دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

بگذارید قلب کوچک پسرم از استعمار و ظلم جریحه‌دار شود


به پسرم دروغ نگویید، نگویید به سفر رفته‌ام، نگویید از سفر باز خواهم گشت، نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد، به پسرم واقعیت را بگویید. بگذارید قلب کوچک پسرم از استعمار و ظلم جریحه‌دار شود.
بگذارید قلب کوچک پسرم از استعمار و ظلم جریحه‌دار شود

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید مفقودالجسد "درویشعلی شکارچی" فرمانده گردان تیپ ویژه مالک اشتر در 28 اردیبهشت ماه 65 در منطقه حاج عمران به شهادت رسید.

در ادامه بخشی از وصیتنامه تکان دهنده‌ی این شهید بزرگوار به فرزندش آمده است:

به پسرم دروغ نگویید، نگویید به سفر رفته‌ام، نگویید از سفر باز خواهم گشت، نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد، به پسرم واقعیت را بگویید.

بگویید گلوله‌های دشمن سینه پدرت را نشانه رفته، بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش به زمین ریخته است، بگویید دشمن دستهای پدرت را در میمک و پاهای پدرت را در موسیان قطع کرده، سینه پدرت را در شلمچه دریده، حنجره پدرت را در ارتفاعات الله اکبر بریده، خون پدرت را در رودخانه بهمن شیر ریخته و قلب پدرت را در خونین شهر هدف قرار داده، اما هنوز ایمان پدرت در تمام جبهه‌های جنگ می‌جنگد. به پسرم واقعیت را بگویید، بگذارید قلب کوچک پسرم از استعمار و ظلم جریحه‌دار شود.

 


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  ] [ 2:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

اگر شهادت نصیبمان شد، آن را دودستی می گیریم


شهید حسام اسماعیلی فرد در فرازی از وصیت نامه خود آورده است: اگر شهادت نصیبمان شد، آن را دودستی می گیریم و خدا کند زانوهایمان سست نشود.
اگر شهادت نصیبمان شد، آن را دودستی می گیریم

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس؛ شهید حسام اسماعیلی فرد دروصیت نامه خود آورده است: ای دوستان و همرزمان عزیز من! اگر زمانی فرا رسید که جنگ به پایان رسید و من به فیض شهادت نایل نشدم از شما عزیزان عاجزانه این تقاضا را دارم بدنم را از پوشاندنی ها عریان و برهنه کنید و پاهایم را به پاهای اسبی وحشی ببندید و در صحرایی سوزان بر روی خار و خاشاک رها کنید و اگر کسی پرسید چرا این کار را می کنید بگویید این جوانی است کم سن و سال و گنه کار که توفیق و سعادت شهادت را نداشته است و خداوند او را از درگاه الهی خود رهانیده است.

حال اگر شهادت نصیبمان شد، آن را دو دستی می گیرم و خدا کند که زانوهایم سست نشود و شهادت چیزی نیست که نصیب هر کس بشود. شما که در شهر هستید کمال و سعادت فرزندان شما، زن، فرزند، خانه و زندگی نیست. سعادت فرزندان شما به لقاءالله پیوستن است، با انبیا محشور شدن است، شب اول قبر فاطمه زهرا(س) به بالین آن ها آمدن است. سعادت شفاعت امام حسین(ع) است و هر کس که شهید می شود به کمال رسیده است.

شهدای شما نمرده اند بلکه زنده اند و ناظر اعمال شما؛ پس با سوگواری و گریه، دشمن خود را شاد نکنید و در سوگ و عزاداری فرزندان خود، دشمن ها را خوشحال نکنید. به جان شما مادر عزیز و گرامیم! اگر سعادت شهادت نصیب این بنده حقیر خدا گردید، در فقدانم سوگواری نکنید؛ زیرا که خداوند قبل از هر مصیبتی اول صبر آن را نازل می کند؛ و به جای عزا و سوگواری شادی و خوشحالی کنید و به همه بگویید عروسی حسام است چون که عروسی من زمانی است که شهید می شوم و در عروسی ام نُقل پخش کنید و به همه نُقل و شیرینی دهید.

مادرم! هیچگاه احساس تنهایی نکنید؛ زیرا که شما خدا را دارید. سعادت من، ازدواج من و شهادت است. به شما دوستان، عزیران، خویشاوندان و حتی به شما مادر من و برادر من، هشدار و نوید می دهم روز یوم الحساب و روز قیامت فرا می رسد و همه ما باید جوابگو باشیم؛ روز مرگ سراغ همه ما می آید و مردن حق است چه بهتر در راه خدا و رضای خدا باشد؛ و شب اول قبر نکیر و منکر از ما سوال می کنند ربّ تو کیست؟ رسول تو کیست؟

امیدوارم شب اول قبرمان فاطمه زهرا(س) به بالینمان بیاید حضرت ابوالفضل العباس(ع) به کمکمان بیاید؛ حضرت سید الشهدا(ع) به شفاعتمان بیاید و در آخر آمرزیده شویم و از دنیا برویم.  والسلام.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 1:57 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عدالت را فدای مصلحت نکنید


در فرازی از وصیت نامه شهید علی تجلایی آمده است: برادران مسئـول اگر به طـور مستمـر در جهت پیشبـرد اهداف انقلاب، شبـانه روز فعالیت می‌کنید، عدالت در کارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید.اگر این مرز شکسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی‌شناسد. عدالت را فدای مصلحت نکنید.
عدالت را فدای مصلحت نکنید

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، در عملیات بدر، روز 25 اسفند ماه 1362 در آن روز غم‌انگیزی که دجله سردار بزرگ عاشورائی شهید مهدی باکری را در آغوش کشید و سخت گریست. دو سردار شهید بزرگوار دیگر هم که نزدیک‌ترین یاران و همرزمان آقا مهدی بودند ساعتی قبل از او به سوی معشوق پر گشودند. آن دو سردار بزرگ شهیدان ابوالحسن آل اسحاق و علی تجلائی است.

به مناسبت سالروز شهادت علی تجلایی در ادامه فرازی از وصیت نامه این شهید بزرگوار را بخوانید.

ای امام، ای رهبر امت، و ای پدر روحانی که با بیان خود نفوس طاغوتی ما را تزکیه نمودی، بدان، تا آخرین قطره خونی که در بدن دارم و تا آخرین دم حیاتم، مقلد و مأموم تو هستم.

به خدا سوگند، یک لحظه از این عهد و پیمانی که با تو بسته‌ام، نظرم برنخواهد گشت و آخرین قطره خونی که از بدنم بیرون ریزد، نقش «خمینی رهبر» خواهد بست.

زیرا که من این وفاداری را از مکتب کربلا، از پرچمدار اباعبدالله (ع) آموخته‌ام و عینیت این وفاداری را از سیدمان و مولایم شهید آیت الله بهشتی آموخته‌ام.

پدر و مادر عزیزم که غم و اندوه شهادت برادرم مهدی از دل شما بیرون نرفته، مبادا از شهادت من و برادرم متأثر شوید و هر چه گریه می‌کنید، گریه بر مصیبتهـای سرور شهیـدان و اهل بیت او بکنید.

خوشحال باشید که در سایه برنامه‌های تربیتی اسلام، توانستید فرزندانی را در خط ولایت و امامت بپرورانید. نه تنها برای مهدی و من و دیگر شهیدان گریه نکنید، بلکه گور و مزار ما را هم جستجو مکنید. به این بیاندیشید که ما برای چه شهید شدیم و چه راهی را برای رسیدن به مقصود و معبود خود برگزیدیم. دعا کنید که خداوند متعال از گناهانم درگذرد.

همسرم! می‌دانم پس از من بایستی مشکلات زیادی را در تربیت و بزرگ کردن فرزندان بدون پدر متحمل گردی بشارت بزرگی است برای شما که خداوند رحمان - اگر توفیق شهادت نصیب این بنده گناهکار بنماید - آنچنان که وعده فرموده، سرپرست اصلی شما خواهد بود که این نعمت و رحمت، شامل کمتر خانواده‌ای می‌شود. شکرانه این نعمت، صبر و استقامت در برابر مشکلات و عبودیت کامل به درگاه خداوند متعال می‌باشد. به جامعه نشان بده که چگونه می‌توان در عمل، پیرو حضرت فاطمه زهرا (س) و دخترش زینب (س) بود و هم مادری خوب بود و هم پیام‌رسانی آتشین که پیامش تاریخ بشریت را تکان دهد.

دخترم می‌دانم که حالا کوچکی و مرا به یاد نمی‌آوری ولیکن دخترم، وقتی که بزرگ شوی حتماً جویای حال پدرت و علت شهادت پدرت خواهی بود. بدان که پدرت یک پاسدار بود و تو نیز باید پاسدار خون پدرت باشی.

دخترم! می‌دانم یتیمانه زندگی کردن و بزرگ شدن در جامعه مشکل است ولیکن بدان که حسین و حسن و زینب یتیم بودند. حتی پیامبر اسلام نیز یتیم بزرگ شد. دخترم! هر وقت دلت گرفت، زیارت عاشورا را بخوان و مصیبتهای سرور شهیدان تاریخ، حسین (ع) را بنگر و اندیشه کن. امیدوارم که در آینده وارث شایسته‌ای برای پدرت باشی. پروردگارا مرا و فرزندانم را برپادارنده نماز قرار ده و دعایم را بپذیر.

برادران پاسدار امیدوارم با بزرگواری خودتان این بنده ذلیل خدا را عفو وحلال کنید. سفارشـی چنـد از مولایمـان علـی (ع) بـرای شمـا دارم، باشـد کـه راهنمـای شمـا باشـد در امـر پاسداریتـان.

در همه حال پرهیزگار باشید و خدا را ناظر بر اعمال خود بدانید.یاور ستمدیدگان و مستمندان جامعه و یاور تمامی مستضعفین باشید. مبادا یتیمان و فرزندان شهدا را فراموش کنید.

در راه تحقق اهداف این انقلاب آزادی بخش، از جان و مال خود دریغ نکنید. سلسله مراتب و اطاعت از مسئولان را با توجه به اصل ولایت رعایت کنید.در هر زمان و هر مکان، با دست و زبان و عمل، امر به معروف و نهی از منکر کنید.برادران مسئـول اگر به طـور مستمـر در جهت پیشبـرد اهداف انقلاب، شبـانه روز فعالیت می‌کنید، عدالت در کارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید.اگر این مرز شکسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی‌شناسد. عدالت را فدای مصلحت نکنید.پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای زیردستان بکوشید. در قلب خود، مهربانی و لطف به مردم را بیدار کنید. طوری رفتار نکنید که از شما کراهت داشته باشند.

موفقیت شما را در جهاد درونی و جهاد آزادیبخش از خداوند متعال خواهانم. رفتن به جبهه‌ها و دفاع از کیان اسلام و قرآن برای مردان خدا تکلیف و امتحان بزرگی محسوب می شود.زیرا جبهه آزمایشگاه مردان خداست ... برای این آزمایش، بایستی از تمام وابستگی مادی و غیر خدا گسست و عاشقانه به سوی خدا شتافت.

از بدو انقلاب، رسیدن به لقاءالله و ریخته شدن خونم در پای درخت اسلام برایم اصل بوده و هست. جبهه آسان‌ترین و نزدیک‌ترین صراط برای رسیدن به این اهداف است. همه وقتی فهمیده‌اند که می‌خواهم به عنوان تک تیرانداز در عملیات شرکت کنم، مرا نصیحت می‌کنند و مشکلات زندگی و فرزندانم را به من گوشزد می‌کنند و سعی می‌کنند، تجربه‌ام و مسئولیتم را برایم بزرگ جلوه بدهند و القا کنند که برای سپاه و انقلاب و جنگ لازم‌تر هستم. ولی، همه باید بدانند که حرف من چیز دیگری و هدفم، هدف والایی است.

زیرا توفیق شرکت در مدرسه عشق و بسیج با ارزش و نتیجه بخش خواهد بود، زیرا ارزشهایی که از شرکت در جنگ، به دور از مسئولیت‌های دنیوی برای یک فرد رزمنده ساده نصیب می شود، خارج از بحث و فکر و عقل بشر خاکی است و بدانید که جبهه برای مردان خدا خیلی زیباست، زیرا هر چه در آن بینی، نور خداست و صحبت شهادت و ایثار.

حرف، حرف شهادت. و آنچه بینی چهره مردان مصمم و جوانان معصوم که با تمام وجودشان برای انجام تکلیف الهی، در رفتن به خط مقدم، سعی می‌کنند بر یکدیگر پیشی گیرند. حال، قضاوت کنید که انسان چگونه می‌تواند مصاحبت و برادری چنین انسانهایی را نادیده بگیرد؟

و اما نهایت سخنم، طلب رحمت از خداوند متعال برای شما، خانواده‌ام، همسرم و پدر و مادرم است و درخواست حلالی این بنده گناهکار از تمام رزمندگان، به خصوص برادران لشکر عاشورا و سپاه منطقه پنج و قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) می خواهم که مرا حلال کنند، زیرا دیگر برایم قلباً الهام شده که این بار اگر خداوند رحمان و رحیم بخواهد به فیض شهادت نائل خواهم آمد. لذا دیگر منتظر من نباشید چون من به دیدار معشوق خود و دیدار سرور آزادگان اباعبدالله (ع) و شهدای کربلا حسینی ایران شتافته‌ام.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

علی تجلایی

 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 24 اسفند 1394  ] [ 2:12 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید مدافع حرم برای فرزندی که هرگز او را ندید


بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا برای پسرش که هرگز او را ندید.
وصیت نامه شهید مدافع حرم برای فرزندی که هرگز او را ندید

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 18 اسفند 1394  ] [ 1:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

بارالها تو را به یگانگیت قسم می‌دهم که مرا ببخشی و مرگ مرا شهادت قرار دهی. 
بسم الله الرحمن الرحیم

الموت فی حیاتهم مقهورین و الحیات فی موتکم قاهرین.



همانا برای کسانی که به این دنیا دل بسته‌اند مرگ پایان زندگی است اما برای مجاهدین فی سبیل الله مرگ پایان زندگی نیست بلکه آغازیست توام با جاودانگی.

من شهادت در راه حق و اهداف الهی را افتخار جاودانی می دانم. «امام خمینی»



با سلام بر مهدی موعود (عج) و نایب برحقش امام خمینی و سلام بر تمام شهدا و تمام خانواده‌های شهدا که در مقابل تمام سختیها برای خدا صبر می‌کنند و سلام به امت خوب حزب الله و پدر و مادر و خانواده عزیزم.

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:22 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

امکان دارد اتفاقی واقع شود که جنازه من به دست شما نرسد آنگاه به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحت نشوید و هروقت دلتان گرفت به بهشت زهرا بروید و به مزار این همه شهید بگریید آن وقت درد خود را فراموش خواهید کرد.



بسم الله الرحمن الرحیم

هنگامی که خون بر عرصه توحید پرتوافکنده است دیگر جای ماندن نیست باید رفت و حسینی شد، باید رفت و کربلایی شد .

با سلام بر یگانه منجی عالم بشریت و با سلام بر خمینی کبیر آن پیر جماران ، و با سلام بر شهدا و خانواده شهدا و با سلام بر کودکان خردسال بسیجی .


ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:22 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

گزیده ای از وصیت نامه شهید آیت اله آبدرجگر
 منتظر من نباشید من نرفتم که زنده برگردم... 
...وصیت می‌کنم که هرگز برای من گریه نکنید.  به مادرم بگویید که شما پیش فاطمه دختر پیامبر(ص) سربلند خواهی شد، چون فاطمه شهید داد و شما هم شهید دادی. مادر! هر موقع به یاد فرزندت می‌افتی به یاد فرزندانی باش که بدن پاره پاره آنها را مادرشان ندیده که توسط  مزدوران چپ و راست در زیر رگبار گلوله‌های دژخیمان شرق و غرب به شهادت رسیدند. مادرم تو باید مانند کوهی که به افق سر کشیده سربلند باشی… و ای پدر تو را هم نزد (علی(ع) سربلند خواهم کرد.
شهید آیت اله آبدرجگر
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۹/۲۹

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/5 10:24:10

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:21 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

خوشا بر تجاری که  در سوق  عشق با  سر آمد عاشقان  به معامله ای پر سود  پرداختند و رضای او را بر تمام هستی ترجیح دادند. 
 


بسم الله الرحمن الرحیم

ان الله اشتری من المومنین  اموالهم و انفسهم بان لهم الجنه

همانا خداوند از مومنان مالها و جانهایشان را خریداری می نماید و ( در این معامله )  برایشان جنه را میدهد.

آغاز سخن با نام تو که مبدا هستی و سرچشمه وجودی، تو خدایی که بر اساس عشق جهان آفریدی  و در مسلخ عشق با عاشقانت معامله ای کردی که او را از عذاب الیم  نجات می دهد و به بهشت برین می رساند. معامله ای که عاشق خویش را فدای معشوق می نماید و تو نیز در مقابل همه چیز به او می دهی.

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:21 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید نادر هدایتی شهیدانی
برخیزید و نگذارید امپریالیسم آمریکا، این جهان خوار خون آشام و شوروی سوسیالیست سرنوشت تاریخ را به دست بگیرند. 

بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله.
سپاس پس از حمد و ستایش خداوند سبحان،خدایی که دانه را شکافت و گیاه را از میان آن بیرون آورد. خدایی که کوه ها را را استوار نمود و اسمان ها را برافراشت .با درود بر مهدی (عج) منجی عالم بشریت و نائب بر حقش خمینی کبیرکه ناخدای پیر کشتی است و با درود بر رزمندگان و شهیدان، وصیت خویش را آغاز می نمایم.

ای خدا سپاس ترا که ما را خلق کردی و از تمام نعمت ها برخوردارمان نمودی تا ما را مورد امتحان قرار دهی و ببینی آیا نعمت های تو را سپاسگزاریم یا ناسپاس. خدایا، پروردگارا، ما عمری را در گناه و معصیت به سر بردیم و اینک به خود آمده ایم. خدایا با عفوت با من رفتار کن و با عدلت با من رفتار مکنع زیرا اگر با عدلت با من رفتار کنی بجز آتش چیز دیگری نصیبم نمی شود. خدایا ، بار پروردگارا مرا ببخش که به بخشش تو نیازمندم. خدایا اینک که به مرحله ی جهاد در راه تو گام نهاد هام ، می خواهم تا با نثار خون خود و جان ناقابل خویش خدمتی بس ناچیز به اسلام و جمهوری اسلامی کرده باشم.

من می دانم در این سفر ،نیستی و مرگ هست، میدانم که سر بریدن، پوست کندن و قطعه قطعه کردن هست، اما این خطرات را به خاطر خدا تحمل می نمایم. از مال و منال دنیا چشم می پوشم و شهادت در راه حق را با آغوش باز می پذیرم.

ما پاسداران اسلام با خون سرخ خویش سطور اوراق تاریخ را می نویسیم و بر این گفتار، شهادتمان را گواه می گیریم. ما نمی گذاریم که احزاب و گروهک های خونخوار سرنوشت تاریخ و جامعه را عوض کنند.

شما ای ملت قهرمان ایران، شما ای مسلمانان جهان، بپا خیزید، قیام کنید، وسرنوشت خویش را به دست بگیرید.بپا خیزید و کاخ های ظلم و دیکتاتوری را فروریزید. برخیزید و نگذارید امپریالیسم آمریکا، این جهان خوار خون آشام و شوروی سوسیالیست سرنوشت تاریخ را به دست بگیرند.

برخیزید از سخنان پیامبر گونه ی امام حداکثر بهره را ببریدوبه فرمان امام باشید و از دستورات او سر پیچی نکنیدع این نعمتی است که خدا به ما عطا نمده است. دعایش کنید و قدرش را بدانید. ای ملت قهرمان ایران ، قدردان خون شهداء باشید و جبهه ها را خالی نکنید.از دنیا چشم بپوشید که دنیا ارزش ندارد.
به هوش باشید که اعمالتان همراهتان است.این را بدانید((کل نفس ذائقه الموت)) هر نفسی مزه ی مرگ را می چشد.پس ما که باید بمیریم چه بهتر،مرگمان چراغ راه جامعه باشد و شهادت در راه خدا.
 
و اما شما ای پدر و مادر عزیز، مادری که شب ها نخوابیدی تا فرزند خویش را بخوابانی. نخوردی تا به من بخورانی. سختی ها کسیدی تا بر من سخت نگذرد.

مادرم در مرگ من عزادار مباش،بر سر و صورت مزن و دشمنان را با این کار خوشحال نکن.مادرم، زینب وار در برابر مشکلات صبر کن و خوشحال که هدیه خدا را به پاکی دادید.

واما شما پدر مهربانم، ای پدر که در سال های سیاه خفقان در زیر تازیانه های خان و نوکرانش کار می کردی و تحمل می نمودی تا تکه نانی برای فرزندان خویش در بیاوری تا گرسنه نمانند.پدری که به خاطر من، شکنجه ها و سختی ها را تحمل کردی. اینک که فرزند خویش را از دست داده ای گریان مباش و خویش را محزون نشان مده. فرزندت در راه خدا شهید گردیده است. خوشحال باش و در مرگ من اندوهناک مباش.

و شما ای برادران عزیز، دنباله رو خون من باشید ، از اسلام و امام حمایت کنید،با ظالم بجنگید و از مظلوم دفاع نمایید که این وظیفه ی دینی شماست. اگردیدید که ستمگری می خواهد در حق مظلومی اجحاف روا دراد جلویش بایستید و از حق دفاع نمایید.

وتو ای خواهرم هرگاه بزرگ شدی پیام رسان خون برادر خویش باش و از حجاب به عنوان سنگری نفوذ ناپذیر و اسلحه ای کاری علیه دشمنان استفاده کن.

واما شما ای دوستان عزیز، اگر مرا دوست دارید، راهم را ادامه دهید، از اسلام و امام و جمهوری اسلامی حمایت کنید. در سوگ من ننشینید، این راهی است که همه باید برویم.

و درخاتمه از تمام دوستان و‌آشنایان و سایر کسانی که برایشان ایجاد دردسر کردم طلب بخشش می کنم.دعایم کنید که به دعا نیازمندم.
خدا حافظ شما.خداوند تمام مسلمانان را موفق و پیروز گردان.
 
۶/۱۰/۱۳۶۲ سنندج تیپ ویژه ی قدس
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/5 10:29:0

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:21 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیتنامه شهید مجید دایی دایی
با سختی ها مبارزه کنید... 
بسمه تعالی

«ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم». (بقره / ۲۱۸).
 با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (س) و با سلام بر کلیه نیروهای وفادار به خط امام. 
اینجانب «مجید دایی دایی»، فرزند «علی اکبر» شهادت می‌دهم به وحدانیت خدا و رسالت محمد (ص)، آخرین پیغمبر او و ولایت علی (ع)، خلیفه اول و جانشین نبی اکرم (ص) و شهادت به این که امام خمینی (س)، فرزند علی در خط نبی اکرم قرار دارد و این انقلاب، زمینه ساز انقلاب و حکومت عدل جهانی مهدی (عج) می‌باشد.
 باری، خانواده عزیزم! اکنون که دست به قلم برده‌ام، نه برای این که وصیت‌نامه‌ای بنویسم، چون می‌دانید نوشتن وصیت در شرع، به کسانی تعلق می‌گیرد که مال التجاره‌ای داشته باشند و لیکن، بنده با توجه به موقعیت کنونی کشور عزیزمان، تصمیم گرفتم «پیام نامه»ای برای خانواده‌ام بنویسم، که سندی بر حقانیت خط و سیر شهدا باشد.
خانواده عزیزم! همان طوری که می‌دانید هدف من و دیگر رزمندگان - فقط و فقط- رضای خدا و اطاعت از فرمان او بوده است و در اجرای همین فرامین بوده، که به شهادت رسیده‌ام؛ پس کاری را انجام داده‌ام که دقیقاً خواست الله و امت حزب الله بوده است، که شما عزیزان باید از صمیم قلب خوشحال باشید، که فرزند شما در خطی قدم برداشت و شهید شد، که ادامه‌ی همان خط ائمه‌ی اطهار (ع)، به خصوص سرور شهیدان تاریخ، حسین ابن علی (ع) است. حال با این تفاسیر، «آیا امام حسین (ع) از بین رفت؟!» خیر؛ چون، «شهید» شد. یعنی، «شاهد» است و قرآن دقیقاً ذکر کرده است که: «... شهیدان زنده‌اند و نزد خدا روزی می‌خورند.» پس، شهدای ما زندگان تاریخند و یاد آنان همیشه به یادگار و سرمشق و الگوی نسل‌ها می‌ماند و این را بدانید شهادت، آرزوی کلیه‌ی مسلمین است؛ چون انسان در هر موردی، خوب آن را انتخاب می‌کند. حال که مرگ هست، پس بهترین نوع مردن را من انتخاب کردم، که بهتر از آن مرگی نیست و من زندگی جاویدانی را بدست آورده‌ام. در اینجا صحبتی با خانواده عزیزم دارم، تا فقط به عنوان پیامی و نصیحتی بوده باشد، که ان شاء الله این را دقیقاً قبول کنید. در وهله‌ی اول به پدر و مادرم؛ ای عزیزان! بدانید من همیشه دعا گوی شما بودم؛ لیکن خود می‌دانید زندگی، صحنه‌ی مبارزه است، که از اول خلقت بشر، بوده و هست. همیشه یکسری در خط شیطان قرار می‌گیرند و یکسری در خط الله و این بس افتخار بزرگی است، که ما در خط الله قرار گرفتیم و او را تکیه‌گاه‌مان قرار دادیم و از هیچ ابرجنایتکاری کمک نگرفتیم و می‌دانیم و یقین داریم که دست خدا، بالاترین قدرتهاست و حال اگر انسان‌هایی در این راه فدا شوند، خوش به سعادتشان، که امامان و معصومین (ع) ما هم در این راه فدا شدند. ضمناً بدانید خداوند امانتی به شما داده بود و اکنون آن را باز پس گرفته و از شما می‌خواهم دقیقاً کاری را انجام دهید که زینب (س) در سوگ شهیدانش انجام داد و مجالس ترحیم را ساده برگزار کنید و به همه تبریک بگویید. وصیت شهید به شما، دعا برای طول عمر امام عزیزمان است. پیامی برای برادرم دارم. محسن جان! من هیچ وقت نتوانستم حق برادری را بجا آورم، از شما تقاضای بخشش دارم. هیچ‌گاه از یاد خدا غافل نباشید و همیشه در خط امام و انقلاب حرکت کنید و با سختی‌ها مبارزه کنید، که انسان در کوره‌ی راه سختی‌ها و آزمایشات الهی است که ساخته و به درجه‌ی عالی متقی و ایمانی می‌رسد. پیامی برای خواهران عزیزم: خواهران عزیز! در درجه اول از شما تقاضا دارم پاسدار خون شهید و ادامه دهنده‌ی راه او و مبلغ دین او و الگو بودن، به عنوان خواهر شهید باشید. در زندگی هیچ گاه خدا را فراموش نکنید و فقط هر چه خواستید، از او بخواهید، که اگر خود را کوچک می‌کنید، برای خدا می‌کنید. در کلیه‌ی مسایل انقلاب، و در نماز جماعات و جمعه شرکت کنید. در خدمت به انقلاب و اسلام، کوشا باشید؛ حال از هر طریقی که شده باشد، حتی دفاع لفظی از خط امام. خواهش و پیام دیگرم، حفظ حجاب شما است. حتماً حجاب خود را رعایت کنید، که نجابت یک زن در حفظ حجاب است. این را بدان که حفظ حجاب تو، در مقابل عمل من، کوبنده‌تر از خون من است. برایم گریه و زاری نکنید و اگر هم گریه‌ای و سوگواره‌ای هست، فقط به خاطر حسین ابن علی (ع) و یاران مظلوم او باشد. ضمناً پیامی هم برای اقوام و فامیل‌ها دارم، که به عنوان تذکری است و بارها شنیده‌اید و این بار از یک شهید بشنوید. راهی که ما رفتیم، در ارتباط با اطاعت خدا بوده، که به دستور امام عزیزمان صورت گرفته است. یعنی، دستور امام برای‌مان حجت است. حرف او، حرف خداست. هیچ شکی هم نداریم و می‌دانیم که وجود پر برکت ایشان بوده، که خداوند به ما این همه پیروزی عطا کرده است و اگر می‌بینیم اشخاص یا گروه‌هایی در مقابل امام قرار گرفته و یا نابود می‌شوند، این نشانگر حقانیت او و پشتیبانی خدا از اوست و حال از شما می‌خواهم این نعمتی را که نصیب ما شده، قدرش را بدانید و از یکسری هم تقاضای تجدید نظر در عقایدشان دارم، که هنوز فکرشان و قدمشان را با این انقلاب وفق نداده‌اند. بدانید، هر کس بخواهد در مقابل این سیل خروشان بایستد، فنا خواهد شد؛ چون سرچشمه‌ی این سیل، به خدا وصل است و هیچ گاه از خروش نمی‌افتد و درضمن، خود را بی‌طرف نشان ندهید. بیایید در خط انقلاب و اگر دنیا و آخرت را می‌خواهید، همیشه مدافع خط اصیل اسلام باشید و در عمل، پیاده کنید. مدافع امام، روحانیت اصیل در صحنه، دولت و حکومت باشید، که دفاع از اینان دفاع از دین خداست. در آخر، این را از صمیم قلب می‌گویم. اگر اشخاصی بخواهند باز از در خصومت با این حکومت درآیند، هیچ‌گاه راضی نیستم قطره اشکی برایم بریزند و حتی در مجالس ترحیمی که به اسم من است شرکت کنند، که روحم را سخت می‌آزارند. امیدوارم که همه به خود آیند و دست از لجبازی بردارند و بدانند که این انقلاب، «جند الله» ، «حزب الله» و «روح الله» دارد و هیچ‌گاه شکست نمی‌خورد. به امید فرج امام زمان (عج) و حکومت عدل مهدی(عج). 
«آن کس که تو را شناخت، جان را چه کند/ فرزند و عیال و خانمان را چه کند/ دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی/ دیوانه تو هر دو جهان را چه کند». 
اگـر بـاشد قـرار، آخـر بـمیرم / نـمی‌خواهم که در بـستر بـمیرم.
۱۷/۱۱/۱۳۶۱
 مجید دایی دایی

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/9 8:48:50

ادامه مطلب

[ جمعه 27 شهریور 1394  ] [ 11:20 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 20 ] [ 21 ] [ 22 ] [ 23 ] [ 24 ] [ 25 ] [ 26 ] [ 27 ] [ 28 ] [ 29 ] [ > ]