دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

وصیت نامه پاسدار شهید ابراهیم (احمد) فرقان بین
ای برادر و ای تو خواهر من به مقدسات قسم می خورم که با اراده خود به اینجا (سپاه پاسداران) آمده ام. این راه را انتخاب کرده ام چون قرآن را خوب فهمیده  بودم که می فرماید:«آنانکه در راه خداکشته می شوند مرده مپندارید،بلکه آنان زندگانی هستند که در پیش خدای خود روزی می خورند. 
بسمه تعالی

...چون می شنیدیم که می گویند اینها به خاطر مادیات به سپاه می روند ،ولی ای برادر و ای تو خواهر من به مقدسات قسم می خورم که با اراده خود به اینجا (سپاه پاسداران) آمده ام. این راه را انتخاب کرده ام چون قرآن را خوب فهمیده  بودم که می فرماید:«آنانکه در راه خداکشته می شوند مرده مپندارید،بلکه آنان زندگانی هستند که در پیش خدای خود روزی می خورند.
و خود را برای مرگ نیز آماده ساخته ام اگر در راه هدفم کشته شدم روی سنگ قبر من کلمه شهید را ذکر نکنید زیرا من که لیاقت آن را ندارم کلمه شهید روی من گذاشته شود. شهیدان آن کسانی هستند که همیشه یار ویاور امام بودند ، مثل رجائیها ،باهنر ها ،دکتر بهشتی ها و سید مصطفی ها و غیره ...
به خواست خدا اگر در راه هدفم که همان پیروزی انقلاب است کشته شدم اگر جنازه ام تشییع شد در تشییع من برای آمریکا و ابر قدرتهای دیگر مرگ را آرزو کنید که بفرموده : رهبر کبیرمان امام خمینی عامل همه بدبختی ها آمریکا و ابر قدرتهاست،چند کلمه درد و دل با برادران پاسدار من و برادران مسئول سپاه ،موقعیت حساس خود را درک کنید دشمنان انقلاب می کوشند تا برای شما خطهایی را ایجاد کنند و شما را در میان خودتان درگیر و سرگرم کنند از این حالت به شدت دوری کنید هوشیار باشید همیشه هدف خود را که پاسداری از انقلاب اسلامی و جلو گیری از انقلاب اسلامی و حمایت از مستضعفان جهان می باشد بخاطر داشته باشید تنها در خط امام باشید و خط امام تنها خواندن شعار نیست بلکه باید روشهای امام را شناخت .امام همیشه به مستکبران نه گفته است و آنها را از خود رانده است وهمیشه دست مستضعفان را بوسیده است . باید سعی کنیم ما هم مصطفی باشیم برای امام.
با تشکر از کلیه برادران سپاه که زحمات زیادی برای ما کشیده اند در آخر وصیت نامه از پدر و مادر عزیزم می خواهم که برای گناهان من دعا کنند و مرا ببخشند.
خداوند دست همه مستکبران را از انقلاب اسلامی جهان کوتاه فرما.
خدانگهدارتان باشد
والسلام


درباره شهید

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/23 10:42:15

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:20 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید علی خلیلی مقدم
هدف من از نوشتن این وصیت نامه  این نیست  که چون  دارم به جبهه میروم باید وصیت نامه بنویسم بلکه از آن جهت که بنا به  سفارشات پیغمبر اکرم (ص)  هر فرد مسلمان  وظیفه دارد که وصیت نامه بنویسد ، من هم چند جمله به یاری  الله  برایتان  ای زندگانی  خاکی  می نویسم . 

اعوذ با لله  من الشیطان الرجیم ، بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمد الله رب العالمین

با سلام و درود به  پیشگاه معظم  تمامی شهدای فی سبیل الله ، مخصوصاً شهدای جنگ تحمیلی و با سلام ودرود  بر تمامی  خانواده های مقاوم و صبور  وایثار گر  شهدای عزیز انقلاب که به حق ، وارثان خون شهدا هستند ، و با سلام ودرود بر شما معلمین که به حق راهتان راه پیامبران است .و سلام درود بر  شما تمامی مردم مسلمان و مخلص وقهرمان  پرور ایران  اسلامی.

هدف من از نوشتن این وصیت نامه  این نیست  که چون  دارم به جبهه میروم باید وصیت نامه بنویسم بلکه از آن جهت که بنا به  سفارشات پیغمبر اکرم (ص)  هر فرد مسلمان  وظیفه دارد که وصیت نامه بنویسد ، من هم چند جمله به یاری  الله  برایتان  ای زندگانی  خاکی  می نویسم .

هدف من از رفتم به جبهه احساس مسئولیت است  و چون در این برهه از زمان  که اسلام در محاصره مشرکین است  و هدف  سران مشرک  از جمله ابو سفیان (ریگان) ، و ابو لهب ها ( صدام و دیگران)  نابود ی اسلام  و ریشه کن کردن آن از کل جهان است ،  هر فردی که  دم از مسلمانی میزند  و ظیفه شر عی دارد  که علیه مشرکین زمانه  قیام کند

برادران و خواهران ، پدران  ومادران عزیز ، دنیا بازیچه ای بیش نیست ، مبادا سر گرم آن شوید  و از خداوند  و قیامت غافل بمانید . بروید به دنبال تو شه و زاد آخرت ،  اعمال  نیک انجام دهید و بر دیگران  منت مگذارید .

علی خلیلی مقدم

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/5 10:54:22

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:20 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

ما هر موقع در جنگها سست می شدیم به پیامبر گرامی اسلام پناهنده می شدیم. 



بسم الله الرحمن الرحیم

 اینجانب میر محمود بنی هاشم راهی را که پروردگار عالم در قرآن کریم به ما نشان داده است انتخاب کردم راهی که اولیاء وانبیاء خدا آنرا رفتند راهی که ائمه معصومین(ع)و به خصوص سید مظلومین و سید الشهداء(ع) رفته است انتخاب کردم،زمانیکه پروردگار عالم در قرآن کریم آنقدر به رزمندگان اسلام و مجاهدین فی سبیل الله ارزش قائل است،پس چرا ما آن راه را انتخاب نکنیم؟

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:09 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

ما زخم خوردگان تیره ترین، سرد ترین، بلند ترین شب های جور بودیم. ما شلاق خوردگان یلدای ستم بودیم. اولین شعاع فجر را که دیدیم خیز گرفتیم. عاشقانه به سوی شفق دویدیم تا در چشمه خونین خورشید، زخم های استخوان گداز خویش را بشوییم؛ که ثابت کنیم: سرخی بالاترین رنگ است، نه سیاهی. که سیاهی می پوشد. سرخی می شوید و جلادان تاریخ را رسوا می کند. «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست». سپیده دم خونین عشق، فرارسید دوستان. ای برادر! ای خواهر! تو را فقط یک وصیت، تو را فقط آخرین حرف که؛ خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی، خمینی را نگه دار. 


ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:08 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

خدا را شکر میکنم که با حالتی به دیدارش می رسم که با ذلت و زبونی جان من گرفته نشده است بلکه آگاهانه و با شور و عشق جانم را و همه سرمایه ام را به خاطر اسلام و انقلاب وعزت امام عزیز در راه خدا داده ام.   


بسم الله الرحمن الرحیم

الف : خطاب به پدر :


پدر جان خدا را شاهد می گیرم که قصدم از نوشتن این جملات فقط کسب رضایت شما و اطمینان قلبی شماست و در ضمن بدانید فرزندی که ۲۰ سال برایش زحمت کشیدید و از فراهم کردن هر گونه امکانات و شرایط برای راحتی زندگی و تحصیل و درس خواندن مضایقه نکردید و جوانی خود را بر سر این‌کار گذاشتید ، چه حرفی برای گفتن دارد.

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:08 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید علی اصغر زارع بیدکی
وبايد بگويم كه آگاه بوده ام كه در اين راه شهادت وكشته شدن وجود داردوانتهاي اين راه به جز شهادت ارمغاني ديگر به همراه ندارد وشهادت در راه خدا را انتخاب كرده ام وتنها ميراثي كه از اوليا وانبياء به ما رسيده است همين مرگ سرخ وشهادت است.  

« يا ايها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي وادخلي جنتي»

باز گرد به سوي پروردگارت اي نفس مطمئنه در حالي كه تو هم از پروردگارت راضي هستي وهم پروردگارت از تو راضي هست پس داخل شو در بندگانم وداخل شودر بهشتم .صدق الله العلي العظيم.

به نام الله پاسدار خون شهيدان ودرهم كوبنده مستكبران وياري گر مستضعفان آن خدايي كه اراده كرده است تا مستضعفان صاحب زمين شوند ووارثيان زمين گردند وسلام به تمامي اولياء وانبياء خداوند از آدم تا خاتم واز خاتم تا مهدي ونايب بر حقش امام خميني ودرودي بيكران بر تربت تمامي شهداء از هابيل تا حسين واز حسين تا شهداي كربلاي ايران وجنگ تحميلي وسلام گرم به شما امت ايثارگروشجاع كه هر قطره خون شهيد ، خون در رگهاي شما را به جوش مي آورد وبه خون خواهي اصحاب حسين منسجم تر مي كند وقتي ما اوراق تاريخ را ورق زنيم ، دو چهرة مشخص است يك چهره حق وديگري چهره باطل يك عده كه با نفس مطمئنه خود همراه وهمگامند وعده اي در مقابل آنها كساني كه هواي نفس اماره را مبدأ عمل خود مي دانند وتنها شهوات وحيات مادري را مد نظر دارند آن پليداني كه به نزديك ديني مبتلايند وآينده را فراموش كرده اند وخلقت انسان را در حصار اين جهان فاني مي دانندمن از اين مفتخرم كه توانسته ام در اين دوراهي راه اول يعني راه انبياء يعني راه مخلصان خدا را انتخاب كرده ام ونتوانسته ام حق وحقيقت را مدافع باشم وبه راهي بروم كه نايب امام فرمان مي دهد ونايب امامم از مولايم امام زمان فرمان مي گيرد

وبايد بگويم كه آگاه بوده ام كه در اين راه شهادت وكشته شدن وجود داردوانتهاي اين راه به جز شهادت ارمغاني ديگر به همراه ندارد وشهادت در راه خدا را انتخاب كرده ام وتنها ميراثي كه از اوليا وانبياء به ما رسيده است همين مرگ سرخ وشهادت است.

علت انتخاب اين راه اين است كه مولايم علي (ع) درآخرين لحظات زندگيشان آن موقع كه در محراب ضربت خوردند به جاي شيون وكمك خواستن تنها اين ندا را سر دادند كه ( فزت ورب الكعبه) يعني به خداي كعبه رستگار شدم .پس شهادت  در نظرو ديدمولا علي (ع) بزرگترين افتخار وسعادت است پس ما كه پيرو چنين مكتبي هستيم بايد در شهادت ومرگ سرخ از هم پيشي بگيريم ونمونة ديگر در تاريخ اسلام موقعي است كه فرزند جوان امام حسين (ع) بعد از ضربت خوردن زياد پيش پدر باز مي گردد وتقاضاي شربتي آب مي كند ، امام قبل از اين كه به علي اكبر جوابي بدهد مي گويد پسرم برگرد به ميدان كه اين بار به دست جدت دربهشت سير آب مي شوي وامام حسين كسي كه قلبها به نامش مي تپد شهادت را براي پسرش مژده مي داند آيا جاي شكي براي ما باقي مي ماند كه تنها مرگ سرخ وشهادت است كه سعادت اخروي هر انسان را تضمين مي كند ووقتي پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند : (ما من قطره احب الي الله عزوجل من قطره دم في سبيل الله)يعني هيچ قطره اي پيش خداوند محبوب تر نيست از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود .

آيا هدف زندگي براي مسلمين به جز رضايت خداوند است ؟ آيا تنها آرزوي ما جلب رضايت خدا نيست ؟ پس چرا غفلت كنيم ؟ آيا وقتي پيامبر براي معرفي شهادت چنين جمله زيبايي مي فرمايد بر ما ننگ نيست كه در بستر بميريم در صورتي كه مرگ حق است هر جا كه باشي مي آيد سراغت وانسان از تنها چيزي كه نمي تواند فرار كند همين مرگ است پس براي چه ما نشسته ايم كه مي دانيم كشور ما ، ناموس ما ، دين اسلام ما در خطر است .پس برادرم يك كمي فكر كن وتو اي خواهرم چه نشسته اي نگو من زن هستم ونمي توانم كاري بكنم ، دعا بكن نماز جمعه را فراموش مكن كمك پشت جبهه را فراموش مكن ، برو در بسيج خواهران آموزش نظامي ببين كه اگر موقعي تمام مردها ي ما رفتند جبهه اقلاً تو بتوان از خودت واز محل دفاع كني وتقاضاي ديگر من به شما امت ايثارگر اين است كه مبادا امام را تنها بگذاريد ونام خود را در ريف كوفيان ثبت كنيد كه در اين صورت ننگي بر خود در نزد آيندگان به جا گذاشته ايد .

يك نكته ديگر كه هر لحظه در ذهنم تداعي مي كرد ،مي خواستم در لابه لاي اين چند سفارش از مادرم كه سالها رنج وزحمت برايم كشيده است وشبهاي زيادي خوابش را وقف آرامش من كرده است تشكر كنم هر چند زبانم نمي تواند از اين زحمات قدر داني كند .ازخدا مي خواهم كه اجري عظيم در قبال اين زحمات به او عنايت كند ومادر عزيزم هر چه بگويي حق داري چون داغ فرزند براي مادر سخت است ولي خداوند اين قدر به شما اجر مي دهد كه تشكر از آن از داغ من سخت تر است پس از شما مي خواهم در تشييع جنازه ام گريه نكنيد .به همسرم واخويهايم وهمشيره هايم دلداري بدهيد ومادرم اگر يك موقع بلند با شما حرف زدم وبي احترامي نزد شما كردم من را مي بخشيد .از من راضي باشيد.حلال بودي مي طلبم ومادر جان هر چه شما كرديد همسرم ، چون او مادر ندارد شما براي او نقش يك مادر را داشته باش .

وشما اي همسرم: اين فرزندي كه در شكم داري اگر دختر بود اسمش را معصومه بگذاريد واگر پسر بود ابوالفضل وموقعي كه توانست به ملاء برود حتماً بفرستيد قرآن خواندن را ياد بگيرد .وبرود به مدرسه تا چند سالي كه خودتان صلاح مي دانيد بخواند .

وهمسرم هرچند كه من همسر خوبي براي شما نبودم از من راضي باشيد وهمسرم يك موقع خيال نكني بعد از من ديگر كسي را نداري خدا بالاي سر شما هست ومن شما را به اميد خدا گذاشتم ورفتم .مبادا خداي نكرده ناشكري كني كه خدا از تو قهرش بگيرد ، آن موقع بايد تنها باشي پس به جاي ناشكري كردن دعا بكن . نماز جمعه را ترك مكن ، دعاي كميل را حتماً برو اگر يك موقع حرف بلند به شما زده ام من را ببخشيد واز من راضي باشيد شما را به خداي بزرگ مي سپارم .والسلام.

وشما اي اخويها اگر يك موقع بدي ، خوبي از من ديده ايد من را ببخشيد وراضي ندارم يك موقع در تشييع جنازه من گريه كنيد به جاي گريه كردن تبليغات كنيد ومادر و همسرم وهمشيره هايم را دلداري دهيد وامام را تنها نگذاريد .والسلام .بدي خوبي من را حلال كنيد .وشما اي همشيره هايم هر چند كه من برادر خوبي براي شما نبودم از من راضي بلشيد واگر مي خواهيد من از شما راضي باشم هر چه شما كرديد همسرم ، همسرم را تنها نگذاريد به او سر بزنيد خداوند به شما اجري عظيم عطا فرمايد.اگر يك موقع بدي ، خوبي از من ديده ايد من را ببخشيد .والسلام.

وشما اي پدر زن عزيزم از من راضي باشيد وهر چه شما كريد درخشنده ، او را دلداري بدهيدكه خداي نكرده نا شكري نكند وخودتان هم مقاوم ومستحكم باشيد .خداوند به شما اجري عظيم عطا كند .

وشما اي مادر زن عزيزم كه راستي از مادر زن واقعي براي من وهمسرم برتري داشتيد ، از من راضي باشيد . از خداوند مي خواهم به جاي خوبي هاي شما اجري عظيم عطا كند .وبي بي صغري لازم به گفتن نيست كه من بگويم هر چه شما كرديد درخشنده چون موقعي كه من بالاي سر او بودم اين جنين بوديد حالا كه ديگر معلوم است ولي هرچه شما كرديد در خشنده او رادلداري بدهيد ، دعاي امام را فراموش نكنيد ، رزمندگان را دعا كنيد . والسلام.

ديگر عرضي ندارم از دائي ها وعمو ها وخاله حاجي وعمه معصومه وتمام فاميل وهمسايه ها حلال بودي مي طلبم . از من راضي باشيد خداوند شما را حفظ كند . واز دامادهايمان حلال بودي مي طلبم ومادر عزيزم ، دو دانگ خانه درخشنده دارد يك دانگ ديگر هم به اوبدهيد يادتان نرود.ومن 1000تومان نذر مسجد ابوالفضل دارم بپردازيد.

  علي اصغر زارع    مورخ :3/10/1365

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/12 9:6:1

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:08 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهيد علي زارع بيدكي
برسنگ مزارم ناکام ننويسيد زيرا که خودم اين راه را انتخاب کردم و با آغوش باز به استقبال لقاء پرکشيدم. 

بسم رب شهداء والصالحين اذن للذين تقاتلون بان ظلموا وان الله علی نصرهم لقدير

اجازه داده شدبه رزمندگا ن اسلام بجنگند زيرا بر آنان ظلم شده است وهمانا خداوند بر پيروزی آنها قادر است.

 با درود وسلام بر حضرت حجة ابن الحسن مهدی صاحب الزمان و نائب بر حقش امام خمينی رهبرکبير انقلاب و بنيانگذار جمهوری اسلامی ايران وبا درود وسلام بر شهيدان اسلام وقرآن وبا درود و سلام بر مجروحين و معلولين انقلاب و با درود وسلام بر اين پدرومادرانی که با خون فرزندانشان اين انقلاب اسلامی را آبياری کردند. 
پروردگارا اکنون در حدود يکسال است که توفيق نصيبم کردی تا به جبهه نبرد ايمان و کفر خدمت کنم سپاسگذارم مثل هميشه.

اما خدايا اين شکرگذاری را خالص و بی ريا گردان. 
خدايا اکنون که نهضت جهانی اسلام اوج گرفته و اين نهال پر ارزش و پرثمر پيروزی از انقلاب خونين کربلا احتياج به خون دارد ما تحت فرمان ولی امرمان حضرت آيت الله العظمی امام خمينی مد ظله به اين ميدان می رويم تا با خون خويش پيروزی هميشگی مستضعفين را در طول تاريخ بيمه نمائيم .
ما می رويم تا با کسب پيروزی فتح يا شهادت قدرت اسلام را به جهانيان بنمائيم. من خيلی به درگاه خدا ناليده ام و گريه کرده ام و از او حاجت خواسته ام تا مرا به آرزوی نهايی خود يعنی لقاءالله که همان شهادت است برساند، اما تا کنون هرچه در زده ام جواب نشنيده ام واميدوارم که به زودی بشنوم. 
بالاخره پس از انتظارهای فراوان موقعيت اينکه به نقطه اوج و تکا مل که همان شهادت در راه اسلام است نزديک می شوم وبه آرزويی که آرزوهايم در آن نهفته شده می رسم . 
خدای را می ستايم که به من لياقت چنين کاری که همان جنگ با کفار است را داد و همانطور که دعا می کردم دعايم را استمرار می دهم که در اين جنگ مرا جزء شهدا قرار دهد . و به يگانگی خداوند، وجود پيامبران و امامان ومعصومين معتقد ونيز به ولايت فقيه که دنباله رو راه امامان است ايمان دارم.
من به خواست و اراده خداوند تبارک وتعالی و با آگاهی از پايان اين راه به ماموريت می روم و اميدوارم که بتوانم با نثا ر خون خودم رضا يت خالقم را جلب کنم وبه انقلاب اسلامی کمک نمايم 
( فمن يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صا لحا ). مپنداريد آنانکه در راه خداکشته شده اند مردگانند بلکه زنده اند ونزد خداوند روزی ميگيرند. 
سلام برتو ای رهبر بزرگ اسلام وسلام بر تو ای پدرو مادر عزيزم و سلام بر شما که آنگونه فرزندان خودرا در دامن پاک خويش پرورانده ايد و او را به خدای خود هديه کرده ايد .
آری که آزادانه وتنها هدفم در تمام نا اميديها، عاشقانه در راه خدا گام نهادن بود.آری مادرم در مرگ من بجای غم اندوه، شادی و مباهات برگزينيد تا ديگران ادامه دهنده راهم باشند. 
برسنگ مزارم ناکام ننويسيد زيرا که خودم اين راه را انتخاب کردم و با آغوش باز به استقبال لقاء پرکشيدم.
هدف از اينکه به جبهه آمدم اين بود که بتوانم کفاره گناهان کبيره وصغيره خود را اداء کرده باشم و نزد خالقم آبرويی کسب کنم. وماتدری ماذا تکسب غداوماتدری نفس بای ارض لا تموت ان الله عليم خبير.(لقمان /۳۴) " نمی داند هيچ نفسی که چه کسب می کند فردا ونمی داند هيچ نفسی که به کدام زمين می ميردفقط خدای دانا آگاه است". 
مادر ،خواهر وبرادرانم هيچ ناراحت نباشيد وشکر گذاری کنيد. از خداوند می خواهم اجری عظيم وصبري جميل به شما عطاء کند . 
هم اکنون که ا ين نوشته را می خوانيد خود در ميان شما نبود .وفقط يادي از من خواهد بود. از کليه دوستان وآشنايان وبرادران وخواهران، پدران ومادرن عزيز از شما تقاضا دارم که تاآنجا که اين انقلاب اسلامی را همراهی کرده ايد ازاين به بعدهم از همرايی با آن دست برنداشته وبا همت پی در پی خود اين جنگ را به پايان رسانده واين انقلاب اسلامی ايران را به ساير کشورهای دنيا عرضه داريد وزمينه ظهورحضرت مهدی(عج)را فراهم سازيد از کليه شما طلب آمرزش وبخشش می کنم.

                             ۱۱/۱۱/۶۱      محمد علی زارع بيدکی


نگارنده : fatehan1 در 1392/6/12 10:33:45

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:07 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید محمد علمدار
فقط چيزي كه دراين دنيا به آن عشق مي ورزم شهادت هست. من به جبهه خونين كربلا ي ايران مي روم. براي چه به جبهه مي روم،براي مقام،نه اينطورنيست.حتما ضدانقلاب به مامردم مسلمان ايران مي گويدكه جوانانتان رااحساساتي كرده اند ،نه اينطور نيست من وامثال من كه به جبهه مي رويم براي پاسداري ازدينمان وآئينمان وحفاظت ازجمهوري اسلامي ايران مي رويم و نه شرقي هستيم ونه غربي،

بسمه تعالي

به نام خداوند بخشنده مهربان كه هرچيز كه دراين جهان است ازآن اوست، كه جزخداي يكتا ديگر خدايي وجود ندارد.

من سربازوظيفه محمد علمدار سن 18 سال ، تولد1341 متولد كوچه بيوك يزد.الان كه دارم اين وصيت نامه رامي نويسم روز جمعه به تاريخ12/04/1360 مي باشدوهيچ كس دركنارمن نيست وچون ديدم مادرم داغديده است وصيت نامه رابه اونمي دهم وصيت نامه رادرجاي امني درخانه پنهان كرده بعدا جايش رابه شمامي گويم .
وصيت من به شمااي پدرومادراين است كه وقتي من درراه خداوراه امام امت خميني بت شكن كه من سرباز كوچك ،كه خاك پاي امامم نمي شوم به افتخارشهادت نائل گردم (گشتم) بهانه به دست دشمن ندهيد و يك دانه اشك غم براي من نريزيد ودشمن خودرا خار وذليل كنيد. وشما بعداز شهيد شدن من افتخاربكنيد كه چنين پسري داشتيد ورفت ودرراه خدابه شهادت رسيد. مگر من عزيزتر از طفل شيرخوار امام حسين"علي اصغر"هستم كه با لب تشنه به شهادتش رساندند كمي به خود آي وفكركن .

وصيت دومم به شمااين است كه حتما به حضورامام مشرف شويدوچون من مي دانم كه شما يعني مادرم داغديده هستيد،كلمات شيرين امام به شمادرس صبرمي دهد وشمامي توانيد داغ من راتحمل كنيد. 
و وصيت سومم به شما اين است كه چندهزار توماني كه به شمادادم واحتياج داشتيد، مراسم دفن جسدم بعداز شهادتم انجام دهيدواگرخرجش تمامي پولم شدكه هيچ واگرباقي ازآن ماند، بقيه رابراي خودتان برداريدوپولهايي كه درسربازي بودم وبرايم فرستاديدحساب كنيد وگمان نكنم كه طلب كاري داشته باشم .واگرداشته باشم طلب كاران جزئي هست . واگركسي آمدوگفت كه ازمن طلب كارهست حتما به اوبدهيد. اگردرخانه بدي به حق شمااي پدرومادر وتواي خواهروتواي برادر كرده ام ازشما مي خواهم كه مراموردعفو قراربدهيد.

فقط چيزي كه دراين دنيا به آن عشق مي ورزم شهادت هست. من به جبهه خونين كربلا ي ايران مي روم. براي چه به جبهه مي روم،براي مقام،نه اينطورنيست.حتما ضدانقلاب به مامردم مسلمان ايران مي گويدكه جوانانتان رااحساساتي كرده اند ،نه اينطور نيست من وامثال من كه به جبهه مي رويم براي پاسداري ازدينمان وآئينمان وحفاظت ازجمهوري اسلامي ايران مي رويم و نه شرقي هستيم ونه غربي،فقط عشقمان جمهوري اسلاميمان است وهيچ حرفي قبول ندارم جزحرفهاي امامم .

اماما سرباز كوچكت محمد را بپذيرودرراه خدا شهادتش را قبول كن. اماما به خدا اگر هفتاد باركشته شوم وخاكستر بدنم را به باد بدهند، باز مي گويم خاك پايت حساب نمي شوم .

وپدرومادرم ،حسين برادرم هم مثل من تربيت كنيد ودرراه خدا جان فدايش كنيد.درآخرخدايا ازتو مي خواهم كه شهادتم رابپذيري ومرا دركنار شهيدان كربلا قرار بدهي .

سرباز وظيفه محمد علمدار تاريخ 12/04/1360

روزجمعه روزي كه به مرخصي يزد رفته بودم اين وصيت نامه رانوشتم ،تاريخ 12/04/1360

الله اكبرخميني رهبر
 
اسلام پيروزاست              چپ وراست نابوداست

ماهمه سربازتوئيم خميني     گوش به فرمان توئيم خميني

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/12 9:54:57

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:07 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصيت نامه شهيد محمدرضا كاظمي
الهی مرا از بندگان خاص خود قرار بده تا توفیق شرکت در جهاد فی سبیل ا... را پیدا کنم. الهی اگر چه گنهکارم وسرتاسر وجودم نافرمانی توست اما رحم کن وشهادت رانصیبم گردان 


بسم الله الرحمن الرحیم 

ولا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون                 

وکسانی که درراه خدا کشته می شوند مرده نیستند بلکه زنده اند ودر نزد خدایشان روزی می خورند

بادرود به مرجع مجاهد،زعیم اکبر،قائد اعظم،موسی زمان،درهم کوبنده ستمگران ، بت شکن عصر،منجی نسل، حضرت آیت ا... العظمی الامام روح ا... موسوی خمینی وباسلام ودرود به شهیدانی که با خون رنگین خود نهال این انقلاب را آبیاری کردندوبه نام خدایی که خون را درشریان انسان به جریان انداخت ونوری از انوار خود رادر دل بنده خالص خودش قرارداد ،وصیت نامه خود را آغاز می کنم.

    اسلام چیزی است که همه باید فدای او بشویم تااینکه تحقق پیدا کند   

                                                                                           امام خمینی

آری این انقلاب که سر منشا آن اسلام است احتیاج به خون دارد تاتحقق پیدا کند وچه بسافرزندان این امت این کار راکردند وبرای یاری دین اسلام شتافتند وبالاخره جان خود رافدای این دین الهی کردند. دینی که درخت آن را پیامبر اکرم (ص) بامشقت فراوان ،علی(ع)باجنگ،حسن (ع) باخون دل،وحسین (ع) باسرجدا ازبدن ،کاشتند وحال بدست فرزند ایشان امام خمینی افتاده است وبر ماست که مردانه بایستیم تااین درخت ،زنده وپایدار بماند.مادر عزیز ،حال که زندگیم برای اسلام سودی نداشت شاید مرگم کمک کوچکی به اسلام باشد. مردن باعزت راماازسرور شهیدان حسین (ع) آموخته ایم. وصال عشق نزدیک است باز همدیگر راخواهیم بدید بفاصله یک چشم به هم زدن، پس عبرت بگیرید وهمیشه قیامت را درنظر داشته باشید.انسان یک بار بیشتر نمی میرد چه بهتر است که این مردن در راه خدا باشد،چنین انسانی هرگز خود را تنها،بی پناه ،سرگردان وبی ارزش نمی یابد ،بلکه خودرا ذره ای وابسته به ابدیت بی پایان وکمال بی غایت می یابد.

پیامی با برادران وخواهران دارم وآن این است که ای برادران وخواهران همانگونه که می دانید این انقلاب اسلامی به سادگی محقق نشده، شما هم نباید بسادگی ازآن بگذرید، با زبانتان با قلمتان بارفتار وعملتان وباشرکت درجبهه ها وپشت جبهه ها ،درنماز جمعه وغیره درحد امکان، انقلاب را یاری کنید واز دوستان، این تقاضا را دارم که اگر بدی از من دیده اند ویا ازمن خطایی صورت گرفته است آن را سرنگویند بلکه از خدای برای بنده گناهکارش طلب عفو وبخشش کنند.

الهی مرا از بندگان خاص خود قرار بده تا توفیق شرکت در جهاد فی سبیل ا... را پیدا کنم. الهی اگر چه گنهکارم وسرتاسر وجودم نافرمانی توست اما رحم کن وشهادت رانصیبم گردان،شهادتی خالصانه ،بدون ریا ومقبول درگاهت ،بدانگونه که تکه تکه بدنم ورگهای بریده ام درآخرت باعث شوند که امام علی (ع) بفریادم رسد وامام حسین (ع) شفاعتم کندوامام زمان(عج) مرا جزو غلامان وسربازان خویش حساب نماید. آنقدر سخن زیاد است که نمی دانم از کجا بگویم از آهن ربای جهاد فی سبیل ا... بگویم که این براده ناچیز را بسوی خود می کشد یا ازدنیای دنی بگویم که می خواهد نیروی این آهن ربا راخنثی کند.خداوند به من سعادتی عطا فرمود که درمیان مردان مومن جبهه حق باشم،پروردگارا اگر می دانی که عاشقت شده ام مرا بسوی خود فراخوان وگرنه آنقدر مرا درصافی آزمایشات خود نگه دار تامگر روزی آید که شایسته شهادت گردم ،خدایا دراین دنیا سعی نمودم که درمسیر توباشم هرچندکه خطا وگناهم بسیار است واز عدل تو هراسناکم اما به لطف تو دل بسته ام وامیدوارم.

وتو ای پدر ومادر عزیزم که سالهای متمادی زحمت مرا کشیده اید ومرابزرگ کرده اید مرا ببخشید که در طول عمرم فرزندخوبی برای شما نبودم واز اوامر شما اطاعت نکردم، وای مادرم بعداز مرگ من چون کوه استقامت کن، لحظه ای از یاد خدا غافل مشو.پدرجان اگر چه ازکنار شما می روم ولی ناراحت نباشید چونکه این درسی است که حسین (ع)به ما آموخته است وشما راسفارش می کنم که در راه خودتان ثابت قدم باشید وبرای امام دعا کنید.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی رانگهدار

                                                                                         والسلام

 

محمد رضا کاظمی – تیپ الغدیر –گردان علی بن ابی طالب –تاریخ 07/01/1363 –یزد- خیابان شهید مطهری – کوچه بیوک – دربند موسوی – مدرسه موسوی – منزل حسینعلی کاظمی –پلاک 23

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/12 9:38:18

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:07 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

قبل از نوشتن این نوشتار به یاد وصیت نامه یکی از شهدا افتادم که گفته بود برای اینکه بعد از مرگم از من آنچنان که نیستم تعریف نکنند وصیتی نمی‌نویسم. ولی تو گویی قلب پرآشوب من جز با نوشتن و گفتن ساکت نمی‌شود. 



اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

فَمَن کَانَ یَرجُوا لِقاءَ رَبَّه فَلیَعمَل عَمَل صالِحاً وَ لا یُشرِک بِعِبادَه رَبِّه اَحَداَ                      «قرآن کریم»

پس کسی که امید لقاء پروردگارش را دارد، پس عمل شایسته انجام دهد و در عبادت پروردگارش هیچکس را شریک قرار ندهد.

شهادت فخر ما و فخر اولیاء ماست.      «امام خمینی»

مرگ ارمغان مؤمن است.     «رسول اکرم (ص)»

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:06 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ] [ 7 ] [ 8 ] [ 9 ] [ 10 ] [ > ]