دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

[ دوشنبه 18 مرداد 1395  ] [ 3:55 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

پنج نکته از وصیت شهید تازه تفحص شده «علی اکبر خانجانی جلودار»

 

ای ابرقدرتها و مزدوران داخلی و خارجی بدانید که ما از کشته شدن در راه خدا باکی نداریم و شما اگر بدنم را تکه تکه کنید و تکه تکه های بدنم را بسوزانید و گردهای بدن سوخته را در دریا بریزید، آب دریا ندای (( الله اکبر امام خمینی رهبر)) را سر خواهد داد.

پنج نکته از وصیت شهید تازه تفحص شده «علی اکبر خانجانی جلودار»

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مازندران، وصیت نامه شهید تازه تفحص شده «علی اکبر خانجانی جلودار» از استان مازندران، شهرستان بابل در ادامه می آید:

ای ابرقدرتها و مزدوران داخلی و خارجی بدانید که ما از کشته شدن در راه خدا باکی نداریم و شما اگر بدنم را تکه تکه کنید و تکه تکه های بدنم را بسوزانید و گردهای بدن سوخته را در دریا بریزید، آب دریا ندای (( الله اکبر امام خمینی رهبر)) را سر خواهد داد.

ای منافقان بدانید که اگر ما کشته شویم کسانی هستند هنوز که امام را یاری کنند.

ای مردم! من از شما می خواهم به جان رهبر ما دعا کنید و جبهه ها را خالی نگذارید و از کشته شدن در راه خدا باکی نداشته باشید.

ای کاش هزاران جان داشتم و در راه خدا ایثار می تمودم، چون نعمت خدا بی شمار است و هیچ احدی نمی تواند شکر نعمت خدا را به جای آورد.

ای خانواده ام پیام من به شما این است که اگر می خواهید گریه بکنید در بین خانواده شهدا گریه کنید و در پیش مردم گریه نکنید.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ شنبه 9 مرداد 1395  ] [ 3:26 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

ای مردم! بدانید رفتن من از روی هوا و هوس نبوده، بلکه به‌ خاطر حفظ حرم آل ‌الله بود

 

در بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم سید رضا طاهر آمده است: ای مردم! بدانید رفتن من از روی هوا و هوس نبوده، بلکه به‌ خاطر حفظ حرم آل‌الله و همچنین نگه داشتن جبهه مقاومت در آن سوی مرزها بوده تا اینکه جبهه دشمن، به مرزهای ما کشیده نشود.

ای مردم! بدانید رفتن من از روی هوا و هوس نبوده، بلکه به‌ خاطر حفظ حرم آل ‌الله بود

به گزارش دفاع پرس از مازندران، شهید مدافع حرم سید رضا طاهر از شهدای لشکر عملیاتی 25 کربلا به همراه 12 تن دیگر از یارانش در روز 17 اردیبهشت ماه امسال در خان ‌طومان سوریه به شهادت رسید که پیکرش پس از چند روز بازگشت و در خیل مردم مشتاق و شهید پرور مازندران تشییع شد.

 وصیت ‌نامه ‌ای که شهید طاهر در سال 1394 آن را نوشته بود، در اختیار خانواده این شهید بود که متن آن در ادامه می آید:

 به ‌نام خدای شهیدان

بگو: (ای پیغمبر) «اگر در خانه‌های خود هم بودید، باز آنان که سرنوشت ‌شان در قضای الهی کشته شدن است، از خانه به قتلگاه با پای خود، البته بیرون می‌آمدند. (آیه 154 آل عمران - صفحه70)

 حال آنکه قرار است هر کسی یک روز به ‌دنیا آمده، یک روز از دنیا رود؛ چه خوب است با شهادت باشد، آن‌ هم شهادت در راه دفاع از حریم آل‌الله.

 ای مردم! بدانید رفتن من از روی هوا و هوس نبوده، بلکه به‌ خاطر حفظ حرم آل‌الله و همچنین نگه داشتن جبهه مقاومت در آن سوی مرزها بوده تا اینکه جبهه دشمن، به مرزهای ما کشیده نشود.

 به تأسی از گفته رهبر فقیدم حضرت امام خمینی(ره)؛ «پشتیبان ولایت‌ فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.»

حال که زعامت این کشتی پرتلاطم، به‌ دست با کفایت رهبر عزیزتر از جانم افتاده و ایشان نیز به حق، آن را سکانداری کرده، ایشان را در این امر یاری کنید تا بار دیگر علی تنها نماند.

 امیدوارم این قطره خون ناقابلم در درگاه ایزد منان، قیمت داشته باشد و درخت مقاومت اسلامی با آن تنومند گشته، و باعث بیداری مردم مسلمان جهان گردد.

ای همسرم! از اینکه رفیق نیم راه بوده‌ام، شرمنده‌ام. تو را به همان خدایی می ‌سپارم که به طفل صغیر هم روزی می‌دهد.

به پسرم بگو: که چرا به این راه رفته‌ ام؟ هدفم، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی و مردم مسلمان بوده است.

ای پدر و ای مادرم! زیاد گریه و زاری نکنید؛ زیرا دشمن، در آرزوی دیدن اشک شماست و این آرزو را به دل ‌شان بگذارید و قوی باشید.

94/8/21

ساعت 7:45 دقیقه

سرباز کوچک امام زمان(عج) سید رضا طاهر هریکندیی

 خوشحال شدم از اینکه حاج محمد به هدفش رسید

آخرین دست نوشته شهید مدافع حرم سید رضا طاهر ساعتی قبل از شهادت  بدین شرح منتشر شده است:

روزی نزد شهید شالیکار «شهید مدافع حرم حاج محمد شالیکار» نشسته بودیم و ایشان می‌ فرمودند که اگر زمان مرگ ما برسد و ما در جبهه باشیم و قلباً راضی به شهادت باشیم و مرگ ما هم در جبهه رقم بخورد همان مقام بالای شهیدان را داریم و روح ما تا روز قیامت آزاد خواهد بود و ایشان چنان مشتاق شهادت بود که گویی آن‌را در آغوش کشیده بود.

روز عملیات 16 آذر 94 ایشان مجروح شده بودند به ما خبر دادند که ایشان در بیمارستان حلب است یک لحظه به فکر بنده خطور کرد که عشق به شهادت ایشان چه می‌شود آن همه دم زدن از شهادت چه؟ و با خودم می‌گفتم او که حال زیادی دارد و جانباز نیز هست دیگر جانبازی و بعضاً شرایط جانبازی به دردش نمی‌خورد و از آن مهم‌ تر شهید شدنش چه می‌شود؟

حال شایعه‌ ای هم بود که ایشان به تهران رفت ولی بعضی می‌گفتند به‌ خاطر شرایط شیمیایی‌ اش نمی‌ شود به تهران برود تا اینکه خبر به ما رسید معلوم نیست در کدام بیمارستان حلب است.

من یک لحظه با خودم گفتم حتی اگر ایشان از بیمارستان فرار کرده و رفته در یک خط مقدم دیگر تا شهید شود و می‌دانست عملیات ما تمام شده و خلأ عملیات دیگری نداریم، در هر صورت فکر این را نمی کردم قرار است درمان شود و دوباره سالم شود و اگر در بیمارستان بماند به امید برگشت دوباره به خط مقدم است.

تا اینکه خبر شهادت مردی را به ما دادند و من خوشحال از اینکه ایشان به هدف‌ شان رسیدند.

سید رضا طاهر

16/2/95


ادامه مطلب

[ یک شنبه 20 تیر 1395  ] [ 4:27 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مواظب باشید؛ شیاطین شرق و غرب در صدد به سازش کشیدن انقلاب هستند

 

در فرازی از وصیت نامه شهید "محمدحسین ممقانی" آمده است: "شیاطین شرق و غرب در صدد به سازش کشیدن این انقلاب هستند مواظب باشید و در مقابل این امر مقاوم و استوار ایستادگی بنماید."

مواظب باشید؛ شیاطین شرق و غرب در صدد به سازش کشیدن انقلاب هستند

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، محمد حسین مردی ممقانی در سال‌های قبل از انقلاب به دلیل عقایدش مرید خمینی شد و در بحبوحه انقلاب که موفق به ثبت نام در دانشگاه نشد وقتی فرمان خمینی را مبنی تشکیل سپاه پاسداران را شنید عازم تهران شد و در سال 58 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.

مدتی بعد عازم کردستان شد و در سپاه مریوان مشغول خدمت شد. شهید ممقانی در سپاه پاوه و مریوان به همراه دوستان و همرزمان خود حاج احمد متوسلیان، همت، رضا چراغی و دستواره خدمات بزرگی انجام داد. اهالی مریوان از شهید ممقانی هنوز هم به نیکی یاد می‌کنند و خدماتی را که او در زمینه دارو و درمان به اهالی این شهر انجام داده از یاد نبرده‌اند.

پس از پذیرش تشکیل تیپ 27 محمد رسول الله از سوی حاج احمد متوسلیان و همت در پی پیشنهاد فرمانده وقت سپاه پاسداران محسن رضایی، حاج احمد متوسلیان به سراغ شهید ممقانی می‌رود و فرماندهی بهداری را به او پیشنهاد می‌کند ولی از پذیرش آن سر باز می‌زند و در جواب حاج احمد به او می‌گوید چه فرقی می‌کند در کجا باشم هدف ما خدمت به مردم و انقلاب است ولی حاج احمد اصرار می‌کند و وقتی به او می‌گوید این یک تکلیف است او می‌پذیرد.

سرانجام حاج محمد حسین مردی ممقانی در تاریخ 11 تیر 65 در جریان عملیات کربلای یک در منطقه عملیاتی مهران به آرزوی خود رسید. پیکر مطهرش در بهشت زهرا (س) تهران، قطعه 26، ردیف 88 شماره 50 به خاک سپرده شد.

 در ادامه فرازی از وصیت نامه شهید محمد حسین مردی ممقانی را می‌خوانید.

من المومنین رجال صدقو ماعاهدو الله علیه و ...(احزاب  23)

با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی انقلاب کسی که خداوند متعال برای هدایت امت عزیزمان این نعمت را برای ما ارزانی داشته است و ایشان ما را از سد و دام‌های پر پیچ و خم لجنزارها و غیره در راه اصلی که اسلام است رسانیده است و شکر خدای را که ما را در این عصر خلق نموده و هدایتمان کرده است.

درود به شهدایی که با خون خود خیابانها و بیابانها، کوه و دشت ایران را قدم به قدم رنگین نموده و عزیزترین سرمایه خود که همان جان است گذشته تا آن قایق را از دریای پر از نهنگ بگذرانند و ما را به آسایش برسانند که همه مدیونشان هستیم خدایا ما را ایمان و نیرو ده که جزء مجاهدین فی سبیل الله باشیم و خدایا خود می دانی من تنها با تمام وجود هر چقدر توانسته‌ام فهمیدم که خدمت به اسلام انجام وظیفه نموده‌ام و اگر خطا به غیره عمد بود از روی نفهمی و درست درک نکردن اسلام بود.

خدایا با من با مهربانی خودت رفتار کن که شما رحمان و رحیم هستی و اگر با عدالت خود با ما رفتار کنی خود بهتر می‌دانی که آتش‌های جهنم جای ما می‌باشد.

خدایا ما که توان مقاومت آتش جهنم را نداریم خود نجاتمان ده. خدایا تو را به محمد و آل محمد(ص) و تو را به عصمت زهرا (س)، رهبر انقلاب اسلامیمان را، امام امت را که حلقوم بریده شده مظلومین است با ظهور آقا امام زمان (عج) نگهدار و این انقلاب را به انقلاب مهدی موعود(عج) متصل بگردان.

اینک در این انقلاب گوشه‌ای از آن که بدست امام خمینی زنده گشته زنده تر و پایدار بگردان و خود ناظر و نگهبان باش تا مبادا افرادی انحراف ایجاد کنند و تو را به گلوی بریده آن طفل معصوم، علی اصغرت و تو را به پهلوی شکسته دخترت زهرا (س) رزمندگان اسلام را یاری بنما.

ای امام امت خود ناظر امانتت باش تا دزدان سیاستمدار نتوانند این امت را از انقلاب و اسلام ناامید گردانند و در غالب اسلام مجری سیاست‌های شیطانی خودشان باشند و یقین بدان که این امت حزب الله با جان و مال پشتیبان شما می‌باشند. ای امت عزیز ایران امام را درک کنید و هیچ وقت تنهایش نگذارید که باعث بیچارگی می‌شود. بی امام اوضاع خیلی بدتر از رژیم منفور قبلی می‌شود.

ای مادر و ای پدرم شما به گردن من حق زیادی دارید که با خون دل بزرگم کردید و در این راه متحمل زحمات و مشقات زیادی شدید که من نتوانسته‌ام وظیفه‌ام را در قبال شما ادا نمایم حلالم کنید.

پس از شهادتم بسوگ ننشینید چرا که من به نهایت آرزوی خویش که لیاقتش را نداشته‌ام رسیده‌ام. افتخار کنید که فرزندتان در این راه قدم گذاشت.

ای همسرم در طول این مدت من نتوانسته‌ام دین خود را به شما ادا کنم انشاءالله که من را ببخشید و از من بگذرید و از شهادت من ناراحت نشوید که ما همه امانت خداوند در این دنیا هستیم. سعادت ما این بود که در این راه باشیم به راه خود که خدمت به انقلاب و تداوم راه شهدا می باشد ادامه ده.

در شهادت من شاکر باش و با قامتی استوار بلند نظر ایمان بخدا و مسئولیت زینبی خود را انجام ده و در این راه مقاوم باش که دشمنان طعنه‌های فراوانی می زنند.

جواد برادرم بیشتر به خود سازی مواظب باش، بعنوان بازمانده شهید بدنبال اینور و آنور نروی همیشه به فکر خدا باش هر قدمی که بر می داری غیر از اسلام نباشد. چراغ راهت را ولایت فقیه قرار ده که در هر بحرانی که بیفتی نجات دهنده است.

در آخر یک تذکر عمومی به همه برادران و خواهران امت اسلامی می‌دهم اینکه شیاطین شرق و غرب در صدد به سازش کشیدن این انقلاب هستند مواظب باشید و در مقابل این امر مقاوم و استوار ایستادگی بنماید.


ادامه مطلب

[ شنبه 19 تیر 1395  ] [ 1:45 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

اگرصورت و جنازه ام متلاشی نشد چشمانم را باز بگذارید تا منافقان بدانند که کورکورانه به این را نرفته ام

 

پاسدار شهید "سیاوش امیری " فرمانده محور عملیاتی جبهه گیلانغرب در بخشی از وصیت نامه خود آورده است: اگر صورت و جنازمه ام متلاشی نشد چشمانم را باز بگذارید تا منافقان بدانند که کورکورانه به این راه نرفته ام.

اگرصورت و جنازه ام متلاشی نشد چشمانم را باز بگذارید تا منافقان بدانند که کورکورانه به این را نرفته ام

به گزارش دفاع پرس از استان مرکزی، شهید سیاوش امیری در 15 شهرویور ماه 1339 در شازند از شهرستان استان مرکزی چشم به جهان گشود و در سوم آذرماه سال 1360 در عملیات مطلع الفجر در ارتفاعات شیاکوه ندای حق را لبیک و به شهادت رسید.

شهید امیری از زمان پذیرفتن مسئولیت بسیج تا هنگام شهادت ، از برجسته ترین اموری که انجام داد برگزاری دوره های آموزش نظامی در مساجد، ادارات و کارخانجات روستاهای اراک بود.

وی همچنین کلاس های متعددی را در محل حزب جمهوری اسلامی شازند برای دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان برگزار کرد تا هنگامی که با جمعی از مربیان آموزش نظامی و نیروهای داوطلب مردمی به منظور اجرای عملیات مطلع الفجر عازم منطقه گیلنغرب شدند.

ازبهترین و شاخص ترین ویژگی اخلاقی این شهید بزرگوار این بود که ایشان همواره تمثیلی از تربیت و ادب و اخلاق بود و برای تمامی دقایق زندگی خود برنامه داشت.

بارها  به منطقه جنگی غرب اعزام شد و در جبهه های میانی غرب به عنوان مسئول محور عملیات انتخاب و در عملیات مطلع الفجر (فتح شیاکوه) فرمانده دلاور و سرافزاز این عملیات پیروزمندانه در محور قله شیاکوه بود و عاقبت تقدیر الهی چنین رقم زد که خون پاکش بلندای قله شیاکوه را رنگین سازد.

فزازی از وصیت نامه این شهید بزرگوار را در ذیل می خوانید:

چند جمله ای را با تو پدر و مادر صحبت می کنم؛

پیام مرا به گوش جهانیان برسانید و زینب گونه راه شهیدان را ادامه دهید و زینب وار با نا ملایمات دست و پنجه نرم کنید.

و تو ای خواهرم حجاب و عفاف و پاکدامنی را بیش از هر چیز  مورد اهمیت قرار بده چون حجاب تو مشتی محکم  بر دهان یزیدیان است چون خواهرم تو از زیر حجاب خود استعمار را میبینی ولی استعمار تو را نمی بیند.به هر صورت به این انقلاب کمک کنید و حرف امام را به جان بخرید .در خاتمه از شما خانواده عزیز تقاضا دارم برای من گریه و زاری نکنید زیرا دشمن خوشحال می شود .

در خاتمه  می گویم،اگر کفن نصیبم شد روی آن آرم سپاه را نصب کنید .

اگر صورت و جنازمه ام متلاشی نشد چشمانم را باز بگذارید تا کوردلان و منافقان بدانند که کورکورانه به این راه نرفته ام.دستانم را باز بگذارید تا دنیا طلبان و مال دوستان بدانند که چیزی از مال دنیا را با خود نمی برم.

درود بر خمینی کبیر و امت شهید پرور ایران برقرار باد، درود بر جمهوری اسلامی ایران.

مقداری پول در بانک دارم به هر صورت که خود میدانید خرج کنید چون آنها را برای ازدواج جمع کرده بودم.


ادامه مطلب

[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 11:18 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عکس/وصیت خلبان شهید ناظریان به پسرش

 

تصویر وصیت شهید خلبان روزبه ناظریان به فرزند سه ساله اش آریو برزن در شبکه های اجتماعی در حال دست به دست شدن است.

عکس/وصیت خلبان شهید ناظریان به پسرش

به گزارش گروه فضای مجازی دفاع پرس، تصویر وصیتنامه خلبان هواپیمای شکاری،سرگرد شهید روزبه ناظریان به فرزند سه ساله اس آریوبرزن منتشر شد.

هواپیمای روزبه ناظریان در اوایل خرداد ماه امسال طی ماموریتیدر پایگاه نوژه همدان دچار سانحه شد و به شهادت رسید.


ادامه مطلب

[ دوشنبه 17 خرداد 1395  ] [ 1:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

در مراسم شهادتم شربت و شیرینی پخش کنید

 

در فرازی از وصیت‌نامه شهید "عبدالحسین عرب نژاد" آمده است: در شهادت من همیشه شربت و شیرینی پخش کنید و خوشحال باشید که توانسته‌اید چنین فرزندی را در راه اسلام فدا کنید.

در مراسم شهادتم شربت و شیرینی پخش کنید

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید عبدالحسین عرب نژاد در 23 خرداد سال 67 یعنی سال پایانی جنگ، در 19 سالگی در عملیات بیت المقدس7 به شهادت رسید اما هیچ گاه خبری از پیکر او نرسید و اسمش جزو شهدای مفقود الجسد باقی ماند تا اینکه سه سال پیش نتایج آزمایش DNA که خانواده شهید انجام داده بودند رسما اعلام شد و طبق آن مشخص شد یکی از 5 شهید گمنام مدفون شده در مسجد فائق تهران، شهید عبدالحسین عرب نژاد است.

در ادامه فرازی از وصیت نامه شهید عبدالحسین عرب نژاد را می‌خوانید:

با سلام و درود بر امام زمان(عج) و نایب بر حقش امام خمینی و درود بر رزمندگان جبهه حق و با سلام بر شهیدان راه اسلام به خصوص شهید مظلوم دکتر بهشتی و یارانش.

مادر جان! امیدوارم که مرا حلال کنید. اگر چه من شما را خیلی اذیت کردم و اگر چه من سعادتی نصیبم شد و شهید شدم مبادا در نبودن من گریه کنید. در شهادت من همیشه شربت و شیرینی پخش کنید و خوشحال باشید که توانسته‌اید چنین فرزندی را در راه اسلام فدا کنید. گرچه خون من ارزشی ندارد در برابر اسلام و اگر چنانچه خواستید گریه کنید به یاد عاشورای امام حسین(ع) و به یاد جوان امام حسین(ع) علی اکبر که همگی در روز عاشورا شهید شدند. گریه کنید و همیشه به یاد مصیبت‌های حضرت زینب(س) باشید و گریه کنید و اگر من شهید شدم من را در کنار شهدای دیگر در گلزار شهدای خانوک دفن کنید.

و همگی را به تقوا و صبر الهی دعوت می‌کنم و می‌خواهم همه خواهران و برادرانم را به تقوا دعوت کنید و همیشه با صبر باشید در برابر مشکلات.

از کلیه دوستان در سنگر مدرسه می‌خواهم که سنگرها را حفظ کنند و درسشان را بخوانند و به این کشور مقدس اسلامی کمک کنند تا ما به کشورهای دیگر نیاز نداشته باشیم و دست ظالمان و مستکبران را از این کشور مقدس اسلامی کوتاه کنند. تا بتوانند خود یکی از چرخ‌های این میهن خویش را بچرخانند و از آن‌ها هم می‌خواهم همچنان که درس می‌خوانند، ادامه بدهند و با صبر و با تقوا باشند و مبادا این امام امت را تنها بگذارند و این امام را یاری کنند تا انقلاب مهدی(عج) و همچنین می‌خواهم که به نماز جماعت تا می‌توانند بروند و نمازها را سر وقت بخوانند و خدا را در هر حال در نظر بگیرند و بعد از نمازها دعا کنید به جان امام و پیروزی رزمندگان.

از خواهرانم می‌خواهم که حجاب را رعایت کنند و همیشه پشتیبان امام امت باشند. از شما می‌خواهم که هر روز پنج شنبه سر مزار من بیایید و کمی مکث کنید و به یاد این شهیدان باشید و به یاد شهیدان کربلا باشید.

7 دی 65  روز یک شنبه

"عبدالحسین عرب نژاد"

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  ] [ 1:18 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات2 ]

تا زنده‌اید به فکر آخرت باشید


خدای بزرگ سفارش کرده است تا زنده‌اید به فکر آخرت باشید.به راستی برای آن دنیا چه فرستاده‌اید؟ کدام عمل مان در روز جزا ما را نجات خواهد داد؟ عزیزانم عذاب خدا سخت است، مواظب اعمال و رفتارتان باشید و به کرم خدا ایمان داشته باشید.
تا زنده‌اید به فکر آخرت باشید

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، جواد رهبر دهقان به محض دریافت دیپلم وارد سپاه شد و لباس فرم پاسداری، کفنی بود برای او که انتظار جانبازی و خونین بودن بدن پاک صاحبش را می‌کشید و این انتظار در 17 تیر ماه سال 65 در کربلای مهران، ساعت 8 شب به سر آمد و لباس سبز پاسداری‌اش را با خون سرخ خویش رنگین‌تر کرد و به مولایش حضرت علی اکبر (ع) ملحق شد.

در ادامه فرازی از وصیت نامه این شهید بزرگوار را می‌خوانید:

همه یک روز خواهیم رفت و برای هر لحظه لحظه عمر، برای تمام کارهایی که انجام می‌دهیم، از ما حساب می‌کشند. از چشم، زبان، دست، گوش و تمامی اعضاء و جوارح بدن. وای بر روزی که خدایی نکرده نتوانیم پاسخگو باشیم و شرمنده حق شویم، عمر همه ما مشخص شده، معلوم است که هرکسی چقدر باید عمر کند و در هر حالتی که باشیم امر خدا مقدر می شود که دیگر برگشتی در آن نیست. خدای بزرگ سفارش کرده است تا زنده‌اید به فکر آخرت باشید.

به راستی برای آن دنیا چه فرستاده‌اید؟ کدام عمل مان در روز جزا ما را نجات خواهد داد؟ آیا به شکل یک انسان در محشر حاضر خواهیم شد که ائمه شفاعت‌مان کنند؟ آیا ما هدفمان در این دنیا جلب رضایت حق بوده است؟ عزیزانم عذاب خدا سخت است، مواظب اعمال و رفتارتان باشید و به کرم خدا ایمان داشته باشید.

 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 20 اردیبهشت 1395  ] [ 2:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

براستی برای آن دنیا چه فرستاده اید؟


همه یک روز خواهیم رفت و برای هر لحظه لحظه عمر، برای تمام کارهایی که انجام می دهیم، از ما حساب می کشند.
براستی برای آن دنیا چه فرستاده اید؟

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، همه یک روز خواهیم رفت و برای هر لحظه لحظه عمر، برای تمام کارهایی که انجام می دهیم، از ما حساب می کشند. از چشم، زبان، دست، گوش و تمامی اعضاء و جوارح بدن. وای بر روزی که خدایی نکرده نتوانیم پاسخگو و شرمنده حق شویم، عمر همه ما مشخص شده، معلوم است که هرکسی چقدر باید عمر کند و در هر حالتی که باشیم امر خدا مقدر می شود که دیگر برگشتی در آن نیست. خدای بزرگ سفارش کرده است تا زنده اید به فکر آخرت باشید.

به راستی برای آن دنیا چه فرستاده اید؟ کدام عمل مان در روز جزا ما را نجات خواهد داد؟ آیا به شکل یک انسان در محشر حاضر خواهیم شد که ائمه شفاعت مان کنند؟ آیا ما هدفمان در این دنیا جلب رضایت حق بوده است؟ عزیزانم عذاب خدا سخت است، مواظب اعمال و رفتارتان باشید و به کرم خدا ایمان داشته باشید.

 



منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  ] [ 3:09 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

جان را سپر دین قرار دهید


چقدر دورند کسانى که دین را سپر جانشان ساخته اند در حالی که سنت پیامبر به ما مى آموزد که جان را سپر دین قرار دهیم.
جان را سپر دین قرار دهید

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، "محسن شکری قلعه سفیدی" متولد 20 فروردین 36 و در عملیات فتح المبین 2 فروردین 61 در سن 25 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

در ادامه فرازی از وصیت نامه "شهید شکرى قلعه سفیدى"را می‌خوانید:

1. و آن کسى که در راه خدا کشته شد مرده نپندارید بلکه او زنده ابدیست لکن همه شما این حقیقت را درک نخواهید یافت.

2. پاسدارم و هرگز نکنم پشت به میدان گر سر برود من نروم از سر پیمان.

3. کم کم احساس میکنم مى توانم شاهد زیباى شهادت را در آغوش خود بفشارم و تا ابد ازخود جدا نکنم.

4. این شهادت به زودى نصیب من خواهد شد ولى آیا کشته شدن مرا مى‌توان شهادت نامید به خدا نا‌امید نیستم.

5. شهادت یک انتخاب است. انتخابى آگاهانه و مشتاقانه حرکتى است شتابدار بسوى معشوق که نصیب هر کسى نمى شود پس گریه بر شهید جایز نیست.

6. بر شهید تسلیت جایز نیست و شما نیز تسلیت نگوئید و تسلیت نپذیرد بلکه تبریک  بگوئید و فقط به تبریکها پاسخ گوئید تا روح شهادت طلبى مسلمین هر چه بیشتر و بیشتر شکوفاتر شود.

7. چقدر دورند از حقیقت کسانى که مدفون در وجود خویشند.

8. چقدر دورند کسانى که دین را سپر جانشان ساخته اند در حالی که سنت پیامبر به ما مى‌آموزند که جان را سپر دین قرار دهیم.

9. عزیزانم تنها شهادت طلبى نمى تواند کارا باشد و درکنار این روح باید که فکرى اسلامى و منسجم، مترقى و قوى وجود داشته باشد و این چیزى نیست به جز خط امام خطى که نه تنها امروز لازم است  بلکه خطى کلى براى حرکت دائمى مسلمین و بر شماست که این فکر را که فکرى مستقل و جدا از فکر احزاب و گروهکهاست افزایش دهید.

10. قوانین امام خمینى را بدون چون و چرا بپذیرید که سعادت ابدى در آن است و جهاد را فراموش نکنید که جهاد فى سبیل الله شکل تکامل مبارزاتى است .

11. در شهادتم مشکى نپوشید و لباسى بپوشید که در عروسیم پوشیده‌اید و گریه نکنید زیرا دوست ندارم دشمن اسلام شاد شود.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 18 اردیبهشت 1395  ] [ 1:32 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 20 ] [ 21 ] [ 22 ] [ 23 ] [ 24 ] [ 25 ] [ 26 ] [ 27 ] [ 28 ] [ 29 ] [ > ]