دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

مه لقا شاکری

نام پدر: عزیزالله تاریخ تولد: - / - /1318
محل تولد: ایران - مرکزی - ساوه تاریخ شهادت: 09/05/1366
محل شهادت: مکه مکرمه طول مدت حیات: 48 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
مه لقا در سال 1318 در شهرستان ساوه متولد شد .روزهای کودکی را در دامان خانواده سپری کرد. پدرش عزیز ا... برای تربیت اسلامی او تمام تلاش خود را انجام داد و مه لقا در سایه این تلاش وافر خانواده فردی مقیّد به دین اسلام پرورش یافت. وی در سال های جوانی ازدواج کرد و صاحب 6 فرزند شد. با اوج گیری انقلاب در کنار سربازان خمینی کبیر (ره) به مبارزه علیه شاه برخاست. شاکری سالیان دراز را با عشق به دیدار دوست و زیارت خانه کعبه گذراند و سرانجام قرعه فال به نام او زده شد تا نه فقط خانه که صاحب خانه را نیز زیارت کند. در شب های انجام مناسک حج در عالم رؤیا خواب دید: تابوتش را به وسیله 12 نفر به سوی قبرستان می برند قبری نورانی او را در برکشید. این رؤیا او را آشفته ساخت که مبادا نتواند اعمال حج را کامل انجام دهد و سرانجام در مراسم برائت از مشرکین در تاریخ 9/5/1366 در مکه مکرمه حضرت دوست او را به درگاه خویش پذیرفت و او در سن 48 سالگی بال پرواز یافت تا در عرش برین ماوا گزیند.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 خرداد 1394  ] [ 6:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مریم سیفی عبدلی

نام پدر: علی رضا تاریخ تولد: - / - /1357
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 22/01/1367
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 10 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
به اطراف میدان امام حسین(ع) تهران می رویم، از میان کوچه ها به دنبال خانه ای می گردیم که در سال 1367 در اثر حملات موشکی رژیم بعثی عراق تخریب شده است. بالاخره آنجا را می یابیم. در خانه، مادر و پدری را می یابیم که در سوگ فرزندان خود نشسته و گرد بیماری چهره آنان را در بر گرفته است. دختر این خانواده مریم سیفی عبدلی است.او متولد سال 1357 در تهران بود. در آن هنگام دانش آموز کلاس سوم بود که در پی حملات موشکی رژیم بعثی عراق به تهران در بيست و دومين روز از بهار سال 1367 در 10 سالگي به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 خرداد 1394  ] [ 6:25 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

منیر سیف

نام پدر: ابراهیم تاریخ تولد: 01/07/1338
محل تولد: - تاریخ شهادت: 12/06/1360
محل شهادت: نهاوند طول مدت حیات: 22 سال
مزار شهید: گلزارشهدای امامزاده محمد(ص)-همدان


زندگینامه
منیر در روز اول مهر ماه سال 1338 قدم به عرصه هستی گذارد و در آغوش گرم خانواده اش جای گرفت. او دوران کودکی را در سایه حمایت های مادر و پدر گذراند و دوران نوجوانی را نیز پشت سر نهاد. وی در آغاز جوانی با فردی متدین پیمان مقدس ازدواج بست و به عقدی او درآمد. 
زمانی که مردم علیه شاه معدوم به اعتراض می پرداختند، منیر نیز فعالانه به خیابان ها می رفت و علیه رژیم پهلوی شعار می داد. او برای بازگشت امام خمینی (ره) خیرات نذر کرده بود و عاشقانه انقلاب و امام امت (ره) را حمایت می کرد. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی وی به کارهای فرهنگی پرداخت و در بسیج به فعالیت های تربیتی و قرآنی مشغول شد. 
در همان زمان منافقین با ارسال چند نامه وی را در صورت ادامه حمایت از انقلاب و امام (ره) تهدید به ترور کردند. اما منیر با بی توجهی روز به روز بیشتر به پشتیبانی از امام امت (ره) می پرداخت. در تاریخ 12 شهریور ماه سال 1360 زمانی که پدر و تنها برادرش برای مبارزه علیه نیروهای بعثی در جبهه ها مشغول مبارزه بودند و منیر به همراه مادر و خواهرانش در خانه خود در شهر نهاوند مهیای آماده کردن شام بودند، در همان زمان منافقین کوردل درب منزل را زدند، وقتی منیر برای باز کردن درب به حیاط رفته بود، آن ها نارنجکی را به داخل خانه پرتاب کردند. او شجاعانه و فداکارانه برای نجات جان خانواده، خود را روی نارنجک انداخت و در حالی که نوعروسی 22 ساله بود به مقام والای شهادت رسید. پیکرش را در گلزار شهدای امامزاده محمد (ع) واقع در همدان به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 خرداد 1394  ] [ 6:23 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیده سهام موسوی

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1338
محل تولد: شهرنبی شیث-لبنان تاریخ شهادت: 27/11/1371
محل شهادت: کوثربه االیسا طول مدت حیات: 33 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
در سال 1959 (1338شمسي) در شهر نبي‌شيث از توابع شهرستان بعلبک در استان بقاع لبنان به دنيا آمد. دوران کودکي و نوجواني خود را در اين شهر و در دامان خاندان عالم‌پرور «موسوي» سپري کرد. 
با گذشت زمان حس کرد که علاقه عجيبي به پسرعمويش «سيدعلي» يا همان «سيدعباس» دارد. نظرها و افکارشان شبيه به هم بود. علاقه و نزديکي روح، سرانجام پسرعمو را به خواستگاري دخترعمو فرستاد و «سيده سهام» چهارده ساله پاي سفره عقد «سيدعباس» 21 ساله نشست. 
در نجف اشرف اوضاع بر سيدعباس بسيار سخت شده بود. پول کافي براي خريد کتاب‌هاي درسي‌اش را نداشت با اين حال سيده سهام لحظه‌اي تنهايش نگذاشت. از حلقه ازدواجش گذشت تا هم خير دنيا و آخرت را بيابد و هم گره از کار شوهرش باز شود. 
روحيات سيدعباس در سيده‌سهام اثر کرده بود. سيده‌سهام با اشتياق در کلاس شهيد بنت‌الهدي صدر در نجف شرکت مي‌کرد تا از درياي علم اين بانوي نخبه مکتب اهل بيت(ع) سيراب شود. حالا سيده‌سهام خودش يک پا حجت‌الاسلام شده بود. 
وقتي رژيم صدام به بهانه مزدوري براي حزب بعث سوري و کمک به نيروهاي انقلابي در ايران، طلاب لبناني را از اين کشور اخراج کرد، سيدعباس و سيده‌سهام هم برگشتند لبنان. در لبنان، امام موسي‌صدر انتظار آنان را مي‌کشيد. سيدعباس تصميم گرفت با کمک بچه‌هاي لبناني حوزه نجف، مدرسه‌اي در بعلبک احداث کند. او پيشنهاد آن را به امام محرومان داد و ايشان هم موافقت کرد. البته امام موسي به دليل مشغله بسيار فرصت تدريس را در اين مدرسه که «الامام المنتظر(عج)» نام داشت نيافت. کارهاي حقوقي مدرسه را امام موسي و کارهاي مديريتي را سيدعباس انجام مي‌داد. 
چند وقت بعد، ربوده شدن امام موسي صدر در ليبي ضربه سختي به سيدعباس زد. او عقيده داشت مزدوران استکبار جهاني براي تأمين منافع قدرت‌هاي مطبوع‌شان اين کار را کرده‌اند. 
مدتي بعد سيدعباس قسمت خواهران حوزه علميه را تأسيس مي‌کرد و از همسرش خواست که مديريت آن را بر عهده بگيرد. سيده‌سهام هم با توکل به خدا پذيرفت و شد مدير مدرسه علميه خواهران «الزهرا»(س). 
کارهاي سيده‌سهام که حالا ديگر به اسم «ام‌ياسر» مي‌شناختندش، سطح علم و آگاهي از دين را بين بانوان ساکن بقاع بسيار بالا برد. 
وقتي رژيم غاصب صهيونيست به لبنان حمله کرد، سيدعباس در خط مقدم نبرد بود و سيده‌سهام مه مادري خوب و شايسته براي فرزندش، هم همسري مقاوم براي مرد زندگيش و هم زني مقاوم در برابر دشمن جلوه کرد. او زنان منطقه را براي دفاع از آرمان‌هاي شيعه تشويق مي‌کرد. 
وقتي فشار کار بر سيدعباس زياد شد، مجبور شد مديريت حوزه را به دوستانش تحويل دهد؛ اما علي رغم اين مسأله ام‌ياسر هم‌چنان سکانداري مدرسه «الزهراء(س)» را بر عهده داشت. 
پس از اعلام موجوديت رسمي حزب‌الله لبنان در شانزدهم فوريه 1985 سيدعباس حوزه فعاليتش را تغيير داد و به عنوان يکي از رهبران حزب‌الله و مقاومت اسلامي از نزديک شاهد فعاليت نيروهاي مجاهدش عليه غاصبان صهيونيست بود. يک ماه استقرار سيد و ام‌ياسر در «طيردبا» در حومه صور، باعث تقويت جوانان مقاوم و احترام آنان به سيدعباس و همين‌طور علاقه و حس دوستي زنان و دختران جنوبي به ام‌ياسر شد. معمولاً برنامه تابستاني ام‌ياسر اين بود که تا آغاز سال تحصيلي جديد فرزندانشان در صور مي‌ماندند تا کمک حال سيدعباس باشند. 
... چند سال گذشت، سيدعباس موسوي با شايستگي تمام به دبير کلي حزب‌الله لبنان رسيد. حالا ديگر وقت عروج فرا رسيده بود. ام‌ياسر از بي‌قراري همسر و نورانيت چهره‌اش چيزهايي فهميد و نگذاشت سيدعباس در اين ايام نيز تنها باشد. پافشاري او بالاخره کار خودش را کرد. او در حالي که سوار ماشين همسرش بود و پسرش «سيدحسن» را در آغوش داشت، از محل برگزاري مراسم سالگرد شهادت «شيخ‌راغب حرب» برمي‌گشت که با، شليک موشک آتشين هلي‌کوپتر صهيونيست‌ها به ديدار مادرش «فاطمه‌زهرا(س)» شتافت و در تاریخ 27 بهمن 1371 در منطقه کوثر به االیسا با 33 سال سن به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 خرداد 1394  ] [ 6:22 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیده اکرم سیدصالحی پور

نام پدر: سیدمحمدحسن تاریخ تولد: - / - /1348
محل تولد: ایران - کرمانشاه - کرمانشاه تاریخ شهادت: 26/12/1366
محل شهادت: کرمانشاه طول مدت حیات: 18 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
سیده اکرم در سال 1348 در کرمانشاه متولد شد. مادر با شادی بسیار به تربیت او پرداخت و هر روز با شوقی وصف ناشدنی شور و شکوه او را به نظاره نشست.
سال ها گذشت و اکرم بزرگ شد، اما کینه و قساوت دشمن بعثی تاب بالیدن و شکوفائی نونهالانی چون او را نداشت و او در سن 18 سالگی در بیست و ششمین روز از اسفندماه سال 1366 بر اثر بمباران هوايي کرمانشاه پرپر شد. مادر از آن روز به بعد او را کبوتر خونین نامید. چندی بعد برادرش جواد نیز به او پیوست و مادر در حالیکه اشک می ریخت با خود زمزمه کرد :
«چقدر صبورم که گلبرگ های پرپر باغم را به باغبان می سپارم»

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 خرداد 1394  ] [ 6:21 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیده آمنه صدر

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1317
محل تولد: کاظمین تاریخ شهادت: 19/01/1359
محل شهادت: بغداد طول مدت حیات: 42 سال
مزار شهید: آرامگاه خانوادگی شرف الدین در جوار بارگاه امیرالمؤمنین


زندگینامه
سال 1317 ه.ش (1938م) بود که صدای گریه آمنه بنت الهدی منزل محقر سیدحیدر صدر در کاظمین را گرمایی دوباره بخشید. او سومین فرزند خانواده بود و دو برادر بزرگترش سیداسماعیل و سیدمحمدباقر از وجود او در خانه مسرور بودند. مادر فاضله‌اش فرزند شیخ عبدالحسین آل یاسین بزرگ زمان بود و دو برادرش شیخ محمدرضا و شیخ مرتضی آل یاسین علمایی صاحب نام بودند. پدرش سیدحیدر فرزند سیداسماعیل صدر بود که پس از میرزامحمدحسین شیرازی (رهبر جنبش تنباکو) به مرجعیت عامه‌ی شیعه رسید.
وجود مدارس غرب‌زده و تهی از ارزش‌های اسلامی مانع از قدم نهادن او به مدرسه شد، اما این امر آمنه را از آموختن بازنداشت. برادرش سیدمحمدباقر گرچه تنها چهارسال از او بزرگتر بود اما استادی او را عهده‌دار گردید و از بنت‌الهدی شیرزنی فاضله ساخت که اسوه‌ی زنان عراق شد و حرکت آفرین جامعه بانوان این کشور گردید.
وی در مدارس دخترانه اسلامی وابسته به جمعیت «صندوق خیریه اسلامی» در بغداد نظارت داشت و سرپرستی مدرسه‌ی الزهرا در کاظمین را نیز عهده‌دار بود. وی سه روز از ایام هفته را در بغداد و بقیه روزها را در نجف و کاظمین سپری می کرد و تمام توان خود را جهت روشنگری اذهان بانوان به کار بسته بود. 
آثار به چاپ رسیده از او که در برگیرده داستان‌هایی با مضامین اسلامی بود اثر بسزایی در این امر داشت. او شاعری توانا بود و در تمامی سال‌های مبارزه علیه ظلم و استبداد در عراق دوشادوش برادر قهرمانش سیدمحمدباقر، زینب گونه ایستاد تا این که در تاریخ هفدهم فروردین ماه سال 1359 (8/4/1980م) به همراه استاد و برادرش سیدمحمدباقر صدر به دست دژخیمان بعثی دستگیر و پس از تحمل شکنجه‌های بسیار در نوزدهم فروردین ماه همان سال به شهادت رسید. گرچه او مظلومانه رفت اما ثمره‌ی عمری تلاش او در میان قشر تحصیل کرده‌ی عراق به خوبی نمایان بود و شمار زنانی که به تأسی از او روی به ارزش‌های اسلام آوردند هر روز بیش از پیش گردید.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 خرداد 1394  ] [ 6:21 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیده مریم سیدصالحی

نام پدر: سیدجمال تاریخ تولد: - / - /1345
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 25/12/1366
محل شهادت: اراک طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
فرزندی از تبار پاک آل طه در سال 1345 در شهر تهران متولد شد؛ پدرش سید جمال با شوقی وصف ناشدنی به تربیت او همت گماشت و مریم در سال های جوانی سنت نبوی را ارج نهاد و ازدواج کرد. همسرش افسر نیروی هوایی ارتش بود، چندی بعد آن دو صاحب فرزند زیبا شدند ولی دیری نپائید که کینه و قساوت بعثیان جمع پر مهر خانواده ی آنان را متلاشی ساخت و سیده مریم در تاریخ بيست و پنجم اسفند ماه 1366 در پی بمباران هوائی شهر اراک در سن 21 سالگی به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 خرداد 1394  ] [ 6:21 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

فهیمه سیاری

نام پدر: اکبر تاریخ تولد: 01/03/1339
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 12/09/1359
محل شهادت: سقز-بانه طول مدت حیات: 20 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
فهیمه سیاری در تاریخ 1/3/1339 در شهر تهران متولّد شد. پدرش اکبر کارگر کارخانه ی ری بود و به قول خودش فرزندانش را با نان حلال بزرگ کرد. فهیمه مانند نامش از همان کودکی فهمیده و اهل فکر بود. 
دوره ی تحصیل راهنمایی را می گذراند که به خاطر بیکاری یکباره ی پدر به زادگاه اجدادی شان زنجان بازگشتند. ولی پس از اخذ دیپلم به خاطر علاقه ی وافری که به مسایل اعتقادی داشت، مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی طلبه ی حوزه ی علمیه ی قم گردید.
در کنار تحصیل علوم دینی به فعالیت های انقلابی پرداخت و با شروع جنگ تحمیلی برای تبلیغ همراه گروهی از خواهران طلبه عازم غرب کشور گردید و در تاریخ 12/9/1359 در درگیری مسلحانه در محور سقز – بانه در سنّ 20 سالگی به شهادت رسید. 

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 خرداد 1394  ] [ 6:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیده نازیلا سیدرحیمی نیارق

نام پدر: سیدابراهیم تاریخ تولد: 01/06/1343
محل تولد: ایران - اردبیل - نمین - نیارق تاریخ شهادت: 18/10/1357
محل شهادت: - طول مدت حیات: 14 سال
مزار شهید: گلزار شهداي روستاي نيارق


زندگینامه
سيده نازیلا فرزند سیدابراهیم در اول شهریور ماه سال 1343 در یک خانواده مذهبی و کشاورز در روستای نیارق شهرستان نمیق از توابع استان اردبیل دیده به جهان گشود . 
پس از طی دوران طفولیت در سن 6 سالگی به مدرسه رفت . دوره ابتدایی را در مدرسه حسینیه روستای نیارق به پایان رسانید .
وی هنوز 14 سال بیش نداشت که در جریان تظاهرات مردم نیارق بر علیه رژیم ستمشاهی در تاریخ هجدهم دی ماه سال 1357 از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در سن 14 سالگی به شهادت رسید . 
پیکر مطهر این شهید در گلزار روستای نیارق به خاک سپرده شد.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 خرداد 1394  ] [ 6:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

قمر سواریان

نام پدر: جواد تاریخ تولد: - / - /1313
محل تولد: ایران - اصفهان - اصفهان تاریخ شهادت: 14/12/1366
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 53 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
قمر سواریان در سال 1313 در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. ایام کودکی و نوجوانی را در میان اعضای خانواده سپری کرد و با رسیدن به سنین جوانی پیمان ازدواج بست و مادر چهار فرزند شد. فرزندانی که هر یک سهمی از دریای بیکران محبت مادر داشتند. سرانجام زندگی این مادر فداکار 53 ساله در چهاردهم اسفند ماه سال 1366 در پی حمله موشکی رژیم بعثی عراق به مناطق مسکونی تهران با شهادت مزین گشت و خانواده ای داغدار هجران او شد .

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 خرداد 1394  ] [ 6:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 30 ] [ 31 ] [ 32 ] [ 33 ] [ 34 ] [ 35 ] [ 36 ] [ 37 ] [ 38 ] [ 39 ] [ > ]