دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

شهید راه انقلاب اسلامی«محمد حسین شیرازی»

محمد حسین زندگی اش را وقف انقلاب کرده بود به گونه ای که در پاسخ دایی اش که پیشنهاد ازدواج با دخترش را به او می دهد، می گوید: «تا زمانیکه ما برنامه داریم نمی توانم ازدواج کنم ما باید خمینی را بیاوریم. دخترت را به امید من نگذار».

کد خبر: ۲۲۳۰۷۷

تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۲:۳۰ - 10February 2017

به گزارش دفاع پرس از تهران، محمد حسین در سال 1330 در  ورامین زاده شد. از چهار سالگی همراه پدرش مسجد می رفت و اکثر کودکی خود را با پدربزرگش «مرحوم شیخ علیرضا حقی» می گذراند. 

پدر بزرگ مؤمن و متدین محمد حسین او را با قرآن و اسلام آشنا می کند به گونه ای که به این اعتقاد رسیده بود که محمد حسین نمونه خواهد شد.

در جریان انقلاب آموزه های دینی و تاثیر روحانی امام خمینی (ره) محمد حسین را پیرو ایشان ساخته وشور حسینی در روح و جان او چنان غوغایی بر پا کرده بود که تا به هدف نرسید از حرکت نایستاد.

شهید  محمد حسین شیرازی در دوران مبارزه با رژیم شاه خائن، شبانه در دبیرستان کارخانه قند ورامین و روستاهای اطراف مثل باغخواص و احمد آباد و امام زاده ها با تکثیر اعلامیه های حضرت امام خمینی(ره) و پخش آنها در میان مردم به مقابله با رژیم پهلوی پرداخت . به طوری که جهت نقل و انتقال مخفیانه  اعلامیه ها  به رانندگی باتریلی می پردازد تا راحت تر بتواند اعلامیه ها را پخش کند.

وی در جریان 17 شهریور به تقاضای یکی از دوستان کتاب «فاطمه فاطمه است» را به تهران می برد تا به او برساند. در میدان ژاله با حادثه روبه رو شده موتور خود را کناری گذاشته کتاب را مخفی کرده و به سمت نیروی هوایی می رود. در آن نزدیکی سینمایی است که با زیرکی خاص دوکارگر آن را سرگرم ساخته و داخل سینما را آتش می زند. او از هر موقعیتی برای مقابله با رژیم طاغوت استفاده می کرد.

زندگی اش را وقف انقلاب کرده بود به گونه ای که درپاسخ دایی اش که پیشنهاد ازدواج با دخترش را به او می دهد می گوید: «تا زمانیکه ما برنامه داریم نمی توانم ازدواج کنم ما باید خمینی را بیاوریم . دخترت را به امید من نگذار ».

شهید محمد حسین در سومین روز تظاهرات پیاپی در ورامین در دی 10ماه 57 در حالی که پیکر شهید حسن کریمی را تشییع می کردند در خیابان شهدای ورامین هدف گلوله دژخیمان قرار می گیرد و به مقام والای شهادت نائل می آید.

زمانیکه قبر مطهر شهید را که چراغی درحسینیه شاه حسین ورامین است در روز چهلم تدفین جهت تشخیص گلوله شکافتند، در این نبش قبر مشاهده شد که پیکر شهید سالم بوده وخون تازه از فرقش جاری می گردد.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ جمعه 22 بهمن 1395  ] [ 5:08 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شهیدی که با علم و عمل خود، رو در روی خیانت های شاه ایستاد

شهید اسدی عرب برای رسیدن به مقصودش، دو عنصر مهم «علم و عمل» را به خوبی بکار گرفت و با سرودن اشعار مهیج و حماسی و نمایشنامه های متعدد و با مضامین سیاسی، نوک پیکان قلم و زبانش را به طرف خیانتهای شاه و اطرافیان او نشانه گرفت.

کد خبر: ۲۲۲۷۷۹

تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۳۰ - 10February 2017

به گزارش دفاع پرس از استان گلستان، روایت زندگی دانشجوی شهید «غلامرضا اسدی عرب» یکی از شهدای انقلاب در استان  گلستان را مرور می کنیم:

شهيد غلامرضا اسدی عرب سال 1331 در روستای «گز غربی» از توابع شهر کردکوی، پا به عرصه ی وجود نهاد. در همان دوران کودکی از نعمت پدر محروم شد و مادر نیکو نهادش، درس خوب زیستن را به او آموخت. پس از پشت سر گذاشتن هفت بهار از عمر گرانقدرش، در همان روستا به مدرسه رفت و بعد از اتمام دوره ی راهنمایی، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان امیر لطیفی در رشته ی طبیعی آغاز نمود و با جدیت بسیار و نیز کسب رتبه ی ممتاز، دیپلم گرفت.

پس از اخذ مدرک دیپلم، تحت عنوان سپاهی دانش در روستای «دشتی کلاته» شهرستان کردکوی انجام وظیفه نمود.

او همیشه فرصتها را مغتنم می شمرد و بیشتر اوقات خود را با مردم عادی و دانش آموزان بی بضاعت سپری می کرد و از هم نشینی با آنان لذت می برد.

شهید اسدی عرب بعد از خدمت سربازی، شغل معلمی را که رسالت انبیاست، انتخاب نمود و از آن جهت دستیابی به مقاصد والایش بهره برد. شاگردانش او را ناصحی مشفق و مشاوری امین می دانستند. در سال 57 در آزمون تربیت معلم پذیرفته شد و همزمان در کنار شغل معلمی به تحصیل نیز مشغول گردید.

وی با مشاهده ضعف محرومیت همنوعانش و نیز ظلم و ستمی که در حق تهیدستان روا می شد، برآن شد تا برای رسیدن به مقاصد والای خود، نهایت سعی خود را به کار بندد. همچنین دانش آموزان را با نیروی تفکر و تعقل، به آن مقاصد راهنمایی می کرد. به همین منظور در سال 1355 در کتابخانه ی حوزه ی علمیه ی نوکنده به همراه جمعی از روحانیون و معلمین متعهد، شروع به تدریس علوم دینی همچون: شرح، تفسیر، اصول و فروع دین پرداختند به امید اینکه بتوانند گامی موثر در جهت بالا بردن آگاهی های دینی و مذهبی مردم برداشته باشند.

وی برای رسیدن به مقصودش، دو عنصر مهم «علم و عمل» را به خوبی بکار گرفت و با سرودن اشعار مهیج و حماسی و نمایشنامه های متعدد و با مضامین سیاسی، نوک پیکان قلم و زبانش را به طرف خیانتهای شاه و اطرافیان او نشانه گرفت.

در جریان این فعالیت ها، گروهی به نام فدائیان اسلام شکل گرفت که فعالیت اصلی آنها پخش اعلامیه، نوار و کتاب و سازماندهی تظاهراتها بر علیه رژیم بود. غلامرضا چند مرحله از جمله زمان آمدن فرح (همسر شاه) به گرگان، توسط عوامل رژیم دستگیر و بازداشت شد.

اوج مبارزات او در بین سال های 1355 تا 1357 بود که به شهرهای گرگان، ساری، تهران، بهشهر، اصفهان و نوکنده سفرکرد و حتی در شهر بندرگز علنا به ایراد سخنرانی پرداخت که همین امر موجب شد مورد شناسایی نظامیان رژیم قرار بگیرد اما زیرکانه از نظرها پنهان شد و به شهر دیگر عزیمت کرد.

سرانجام پس از سالها مبارزه و جهاد علیه ظلم و ستم، شب 12 دیماه سال 1357 در ورودی سه راه بندرگز، توسط دشمنان نارنجکی به خودروی وی پرتاپ شد و به شهادت رسید.

در سومین روز از شهادت شهید غلامرضا اسدی عرب، زمانی که مردم با شعارهای ضد رژیم به سمت میدان اصلی شهر در حرکت بودند، عوامل رژیم شاه و ساواک به سمت مردم تیراندازی کردند که در جریان آن، 38 نفر مجروح و هفت نفر از آن عزیزان به شهادت رسیدند.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ جمعه 22 بهمن 1395  ] [ 5:08 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روزشمار دفاع مقدس (21 بهمن)

21 بهمن 1395 خورشیدی برابر با 11 جمادی الاول 1438 هجری و 9 فوریه 2017 میلادی

کد خبر: ۲۲۴۶۹۴

تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۰ - 09February 2017

روزشمار دفاع مقدس (21 بهمن)

رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی (21 بهمن)

• شکسته شدن حکومت نظامی به فرمان «امام خمینی (ره)» توسط مردم انقلابی ایران (1357 ه.ش)

• تصویب لایحه انحلال ساواک و محاکمه وزیران توسط مجلس شورای ملی (1357 ه.ش)

• خنثی شدن توطئه کودتای بزرگ نظامیان شاهنشاهی علیه انقلاب اسلامی (1357 ه.ش)

• عملیات تحریرالقدس، در منطقه دربندیخان توسط سپاه (1362 ه.ش)

• انهدام مواضع دشمن در مناطق ام‌الرصاص، الدویب، المعامر و کوت‌الزین توسط نیروی زمینی ارتش و وارد کردن تلفات و خسارات زیاد به نیروهای عراقی مستقر در این مناطق (1359 ه.ش)

• شهادت شهید ابراهیم اصفهانی (1364 ه.ش)

• شهادت شهید امیر گره ‌گشا (1364 ه.ش)

• شهادت سردار شهید اسماعیل گلین ‌شرف ‌دینی (1364 ه.ش)

• شهادت سردار شهید عبدالعلی دماوندی (1364 ه.ش)

• شهادت سردار شهید رسول علی‌نژاد (1364 ه.ش)

• شهادت شهید محمدرضا پارسائیان فرمانده گردان امام علی (ع) تیپ 18 الغدیر (1364 ه.ش)

• شهادت سردار شهید سیف‌الله گل‌زاده (1364 ه.ش)

• شهادت شهید ناصر اسکندری شهرکی (1361 ه.ش) 

• شهادت شهید علیرضا حسینی بنکدار (1361 ه.ش)

• شهادت سردار شهید احمد امین طبرسی (1364 ه.ش)

• شهادت شهید مدافع حرم سید احسان میرسیار (1394 ه.ش)

• سقوط حسنی مبارک فرعون مصر در جریان بیداری اسلامی (1389 ه.ش)

• اعزام سپاه يكصد هزار نفری حضرت مهدی (عج) به جبهه‌های نبرد (1365 ه.ش)


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 21 بهمن 1395  ] [ 12:40 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شهید «یزدان شیخ نژاد» حامی روحانیت

با پخش اعلامیه و پوستر حضرت امام خمینی(ره)، با علما و روحانیت متعهد همکاری می کرد و در این رابطه چندین بار با مزدوران رژیم پهلوی درگیری پیدا کرد و سر انجام در یازدهم دی ماه 1357 هنگام رفتن به عیادت یکی از علمای گرگان که توسط مامورین رژیم مضروب و مجروح شده بود، مورد هجوم دژخیمان قرار گرفت و به شهادت رسید.
کد خبر: ۲۲۶۰۵۷
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۶:۰۰ - 09February 2017
 

 به گزارش دفاع پرس از خراسان شمالی، شهید یزدان شیخ نژاد در بیست و دوم اردیبهشت 13233 در شهرستان بجنورد و خانواده ای مسلمان و مومن دیده به جهان گشود، پس از طی دوره ابتدایی در سن 23 سالگی به سربازی رفت.

پس از اتمام دوره سربازی ازدواج نمود و سه فرزند از خود به یادگار گذاشت. وی دارای اخلاقی نیکو و حسنه بود و اکثر اوقات نماز خود را در مساجد اقامه می کرد و به شرکت در جلسات مذهبی اهمیت فراوان می داد.

شهید برای کار کردن به گرگان رفت و به شغل نقاشی ساختمان پرداخت ولی از آنجائی که دچار ناراحتی قلبی شده بود نتوانست ادامه کار بدهد لذا به فروشندگی روی آورد  او از هیچ کاری ابا نداشت به شرط آن که شرافتمندانه باشد.

داروی هیچ طبیبی او را بهبودی نبخشید، پزشکان آن را لاعلاج تشخیص داده بودند اما او بر اساس اعتقاد مذهبی اش، به امام رضا(ع) متوصل شد و شفا یافت.

در سال 1357 با اوج گیری مبارزات مردم به رهبری امام خمینی(ره) علیه رژیم پهلوی، در راهپیمایی ها حضور فعال داشت و با پخش اعلامیه و پوستر حضرت امام خمینی(ره)، با علما و روحانیت متعهد همکاری می کرد و در این رابطه چندین بار با مذوران رژیم پهلوی درگیری پیدا کرد و سر انجام در تاریخ 1357.10.11 هنگام رفتن به عیادت یکی از علمای گرگان که توسط مامورین رژیم مضروب و مجروح شده بود، مورد هجوم دژخیمان قرار گرفت و به شهادت رسید.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 21 بهمن 1395  ] [ 12:40 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

تقدیم مظلوم‌ترین شهدا در حماسه والفجر 8

تاریخ گواه می‌دهد حماسه والفجر 8 مظلوم ترین شهدا و مجروحین را همانند برخی عملیات ها در طول هشت سال دفاع مقدس به خود دیده است؛ شهدا و مجروحینی که انصافا تا پای جان مقاومت و ایستادگی کردند، آن هم ایستادگی از نوع مردانگی؛ عزت و شرف و همین نوع از ایستادگی بوده که انقلاب و کشورمان را تا به امروز بیمه کرده است.

کد خبر: ۲۲۶۲۲۷

تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۰ - 09February 2017

 

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مازندران، یادداشت احمد دواتگر نویسنده و جانباز ایثارگر مازندرانی به مناسبت بیستم  بهمن سالروز عملیات غرورآفرین والفجر هشت به دفتر خبرگزاری دفاع مقدس استان مازندران رسید، که در ادامه می آید:

امواج پر تلاطم اروند با موج انسان های مصمم و با اراده در یک شب زمستانی بسیار سرد که سرمایش تا استخوان ها نیز نفوذ می کرد با هم آمیخته شده بود تا عملیاتی را با عنوان عملیات والفجر ۸ در ساعت ۲۲ مورخ ۶۴/۱۱/۲۰ رقم بزند.

این عملیات منحصر به فرد به واسطه ی پیچیدگی ها و سختی هایش دشمن را با تمامی امکاناتی که در اختیار داشته است؛ در حیرت فرو برده تا جائیکه از همان ابتدای آغاز این عملیات برق آسا در مقابل عزم پولادین رزمندگان اسلام سر تعظیم فرود آورده بودند.

اگر چه ۳۱ سال از آن شب عاشورایی می گذرد اما حماسه ی فرزندان خمینی کبیر و رشادت های آن ها در عرض رودخانه ی وحشی اروند، برای همیشه در تاریخ جاودانه باقی خواهد ماند.

یقین دارم تاریخ در ذهن خود این واقعیت را خوب به ثبت رسانده است که آغاز این عملیات و عبور از رودخانه اروند به سادگی شکل نگرفته بلکه حماسه سازان آن شب به یاد ماندنی خون دل ها خوردند تا توانستند با عبور از رودخانه ای که به رودخانه ی وحشی لقب گرفته است خطوط مستحکم دشمن را در هم شکسته و به جهانیان ثابت نمایند این ایمان و اعتقاد است که می تواند کارهای نشدنی را به سرانجام برساند.

نمی شود از والفجر ۸ سخن گفت اما از حماسه ی بچه بسیجی های بی ادعا؛ خصوصا بچه های غواص گردان یا رسول به فرماندهی شهید حاج حسین بصیر و فرمانده دلیر گروهانش شهید اسماعیل شیرزاد در شکستن خطوط مستحکم دشمن بعثی بر روی رودخانه اروند و سپس جنگ تن به تن و خیابانی در کوچه پس کوچه های شهر فاو چیزی نگفت.

چگونه می توان از عملیات غرور آفرین والفجر ۸ سخن گفت، اما از مقاومت جانانه بچه های بسیجی و سپاهی در مقابل گارد همیشه خشمگین ریاست جمهوری عراق سخنی گفته نشود.

عملیات والفجر ۸ حماسه ی تیزپروازان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را با توجه به زمین گیر شدن برخی از هواپیماهایش به دلیل نبود قطعات هواپیما، را هم خوب به یاد دارد.

نیروی هوایی که خلبانان نترس و شجاعش نقش بسیار تعیین کننده ای در پوشش هوایی منطقه عملیاتی برعهده داشتند.

برای همین است که در تاریخ هشت سال دفاع مقدس حماسه این دلیرمردان مرد به نیکی یاد شده و هیچگاه از ذهن ها پاک نخواهد شد همانطور که حماسه ی خلبانان شجاع هوانیروز را که در شرایط بسیار سخت منطقه عملیاتی شبه جزیره فاو با تلاشی وصف نشدنی؛ هرگز فراموش نخواهد نشد.

نگارنده معتقد است وقتی از عملیات والفجر ۸ سخن به میان می آید بایستی از تلاش شبانه روزی یگان های موشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران که آسمان منطقه را با ساقط کردن هواپیماهای ارتش بعث عراق همواره گرم نگه داشته بودند، نیز سخن گفت یگانی که در اطراف منطقه عملیاتی مستقر بودند که انصافا در ابتدا تا انتهای این عملیات کاری کردند کارستان آن هم در زمانی که حملات هوایی ارتش عراق امان بچه ها را بریده بود.

تاریخ عملیات والفجر ۸ هیچگاه حماسه ی یگان توپخانه لشگر ۳۰ پیاده گرگان جمعی ارتش جمهوری اسلامی ایران که به همراه یگان هایی از توپخانه سپاه در نخلستان های چوئبده و بوفلفل اروندکنار به مدت بیش از دو ماه شبانه و روز در پشتیبانی از یگان های سپاه و بسیج آتششان را بر دشمن تا دندان مسلح ریخته بودند، را هرگز فراموش نخواهد کرد همانطور که تاریخ در ذهن خود حماسه بچه های گردان مکانیزه از لشگر ۲۵ کربلا از ابتدای تا انتهای این عملیات در جاده فاو ام القصر و فاو بصره را نیز خوب به یاد دارد عزیزانی که خاطرات زیادی از آن ها در ذهنم به یادگار مانده است و هیچگاه آن خاطرات ناب از ذهنم پاک نخواهند شد.

نسل امروز بایستی بداند، بودند جوانانی که در عصر خمینی کبیر به دور از هرگونه تلاش برای بدست آوردن نام؛ نان و نشان و در اوج گمنامی تنها به عشق آرمان ها و ارزش های حاکم در انقلاب؛ دل به آب های خروشان اروند زده تا دل امام و مردم کسورشان را شاد نمایند و همین برایشان کافی بوده است.

جمله آخر آنکه:

تاریخ گواه می دهد حماسه ی والفجر ۸ مظلوم ترین شهدا و مجروحین را همانند برخی عملیات ها در طول هشت سال دفاع مقدس به خود دیده است شهدا و مجروحینی که انصافا تا پای جان مقاومت و ایستادگی کردند آن هم ایستادگی از نوع مردانگی؛  عزت و شرف و همین نوع از ایستادگی بوده است که انقلاب و کشورمان را تا به امروز بیمه کرده است.

روح همه شهدای این عملیات و امام شهدا شاد باد.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 21 بهمن 1395  ] [ 12:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شهید «منصور سیران حصاری یار» یاور مستضعفین

شهید «منصور سیران حصاری یار» یار و یاور بی سرپرستان بود و همیشه با کارگران نشست و برخاست می کرد، چون درد آن ها را درک می کرد و افرادی را که از طاغوت حمایت می کردند محکوم می کرد، دوستان خویش را ارشاد می کرد و تقوی را در نظر داشت.

کد خبر: ۲۲۵۷۵۳

تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۰ - 09February 2017

 

به گزارش دفاع پرس از خراسان شمالی، شهید منصور سیران حصاری در شانزدهم تیر ماه  13366 در حصار شیر علی از توابع شهرستان بجنورد به دنیا آمد، در سه سالگی مادرش را از دست داد و همراه پدر زندگی فقیرانه و سختی را پیش گرفت.

او همانند دیگر کودکان محروم نتوانست روانه مدرسه شود. او نمی توانست تحمل کند که از علم محروم باشد، بنابراین به مشهد مقدس رفت و روزها مشغول کار بود و شب ها به تحصیل خود ادامه می داد، تا توانست دوره ابتدایی خویش را به پایان برساند.

یار و یاور بی سرپرستان بود و با کارگران نشست و برخاست می کرد، چون درد آن ها را درک می کرد و افرادی را که از طاغوت حمایت می کردند محکوم می کرد. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی بسیار فعالیت داشت و دوستان خویش را ارشاد می کرد و تقوی را در نظر داشت.

چماقداران رژیم در تاریخ 57.9.23 به خانه ها و مغازه های مردم حمله برده  آنها را به آتش کشیدند. شهید منصور سیران حصاری که دیگر نمی توانست ظلم و ستم را تحمل کند خود را سپر مردم قرار داد و در یکی از کوچه های بجنورد مورد اصابت گلوله مامورین قرار گرفت و به شهادت رسید.

انتهای پیام/ 


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 21 بهمن 1395  ] [ 12:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روایت ازجان‌گذشتگی شهیده «مهری زارع» برای نجات دوستش/ تنها نگذاشتن امام توصیه شهیده زارع بود

در حالی که همه از ترس مواجهه با مزدوران شاه فرا می‌کردند، شهیده زارع وقتی دید گوشه لباس دوست صمیمی­‌اش به تانک گیر کرده و ده‌ها متر بر روی زمین کشیده شده است، از جان گذشتگی کرد و به کمک وی شتافت و او را نجات ‌داد.

کد خبر: ۲۲۵۲۲۹

تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۰ - 09February 2017

به گزارش دفاع پرس از مشهد، شهیده مهری زارع یکی از شهدای انقلاب در مشهد است  که به عنوان فرزند بزرگ خانواده در نبود مادر به خوبی نقش مادر را بازی می کرد. این شهیده در سال 1344 در مشهد مقدس به دنیا آمد. شهیده زارع با وجود سن کم در راهپیمای­ های ضد رژیم طاغوت در سال 1357 شرکت می­ کرد. این دختر شجاع و صبور و مهربان روز 9 دی 1357 همچون بسیاری از روزهای دیگر که در راهپیمایی‌های ضد رژیم مردم مشهد شرکت می ­کرد آن روز هم به جمع معترضین نظام شاهنشاهی پیوست اما در این روز که مردم مشهد توسط دژخیمان رژیم شاه به خاک و خون کشیده شدند پس از طی مسافتی در میدان 15 خرداد(میدان ضد سابق) مورد حمله مزدوران طاغوت قرارگرفت و دچار مجروحیت شدید شد و بعد از سه ماه مجروحیت در سن 14 سالگی در 9 فروردین ماه 1358 به مقام والای شهادت نائل آمد و در بهشت رضا بلوک12 قطعه شهدای انقلاب به خاک سپرده شد.

مهربان و دلسوز بودن و اقامه نماز اول وقت و فعالیت در حضور فعالانه در مراسم ولادت و شهادت ائمه اطهار از خصوصیات این شهیده بود. او در مدرسه راهنمایی فرزانگان کوچه فروغ در محله گنبد سبز مشهد درس می­ خواند.

از جان گذشتگی برای نجات یک دوست

شهیده زارع تنها کسی بود که وقتی دید دوست صمیمی­ اش الهه زینال­ پور یکی دیگر از شهدای انقلاب مشهد گوشه لباسش به تانک گیر کرده و دهها متر برروی زمین کشیده شده است در حالی که همه از ترس مواجهه با مزدوران شاه فرا می‌کردند از جان گذشتگی کرد و به کمک وی شتافت و او را نجات ‌داد.

هر چند که الهه با کمک مهری نجات یافت اما پس از سه روز بستری شدن در بیمارستان بر اثر ضربه مغزی به شهادت رسید اما فداکاری مهری زارع دختر نوجوان 14 ساله فراموش نخواهد شد.

تنها نگذاشتن امام سفارش شهیده زارع

مهری دختری جدی، سر بزیر و در عین حال آگاه بود. وی با پدر روابطی صمیمانه داشت و بیشتر حرف‌های ‌دلش را به پدر می‌گفت و با اینکه سن و سالش کم بود اما درک بالایی داشت و همیشه به پدر می‌گفت: «امام را تنها نگذارید، این انقلاب پیروز می­ شود و ما باید کاری کنیم تا همه زیر پرچم اسلام و انقلاب بیایند».

برای داشتن حجاب مصمم بود

انسیه رفائی دوست و همکلاسی مهری زارع در مورد شخصیت این شهیده می­ گوید: مهری برای رعایت حجاب در مدرسه مصمم بود، در آن سال‌ها برای رعایت حجاب سخت‌گیری می‌شد. من، مهری و همکلاسی دیگرمان حمیده قروی از معدود بچه‌هایی بودیم که برای رعایت حجاب در مدرسه مصمم بودیم وحاضر نبودیم روسری از سرمان بیافتد، اما برخی از معلم‌ها سختگیری را از حد گذرانده بودند و با تنبیه‌های بدنی بچه‌ها را مجبور به رعایت حجاب می‌کردند.

چادر قهوه‌ای گل گلی‌اش را هیچوقت یادم نمی‌رود، با بچه‌ها به مسجد محله می‌رفتیم، ما بچه‌ها سر صف نماز شوخی و بازی هم می‌کردیم اما موقع نماز که می‌شد او جدی‌تر از همه بچه‌ها از ما جدا می‌شد و می‌رفت وسط صف بزرگتر‌ها می‌ایستاد.

انتهای پیام/ 


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 21 بهمن 1395  ] [ 12:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

اولين شهيد انقلاب استان بوشهر که بود؟

استان بوشهر در 13 آبان اولين شهيدش كه جوانی 30 ساله بود را در راه انقلاب داد، تا پس از آن مردم با اتحاد و جديت بيشتری مبارزه را ادامه دهند. مبارزه‌ای كه انقلاب اسلامی را به بار آورد و نگذاشت خون شهيد «سلیمان شریفی» بی اثر شود.

کد خبر: ۲۲۶۲۶۳

تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۰ - 09February 2017

به گزارش دفاع پرس از بوشهر، سال 1357 هرچه به زمستان  نزديك مي‌شد، موج انقلابي‌گری مردم ايران گسترده‌تر می شد و شور و حال بيشتری می گرفت. حالا ديگر همه اقشار جامعه در كنار هم برای پيروزی انقلاب اسلامی در خيابان‌ها شعار می دادند و مبارزه می كردند.

موج اعتراض‌ها عليه حكومت پهلوي از تهران، قم و تبريز به ديگر شهرها هم رسيد و افراد بيشتري را براي مبارزه بسيج كرد.

استان بوشهر هم يكي از استان هایی بود كه هنوز تظاهرات مردمي اين شهر همه‌گير نشده بود و اعتراض‌ها به صورت محدود و پراكنده وجود داشت اما اتفاقي در آبان 57 افتاد كه مردم شهر را به خروش آورد.

استان بوشهر در 13 آبان اولين شهيدش كه جواني30ساله بود را در راه انقلاب داد تا پس از آن مردم با اتحاد و جديت بيشتري مبارزه را ادامه دهند. مبارزه‌اي كه انقلاب اسلامي را به بار آورد و نگذاشت خون شهيد «سلیمان شریفی » بي‌اثر شود.

از تولد تا ترک تحصیل

شهید سلیمان شریفی در سوم خرداد1327در آبپخش (محله درواهی) به دنیا آمد و در زادگاهش دوره ابتدایی را به اتمام رسانید اما به خاطر مشکلات خانوادگی نتوانست مدرسه را ادامه دهد.

در حالی که در این دوسال ترک تحصیل به کار مشغول بود اما بخاطر علاقه خود به تحصیل دوباره به مدرسه بازگشت و به صورت آزاد کلاس های اول و دوم متوسطه را سپری کرد و برای سال سوم به برازجان رفت.

بعد از اینکه دوره متوسطه را تمام کرد در حالیکه با مشکلات زیادی مواجه بود با پول های اندکی که از کار به دست می آورد، درس خود را ادامه داد و کلاس چهارم دبیرستان را در رشته طبیعی به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل به بوشهر رفت و وموفق به گرفتن دیپلم شد.

دوره سربازی

بعد از دوره تحصیل به خدمت سربازی رفت و در سپاه دانش سربازی خود را شروع کرد.پس از شش ماه دوره آموزشی برا ی تدریس به برازجان منتقل شد و در روستای بنه چاه موشی مشغول به تدریس گردید.

اسخدامی در آموزش و پرورش

پس از پایان سربازی به استخدام آموزش پرورشگرفته شد و برای ادامه کار به محله قلایی و سپس درواهی منتقل شد و در کسوت شریف معلمی کار خود را ادامه داد تا اینکه سال 56 با قبول شدن در امتحان ورودی دانش سرای تربیت معلم جهت تحصیل به شیراز رفت.

حضور در تظاهرات علیه شاه

شهید شریفی طبق دستور امام همیشه در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کرد تا اینکه در یک گردهمایی که از طرف دبیران و آموزگاران آموزش پرورش برازجان در هفتم مهر57 برپا شده بود، شرکت کرد و در حالی که در صف اول راهپیمایان قرار گرفته بود، از طرف ماموران شاه مورد ضرب شتم شدید قرار گرفت.

و سرانجام شهادت...

در این درگیری استخوان بینی وی شکست و بر اثر خونریزی زیاد به بیمارستان شیراز منقل و بستری شد اما سرانجام به علت شدت صدمات وارده در 13 آبان57به شهادت رسید و در زادگاهش آبپخش(محله درواهی) به خاک سپرده شد.

با اين اتفاق شهيد "سلیمان شریفی" به عنوان اولين شهيد انقلاب خرم‌آباد و استان لرستان لقب گرفت. در حالي كه تنها 17 بهار از عمر اين شهيد بزرگوار مي‌گذشت، او با فدا كردن جانش در راه حفظ اسلام و انقلاب به عنوان يكي از مبارزان انقلاب اسلامي ايران در طول تاريخ ماندگار شد.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 21 بهمن 1395  ] [ 12:37 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

در عملیات والفجر هشت دشمن را به دام پدافندی‌مان انداختیم

مشاور فرماندهی معظم کل قوا گفت: ما در عملیات والفجر 8 همان تجهیزات موشکی راداری را داشتیم که در خیبر و بدر داشتیم اما با تغییرات تاکتیکی و ایجاد سامانه‌های فریب و کاذب، دشمن را در تور پدافندی گرفتار کردیم.

کد خبر: ۲۲۶۰۸۹

تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۸ - 08February 2017

در عملیات والفجر هشت دشمن را به دام پدافندی‌مان انداختیمبه گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع پرس، امیر سرتیپ «علی غلامی» مشاور فرماندهی معظم کل قوا در همایش تجلیل از حماسه سازان عملیات «والفجر هشت» که صبح امروز(چهارشنبه) در ستاد فرماندهی قرارگاه پدافند هوایی ارتش برگزار شد، گفت: از فرماندهان و مسئولان قرارگاه پدافند هوایی تشکر می‌کنم که فضایی را جهت زنده کردن یاد کسانی که دفاع معجزه آسا را در عملیات والفجر 8 رقم زدند، ایجاد کردند.

وی ادامه داد: آنچه که شایسته این عملیات بود را امیر پوردستان بیان کردند، اما من فقط برای اینکه پرسنل جوان در جریان بخشی از زحمات کارکنان پدافند در دوران دفاع مقدس قرار بگیرند، عنوان می‌کنم. پرسنل جوان پدافند هوایی باید بدانند که در والفجر 8 فقط فشار انگشت روی فایر موشک نبود، عملیات والفجر 8 در حوزه پدافند آنقدر اسرار و نکات آموزنده دارد که در این زمان‌های کم نمی‌شود، تمامی آنرا بیان کرد.

امیر غلامی تصریح کرد: ما در عملیات والفجر 8 همان تجهیزات موشکی راداری را داشتیم که در خیبر و بدر داشتیم اما با تغییرات تاکتیکی و ایجاد سامانه‌های فریب و کاذب، دشمن را در تور پدافندی گرفتار کردیم. این عملیات 2 نکته عمده داشت. نخست تحولی که شهید بابایی در این حوزه ایجاد کرد و بخش لجستیک نیروی هوایی را در خدمت پدافند قرار داد و گفت افسر پدافندی نباید دغدقه سلاح، سامانه و پشتیبانی داشته باشد و باید همانند یک خلبان فقط به فکر جنگ باشد و تمامی امکانات باید برای جنگیدنش فراهم باشد. دومین نکته اندیشه‌های والای شهید ستاری در حوزه پدافند بود که با تغییر تاکتیک پدافندی شرایط را به نفع ما تغییر داد.

مشاور فرماندهی معظم کل قوا گفت: ما در عملیات والفجر 8 در منطقه رزم حاضر شده و در کنار دیگر رزمندگان می‌جنگیدیم اما همچون گذشته به طرف دشمن شلیک نمی‌کردیم، بلکه با استفاده از رادارهای فریب و سامانه‌های کاذب برای دشمن دام ایجاد می‌کردیم و با امواج کاذبی که می‌فرستادیم دشمن را در دام پدافندی قرار می‌دادیم و بدین ترتیب موشک‌های رادارزن دشمن را ناکارآمد کردیم.

 

در پایان این مراسم از پیشکسوتان و خانواده‌های حماسه آفرینان قرارگاه پدافند هوایی در عملیات والفجر 8 تقدیر به عمل آمد.

 

انتهای پیام/211 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 20 بهمن 1395  ] [ 6:55 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روزشمار دفاع مقدس (18 بهمن)

18 بهمن 1395 خورشیدی برابر با 8 جمادی الاول 1438 هجری و 6 فوریه 2017 میلادی

کد خبر: ۲۲۴۶۷۴

تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۰ - 06February 2017

روزشمار دفاع مقدس (18 بهمن)

رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی (18 بهمن)

• تصویب اولین قانون مطبوعات در ایران (1286 ه.ش)

• عملیات کوچک محدود در سوسنگرد توسط سپاه (1359 ه.ش)

• آغاز عملیات بزرگ والفجر مقدماتی در فکه به فرماندهی سپاه (1361 ه.ش)

• شهادت شهید تراب شیرازی (1359 ه.ش)

• اعلامیه‌ای با مضامین «درود بر آزاد مردان راه حقیقت، درود بر شهیدان راه استقلال ایران ـ مرگ بر استعمارگران کثیف و خونخوار ـ زنده باد نهضت بزرگ آیت الله خمینی» در برخی از نقاط شهر گنبد کاووس نصب گردید. (1356ه.ش)

• تظاهراتی از سوی دانشجویان ایرانی در دانشگاه اوکلاهماسیتی، آمریکا علیه شاه برپا گردید. (1356 ه.ش)


ادامه مطلب

[ دوشنبه 18 بهمن 1395  ] [ 1:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 40 ] [ 41 ] [ 42 ] [ 43 ] [ 44 ] [ 45 ] [ 46 ] [ 47 ] [ 48 ] [ 49 ] [ > ]