگاه بیگانگان
اما در کنار داوریها و ناداوریهایی که گاهاً در نوشتار این نویسندگان خارجی به چشم میخورد، یک نکته حائز اهمیت است. غالب این نویسندگان با هر طرز فکر و مرام و مسلکی، وقتی که به توصیف حالات رزمندگان ایرانی میرسند، چارهای جز تحسین و اقرار به شجاعت و ایثار این رزمندگان در خود نمیبینند. در این نوشتار، به اختصار به نظرات چند تن از پژوهشگران و نویسندگان خارجی در خصوص رزمندگان دوران دفاع مقدس خواهیم پرداخت.
بهشت جایگاهشان بود
وفیق سامرایی؛ وی سرلشکر واحد اطلاعات ارتش بعث عراق بود که بعد از حمله صدام به کویت و شکستش در اولین جنگ خلیج فارس، به اردن فرار کرد و کتابی تحت عنوان «ویرانی دروازههای شرقی» را در لندن به چاپ رساند. او که به گفته خودش یک عراقی میهنپرست است در بخشی از کتاب خود خاطره برخورد با یک اسیر نوجوان ایرانی را چنین بازگو میکند: «رویدادی که سالها پیش در آوریل سال 1982 (فروردین 61) رخ داد، از ذهنم پاک نشده است. هنگامی که من در قرارگاه مقدم فرماندهان در استان میسان بودم، یکی از افسران اطلاعات لشکر دهم با من تماس گرفت و راجع به سرسختی یک اسیر ایرانی گفت و اظهار داشت که او را خواهد کشت. گفتم دست نگه دارد و خودم را به منطقه دزفول رساندم. از افسر خواستم تا وضعیت را روشن سازد، او گفت که این اسیر نوجوان روی عکس صدام آب دهان انداخته است. یک پسر بچه 12 ساله بود! از او پرسیدم چرا این کار را کردی؟ گفت که صدام تمام اعضای خانواده مرا کشته است. سپس دوباره به طرف عکس صدام رفت و بار دیگر روی آن آب دهان انداخت!
جنگ ما با امثال این بچه (ولی با سن و سالی بزرگتر) با خشونت و درندگی صورت میگرفت. آنها (رزمندگان ایرانی) با سرعت زیاد به طرف هدف پیشروی کرده و به خوبی رخنه و نفوذ میکردند. میتوانستند به سرعت گسترش یابند و در زمانی بسیار کوتاه و دور از انتظار و رکوردشکن، خود را به قرارگاهها برسانند. آنها با وجود خسارتهایی که متحمل میشدند، مهارت بالایی در عبور از میدانهای مین داشتند و از جهت روحی و روانی در وضعیت خوبی بودند؛ ایمان داشتند که بهشت جایگاه ایشان است.»
رزمندگانی با پارچههای قرمز
میخائیل رمضان؛ وی یکی از بدلهای صدام بود که بعد از جنگ ارتش بعث با امریکا و متحدینش، به نیویورک فرار کرد و کتابی منتشر کرد که در ایران با نام «شبیه صدام» ترجمه شده است. او که بارها به جای صدام از خطوط مقدم جبههها دیدار کرده بود در خصوص برخوردش با رزمندگان ایرانی مینویسد: «ایرانیان جوانانی بودند که پارچههای قرمزی به دور سرشان بسته بودند. آنها بدون هیچ ترس و وحشتی خود را مقابل تانکهای عراقی میانداختند. آیتالله خمینی در یک بحران ملی که عبارت از تجاوز یک ارتش بیگانه باشد، توانسته بود نظم عمومی را در کشور برقرار سازد؛ همچنین موفق شده بود احساسات ملی را به نفع انقلاب برانگیزد.»
منادیان جنگ چهارم جهانی
الکساندر کنت دومارانش؛ وی چندین سال رئیس سازمان جاسوسی فرانسه بود. او تجربیات جاسوسیاش را در قالب کتابی تحت عنوان جنگ جهانی چهارم نوشته است. کنت دومارانش در این کتاب به سفری که به عراق داشته اشاره کرده و مینویسد: «به صدام گفتم ما در غرب در مورد اسرای ایرانی حرف میزنیم. دوست دارم آنها را از نزدیک ببینم. صبح روز بعد این امر میسر شد. یکی از مفسران خودمان را به همراه بردم ولی آمادگی لازم برای آنچه میدیدم نداشتم. در اردوگاههای جنگی، افرادی را دیدم که قاطعانه برای فدا کردن جان خود در راه اعتقادشان آمادگی داشتند. آن منظره (ملاقات با اسرای ایرانی) منادی جنگ جهانی چهارم بود که ما فقط درک نامشخصی از آن داریم.»
جک اِس. لِوی تحلیلگر غربی: «در حالی که عراق انتظار داشت تا با آغاز جنگ، جامعه متفرق ایران از هم بگسلد، روحیه ارتش آن درهم بشکند و شاید هم نظام ایران سرنگون گردد؛ ولی جنگ در عمل تأثیر معکوسی برجای گذاشت، جامعه ایران را یکپارچه ساخته و روحیه انقلابی که امام خمینی (ره) را به قدرت رسانده بود را دوباره شعلهور کرد. همانند دیگر مهاجمان خارجی در طول تاریخ، عراق نیز با ارتش برانگیخته شدهای روبهرو شد که برای دفاع از سرزمین و انقلاب خود تا سرحد جان آماده نبرد بود.»
ادامه مطلب