دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

تصاویری که برای اولین بار از «بابا نظر» رسانه‌ای می‌شود

 

به مناسبت بیستمین سالگرد شهادت سردار شهید «محمدحسن نظرنژاد» فرمانده عملیات قرارگاه ثامن‌­الائمه(ع) و لشکر 5 نصر برای اولین بار دو تصویر از این شهید عالی‌قدر منتشر می‌شود.

تصاویری که برای اولین بار از «بابا نظر» رسانه‌ای می‌شود

به گزارش دفاع پرس از مشهد، به مناسبت سالگرد شهادت سردار جانباز شهید محمد حسن نظرنژاد ضمن انتشار دو تصویر منتشر نشده از این فرمانده دلاور خراسانی به فرازی از وصیت­نامه این شهید والامقام اشاره خواهیم کرد.

لازم به ذکر است که بابانظر تقریباً جزو اولین کسانی بود که به جبهه رفت و جزو آخرین نفراتی بود که از جبهه بازگشت.

بابانظر در سال 1370 از منطقه بازگشت و در لشکر 5 نصر به عنوان معاونت عملیات با تمام جراحاتی که داشت مشغول به خدمت شد؛ تا اینکه در همان مکانی که اولین حضورش در جنگ را رقم زد، یعنی کردستان(اشنویه) در 1375/5/7 به ندای ارجعی لبیک گفت و به آرزوی دیرینه­‌اش که پیوستن به یاران شهید خود و نوشیدن شهد شیرین شهادت بود، رسید.

در تصویر بالا سردار شهید مهدی قرص حریف سردار شهید نظرنژاد است.

فرازی از وصیت نامه سردار شهید محمد حسن نظرنژاد

و اما مادر عزیزم از شما می‌خواهم که برای این فرزند سراپا گناهکار دعا کنید. چون دعای مادر درباره­ فرزند مورد قبول درگاه خداوند قرار می­‌ گیرد چون من در دنیا برای شما کاری نکردم به جز غم و اندوه چیزی دیگر نداشتم.

اما شما برادران و خواهر عزیزم! من برای شما برادر خوبی نبودم؛ آن چه برای شما در دوران زندگی خود داشتم همه­  آن­ها غم و اندوه بود و اگر با شما تند سخن گفتم، امید به بخشش شما دارم؛ چون داغ پدر مرا بسیار رنج داد.

در این چند سال زندگی در دنیای فانی، چیزی را باید با شما در میان بگذارم. من بعد از جنگ چه شب‌ها که تا صبح ناله کردم، ولی همه شما را بسیار دوست داشتم.

خواهرم! دلم می‌خواهد که شما برایم و بر مزارم بسیار گریه کنید، چون من گریه کردن را دوست دارم.

دخترهای عزیزم! شما هم برایم گریه کنید. چون در دنیا هیچ وقت نتوانستم از خودم دفاع کنم، چون فکر می­‌کردم دفاع از خودم، اجر کارهایم را باطل می­‌کند و شما برایم گریه کنید.

چه شبها که تا صبح از درد ترکش‌ها وزخم‌ها نخوابیدم و تا صبح ناله کردم. 

پسرانم مصطفی و مرتضی در هر فرصت و در کنار مزارم یا جاهای دیگر از مظلومیت جانبازان دفاع کنید چون آنها 2 بار شهید شدند یا باید بگویم چندین بار شهید شدند و درد و غم آنها را بجز خداوند تعالی کسی نمی‌داند.

و اما هر کس به دنیا دل بسته گردد نمی ­تواند آخرت را داشته باشد. چون پیامبر اسلام(ص) فرمودند: دنیا برای مومن زندان است.

فرزندانم باید بگویم که هر کس وظیفه ­ای دارد اگر آن را انجام ندهد نمی‌­تواند در دنیا وآخرت خوشبخت شود.

فرزندانم دلم می‌­خواهد که هرگز اجازه ندهید کسی غرورتان را بشکند؛ ولی صبور باشید؛ چون صبر از عقل می‌باشد.

شجاع باش و با دشمنان که به تو و ناموست تجاوز را روا می­‌دارند مبارزه کن.

مومن باش چون شجاعت نمی­‌تواند بدون ایمان باشد.

اگر ثروتی به دست آوردی به فقرا کمک کن چون هر چه کمک کنی خدا به تو عوض آن را می­‌دهد.

در عزای امام حسین(ع) هر چه می ­توانی گریه کن چون خداوند هر قطره آن را در روز قیامت هزاران پاداش می­‌دهد.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ سه شنبه 12 مرداد 1395  ] [ 12:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روزشمار دفاع مقدس (12 مرداد 1395)

 

12 مرداد 1395 هجری شمسی برابر با 28 شوال 1436 هجری قمری و 2 آگوست 2016 میلادی

روزشمار دفاع مقدس (12 مرداد 1395)

رویدادهای مهم این روز در تقویم شمسی ( 12 مرداد 1395)

• حضور نیروهای لشکر 10 سید اشهدا(ع) در عملیات والفجر2 (1362 ه.ش)

• آغاز عملیات والفجر3 در منطقه مهران و کله قندی (1362 ه.ش)

• محاصره پاسگاه ژاندارمری پاوه (1358 ه.ش)

• سالروز شهادت شهید نادر افخمی (1360 ش)

• سالروز شهادت شهید حسین کامیابی (1362 ش)


ادامه مطلب

[ سه شنبه 12 مرداد 1395  ] [ 12:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

اولین تصاویر از یادمان شهدای پاوه

 

یادمان شهدای پاوه محل دفن پیکرهای مدافعان شهر پاوه است که در مقابله با ضدانقلاب‌ به شهادت رسیدند. اولین تصاویر از محل این یادمان در سال‌های 58 و 59 و دهه شصت در ذیل آمده است.

اولین تصاویر از یادمان شهدای پاوه

به گزارش خبرنگار دفاع پرس در جهاد رسانه‌ای شهید رهبر، مرداد سال 1358 فعالیت‌های گروهک‌های ضدانقلاب در پاوه افزایش یافته بود. از این رو تعدادی از نیروهای پاسدار و ارتشی به همراه پیشمرگان کرد مسلمان برای دفاع از مردم کردستان و مقابله با منافقین مزدور به پاوه عزیمت کردند.

در این مقابله نابرابر، برادران مدافع انقلاب که تعدادشان در این شهر، بیش از 180 نفر و سلاح آنان چیزی جز ژ3 نبود با مهماتی مختصر در مقابل دو تا سه هزار نفر مهاجم مزدور که به انواع سلاح‌های سبک و سنگین مجهز بودند؛ قهرمانانه ایستادگی کرده و در حالی که شهر پاوه در معرض سقوط قرار داشت 36 نفر مدافع شجاع دفاع از بیمارستان و حمایت از بیماران را به عهده می‌گیرند.

مزدوران مهاجم وحشیگری را به اوج رساندند و در شب بیست و ششم مرداد ماه بیمارستان را محاصره کرده و به تیراندازی می‌پردازند؛ لیکن با دفاع مردانه محافظان بیمارستان مواجه شده و تعدادی از آنان به هلاکت می‌رسند و مدت کوتاهی را عقب‌نشینی می‌کنند.

صبح روز 23 رمضان مصادف با روز جمعه درگیری مجدداً آغاز می‌شود و مهاجمین با تعداد بیشتر و تجهیزات سنگین‌تر به بیمارستان حمله می‌کنند؛ محافظین بیمارستان به آتش آنان پاسخ می‌دهند؛ ساعت حدود 11 صبح بیمارستان از چهار طرف در محاصره قرار می‌گیرد و حلقه محاصره تنگتر می‌شود، در اوج این نبرد نابرابر مهمات اندک برادران به پایان می‌رسد، دفاع جانانه آنان در هم می‌شکند و 26 تن از این رادمردان با شهادت سرخشان، خون خود را نثار راه خدا و دفاع از انقلاب مردمشان می‌کنند.

پیکرهای بسیاری از این مدافعان در شهر پاوه به خاک سپرده شد و از دیروز تا به امروز قبور مطهر این شهدا محل زیارتگاه عاشقان بوده است و یادمان شهدای پاوه در محل دفن این شهدا برپا شده است.

در ادامه تصاویری از محل دفن این شهدا در سال‌های نخست پیروزی انقلاب را می‌بینید؛ که امروز این مکان به عنوان یادمان شهدای پاوه شناخته می‌شود.


حضور شهید چمران بر سر مزار شهدای پاوه

---


حضور رهبر معظم انقلاب در یادمان شهدای پاوه در مهرماه 1390

انتهای پیام/ 211


ادامه مطلب

[ سه شنبه 12 مرداد 1395  ] [ 11:54 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

تولد «پیشمرگان کرد مسلمان» به روایت تاریخ

 

چهارمین قسمت مجموعه مستند «پیشمرگان» با موضوع تاسیس سازمان پیشمرگان مسلمان کرد، سه شنبه ۱۲ مرداد از شبکه افق پخش می شود.

تولد «پیشمرگان کرد مسلمان» به روایت تاریخ

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) و به پشتیبانی مردم ایران، اتفاقات زیادی از سوی کشورهای بیگانه ترتیب داده شد تا این پدیده نوظهور و مردمی را با شکست مواجه کنند، یکی از این اتفاقات راه اندازی شورش های جدایی طلبانه در مرزهای شرقی و غربی کشور بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حزب دموکرات و کومله با ایجاد نا آرامی، حاکمیت موقت بر سنندج را در دست گرفتند، آنها افراد و خانواده های مذهبی و موافق جمهوری اسلامی را دستگیر و اعدام می کردند؛ در این بین برخی از مردم کرد به کرمانشاه هجرت کرده و پس از مدتی در بازگشت به سنندج، سازمان «پیشمرگان کرد مسلمان» را برای مقابله با کومله و دموکرات ها تأسیس کردند.

هدف از راه اندازی این سازمان، همکاری با سپاه پاسداران برای آزادی مناطق غربی کشور بود، آنها تلاش زیادی کردند تا بتوانند دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کنند و بسیاری خونشان را در این راه نثار پیروزی کردند.

مجموعه «پیشمرگان» مستندی راجع به تاریخ کردها در ایران خصوصاً فعالیت پیشمرگان کرد بعد از انقلاب است.

این فیلم، ترکیبی از تصاویر مستند و آرشیوی و مصاحبه با پیشمرگان مسلمان کرد سنندجی است و در میانه این مصاحبه ها، از نریشن هم برای ارائه اطلاعات تکمیلی به بینندگان استفاده می شود.

محسن هادی، تهیه کنندگی «پیشمرگان کرد» را بر عهده داشته است.

چهارمین قسمت از این مجموعه سه شنبه ۱۲ مردادماه ساعت ۲۰ و تکرار آن روز بعد ساعت ۱۲.۳۰ از شبکه افق پخش می شود.

منبع: مهر


ادامه مطلب

[ سه شنبه 12 مرداد 1395  ] [ 11:53 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مروری بر توصیه‌های یکی از شهدای جهاد دانشگاهی

 

شهید محمدتقی حقی در وصیتنامه خود نوشت: از خواهران و مادران عزیزم می‌خواهم که نسبت به حفظ حجاب اسلامی مقید باشند و بدانند همه چیز برای شماست و تکمیل شما در حفظ احسن حجاب است.

مروری بر توصیه‌های یکی از شهدای جهاد دانشگاهی

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، مهندس محمد تقی حقی از جمله شهیدان جهاد دانشگاهی است که در دوران دفاع مقدس به شهادت رسید. متن وصیتنامه شهید مهندس محمد تقی حقی را در زیر می خوانید:

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الذین اذا اصابتهم مصبیه قالونا... و انا الیه راجعون و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل ا... امواتا بل احیا ولکن لاتشعرون

حمد و ستایش خدای را که خالق خلق است و هم اوست یکتای واحد، همان خدائی که ستایشش موجب عزت است و به شکران درش مزید نعمت.

پروردگاری است که هرجا دل شکسته‌ای باشد آنجاست و او دل شکسته را دوست دارد و نواهای آن دل را پاسخ می‌دهد و ایزدی است که الله است و الله‌ها را نفی می‌کند. خدایا بهترین ایام عمرم و شیرین‌ترین‌، دلنشین ترین‌، جانبخش‌ترین لحظات زندگی‌ام زمانی است که با تو لب به سخن می‌گشایم و تو را عاجزانه می‌خوانم و اشکهایم به زیبایی در روی گونه‌ها سرازیر می‌شود و زنگاره دل را پاک می‌کند و غبار از روی بصیرت می‌شوید و بینشم پاک و افزون می‌شود. دل را جلا می‌دهد و سیماها را خوش می‌بیند و دل جای تو می‌شود و مصفا به محبتت می‌گردد و از محبت غیرتو رها می‌شود و نجات می یابد.

ما را سرو سودای کس دیگر نیست/ در عشق تو پروای کس دیگر نیست

جز تو دگری جان نگیرد در دل / دل جای تو شد جای کس دیگر نیست

و شهادتم را اینگونه آغاز می‌کنم. ای خدا شهادت می‌دهم که محمد(ص) رسول و نبی از جانب تو و جهت عالم نمودن مردم جاهل به حقایق هستی مبعوث شده و علی(ع) ولی اوست و پیوسته بر زبانم شعار پر طنین لا اله الاالله جاری است و امیدوارم آخین کلام دنیایی‌ام نیز باشد که بر زبان جاری می‌کنم.

ای خدا شهادتم را گفتم و نوایم را نیز سرودم‌، تقبل بفرما و پاسخم ده.

خدایا با مفاهیم پرمعنای کلمات زیبا و جان‌نشین شهادت محشورم کن. ای پروردگار، ای خالق همه که هر چیز هستی‌اش از توست، ای یاور همه، که هر کس پیروزی‌اش تویی‌، متعال که آرزوئی‌، هدف، منتهائی‌، مقصدی‌، دلنوازی‌، یاوری، دلنشینی، آورنده‌ای‌، بازگرداننده‌ای‌، ربی‌، پروردگاری‌، ایزدی‌، یاری رسانی‌، پرونده‌ای‌، مربی عالم دهری‌، سزاوار ثنائی‌، شایسته مدح و حمدی‌، کریمی‌، رحیمی‌، رحمن و بخشنده‌ای‌، رب العالمینی‌، صاحب روز جزائی‌... .

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند/ فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی/ دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

ای یاورم دل جای تو که شد جای کس دیگر نیست‌، قلب را محبتت و عشقت که پرکرد هیچ جاذبه‌ای و محبتی‌، عاطفه‌ای‌، مهری‌، عشقی‌، علاقه‌ای‌ و وابستگی‌ای نمی‌تواند در آن دل سکنی گزیند و بساط پهن کند، چه هر عشق در مقابل عشق به تو جایی برای اعلام وجود ندارد و تکاملش در این است که گردن عبودیت در مقابل عشق به تو کج کند و چون قد علم کند سزایش نابودی است و چون میل به عبادتت کند و رکوع و سجودت کند راه تکامل می‌پیماید.

خدایا وصیتنامه‌ام را دوست دارم مملو از نیایشت باشد و آغشته به مهر و محبت‌، ولی ای یاورم حال که راهی مسیری خونین هستم‌، حال که با کاروان ثارالله عازمم‌، حال که لشکرمان دنباله خط سرخ حسین(ع) را می‌پیماید و حال که... و اینک که آماده می‌شوم تا به یاری و عزت خداوند قادر متعال با لشکر عاشقان شهادت به مقصد شهادت برسم و اینک که خودم را از همه چیز بریده و آزاد و به تو دلبسته و مشتاق می‌بینم وظیفه دارم کلامی چند با خانواده مهربان و بزرگوارم بر زبان جاری کنم و در میان گذارم پس چون سخن به اینجا رسید اینگونه آغاز می‌کنم:

سلام علیکم‌، ای پدر و مادر بزرگوارم‌، سلام ای مربیان دلسوزم و سلام ای معلمان با وفایم، آفرین بر شما که حق بندگی ادا نمودید و فرزندی و فرزندانی تربیت نمودید که در یاری دین خدا شتابانند و سراز پا نمی‌شناسند و تو ای خدا شاهد بوده‌ای که والدین عزیز من ماموریت شرعی خود را به بهترین وجه انجام داده‌اند و ان‌شاء‌الله که سزاوار اجرا و ثوابند ولی ما تقصیر داشته و گنهکاریم.

من بنده عاصیم رضای تو کجاست/ تاریک دلم نور و ضیای توکجاست

ما از تو بهشت اگر به طاعت بخشی/ آن بیع بود لطف و عطای تو کجاست

ای والدین گرامی من که در این چند روزه دنیا جز اذیت و آزار و ناراحتی چیزی برای شما نداشتم عمر دنیایی‌ام رنج بود از برای شما بلکه انشاء‌الله با شهادتم ثوابی نصیب شما شود و در هر حال جا دارد تقاضای بخشش کنم و از شما بخواهم مرا حلال کنید و از سر تقصیرات من بگذرید ولی تقاضای دیگری هم دارم که در شهادت من عجز نشان ندهید و استوار باشید و با مشت‌های خود بر دهان ضدانقلاب و ضداسلام که قصد سمپاشی و تضعیف روحیه دارند بکوبید.

از شما می‌خواهم در مجالسی که به مناسبت‌های مختلف شهادت من تشکیل می‌شوند کنترل نمائید افرادی که وارد می‌شوند شئونات اسلامی را کاملا رعایت کنند و از قول من به فامیل و آشنایان بگویید در چند روزه دنیا این حقیر در رابطه با عدم رعایت دستورات اسلامی از سوی بعضی فامیل و آشنایان خیلی رنج بردم ولی هرچه بود در دل می‌ریختم و سعی داشتم در عین حال که با مهربانی و صبر با همه برخورد کنم ولی رفتار و کردارم زبان گویایی بود که از دل سوخته‌ام برمی‌خواست و چشم بصیرت می‌خواست. بازهم اولا از همه فامیل و آشنایان تقاضا می‌کنم حلالم کنند. عاجزانه التماس می‌کنم همه چیزتان اسلام شود و خود را به دستورات اسلام مقید نمایند.

نماز را به پا دارید که ستون دین است و اگر بتوانید به جماعت نماز بگذارید خیلی بهتر است و از خواهران و مادران عزیزم می‌خواهم که نسبت به حفظ حجاب اسلامی مقید باشند و بدانند همه چیز برای شماست و تکمیل شما در حفظ احسن حجاب است و شما ای برادران عزیزم ضمن عرض سلام برای همه تان آرزوی موفقیت و پیروزی می‌کنم.

برادران و خواهرم مرا حلال کنید. شما ای برادران عزیز امیدوارم ادامه دهنده راه شهدا باشید و با تکیه بر دستورات اسلام و پیروی از نصایح امام خمینی از سنگرهای انقلاب دفاع کرده و به جمهوری اسلامی خدمت کیند و خواهرم نیز ضمن رعایت موارد فوق زینب‌وار، رساننده پیام شهدا نیز باید باشد.

پیوسته پیرو ولایت فقیه باشید.

از خداوند منان می‌خواهم به این بنده گنهکارش شهادت و به خانواده محترمم صبر و استواری عنایت بفرماید و به امام خمینی عمر طولانی همراه با عزت، صحت‌، عافیت‌ و موفقیت عطا فرماید و دست امام عزیز را به دامان حضرت مهدی(عج) برساند، تمام عمرم را فدای یک لحظه عمر امام بگرداند. رزمندگان اسلام را هرچه زودتر به پیروزی نهایی برساند و دعاهای شرعیه همه را مستجاب فرماید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته‌.

بنده شرمنده خدا محمدتقی حقی روز دوشنبه 65/1/4 ساعت 11:10 صبح مصادف با سالروز میلاد حضرت علی(ع).

منبع: ایسنا


ادامه مطلب

[ سه شنبه 12 مرداد 1395  ] [ 11:47 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

درسی که شهدا به ما آموختند

 

استخوان‌های مطهری که این روزها شهرهایمان را به بوی خوش عطرشان مزین کرده‌اند، با آمدنشان خواستند به ما بفهمانند که حفظ این نظام خون می خواهد، نه انقلابی بی عمل.

درسی که شهدا به ما آموختند

به گزارش دفاع پرس از مازندران، به مناسبت تشییع پیکر مطهر شهدای گمنام در شهرهای مختلف کشور، یادداشتی از احمد دواتگر جانباز و آزاده هشت سال دفاع مقدس به دفتر خبرگزاری دفاع مقدس در مازندران رسید که در ادامه می آید:

بار دیگر شهرهای‌مان میزبان مهمانانی بود که در روزگاری نه چندان دور با بدرقه پدران و مادرانشان از خیابان‌های همین شهرها به سمت قربانگاه جنوب و غرب کشور عزیمت نمودند.

آن روزها یک عده جوان خوش غیرت و بی‌ادعا به عشق حفظ کشور و ناموس این ملت؛ در راستای اطاعت از فرامین ولی فقیه زمان خود و پیر مرادشان آقا روح الله؛ به شوق تنبیه دشمن متجاوز و بیرون راندن متجاوزین بعثی عراق؛ نشان دادن این نکته به دشمنان قسم خورده نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران مبنی بر این که این بیشه خالی از شیر نبوده و اجازه نخواهند داد که یک وجب از خاک سرزمین عزیزمان ایران به دست دشمن بیافتد و .... پا به عرصه نبرد گذاشتند؛ نبردی که در یک طرف آن یک ملت مظلوم با کمترین امکانات و در مقابل دشمنی تا دندان مسلح به نمایندگی از تمامی دشمنان انقلاب اسلامی روبرویش قرار داشت.

آن‌ها به قول بزرگ معمار این انقلاب تنها به تکلیف خود عمل کردند اگر چه مدعیان غنیمت خوار روزهای پس از هشت سال دفاع مقدس توفیق حتی یک روز حضور در صحنه‌های خون و حماسه را نداشتند؛ همان جیره خوران سفره شهدا که برخی‌هایشان بسیار نمک نشناسند فارغ از این که امنیت امروزشان را مدیون همین استخوان‌هایی هستند که امروز بر روی دوش مردم در برخی شهرهای ایران اسلامی تشیع شدند.

استخوان‌های مطهری که این روزها شهرهایمان را به بوی خوش عطرشان مزین کرده‌اند، با آمدنشان خواستند به ما بفهمانند که حفظ این نظام خون می‌خواهد، نه انقلابی بی عمل.

اگر خوب به تابوت ‌هایشان دقت کرده باشیم صداهایی که از دورن آن به گوش می‌رسید صداهای آشنا آن هم از نوع جنس دهه ۶۰ بوده است که فریاد می زد:

 آهای مردم شما را چه شده است که شهرهایتان را بوی تعفن بی حجابی و بدحجابی فرا گرفته است؟

پس کو آن غیرتی که می‌بایست بعد از رفتنمان آن را حفظ می‌کردید؟

آهای مسئولین فرهنگی با شمائیم پس کو آن دغدغه‌های فرهنگی شما؟

مگر نه این است که ما رفتیم تا غیرت و عزت نمیرد؟

آی مردم و مسئولین بدانید ما رفتیم تا خط ولایت در ایران اسلامی بماند نه آنکه برخی از شما با اقداماتی که انجام می‌دهید خون به دل ولی فقیه زمانتان کنید.

آی کسانی که سبکی استخوان‌های ما را دیده‌اید بدانید فردای قیامت یقه شما را خواهیم گرفت اگر به دغدغه‌های ولی زمانتان توجهی نکنید.

با شمائیم، آری با شماهایی که برخی‌هایتان برای رسیدن به قدرت حاضرید عدالت را فدای منافع جناحی خود نمائید. بدانید ما جانمان را فدای ولایت؛ آب و خاک؛ حفظ نظام و سرزمین عزیزمان ایران کردیم نه این که شما ثمره خون ما را فدای جناح بازی‌هایتان نمائید.

به والله قسم فردای قیامت یقه شما را خواهیم گرفت اگر بخواهید آرمان‌ها و ارزش‌هایی را که ما برایتان به یادگار گذاشته‌ایم، بی‌تفاوت از کنارش عبور نمائید و به جای آن‌ها به دنبال انباشت ثروت، بی‌توجهی به ولی نعمتان این انقلاب؛ سهم خواهی از انقلاب، بی توجه به این آرمان‌ها و ارزش‌ها و ... باشید.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ دوشنبه 11 مرداد 1395  ] [ 10:57 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روزشمار دفاع مقدس (11 مرداد 1395)

 

11 مرداد 1395 خورشیدی برابر با 27 شوال 1436 هجری و 1 آگوست 2016 میلادی

روزشمار دفاع مقدس (11 مرداد 1395)

رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی (11 مرداد 1395)

• انتقال امام خمینی(ره) از پادگان عشرت‌آباد به داوودیه (1342 ه.ش)

• تنفیذ حکم ریاست جمهوری شهید "محمدعلی رجایی" ایران از سوی امام خمینی(ره) (1360 ه.ش)

• لشکرکشی رژیم بعثی عراق به کشور کویت و اشغال کامل آن (1369 ه.ش)

• سالروز شهادت شهید سیدعلی صفوی (1362 ه.ش)

• درگیری نیروهای خودی و عناصر حزب دموکرات و کومله در مهاباد، جوانرود، ارومیه و بمب‌گذاری در مسیر لوله گاز در اشنویه (1366 ه.ش)

• سالروز شهادت شهید مدافع حرم مهدی عزیزی (1392 ه.ش)

• سالروز شهادت شهید مدافع حرم رضا کارگر برزی (1392 ه.ش)

• سالروز شهادت شهید مدافع حرم مهدی خراسانی (1392 ه.ش)

• سالروز شهادت شهید مدافع حرم سید علی‌اصغر شنایی (1392 ه.ش)


ادامه مطلب

[ دوشنبه 11 مرداد 1395  ] [ 10:56 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

145 روز همنشینی با شهید چمران/ شهیدی که تداعی کننده اهداف والای انقلاب اسلامی بود

 

145 روز جنگ میان آتش و خون و همنشینی با مرد عشق و حماسه، مصطفی چمران، نوجوان سختی کشیده گلستانی را مردتر از قبل ساخته و بینش او را نسبت به اهداف والای انقلاب و جنگ روشن ساخت. او می‌دانست که سرچشمه این همه مبارزه و عزّت کجاست و خود به آن چشمه ناب ملحق گشت.

145 روز همنشینی با شهید چمران/ شهیدی که تداعی کننده اهداف والای انقلاب اسلامی بود

به گزارش دفاع پرس از گلستان، یکم مردادماه سالروز شهادت شهید "رمضان عامری" از شهدای روحانی استان گلستان است. لذا در سطور زیر زندگینامه پربارش را مرور می‌کنیم:

شهید رمضان عامری در روز دهم شهریور 1346 در یکی از روستاهای شهرستان زابل به نام «ده منصوری» دیده بر جهان خاکی گشود.

خانواده عامری به علت کم آبی شدیدی که در منطقه پدید آمده بود، مجبور به ترک دیار شدند و به خطه سرسبز شمال و نزدیکی‌های علی آباد کتول مهاجرت کردند.

دوران تحصیلات ابتدائی را در روستای «بدراق» و «حاجی کلاته» و تحصیلات راهنمایی را در مدرسه هفده شهریور در مزرعه کتول سپری کرد. ایشان در ضمن تحصیل از تقید به مسائل مذهبی و انجام واجبات و ترک محرّمات باز نماند.

سال اول دبیرستان را در علی‌آباد می‌گذراند که زمزمه‌های رزم و شوق نبرد در جبهه‌های حق علیه باطل در درون این نوجوان پرشور طنین انداز گشت و مبارزات او با رژیم منحوس پهلوی در این جبهه نیز ادامه یافت.

این بار رژیم بعثی عراق بود که حریم اسلام را در چشم انداز پلید خود نظاره کرد و به خاک پاک ایران زمین طمع ورزید و رمضان عامری نیز ندای «هل من ناصر» حسین زمان را با جان و دل خرید و تمنّای وصال خویش را با اطاعت از مراد دل درآمیخته و عازم جبهه‌های غرب شد و در آنجا به گروه شهید چمران پیوست.

145 روز جنگ میان آتش و خون و همنشینی با مرد عشق و حماسه، مصطفی چمران، نوجوان سختی کشیده گلستانی را مردتر از قبل ساخته و بینش او را نسبت به اهداف والای انقلاب و جنگ روشن ساخت. او می‌دانست که سرچشمه این همه مبارزه و عزّت کجاست و خود به آن چشمه ناب ملحق گشت.

پس از بازگشت از جبهه، پای در حوزه علمیه نهاد و هدفی بس عظیم که ارشاد مردم و تبلیغ فقه آل محمد(ص) بود را با جان و دل دنبال کرد. تشکیل بسیج در پایگاه حضرت ابوالفضل(ع) «اسلام آباد» و برپایی مراسم عزاداری و ….از جمله یادگاری‌های شهید عزیز در محل زندگی او است که هیچگاه از یاد نخواهد رفت.

دوران تحصیل، هیچگاه وی را از وظایف دیگر غافل نکرد و بار دیگر شور و شوق شهادت و جهاد در راه دوست، او را شهر به شهر و کوی به کوی به جبهه‌های غرب کشاند.

سرانجام این عزیز، این رزمنده جبهه نفس و جهاد، پس ازچهار بار اعزام به کوچه‌های عاشقی، اول مردادماه سال 1367 درمنطقه شلمچه در حالی‌که نام خدا و مولایش امام حسین(ع) را زیر لب زمزمه می‌کرد، به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ دوشنبه 11 مرداد 1395  ] [ 4:30 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

خلبان شهیدی که برادر وحید هاشمیان است+ عکس

 

شهید سرلشکر خلبان اصغر هاشمیان برادر بزرگتر وحید هاشمیان ملی پوش سابق فوتبال ایران است.

خلبان شهیدی که برادر وحید هاشمیان است+ عکس

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سرلشکر خلبان اصغر هاشمیان در سال ۱۳۳۱ در کربکند اصفهان به دنیا آمد. وی فرزند اول خانواده بود و تا ۷ سالگی در اصفهان زندگی کرد سپس با خانواده خود راهی تهران شد. او به همراه سرلشکر جاوید الاثر خلبان شیرعلی آزادیان در ۱۴ مهر ۱۳۶۰ در ام القصر عراق مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل گردید و هیچ وقت بدن پاک این شهید به وطن باز نگشت.

شهید سرلشکر خلبان اصغر هاشمیان برادر بزرگتر وحید هاشمیان ملی پوش سابق فوتبال ایران است.

عکس زیر که به تازگی در شبکه های اجتماعی در حال دست به دست شدن است وی را در لباس خلبانی نشان می دهد.

منبع: پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی تفحص شهدا


ادامه مطلب

[ دوشنبه 11 مرداد 1395  ] [ 4:24 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

آمدید تا باران قسمت کنید

 

کاش ارتباط تان را با باران بدانم! شاید آمدید تا باران را قسمت کنید با دستان مهربان تان میان قلب های غبار گرفته از غم روزگار.

آمدید تا باران قسمت کنید

به گزارش دفاع پرس از مازندران، در میان انبوه کلمات صف کشیده در دفتر نوشته هایم واژه هایی روئیده از جنس بارانِ امروز و این روزهای آسمان مازندران است که تقدیم می کنم به شهدای گمنام میهمان دیار عشق و ایثار.

سلام

سلام به شهدای گمنام

سلام به استخوان های طوطیا شده کبوتران بارانی

و یک سلام بارانی به آمدن تان

خوش آمدید و قدم بر چشمان ما گذاشتید

همین که آمدید خوشحالم و از این آمدنتان لبخند به لبخند با کلمات بازی می کنم

حس خوبیست نوشتن از روزهایی که عطر تن تان به مشام زمینان هم می رسد

حس خوبیست لحظاتی که نگاه در نگاه تان گره می خورد و...

کاش ارتباط تان را با باران بدانم!

هر وقت که می آئید کوچه و خیابان شهرمان بوی باران می گیرد

مثل امروز...

مثل امشب...

مثل فردا...

و یاد این شعر روحم را بارانی می کند

باز باران با ترانه

با گهرهای فراوان

می خورد بر بام خانه

...

و خیس می شود چشمان مادری که چشم بر راه تو نشسته است

شاید آمدید تا باران را قسمت کنید با دستان مهربان تان

میان قلب های غبار گرفته

میان کوچه های غمزده

میان دست هایی که ترک برداشت از قحطی عطوفت و اخلاص

و...

آمدید و خوش آمدید

که از جنس بارانید و از نسل آسمان

حالا که آمدید دستان مان را بگیرید

و هوای دل های مان را داشته باشید

شهدای گمنام


ادامه مطلب

[ شنبه 9 مرداد 1395  ] [ 3:40 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 80 ] [ 81 ] [ 82 ] [ 83 ] [ 84 ] [ 85 ] [ 86 ] [ 87 ] [ 88 ] [ 89 ] [ > ]