آخرین خواسته شهید «ابراهیم هادی» از خانواده
خواهر شهید هادی در سالگرد تولد شهید ابراهیم هادی ماجرای آخرین خواسته شهید «ابراهیم هادی» از خانواده اش را بیان کرد.
کد خبر: ۲۳۶۴۱۰
تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۲ - 21April 2017
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، «زهره هادی» خواهر شهید ابراهیم هادی در مراسم سالگرد تولد برادرش که با حضور جمعی از خانواده شهدا, ایثارگران و عموم مردم در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) برگزار شد, طی سخنانی با بیان اینکه زندگی با ابراهیم زندگی سرشار از شیرینی و لحظات عالی بود, گفت: ابراهیم بسیار مهمان نواز بود و هر برنامه ای که مد نظر داشت ,علاقهمند بود تا آن مراسم را در بین دوستان و اقوام باشد و همیشه به این برنامه ها اهتمام داشت.
خواهر شهید ابراهیم هادی ادامه داد: ابراهیم قبل از رفتن به جبهه یک خودسازی عالی داشت و ما شاهد و ناظر این آمادگی بودیم و این خودسازی یک شبه ایجاد نشده بود بلکه او از سالها این آمادگی را به خود داده بود.ابراهیم همیشه میگفت:«اول باید خودمان را بسازیم و آنچه مد رضای خدا است برای خدا خرج کنیم.» یادم می آید یک روزهایی ابراهیم دیر وقت به منزل میآمد و خیلی خسته بود اما تا صبح نمی خوابید تا مبادا نماز صبحش قضا نشود و همچنین برای نماز جماعتش یک برنامه خاصی مد نظر قرار داده بود.
وی افزود : ابراهیم همیشه روی زمین می خوابید و من که چندین بار این موضوع را میدیدیم به ابراهیم میگفتم:« برای چه روی زمین میخوابی؟» اما ابراهیم میگفت:« این بدن باید به زمین و رمای آن عادت کند» و من بعد از شهادتش منظور او را فهمیدم.
خواهر شهید هادی در خصوص آخرین دیدارش با برادش گفت: ابراهیم در دیدار آخر که از ما خدا حافظی کرد با همان تیپ جبهه ای به ما گفت: «فقط یک دعا کنید من برنگردم» من گفتم چرا؟ گفت:«من هنوز دین خود را به اسلام و رهبر و مردم ادا نکردم. دعا کنید برنگردم و یک وجب از خاک اینجا نداشته باشم و مثل مادرم حضرت زهرا(س) گمنام بمانم.» و همانطور هم شد. ابراهیم ارادت خاصی نسبت به حضرت زهرا(س) داشت و بیشتر خواسته هایش را از حضرت زهرا(س) می گرفت. ابراهیم 25 سال از زندگی اش را بسیار با برکت گذراند. امروز اگر می گویند ابراهیم مظرح شده است این دست ما نیست زیرا اگر کار برای رضای خدا باشد خدا انسان را برجسته میکند و عزت می بخشد.
وی در ادامه اظهار کرد: امروز تاریخ مرور شده است.اگر خوابی هستیم که بچه های دفاع مقدس را نشناختیم اکنون میتوانیم بچه های مدافع حرم را بشناسیم. اینها رفتند تا راه را به ما نشان بدهند. آن زمان گفتند ابراهیم ها رفتند تا ما آسوده زندگی کنیم و بهترین زندگی را داشته باشیم ولی خون بهای شهدا این نیست چرا که به خانواده های مدافع حرم میگویند شما هزینه می گیرند و فرزندانتان را به سوریه میفرستید؟ چرا خانواده های شهدا را دل خون می کنید. آنها برای رضای خدا همه چیز خود گدشتند و جان خود را دادند. تاریخ ورق میخورد و ما از قافله جا مانده ایم و بایدبیدار شویم و ادامه دهنده راه شهدا باشیم و هدف شهدا را دانبال کنیم.
انتهای پیام/ 241
ادامه مطلب
[ جمعه 1 اردیبهشت 1396 ] [ 11:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
محقق و پژوهشگر کشورمان از گردآوری اطلاعات برای کتابی جامع درباره شهدا و خلبانان نیروی هوایی در دوران دفاع مقدس خبر داد. کد خبر: ۲۳۶۴۱۴ تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۱ - 21April 2017 منبع: مهر
[ جمعه 1 اردیبهشت 1396 ] [ 11:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
شهید نصرتزاد وقتی در اسارت ضدانقلاب بود، در اقدامی حماسی پس از گفتن وصیت، مختصات محل اسارت خود را اعلام و درخواست آتش توپخانه کرد. کد خبر: ۲۳۶۴۱۸ تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۷ - 21April 2017 به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، در فروردین ماه سال 1358 ضد انقلاب به پادگان سنندج حمله کرد و پادگان به محاصره کامل آنها درآمد. پس از این اتفاق عناصر ضد انقلاب به تدریج اداره شهر را در دست گرفتند. ارتش در این زمان اجازه درگیری نداشت و تنها ابتکار و شجاعت انقلابی سرهنگ ایرج نصرت زاد(فرمانده وقت تیپ یکم لشکر 28 سنندج) حکایت از حضور ارتش جمهوری اسلامی در آن منطقه داشت و مانع از سقوط پادگان می شد. زهر چشم گرفتن از دشمن شهید نصرت زاد افراد گردانش را با آرایش نظامیـ ورزشی خاصی به داخل شهر برد و با انجام دادن تمرینات صحرایی شهر را دور زد؛ گاهی نیز سنگرهای ضد انقلاب را ویران می ساخت، آنها نیز جرات هیچ اقدامی نداشتند. سرهنگ نصرت زاد پس از جلب نظر اعضای کمیسیون دفاعی در شمال سنندج پاسگاه فرماندهی برقرار کرد و پرسنل را به بیرون از پادگان برد. فرمانده پادگان سرهنگ صدری بود، اما میدان عمل در دست نصرت زاد بود که روحیه بالای نظامی و انقلابی داشت. روز سی و یکم فروردین ماه سال 59 گردان به سوی سقز به راه افتاد. چند کیلومتر دورتر عدهای از ضدانقلاب با لباس ارتشی در مقابل گردان ظاهر شدند و سرهنگ که در پیشاپیش گردان حرکت می کرد، با این فکر که آنها خودی هستند، به چند قدمی شان رفت؛ ولی آنها با تیراندازی سرهنگ را زخمی و اسیر کردند. منبع: نوید شاهد
کتابی جامع درباره شهدای نیروی هوایی تدوین میشود
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، محمد معما محقق و پژوهشگر گفت: در حال جمعآوری اطلاعات و مستندات برای تهیه کتابی درباره شهدا و خلبانان نیروی هوایی در سالهای دفاع مقدس هستم و فکر میکنم این کار فعلا و تا مدت زیادی ادامه داشته باشد.
وی درباره چگونگی تدوین مطالب کتاب مورد نظرش گفت: نظر من بر روزمحور بودن مطالب است. چون امکان دارد دسته بندی با توجه به جنگندههای عملیاتی و فعال در جنگ، موجب دلخوری و گلایه شود و مثلا گفته شود شما از جنگنده F۵ شروع کردید مگر ما در جنگ F۴ نداشتیم؟ یا مثلا بگویند چرا از خلبان های هواپیماهای هرکولس شروع نکردید؟ بنابراین سعی دارم مطالب را با رویکرد روزنگارانه جلو ببرم.
این محقق در ادامه گفت: به نظرم ادامه تحقیقات برای مطالب کتاب، حداقل تا یک سال و نیم طول بکشد و تازه پس از آن به مرحله نگارش برسم. در مجموع، فکر نمی کنم به اتمام رسیدن فرایند تولید این کتاب، زودتر از سه سال دیگر به نتیجه برسد.
از محمد معما پیش از این کتابهای «نبرد در آسمان» و «غرش رعد» شامل زندگینامه سرتیپ خلبان فضل الله جاویدنیا و خاطرات امیر سرتیپ خلبان عبدالحمید نجفی چاپ شده است.
ادامه مطلب
حماسه سرلشکر شهید ایرج نصرتزاد در محاصره ضدانقلاب
با اصرار سرهنگ صدری سرانجام گردان هوابرد شیراز به سنندج رسید و در فرودگاه مستقر شد. بر مبنای برنامه مسوولان ارتش قرار بود این گردان از داخل سنندج گذشته و به سقز اعزام شود که با ترفند ضدانقلاب در ریختن دانش آموزان به سطح شهر، عبور میسر نشد؛ اما گردان با رهبری سرهنگ نصرت زاد پس از دور زدن شهر، از مسیر سد قشلاق به راه خود ادامه داد.
زخمی شدن سرهنگ نصرت زاد
شهادت
عناصر ضدانقلاب که مدتها کینه آن سرباز فداکار و شجاع ایرانی را در دل داشتند، پس از شکنجه های فراوان از او خواستند که وصیت خود را در پشت بی سیم برای همرزمانش بگوید. او چند کلامی در وصف ایمان، اسلام و وطن گفت و سپس در تاریخ اول اردیبهشت ماه سال 59 به شهادت رسید.
پیام لحظه آخر شهید
شهید نصرت زاد در پیامش گفت: «من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد در آخرین دقایق عمر سربازی خویش پیام خود را به همرزمان اعلام می دارم. جانم فدای ایران! زنده باد ارتش جمهوری اسلامی ایران! زنده باد فرماندهان تیپ 1 سنندج! خداحافظتان! نصرت زاد.» شهید نصرت زاد در اقدامی حماسی پس از گفتن وصیت، مختصات محل مجروحیت و اسارت خود را اعلام و سپس درخواست آتش توپخانه کرد.
شهادت 102 ارتشی به همراه فرمانده شان
در جریان واقعه 31 فروردین 1359 سرلشکر شهید ایرج نصرت زاد به همراه ۱۰۲ نفر از ارتشیان انقلابی از جمله شهید محمد جلیلی و سرگرد مصطفی یداللهی به شهادت رسیدند و پیکرهای پاک این شهیدان را به صورت دسته جمعی دفن کردند.
زندگینامه
شهید ایرج نصرت زاد در سومین روز از مرداد ماه سال 1312 در گیلان به دنیا آمد. 16 ساله بود كه به دبیرستان نظام رفت و پس از اتمام دوران دبیرستان وارد دانشكده افسری شد. پس از پایان دوره دانشكده به شیراز رفت و ضمن گذراندن دوره زرهی در مركز پیاده و هوا برد شیراز به خدمت مشغول شد. او تمام دوره های علمی و رزمی ارتش مانند دانشكده فرماندهی و ستاد، پدافند، رنجری، چتربازی و مربی پرش را در طول خدمت سپری نمود. با پیروزی انقلاب اسلامی و پس از ناآرامی های كردستان، عازم سنندج شد و به مبارزه با ضدانقلاب مزدور مشغول شد. سرانجام در 31 فروردین ماه سال 1358 به دست نیرو های ضدانقلاب پس از شکنجه های بسیار به شهادت رسید.
ادامه مطلب