به گزارش خبرنگار دفاع پرس از ایلام، تنها 20 سالش بود که در عملیات والفجر 10 به دلیل مجروحیت به دام صدامیان افتاد. دست خدا یارش بود نه خون رفته از تنش توانست کارش را تمام کند و نه حکم اعدامی که به جرم پاسدار بودن برایش بریده بودند. او کسی نیست جز محمد رستمی دلیر مردی از خطه ایلام که پای صحبتهای وی مینشینیم.
دفاع پرس: لطفا خودتان را معرفی کنید؟
اینجانب آزاده جانبار 35 درصد، نور محمد رستمی دارای مدرک تحصیلی لیسانس حقوق قضایی هستم. متولد 1346 و بیش از 30 ماه در اسارت دشمن بعثی بصورت مفقودالاثر بودهام و بازنشسته آموزش و پرورش.
دفاع پرس: روزهای ابتدایی ورود شما به جبهه چه حال و هوایی داشت؟
در زمان ورد به جبهه حق علیه باطل بنده دانش آموز سال چهارم دبیرستان بودم که به فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل سپاهیان حضرت محمد(ص) درس و مشق را رها کرده و بعنوان نیروی بسیجی وارد جبهه و جنگ شدم و احساسی جز دفاع از میهن اسلامی ایران و لبیک به فرمان ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خمینی(ره) نداشته و ندارم.
دفاع پرس: بعد از ورود به جبهه مامور به کدام گردان و تیپ شدید؟
بنده به عنوان نیروی بسیجی(عملیاتی) در گردان 501 سپاه پاسداران ناحیه ایلام تا فرا رسیدن عملیات والفجر 10 در منطقه شاخ شمیران واقع در کردستان عراق که مشرف به شهرستان سلیمانیه و سد دربندی خان عراق بود مشغول خدمت بودم.
عملیات والفجر 10در تاریخ 23/12/1366 انجام شد.
دفاع پرس: شما در همین عملیات اسیر شدید؟ از شرایط آن زمان بگویید.
بعد از اینکه بنده و دیگر رزمندگان اسلام در منطقه شاخ شمیران مشغول به عملیات شدیم و دشمن را از منطقه بیرون راندیم و تلفات انسانی و نظامی سختی به دشمن وارد کردیم من و چند تن دیگر از رزمندگان اسلام در محاصره دشمن افتادیم و در حین شکستن محاصره اکثر بچهها به شهادت رسیدند از جمله فرمانده گروهانمان جناب آقای محمد پورمند که به شهادت رسیدند ومن هم از ناحیه هر دو زانو به شدت مجروح شدم و یکی از پاهایم شکسته شد.
در منطقه جا ماندم و در جایی گرفتار شده بودم که دشمن مشرف به منطقه بود. یک هفته با همان وضعیت در آنجا بودم و دشمن با آتش سنگینی که در منطقه ایجاد کرده بود اجازه هرگونه تحرک را گرفته بود. خلاصه بعد از یک هفته که توان حرکت را نداشتم و خون زیادی از بدنم رفته بود بدون خوردن غذا سرانجام دشمن توانست جسم نیمه جان من را به اسارت در بیاورد و در ساعات اولیه اسارتم با توجه به ضعف شدیدی که داشتم، نیروهای مزدور عراقی لحظه به لحظه با لگد و مشت و ناسزاگویی به جان من میافتادند و تا سرحد مرگ کتک میزدند.
این ناجوانمردان با آن وضعیت جسمانی نا سالم من را سوار یک قاطر بدون زین و بالاپوش کردند و آن قاطر وضعیت مطلوبی نداشت و موج خمپاره او را گرفته بود و مثل حیوانات وحشی دست و پاهایش را تکان میداد که عراقیهای ناجوانمرد بنده را به زور بر آن سوار کردند و با گلوله به اطراف قاطر شلیک میکردند تا قاطر رم کند و بنده را از دامنه کوه پرت کند پایین که بیش از 300 متر ارتفاع داشت.
نهایتا قاطر با سرعت زیادی به راه افتاد و بعد از طی یک کیلومتر با یک پرش بلند در شیارهای کوه شاخ شمیران من را حدود سه متر به پایین پرت کرد اما باز هم زنده ماندم و دشمن از کار خدا متعجب شده بود که من چگونه از بین نمیروم و هنوز زنده هستم. یکی از عراقیها گفت ما میخواستیم قاطر تو را از کوه پرت کند تا کشته شوی.
آری آنها غافل از کار خدا بودند و نمیدانستند مرگ و زندگی دست خداست و او تصمیم میگیرد که چه کسی بمیرد و چه کسی زنده باشد.
دفاع پرس: در زمان اسارت چند سال داشتید؟
من در زمان اسارت 20 سال داشتم.
دفاع پرس: آیا به اسارت هم فکر کرده بودید؟
به شهادت و مجروح شدن فکر کرده بودم ولی به اسارت هرگز فکر نکرده بودم و باور نداشتم که موقعیتی پیش بیایید که دشمن بتواند من را به اسارت در بیاورد چون که آدمی خوش فکر دارای بدنی ورزیده و آماده نبرد واقعی با دشمن بودم.
دفاع پرس: اسارت و دوری از خانواده برایتان سخت نبود؟
با توجه به اینکه اینجانب مفقودالاثر بودم دوری از خانواده برای من و حتی خانوادهام بسیار سخت بود که در این راستا خانواده من مراسم ختم و فاتحه خوانی تا سومین سالگرد را برای من گرفته بودند و بنده را شهید مفقودالاثر اعلام کرده بودند.
دفاع پرس: در لحظه اسارت چه حسی داشتید؟
در آن لحظه بسیار ناراحت بودم، نه به خاطر ترس از عراقیها یا مردن بلکه به خاطر نفرت از اسارت در دست دشمن اما بعد از یک روز که از اسارتم گذشت به خود آمدم و یاد صحنه کربلا و اسارت حضرت زینب و حضرت زین العابدین و همراهانش افتادم و با خود گفتم نباید روحیهام را از دست بدهم و باید در همین اسارت هم با دشمن تا سر حد مرگ مبارزه کنم.
دفاع پرس: اسارت شما چه مدت طول کشید؟
مدت اسارت بنده به صورت مفقودالاثری بیش از 30 ماه طول کشید.
دفاع پرس: در کدام اردوگاهها بودید؟
مدت اسارت من در استخبارات بغداد و شهر تکریت کمپ 11 سپری شده است.
دفاع پرس: در اردو گاه روزهایتان را چگونه می گذراندید؟
با خواندن دعا و نماز و روزه و نفرت از دشمن و مبارزه با دشمن و خوشحال کردن دوستان خود.
دفاع پرس: این روحیه بالا را مدیون چه چیزی میدانید؟
مدیون امامان شهیدمان که جملگی در راه خدا و اسلام به شهادت رسیدند که اکثرا در زیر شکنجههای دشمن و در زندان به شهادت رسیدند و همچنین مدیون رهبری حضرت امام خمینی(ره) که دنباله رو واقعی امامان معصوم بودند خدا رحمتشان کند و در روز قیامت دست ما بیچارگان را بگیرند ان شاالله.
دفاع پرس: یک خاطره از آن زمان تعریف بفرمایید بدترین و بهترین خاطره؟
بهترین خاطره این بود که من و دو تن از رزمندگان که در اردوگاه تکریت بودیم اسممان را در بلندگو خواندند و ما را برای بازجویی مجدد به استخبارات بغداد بردند چرا که جاسوسان اردوگاه به عراقیها گفته بودند که اینها پاسدار هستند و عراقیها سراسیمه ما را با اتوبوسی به بغداد بردند و حدود دو ماه شب و روز از ما بازجویی کردند و هر روز ما را کتک میزدند و به ما میگفتند "حرس خمینی" یعنی پاسدار هستید ولی ما به خاطر اینکه عراقیها را ناراحت کنیم و ندانند هویت واقعی ما چه هست میگفتیم پاسدار نیستیم. سرانجام بعداز دو ماه من با بچهها صحبت کردم و گفتم بچه ها من فردا میگویم من پاسدار هستم. عراقیها هرکاری میخواهند انجام بدهند و آنها هم گفتند ماهم میگوییم پاسدار هستیم و تا حالا به شما دروغ گفتهایم حالا شما هرکاری میخواهید انجام دهید.
بعد از بیان این مطلب عراقیها خندیدند و گفتند دیدی زحمت ما هدر نرفت و شما اعتراف کردید پس حالا فردا شما سه نفر را اعدام خواهیم کرد.
غافل از کار خدا بودند و در همان شب اتش بس شد و نتوانستند ما را اعدام کنند و خودشان گفتند شما و خمینی پیروز شدید و ما عراقی ها شکست خوردیم چرا که اتش بس شده بین ایران و عراق و طبق قانون ما دیگر نمیتوانیم شما را اعدام کنیم بلکه شما را به اردوگاه تکریت بر میگردانیم.
آری خداوند خواست که حرف ما به کرسی بنشیند و عراقیها هم بفهمند ما پاسدار خمینی هستیم و تلخ ترین خاطره خبر رحلت امام خمینی بود که ما را بسیار ناراحت کرد.
دفاع پرس: آیا خاطرهای هم از حاج اقا ابوترابیفرد دارید؟
من متاسفانه در عراق با ایشان ملاقات نداشتم اما در ایران چندین بار با ایشان ملاقات کردم که بسیار مهربان و خردمند بودند و همه را به تقوای الهی دعوت میکردند.
دفاع پرس: از لحظات بازگشت به کشور برایمان بگویید.
ساعت 12 شب به مرز خسروی رسیدیم. باور کردنش بسیار سخت بود. از خوشحال زمین را بوسیدیم و شکرگزار خداوند مهربان شدیم و مورد استقبال گرم مردم و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفتیم. واقعا گرد و غبار اسارت از تنمان بیرون رفت. ما همیشه خدا را شاکریم که در میهن اسلامی ایران زندگی میکنیم و در زیر چتر ولایت هستیم.
انتهای پیام/
ادامه مطلب
[ سه شنبه 26 مرداد 1395 ] [ 1:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، بزرگداشت جانباز دفاع مقدس «نجفقلی آقاجانی» روز پنجشنبه 28 مرداد ساعت 15:30 الی 17، در مسجد جامع شهر نرجه برگزار میشود. آقاجانی جانباز سرافراز هشت سال دفاع مقدس پس از 27 سال رنج مشقت سرانجام روز یکشنبه 24 مردادماه امسال دار فانی را وداع گفت. انتهای پیام/ 151
[ سه شنبه 26 مرداد 1395 ] [ 1:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ سه شنبه 26 مرداد 1395 ] [ 1:34 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
نریمان حیدری، مسئول اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه سرپلذهاب و مسئول یادمان شهدای بازیدراز در گفتوگو با خبرنگار اعزامی دفاع پرس به راهیان نور غرب و شمالغرب، اظهار داشت: یادمان شهدای بازیدراز در طول سال 2 بار فضاسازی میشود. مرحله نخست همزمان با سالروز عملیات بازیدراز و افتتاحیه راهیان نور در اردیبهشت ماه است. وی افزود: مرحله دوم فضاسازی در مهرماه انجام میشود؛ که همزمان با آغاز اردوهای راهیان نور دانشآموزی و دانشجویی است. حیدری ادامه داد: این فضاسازی شامل شعارنویسی، نصب پرچمها، بهروزرسانی تابلوهای شناسنامه و... است. وی تصریح کرد: محوطهسازی یادمان نیز که اداره کل راه و شهرسازی کرمانشاه آن را بر عهده دارد، در حال اتمام است. مسئول یادمان شهدای بازیدراز عنوان کرد: در ایام نوروز بسیاری از مردم استان با خودروهای شخصی به این یادمان سفر کردند و از ابتدای سال تاکنون حدود 70 هزار نفر به این یادمان آمدهاند. حیدری خاطرنشان کرد: این یادمان در طول سال راوی ثابت دارد. همچنین از راویان دیگر شهرستان نیز در ایام اوج راهیان نور استفاده خواهد شد. مسئول اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه سرپلذهاب بیان کرد: امروز و در سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی مراسمی با حضور 70 آزاده سرپلذهابی در این یادمان برگزار میشود. وی در پایان گفت: این شهرستان 2 اردوگاه با نامهای راه کربلا و شهدای بازیدراز با ظرفیت 750 نفر برای اسکان کاروانهای راهیان نور دارد. انتهای پیام/211
[ سه شنبه 26 مرداد 1395 ] [ 1:32 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، بزرگداشت شهید مدافع حرم، علی جمشیدی روز پنجشنبه 28 مرداد ساعت 18، در گلزار شهدای گمنام شهرستان نور برگزار میشود. مدافع حرم علی جمشیدی از بسیجیان لشکر 25 کربلا بود؛ که در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س)، در نبرد با تروریستهای تکفیری در منطقه خانطومان سوریه به شهادت رسید. انتهای پیام/ 151
[ سه شنبه 26 مرداد 1395 ] [ 1:31 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، در سالروز بازگشت آزادگان به کشور نشست بررسی اسناد اسرای ایرانی و عراقی با حضور سردار علاماتی رئیس مرکز اسناد دفاع مقدس، سرهنگ فروتننژاد از مسئولان پیگیری تبادل اسرا، نماینده مرکز اسناد و آرشیو ملی صبح امروز (26 مردادماه) در ساختمان راهیان نور برگزار شد. پنج میلیون سند از آزادگان به مرکز آرشیو و اسناد ملی تحویل داده شد سردار علاماتی با گرامیداشت حماسه جاودان هشت سال دفاع مقدس، به فرمایشات مقام معظم رهبری در این خصوص اشاره کرد و گفت: در خصوص اسناد اسرا کارهای بسیاری انجام شده است؛ که هفته گذشته پنج میلیون سند آزادگان به مرکز اسناد ملی ارائه شد. رئیس مرکز اسناد دفاع مقدس با بیان اینکه وظیفه این سازمان هدایتگری و سیاستگذاری است، افزود: وظیفه ستادی ما تعامل و هماهنگی با کلیه سازمانهای دارای اسناد دفاع مقدس است. تعداد سه میلیون سند درونسازمانی و پنج میلیون سند از سایر مراکز داریم؛ که به دنبال ساماندهی این اسناد و قرار گرفتن در مرجعی هستیم که اصالت آن حفظ شود. در بحث اطلاعرسانی سعی شده تا کتب مرجعی منتشر و به چاپ برسد. 10 هزار اسیر عراقی به ایران پناهنده شدند سردار علاماتی با پیشبینی افق سازمان اسناد دفاع مقدس بیان کرد: امیدواریم بتوانیم هدفگیری حداقلی را تحقق ببخشیم، اسناد مربوط به یک میلیون نفر از ایثارگران را حفظ کنیم، و با برگزاری کارگاهها و نشستهای آموزشی جامعه هدف را در زمینه اسناد دفاع مقدس آگاه کنیم و این اسناد جمعآوری شود. سرهنگ فروتننژاد نیز در این نشست بیان کرد: کمیسیون اسرا 2 روز بعد از آغاز جنگ تحمیلی که 2 اسیر گرفته شد، زیر نظر شهید نظران شروع به کار کرد. ابتدا این 2 اسیر به دژبانی ارتش تحویل داده شدند؛ اما پس از زیاد شدن تعداد اسرا کمیتهای زیر نظر فرمانده کل قوا که در آن زمان رئیسجمهور (بنیصدر) فرماندهی کل قوا را به عهده داشت، شکل گرفت. وی افزود: با پایان کار تحویل اسرا تعداد مفقودین به زیر 100 نفر رسید. با اعلام نبود هیچگونه اسیر در عراق توسط مسئولان عراقی سرلشکر صفوی و فرمانده نیروی زمینی اعلام کردند که هیچ نیرویی بهعنوان اسیر در ایران و عراق وجود ندارد، و مفقودین بهعنوان مفقودالاثر و مفقودالجسد شناخته شده و کار پیگیری به کمیته جستوجوی مفقودین سپرده شد. وی با اشاره به وضعیت اسرای عراقی پس از بازگشت به کشورشان عنوان کرد: بیش از 10 هزار اسیر پناهنده به ایران بعد از بازگشت به کشور خود به مناسب بالای دولتی رسیدند. نماینده مرکز اسناد و آرشیو ملی در این نشست بیان کرد: هفته گذشته اولین بخش از اسناد دفاع مقدس به آرشیو مرکز منتقل شد. وی عنوان کرد: سازمانهای نظامی از شمول اسناد مبرّا بودند و آرشیو ملی در حوزه نظامی اسناد کمی را اخذ کرده بود. با برقراری تفاهمنامه بین سازمان اسناد دفاع مقدس و مرکز اسناد و آرشیو ملی و انتقال اسناد به سازمان تحولی ایجاد شده است که توانستیم این حجم از اسناد نظامی را تحویل بگیریم. انتهای پیام/ 141
[ سه شنبه 26 مرداد 1395 ] [ 1:30 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، صبح امروز بانوان تیرانداز المپیکی کشورمان با کسب دو عنوان ششمی و هشتمی در رقابت با سایرکشورهای صاحب نام در این ورزش به میهن اسلامی بازگشتند. منبع: سازمان بسیج جامعه زنان کشور
[ سه شنبه 26 مرداد 1395 ] [ 1:30 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، مراسم تشییع پیکر «حاج مهدی فهیمی لاریجانی» پدر شهیدان محمودرضا و حمیدرضا، روز سهشنبه 26 مرداد ساعت 16، در گلزار روستای گزانه برگزار و در این مکان تدفین میشود. این مراسم با حضور خانوادههای معزز شهدا و مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان لاریجان برگزار خواهد شد. انتهای پیام/ 151
[ سه شنبه 26 مرداد 1395 ] [ 1:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش دفاع پرس از خراسان شمالی، محمد رضا صالحی، استاندار خراسان شمالی با صدور پیامی ۲۶ مرداد ماه سالروز ورود آزادگان سرافراز را به ایران اسلامی تبریک گفت. متن پیام وی به شرح زیر است: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 26 مرداد ماه سال 1369، میهن اسلامى شاهد بازگشت غرورآفرین آزادمردانی بود که پس از تحمل سالها شکنجه و دورى از عزیزان خویش، به وطن بازگشتند و به انتظار میلیونها ایرانى پایان دادند. در این روز، شکیبایى مادران، پدران، همسران و فرزندان این آزادمردان به بار نشست و سالهاى نگرانى و شوق دیدار به پایان رسید و وعده الهى تحقق یافت. بدون تردید آزادگان دلاور، گنجینههاى ارزشمندى هستند که با الهام از مکتب انسانساز اسلام و سیره ائمه اطهار(ع) و با درس گرفتن از زندگى انقلابى و حماسهساز حضرت زینب(س) که اسوه صبر و پایدارى بود، توانستند دوران دشوار اسارت را پشت سر نهند و شکوه مقاومت و سرافرازى را بر صحیفه درخشان ایران اسلامى ثبت کنند. اینجانب 26 مرداد ماه سالروز ورود آزادگان سر افراز به میهن اسلامی را به ملت بزرگ ایران، جامعه ایثارگران عزیز کشور و بهویژه قهرمانان صبر و پایداری خراسان شمالی تبریک و تهنیت عرض نموده و امیدوارم بتوانیم گوشهای از مجاهدتها و مقاومتهای وصفناپذیر این رسولان انقلاب را که کلید راه هدایت براى نسل جوان و همه بیداردلان و آزادگان جهانند را ترویج نماییم. محمد رضا صالحی انتهای پیام/
[ سه شنبه 26 مرداد 1395 ] [ 1:27 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، «ملاصالح خسروی» از روحانیان مبارز اهل سنت بود که سالها افتخار مبارزه علیه رژیم پهلوی را داشت و در این راه، حبس و شکنجههای فراوانی در زندانهای سنندج و تهران متحمل شد. وی پس از پیروزی انقلاب، بهعنوان روحانی انقلابی، منادی وحدت بود و تا لحظه شهادت از یاوران انقلاب و «امام خمینی» بود. شهید «خسروی» دشمنی سرسختانهای با منافقین داشت و همواره افشاگر برنامههای عناصر ضدانقلاب ازجمله دموکرات و کومله بود؛ تا اینکه در 26 مرداد سال 1360 هنگام اذان مغرب در مسجد جامع سنندج مورد اصابت گلولههای عناصر کینهتوز ضدانقلاب قرار گرفت و به همراه فرزندش «محمد» به شهادت رسید. زندگینامه شهید شهید «ملاصالح خسروی» در روز پنجم خرداد ماه سال 1300 در روستای زندان از توابع شهرستان سنندج متولد شد. پدرش «حاج لطفالله خسروی» با کشاورزی معیشت خانوادهاش را فراهم میکرد. صالح به تشویق و راهنمایی پدرش، از شش سالگی به مکتب رفت و بعد از مدتی نزد «ملاکریم یوسفی»، امام جماعت و مدرس مسجد فاروقیه سنندج رفت و علوم مقدماتی نظیر صرف و نحو عربی و قرائت قرآن کریم را آموخت و پس از آن به منطقه اورامان مریوان مهاجرت کرد. «ملاصالح خسروی» برای تکمیل تحصیلات دینی خود به کشور عراق سفر کرد، سپس به ایران بازگشت و به روستای سراب قامیش رفت و محضر «ماموستا فیضالله مرادی» را درک کرد و بعد از مدتی از «ملاخالد» اجازه افتاء در مذهب امام شافعی را دریافت کرد. فعالیتهای سیاسی و مذهبی «ملاصالح» بعد از مدتی شکل جدیتر به خود گرفت. او به مبارزه با ستم و فساد رژیم شاه و مزدوران محلی پرداخت. رژیم طاغوت «ملاصالح» را به سبب مبارزاتش در سال 1337 به زندان انداخت. «ملاصالح» پس از آزادی از زندان، امام جماعت مسجد «شیخ محمد آغازمان» را عهدهدار شد و به نوسازی مسجد اقدام کرد و مبارزات خود را علیه رژیم شاه از سر گرفت؛ تا آنکه نیروهای امنیتی رژیم شاه، او را به سبب مخفی ساختن یکی از روحانیون مبارز به نام «شیخ جمیل مردوخی»، دستگیر کرده و به شکنجه، ضرب و جرح وی پرداختند که نشانههای آن تا مدتها بر بدن «ملاصالح» مشخص بود. «ملاصالح خسروی» غیر از مبارزه سیاسی، قرآن و معارف اسلامی را به جوانان آموزش میداد. این مبارز انقلابی پس از پیروزی انقلاب اسلامی وظیفه اصلی خود را حفظ دستاوردها و ارزشهای انقلاب میدانست؛ برای همین به مبارزه با گروهکها و افراد ضدانقلاب پرداخت و مردم را از افتادن در گودال فریب آنان برحذر میداشت و با تحلیلی عالمانه، هویت اصلی گروهکها را افشا میکرد. «ملاصالح» با عضویت در مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور، فعالیتهایش را برای تعلیم آموزههای اسلامی و استقرار حکومت اسلامی گستردهتر ساخت. دشمنان ایران اسلامی وجود «ملاصالح» را مانعی در مقابل امیال خود میدانستند؛ برای همین در پی حذف وی برآمدند و در غروب روز بیست و چهارم مرداد ماه سال 1360، هنگامی که «ملاصالح» همراه فرزندش «محمد» در مسجد «محمد آغازمان» حاضر شده بود تا مزد کارگران ساختمانی مسجد را بپردازد، افراد ضد انقلاب به آنها حمله کردند و وی را همراه فرزندش با شلیک گلوله به شهادت رساندند. بعد از آن مردم سنندج پیکر پاک آنان را در بهشت محمدی سنندج به خاک سپردند. شهید ملاصالح خسروی عقیده داشت که علم باید با عمل همراه شود. همچنین باید برای اصلاح فرد و تحقق اصول اسلامی، حکومت باید اصلاح شود. بدین منظور بود که به نقد عملکرد رژیم شاهنشاهی پرداخت و چون فساد و تباهی آن را به حدی دید که قابل اصلاح نیست، به مبارزه پرداخت. ایثار از ویژگیهای بارز او بود. زمانی به اتهام مخفی ساختن «شیخ جمیل مردوخی» به زندان افتاد، حبس و شکنجه را تحمل کرد؛ اما مخفیگاه «شیخ جمیل» را لو نداد. انتهای پیام/ 161
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
در حالی که توقع می رفت، استقبال مردمی و قابل قبول تری از سوی مسئولین ورزشی از ورزشکاران زن کشورمان به عمل آید شاهد استقبالی در خور این ورزشکاران نبودیم.
مینواصلانی درباره علت حضورش در فرودگاه امام خمینی (ره) گفت: به استقبال بانوان ورزشکارمان آمده ایم چرا که این جوانان با عزم و اراده بسیار ستودنی این همت را داشتند تا سهمیه المپیک را به دست بیاورند و در این بازی های جهانی که نام جمهوری اسلامی را مطرح می کند ، شرکت کنند.
وی با بیان اینکه بسیاری از کشورها بودند که حتی نتوانستند سهمیه المپیک را کسب کنند و ما باید قدر این جوانان با انگیزه و با این همت بلند را بدانیم، گفت: صرفاً به جهت قدردانی از حضور این عزیزان و تلاش و زحمات شبانه روزی شان برای آمادگی و شرکت در این مسابقات آمده ایم.
مسئول سازمان بسیج جامعه زنان کشور افزود: مدال آوردن یک بحث است و تلاش و همت داشتن، زحمت کشیدن و حضور یافتن در المپیک یک بحثی دیگر است، در واقع مدال آوردن در سطح المپیک کار راحتی نیست چرا که رقابت ها بسیار سخت و نزدیک بهم است اما گرفتن سهمیه و حضور در المپیک بسیار ارزشمند است و ما برای قدردانی از این عزیزان آمده ایم.
اصلانی در خصوص فعالیت های سازمان بسیج جامعه زنان کشور در خصوص ورزش بانوان به ویژه ورزش قهرمانی گفت: بسیج جامعه زنان کشور در 14 رشته ورزشی در سطح قهرمانی با تلاش در استعدادیابی، دعوت از دختران و بانوان مستعد و آموزش تکمیلی آنها سعی در تقویت ورزش قهرمانی کشور دارد.
وی بیان کرد: تلاش کرده ایم از دوران دانش آموزی اقدام به شناسایی و آموزش دختران جوان مستعد در هر رشته ورزشی را در دستور کار خود قرار دهیم .
مسئول بسیج جامعه زنان کشور، در ادامه با بیان اینکه بسیج در عرصه ورزش همگانی هم برای بانوان فعالیت های بسیاری انجام داده است، افزود: ما برای هر حوزه مقاومت خواهران یک سوله ورزشی در سطح کشور می سازیم و از 1300 حوزه مقاومت و در حال حاضر برای بالغ بر نیمی از آنها سوله ورزشی ساخته شده است .
اصلانی در پایان خاطر نشان کرد: به نظرم گام های خیلی خوبی در بسیج برای ورزش بانوان برداشته شده است و در شهر های دور افتاده که هیچ گونه امکانات ورزشی وجود ندارد، بسیج توانسته با ساخت سوله های ورزشی بحث استعدادیابی و انجام فعالیت های ورزشی را دنبال کند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
استاندار خراسان شمالی
ادامه مطلب
زندگی شهید «ملاصالح» خسروی درسه چیز خلاصه شده بود: آموختن، آموزش و مبارزه با مظاهر ظلم و فساد پهلوی. این شهید عزیز معتقد بود این سه هدف نیز با درد و رنج همراه است؛ هرکس طالب آنها باشد باید از بسیاری مصلحتها و عافیتاندیشیها دست بردارد، و خود نیز عامل به این اعتقاد بود.
مهمترین پیام شهید «خسروی» حفظ مسجد بود. او با تأسی به «حضرت امام خمینی(ره)» مسجدها را مهمترین سنگر مبارزه میدانست. بر همین اساس مسجدهای سنندج کانون اصلی مبارزاتش علیه رژیم شاه بود بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از منبر مساجد به نشر عقاید اسلامی پرداخت و پرده از چهرهی گروهکها برداشت، و این مسئله سبب شهادتش به دست منافقان شد.
ادامه مطلب