دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

مهری نورمحمدی

نام پدر: علی اکبر تاریخ تولد: - / - /1351
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 01/01/1367
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 17 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
مهری در سال 1351 در تهران چشم بر جهان هستی گشود. کودکی را در دامان پاک مادر سپری کرد و فرائض دین اسلام را نزد او فراگرفت. لذا کم کم به انجام امور دینی اسلام همت گماشت.
آموختن علم را تا اواسط سال اول دبیرستان ادامه داد. اما حمله رژیم بعثی در روز اول فرورین ماه سال 1367 در تهران او را به مرگ سرخ نوید داد. مهری، دو خواهر، دو برادر، پدر، خاله و پسرخاله اش در خون سرخ خود غلطیدند و خونین کفن به زیارت الله نایل شدند در این حادثه همسر برادر و خواهر دیگرش نیز مجروح شدند.
هفده سالگی برای همه نوجوانان اوج زیستن است، اما مهری در این سن به دیدار خدا شتافت.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 13 خرداد 1394  ] [ 12:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مینا نورمحمدی

نام پدر: علی اکبر تاریخ تولد: - / - /1364
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 01/01/1367
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 3 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
مینا در سال 1364 در شهر تهران متولد شد، کودکی زیبا و مهربان که در آغوش پرمهر مادر جای گرفت؛ سه ساله بود که غریو شوم مرگ اولین روز بهار سال 1367 را غرق در اندوه نمود.
بمباران هوایی رژیم بعثی به تهران باعث شد او به همراه 7 نفر از اعضای خانواده‌اش، خاله و پسرخاله خود به شهادت رسد. لحظه جان سپردن مینا، مادر بالای سرش نشست تا آخرین دقایق حیات او در کنار فرزندش باشد.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 13 خرداد 1394  ] [ 12:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

منیژه نورمحمدی

نام پدر: علی اکبر تاریخ تولد: - / - /1353
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 01/01/1367
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 14 سال
مزار شهید: بهشت زهرا (س)


زندگینامه
منیژه در سال 1353 در شهر تهران متولد شد؛ کودکی او در هاله‌ای از نشاط و شادی سپری گشت. تحصیلات خود را از سن 7 سالگی آغاز کرد و تا اواسط سال سوم راهنمایی ادامه داد. 
روز اول فرورین سال 1367 پدرش علی اکبر، برادرانش منصور و مسعود، خواهرانش مهری و مینا، خاله و پسرخاله‌اش در خانه جمع بودند. منیژه سراز پا نمی شناخت. اما موشک رژیم بعثی این شادی را به غمی بزرگ تبدیل ساخت و منیژه 14 ساله به همراه اعضای خانواده (7 نفر) به شهادت رسیدند. 
در این حادثه خواهر و همسر برادرش نیز به شهادت رسیدند. بهشت زهرای تهران (س) اینک آرامگاه منیژه نورمحمدی است.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 13 خرداد 1394  ] [ 12:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عذراسادات نورد

نام پدر: سیدعلی تاریخ تولد: - / - /1306
محل تولد: ایران - مرکزی - محلات تاریخ شهادت: 25/12/1366
محل شهادت: خمین طول مدت حیات: 60 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
عذراسادات در سال 1306 در شهرستان محلات دیده به جهان گشود و در جمع خانواده‌ای از سلاله سادات پرورش یافت و 26 سال بعد بنای زندگی مشترک خود را با منصور ساروق فراهانی در شهر خمین، دیار نام آورترین مرد ایران بنیان نهاد. سال‌ها بعد آفتابی از این شهر طلوع کرد که گرمای جانبخشش نوید دل شیفتگان عدالت شد و همین شور بساط ظلم پهلوی را از میهن برانداخت و جمهوری اسلامی حاکم بر دلهای مردم ایران زمین گشت. در آن ایام عذرا و منصور دارای سه پسر و چهار دختر بودند که از میان آنها مسعود در شهر سنندج به دست منافقین کوردل به شهادت رسید و دیدگان عزیزان خود را اشکبار ساخت. سال 1366 از راه رسید و بعثیان که ناجوانمردانه جنگ را به شهرها کشانده بودند با موشکباران خانه و کاشانه مردم بی دفاع، جنایاتی ددمنشانه به نام خود ثبت می کردند. بیست و پنجمین روز اسفندماه بود که عذراسادات همراه با دخترش اقدس از منزل خود در خمين خارج شد تا در آستانه بهار سری به اقوام سفر کرده خود بزند. گورستان پر از کسانی بود که به زیارت اهل قبور آمده بودند. ساعتی گذشت و موشکی سفیرکشان از بالای سر جمعیت گذشت و کمی آن سوتر منفجر شد و عذاراسادات در سن 60 سالگی به همراه دخترش آسمانی شد و به فرزندان شهید خود پیوست.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 13 خرداد 1394  ] [ 12:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیده مهتاب نوربخش آهنگرکلایی

نام پدر: سیدجلال تاریخ تولد: - / - /1312
محل تولد: ایران - مازندران - قائم شهر - وسطی کلا تاریخ شهادت: 09/05/1366
محل شهادت: مکه طول مدت حیات: 54 سال
مزار شهید: گلزار شهدای روستای آهنگرکلای قائم شهر


زندگینامه
در سال 1312 سیده مهتاب نوربخش آهنگر کلایی فرزند سیدجلال و سیده نرجس در شهرستان قائم شهر چشم به جهان گشود. سیده مهتاب از همان کودکی مردم دوست و خوش اخلاق بود. او در سال 1334 با مرد متدیّنی به نام حاج سیدمحسن کاظمی ازدواج کرد که از این ازدواج 9 ثمره به یادگار مانده است. از جلوه های بارز اخلاقی او اهمیت بسیار زیاد به برپایی نماز بود و همواره سفارشش به فرزندان این بود که برای زدودن خستگی باید نماز خواند که حلّال مشکلات است و برای رسیدن به هدف باید خور و خواب را تسلیم خود کرد. 
"سیده مهتاب " از جمله کسانی بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر دفاع از اسلام و حمایت از رهبری امام خمینی (ره) جوانان مذهبی را جهت برپایی مراسم مذهبی در خانه اش با جان و دل می پذیرفت. رژیم ستمشاهی که می خواست فرزندش را به خدمت سربازی بگمارد، وی فرزندش را از خدمت به چنین رژیم مزدوری منصرف گردانید و فرزندانش را در اجرای فرمان های دینی تشویق و ترغیب می نمود. در روستا شاید جزو نخستین کسانی بود که فرزندانش را به جهت اعزام به جبهه و اطاعت از فرمان امام تشویق کرده و برگه ای جهت رضایت نامه ی والدین مهر زده بود. 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرزندان چنین گفت: « اطاعت از آقا ( روح الله خمینی ) بر ما واجب است. »
با ترغیب و تشویق وی دو پسر و همسرش عازم جبهه های حق علیه باطل شدند و به بازسازی منطقه ی عملیاتی پرداختند. او در زندگی یار و یاور شایسته ای برای همسرش بود و با تلاش شبانه روزی و فروش زمین زراعتی برای انجام فریضه ی حج ثبت نام نمود. سال 1366 فرا رسید؛ آن سال سال آبستن حادثه های تلخ و شیرین بود، سال خاصی که به جمعه ی خونین انجامید. هر چه زمان رفتن نزدیک تر می شد، چهره ی مادر نورانی تر می شد، همواره به فرزندانش می گفت: « من از این سفر الهی برنمی گردم و به همه ی شما سفارش می کنم که سه سال برایم نماز و روزه بدهید و همه ی شما را به یکدلی و محبت دعوت می کنم. از آقا روح الله اطاعت و حمایت کنید. »
روز وداع فرا رسید و او عازم سرزمین محبوب و یگانه یکتای هستی بخش گردید. روز ششم ذیحجه سال 1407 هجری مطابق با نهم مردادماه 1366 فرا رسید؛ روز ابراز بیزاری از بت و بت پرستی، ستم و ستم پذیری. "سیده مهتاب " نزد همسرش آمد و با اشک و آه اجازه ی رفتن به راهپیمایی را گرفت، همسر گفت این راهپیمایی با دیگر تظاهرات فرق دارد ولی او گویا می دانست که به دیار عشق و به دیدار حضرت دوست نایل خواهد آمد. سخنان آقای کروبی به انتها رسیده بود که تظاهر کنندگان آرام به سوی سه راهی شعب ابوطالب به راه افتادند، مردان و زنان در صفوف جدا حرکت می کردند. ناگهان حملات عمال سعودی ابتدا با ریختن آب سرد و پس از آن آب ولرم و جوش بر سر زائران شروع گردید؛ هر کس به سویی می گریخت و دژخیمان با آلات متفاوت اعم از سنگ و چوب به سوی آن ها حمله ور شدند. عزیزان بی پناه به هر سوی روی می آوردند که ناگهان تیراندازی شروع شد. سیدمحسن به هر طرف می گریخت و در دل نگران همسرش بود. کم کم پس از ساعت ها درگیری، تظاهرکنندگان در سه راهی شعب ابوطالب به هم پیوستند و سیدمحسن میان آتش و خون به دنبال سیده مهتاب می گشت اما فایده ای نداشت. به همراه دوستان و افراد مطلع کاروان به بیمارستان رفتند اما او را نیافتند. سیده هم چون جدش فاطمه زهرا با پهلوی شکسته، چشمان نابینا شده، دست شکسته، مسموم از گازهای خفه کننده بی دفاع در اوج مظلومیت در سنّ 54 سالگی به شهادت رسیده بود ولی اثری از پیکرش نبود. 
17 روز گذشت، همسر او در کوچه های مدینه و مکه سرگشته و حیران سرش را به در و دیوار می گذاشت و می گریست و جرأت نالیدن نداشت تا آن که جسد او توسط فرزندانش در ستاد معراج شهدای تهران شناسایی و به پدر در مکه اطلاع داده شد. سیدمحسن هنوز در حرم امن الهی بود که در مورخ 26 مردادماه سال 1366 سیده مهتاب توسط فرزندانش تشییع و در روستای آهنگر کلای قائمشهر به خاک سپرده شد. سیدمحسن پس از دریافت خبر و آگاه شدن به این مطلب که سیده مهتاب را در ایران به خاک سپرده اند، آه از نهادش برآمد و حسرت آخرین دیدار بر دلش ماند و مصداق دیگری گشت از روزی خواران بارگاه قدس ملکوتی و خون پاکش سببی گشت برای عروج جانش تا پاداش خود را با لذت درک حقایق هستی دریافت کند. 
روحش شاد و عروج مبارکش باد. 

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 13 خرداد 1394  ] [ 12:15 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

زیور نظری

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1341
محل تولد: - تاریخ شهادت: 13/12/1359
محل شهادت: روستای تنگ فنی-پلدختر طول مدت حیات: 18 سال
مزار شهید: گلزارشهدای روستای تنگ فنی-پلدختر


زندگینامه
جوان بود و پر از نشاط معلم دلسوز دانش‌آموزان روستاي تنگ‌فني در پلدختر که هر روز بخشي از زندگي را آميخته با مهر به کودکان مي‌آموخت تا اين‌که در سيزدهم اسفند 1359 حمله‌ي هواپيماهاي دشمن بعثي به روستا بر کارنامه‌ي سراسر مهر او مهري از خون نشاند و زيور که در سال 1341 ديده به جهان گشوده بود در 18 سالگي به شهادت رسيد. پيکر پاک او را در گلزار شهداي روستاي تنگ‌فني پلدختر به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 13 خرداد 1394  ] [ 12:14 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عذرا نعمت آذربایجانی

نام پدر: ابراهیم تاریخ تولد: - / - /1313
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 24/12/1366
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 53 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
سال 1313 در تهران سال شکفتن عذرا در دنیای خاکی بود. پدرش ابراهیم با شوق او را در آغوش گرفت و از خداوند سعادت و سلامت فرزند را خواستار شد، عذرا در سال های جوانی همسری شایسته برگزید و صاحب 3 فرزند شد. 
سرانجام او در پی حمله موشکی رژیم بعثی در تاریخ 24 اسفند 1366 در سن 53 سالگی در تهران شربت شهادت نوشید و به دیدار حق شتافت.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 13 خرداد 1394  ] [ 12:14 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

آرام نصیری

نام پدر: عیدی تاریخ تولد: 23/02/1356
محل تولد: ایران - لرستان - خرم آباد تاریخ شهادت: 23/10/1365
محل شهادت: خرمشهر طول مدت حیات: 9 سال
مزار شهید: گلزارشهدای خضر-لرستان


 
کاربر گرامی، هم اکنون برای شهید فوق زندگینامه ای در دسترس نیست

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 13 خرداد 1394  ] [ 12:14 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مینا نرگسی

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1340
محل تولد: ایران - ایلام - ایوان تاریخ شهادت: 23/10/1365
محل شهادت: سومار طول مدت حیات: 25 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
مینا در سال 1340 دیده به جهان هستی گشود. کودکی او در شهرستان ایوان سپری شد و در سال‌های جوانی مینا به سنت نبوی ازدواج کرد. 
مینا در شهر سومار سرگرم زندگی خود بود که یک‌باره هواپیماهای رژیم بعثی حمله کردند و او در تاریخ 23/10/1365 در سنّ 25 سالگی شهد شیرین شهادت نوشید. 

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 13 خرداد 1394  ] [ 12:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

جنت نرگسی

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1343
محل تولد: ایران - ایلام - چهل زرعی تاریخ شهادت: 21/03/1364
محل شهادت: چهل زرعی طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
بیست و یکمین روز از خردادماه 1364 بود که "جنّت" در سنّ 21 سالگی بر اثر بمباران هوایی توسط رژیم بعثی عراق به شهادت رسید. 
چه‌قدر جوان بود و چه زود گذشت؛ گویی همین دیروز بود، سال 1343 که در شهرستان چهل زرعی دیده به جهان گشود و خانواده نام جنّت را بر او نهادند و او بهشتی شد. جوان بود و پر شور و در اوج جوانی در همان شهرستان چهل زرعی به مقاوم والای شهادت رسید. 

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 13 خرداد 1394  ] [ 12:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ] [ 7 ] [ 8 ] [ 9 ] [ 10 ] [ > ]