بگذارید قلب کوچک پسرم از استعمار و ظلم جریحهدار شود
به پسرم دروغ نگویید، نگویید به سفر رفتهام، نگویید از سفر باز خواهم گشت، نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد، به پسرم واقعیت را بگویید. بگذارید قلب کوچک پسرم از استعمار و ظلم جریحهدار شود.
|
![]() |
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید مفقودالجسد "درویشعلی شکارچی" فرمانده گردان تیپ ویژه مالک اشتر در 28 اردیبهشت ماه 65 در منطقه حاج عمران به شهادت رسید.
در ادامه بخشی از وصیتنامه تکان دهندهی این شهید بزرگوار به فرزندش آمده است:
به پسرم دروغ نگویید، نگویید به سفر رفتهام، نگویید از سفر باز خواهم گشت، نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد، به پسرم واقعیت را بگویید.
بگویید گلولههای دشمن سینه پدرت را نشانه رفته، بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش به زمین ریخته است، بگویید دشمن دستهای پدرت را در میمک و پاهای پدرت را در موسیان قطع کرده، سینه پدرت را در شلمچه دریده، حنجره پدرت را در ارتفاعات الله اکبر بریده، خون پدرت را در رودخانه بهمن شیر ریخته و قلب پدرت را در خونین شهر هدف قرار داده، اما هنوز ایمان پدرت در تمام جبهههای جنگ میجنگد. به پسرم واقعیت را بگویید، بگذارید قلب کوچک پسرم از استعمار و ظلم جریحهدار شود.
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395 ] [ 2:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس؛ شهید حسام اسماعیلی فرد دروصیت نامه خود آورده است: ای دوستان و همرزمان عزیز من! اگر زمانی فرا رسید که جنگ به پایان رسید و من به فیض شهادت نایل نشدم از شما عزیزان عاجزانه این تقاضا را دارم بدنم را از پوشاندنی ها عریان و برهنه کنید و پاهایم را به پاهای اسبی وحشی ببندید و در صحرایی سوزان بر روی خار و خاشاک رها کنید و اگر کسی پرسید چرا این کار را می کنید بگویید این جوانی است کم سن و سال و گنه کار که توفیق و سعادت شهادت را نداشته است و خداوند او را از درگاه الهی خود رهانیده است.
حال اگر شهادت نصیبمان شد، آن را دو دستی می گیرم و خدا کند که زانوهایم سست نشود و شهادت چیزی نیست که نصیب هر کس بشود. شما که در شهر هستید کمال و سعادت فرزندان شما، زن، فرزند، خانه و زندگی نیست. سعادت فرزندان شما به لقاءالله پیوستن است، با انبیا محشور شدن است، شب اول قبر فاطمه زهرا(س) به بالین آن ها آمدن است. سعادت شفاعت امام حسین(ع) است و هر کس که شهید می شود به کمال رسیده است.
شهدای شما نمرده اند بلکه زنده اند و ناظر اعمال شما؛ پس با سوگواری و گریه، دشمن خود را شاد نکنید و در سوگ و عزاداری فرزندان خود، دشمن ها را خوشحال نکنید. به جان شما مادر عزیز و گرامیم! اگر سعادت شهادت نصیب این بنده حقیر خدا گردید، در فقدانم سوگواری نکنید؛ زیرا که خداوند قبل از هر مصیبتی اول صبر آن را نازل می کند؛ و به جای عزا و سوگواری شادی و خوشحالی کنید و به همه بگویید عروسی حسام است چون که عروسی من زمانی است که شهید می شوم و در عروسی ام نُقل پخش کنید و به همه نُقل و شیرینی دهید.
مادرم! هیچگاه احساس تنهایی نکنید؛ زیرا که شما خدا را دارید. سعادت من، ازدواج من و شهادت است. به شما دوستان، عزیران، خویشاوندان و حتی به شما مادر من و برادر من، هشدار و نوید می دهم روز یوم الحساب و روز قیامت فرا می رسد و همه ما باید جوابگو باشیم؛ روز مرگ سراغ همه ما می آید و مردن حق است چه بهتر در راه خدا و رضای خدا باشد؛ و شب اول قبر نکیر و منکر از ما سوال می کنند ربّ تو کیست؟ رسول تو کیست؟
امیدوارم شب اول قبرمان فاطمه زهرا(س) به بالینمان بیاید حضرت ابوالفضل العباس(ع) به کمکمان بیاید؛ حضرت سید الشهدا(ع) به شفاعتمان بیاید و در آخر آمرزیده شویم و از دنیا برویم. والسلام.
[ چهارشنبه 26 اسفند 1394 ] [ 1:57 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، در عملیات بدر، روز 25 اسفند ماه 1362 در آن روز غمانگیزی که دجله سردار بزرگ عاشورائی شهید مهدی باکری را در آغوش کشید و سخت گریست. دو سردار شهید بزرگوار دیگر هم که نزدیکترین یاران و همرزمان آقا مهدی بودند ساعتی قبل از او به سوی معشوق پر گشودند. آن دو سردار بزرگ شهیدان ابوالحسن آل اسحاق و علی تجلائی است.
به مناسبت سالروز شهادت علی تجلایی در ادامه فرازی از وصیت نامه این شهید بزرگوار را بخوانید.
ای امام، ای رهبر امت، و ای پدر روحانی که با بیان خود نفوس طاغوتی ما را تزکیه نمودی، بدان، تا آخرین قطره خونی که در بدن دارم و تا آخرین دم حیاتم، مقلد و مأموم تو هستم.
به خدا سوگند، یک لحظه از این عهد و پیمانی که با تو بستهام، نظرم برنخواهد گشت و آخرین قطره خونی که از بدنم بیرون ریزد، نقش «خمینی رهبر» خواهد بست.
زیرا که من این وفاداری را از مکتب کربلا، از پرچمدار اباعبدالله (ع) آموختهام و عینیت این وفاداری را از سیدمان و مولایم شهید آیت الله بهشتی آموختهام.
پدر و مادر عزیزم که غم و اندوه شهادت برادرم مهدی از دل شما بیرون نرفته، مبادا از شهادت من و برادرم متأثر شوید و هر چه گریه میکنید، گریه بر مصیبتهـای سرور شهیـدان و اهل بیت او بکنید.
خوشحال باشید که در سایه برنامههای تربیتی اسلام، توانستید فرزندانی را در خط ولایت و امامت بپرورانید. نه تنها برای مهدی و من و دیگر شهیدان گریه نکنید، بلکه گور و مزار ما را هم جستجو مکنید. به این بیاندیشید که ما برای چه شهید شدیم و چه راهی را برای رسیدن به مقصود و معبود خود برگزیدیم. دعا کنید که خداوند متعال از گناهانم درگذرد.
همسرم! میدانم پس از من بایستی مشکلات زیادی را در تربیت و بزرگ کردن فرزندان بدون پدر متحمل گردی بشارت بزرگی است برای شما که خداوند رحمان - اگر توفیق شهادت نصیب این بنده گناهکار بنماید - آنچنان که وعده فرموده، سرپرست اصلی شما خواهد بود که این نعمت و رحمت، شامل کمتر خانوادهای میشود. شکرانه این نعمت، صبر و استقامت در برابر مشکلات و عبودیت کامل به درگاه خداوند متعال میباشد. به جامعه نشان بده که چگونه میتوان در عمل، پیرو حضرت فاطمه زهرا (س) و دخترش زینب (س) بود و هم مادری خوب بود و هم پیامرسانی آتشین که پیامش تاریخ بشریت را تکان دهد.
دخترم میدانم که حالا کوچکی و مرا به یاد نمیآوری ولیکن دخترم، وقتی که بزرگ شوی حتماً جویای حال پدرت و علت شهادت پدرت خواهی بود. بدان که پدرت یک پاسدار بود و تو نیز باید پاسدار خون پدرت باشی.
دخترم! میدانم یتیمانه زندگی کردن و بزرگ شدن در جامعه مشکل است ولیکن بدان که حسین و حسن و زینب یتیم بودند. حتی پیامبر اسلام نیز یتیم بزرگ شد. دخترم! هر وقت دلت گرفت، زیارت عاشورا را بخوان و مصیبتهای سرور شهیدان تاریخ، حسین (ع) را بنگر و اندیشه کن. امیدوارم که در آینده وارث شایستهای برای پدرت باشی. پروردگارا مرا و فرزندانم را برپادارنده نماز قرار ده و دعایم را بپذیر.
برادران پاسدار امیدوارم با بزرگواری خودتان این بنده ذلیل خدا را عفو وحلال کنید. سفارشـی چنـد از مولایمـان علـی (ع) بـرای شمـا دارم، باشـد کـه راهنمـای شمـا باشـد در امـر پاسداریتـان.
در همه حال پرهیزگار باشید و خدا را ناظر بر اعمال خود بدانید.یاور ستمدیدگان و مستمندان جامعه و یاور تمامی مستضعفین باشید. مبادا یتیمان و فرزندان شهدا را فراموش کنید.
در راه تحقق اهداف این انقلاب آزادی بخش، از جان و مال خود دریغ نکنید. سلسله مراتب و اطاعت از مسئولان را با توجه به اصل ولایت رعایت کنید.در هر زمان و هر مکان، با دست و زبان و عمل، امر به معروف و نهی از منکر کنید.برادران مسئـول اگر به طـور مستمـر در جهت پیشبـرد اهداف انقلاب، شبـانه روز فعالیت میکنید، عدالت در کارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید.اگر این مرز شکسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمیشناسد. عدالت را فدای مصلحت نکنید.پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای زیردستان بکوشید. در قلب خود، مهربانی و لطف به مردم را بیدار کنید. طوری رفتار نکنید که از شما کراهت داشته باشند.
موفقیت شما را در جهاد درونی و جهاد آزادیبخش از خداوند متعال خواهانم. رفتن به جبههها و دفاع از کیان اسلام و قرآن برای مردان خدا تکلیف و امتحان بزرگی محسوب می شود.زیرا جبهه آزمایشگاه مردان خداست ... برای این آزمایش، بایستی از تمام وابستگی مادی و غیر خدا گسست و عاشقانه به سوی خدا شتافت.
از بدو انقلاب، رسیدن به لقاءالله و ریخته شدن خونم در پای درخت اسلام برایم اصل بوده و هست. جبهه آسانترین و نزدیکترین صراط برای رسیدن به این اهداف است. همه وقتی فهمیدهاند که میخواهم به عنوان تک تیرانداز در عملیات شرکت کنم، مرا نصیحت میکنند و مشکلات زندگی و فرزندانم را به من گوشزد میکنند و سعی میکنند، تجربهام و مسئولیتم را برایم بزرگ جلوه بدهند و القا کنند که برای سپاه و انقلاب و جنگ لازمتر هستم. ولی، همه باید بدانند که حرف من چیز دیگری و هدفم، هدف والایی است.
زیرا توفیق شرکت در مدرسه عشق و بسیج با ارزش و نتیجه بخش خواهد بود، زیرا ارزشهایی که از شرکت در جنگ، به دور از مسئولیتهای دنیوی برای یک فرد رزمنده ساده نصیب می شود، خارج از بحث و فکر و عقل بشر خاکی است و بدانید که جبهه برای مردان خدا خیلی زیباست، زیرا هر چه در آن بینی، نور خداست و صحبت شهادت و ایثار.
حرف، حرف شهادت. و آنچه بینی چهره مردان مصمم و جوانان معصوم که با تمام وجودشان برای انجام تکلیف الهی، در رفتن به خط مقدم، سعی میکنند بر یکدیگر پیشی گیرند. حال، قضاوت کنید که انسان چگونه میتواند مصاحبت و برادری چنین انسانهایی را نادیده بگیرد؟
و اما نهایت سخنم، طلب رحمت از خداوند متعال برای شما، خانوادهام، همسرم و پدر و مادرم است و درخواست حلالی این بنده گناهکار از تمام رزمندگان، به خصوص برادران لشکر عاشورا و سپاه منطقه پنج و قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) می خواهم که مرا حلال کنند، زیرا دیگر برایم قلباً الهام شده که این بار اگر خداوند رحمان و رحیم بخواهد به فیض شهادت نائل خواهم آمد. لذا دیگر منتظر من نباشید چون من به دیدار معشوق خود و دیدار سرور آزادگان اباعبدالله (ع) و شهدای کربلا حسینی ایران شتافتهام.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
علی تجلایی
[ دوشنبه 24 اسفند 1394 ] [ 2:12 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ سه شنبه 18 اسفند 1394 ] [ 1:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
بارالها تو را به یگانگیت قسم میدهم که مرا ببخشی و مرگ مرا شهادت قرار دهی.
من شهادت در راه حق و اهداف الهی را افتخار جاودانی می دانم. «امام خمینی»
[ جمعه 27 شهریور 1394 ] [ 11:22 AM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
امکان دارد اتفاقی واقع شود که جنازه من به دست شما نرسد آنگاه به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحت نشوید و هروقت دلتان گرفت به بهشت زهرا بروید و به مزار این همه شهید بگریید آن وقت درد خود را فراموش خواهید کرد.
[ جمعه 27 شهریور 1394 ] [ 11:22 AM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ جمعه 27 شهریور 1394 ] [ 11:21 AM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
خوشا بر تجاری که در سوق عشق با سر آمد عاشقان به معامله ای پر سود پرداختند و رضای او را بر تمام هستی ترجیح دادند.
[ جمعه 27 شهریور 1394 ] [ 11:21 AM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ جمعه 27 شهریور 1394 ] [ 11:21 AM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
اگر شهادت نصیبمان شد، آن را دودستی می گیریم
ادامه مطلب
عدالت را فدای مصلحت نکنید
ادامه مطلب
وصیت نامه شهید مدافع حرم برای فرزندی که هرگز او را ندید
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
الموت فی حیاتهم مقهورین و الحیات فی موتکم قاهرین.
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
هنگامی که خون بر عرصه توحید پرتوافکنده است دیگر جای ماندن نیست باید رفت و حسینی شد، باید رفت و کربلایی شد .
با سلام بر یگانه منجی عالم بشریت و با سلام بر خمینی کبیر آن پیر جماران ، و با سلام بر شهدا و خانواده شهدا و با سلام بر کودکان خردسال بسیجی .
ادامه مطلب
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۹/۲۹
ادامه مطلب
ادامه مطلب
سپاس پس از حمد و ستایش خداوند سبحان،خدایی که دانه را شکافت و گیاه را از میان آن بیرون آورد. خدایی که کوه ها را را استوار نمود و اسمان ها را برافراشت .با درود بر مهدی (عج) منجی عالم بشریت و نائب بر حقش خمینی کبیرکه ناخدای پیر کشتی است و با درود بر رزمندگان و شهیدان، وصیت خویش را آغاز می نمایم.
ادامه مطلب
ادامه مطلب