چاپ پنج عنوان کتاب در حوزه شعر، داستان و دفاع مقدس
رئیس حوزه هنری استان زنجان از چاپ پنج عنوان کتاب در حوزه شعر و داستان و دفاع مقدس خبر داد. |
|
به گزارش خبرگزاری دفاع پرس از زنجان، حمید رضا اسماعیلی در خصوص فعالیتهای حوزه هنری در زمینه چاپ و نشر کتابهای ادبی، شعر و داستان اظهار کرد: در این راستا یک کتاب با عنوان «اینجا عقرب دارد» چاپ شده و منتشر خواهد شد.
وی افزود: چاپ دو اثر دیگر در قالب خاطرات شهید احمدی و خانه ابری نیز نهایی شده است.
رئیس حوزه هنری استان زنجان ادامه داد: در همین بخش دو اثر دیگر نیز در مرحله کارشناسی است و در صورت تایید چاپ و منتشر خواهد شد.
وی همچنین از چاپ مجموعه شعر استاد ولیالله کلامی خبر داد و تصریح کرد: مجموعه اشعار استاد ولیالله کلامی فرد، شعرهای سروده شده در سالهای 1357 تا 1394 که در قالب غزل و مثنوی سروده شده است به چاپ خواهد رسید.
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 23 تیر 1395 ] [ 1:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
توفیق شهادت نصیب هر کسی نخواهد شد مسئول نمایندگی ولی فقیه ناحیه سپاه شیروان با اشاره به جایگاه والای شهدا گفت: توفیق شهادت نصیب هر کسی نخواهد شد. به گزارش دفاع پرس از خراسان شمالی و به نقل از روابط عمومی ناحیه مقاومت بسیج شیروان؛ حجت الاسلام منفردی مسئول نمایندگی ولی فقیه ناحیه سپاه شیروان به همراه جمعی از پاسداران و حضرت آیت الله حسینی خراسانی عالم برجسته شهرستان و استاد حوزه علمیه قم با خانواده سرباز شهید جواد ترقی دیدار کردند. آیت الله حسینی خراسانی ضمن تسلیت و تبریک شهادت جواد ترقی به خانواده وی گفت: توفیق شهادت نصیب هر کسی نخواهد شد قطعا این جوان سرباز در محضر خدای سبحان ارج و قرب ویژهای داشته است. وی با اشاره به مراسم باشکوه تشییع پیکر مطهر شهید گفت: حضور حماسی مردم شهرستان و روستاهای همجوار زادگاه شهید در مراسم تشییع پیکر مطهر آن عزیز مثال زدنی بود و نقطه برجسته این حضور فریادهای لبیک یا خامنهای، اردات و عشق و ولایتمداری مردم منطقه نسبت به حضرت آقا بود. حسینی خراسانی ادامه داد: بنده اردات و سلام مردم شهرستان بویژه روستای اوغاز را محضر حضرت آقا خواهم رساند. شایان ذکر است شهید جواد ترقی تنها فرزند پسر خانواده بود که در روز عید سعید فطر در کمین اشرار شرق کشور به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
[ چهارشنبه 23 تیر 1395 ] [ 1:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات1 ]
نقش رزمندگان استان سمنان در عملیات رمضان عملیات رمضان در منطقه جبهه جنوبی شرق بصره با هدف تهدید بصره از شرق و حضور در حاشیه شط العرب که منجر به تصرف 40 کیلومتر مربع شد. به گزارش دفاع پرس از سمنان، عبور از مرز و ورود به خاک عراق نیاز به تبیین استراتژی جدیدی داشت. استراتژی جدید نیز منابع و روشهای تازه را میطلبید لیکن عملیات رمضان با همان مقدورات و روشهای گذشته طرح ریزی شد. هدف این بود که با موفقیت در عملیات رمضان منطقهای تصرف شود و بدین وسیله پایان عادلانه جنگ ممکن شد. از سوی دیگر از هفت ماه قبل از شروع این عملیات خبرهایی از داخل عراق میرسید مبنی بر تشکیل خطوط پدافندی مستحکم در مناطق استراتژیک، اما اطلاعات از عمق دشمن کمتر به دست میآمد. اطلاعات ماهوارهای به هیچ عنوان به ایران منتقل نمی شد:عکسبرداری هوایی نیز نیازهای عملیات را تامین نمیکرد تنها اطلاعات خودی یا شناسایی از نزدیک و به وسیله نیروی انسانی به دست میآمد که شناخت کافی از آرایش و استحکامات جدید ارتش عراق را در بر نداشت. در حالی که تغییر آرایش نیروهای دشمن و روشهای جدید دفاعی آنها حکایت از استراتژی جدید ارتش عراق میکرد، نبود شناخت کافی از این وضعیت تازه آثار نامطلوبی بر عملکرد خودی گذاشت. به هر حال، عملیات رمضان با طراحی و فرماندهی سپاه و ارتش در چهار محور و پنج مرحله انجام شد. نداشتن شناخت دقیق از وضعیت و استحکامات جدید نیروهای عراقی به اختلال در اجرای عملیات انجامید. هر چند تلاش اصلی عملیات به ثمر نشست و یگانهای قرارگاه فتح توانستند با نفوذ به عمق عراق تا نهر کتیبان پیش بروند و به قرارگاه فرماندهی دشمن دست یابند اما نیروهای پیشتاز که از جناح چپ با اتکا به کانال پرورش ماهی وضعیت قابل دفاعی داشتند، از جناح راست در برابر هجوم یگانهای زرهی عراق آسیب پذیر بودند. قرارگاههای مجاور نیز که با استحکامات جدید عراق رو برو بودند، توانستند این موانع را پشت سر بگذارند و جناح راست قرارگاه فتح را تامین کنند، لذا نیروهای قرارگاه فتح نیز در تثبیت موقعیت خود موفق نشدند و تنها محدوده پاسگاه زید را تصرف کردند. بدین ترتیب منطقه زید آزاد و لشکر 9 زرهی عراق کاملا منهدم شد، اما هدف اصلی عملیات تامین نگردید. عملیات رمضان در منطقه جبهه جنوبی شرق بصره با رمز یا مهدی(عج) ادرکنی در تاریخ 22/04/61 تا07/05/61 با هدف تهدید بصره از شرق و حضور در حاشیه شط العرب که منجر به تصرف 40 کیلومتر مربع گردید. نقش رزمندگان استان سمنان در عملیات رمضان نیروهای استان سمنان در این عملیات در قالب 6 گروهان پیاده رزمی که 4 گردان در تیپ 17 قم به فرماندهی سردار شهید حسن درویش و دو گروهان از نیروهای شاهرود در تیپ امام حسین (ع) اصفهان که 4 گروهان از نیروهای استان در دو گردان ثارالله به فرماندهی شهید مهدی محب شاهدین و جانشین ایشان شهید محمود اخلاقی سازماندهی و گردان دیگر به نام گردان امام علی(ع) که به فرماندهی محمد ناصر اشتری از اراک که پس از گذراندن آموزشهای نظامی، آمادگی جسمانی و با خواندن دعا و نیایش آمادگی روح و روان، در سپنتا سازماندهی گردیدند. با شروع عملیات در منطقه عمومی شرق بصره، در اطراف پاسگاه زید با توجه به ابلاغ قرارگاه فتح به تیپ 17 قم، تیپ 17 ماموریت یافت از محور شهید بهشتی پس از عبور از موانع میادین مین، سیم خاردار، خاکریزهای مثلثی شکل وارد عمل شده و پیشروی خویش را در عمق خاک عراق به انجام رسانند. شهید مهدی محب شاهدین فرمانده گردان ثارالله درباره مرحله سوم عملیات رمضان میگوید: دشمن خاکریزی که در مرحله قبل زده بودیم و می توانستیم در پشت آن پدافند نماییم را صاف کرده بود. لذا مشکلات بسیاری به وجود آمد مشکل بعدی عدم تامین جناح چپ و راست بود که دشمن از دو طرف روی بچه های ما آتش می ریخت و فشار می آورد.این دو عامل مهم باعث بازگشت به مواضع قبلی بود. با توجه به حضور در مراحل پنج گانه رزمندگان استان در مقابل پاتکهای شدید دشمن در چند روز عملیات ایستادگی و مقاومت جانانه و با انهدام بسیاری از نیروها و وسایل و امکانات و ادوات جنگی دشمن در منطقه عمومی پاسگاه زید در تاریخ 13/5/61 خط پدافندی تشکیل و به تثبیت و تحکیم مواضع پرداختند. در این عملیات بیش از 50نفر از رزمندگان استان به فیض شهادت نائل آمدند.
[ چهارشنبه 23 تیر 1395 ] [ 1:18 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
جمعه 25 تیر/ جشن تولد شهید مسلم فراهانی در تهران جشن تولد شهید "مسلم فراهانی" روز جمعه 25 تیر در گلزار شهدای تهران برگزار میشود. به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، جشن تولد شهید "مسلم فراهانی" روز جمعه 25 تیر ساعت 10 صبح، با حضور خانواده معزز شهید والامقام در قطعه 26 گلزار شهدای تهران برگزار میشود.
[ چهارشنبه 23 تیر 1395 ] [ 1:18 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
نابودی تیپ طلایی ارتش عراق در خرمشهر "نابودی تیپ 44 و گردان یکم از تیپ 48، مساله بسیار مهمی بود؛ چون تیپ 44، تیپ طلایی ارتش عراق محسوب میشد و فرماندهان آن از بهترین فرماندهان ارتش عراق بودند." به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، از میان کتبی که درباره جنگ هشت ساله ایران و عراق نگاشته شده است خواندن و پردازش بخشهایی از خاطرات جنگجویان عراقی و شرح حالی که از آن روزها ارائه میدهند خالی از لطف نیست. کتاب "آخرین شب در خرمشهر" نمونهای از اینگونه کتب است که برگرفته از خاطرات سرهنگ عراقی کامل جابر است. در بخشی از این کتاب در تشریح روزهای پایانی استقرار رژیم بعث در خرمشهر آمده است: سرهنگ احمد زیدان فرمانده تیپ ما بود؛ تیپ 113 او میخواست فرماندهی خرمشهر را کاملا از آن خود کند؛ برای همین با قرارگاه لشکر «یازده» به طور مستقیم تماس میگرفت. یک روز به من گفت: «من به خودم اجازه نمیدهم به این قرارگاههای ضعیف و بیاحساس مراجعه کنم.» دانش نظامی نداشت؛ با پارتی بازی به ردههای بالا رسیده بود. او به دروغ نزد ستاد فرماندهی در بصره تضمین داده بود که نیروهای ما در دفاع از خرمشهر تا پای جان ایستادگی خواهند کرد. روز 23 اردیبهشت 61 راس ساعت چهار بعدازظهر، نیروهای کمکی که شامل نیروی زرهی و تانک از تیپهای 238، 52، تیپ 31 و تیپ 32 بود، به منطقه رسید. ساعت چهار و نیم نیز یک هلیکوپتر حامل مدیر اطلاعات نظامی و تعدادی از افسران رده بالا به محور خرمشهر آوردند؛ سعدالدین شاذلی – افسر بازنشسته مصری – و چند افسر رده بالای اردنی هم میان آنها بودند. آنها با فرماندهان مستقر در خرمشهر جلسه گذاشتند و سپس آمادگی خود را برای دفاع از شهر به هر قیمتی اعلام کردند. سرلشکر شاذلی وقتی تجهیزات دفاعی عراق را دید، با تعجب گفت: «امکان ندارد هیچ نیرویی بتواند واحدهای دفاعی شما را با این عظمت نابود کند!» ساعت پنج عصر آن روز مرا به عنوان فرمانده نیرو تعیین کردند. سرهنگ احمد زیدان، دستورهای لازم را به من ابلاغ کرد. ساعت هشت شب 23 اردیبهشت نیروهای اسلامی به پیشروی خود از چند سمت ادامه دادند. ساعت هشت و نیم، درگیری شدیدی در آپارتمانهای مسکونی نزدیک خرمشهر روی داد. در این مجتمع، تیپهای 23 و 34 نیروهای ویژه مستقر بودند. سرهنگ ستاد نزار ابوسعید برای من توضیح داد: - در مجتمع آپارتمانی، نبرد سنگینی بین نیروهای ما و نیروهای اسلامی روی داد. ما سعی داشتیم آنها را از مناطق مسکونی دور نگه داریم؛ اما شدت حمله آنها مانع بود، این درگیری بیشتر به جنگ خیابانی شباهت داشت. با اینکه منطقه مقابل مجتمع آپارتمانی پوشیده از مین و سیمهای خاردار و... بود، اما نیروهای اسلامی توانستند از میان این زمینها پیاده نظام خود را به منطقه گسیل کنند و از آپارتمانها به عنوان مخفیگاه استفاده کنند. بعد، تکتیراندازهایشان برای اسیر کردن سربازان و افسران اعزام شدند. آتش همهجا را فراگرفته بود و توپ و خمپاره بود که بر سر ما فرود میآمد. سرهنگ احمد زیدان – فرمانده تیپ 113 – با سرهنگ ستاد نزار ابوسعید که نیروهایش در مجتمع آپارتمانی در حال جنگ بودند، تماس گرفت و گفت: «نیروهای ما با وجود از دست دادن تعدادی از مواضع گردان یکم تیپ 33 همچنان میجنگند. ما کمبود نیرو را با استفاده از نیروی ذخیره مستقر در آپارتمانها حل خواهیم کرد.» سرهنگ احمد زیدان به من گفت: «برای رفتن به مجمع آپارتمانی آمادگی داری؟» - چقدر نیرو باید با خودم ببرم؟ - یک گروهان. - غیر ممکن است؛ وقتی در آپارتمانها به اندازه یک لشکر نیرو وجود دارد و کاری از پیش نمیبرد، چگونه ممکن است ما به اندازه یک گروهان نیروی کمکی بفرستیم؟ - در این صورت، امشب با ما در این منطقه خواهید ماند تا دستوری از طرف فرماندهی صادر شود. رأس ساعت نه شب، نیروهای ایرانی حمله وسیعی را علیه آپارتمانهای مسکونی در شمال خرمشهر انجام دادند؛ طوری که نیروهای ما مجبور به عقبنشینی به داخل خرمشهر شدند. آنها تمام مجتمع را به تصرف خود درآوردند. اجساد سربازان و مجروحان ما نیز در همان جا ماند. تمام تجهیزات و سلاحهای سنگین نیز باقی ماند و ما به سمت خرمشهر عقبنشینی کردیم. منظره عقبنشینی بسیار تکان دهنده بود. سربازان ما با پای برهنه و لباسهای گلی و بدون کلاه دنبال سوراخ موش میگشتند؛ تا جایی که سرهنگ خمیس بر صورت آنها تف انداخت. افسران درجه نظامی خود را کنده بودند؛ چون فکر میکردند اسیر خواهند شد، وضع بسیار آشفته بود. در همان حال، فرماندهی از ما میخواست حتی اگر جوی خون در شهر جاری شود، خرمشهر را از دست ندهیم. عدهای از افسران به فرماندهی گفته بودند که جان خود را فدای صدام خواهند کرد و فرماندهی هم این حرفها را باور کرده بود. در این هنگام، صدام حسین، عدنان خیرالله – وزیر دفاع – را به منطقه فرستاد. هنگام فروپاشی محور دفاعی مجتمع آپارتمانی، عدنان خیرالله با عبدالجواد ذنون سوار هلیکوپتر شد تا اوضاع را از بالا زیر نظر داشته باشد. خلبانی که همراه آنها بود، برایم چنین تعریف کرد: - عدنان خیلی ناراحت به هشام صباح الفخری و عبدالجواد ذنون گفت: «امشب خرمشهر از دست میرود.» عبدالجواد گفت: «من این طور فکر نمیکنم؛ چون نیروهای ذخیره قادرند تا چند ماه دیگر بجنگند.» عدنان گفت: «شما با وجود این وضع هم از روی احساسات حرف میزنید.» خلبان هلیکوپتر که پسرخاله من سرگرد صفاءالعلی بود، بعدها به همراه عدنان خیرالله در سقوط هواپیمای حامل عدنان پس از پایان جنگ تحمیلی کشته شد. بر اثر حملات پیاپی نیروهای اسلامی، قسمت شمالی شهر نیز به تصرف آنها در آمد. برای ما فقط پل نهر عرایض در شمال شرقی خرمشهر باقی مانده بود که در آنجا هم بین نیروهای ما تیپ 33 نیروی ویژه دریایی بود، با نیروهای ایرانی درگیری روی داد. نیروهای ما از طریق این پل میتوانستند خود را به اروندرود برسانند. فرماندهی تیپ در ساعت نه و نیم با فرمانده نیروهای ویژه تماس گرفت و گفت: «ما نمیتوانیم از پل دفاع کنیم؛ چون تمام فرماندهان گردانها کشته شدهاند و نمیدانم به تنهایی در مقابل این حملات پیاپی چه کنم؟» به این فرمانده دستور عقبنشینی داده شد تا خود را به مرکز خرمشهر برساند. در این حمله، قسمت شرقی شهر به تصرف نیروهای اسلامی درآمد. برای ما مهم بود که بتوانیم با نیروهایی که پشت اروندرود مستقرند، تماس بگیریم؛ چون ایرانیها با تصرف پل نهر عرایض، ارتباط زمینی ما را با دیگر واحدها قطع کردند و ما مجبور بودیم که با بیسیم با دیگر واحدها تماس بگیریم. نکته دیگر این که نبرد در پل نهر عرایض به کمک پیاده نظام که بیباکانه میجنگید، استفاده کردند. فرمانده نیروهای ویژه در آخرین ساعات حمله با فرمانده نیرو در خرمشهر تماس گرفت و اعلام کرد: «ارسال نیروی ذخیره بیفایده است؛ چون نیروی که مقابل ما میجنگد، زیاد نیست؛ اما با شجاعت تمام میجنگد. ما از سرنوشت سربازان خود بیخبریم. شاید آتش تانکها آنها را از پای در آورده باشد.» نیروهای اسلامی زیرکانه به سوی ایستگاه قطار در شرق خرمشهر حرکت کردند و آن را به تصرف خود درآوردند. این کار پس از درگیری با گردان 24 صورت گرفت. این گردان هم به کلی نابود شد. این قسمت در محور اهواز – خرمشهر امتداد دارد. برای دفاع از این محور، تیپ 48، تیپ پیاده نظام238، تیپ پیاده نظام 44، تانکهای حمورابی و تجهیزاتی شامل خمپاره و ضدهوایی مستقر بودند. فرماندهی پس از شکست در خاکریز میانی متوجه شد که سرنوشت این تیپها در صورت جنگیدن چیزی جز نابودی نیست. به همین دلیل به این تیپها دستور داد که در صبح روز 24 اردیبهشت در قسمت عقب سدهالدج – کناره رود کارون – مستقر شوند تا در یک فرصت مناسب به ایرانیها حمله کنند و راه عبوری شماره 2 را تصرف کنند. ما این تحولات را از درون شهر پیگیری میکردیم. منطقه استقرار ما دور از آتش جنگ بود. تمام نیروهای داخلی شهر به حالت آماده باش کامل در آمده بودند. مهمات و اسلحه و دستگاههای بیسیم برای برقراری ارتباط آماده میشد. با وجود آن همه امکانات، همه به شدت نومید بودیم. سرهنگ احمد زیدان که با سخنان خود سعی میکرد سربازان را دلگرم کند، میگفت: «فرماندهی نظامی به من اطلاع داده که نیروی ذخیره به سمت ما در حال حرکت است. این نیرو، سربازان ایرانی را خواهند سوزاند. فرماندهی جز حفظ جان ما چیز دیگری نمیخواهد.» من که نزدیک سرهنگ احمد بودم، گفتم: «قربان، نیروهای ذخیره چطور میتوانند ایرانیها را بسوزانند؟» گفت: «هواپیماها از بمبهای آتشزا استفاده میکنند. این بمبها در موارد ضروری به کار میرود.» فرماندهی تیپ 44 که در سدهالدج مستقر بود به گردان یکم از تیپ 48 دستور داد که به سمت مجتمع آپارتمانی حرکت کند تا یک خط دفاعی قوی در سمت شمالی شهر ایجاد شود. پس از اعزام تیپ 44 و گردان یکم تیپ 48، درگیری شدیدی روی داد که از سلاحهای سبک و سنگین استفاده شد. وقتی با فرمانده تیپ 44 تماس گرفتیم، گفت: «کار ما تمام شد! کمک بفرستید!» سرهنگ احمد زیدان معتقد بود که باید تمام واحدهای مستقر در خرمشهر را برای دفاع از منطقه نگه داریم، این نظر مورد استقبال دیگر فرماندهان قرار گرفت. فرماندهی معتقد بود که خرمشهر همچنان در تصرف ما باقی خواهد ماند. در این درگیری، فرمانده تیپ 44 کشته شد و جز تعداد کمی سرباز که فرار کردند، چیزی از تیپ باقی نماند. سربازان فراری به فرماندهان خود دشنام میدادند؛ چون فکر میکردند که آنان فریبشان داده و برایشان کمک نفرستادهاند. سرهنگ احمد زیدان وقتی این وضع را دید به صورت یکی از سربازها سیلی زد و گفت: «ما میدانیم که کارها را چطور پیش ببریم و لازم نیست تو برای ما تکلیف معلوم کنی، حیوان!» نابودی تیپ 44 و گردان یکم از تیپ 48، مساله بسیار مهمی بود؛ چون تیپ 44، تیپ طلایی ارتش عراق محسوب میشد و فرماندهان آن از بهترین فرماندهان ارتش عراق بودند. برای همین وقتی فرمانده محور خرمشهر – اسماعیل النعیمی – خبر کشته شدن فرمانده تیپ 44 را شنید، سر خود زد و گفت: - کار خرمشهر تمام شد... سخن او درست بود؛ چون منطقهای که در اختیار تیپ 44 بود، ستون فرات خرمشهر به حساب میآمد. به تیپ 238 دستور داده شد که به سوی مجتمع آپارتمانی حرکن کند. این تیپ که تازه به این منطقه اعزام شده بود، راه را گم کرد و به جای این که به سوی مجتمع برود، به سوی منطقه استقرار نیروهای ایرانی حرکت کرد. این خود مصیبت دیگری برای واحدهای ما بود. در این درگیری، ایرانیها از بمب افکن استفاده کردند و نفربرهای تیپ را به آتش کشیدند. از این مهلکه فقط تعداد کمی سرباز توانستند خود را نجات دهند و به این سوی اروندرود بیایند. فرار سربازان در آن شب تاریک، کار نشدنی بود. تعداد زیادی از آنها هنگام عبور از رودخانه غرق شدند.
[ چهارشنبه 23 تیر 1395 ] [ 1:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
پیکر شهید سرباز وظیفه «بهنام چوپاننژاد» در کهنوج تشییع شد پیکر شهید سرباز وظیفه «بهنام چوپاننژاد» که 20 تیر ماه در شهرستان جیرفت در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر به فیض شهادت نائل آمد در کهنوج تشییع شد. به گزارش دفاع پرس از کرمان، مردم ولایتمدار و قدرشناس شهرستان کهنوج با حضور پرشور خود پیکر مطهر شهید چوپانزاده را تشییع و تا مصلای این شهر همراهی کردند. این مراسم با حضور پرشور مردم همیشه در صحنه کهنوج برگزار و مردم از مسیر ناحیه سپاه تا مصلای این شهر پیکر سرباز شهید را بدرقه کردند و پیکر شهید پس از تشییع در روستای زیری شهرستان کهنوج به خاک سپرده شد. سرباز وظیفه بهنام چوپاننژاد از شهدای عرصه نظم و امنیت است که 20 تیر ماه در شهرستان جیرفت در درگیری با اشرار مسلح و قاچاقچیان مواد مخدر به فیض شهادت نائل آمد.
[ چهارشنبه 23 تیر 1395 ] [ 1:16 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
یکشنبه 27 تیر/ بزرگداشت شهدای مدافع حرم در تهران بزرگداشت شهدای مدافع حرم شامگاه یکشنبه 27 تیر در تهران برگزار میشود. به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، بزرگداشت شهدای مدافع حرم، شامگاه یکشنبه 27 تیر بعد از نماز مغرب و عشاء، با حضور خانوادههای معظم شهدای مدافع حرم، همراه با سخنرانی حجت الاسلام سیدحسین مومنی و مدیحه سرایی ذاکر اهل بیت(ع)، سیدرضا نریمانی و شعر خوانی احمد بابایی در حسینیه هنر واقع در خیابان 16 آذر - خیابان انقلاب برگزار میشود.
[ چهارشنبه 23 تیر 1395 ] [ 1:15 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
"شوق حرم"؛ پاسداشت سردار شهید مدافع حرم "سیدمحمدحسن حسینی" گروه حماسه و جهاد خبرگزاری دفاع مقدس در چهلمین روز از شهادت سردار شهید مدافع حرم "سیدمحمدحسن حسینی" اقدام به تولید و انتشار پنجمین شماره نشریه الکترونیکی "شوق حرم" کرد که مخاطبان میتوانند آن را از سایت دریافت و چاپ کنند. به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، پنجمین شماره نشریه الکترونیکی "شوق حرم" در 9 صفحه A4 تهیه شده است و به معرفی اجمالی سردار شهید مدافع حرم "سیدمحمدحسن حسینی" معروف به سیدحکیم و خاطرات همرزمان این شهید والامقام پرداخته است. همچنین در این ویژهنامه گفتوگوی خبرنگار ما با همسر شهید سیدمحمدحسن حسینی منتشر شده است. مخاطبان گرامی جهت دریافت فایل این ویژهنامه میتوانند بر روی گزینه زیر کلیک و اقدام به چاپ آن کنند.
[ چهارشنبه 23 تیر 1395 ] [ 1:15 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
خوابی که خبر از شهادت می داد خوابش را برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود:«با شهید احمد طیبی که از اقوام من هستند و در عملیات قبلی شهید شده، سوار ماشین شدیم و ایشان مرا به جاهای خیلی با صفایی برد و در مورد مسائل گوناگونی صحبت کردیم. برای من یقین شده است که در عملیات بعدی شهید میشوم.» به گزارش دفاع پرس از یزد، شهید "محمد تفکری" از شهدای استان یزد است که 23 تیرماه سال 61 در ماه مبارک رمضان در عملیات رمضان به شهادت رسید، به همین بهانه در سطور زیر زندگینامه وی را مرور میکنیم: تازگیها کارمند ذوب آهن شده بود. زمان، زمان اوج جریانات انقلابی بود. مثل دیگر افراد میهن دوست و متعصب در این تظاهرات نقش مهمی را ایفا میکرد. وقتی جایی خبر از اعتصاب بر علیه رژیم میشد هم خودش شرکت میکرد و هم دوستانش را به این کار فرا میخواند. قبلاً چند سالی در تهران زندگی کرده بود. یعنی وقتی برای انجام خدمت وظیفه به تهران رفت تصمیم گرفت همانجا بماند. کم کم شغل رانندگی تاکسی را برای خود انتخاب کرد و پس از مدتی هم با دختری از خانوادهای مذهبی ازدواج کرد. وقتی فساد و ابتذال تهران را که هر روز گسترش بیشتری پیدا میکرد دید، تصمیم گرفت با خانواده به زادگاهش باز گردد. با شروع تظاهرات ضد رژیم بیشتر به شهر یزد رفت و آمد میکرد. در همین جریانات دو بار دستگیر و زندانی شد و از شدت شکنجه تمام بدنش کبود شده بود. پس از پیروزی انقلاب عملاً به خدمت سپاه در آمد و در جبهۀ کردستان برای پاکسازی و خدمت دلاوریهای زیادی از خود نشان داد پس از مدتی به خاطر رنجی که از زخم معده میکشید به دیارش بازگشت و در قسمت موتوری سپاه مشغول فعالیت شد. با شدت بیماری و با دستور پزشک مبنی بر استراحت بیشتر بار دیگر در ذوب آهن مشغول به کار شد (آنجا رانندۀ ماشین بود) همیشه همکارانش را به پیروی از رهبر و تلاش برای پایداری اسلام و کشور دعوت میکرد. وقتی بار دیگر به درخواست خودش به جبهه رفت جانشینی فرمانده گردان امام حسین (ع) را بر عهده گرفت. پس از چند ماه که مأموریتش تمام شده باز هم در جبهه ماند. وی قبل از عملیات رمضان شبی خوابی دیده بود و به او الهام شده بود که شهید میشود. خوابش را برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود:«با شهید احمد طیبی که از اقوام من هستند و در عملیات قبلی شهید شده، سوار ماشین شدیم و ایشان مرا به جاهای خیلی با صفایی برد و در مورد مسائل گوناگونی صحبت کردیم. برای من یقین شده است که در عملیات بعدی شهید میشوم.» و از آنها حلالیت طلبیده بود. عملیات رمضان فرا رسید. رمز شروع عملیات "یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی" بود، پشت خاکریز با تک تک افراد مصافحه و خداحافظی نمود و گردان را به جلو حرکت داد. وقتی دشمن متوجه شد نیروهای ایران پشت میدان مین رسیدهاند آنها را با سه تیربار مورد هدف قرار داد. او که مشغول حرکت دادن سریع رزمندگان بود مورد اصابت تیر قرار گرفت و برای اینکه رزمندگان بتواند از روی میدان مین عبور کنند و کمتر شهید و مجروح بدهند خود را بر روی چند مین دیگر انداخت و بدین ترتیب به مقام شهادت نایل آمد. شهید آنقدر روحش بزرگ است که اجازه نمی دهد تنها به فکر خودش باشد، او دوست دارد غل و زنجیر را از پای دیگران بگشاید، خود فدا شود تا دیگران بمانند. این رزمندۀ دلاور شهید محمد تفکری جانشین گردان امام حسین (ع) بود. در آن زمان سردار دلاور اسلام، شهید ذبیح الله عاصی زاده فرماندهی گردان امام حسین (ع) از تیپ 25 کربلا را عهدهدار بودند. شهید در وصیت نامه اش خواسته بود که این شعر را روی سنگ قبرش بنویسند: از زبان حال من بشنو خروش رهبرم بانگ تکبیر آید از سلول های پیکرم بستگانم را کسی هرگز نگوید تسلیت که مبارک باد گویید از برای مادرم زندگانی شما مرهون جان بازی ماست پس روید راهی که من پیموده ام از رهبرم شهید معظم محمد جواد تفکریبافقی فرزند حبیب:خدایا اگر گناهی کردهام از روی نادانی و جهل بوده است. مرا ببخش و به من یاری ده تا غیر از راه تو الله و معبودی نداشته باشم .پروردگارا قلبم همواره به یاد مستضعفین میتپد همه آنها را از خزانه کرمت بی نیاز کن .خدایا از تو میخواهم همان گونه که تا کنون یاری دادهای و من کمکهای تو را حتی به چشم خود دیدهام هیچگاه مرا به خودم وانگذاری و همیشه مرا یاری ده.
[ چهارشنبه 23 تیر 1395 ] [ 1:14 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
پیکر 11 شهید مدافع حرم فردا در قم تشییع میشود پیکر مطهر 11 شهید مدافع حرم از لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون، فردا پنجشنبه 24 تیرماه در قم تشییع میشود. به گزارش دفاع پرس از قم، پیکر پاک 11 شهید مدافع حرم از لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون ساعت 8:30 فردا پنجشنبه 24 تیرماه از مسجد ملاجعفر واقع در بازار اصلی قم به سمت حرم حضرت معصومه(س) تشییع میشود. شهیدان مدافع حرم، سید حسن حسینی و سید مهدی شریفی از لشکر فاطمیون و جان حسین، نوید حسین، افتخار حسین، بهار حسین، وکیل حسین، زینت حسین، عابد حسین، کامیاب علی و نوید علی از تیپ زینبیون به تازگی در نبرد با مزدوران تکفیری وهابی داعش، در منطقه حلب سوریه به شهادت رسیدهاند. گفتنی است، پیکر شهدا پس از اقامه نماز میت، در قطعه ۳۱ بهشت معصومه(س) به خاک سپرده خواهد شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب