نام پدر: سیدحسن | تاریخ تولد: 01/01/1342 |
محل تولد: ایران - همدان - همدان | تاریخ شهادت: 06/10/1365 |
محل شهادت: پادگان شهید بهشتی | طول مدت حیات: 23 سال |
مزار شهید: - |
علوی در زمان جنگ تحمیلی به میدان رزم شتافت و بعد از نبردی مردانه در تاریخ 6/10/1365 در حادثه بمب گذاری دفاع در پادگان شهید بهشتی به عرش بال گشود و در سن 23 سالگی شهید راه حق شد.
ادامه مطلب
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 3:44 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 3:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 3:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 3:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 3:41 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 3:40 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 3:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 3:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 3:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1344
محل تولد: ایران - مازندران - - آندرایه
تاریخ شهادت: 04/06/1361
محل شهادت: تهران
طول مدت حیات: 17 سال
مزار شهید: -
2 ماه بود که ازدواج کرده بود و برای اولين بار بود که به همراه همسرش برای ديدن يکی از فاميل ها به تهران آمده بودند که در صبح روز چهارم شهريور سال 1361 در سن 17 سالگی به همراه همسرش توسط منافقين که به خانه ميزبان حمله می کنند، فاطمه به همراه سه تن از اقوامش را به شهادت می رسانند.
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1325
محل تولد: ایران - گیلان - رشت
تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی
طول مدت حیات: 35 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)
ادامه مطلب
نام پدر: یعقوب
تاریخ تولد: 12/03/1339
محل تولد: ایران - تهران - تهران
تاریخ شهادت: 28/11/1366
محل شهادت: تهران
طول مدت حیات: 27 سال
مزار شهید: گلزارشهدای امامزاده علی اکبر(ع)-تهران
ادامه مطلب
نام پدر: مصطفی
تاریخ تولد: - / - /1342
محل تولد: ایران - کرمان - کرمان
تاریخ شهادت: 01/04/1361
محل شهادت: بیمارستان
طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: -
در سال 1357 ضمن به تعطیلی کشاندن مدرسه و شرکت در تظاهرات،در یوم ا... 21 بهمن در فتح کلانتری نارمک با شجاعت تمام حضور داشت.
با شروع جنگ تحمیلی از ادامه تحصیل انصراف داد و در یکی از پایگاههای مقاومت مردمی به فراگیری فنون نظامی پرداخت و در سال 1359 به همراه یار و همرزمش به خطوط مقدم جبهه رفت و پیش از 6 ماه در نبرد مستقیم با ارتش شرکت جست و حماسه ها آفرید.
وی به دنبال اتمام مأموریت به تهران باز گشت و به علت ارادت خاصی که به سپاه پاسداران داشت، به عضویت این نهاد مقدس در آمد. خیلی دوست داشت در جمع رزمندگان لبنانی با اسرائیل بجنگد اما افسوس این آرزو هیچ گاه تحقق نیافت.
عسگری در روز شانزدهم اردیبهشت ماه سال 1361 به همراه پسر عمویش ، پس از شرکت در مراسم تشییع جنازه مقامات الجزایری که در اثر حمله هواپیماهای بعثی به شهادت رسیده بودند به سمت پادگان امام حسین(ع) حرکت کرد که بر اثر حمله منافقین از ناحیه چشم، شکم و کتف مجروح شد. حسین 47 روز در بیمارستان بستری شد و سرانجام در روز اول تیرماه، در سن 19 سالگی به شهادت رسید.
پسر عمویش (اکبر) در همان مکان به شهادت رسید.
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1339
محل تولد: ایران - کرمان - کرمان - بشکان
تاریخ شهادت: 16/02/1361
محل شهادت: خیابان دماوند
طول مدت حیات: 22 سال
مزار شهید: -
با پیروزی انقلاب به جهاد سازندگی پیوست و تابستان سال 1359 را در خدمت به هموطنان در روستای قزوین گذراند.
عسگری در بازگشت به تهران قصد سفر به دیارنور کرد و در بسیج منطقه 5 تهران ثبت نام کرد. پس از طی دوره ی آموزشی در پادگان امام حسین (ع) راهی دیارعاشقان گردید. 8 ماه در در جبهه های گیلان غرب در برابر کفار بعثی به نبرد پرداخت.
با پایان یافتن دوران ماًموریت به تهران بازگشت و مدتی در مجلس شورای اسلامی به خدمت مشغول شد. سپس جهت عضویت در سپاه پاسداران در امتحانات گزینش این جنبش خدائی شرکت جست.
در روز شانزدهم اردیبهشت ماه سال 1361 به همراه پسر عمویش، پس از شرکت در مراسم تشییع جنازه مقامات الجزایری که هواپیمایشان به علت حمله نیروهای عراق سرنگون شد به مقصد پادگان امام حسین (ع) حرکت کردند و در میان راه توسط منافقین به رگباربسته شدند که اکبرعسگری در 22 سالگی دردم به شهادت رسید وپسر عمویش (حسین ) در بیمارستان بعد از 47 روز به شهادت رسید.
ادامه مطلب
نام پدر: حجت الله
تاریخ تولد: 01/05/1338
محل تولد: ایران - زنجان - زنجان
تاریخ شهادت: 15/05/1360
محل شهادت: زنجان
طول مدت حیات: 22 سال
مزار شهید: گلزارشهدای بالا-زنجان
مقطع ابتدایی را در مدرسه هنر زنجان به پایان رسانده و بعد از اتمام این دوره و مقطع راهنمایی در دبیرستان محمد منتظری ثبت نام کرد و دروس متوسطه نظام قدیم را در این مدرسه با شور و علاقه فراوان فراگرفت. بعد از اخذ مدرک سال چهارم دبیرستان، عشق زیاد به معلمی، او را به دانش سرا تربیت معلم زنجان کشیده، و با ثبت نام در این مرکز آموزشی، دوره دو ساله دانش سرا را طی کرده و فارغ التحصیل شد. مرتضی از اوایل دانش آموزی فردی کنجکاو و فعال بود و این بود که نسبت به حوادثی که پیرامونش میگذشت تابع محض نبود، بلکه فکر میکرد و میپرسید و اهل چون و چرا بود. آری او جوانی سربه زیر و مطیع و چشم و گوش بسته نبود ،در عین حال آدمی بود پذیرای حق، و نسبت به خویشان و دوستان بسیار با گذشت و مهربان و خوشرو. عزتی بعد از فارغ التحصیلی از دانش سرا ازدواج نمود و حاصل این وصلت یک پسر و یک دختر است. بعد از چندی برای گذراندن دوره سربازی به گرگان رفت. دوره سربازی وی مقارن بود با بحبوحه انقلاب اسلامی ملت طاغوت زده ایران، و این زمان فرصتی بود برای شکوفایی آرمانهای انسانی و شخصیت مذهبی اش، که از بدو طفولیت به همت پدری آگاه، بذر عشق به قرآن و عترت پیامبر در دلش پاشیده شده بود.
مرتضی از جمله سربازان و نظامیان آگاهی بود که فعالیت انقلابی و سیاسی خود را در پادگان به طور مخفیانه آغاز نمود و به دنبال پیام امام امت مبنی بر فرار سربازان از پادگانها و تخلیه مراکز نظامی و پیوستن به صف انقلابیون مسلمان، از پادگان فرار کرده و مخفیانه به زنجان برگشت. وی در رابطه با تظاهرات خیابانی و بیدارسازی توده مردم شروع به فعالیت کرد و چندین بار تحت تعقیب ساواک قرار گرفت. آری او در درگیریهای خیابانی و تظاهرات عمومی مردم بر علیه رژیم محمدرضا پهلوی نقش هماهنگ کننده، و در بعضی راهپیمایی ها با دادن شعارهای بیدارگر علیه رژیم، زبان رسای مردم انقلابی بود.
بعد از فروریختن پایههای کاخ سلطنت شیطانی رژیم پهلوی، عزتی به عضویت کمیته انقلاب اسلامی در زنجان درآمده و در تعقیب و دستگیری عناصر ضد انقلاب که در فکر توطئه علیه انقلاب نوپای اسلامی بودند، کوشش همه جانبهای نمود. او به علت لیاقت و شایستگی و روحیه شجاعتش بعد از چندی در مقام یکی از مسئولین کمیته انقلاب اسلامی قرار گرفت. پس از انحلال کمیتهها در زنجان و تشکیل سپاه پاسداران و پیدایش ثبات نسبی در کشور، با توجه به تناسب شغلیاش، به آموزش و پرورش برگشته و در یکی از روستاهای زنجان به تدریس مشغول شد، او در این مدت از نزدیک با فقر مادی و فرهنگی روستاییان میهنش، که میراث نظام پوسیده شاهنشاهی بود، آشنایی پیدا کرد. و سراسر وجودش با زندگی این صادقان زحمتکش مانوس گردید. وی خود را در قبال این افراد همچون خادمی متواضع پنداشته و با خدماتی که در این روستا کرد چنان قلوب اهل ده را بخود جلب کرد که همواره او را یاور و درد آشنای خویش میپنداشتند و به او مهر میورزیدند. عزتی بعد از چندی به روستای دیگری انتقال یافت و در این روستا نیز مشغول خدمت به مردم محروم شد و در همین وقت به بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی راهآهن رفت و با شور و علاقهای فراوان به خدمات انقلابی ادامه داد.
آمدن مرتضی به بسیج راهآهن مصادف بود با اوجگیری توطئههای بنی صدر ملعون و منافقین کوردل در کشور، و نابسامانی جو سیاسی کشور. در کنار ناهماهنگیهای زیاد در جبهه جنگ علیه صدامیان کافر، وی در این هنگامه حساس همچون شمعی، با اخلاق و روحیه بینظیرش کانون پروانه صفتانی شد، که عاشقان نور انقلاب بودند، و عاشق مردم و استقرار عدلت و ثبات کشور، و نابودی خفاشان شب پرست و حدیث گویان خواب.
آری چندی نکشید که بسیج راهآهن کانون خیزش قهر انقلابی حزب الله علیه نفاق و کابوس وحشت برای ضد انقلاب گردید. بعد از اعلان جنگ مسلحانه منافقین علیه خط امام و امت مسلمان و شروع درگیریهای خونین خیابانی در تمام نقاط کشور، در شهر زنجان نیز بین منافقان و حزبالله در خیابان سعدی و چهارراه انقلاب درگیری به وجود آمد و در این میان ب چماقداران و هفتتیر کشان مجاهد نما و در حقیقت منافق پراکنده شدند و همه چماقداران به لانه های خود خزیدند .بعد از این حادثه بسیج راهآهن نیروهایش را به خانههای تیمی منافقین گسیل داشت و در مدت کمتر از یک هفته، دهها خانه تیمی تسخیر و وسایل نظامی و تشکیلات زیادی از این تارهای عنکبوتی کشف و ضبط، و در اختیار مقامات قرار گرفت. شهید عزتی در بسیج چنان ایثارگرانه کار میکرد به طوری که خود یک ماشین جیپی داشت که ۲۴ ساعته در خدمت بسیج بود و حتی پول بنزین ماشینش را غالبا از خودش میپرداخت و همین رفتارها وخوش خلقی و لیاقت و شجاعت و گذشت و هوشیاری او و کار بدون توقع پاداش مالی و تنها برای رضای خدا و خدمت به انقلاب باعث شد که بسیج راهآهن و شخص عزتی که نقش حادی در جریانات مردمی داشت مورد توجه دوست و دشمن و عامل ایجاد بغضها و حبها گردد و همین امر برای تنگ چشمان کوته بین به ظاهر انقلابی و دشمنان کوردل غیر قابل تحمل بود. بالاخره پس از چندین بار تهدید به ترورتوسط منافقین کوردل و عناصر خود فروخته، در مورخ 15 مرداد ماه سال 1360 در خیابان توسط ۲ نفر موتور سوار مورد اصابت گلوله های پی در پی قرار گرفته و در سن 22 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاکش را در گلزار شهدای بالازنجان به خاک سپردند.
ادامه مطلب
نام پدر: علی
تاریخ تولد: 04/08/1328
محل تولد: -
تاریخ شهادت: 16/08/1362
محل شهادت: مهاباد
طول مدت حیات: 34 سال
مزار شهید: گلزارشهدای مهاباد-آذربایجان غربی
مزار پاک و مطهرش در گلزار شهدای مهاباد قرار دارد.
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1322
محل تولد: ایران - گیلان - رشت
تاریخ شهادت: 05/04/1360
محل شهادت: کوچصفهان
طول مدت حیات: 38 سال
مزار شهید: -
ادامه مطلب
نام پدر: امام علی
تاریخ تولد: 10/05/1336
محل تولد: ایران - کرمانشاه
تاریخ شهادت: 01/09/1364
محل شهادت: -
طول مدت حیات: 28 سال
مزار شهید: بهشت فاطمه(س)-کرمانشاه
علاقه پدر و مادرش به وی بر آن شد تا الفبای کودکی را با محبت به ائمه اطهار (ع) آموخته و درس مردانگی را پیشه راه خویش سازد. با شروع حرکتهاي انقلابي مردم غيور ايران به جرگه یاران امام خمینی (ره) پیوست و در پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشت.
پس از مدتی جنگ از سوی عراق به کشور عزیزمان تحمیل شد؛ او نیز به منظور پاسداری از کیان ایران اسلامی به عنوان پاسدار از مرزهای کشور عزیزمان دفاع کرد.
در این میان گروهکهای تروریستی منافقین که طی اعمال جنایتکارانه خود هیچ برگی از تقویم انقلاب اسلامی را از کشتار مردم بی گناه خالی نگذاشته بودند در تاریخ 1 آذر ماه سال 1364 طی عملیات مسلحانه وی را در سن 28 سالگی به شهادت رساندند.
پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در بهشت فاطمه(س) واقع در کرمانشاه به خاک سپرده شد.
ادامه مطلب