شهید کفائی
کد خبر: ۲۳۲۳۱۱
تاریخ انتشار: ۰۴ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۱ - 24March 2017
شهید کفائی
ادامه مطلب
[ جمعه 4 فروردین 1396 ] [ 8:34 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
کد خبر: ۲۳۲۲۷۹ تاریخ انتشار: ۰۲ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۱ - 22March 2017 شهید امیر حسین سلیمانی مقام
[ چهارشنبه 2 فروردین 1396 ] [ 7:15 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
کد خبر: ۲۳۲۲۸۹ تاریخ انتشار: ۰۲ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۰ - 22March 2017 شهید محمد سوری
[ چهارشنبه 2 فروردین 1396 ] [ 7:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
شهید حمید رضا رحیمیان در رودسر آرام گرفت شهرستان رودسر پس از ۲۸سال میزبان پیکرمطهر تفحص شده سرباز شهید حمید رضا رحیمیان شد. به گزارش خبرنگار دفاع پرس از رشت، همزمان با سالروز شهادت امام جعفرصادق (ع) شهرستان رودسر پس از ۲۸سال میزبان پیکرمطهر تفحص شده سرباز شهیدحمیدرضارحیمیان بود که با حضور پرشور مسوولین، یادگاران هشت سال دفاع مقدس و مردم شهیدپرور تشییع و در زادگاهش روستای چافجیر به خاک سپرده شد. این شهید گرانقدر در سال ۶۷به فیض عظمای شهادت نایل گردیدکه در سال ۹۱از طریق آزمایش شناسایی و به زادگاهش انتقال داده شد.لازم به ذکراست گیلان میزبان نه شهیدگرانقدر بوده که شهیدان رحیمیان و ایرج فلاح ابراهیم پور شناسایی و هفت شهیدگمنام در شش نقطه گیلان به خاک سپرده شدند. انتهای پیام/
[ شنبه 9 مرداد 1395 ] [ 3:21 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش فضای مجازی دفاع پرس ، حمید داوود آبادی در صفحه ی شخصی خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام عکسی از پیکر شهید محمدعلی تهوری با چشمانی باز منتشر کرده است که به شرح زیر می باشد:
[ چهارشنبه 7 مرداد 1394 ] [ 7:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، استاد «حسن رحیم پور ازغدی» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، یکی از صاحب نظران شناخته شدهی انقلاب اسلامی در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. سوابق حضور این اندیشمند فرزانه در جبهه های نبرد حق علیه باطل بر کسی پوشیده نیست. وی همچنین برادری به نام «حمید» دارد که در «عملیات کربلای 5» خلعت شهادت پوشید. «حمید» این افتخار را داشت که در عملیات «کربلای4» نیز یکی از هزاران غواص خط شکن بود.
[ یک شنبه 31 خرداد 1394 ] [ 12:59 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش دفاع پرس، گفت: «حاجی جون! سه روز دیگه عملیاته، من هم راهی عملیات هستم و توی همین عملیات شهید میشم.»
گفتم: «مهدی جان! برادر من! آخه این چه حرفیه که می زنی، از کجا می دونی عملیات میشه؟ اصلا از کجا می دونی شهید میشی؟»
گفت: «حاج آقا! بالاتر از این ها رو به تو بگم؟! سه روز دیگه عملیات میشه، میرم عملیات و 72 ساعت دیگه، گلوله ای به قلب من می خوره و شهید میشم.»
اتفاقا سه روز بعد، عملیات تصویب شد و رفتیم عملیات. چیزی نمانده بود به قله. 7 نفر بیشتر نبودیم. مهدی دست انداخت در سیم خارهای حلقوی. زور زد و از هم بازشان کرد. زیر نور ماه دیدم که تیغ های فلزی از طرف دیگر دستش بیرون زده بود و خون شُرشُر می ریخت.
ناگهان گلوله ای به سینه اش خورد و با دست های باز، از پشت روی سیم های خاردار افتاد. از نفر کناریم، ساعت را پرسیدم. گفت: «یازده و ربع». یعنی دقیقا 72 ساعت از پیشگویی مهدی گذشته بود.
به اجبار برگشتیم ولی هر روز کارم این بود که از بچه های دیده بان بپرسم: «چه خبر؟» و آنها بگویند: «هیچی. هنوز آن بالاست».
مادر شهید خندان می گفت: «روز میلادش اربعین بود. هنگامی که در پاییز 1362 خبر شهادت او را به ما دادند، اربعین بود. وقتی هم که بعد از 10 سال بقایای پیکرش را برایمان آوردند، باز هم اربعین بود».
شهید مهدی خندان
منبع: جام نیوز
[ یک شنبه 3 خرداد 1394 ] [ 12:18 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 ] [ 12:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش گروه فضای مجازی دفاع پرس، حسن شمشادی خبرنگار اعزامی واحد مرکزی خبر به سوریه که چند هفته ای است به ایران بازگشته است، در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت:
یکی از شهیدان حزب الله لبنان لحظاتی پیش از شهادت با خون خود نوشت: (سقطنا شهداء ولن نرکع..انظروا دمائنا وتابعوا الطریق)، در خون خود غلتیدیم و هیچگاه تسلیم نخواهیم شد... به خون ما بنگرید و راهمان را ادامه دهید...
[ سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 ] [ 4:30 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
شهید امیر حسین سلیمانی مقام
ادامه مطلب
شهید محمد سوری
ادامه مطلب
ادامه مطلب
شهیدی با چشمان باز +عکس
پیکر شهید محمدعلی تهوری - شهادت: 7 تیر 1366
آرام بخواب بسیجی!آرام بخواب ای مسافر ملکوت.آرام بخواب ای پابرهنه مغضوب دیکتاتورها. آرام بخواب که ذکر تلقینت را امام حسین (ع) می گوید و حضرت مهدی (عج)برایت می گرید. آرام بخواب ای غریبه گمشده در خاکدان دنیا، ای عقاب گرفتار آمده در قفس! ببین که آسمان چگونه در سوگت بی تابی می کند!ببین، ببین ای فاتح قلل ماووت ببین که او دیگر نمی خندد و دوستت از شرم سر به زیر دارد و از کسی صدا بر نمی آید. تو رفته ای و اکنون روح بی تابت، در جوار آزادگی اطمینان یافته و من باید بمانم با همه حقارتم، کمبودم و بیچارگی ام. تو رفته ای و پاکتر از باران، استوارتر از کوه و من مانده ام غوطه ور در لجنزار و خیلی خیلی سست. آرام بخواب بسیجی، دریا دل. چراغ قوه بدست دیروز خیابانهای محل، اکنون خوابیده است برای همیشه و بلکه مردم بیدار شوند. تو آن شب در زمستان کوهستان وجود، پوز گرگهای تشنه خونی را که در انجماد طاغوت جان گرفته بودند زدی و زوزه مرگبارشان را خاموش کردی. تو سرچشمه صفایی بسیجی. تو تلالوی عشقی بسیجی. تو مظلومی با بدنی کبود از تازیاته خصم، صورتی سیلی خورده از بی وفایی روزگار، و پایی خسته از آن همه تلاش و دلی شکسته از فراق دوست!
ادامه مطلب
ادامه مطلب
من 72 ساعت دیگه شهید میشم!
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب