دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

«شهادت» عطیه الهی به برگزیدگان است

رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت هفته دفاع مقدس شهادت را عطیه‌ الهی به برگزیدگان دانستند و تاکید کردند: عظمت این مقام والا متناسب با عظمت از خودگذشتگی مخلصانه‌ای است که شهید را به عرصه‌ مجاهدت می‌کشاند.

کد خبر: ۲۵۹۹۵۵

تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۲ - 28September 2017

شهادت، عطیه الهی به برگزیدگان استبه گزارش گروه اخبار داخلی دفاع پرس، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت هفته دفاع مقدس پیامی صادر کردند.

 

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که امروز (پنجشنبه) همزمان با مراسم غبار روبی، عطرافشانی و گلباران مزار شهیدان در سراسر کشور از سوی حجت‌الاسلام و المسلمین «شهیدی محلاتی» نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران قرائت شد؛ به این شرح است:

 

«بسم الله الرحمن الرحیم

 

شهادت، عطیه‌ی الهی به برگزیدگان است. عظمت این مقام والا متناسب با عظمت از خودگذشتگی مخلصانه‌ای است که شهید را به عرصه‌ی مجاهدت می‌کشاند و شهد شهادت را به او می‌نوشاند.

 

قلم و زبان ناتوان امثال اینجانب قادر به توصیف این عظمت نیست؛ ولی هر گاه در جامعه‌ای و در نقطه‌ای چنین انسان‌های بزرگی پدید آمدند بر امثال ما است که در پرتو آنان راه را تشخیص دهیم و پای در صراط مستقیم عروج الی الله گذاریم و دل و جان خود را حیات بخشیم.

 

سلام بر سرور شهیدان، چراغ روشن همه‌ی نسل‌ها و دوران‌ها و سلام بر همه‌ی شهیدانی که در راه او قدم نهادند.

 

سیّدعلی خامنه‌ای

 

۳۱ شهریور۱۳۹۶»

 

انتهای پیام/ 111


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 6 مهر 1396  ] [ 5:21 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شهید حججی با خدا معامله کرد و در دل ملت ایران محبوب شد

مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران گفت: شهید محسن حججی با خدا معامله کرد و در دل همه ملت ایران محبوب شد.
کد خبر: ۲۵۹۹۵۲
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۲ - 28September 2017
 

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مازندران، حجت‌الاسلام «ابراهیم حیدری» مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران پیش از ظهر امروز در همایش یاد یاران که با محوریت شهید «محسن حججی» در پایگاه امام حسن مجتبی(ع) و مسجد فاطمه زهرا(س) مرکز مازندران برگزار شد،  اظهار داشت: امام حسین(ع) وابستگی به خداوند داشتند و هیچگاه وابسته به دنیا و مادیات نبودند.

وی با بیان اینکه امام حسین(ع) نباید در محرم و فقط سینه‌زنی‌ها خلاصه شود بلکه باید در طول سال از این امام عزیز بهره‌گیری کنیم و راهش را ادامه دهیم، افزود: شهید محسن حججی با خدا معامله کرد و در دل همه ملت ایران محبوب شد.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران بیان کرد: شهید حججی و شهدای مدافع حرم دنبال حقوق نجومی نبودند بلکه آنها برای دفاع از دین، اسلام، انقلاب و ملت ایران اسلامی به مبارزه با داعشی‌های بی‌دین رفتند.

حیدری با بیان اینکه شهدای مدافع حرم دنبال ریاست نبودند و آنها مانند امام حسین(ع) با خدا معامله کردند و رفتند تا ولایت فقیه تنها نماند، تصریح کرد: با وجود شهدای مدافع حرم چراغ اسلام هیچگاه خاموش نمی‌شود.

وی یادآور شد: امام حسین(ع) توسط مسیحی‌ها و یهودی‌ها به شهادت نرسیدند بلکه توسط بی‌بصیرت‌های زمان خود به شهادت رسیدند، همان‌هایی که پشت سر امام حسین(ع) نماز خواندند ایشان را به شهادت رساندند.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران با بیان اینکه دشمن با تغییر فکر جامعه زمان امام حسین(ع)، ایشان را به شهادت رساند، اضافه کرد: امروز هم دشمن با شبهه افکنی، اختلاف افکنی و ایجاد بی‌بصیرتی در جامعه می‌خواهد ما را از مسیر ولایت خارج کند.

حیدری با بیان اینکه شهدا رفتند دین از انحراف محفوظ بماند، رفتند تا حجاب باقی بماند، چادر از روی سر خواهران ما پایین نیاید و امنیت در کشور باقی بماند، ادامه داد: امام حسین(ع) در صورتی از ما عزاداری و یا سینه‌زنی می‌خواهد که نماز اول وقت خود را بخوانیم و حجاب را حفظ کنیم.

وی با بیان اینکه وظیفه همه ما در برابر شهدای جنگ تحمیلی و شهدای مدافع حرم بسیار سنگین است، گفت: نیروهای سپاه و بسیج در حلقه‌های شجره طیبه صالحین با پیروی از فرمایشات رهبری به خوبی در حال کادرسازی هستند و از همه این نیروها و بسیجیان قدردانی می‌کنیم.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 6 مهر 1396  ] [ 5:21 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

75 تن از شهدای استان مرکزی بانوان هستند

مسئول امور مشارکت زنان در دفاع مقدس استان مرکزی گفت: در میان شهدای والامقام استان مرکزی 75 تن از آنان بانوان شهیده هستند.

کد خبر: ۲۵۸۹۱۶

تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۵ - 25September 2017

75 تن از شهدای استان مرکزی بانوان هستند//بماند«فاطمه محمدمیرزایی» مسئول امور مشارکت زنان در دفاع مقدس استان مرکزی در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع پرس در استان مرکزی با اشاره به نقش زنان در دفاع مقدس اظهار داشت: زنان مسلمان ایرانی با الهام از تعالیم اسلامی و با شجاعت و شهامت وصف‌ناشدنی، در صحنه‌های مختلف جنگ از میدان رزم تا در پشتیبانی حضور یافتند.

وی افزود: زنان آیینه تمام نمای ایثار و فداکاری و اسطوره‌های شهادت و شهامت بودند که فرار از دشمن برای آنان مفهومی نداشت و بر این عقیده بودند که تا آخرین نفس باید در مقابل دشمن ایستادگی کرد.

مسئول امور مشارکت زنان در دفاع مقدس استان مرکزی تصریح کرد: در دفاع مقدس، نمونه‌های بی‌شمار و در عین حال، کم نظیری از پشتیبانی‌های معنوی زنان ایرانی را می‌بینیم که با تمام قدرت و توان خود در راه دفاع از میهن گام برداشتند.

محمدمیرزایی با اشاره به 75 زن شهیده در استان مرکزی گفت: بانوان استان مرکزی همچون سایر نقاط کشور در دوران جنگ تحمیلی با فعالیت‌های مختلف کمک به جبهه‌، عشق و علاقه خود را به دین و وطن اثبات کردند.

وی ادامه داد: حفظ عفاف و حجاب مهم‌ترین نکته کلیدی است که تمامی شهدا به ویژه شهدای زن به آن تاکید ویژه داشتند.

مسئول امور مشارکت زنان در دفاع مقدس استان مرکزی خاطرنشان کرد: شهیده رسولی یکی از شهدای بانوی استان مرکزی است که در جریان بمباران شهر اراک به شهادت رسید.

محمدمیرزایی با اشاره به تاکید شهیده رسولی به خانواده خود گفت: وی در شب شهادت خود به خواهر و مادرش گفت که با توجه به حجم بمباران دشمنان با حجاب کامل به رختخواب برویم چرا که اگر فیض شهادت نصیبمان شد محجبه باشیم.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ دوشنبه 3 مهر 1396  ] [ 3:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روایتی متفاوت از جانبازان اعصاب و روان جنگ

مستند «آبی کمرنگ» روایتی متفاوت از جانبازان اعصاب و روان جنگ است که از شبکه مستند پخش خواهد شد.

کد خبر: ۲۵۹۲۸۸

تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۹ - 25September 2017

روایتی متفاوت از جانبازان اعصاب و روان جنگبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، پنجمین قسمت از برنامه «به اضافه مستند» با پخش و بررسی مستند «آبی کمرنگ» به کارگردانی آرش لاهوتی روی آنتن شبکه مستند خواهد رفت.

 

در این قسمت که به مناسبت هفته دفاع مقدس پخش خواهد شد، پس از نمایش مستند، مجتبی شاکری عضو چهارمین دوره شورای شهر تهران و محمد اسماعیل علیپور مدیر کل پیشگیری سلامت و روان بنیاد شهید و امور ایثارگران مهمان برنامه هستند و با موضوع دفاع مقدس و جانبازان جنگ تحمیلی سخن خواهند گفت. هم‌چنین، محمد تقی فهیم و آرش خوشخو به نقد و بررسی فرمی این اثر خواهند پرداخت.

مستند «آبی کمرنگ» روایتی متفاوت از جانبازان اعصاب و روان جنگ تحمیلی است که با آثاری که تاکنون درباره‌ی جانبازان جنگ تحمیلی تولید شده است، متفاوت است. تمرکز اصلی فیلم بر چهار شخصیت اصلی بوده و زندگی اجتماعی این افراد را داخل آسایشگاه به تصویر می‌کشد. این مستند که در دهمین دوره جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» حضور داشت، موفق به کسب تندیس بهترین فیلم مستند بلند بخش بین‌الملل، بهترین تدوین بخش ملی و بهترین فیلم مستند بلند جایزه شهید آوینی شد. آرش لاهوتی کارگردان این مستند است

برنامه به اضافه مستند با اجرای علی صدری نیا، تهیه کنندگی سید محمدحسین میری و کارگردانی محمدرضا رضاییان سه‌شنبه چهار مهرماه ساعت 20:30 از شبکه مستند سیما پخش خواهد شد. بازپخش آن روزهای چهارشنبه پنج مهرماه ساعت 9 و جمعه هفت مهرماه ساعت 13:30 است.

 

منبع: فارس 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 3 مهر 1396  ] [ 3:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روایت رهبر انقلاب از پوشیدن لباس بسیجی

لباس نظامی و بسیجی برای ما آوردند. این اولین بار بود که من لباس نظامی می‌پوشیدم، شاید تا آن وقت هیچ روحانی لباس نظامی نپوشیده بود.

کد خبر: ۲۵۸۹۵۴

تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۰ - 25September 2017

روایت رهبر انقلاب از پوشیدن لباس بسیجی

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، رهبر معظم انقلاب در اولین حضور خود در جبهه های نبرد در کسوت یک بسیجی برای اولین بار لباس رزم به تن کرد. ایشان در این باره می گویند:

لباس نظامی و بسیجی برای ما آوردند. این اولین بار بود که من لباس نظامی می پوشیدم، شاید تا آن وقت هیچ روحانی لباس نظامی نپوشیده بود. حتی چند ماه بعد که روحانیونی به خرمشهر می آمدند و می رفتند و در جنگ شرکت می کردند با لباس و عمامه بودند. به تدریج گرایش به لباس نظامی پیدا کردند، اتفاقا آن شب لباس گشاد و بی ریختی را به ما داده بودند و یک کلاه هم سرمان گذاشتیم و چکمه پوشیدیم و یک کلاشینکف هم برداشتیم و رفتیم؛ البته من خودم کلاشینکف داشتم.

انتهای پیام/ 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 3 مهر 1396  ] [ 3:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

دفاع یک نفره با توپ 106

وقتی به بالای ارتفاع رسید دیدم شهید «حسین ربانی نیا» است. تمام بدنش گرد و خاکی بود و چفیه‌ای روی سر و صورتش کشیده بود. گفتم: یک نفری؟! گفت: وضعیت این است. بقیه شهید شده‌اند. هرچه در توان دارم انجام می‌دهم. آنقدر با توپ 106 شلیک کرده بود که لوله توپ از شدت گرما کج شده بود.
کد خبر: ۲۵۵۷۶۵
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۰۳:۱۰ - 25September 2017
 

دفاع یک نفره با توپ 106به گزارش خبرنگار دفاع پرس از سمنان، دوران پر رمز و راز دفاع مقدس هر روزش برگی از دفتر هزار  برگ خاطرات رزمندگان است؛ خاطراتی که حتی تصور برخی از آنها حیرت انگیز است و این گزارش بخشی از خاطرات رزمندگان استان سمنان در جبهه هاست.

نجات از کانال پس از مجروحیت

هادی مظاهری

در تاریخ 20 بهمن 64 در قالب گردان موسی بن جعفر (ع)به فرماندهی برادر عزیز سردار سید تقی شاهچراغی و سردار شهید کیومرث نوروزی برای شرکت در عملیات والفجر 8 از شهرک ولی عصر(عج) خرمشهر حرکت نموده و به رودخانه اروند رفتیم.

گردان غواصی به پیش افتاد تا معابر و سیم خاردار های حلقوی و خورشیدی را باز کند.سوار قایق ها شده وآماده حمله بودیم. باران شدیدی می بارید. پس از یک ساعت، رمزعملیات با نام مقدس یا زهرا(س)صادر شد و قایق ها یه سمت جزیره ام الرصاص به حرکت در آمدند.

اولین تیمی بودیم که به ساحل جزیره رسیدیم. اروند خروشان بود و سرعت زیاد قایق ها باعث می شد که در هنگام برخورد موج به سینه قایق، نیرو ها به هوا پرتاب شوند.

 فشار دشمن زیاد بود. عراق آتش سنگینی می ریخت نارنجک های تفنگی صوتی دشمن که به آب های اروند می افتاد باعث ایجاد موج های بلند می شد که می توانست قایق ها را وارونه کند. یکی از این موج ها باعث شد کنترل قایق از دست قایقران خارج شودو به درون یکی از موانع سیم خاردار موجود داخل شویم.

نیرو های غواص برای باز کردن معبر آمدند اما کاری از پیش نبردند به ناچار خود را درون آب انداختیم لباس ها و بادگیرهایمان پاره شد به زحمت خود را به جزیره رساندیم و در آنجا درگیری مستقیم آغاز شد پس از چند ساعت در حین درگیری دشمن نارنجکی انداخت که در اثر انفجار ان پاها و سرم شدیدا مجروح شد با سه نفر دیگر از همرزم هایم درون کانال افتادیم.

 دیوار کانال در اثر یک انفجار روی سرمان آوار شد و نیمی از بدنمان زیر خاک قرار گرفت نمی توانستیم حرکت کنیم نیروهای خودی گمان می کردند که ماشهید شده ایم در آن تاریکی و ظلمت کسی ما را نمی دید و در حین حرکت بدن و صورت ما را لگد کوب کرده و عبور می کردند درگیری بسیار شدید بود در این اثنا دشمن منوری انداخت که در یک لحظه برادر بزرگوار آقای سیداسماعیل سیادت را دیدیم صدا زدم: سید سید کمکمان کن سید نشست پیشانی ام را بوسید و گفت آن دنیا شفاعتمان کن ورفت پس از چندی امدادگران رسیدن وما را از زیر آوار بیرون کشیدند.

 در بین امدادگرا رزمنده ای کم سن و سال ولی تیز و پر تلاش از شهرستان مهدی شهر بود که دائم مرا دلداری می داد و می گفت نترس نترس چیزی نیست نجات پیدا می کنی و درپی روحیه دادن به من بود بعد از آن توسط برادر عزیز آقای مجتبی طاهریان به ساحل جزیره منتقل شدم.

روحیه دفاع، ایستادگی و مردانگی

محمد علی کارگر مطلق

پاتک عراق در عملیلات محرم بود. به اتفاق 120 نفر در ارتفاعات حمرین (شرهانی)مستقر بودیم. از بالای تپه خودرویی را در جاده دیدیم که گرد و خاک راه انداخته بود و با سرعت حرکت می کرد. مقداری می رفت، سپس توقف میکرد و به تنهایی با توپ 106 مستقر در پشت خودرو شلیک می کرد و دوباره حرکت می کرد و در مکانی دیگر توقف و مجدد شلیک می کرد.

 وقتی به بالای ارتفاع رسید دیدم شهید حسین ربانی نیا است.تمام بدنش گرد و خاکی بود و چفیه ای روی سر و صورتش کشیده بود. گفتم: یک نفری؟!

 گفت: وضعیت این است. بقیه شهید شده اند. هرچه در توان دارم انجام میدهم. آنقدر با توپ 106 شلیک کرده بود که لوله توپ از شدت گرما کج شده بود. پرسیدم به چه علت این گونه شلیک می کنی؟

گفت: می خواهم دشمن بداند که منظقه تحت تسلط ماست و جرات و جسارت حمله را نداشته باشد.

از بالای همان ارتفاع 4 گلوله شلیک کرد.عراقی ها رد خودرویش را گرفته بودند و دائم کاتیوشا می زدند ،گفتم حسین جان ماشینت را بردار.کار دستمان می دهی ها!

در حال صحبت بودیم که یک گلوله کاتیوشا به ماشینش برخورد کرد و تکه تکه شدگفتم:دیگر برو،خیالت راحت شد که دیگر ماشین نداری؟

گفت:کارگر آر پی جی نداری می خواهم شلیک کنم...

گفتم: من می گویم آنقدر شلیک کرده ای که از گوشهایت دارد خون می آید تو می گویی آر پی جی بده؟!

روحیه دفاع و ایستادگی و مردانگی او تحسین برانگیز و برایم مایه تعجب بود.

 جنگ در اولویت است

محمد علی کارگر مطلق

شهید احمد مختاری از دوستان بسیار نزدیکم بود.روزی در جمع دوستان به شوخی گفت: اگر شهید شدید و ما را شفاعت نکردید در نزد امام حسین (ع) حالتان را می گیریم.

احمد روزی نامه ای به من داد که در آن نوشته بود: خواب دیدم که شما شهید شده اید. به شوخی گفتم: در خواب ببینی که من شهید شدم. من شهید بشو نیستم.  

در دوران جنگ تحمیلی ترک تحصیل کرد و به جبهه شتافت به او گفتم: احمد درست نیست که درس ت را رهاکردی و به جبهه آمدی.

گفت: امام بر ما تکلیف کرده است. امام فرموده جنگ در اولویت قرار دارد. نگفته است درس در اولویت قراردارد هر گردانی که اعزام می شد او نیز داوطلبانه همراه آنان می رفت. پس از پذیرفتن قطعنامه در زمین بند نمی شد.

 ناراحت بود می گفت:جنگ تمام شد و ما ماندیم. همیشه در فکر بود واز خدا تقاضای شهادت می کرد.در روزهای پایانی جنگ و در عملیات مرصاد بر علیه منافقین شرکت کرد و بالاخره به آرزوی قلبی خوش رسید. او عاشق شهادت بود.در همه صحنه های درگیری وارد می شد.هر جا کار سختی بود او هم حضور داشت. خدا روح مطهرش را شاد کند.

تواضع شهید زین الدین

 حسن فریدون

در عملیات محرم مواضع به طور کامل تثبیت نشده بود. دستور رسید که امام فرموده اند :عملیات را تا شهرک زبیدات ادامه بدهید تا مواضع به طور کامل تثبیت گردد،  نیرو ها سر از پا نمی شناختند و با خوشحالی وشوق وشور می دویدند.شب بود.آسمان از وجود منورهای دشمن خالی نمی شد.شب مانند روز روشن شده بود.با رشادت فراوان شهرک زبیدات نیز به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.

صبح برای تثبیت مواضع سنگرها را احداث و تیربارها را مستقر کردیم.در فکر بودیم که چگونه با پاتک های دشمن که رفته رفته در حال آغاز بود مقابله نماییم که شهید زین الدین با موتور از راه رسید.

در این لحظه یک بسیجی اورا صدا زد. با وجود آتش دشمن همان وسط جاده موتور را گذاشت وبه سمت آن بسیجی رفت.سلام علیکی کرد.اورا بوسید وخسته نباشد گفت و بسیار گرم برخورد کرد و گفت: بفرمایید، در خدمت هستم.

آن بسیجی شروع به گلایه کرد و گفت: هیچ وسیله ای نداریم که سنگر درست کنیم.گونی،بیل و... می خواهیم. با لبخند پاسخ داد: چشم! پیگیری می کنم میگویم بیاورند.آخر روبوسی کرد.خداحافظی کرد ورفت واقعا باعث تعجب بود.

درپاتک شدید دشمن بدون خاکریز وجان پناه ایستاد و به صحبت های یک بسیجی گوش داد. این نمونه عالی اخلاق و فرماندهی در اسلام بود که خاطره ای بسیار شیرین و درسی فراموش نشدنی برای من بود.

تلاش بی وقفه سنگرسازان بی سنگر

محمد علی کارگر مطلق

انسان شدن هنر است. در جنگ همه چیز از روی صداقت بود. پس از عملیات کربلای 5 خط پدافندی داشتیم. دو خاکریز به فاصله 200 متر از هم در منطقه وجود داشت که درهنگام عملیات نتوانسته بودند این دو را به هم وصل کنند. تصمیم گرفته شد در این فضای خالی خاکریزی احداث شود.

چند لودر به همراه هفت الی هشت نفر راننده برای انجام این کار آمدند. به آنان گفتم: شما با این تعداد آمدید و 3 لودر آورده اید. ما بقی می خواهید لودر ها را هل بدهید.؟؟؟

گفتند: همگی راننده ایم. آمده ایم اگر کسی در حین کار به شهادت رسید فرد دیگری جایگزین شود و کار را ادامه دهد تا بتوانیم تا صبح کار را تمام کنیم. این در حالی بود که دشمن به شدت آتش سنگینی می ریخت.

در صحنه ای دیدم گلوله ای توپ مانند یک شی قرمز رنگ آتشین به سرعت به سمت لودر نزدیک شد و از کنار آن گذشت. رانندگان هم سر خود را خم می کردند.گلوله های رسام که در شب توسط دشمن نزدیک شلیک می شد، دید داشت و به واسطه نورش در شب مشاهده می شد.

رانندگان لودر را می دیدم که باشجاعت پشت دستگاه می نشستند و کار می کردند و با آمدن گلوله های رسام جا خالی می دادند.بالاخره با همت و توان این جهادگران با اخلاص خاکریز مورد نظر تا صبح احداث شد.

تلاش برای کسب علم در خط مقدم

حسینعلی عزیزی

در لشکر 17 علی ابن ابی طالب در گردان امام صادق(ع) که متشکل از نیروهای دامغانی و سمنانی که فرمانده آن برادر علی اکبر معصومیان بود خط پدافندی پاسگاه زید را از ارتش تحویل گرفتیم. پس از استقرا، کارهای اولیه را انجام دادیم. در میان گروهان بچه های دامغانی فردی به نام موسوی از بچه های نهضت سوادآموزی شهرستان بود. در خط سنگری را برای برپایی کلاس سوادآموزی مشخص نمودند و از افرادی که بی سواد بودند ثبت نام  به عمل آوردند و چند روز از این قضیه گذشت. یکی از روزها شهید بزرگوار سردار لشکر 17 علی ابن ابی طالب به همراه چند نفر به اتفاق فرمانده گردان از خط بازرسی داشتند.

در حین بازرسی به سنگری برخورد می کند که روی درب آن حروف ا- ب- پ نوشته بود. از فرمانده گردان سوال می کند که این چه سنگری است، آقای معصومیان به ایشان می گوید این سنگر کلاس نهضت سوادآموزی است.

 گفت معلم آن را بیاورند و آقای معصومی را می اورند و از ایشان قدردانی می کند و دستور تشویق می دهند و قابل ذکر است که افرادی که در کلاس شرکت می کردند دیگر می توانستند خودشان نامه هایشان را بنویسند و بخوانند و از آنان 2 نفر شهیدان جلالی و سلطانیه هستند وبالاخره ماموریت تمام می شود وخط را تحویل نیروی دیگری دادیم و موقعی که به انرژی اتمی پادگان لشگر آمدیم از طرف فرمانده لشگر به آقای موسوی یک ساعت مچی هدیه می دهند و در آن موقع هم ما برای عملیات والفجر مقدماتی آماده می شدیم.

تلاش برای رفتن به جبهه

علی مسلمان

در سال 65 به اتفاق شهید ابوالمعالی تصمیم گرفتم به جبهه بروم از طرفی در نظر داشتم زمان مدت اعزام طولانی نباشد که منجر به حذف ترمم شود. از بسیج تهران اعزام شدیم در آنجا دو اعزام داشتند

.یک اعزام،اعزام 45 روزه تخصصی بود که افراد بنا بر مهارت ها و تخصصشان اعزام می شدند.اعزام دیگر بیش از سه ماه بود که مخصوص نیروهای رزمی بود و ما نیز به ناچار تصمیم گرفتیم از طریق اعزام تخصصی عازم جبهه شویم که ترممان حذف نشود و در پاسخ به مسئول ثبت نام تخصصمان را الکترونیک بیان کردیم. پس از آن به قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) اعزام شدیم. در آنجا دوباره از تخصصمان سوال کردند و ما هم به علت علاقه شدیدمان به جبهه تخصصمان را رزمی بیان کردیم.

در اینجا بود که با رفتن و اعزام ما به خط مقدم مخالفت شد و دو روز در قرارگاه سر گردان بودیم. هر روز به پرسنلی می­رفتیم و درخواست اعزام داشتیم که در جواب ما می گفتند: شما با کلک آمدید و نمی­توانید اعزام شوید و باید برگردید. عصر روز دوم بود که دیدیم فردی گرد و خاک گرفته با عینک آفتابی و با موتور تریل آمد و به پرسنلی رفت و شروع به بحث با مسئولین کرد.

در بین صحبت­هایش شنیدیم که می گفت: نیرو نداریم! بچه هایم خسته هستند... او فرمانده محور بود و درخواست نیرو داشت.در اینجا بود که با هم به سمت او رفتیم و گفتیم ما نیروهای رزمی هستیم ولی ما را اعزام نمی کنند.

او نیز پس از صحبت با مسئولین پرسنلی و قانع کردنش گفت: همین دو نفر هم غنیمت است و ما را سوار بر موتورش کرد و به سمت خط مقدم حرکت کردیم. وقتی به منطقه رسیدیم حجم آتش بسیار زیاد بود و متوجه شدیم که در هور العظعم قرار داریم و این اولین تجربه ما در جنگ بود.

همان شب به نگهبانی ایستادیم منطقه را نیز توجیه نبودیم.از همه طرف آتش می ریخت.کل نیروهای ما در آن منطقه 15 نفر بود.در حین نگهبانی فرمانده محور آمد.سوال کردیم عراقی ها در کدام قسمت قرار دارند؟ایشان گفت دور تا دور شما، و ما در محاصره هستیم. و ادامه داد: سنگر شما سنگر کمین است و نباید لو بروید.48

 ساعت بدون غذا و آذوغه و... مقاومت کردیم.دسترسی به عقب هم نداشتیم گرما طاغت فرسا بود و گرسنگی نیز فشار آورده بود مقداری نان کپک زده وجود داشت که غیر قابل استفاده بود ودر کنار هور به زمین ریخته بود. به سراغ آنها رفتیم و پس از برداشتن لایه های کپک زده  شروع به خوردن کردیم که پس از مدتی آذوقه ارسال شد. آن دوران، دوران خوب زندگیم است و افتخار می کنم که آن دوران را درک کرده ام و نقشی کوچک در دفاع مقدس داشتم.

تعبیر خواب شهید

علی اکبرعاطفیان

درسال 61 جهت شرکت در عملیاتی که برای پاکسازی چند روستا در بانه بود، آماده شدیم شهید ابولقاسم دهرویه در حال نوشتن وصیتنامه بود او فردی خوش سیما و مکبر نمازهای جماعت بود او لحظاتی خوابید که چندی بعد صدای گریه اش را در حالی که خواب بود شنیدیم.

رفتیم که بیدارش کنیم که شهید فرهاد معصومیان گفت: او را بیدار نکنید، قبلا هم چنین حالتی برایش پیش آمده بود. من بیدارش کردم و بسیار ناراحت شد. لحظاتی بعد بازگشت و گفت: بچه ها وضو بگیرید تا دعای توسل بخوانیم. و شروع به خواندن کرد و شدیدا اشک می ریخت.خواندن دعا تا صبح ادامه پیدا کرد.بچه ها بسیار اصرار کردند که واقعه را شرح دهد.اما او زیر بار نمی رفت.پس از سپیده صبح سردار مهدوی نژاد آمد و بچه ها موضوع را با ایشان در میان گذاشتند.

سردار نیز تقاضا کرد که واقعه را شرح دهد. بالاخره پس از کلی اصرار این گونه پاسخ داد: در خواب آقای سبز پوش و نورانی را دیدیم که مرا در آغوش گرفت.از ایشان پرسیدم آقا، چه زمانی ما پیروز می شویم؟ ایشان پاشخ دادند: تا یک ماه دیگر پیروزی بزرگی نصیب شما خواهد شد.

سپس توصیه به خواندن تسبیح حضرت فاطمه الزهرا (س) نمودند. مطلب دیگری هم فرمودند که خصوصی و مربوط به من است و نمی توانم بگویم. در این جا شهید دهرویه رو به سردار مهدوی نژاد کرد و گفت: من دو روز دیگر شهید خواهم شد و این در حالی بود که هیچ عملیاتی در پیش نبود و اوضاع کاملا آرام بود.پس از دو روز اعلام آماده باش کردند و خبر رسید که برای پاکسازی 3 روستا به نام-های قوز،دم قوز و ساوه چی از لوث وجود منافقین و کوموله و دموکرات حرکت نماییم.

پس از رسیدن به منطقه مورد نظر و محاصره روستا، درگیری آغاز شد و گلوله مستقیمی به پشت ایشان اصابت کرد. من بالای سرش بودم. ایشان تا لحظه شهادت امام زمان (عج)را صدا می زد و دائما ذکر یا مهدی را تکرار می کرد تا اینکه روح پاکش به ملکوت اعلی پیوست.

یک ماه بعد، خرمشهر به دست رزمندگان اسلام آزاد شد و ما خبر این آزادی غرور انگیز را از تلویزیون شنیدیم و این گونه بود که خواب شهید دهرویه تعبیر شد.

انتهای پیام/ 

ادامه مطلب

[ دوشنبه 3 مهر 1396  ] [ 3:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

برگزاری یادواره شهدای حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) در رشت

مراسم گرامی‌داشت شهدای حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) چهارشنبه پنجم مهرماه در رشت برگزار می‌شود.

کد خبر: ۲۵۸۷۶۳

تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۰۲:۳۱ - 25September 2017

یادواره شهدای حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) در رشت برگزار می‌شود

به گزارش دفاع پرس از گیلان، مراسم گرامی‌داشت شهدای  حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) روز چهارشنبه پنجم مهرماه ساعت 15:30 در این حسینیه واقع در میدان رشت برگزار خواهد شد.

این مراسم با حضور خانواده‌های معظم شهدا، جانبازان، ایثارگران و عموم مردم همراه با سخنرانی حجت‌الاسلام سلیمانی و مدیحه‌سرایی ذاکر اهل بیت (ع) «محسن کاشفی» منعقد می‌شود.

انتهای پیام/ 151 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 3 مهر 1396  ] [ 3:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

ردپای حضور غواصان در جنگ

اولین حضور نیروهای غواص در عملیات خیبر رقم خورد.

کد خبر: ۲۵۸۸۷۹

تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۰۲:۰۰ - 25September 2017

ردپای حضور غواصان در جنگ

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، اولین حضور نیروهای غواص در عملیات خیبر رقم خورد. سردار رسول یاحی در این باره می گوید:

فرماندهی کل سپاه و گروه طراح اجرای عملیات را در منطقه هور تصویب کردند. این عملیات نیروهایی را می طلبید که قایقران باشند این در حالی بود که ما نه قایق، نه آموزشگاه و نه مربی داشتیم. نیمه دوم سال و هوا سرد بود و در منطقه جنوب هم عملا نمی شد کار را شروع کنیم. برای عملیات خیبر ما به افرادی که در ابتدا شناگر و بعد قایقران بودند، نیاز داشتیم.

انتهای پیام/ 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 3 مهر 1396  ] [ 3:37 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

تجدید میثاق اهوازی‌ها با شهید «عبدالله عادل‌زاده» در باغملک

مراسم گرامی‌داشت شهید «عبدالله عادل‌زاده» پنج‌شنبه 6 مهرماه در شهرستان باغملک برگزار می‌شود.

کد خبر: ۲۵۸۷۰۶

تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۰۱:۱۳ - 25September 2017

تجدید میثاق اهوازی‌ها با شهید «عبدالله عادل‌زاده» در باغملک

به گزارش دفاع پرس از اهواز، مراسم گرامی‌داشت چهلمین روز شهادت «عبدالله عادل‌زاده» پنج‌شنبه 6 مهرماه ساعت 10 الی  14 در گلزار شهدای روستای واجل از توابع شهرستان باغملک برگزار خواهد شد.

این مراسم با حضور خانواده‌های معزز شهدا، جانبازان، ایثارگران و عموم مردم همراه با مدیحه‌سرایی ذاکرین اهل بیت (ع) منعقد می‌شود.

انتهای پیام/ 151


ادامه مطلب

[ دوشنبه 3 مهر 1396  ] [ 3:37 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روزشمار دفاع مقدس (3 مهر)

3 مهر 1396 هجری شمسی برابر با 4 محرم 1439 هجری قمری و 25 سپتامبر 2017 میلادی

کد خبر: ۲۵۷۸۴۹

تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۱ - 25September 2017

روزشمار دفاع مقدس (3 مهر)

رویدادهای مهم این روز در تقویم شمسی (3 مهر)

• انتخاب شهید «محمدجواد تندگویان» بعنوان وزیر نفت دولت شهید رجایی (1359 ه.ش)

• شهادت شهید احمد رجب خیشگر (1359 ه.ش)


ادامه مطلب

[ دوشنبه 3 مهر 1396  ] [ 3:37 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]