عدمتوجه مسئولان ذیربط سینمای دفاع مقدس را به انزوا کشاند
«باکیده» گفت: عدمتوجه مسئولان ذیربط و اظهارنظرها و اعمال سلیقه افرادی که هیچ صلاحیتی در این حوزه نداشتند سینمای دفاع مقدس را به انزوا کشاند.
کد خبر: ۲۴۰۱۴۵
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۷:۵۴ - 21May 2017
به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، «عبدالله باکیده» کارگردان فیلم سینمایی «صلیب طلایی» در گفتگویی افزود: متأسفانه بعد از اینکه قطعنامه توسط حضرت امام(ره) مورد پذیرش قرار گرفت سینما بهمفهوم مطلق گرایش خود را نسبت به سینمای دفاع مقدس از دست داد. مدیران سینمایی در آن دوران با بهانه اینکه سینمای دفاع مقدس هزینههای بالایی طلب میکند کاری کردند تا این سینما بهطور کل به فراموشی سپرده شود.
وی ادامه داد: این رویه از آن دوران تا به امروز کمابیش ادامه دارد و ما تنها در برخی مواقع که مدیران دغدغهمند نسبت به حفظ ارزشها و آرمانهای دفاع مقدس در مسند امور فرهنگی قرار گرفتهاند شاهد توجه به این گونه مهم سینمایی بودهایم؛ از سوی دیگر بیتوجهیهایی زیاد به این نوع سینما باعث شد تا بسیاری از فیلمسازان دغدغهمند نیز یا بهطور کل خانهنشین شوند و یا در ژانرهای دیگر مبادرت به ساخت فیلم نمایند و تنها سینماگران معدودی مانند ابراهیم حاتمیکیا بودند که توانستند طی این سالها همواره به فعالیتهای خود ادامه دهند.
سپس با تأکید بر اینکه «برای احیای سینمای دفاع مقدس نیازمند روایت دفاع از منظر جدید هستیم» اظهار داشت: دوران دفاع مقدس سرشار از رویدادهای دراماتیک است که میتوان تا دهها سال فیلمها و سریالهای زیادی راجع به آن تولید کرد و به ورطه تکرار و کلیشه هم نیفتاد؛ این مهم نیازمند آن است که سینماگرانی که مایل به تولید یک اثر دفاع مقدسی هستند کمی زاویه دیدگاهشان را تغییر دهند تا بتوانند بر اساس ذائقه امروز مخاطب مبادرت به تولید آثار ارزشمند در سینمای دفاع مقدس کنند.
کارگردان سریال تلویزیونی «نبردی دیگر» در همین راستا خاطرنشان کرد: حماسه مقاومت 45روزه مردم خرمشهر در مقابل نیروهای بعثی با آنهمه تجهیزات و ادوات نظامی مسألهای است که به این آسانی نمیتوان از کنار آن گذشت؛ متأسفانه ما در سینما و تلویزیونمان تنها چند اثر بسیار محدود ضعیف یا متوسط در رابطه با واقعه خرمشهر تولید کردهایم و هیچگاه بهصورت جدی برای پرداختن به این واقعه مهم و حساس و تاریخی زمان، بودجه و امکانات صرف نکردهایم.
وی در خاتمه این گفتگو تأکید کرد: ما باید با عبرتگیری از سینمای غرب که همواره در حال قهرمانسازی و قهرمانپروری از جنگجویان خود هستند به سینمای جنگ و دفاع مقدس توجه ویژهای داشته باشیم و نگذاریم که رویدادهای مهم آن مانند سالروز آزادسازی خرمشهر و دلاورمردیها و جانفشانیهای رزمندگان و مردم به دست فراموشی سپرده شود. ما باید در سینما برای آموزش به کودکان و نسل جوان همواره اهتمام داشته باشیم و آنها را با دوران جنگ و ارزشها و آرمانهایی که در آن دوران وجود داشت آشنا سازیم.
منبع: سینما پرس
ادامه مطلب
[ یک شنبه 31 اردیبهشت 1396 ] [ 6:59 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
مدیر اطلاعرسانی سپاه استان سمنان با اشاره به در پیش رو بودن سالروز آزادسازی خرمشهر گفت: در سوم خردادماه امسال رزمایش آزادسازی خرمشهر در سپاه استان سمنان برگزار میشود. کد خبر: ۲۴۰۱۴۹ تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۶ - 21May 2017 به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، «مهدی لالاییان»، مدیر اطلاعرسانی سپاه استان سمنان ظهر امروز در گفتوگو با اصحاب رسانه اظهار داشت: سوم خرداد سالروز پیروزی عملیات حماسی آزادسازی خرمشهر است که هرساله نهادهای مردمی بهویژه سپاه و بسیج برای گرامیداشت این روز مراسمها و برنامههای شاخصی برگزار میکنند.
[ یک شنبه 31 اردیبهشت 1396 ] [ 6:59 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مازندران، سردار شهید «سید حسین گلریز»، سال 13388 در «بابل» متولد شد و در تاریخ 61/02/10 در اهواز به شهادت رسید. متن نامه سردار شهید سید حسین گلریز به همسرش را در ادامه میخوانید: خدمت همسر عزیزم سلام إن الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئك یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم. (سوره بقره آیه 218) آنان كه به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نموده و در راه خدا جهاد كردند، امیدوار و منتظر رحمت خدا باشد كه خدا بر آنها بخشاینده و مهربان است. به فرموده خداوند متعال در قرآن مجید، ما میتوانیم بفهمیم كه اگر ما ایمان به اسلام داریم و ادعا میكنیم كه مسلمانیم، پس باید از شهر و دیار خود مسافرت كرده و به جنگ با كافران و منافقان برویم، وگرنه ما خودمان یكی از دشمنان سرسخت خداییم. راستی خانم عزیزم تو اسلام را دوست داری؟ خدا را دوست داری؟ قرآن را دوست داری؟ پیغمبر رادوست داری؟ 14 معصوم را دوست داری؟ رهبر عزیز خمینی را دوست داری؟ اگر دوست داری پس نشان بده بگو به همه مردم، فریاد بزن كه من در راه خدا شوهرم را، بچهام را، خودم را، خانوادهام را، حاضرم قربانی كنم. تمام خوشیهای دنیا را در راه خدا بدهم، تا خدا از من راضی باشد. اگر اینكارها را انجام دادی بدان كه حتما به دستور قرآن عمل كردهای. دیگر هیچ دشمنی نمیتواند نارحتی تو را ببیند و خوشحال و قوی تر شود و اسلام را تضعیف كند. باری بنده حقیر در اینجا حالم خیلی خوب است، البته منظورم این نیست كه در فكر شما نیستم. بلكه به تو و بچهام خیلی خیلی خیلی علاقه دارم و محبتهای تو را هیچوقت فراموش نمیكنم. من میدانم كه زنان خوب وجود دارند، ولی من اولین زن پاک و مهربان و با ایمانی كه در طول زندگیم دیدم فقط تو بودی، من تو را در دنیا و آخرت دوست خواهم داشت و دلم میخواهد كه در دنیا و هم در آخرت با تو باشم زیرا خیلی لذت میبرم. من همیشه بیمار بودم و همیشه در زندگی خسته و نارحت بودم، به همین دلیل هر وقت مشغول عبادت بودم، با گریه و زاری از خدا التماس میكردم كه مرا شفا بدهد. خداوند برای اینكه مرا از بدبختی و بیچارگی نجات دهد تو را به من داد و وقتی با تو ازدواج كردم، روزی من روز به روز زیادتر شد. خیلی خوشحالم كه با تو ازدواج كردهام. امیدوارم كه حال فرزندم خوب بوده باشد و در آخر خوشبختی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم. امیدوارم در دنیا و اخرت خوشبخت بوده و امام زمان (عج) از شما راضی باشد. انتهای پیام/
[ شنبه 30 اردیبهشت 1396 ] [ 6:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
متن وصیتنامه این شهید والامقام را در در ادامه میخوانیم: بسمه تعالی وصیتنامه اینجانب سید حسین گلریز، متولد 1338، به شماره شناسنامه 118 صادره از بابل، محل تولد بابل، نام پدر سید مهدی. از آنجایی كه وصی هر شخصی باید از مؤمنترین افراد تعیین شود، بنده حقیر «عباس جلالی» یعنی برادر خانم و بعد از اوی عنی در عدم حضور او برادر خانم دیگرم «علیرضا جلالی» را وصی خود قرار می دهم و با التماس و معذرت میخواهم كه آنها با رضایت كامل این بار مسئولیت را طبق مسئولیت شرعی پذیرفته و بدان عمل نمایند. 1- تا آنجایی كه میتوانند سعی كنند كه نماز و روزه مرا بوسیله حقوقم یا جایی دیگر تهیه كرده و پرداخت نمایند، مدت حداقل چهار سال و حداكثر آنرا خودتان میدانید. 2- چهار گوسفند نذر كردم كه به گردنم میباشد، در ضمن چون دو تا از این چهار گوسفند را در كودكی یعنی بلوغ نذر كردهام شما از حاج آقا روحانی سوال كنید كه واجب است بدهید یا خیر. 3- مقداری پول به قرض الحسنه بدهكارم آن را پرداخت نماید . 4- اگر میتوانید به هر مقداری كه در توان هست به فقرا پول بدهید تا اگر به كسی پول خرده بدهكاربودم تلافی شود. 5- اگر نمی توانید پول نماز، روزه، گوسفند و غیره را همه با هم حساب كنید از حاج آقا روحانی سوال كنید كه شما را راهنمایی كند. 6- كتابهایی كه متعلق به بنده میباشد را میتوانید استفاده كنید، منتهی آنها را دوباره برگردانید تا وقتی كه فرزندم بزرگ شد از آنها استفاده کند، زیرا میخواهم وقتی كه بزرگ شد به وسیله كتابهایم خط فكری مرا در یابد كه آن خط فكری روحانیت در اصل اسلام و ولایت فقیه است. 7- دخترم اگر به خواست خدا بزرگ شد، او را به كسی بدهید كه عاشق امام و ولایت و روحانیت باشد، زیرا همچنین كسی صد در صد متقی و عاشق و مؤمن به خداست. 8- اگر دخترم بعد از تحقیق خیلی خیلی زیاد به عقد یک شخصی درآمد و بعد از ازدواج شوهرش منحرف از خط اسلام در آمد یا منافق بود فوری دخترم باید از او كناره بگیرد. 9- شوهر دخترم باید از روحانیت باشد یا اگر نشد از هر قشری که هست باید متقی باشد. 10- به دخترم بگویید مانند زینب باید برایم زینبی كند، زیرا یكی از دلایل نامگذاری او به این اسم و نشانی همین بوده است. 11- تمام وسایل خانواده و حقوقم متعلق به خانم عزیزم و فرزندم است، ولی به مقداری كه سپاه تعیین كرده و به حقوقم افزوده بود متعلق به پدرم میباشد. 12- همه و همه موظفند كه از زن و فرزندم مانند خودم نگهداری و حمایت كنند. 13- فرزندم متعلق به مادرش بوده و او موظف است كه كاملا در تربیت و سلامتی و مسیر اسلامیاش دقت كرده و از روحانیت و مومنین و مومنات در تربیتش كمک بگیرد و از چهار سالگی دختر را با مقنعنه و چادر بپوشاند. انتهای پیام/
[ شنبه 30 اردیبهشت 1396 ] [ 6:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
شهید آیتالله صدوقی چند روز قبل از آغاز عملیات بیتالمقدس در جبهه جنوب حضور یافتند و در کنار حضرت آیتالله مشکینی به رزمندگان گفتند: از همه خواهانم که هیچ مسامحه در امر جنگ ننموده، با کمال شجاعت، پیشرفتهای چشمگیر خود را ادامه دهند و دشمن را قریباً به زبالهدان تاریخ روانه نمایند. کد خبر: ۲۳۹۲۱۱ تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۹ - 20May 2017 برادران، رزمندگان، ای کسانی که در میدانهای جنگ علیه دشمن، در مقام جانبازی و فداکاری و عشق به شهادت برآمدهاید، از خدای متعال فتح قریب و نصر عزیز شما را خواهان و امیدواریم به برکت نام امیرمؤمنان، علی بن ابیطالب که به این نام شریف جنگ را آغاز کردهاید، قریباً به فتح و پیروزی نائل گردید. به یک جمله از فرمایش رسول خدا (ص) و علی مرتضی (ع) شما را متوجه میسازیم. رسول خدا به امیرمؤمنان فرمود: «یاعلی اوصیک بخصال فی نفسک فحفظها ثم قال اللهم ءانت». برادران در پیشرفتهای خود، در حمله خود با کمال شهامت، با کمال شجاعت، علیوار قدم بردارید و از هیچ چیز نهراسید و بدانید که خدای متعال در هر حال پشتیبان شما و وعدههای نصر و فتحی که به شما داده، برخلاف آن رفتار نخواهد کرد. « ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم» خدایتان از هر گزندی بر کنار بدارد. موفقیت شما را روز افزون کند. چشم همه امتهای اسلامی را به پیشرفتهای شما روشن و همه را برای شما دعاگو و همیشه این فتح و پیروزی در تاریخ جهان به نام شما برادران باقی و برقرار باشد. خدایتان یار باشد، خدایتان یاور، خدایتان نگهدار، در خاتمه از خدای متعال سلامتی و طول عمر و سلامت و برکنار بودن از هر گزندی برای امام امت خواستارم. از خدا میخواهیم که شما را به نصر و پیروزی نائل کند و نصر عظیم و فتح قریب نصیب شما بفرماید. دشمنان شما را محو و نابود و از صفحه روزگار براندازد. در خاتمه سلام خود را به همه برادران ابلاغ مینمایم و خداوند متعال در هر حال پشتیبان شما باد. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. السّاعه هم که با شما برادران رزمنده صحبت میکنم، در حضور فرماندهان و یارانشان هستم و همه با كمال تعهد به انجام وظیفه خود اشتغال داشته و دارند. شنیده شد که نزدیک به خونینشهر شده و قریباً آن شهری که چندین ماه است به دست دشمن افتاده بود، به دست شما یاران اسلام و مجاهدین فی سبیل الله، بازگشت به اسلام و کشور جمهوری اسلامی کند. هر چند کوششی دارید، سعی دارید در این باره مبذول داشته و خدای ناخواسته از خود سستی نشان ندهید و بدانید که در هر حال خدای متعال با شما بوده و خواهد بود و در فرمایش پیغمبر به امیرمؤمنان این است که برای هر یک از مجاهدین فی سبیل الله، شصت هزار ملک اطراف او را احاطه کرده، از جلو، پشت سر، راست، چپ او را نگهداری کنند و از آسیبهایی که برای آنها پیش میآید جلوگیری شود. اگر بدانید که شهادت برای آنها مسلّم بوده و یک امر حتمی است، بدانید که در مبارزه با دشمن یکی از دو حسن برای شما خواهد بود، یا شهید در راه خدا خواهید شد و به مقامات عالیه نائل خواهید گشت و یا زنده به اوطان خود برگشته با سرافرازی و افتخار به اینکه دشمن را از خاک خود رانده و آنها را محو و نابود نموده، نائل و سرافراز خواهید بود. سلام اینجانب به همه برادران رزمنده ابلاغ نمایید. از خدای متعال موفقیت همه آنها را خواستار و انشاءالله قریباً خونینشهر را به تصرف درآورده و بعد از فتح و پیروزی کامل خود را به کربلای معلی و نجف اشرف رسانیده و به فیض زیارت علی مرتضی و فیض زیارت فرزندانش، خاصه حضرت ابیعبدالله نائل گردیده، ثوابهای بیشمار در نامه عمل خود ثبت و ضبط خواهید نمود و چون این حمله به نام علی مرتضی شروع شده، علی مرتضی هم در هر حال پشتیبان شما خواهد بود و از خدای تعالی نصرت و پیروزی شما را خواهان بوده و بدانید که از خداي متعال میخواهیم امام امت را از هر گزندی بر کنار بدارد. فتح و پیروزی نصیب شما برادران بکند. خدایتان به فتح قریب و نصر عزیز نائل گرداند. دشمنان دین، دشمنان اسلام، دشمنان کشور از صفحه روزگار بیاندازد. پدر و مادر همه شماها را غریق بهار رحمتهای واسعه خود کند. شما را به خدا می سپارم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. انتهای پیام/
[ شنبه 30 اردیبهشت 1396 ] [ 6:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
30 اردیبهشت 1396 خورشیدی برابر با 23 شعبان 1438 هجری و 20 می 2017 میلادی کد خبر: ۲۳۸۵۴۴ تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۲ - 20May 2017 رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی (30 اردیبهشت) • شهادت شهید سیدعلی محسنی (1365 ه.ش) • شهادت شهید مدافع حرم علی اصغر شیردل (1394 ه.ش) • روز ملی جمعیت
[ شنبه 30 اردیبهشت 1396 ] [ 6:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
«پاسگاه روی آب است و ما کاملا یک زندگی آبی داریم. فاصلهمان با خط بیشتر از 15 کیلومتر، نیست. با صدای انفجار از سنگر بیرون آمدم و همان موقع یک ترکش به پایم اصابت کرد و سوزش عجیبی تمام بدنم را فرا گرفت.» کد خبر: ۲۳۹۸۶۴ تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۲ - 20May 2017 گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: دانش آموز شهید «مهرداد عزیزاللهی» در مهرماه سال ۱۳۴۶ در شهر اصفهان به دنیا آمد و دوران کودکی خود را در کنار برادر خویش مسعود که او نیز به فیض شهادت نایل شده، سپری کرد. تحصیلات راهنمایی را به پایان نرسانده بود که به جبهه اعزام شد و همزمان با حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل تا قبل از شهادت درس خود را تا مقطع سوم هنرستان در رشته برق الکترونیک ادامه داد. وی سال 1364، در عملیات کربلای 4 در جزیره «ام الرصاص» هنگام غواصی به شهادت رسید و جاودانه شد. شهید عزیزاللهی دفترچهای از خاطرات روزانه خود بر جای گذاشته است. در ادامه قسمتی از یادداشتها و وصیتنامه وی را میخوانید. تو حماسه هستی به طرف تانکی که داشت شعله میکشید و مهماتش یکی یکی منفجر میشد، حسین را دیدم این بار با حاج «علی قوچانی» بود. حاج علی هم چند سوال در مورد سنگر پرسید. جوابش را دادم. بعد به طرف سنگر رفت. جنازهی یکی از برادرها داخل سنگر بود. به اورژانس رفتم و سوختگیهایم را پانسمان کردم و دوباره به جاده برگشتم. دیدم طایرهای تانک هنوز در حال سوختن است. بعد فهمیدم، دو نفر دیگر که شهید شده بودند را، از آتش بیرون کشیدهاند. یکی از آنها همان برادری بود که چند لحظه پیش سرم را اصلاح کرده بود. خبر شهادتش برایم خیلی سخت بود. خیلی متاثر شدم، چون هنوز گرمی دستانش را روی سرم حس میکردم به نقطهای خیره شدم، و به یاد او اشک میریختم در همین حین، «حسین خرازی» به من لبخندی زد و گفت: «تو حماسهای» پاسگاه روی آب است پاسگاه روی آب است و ما کاملا یک زندگی آبی داریم. یعنی، روی آب غذا میخوریم، نماز میخوانیم. روبروی پاسگاه یک دولول قرار دارد. فاصلهمان با خط هم بیشتر از 15 کیلومتر، نیست. با صدای انفجار از سنگر بیرون آمدم و همان موقع یک ترکش به پایم اصابت کرد و سوزش عجیبی تمام بدنم را فرا گرفت. طولی نکشید کف پایم که سوخته بود، پر از تاول شد. وقتی که پا روی زمین گذاشتم، تاولها ترکید و سوزش و دردم بیشتر شد، طوری که از درد به خود میپیچیدم و نمیتوانستم راه بروم. یکی دو روز استراحت کردم تا کمی بهتر شدم. خط مقدم به مدت 10 روز در اصفهان بودم. بعد از ده روز دوباره برای اعزام رفتم و ثبت نام کردم. یک روز وسایلم را برداشتم و با موتوری رفتم و از آنجا به اتفاق نیروهای اعزامی به پادگان 15 خرداد رفتم. چند ساعتی در پادگان ماندیم و بعد با اتوبوس به اهواز رفتیم و از آنجا بردنمان پادگان صدوقی، از صبح تا عصر هم در آنجا ماندیم و بعد از ظهر بود که راه افتادیم، یک ساعت بعد به شهرک دارخوئین که مقر لشکر امام حسین (علیه السلام) بود رسیدیم و پس از این که مستقر شدیم، به گردان امیرالمومنین(ع) در گروهان ابوالفضل رفتیم. دقیقا نمیدانم چند روز در شهرک ماندیم، اما به من که خیلی خوش گذشت. بعد از گذشت چند روز، سوار اتوبوس شدیم و به پادگان دو کوهه در اندیمشک رفتیم. در آنجا هم در حدود، یک هفته ماندیم. برادرم مسعود هم در گردان امیرالمومنین( ع) گروهان عبدالله بود، بعد از یک هفته ما را به منطقهای که بالاتر از دهلران بود بردند و از آنجا با تویوتا به خط رفتیم. خط نسبتا آرام بود. فاصلهی ما با عراقیها زیاد بود. در جلویمان رودخانهای بود که با دوربین آن را میدیدیم، اسم رودخانه دویرج بود. یک پل منهدم شده هم به چشم میخورد، من در گردان امام رضا(ع) بودم. وظیفهی گردان امام رضا(ع) پشتیبانی از گردانی بود که قرار بود از رودخانه عبور کند و منطقه را به تصرف خود در آوردند. رفتم و کنار خاکریز نشستم، در همین حین برادرم مسعود را دیدم، از دیدنش بسیار خوشحال شدم، بلند شدم و با او رفتم و با کمک همدیگر یک قسمت از خاکریز را کندیم و سنگری برای خودمان درست کردیم، در حال کندن سنگر بودم که صدای وحشتناکی که حاکی از شلیک گلولهی تانک بود به گوشمان خورد. سرم را از خاکریز بلند کردم، دیدم گلوله از تانک برادران ارتشی است که چند متر آن طرفتر بودند، آنها یکی از ماشینهای دشمن را زدند و چند دقیقه بعد هم یکی از تانکهایشان را مورد هدف قرار دادند. من در حال تماشای صحنهی زدن تانکها بودم که سرو کلهی دو فروند هواپیمای عراقی پیدا شد، ولی با آتش کالیبر50، متواری شدند. حدودا یک ساعت بعد بود که دیدم یک ماشین چراغ زنان، به طرفمان میآید. عراقیها میخواستند آن را مورد هدف قرار دهند، اما نتوانستند. وقتی که ماشین به خاکریز رسید، دیدم که یک پاترول نقرهای رنگ است که یک درجهدار از آن پیاده شد. برادران به گرمی از او استقبال کردند و او را به عقب خط بردن. از بین گردان من انتخاب شدم صبح که از خواب بیدار شدم، شور عجیبی در دلم افتاده بود. از سنگر بیرون آمدم، یکی از برادران را دیدم که چند اسیر عراقی را به عقب منتقل میکرد. بعداز ظهر بود. یک ماشین ایفای عراقی را دیدم که به طرفمان میآید فکر کردم عراقی هستند و میخواهند، پناهنده شوند. با دقت نگاه کردم متوجه شدم که در جلوی ماشین، نیرویهای خودی سوار شدهاند. آنها با عجله دور زدند و رفتند. در حین رفتن با باران گلولهی آر.پی.جی مواجه شدندکه عراقیها به طرفشان میزدند. صبح روز بعد به حمام رفتم و تا ساعت 10 در پادگان بودم خبرنگاران خارجی و ایرانی و بیشتر فرماندههان هم آنجا بودند. ساعت 10 بود که خبر دادند، به علت بیماری امام، ملاقات با ایشان لغو شده است، دوباره با یک وانت مزدا به خط برگشتیم نیمی از راه را با آن وانت رفتیم و نیم دیگر را با یک تویوتا، در راه بودیم که ناگهان هواپیمایی آمد و سمت چپ جاده که جنگل بود را بمباران کرد. ما کمی که راه میرفتیم، میایستادیم و کمی استراحت میکردیم. سر یک سه راهی ایستادیم و بعد از کمی استراحت، دوباره به راهمان ادامه دادیم تا به گردان رسیدیم. بعد از رسیدن و سلام و احوالپرسی کردن، نشستم و قضیه را برای فرماندهمان تعریف کردم. جای یکی از برادران را خالی دیدم سراغش را گرفتم، فرمانده گفت: به شهادت رسیده است. ناراحت شدم و بحال او غبطه خوردم. شب را همانجا در آن خط سپری کردیم. آتش دشمن، نسبتا کم شده بود. و منطقه را زیاد نمیکوبید. روز بعد با فرمانده گروهان به گشت رفتم، در صد متریمان تعداد زیادی، عراقی بودند. قسمتی از منطقه که باز بود کاملا ناامن بود. عراقیها آنجا را تحت کنترل خود گرفته بودند. فرمانده به هر سختی بود، آن قسمت را رد کرد. نوبت من شد من تا نیمه راه میرفتم و دوباره برمیگشتم. وقتی میخواستم بروم عراقیها به طرفم تیراندازی میکردند، من مجبور میشدم دوباره برگردم، بالاخره با گفتن ذکر و هزار ترس و لرز. از آن منطقه را با خمپارهی 60 کوبیدیم در آن مدتی که آنجا بودیم، بچهها 12 فروند هواپیمای دشمن را مورد هدف قرار دادند. سه روز در خط ماندم، بعد از آن با یکی از برادران به پادگان «عین خوش» آمدم و بعد از رفتن به حمام به دو کوهه رفتم. و از آنجا چون کار واجبی داشتم به اهواز و بعد از نیم ساعت به راه آهن آمدم و از اهواز و به شهر مقدس قم رفتم. وصیت نامه شهید عزیزاللهی «خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند. این وعده قطعی خداست.» 1364.7.27 مهرداد عزیزاللهی انتهای پیام/ 111
[ شنبه 30 اردیبهشت 1396 ] [ 6:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
فرمانده پایگاه هوایی شهید عباس دوران شیراز گفت: رسالت جانبازان با وجود نقص عضو و مشکلاتی که از دوران دفاع مقدس به همراه خود دارند حفظ راه و اندیشه شهدای گرانقدر است. کد خبر: ۲۳۹۹۴۸ تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۴ - 20May 2017 امیر محمدی افزود: آنچه را که دولتمردان و نیروهای مسلح در دنیا برای سرافرازی ایران اسلامی انجام میدهند به پشتیوانه شما جانبازان گرانقدر است، مردم جامعه قدردان فداکاریهای شما هستند. وی تصریح کرد: کارهایی که جانبازان در دوران دفاع مقدس انجام دادند اجر بزرگی در نزد خداوند دارد و خانوادههای آنها نیز اگر بیشتر از خود جانباز در نزد خداوند پاداش نگیرند کمتر از آن نیست. فرمانده پایگاه هوایی سرلشکر شهید عباس دوران گفت: اگر در حال حاضر دشمن نمیتواند گوشه چشمی به خاک ایران اسلامی داشته باشد، ترس آنها از جانبازان و رزمندگان دوران دفاع مقدس است، دشمن در حال حاضر در جنگ ضد فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران وارد شده که در این زمینه نیز نقش جانبازان و خانواده آنها پررنگ است. وی اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس بسیاری از معادلات و نقشههای شوم دشمن که با پشتیبانی بیش از 40 کشور همراه بود را بر هم ریخت و نگاهی نو و تازهای در ابعاد سیاسی و نظامی بر جهان حاکم ساخت. در این دیدار که سرهنگ پاسدار حمیدرضا گرامی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس فارس حضور داشت از جانبازان پایگاه هوایی شهید دوران تجلیل بهعمل آمد. انتهای پیام/
[ شنبه 30 اردیبهشت 1396 ] [ 6:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
مراسم گرامیداشت شهدای دانشگاه صنعتی شریف چهارشنبه سوم خردادماه برگزار میشود. کد خبر: ۲۳۹۹۵۰ تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۶ - 20May 2017 به گزارش دفاع پرس از تهران، یادواره شهدای دانشگاه صنعتی شریف شامگاه چهارشنبه سوم خردادماه بعد از نماز مغرب و عشا در سالن جابرابنحیان این دانشگاه برگزار میشود. این مراسم نورانی با حضور خانوادههای معظم شهدا، جانبازان و ایثارگران و عموم مردم همراه با مدیحهسرایی ذاکرین اهل بیت (ع) برگزار خواهد شد. انتهای پیام/ 151
[ شنبه 30 اردیبهشت 1396 ] [ 6:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
مراسم گرامیداشت شهدای اطلاعات رزمی لشکر المهدی (عج) چهارشنبه سوم خردادماه در شهرستان جهرم برگزار میشود. کد خبر: ۲۳۹۹۵۴ تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۵ - 20May 2017 به گزارش دفاع پرس از فارس، مراسم بزرگداشت شهدای اطلاعات رزمی لشکر المهدی (عج) شامگاه چهارشنبه سوم خردادماه بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد جامع شهرستان جهرم برگزار میشود. این مراسم نورانی با حضور خانوادههای معزز شهدا، جانبازان و ایثارگران و عموم مردم همراه با مدیحهسرایی ذاکرین اهل بیت (ع) برگزار خواهد شد. انتهای پیام/ 151
رزمایش «آزادسازی خرمشهر» در سپاه استان سمنان برگزار میشود
وی با بیان اینکه رزمایش آزادسازی خرمشهر در سپاه استان سمنان یکی از برنامههای این استان است افزود: این رزمایش در سوم خرداد همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر برگزار میشود.
مدیر اطلاعرسانی سپاه استان سمنان با اشاره به اینکه محل برگزاری این رزمایش در تیپ 12 قائم(عج) استان سمنان است خاطرنشان کرد: این رزمایش با حضور فرماندهان، پاسداران و جمعی از بسیجیان ساعت 7 صبح روز (چهارشنبه) در سپاه استان سمنان برگزار میشود.
وی با اشاره به برخی برنامههای دیگر در این رزمایش اضافه کرد: در کنار این رزمایش یگانهای ویژه سپاه نیز به اجرای رژه میپردازند.
لالاییان با تأکید بر اینکه حماسه سوم خرداد در تاریخ انقلاب اسلامی ایران ماندگار میماند اذعان کرد: برگزاری مراسمهای یادبود برای شهدای عملیات آزادسازی خرمشهر، جشن آزادی و مراسمهای گرامیداشت این روز یکی از مهمترین وظایف ما به شمار میرود.
وی با بیان اهمیت برگزاری این مراسمها یادآور شد: احیای آرمانهای امام راحل(ره) و حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در اجرای این مراسمها محقق میشود.
مدیر اطلاعرسانی و تبلیغات سپاه استان بیان کرد: تبیین شاخصهای شهدا و سیره زندگی آنان برای نسل جوان و نوجوان یک امر ضروری است چراکه این افراد آیندهسازان این مملکت هستند و باید برای تربیت نیروهای تراز انقلابی روحیه شهادتطلبی آنان را تقویت کنیم.
منبع: تسنیم
ادامه مطلب
وقتی با تو ازدواج كردم، روزی من روزبهروز زیادتر شد
ادامه مطلب
به دخترم بگو مانند زینب باید برایم زینبی كند
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مازندران، سردار شهید «سید حسین گلریز»، سال 1338 در «بابل» متولد شد و در تاریخ 61/02/10 در اهواز به شهادت رسید.
ادامه مطلب
هیچ مسامحهای در امر جنگ نکنید
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، آیتالله صدوقی نماینده حضرت امام و امام جمعه یزد در قرارگاه کربلا، در هنگام شروع عملیات بیتالمقدس، پس از خواندن دعای فرج امام زمان (عج) سخنانی به شرح ذیل ایراد فرمودند.
یا علی تو را به خصالی چند توصیه و سفارش میکنم آنها را خوب حفظ کن و بکار بر. بعد هم از خدا برای علی یاری خواست تا اینکه بتواند سفارشات پیامبر(ص) را بکار بندد. دو جمله از سفارشات پیامبر (ص) به امیر مومنان این بود: «یا علی بذل مالک ودمک دون دینک».
از چیزهایی که من تو را به آن سفارش میکنم این است که مالت و جانت را در راه دینت بذل کن و در این عمل مضایقه و دریغ نداشته باش. حال که شما برادران از بذل مال و جان دریغ نمیدارید و در میدانهای جنگ علیه دشمن، از هیچ فداکاری و جانبازی خودداری نمیکنید، از خداوند متعال برای شما نصرت و پیروزی خواهانم و در این محفل شریف با حضور علما و دانشمندان و فرماندهان و نمایندگان و سایر گروهها و اقشار برای شما چند کلمه دعا میکنیم: الهی یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن یا قدیم الاحسان بحق الحسین و بحق تسعة المعصومین من ذریة الحسین.
الها! امام امت را از هر گزندی مصون و محفوظ بدار و او را منصور و موفق بفرما، رزمندگان ما را در جمیع جبههها، خصوصاً رزمندگانی که در این ساعت آغاز جنگ نمودند، فتح و نصرت و پیروزی عنایت بفرما، همه را سالم، غانم به وطن خود برگردان، دشمن را خوار و ذلیل و منکوب بدار، ریشه دشمن را برکن، امام زمان (عج) را از ما راضی و خشنود بدار، این انقلاب را به انقلاب کبیر حضرت مهدی ارواحنا له الفدا پیوند بده، ریشه کفر را برکن، دشمنان دین، دشمنان اسلام، دشمنان کشور خوار و ذلیل و زبون بفرما، الها! چنان کن سرانجام کار، تو خشنود باشی و ما رستگار، بالنبیّ وآله، اللهم صل علی محمد و آل محمد.
سلام بر همه شما و کسانی که در راه خدمت به اسلام از همه چیز خود گذشتند. جان خود را در کف گذاشتند و با کمال نشاط و خوشی و خرمی، بدون اینکه بیمی و هراسی از دشمن داشته باشند، در مقام مبارزه و مجاهده با دشمن برآمده و خدای متعال شما را در این عملیات پیروز و موفق بدارد. خبر فتوحات شما و پیشرفت شما به همه رسید و همه خرسند و شما را از صمیم قلب دعا میکنند.
سلام بنده و سایر برادران، دانشمندان، روحانیت متعهد، سپاهیان متعهد، ارتشیان در راه اسلام را به همه برادرن ابلاغ نموده و از همه خواهانیم که با کمال جد و جهد مبارزه خود را ادامه دهند و انشاءالله قریباً پیروزی را در آغوش بگیرند و پس از فتح کامل به عتبات عالیات و قبر امیرمؤمنان (ع) و حسین بن علی روحی له الفداء موفق گردند و این حمله که بنام امیرمؤمنان علی (ع) آغاز شده، آن حضرت همه را به فیوضات غیبی الهی برساند و همه را در کار خود موفق و مؤید بدارد. مجدداً سلام خود را به همه رزمندگان میرسانم و از همه خواهانم که هیچ مسامحه در امر جنگ ننموده، با کمال شجاعت، با کمال پیشرفتهای چشمگیر خود را ادامه دهند و دشمن را قریباً به زبالهدان تاریخ روانه نمایند. در خاتمه سلامتی و طول عمر امام امت را از خدای متعال خواستارم و موفقیت رزمندگان را از هر جهت آرزومندم و از خدای متعال خواهانم. و خداوند انشاءالله دشمنان شما را، مخصوصاً شیطان بزرگ، قریباً خوار و ذلیل بکند و از صفحه روزگار براندازد. و همه شما را موفق برای زیارت حضرت امیرمؤمنان و حسین بن علی روحی له الفداء موفق و مؤید بدارد. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
چند ساعت پس از شروع عملیات، هنگامی که خبرهای خوبی از جبهههای نبرد به قرارگاه رسید، حضرت آیتالله صدوقی در پشت بیسیم خطاب به رزمندگان چنین فرمودند:
سلام بر حضرت رسول اکرم (ص) و دوازده نفر جانشینان آن حضرت، سلام بر امام امت حضرت آیتالله العظمی امام خمینی (دامه ظلهالعالی)، سلام بر ارواح عالیه شهدای فضیلت، خاصه شهدای انقلاب، بالاخص شهدای جنگ تحمیلی، سلام بر شما برادران رزمنده که در جبهه با باطل به نبرد پرداختهاید. از قرارگاه کربلا با شما برادران سخن میگویم و خبر پیشرفتهای چشمگیر شما به همه کسانی که در این محل دارم و همه را دعاگو و با کمال صمیميت برای شما خواستار فتح و پیروزی هستم.
برادرانی که در این بارگاه شرف حضور داشتند؛ بعد از دعا، دعای توسل، در حضور فرماندهان ارتش و سپاه بودیم که آنان امر حمله را به شما دادند و آغاز حمله از ناحیه شما برادران شد و در ظرف مدت کوتاهی پیشرفتهای چشمگیری برای شما شد و همه را به شعف و نشاط فوقالعادهای بیرون آورد.
ادامه مطلب
روزشمار دفاع مقدس (30 اردیبهشت)
ادامه مطلب
خاطرات شهید «مهرداد عزیزاللهی» از جنگ
شب فرا رسید و بچهها وارد عملیات شدند.گردان امام رضا(ع) رفت. تا ماموریت خود را به عنوان پشتیبانی انجام دهد. در همین حین باران شدیدی شروع به باریدن کرد و طولی نکشید که بر اثر شدت زیاد باران، آب رودخانه بالا آمد و چند برابر شد. تعدادی از نیروها در آب غرق شدند و تعدادی هم که با سختی خود را به آن طرف آب رسانده بودند، اسلحه نداشتند و از شدت سرما رمقی برایشان نمانده بود. ولی با این حال با چوب و نارنجک دنبال عراقیها گذاشته بودند و تعدادی از عراقیها را متواری کردند. تمام این وقایع را من از پشت بیسیم میشنیدم.
صبح روز بعد دیدم، دسته دسته، بچهها به عقب برمیگردند، سرتا پایشان خیس شده بود. یکی از بچهها برای عبور از آب رودخانه، ابتکار جالبی به خرج داده بود؛ و تعدادی قمقمه برداشته و آبش را خالی کرده بود و آنها را به هم وصل کرده بود و دور کمرش بسته و از آب عبور کرده بود و خودش را به این طرف آب رسانده بود. دو روز در خط ماندیم،روز دوم یک روحانی آمد و برایمان صحبت کرد.بعد گفتند: «همگی سوار ماشین شوید.» بچهها یکی یکی سوار کمپرسی شدند و حرکت کردیم. در بین راه از پادگان «عین خوش» گذشتیم، من در انجا «فخرالدین حجازی» را دیدم که ایستاده بود و دست تکان میداد. وقتی از ماشین پیاده شدیم، نمازمان را خواندیم و در دو ستون سمت چپ و راست جاده، پیاده به راه افتادیم. بعد از کمی پیادهروی به خط مقدم رسیدیم، در آنجا از سمت چپ به طرف روبهرو تیراندازی میشد.
در خط، یکی از گروهانها ایستاده و گروهان بعدی براه افتاده. بعد از شکستن خط و رسیدن به ارتفاعات، در همانجا مستقر شدیم، در راه چندین ماشین منهدم شده، به چشم میخورد. چند تانک هم سوخته شده بود. سه نفر عراقی مانند ذغال کنار یکی از ایفا، دل و رودهاش بیرون آمده بود. اجساد زیادی هم روی زمین افتاده بودند. دیدن این اجساد حالم را منقلب کرد.
بلافاصله از عقب ماشین پریدن پایین، آنها روی هم میافتادند. در همین حین یک خمپارهی 106 ماشین را منهدم کرد. شب را با سرمای زیادی سپری کردیم و تا فردا ظهر در خط مقدم ماندیم. نزدیک غروب بود که به ما دستور دادند خط را ترک کنید و به خط دیگری بروید، هنوز حرکت نکرده بودیم که دشمن شروع به زدن خمپارهی 60 کرد. با دادن چند زخمی خط را ترک کردیم و در یک شیار پناه گرفتیم. بعد از آن به جایی رفتیم که شبیه به دژ بود، روی ارتفاعات مستقر شدیم و پدافند کردیم.
شب را آنجا ماندیم. صبح روز بعد یکی از برادران که مسئول گروهان ما بود، مرا صدا کرد و گفت: «بیا بالا»روی موتور سوار شدم و براه افتادیم، در راه یک خمپاره که از قدرت انفجارش فهمیدم 120 است، در یک متریمان خورد، اما به لطف خداوند به هیچ کداممان آسیبی نرسید، مسافتی را رفتیم تا به بیسیم ابوشهاب رسیدیم.
تازه فهمیدم من را برای چه آوردند؛ قرار بود از هر گردان یک نفر را به دیدار امام ببرند از آن گردان من انتخاب شده بودم. بعد از آن با فرماندهی گروهانمان خداحافظی کردم، به قرارگاه فتح که در پادگان «عین خوش» بود رفتم و شب را آنجا ماندم.
سوره توبه – آیه ۱۱۱
شهادت میدهم به وحدانیت خدا، شهادت می دهم که محمد(صلی الله علیه و آله) فرستاده خدا و علی(ع) ولی اوست.
اکنون که چند روزی به عملیات باقی نمانده، وظیفه خود میدانم که چند جملهای به عنوان وصیت نامه برای پدر و مادر عزیز و امت شهید پرور ایران بنویسم.
پدران، مادران، برادران و خواهران! لحظه ای به کشتارهای اسرائیل غاصب در لبنان و فلسطین بیندیشید.
لحظه ای به زنان و کودکان مظلوم که وحشیانه زیر بمباران های اسرائیل جان می دهند و جنایتهای آمریکا که به وسیله صدام کافر بر ما تحمیل شده است، تامل کنید.
آیا وقت آن نرسیده است که سلاح بر گیرید و یا به هر طریق که خود میدانید به مبارزه علیه این جنایتکاران برخیزید، من به عنوان یک مسلمان در خط ولایت فقیه و به دستور امام عزیز که فرمودند: «جوانان عزیز به جبهه ها بشتابید، تا جامه ذلت نپوشیم» وظیفه خود می دانم که لحظه ای درنگ نکنم و به جبهه شتافتم و خدا را شکر می کنم که این توفیق را نصیبم کرد تا بتوانم در صف رزمندگان اسلام علیه کفار بجنگم و هم اکنون که در پشت جبهه هستم و داریم برای عملیات آماده میشویم.
چون چند روزی بیشتر به عملیات نمانده، لازم میدانم که از پدر و مادرم صمیمانه تشکر کنم که به من اجازه دادند که به جبهه بیایم و خود آنها زمینه ی جبهه رفتن را برایم فراهم کردند.
پدر و مادر عزیزم در مدت هشت ماهی که در جبهه بودم، دعاگوی رهبر عزیز و شما بوده ام. در این مدت شاهد شهادت بعضی از دوستانم بودم و تاسف می خورم که چرا من چنین لیاقتی نداشتم.
به هر حال عملیات نزدیک است و ممکنه که من هم به شرف شهادت نائل گردم که در این صورت از شما می خواهم که در شهادت من صبور باشید و از شیون و زاری خودداری کنید و اگر برایم گریه میکنید، بیاد اباعبدالله الحسین(ع) سرور شهیدان گریه کنید.
در اینجا لازم می دانم چند جمله ای هم با برادران و خواهران وصیت کنم که پیرو خط ولایت فقیه باشید و دستورات امام عزیز را مو به مو اجرا کنید و طرفدار روحانیت باشید.
کشور بدون روحانیت مثل کشور بدون طبیب است و من به عنوان برادر کوچک از شما میخواهم که همچنان که شعار می دهید، به شعارهایتان جامهی عمل بپوشانید، چون شعار بدون عمل به هیچ دردی نمی خورد و مثل این است که شعار بدهیم: «ما همه گوش به فرمان توایم خمینی»
ولی دستورات امام را اطاعت نکنیم. پس بکوشید تا شعارهایتان همراه عمل باشد.
اما سخنی با منافقان کور دل، ای از خدا بی خبران من می دانم که شما نا آگاهانه و کورکورانه عمل میکنید. اما لحظهای بیندیشید که اگر شما با روحانیت و جمهوری اسلامی دشمن هستید و آن ها را می کشید.
پس چرا زنان و کودکان معصوم را به خاک و خون می کشید، لحظه ای به خود بیائید آن قدر پست و احمق هستید که کمترین عاطفه ای هم ندارید.
فردای قیامت جلوی شما را می گیرم.
حال تا دیر نشده به شما نصیحت می کنم که به دامان اسلام برگردید، که اسلام همه چیز دارد.
در پایان جا دارد بار دیگر از پدر و مادر عزیزم تشکر کنم که ۱۵ سال برایم زحمت کشیده اند و این چنین فرزندی تربیت کرده اند تا جانش را در راه اسلام فدا کند.
ان شاء الله که خدا شما را از صابران قرار بدهد. البته باید افتخار کنید که امانت خدا را سالم تحویلش دادید.
اما زبان من قدرت تشکر از شما و برادرانم را ندارد، از شما و از تمام دوستانم، همکلاسی هایم و بچه های محل و خویشاوندان، استادان و برادرانم طلب حلالیت می کنم و امیدوارم همیشه در پناه امام زمان(عج) موفق و موید در راه اسلام بکوشید و همیشه این دعای بزرگ را فراموش نکنید: «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار.»
ادامه مطلب
رسالت جانبازان حفظ راه و اندیشه شهداست
به گزارش دفاع پرس از شيراز، امیر سرتیپ «منصور محمدی» فرمانده پایگاه هوایی سرلشکر شهید عباس دوران شیراز در دیدار با خانوادههای جانبازان این پایگاه هوایی، گفت: رسالت جانبازان با وجود نقص عضو و مشکلاتی که از دوران دفاع مقدس به همراه خود دارند حفظ راه و اندیشه شهدای گرانقدر است.
ادامه مطلب
یادواره شهدای دانشگاه صنعتی شریف برگزار میشود
ادامه مطلب
یادواره شهدای اطلاعات رزمی لشکر المهدی (عج) برگزار میشود
ادامه مطلب