دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

وصیتنامه شهید مجید دایی دایی
با سختی ها مبارزه کنید... 
بسمه تعالی

«ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم». (بقره / ۲۱۸).
 با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (س) و با سلام بر کلیه نیروهای وفادار به خط امام. 
اینجانب «مجید دایی دایی»، فرزند «علی اکبر» شهادت می‌دهم به وحدانیت خدا و رسالت محمد (ص)، آخرین پیغمبر او و ولایت علی (ع)، خلیفه اول و جانشین نبی اکرم (ص) و شهادت به این که امام خمینی (س)، فرزند علی در خط نبی اکرم قرار دارد و این انقلاب، زمینه ساز انقلاب و حکومت عدل جهانی مهدی (عج) می‌باشد.
 باری، خانواده عزیزم! اکنون که دست به قلم برده‌ام، نه برای این که وصیت‌نامه‌ای بنویسم، چون می‌دانید نوشتن وصیت در شرع، به کسانی تعلق می‌گیرد که مال التجاره‌ای داشته باشند و لیکن، بنده با توجه به موقعیت کنونی کشور عزیزمان، تصمیم گرفتم «پیام نامه»ای برای خانواده‌ام بنویسم، که سندی بر حقانیت خط و سیر شهدا باشد.
خانواده عزیزم! همان طوری که می‌دانید هدف من و دیگر رزمندگان - فقط و فقط- رضای خدا و اطاعت از فرمان او بوده است و در اجرای همین فرامین بوده، که به شهادت رسیده‌ام؛ پس کاری را انجام داده‌ام که دقیقاً خواست الله و امت حزب الله بوده است، که شما عزیزان باید از صمیم قلب خوشحال باشید، که فرزند شما در خطی قدم برداشت و شهید شد، که ادامه‌ی همان خط ائمه‌ی اطهار (ع)، به خصوص سرور شهیدان تاریخ، حسین ابن علی (ع) است. حال با این تفاسیر، «آیا امام حسین (ع) از بین رفت؟!» خیر؛ چون، «شهید» شد. یعنی، «شاهد» است و قرآن دقیقاً ذکر کرده است که: «... شهیدان زنده‌اند و نزد خدا روزی می‌خورند.» پس، شهدای ما زندگان تاریخند و یاد آنان همیشه به یادگار و سرمشق و الگوی نسل‌ها می‌ماند و این را بدانید شهادت، آرزوی کلیه‌ی مسلمین است؛ چون انسان در هر موردی، خوب آن را انتخاب می‌کند. حال که مرگ هست، پس بهترین نوع مردن را من انتخاب کردم، که بهتر از آن مرگی نیست و من زندگی جاویدانی را بدست آورده‌ام. در اینجا صحبتی با خانواده عزیزم دارم، تا فقط به عنوان پیامی و نصیحتی بوده باشد، که ان شاء الله این را دقیقاً قبول کنید. در وهله‌ی اول به پدر و مادرم؛ ای عزیزان! بدانید من همیشه دعا گوی شما بودم؛ لیکن خود می‌دانید زندگی، صحنه‌ی مبارزه است، که از اول خلقت بشر، بوده و هست. همیشه یکسری در خط شیطان قرار می‌گیرند و یکسری در خط الله و این بس افتخار بزرگی است، که ما در خط الله قرار گرفتیم و او را تکیه‌گاه‌مان قرار دادیم و از هیچ ابرجنایتکاری کمک نگرفتیم و می‌دانیم و یقین داریم که دست خدا، بالاترین قدرتهاست و حال اگر انسان‌هایی در این راه فدا شوند، خوش به سعادتشان، که امامان و معصومین (ع) ما هم در این راه فدا شدند. ضمناً بدانید خداوند امانتی به شما داده بود و اکنون آن را باز پس گرفته و از شما می‌خواهم دقیقاً کاری را انجام دهید که زینب (س) در سوگ شهیدانش انجام داد و مجالس ترحیم را ساده برگزار کنید و به همه تبریک بگویید. وصیت شهید به شما، دعا برای طول عمر امام عزیزمان است. پیامی برای برادرم دارم. محسن جان! من هیچ وقت نتوانستم حق برادری را بجا آورم، از شما تقاضای بخشش دارم. هیچ‌گاه از یاد خدا غافل نباشید و همیشه در خط امام و انقلاب حرکت کنید و با سختی‌ها مبارزه کنید، که انسان در کوره‌ی راه سختی‌ها و آزمایشات الهی است که ساخته و به درجه‌ی عالی متقی و ایمانی می‌رسد. پیامی برای خواهران عزیزم: خواهران عزیز! در درجه اول از شما تقاضا دارم پاسدار خون شهید و ادامه دهنده‌ی راه او و مبلغ دین او و الگو بودن، به عنوان خواهر شهید باشید. در زندگی هیچ گاه خدا را فراموش نکنید و فقط هر چه خواستید، از او بخواهید، که اگر خود را کوچک می‌کنید، برای خدا می‌کنید. در کلیه‌ی مسایل انقلاب، و در نماز جماعات و جمعه شرکت کنید. در خدمت به انقلاب و اسلام، کوشا باشید؛ حال از هر طریقی که شده باشد، حتی دفاع لفظی از خط امام. خواهش و پیام دیگرم، حفظ حجاب شما است. حتماً حجاب خود را رعایت کنید، که نجابت یک زن در حفظ حجاب است. این را بدان که حفظ حجاب تو، در مقابل عمل من، کوبنده‌تر از خون من است. برایم گریه و زاری نکنید و اگر هم گریه‌ای و سوگواره‌ای هست، فقط به خاطر حسین ابن علی (ع) و یاران مظلوم او باشد. ضمناً پیامی هم برای اقوام و فامیل‌ها دارم، که به عنوان تذکری است و بارها شنیده‌اید و این بار از یک شهید بشنوید. راهی که ما رفتیم، در ارتباط با اطاعت خدا بوده، که به دستور امام عزیزمان صورت گرفته است. یعنی، دستور امام برای‌مان حجت است. حرف او، حرف خداست. هیچ شکی هم نداریم و می‌دانیم که وجود پر برکت ایشان بوده، که خداوند به ما این همه پیروزی عطا کرده است و اگر می‌بینیم اشخاص یا گروه‌هایی در مقابل امام قرار گرفته و یا نابود می‌شوند، این نشانگر حقانیت او و پشتیبانی خدا از اوست و حال از شما می‌خواهم این نعمتی را که نصیب ما شده، قدرش را بدانید و از یکسری هم تقاضای تجدید نظر در عقایدشان دارم، که هنوز فکرشان و قدمشان را با این انقلاب وفق نداده‌اند. بدانید، هر کس بخواهد در مقابل این سیل خروشان بایستد، فنا خواهد شد؛ چون سرچشمه‌ی این سیل، به خدا وصل است و هیچ گاه از خروش نمی‌افتد و درضمن، خود را بی‌طرف نشان ندهید. بیایید در خط انقلاب و اگر دنیا و آخرت را می‌خواهید، همیشه مدافع خط اصیل اسلام باشید و در عمل، پیاده کنید. مدافع امام، روحانیت اصیل در صحنه، دولت و حکومت باشید، که دفاع از اینان دفاع از دین خداست. در آخر، این را از صمیم قلب می‌گویم. اگر اشخاصی بخواهند باز از در خصومت با این حکومت درآیند، هیچ‌گاه راضی نیستم قطره اشکی برایم بریزند و حتی در مجالس ترحیمی که به اسم من است شرکت کنند، که روحم را سخت می‌آزارند. امیدوارم که همه به خود آیند و دست از لجبازی بردارند و بدانند که این انقلاب، «جند الله» ، «حزب الله» و «روح الله» دارد و هیچ‌گاه شکست نمی‌خورد. به امید فرج امام زمان (عج) و حکومت عدل مهدی(عج). 
«آن کس که تو را شناخت، جان را چه کند/ فرزند و عیال و خانمان را چه کند/ دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی/ دیوانه تو هر دو جهان را چه کند». 
اگـر بـاشد قـرار، آخـر بـمیرم / نـمی‌خواهم که در بـستر بـمیرم.
۱۷/۱۱/۱۳۶۱
 مجید دایی دایی

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/9 8:48:50

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 21 مرداد 1394  ] [ 10:34 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

ما هر موقع در جنگها سست می شدیم به پیامبر گرامی اسلام پناهنده می شدیم. 



بسم الله الرحمن الرحیم

 اینجانب میر محمود بنی هاشم راهی را که پروردگار عالم در قرآن کریم به ما نشان داده است انتخاب کردم راهی که اولیاء وانبیاء خدا آنرا رفتند راهی که ائمه معصومین(ع)و به خصوص سید مظلومین و سید الشهداء(ع) رفته است انتخاب کردم،زمانیکه پروردگار عالم در قرآن کریم آنقدر به رزمندگان اسلام و مجاهدین فی سبیل الله ارزش قائل است،پس چرا ما آن راه را انتخاب نکنیم؟

که اگر نکنیم در غفلت هستیم زمانیکه خداوند در قرآن،سوره توبه آیه110 خریدار جان مومنان به بهای بهشت است و بنده فروشنده،چه است خدا،خون آنانکه در معامله شرکت می کنند زمانیکه پیامبر اسلام در جنگها آنقدر فعالیت کرده و تا پای شهادت پیش می رود و عزیزان و دوستان خود را در این راه شهید می دهد و این قدر استقامت می کند پایداری می کند تا دشمن زبون را به شکست و امی دارد مانند جنگ حنین که حضرت علی(ع) می فرماید:

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 21 مرداد 1394  ] [ 10:34 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه پاسدار شهید ابراهیم (احمد) فرقان بین
ای برادر و ای تو خواهر من به مقدسات قسم می خورم که با اراده خود به اینجا (سپاه پاسداران) آمده ام. این راه را انتخاب کرده ام چون قرآن را خوب فهمیده  بودم که می فرماید:«آنانکه در راه خداکشته می شوند مرده مپندارید،بلکه آنان زندگانی هستند که در پیش خدای خود روزی می خورند. 
بسمه تعالی

...چون می شنیدیم که می گویند اینها به خاطر مادیات به سپاه می روند ،ولی ای برادر و ای تو خواهر من به مقدسات قسم می خورم که با اراده خود به اینجا (سپاه پاسداران) آمده ام. این راه را انتخاب کرده ام چون قرآن را خوب فهمیده  بودم که می فرماید:«آنانکه در راه خداکشته می شوند مرده مپندارید،بلکه آنان زندگانی هستند که در پیش خدای خود روزی می خورند.
و خود را برای مرگ نیز آماده ساخته ام اگر در راه هدفم کشته شدم روی سنگ قبر من کلمه شهید را ذکر نکنید زیرا من که لیاقت آن را ندارم کلمه شهید روی من گذاشته شود. شهیدان آن کسانی هستند که همیشه یار ویاور امام بودند ، مثل رجائیها ،باهنر ها ،دکتر بهشتی ها و سید مصطفی ها و غیره ...
به خواست خدا اگر در راه هدفم که همان پیروزی انقلاب است کشته شدم اگر جنازه ام تشییع شد در تشییع من برای آمریکا و ابر قدرتهای دیگر مرگ را آرزو کنید که بفرموده : رهبر کبیرمان امام خمینی عامل همه بدبختی ها آمریکا و ابر قدرتهاست،چند کلمه درد و دل با برادران پاسدار من و برادران مسئول سپاه ،موقعیت حساس خود را درک کنید دشمنان انقلاب می کوشند تا برای شما خطهایی را ایجاد کنند و شما را در میان خودتان درگیر و سرگرم کنند از این حالت به شدت دوری کنید هوشیار باشید همیشه هدف خود را که پاسداری از انقلاب اسلامی و جلو گیری از انقلاب اسلامی و حمایت از مستضعفان جهان می باشد بخاطر داشته باشید تنها در خط امام باشید و خط امام تنها خواندن شعار نیست بلکه باید روشهای امام را شناخت .امام همیشه به مستکبران نه گفته است و آنها را از خود رانده است وهمیشه دست مستضعفان را بوسیده است . باید سعی کنیم ما هم مصطفی باشیم برای امام.
با تشکر از کلیه برادران سپاه که زحمات زیادی برای ما کشیده اند در آخر وصیت نامه از پدر و مادر عزیزم می خواهم که برای گناهان من دعا کنند و مرا ببخشند.
خداوند دست همه مستکبران را از انقلاب اسلامی جهان کوتاه فرما.
خدانگهدارتان باشد
والسلام


درباره شهید

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/23 10:42:15

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 21 مرداد 1394  ] [ 10:34 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

خدا را شکر میکنم که با حالتی به دیدارش می رسم که با ذلت و زبونی جان من گرفته نشده است بلکه آگاهانه و با شور و عشق جانم را و همه سرمایه ام را به خاطر اسلام و انقلاب وعزت امام عزیز در راه خدا داده ام.   


بسم الله الرحمن الرحیم

الف : خطاب به پدر :


پدر جان خدا را شاهد می گیرم که قصدم از نوشتن این جملات فقط کسب رضایت شما و اطمینان قلبی شماست و در ضمن بدانید فرزندی که ۲۰ سال برایش زحمت کشیدید و از فراهم کردن هر گونه امکانات و شرایط برای راحتی زندگی و تحصیل و درس خواندن مضایقه نکردید و جوانی خود را بر سر این‌کار گذاشتید ، چه حرفی برای گفتن دارد.

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 21 مرداد 1394  ] [ 10:33 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید نادر هدایتی شهیدانی
برخیزید و نگذارید امپریالیسم آمریکا، این جهان خوار خون آشام و شوروی سوسیالیست سرنوشت تاریخ را به دست بگیرند. 

بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله.
سپاس پس از حمد و ستایش خداوند سبحان،خدایی که دانه را شکافت و گیاه را از میان آن بیرون آورد. خدایی که کوه ها را را استوار نمود و اسمان ها را برافراشت .با درود بر مهدی (عج) منجی عالم بشریت و نائب بر حقش خمینی کبیرکه ناخدای پیر کشتی است و با درود بر رزمندگان و شهیدان، وصیت خویش را آغاز می نمایم.

ای خدا سپاس ترا که ما را خلق کردی و از تمام نعمت ها برخوردارمان نمودی تا ما را مورد امتحان قرار دهی و ببینی آیا نعمت های تو را سپاسگزاریم یا ناسپاس. خدایا، پروردگارا، ما عمری را در گناه و معصیت به سر بردیم و اینک به خود آمده ایم. خدایا با عفوت با من رفتار کن و با عدلت با من رفتار مکنع زیرا اگر با عدلت با من رفتار کنی بجز آتش چیز دیگری نصیبم نمی شود. خدایا ، بار پروردگارا مرا ببخش که به بخشش تو نیازمندم. خدایا اینک که به مرحله ی جهاد در راه تو گام نهاد هام ، می خواهم تا با نثار خون خود و جان ناقابل خویش خدمتی بس ناچیز به اسلام و جمهوری اسلامی کرده باشم.

من می دانم در این سفر ،نیستی و مرگ هست، میدانم که سر بریدن، پوست کندن و قطعه قطعه کردن هست، اما این خطرات را به خاطر خدا تحمل می نمایم. از مال و منال دنیا چشم می پوشم و شهادت در راه حق را با آغوش باز می پذیرم.

ما پاسداران اسلام با خون سرخ خویش سطور اوراق تاریخ را می نویسیم و بر این گفتار، شهادتمان را گواه می گیریم. ما نمی گذاریم که احزاب و گروهک های خونخوار سرنوشت تاریخ و جامعه را عوض کنند.

شما ای ملت قهرمان ایران، شما ای مسلمانان جهان، بپا خیزید، قیام کنید، وسرنوشت خویش را به دست بگیرید.بپا خیزید و کاخ های ظلم و دیکتاتوری را فروریزید. برخیزید و نگذارید امپریالیسم آمریکا، این جهان خوار خون آشام و شوروی سوسیالیست سرنوشت تاریخ را به دست بگیرند.

برخیزید از سخنان پیامبر گونه ی امام حداکثر بهره را ببریدوبه فرمان امام باشید و از دستورات او سر پیچی نکنیدع این نعمتی است که خدا به ما عطا نمده است. دعایش کنید و قدرش را بدانید. ای ملت قهرمان ایران ، قدردان خون شهداء باشید و جبهه ها را خالی نکنید.از دنیا چشم بپوشید که دنیا ارزش ندارد.
به هوش باشید که اعمالتان همراهتان است.این را بدانید((کل نفس ذائقه الموت)) هر نفسی مزه ی مرگ را می چشد.پس ما که باید بمیریم چه بهتر،مرگمان چراغ راه جامعه باشد و شهادت در راه خدا.
 
و اما شما ای پدر و مادر عزیز، مادری که شب ها نخوابیدی تا فرزند خویش را بخوابانی. نخوردی تا به من بخورانی. سختی ها کسیدی تا بر من سخت نگذرد.

مادرم در مرگ من عزادار مباش،بر سر و صورت مزن و دشمنان را با این کار خوشحال نکن.مادرم، زینب وار در برابر مشکلات صبر کن و خوشحال که هدیه خدا را به پاکی دادید.

واما شما پدر مهربانم، ای پدر که در سال های سیاه خفقان در زیر تازیانه های خان و نوکرانش کار می کردی و تحمل می نمودی تا تکه نانی برای فرزندان خویش در بیاوری تا گرسنه نمانند.پدری که به خاطر من، شکنجه ها و سختی ها را تحمل کردی. اینک که فرزند خویش را از دست داده ای گریان مباش و خویش را محزون نشان مده. فرزندت در راه خدا شهید گردیده است. خوشحال باش و در مرگ من اندوهناک مباش.

و شما ای برادران عزیز، دنباله رو خون من باشید ، از اسلام و امام حمایت کنید،با ظالم بجنگید و از مظلوم دفاع نمایید که این وظیفه ی دینی شماست. اگردیدید که ستمگری می خواهد در حق مظلومی اجحاف روا دراد جلویش بایستید و از حق دفاع نمایید.

وتو ای خواهرم هرگاه بزرگ شدی پیام رسان خون برادر خویش باش و از حجاب به عنوان سنگری نفوذ ناپذیر و اسلحه ای کاری علیه دشمنان استفاده کن.

واما شما ای دوستان عزیز، اگر مرا دوست دارید، راهم را ادامه دهید، از اسلام و امام و جمهوری اسلامی حمایت کنید. در سوگ من ننشینید، این راهی است که همه باید برویم.

و درخاتمه از تمام دوستان و‌آشنایان و سایر کسانی که برایشان ایجاد دردسر کردم طلب بخشش می کنم.دعایم کنید که به دعا نیازمندم.
خدا حافظ شما.خداوند تمام مسلمانان را موفق و پیروز گردان.
 
۶/۱۰/۱۳۶۲ سنندج تیپ ویژه ی قدس
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/5 10:29:0

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 21 مرداد 1394  ] [ 10:33 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید علی خلیلی مقدم
هدف من از نوشتن این وصیت نامه  این نیست  که چون  دارم به جبهه میروم باید وصیت نامه بنویسم بلکه از آن جهت که بنا به  سفارشات پیغمبر اکرم (ص)  هر فرد مسلمان  وظیفه دارد که وصیت نامه بنویسد ، من هم چند جمله به یاری  الله  برایتان  ای زندگانی  خاکی  می نویسم . 

اعوذ با لله  من الشیطان الرجیم ، بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمد الله رب العالمین

با سلام و درود به  پیشگاه معظم  تمامی شهدای فی سبیل الله ، مخصوصاً شهدای جنگ تحمیلی و با سلام ودرود  بر تمامی  خانواده های مقاوم و صبور  وایثار گر  شهدای عزیز انقلاب که به حق ، وارثان خون شهدا هستند ، و با سلام ودرود بر شما معلمین که به حق راهتان راه پیامبران است .و سلام درود بر  شما تمامی مردم مسلمان و مخلص وقهرمان  پرور ایران  اسلامی.

هدف من از نوشتن این وصیت نامه  این نیست  که چون  دارم به جبهه میروم باید وصیت نامه بنویسم بلکه از آن جهت که بنا به  سفارشات پیغمبر اکرم (ص)  هر فرد مسلمان  وظیفه دارد که وصیت نامه بنویسد ، من هم چند جمله به یاری  الله  برایتان  ای زندگانی  خاکی  می نویسم .

هدف من از رفتم به جبهه احساس مسئولیت است  و چون در این برهه از زمان  که اسلام در محاصره مشرکین است  و هدف  سران مشرک  از جمله ابو سفیان (ریگان) ، و ابو لهب ها ( صدام و دیگران)  نابود ی اسلام  و ریشه کن کردن آن از کل جهان است ،  هر فردی که  دم از مسلمانی میزند  و ظیفه شر عی دارد  که علیه مشرکین زمانه  قیام کند

برادران و خواهران ، پدران  ومادران عزیز ، دنیا بازیچه ای بیش نیست ، مبادا سر گرم آن شوید  و از خداوند  و قیامت غافل بمانید . بروید به دنبال تو شه و زاد آخرت ،  اعمال  نیک انجام دهید و بر دیگران  منت مگذارید .

علی خلیلی مقدم

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/5 10:54:22

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 21 مرداد 1394  ] [ 10:33 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصيت نامه شهيد محمدرضا كاظمي
الهی مرا از بندگان خاص خود قرار بده تا توفیق شرکت در جهاد فی سبیل ا... را پیدا کنم. الهی اگر چه گنهکارم وسرتاسر وجودم نافرمانی توست اما رحم کن وشهادت رانصیبم گردان 


بسم الله الرحمن الرحیم 

ولا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون                 

وکسانی که درراه خدا کشته می شوند مرده نیستند بلکه زنده اند ودر نزد خدایشان روزی می خورند

بادرود به مرجع مجاهد،زعیم اکبر،قائد اعظم،موسی زمان،درهم کوبنده ستمگران ، بت شکن عصر،منجی نسل، حضرت آیت ا... العظمی الامام روح ا... موسوی خمینی وباسلام ودرود به شهیدانی که با خون رنگین خود نهال این انقلاب را آبیاری کردندوبه نام خدایی که خون را درشریان انسان به جریان انداخت ونوری از انوار خود رادر دل بنده خالص خودش قرارداد ،وصیت نامه خود را آغاز می کنم.

    اسلام چیزی است که همه باید فدای او بشویم تااینکه تحقق پیدا کند   

                                                                                           امام خمینی

آری این انقلاب که سر منشا آن اسلام است احتیاج به خون دارد تاتحقق پیدا کند وچه بسافرزندان این امت این کار راکردند وبرای یاری دین اسلام شتافتند وبالاخره جان خود رافدای این دین الهی کردند. دینی که درخت آن را پیامبر اکرم (ص) بامشقت فراوان ،علی(ع)باجنگ،حسن (ع) باخون دل،وحسین (ع) باسرجدا ازبدن ،کاشتند وحال بدست فرزند ایشان امام خمینی افتاده است وبر ماست که مردانه بایستیم تااین درخت ،زنده وپایدار بماند.مادر عزیز ،حال که زندگیم برای اسلام سودی نداشت شاید مرگم کمک کوچکی به اسلام باشد. مردن باعزت راماازسرور شهیدان حسین (ع) آموخته ایم. وصال عشق نزدیک است باز همدیگر راخواهیم بدید بفاصله یک چشم به هم زدن، پس عبرت بگیرید وهمیشه قیامت را درنظر داشته باشید.انسان یک بار بیشتر نمی میرد چه بهتر است که این مردن در راه خدا باشد،چنین انسانی هرگز خود را تنها،بی پناه ،سرگردان وبی ارزش نمی یابد ،بلکه خودرا ذره ای وابسته به ابدیت بی پایان وکمال بی غایت می یابد.

پیامی با برادران وخواهران دارم وآن این است که ای برادران وخواهران همانگونه که می دانید این انقلاب اسلامی به سادگی محقق نشده، شما هم نباید بسادگی ازآن بگذرید، با زبانتان با قلمتان بارفتار وعملتان وباشرکت درجبهه ها وپشت جبهه ها ،درنماز جمعه وغیره درحد امکان، انقلاب را یاری کنید واز دوستان، این تقاضا را دارم که اگر بدی از من دیده اند ویا ازمن خطایی صورت گرفته است آن را سرنگویند بلکه از خدای برای بنده گناهکارش طلب عفو وبخشش کنند.

الهی مرا از بندگان خاص خود قرار بده تا توفیق شرکت در جهاد فی سبیل ا... را پیدا کنم. الهی اگر چه گنهکارم وسرتاسر وجودم نافرمانی توست اما رحم کن وشهادت رانصیبم گردان،شهادتی خالصانه ،بدون ریا ومقبول درگاهت ،بدانگونه که تکه تکه بدنم ورگهای بریده ام درآخرت باعث شوند که امام علی (ع) بفریادم رسد وامام حسین (ع) شفاعتم کندوامام زمان(عج) مرا جزو غلامان وسربازان خویش حساب نماید. آنقدر سخن زیاد است که نمی دانم از کجا بگویم از آهن ربای جهاد فی سبیل ا... بگویم که این براده ناچیز را بسوی خود می کشد یا ازدنیای دنی بگویم که می خواهد نیروی این آهن ربا راخنثی کند.خداوند به من سعادتی عطا فرمود که درمیان مردان مومن جبهه حق باشم،پروردگارا اگر می دانی که عاشقت شده ام مرا بسوی خود فراخوان وگرنه آنقدر مرا درصافی آزمایشات خود نگه دار تامگر روزی آید که شایسته شهادت گردم ،خدایا دراین دنیا سعی نمودم که درمسیر توباشم هرچندکه خطا وگناهم بسیار است واز عدل تو هراسناکم اما به لطف تو دل بسته ام وامیدوارم.

وتو ای پدر ومادر عزیزم که سالهای متمادی زحمت مرا کشیده اید ومرابزرگ کرده اید مرا ببخشید که در طول عمرم فرزندخوبی برای شما نبودم واز اوامر شما اطاعت نکردم، وای مادرم بعداز مرگ من چون کوه استقامت کن، لحظه ای از یاد خدا غافل مشو.پدرجان اگر چه ازکنار شما می روم ولی ناراحت نباشید چونکه این درسی است که حسین (ع)به ما آموخته است وشما راسفارش می کنم که در راه خودتان ثابت قدم باشید وبرای امام دعا کنید.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی رانگهدار

                                                                                         والسلام

 

محمد رضا کاظمی – تیپ الغدیر –گردان علی بن ابی طالب –تاریخ 07/01/1363 –یزد- خیابان شهید مطهری – کوچه بیوک – دربند موسوی – مدرسه موسوی – منزل حسینعلی کاظمی –پلاک 23

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/12 9:38:18

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 21 مرداد 1394  ] [ 10:32 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وبايد بگويم كه آگاه بوده ام كه در اين راه شهادت وكشته شدن وجود داردوانتهاي اين راه به جز شهادت ارمغاني ديگر به همراه ندارد وشهادت در راه خدا را انتخاب كرده ام وتنها ميراثي كه از اوليا وانبياء به ما رسيده است همين مرگ سرخ وشهادت است.  



« يا ايها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي وادخلي جنتي»

باز گرد به سوي پروردگارت اي نفس مطمئنه در حالي كه تو هم از پروردگارت راضي هستي وهم پروردگارت از تو راضي هست پس داخل شو در بندگانم وداخل شودر بهشتم .صدق الله العلي العظيم.

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 21 مرداد 1394  ] [ 10:32 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

ما زخم خوردگان تیره ترین، سرد ترین، بلند ترین شب های جور بودیم. ما شلاق خوردگان یلدای ستم بودیم. اولین شعاع فجر را که دیدیم خیز گرفتیم. عاشقانه به سوی شفق دویدیم تا در چشمه خونین خورشید، زخم های استخوان گداز خویش را بشوییم؛ که ثابت کنیم: سرخی بالاترین رنگ است، نه سیاهی. که سیاهی می پوشد. سرخی می شوید و جلادان تاریخ را رسوا می کند. «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست». سپیده دم خونین عشق، فرارسید دوستان. ای برادر! ای خواهر! تو را فقط یک وصیت، تو را فقط آخرین حرف که؛ خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی، خمینی را نگه دار. 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 21 مرداد 1394  ] [ 10:32 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید محمد علمدار
فقط چيزي كه دراين دنيا به آن عشق مي ورزم شهادت هست. من به جبهه خونين كربلا ي ايران مي روم. براي چه به جبهه مي روم،براي مقام،نه اينطورنيست.حتما ضدانقلاب به مامردم مسلمان ايران مي گويدكه جوانانتان رااحساساتي كرده اند ،نه اينطور نيست من وامثال من كه به جبهه مي رويم براي پاسداري ازدينمان وآئينمان وحفاظت ازجمهوري اسلامي ايران مي رويم و نه شرقي هستيم ونه غربي،

بسمه تعالي

به نام خداوند بخشنده مهربان كه هرچيز كه دراين جهان است ازآن اوست، كه جزخداي يكتا ديگر خدايي وجود ندارد.

من سربازوظيفه محمد علمدار سن 18 سال ، تولد1341 متولد كوچه بيوك يزد.الان كه دارم اين وصيت نامه رامي نويسم روز جمعه به تاريخ12/04/1360 مي باشدوهيچ كس دركنارمن نيست وچون ديدم مادرم داغديده است وصيت نامه رابه اونمي دهم وصيت نامه رادرجاي امني درخانه پنهان كرده بعدا جايش رابه شمامي گويم .
وصيت من به شمااي پدرومادراين است كه وقتي من درراه خداوراه امام امت خميني بت شكن كه من سرباز كوچك ،كه خاك پاي امامم نمي شوم به افتخارشهادت نائل گردم (گشتم) بهانه به دست دشمن ندهيد و يك دانه اشك غم براي من نريزيد ودشمن خودرا خار وذليل كنيد. وشما بعداز شهيد شدن من افتخاربكنيد كه چنين پسري داشتيد ورفت ودرراه خدابه شهادت رسيد. مگر من عزيزتر از طفل شيرخوار امام حسين"علي اصغر"هستم كه با لب تشنه به شهادتش رساندند كمي به خود آي وفكركن .

وصيت دومم به شمااين است كه حتما به حضورامام مشرف شويدوچون من مي دانم كه شما يعني مادرم داغديده هستيد،كلمات شيرين امام به شمادرس صبرمي دهد وشمامي توانيد داغ من راتحمل كنيد. 
و وصيت سومم به شما اين است كه چندهزار توماني كه به شمادادم واحتياج داشتيد، مراسم دفن جسدم بعداز شهادتم انجام دهيدواگرخرجش تمامي پولم شدكه هيچ واگرباقي ازآن ماند، بقيه رابراي خودتان برداريدوپولهايي كه درسربازي بودم وبرايم فرستاديدحساب كنيد وگمان نكنم كه طلب كاري داشته باشم .واگرداشته باشم طلب كاران جزئي هست . واگركسي آمدوگفت كه ازمن طلب كارهست حتما به اوبدهيد. اگردرخانه بدي به حق شمااي پدرومادر وتواي خواهروتواي برادر كرده ام ازشما مي خواهم كه مراموردعفو قراربدهيد.

فقط چيزي كه دراين دنيا به آن عشق مي ورزم شهادت هست. من به جبهه خونين كربلا ي ايران مي روم. براي چه به جبهه مي روم،براي مقام،نه اينطورنيست.حتما ضدانقلاب به مامردم مسلمان ايران مي گويدكه جوانانتان رااحساساتي كرده اند ،نه اينطور نيست من وامثال من كه به جبهه مي رويم براي پاسداري ازدينمان وآئينمان وحفاظت ازجمهوري اسلامي ايران مي رويم و نه شرقي هستيم ونه غربي،فقط عشقمان جمهوري اسلاميمان است وهيچ حرفي قبول ندارم جزحرفهاي امامم .

اماما سرباز كوچكت محمد را بپذيرودرراه خدا شهادتش را قبول كن. اماما به خدا اگر هفتاد باركشته شوم وخاكستر بدنم را به باد بدهند، باز مي گويم خاك پايت حساب نمي شوم .

وپدرومادرم ،حسين برادرم هم مثل من تربيت كنيد ودرراه خدا جان فدايش كنيد.درآخرخدايا ازتو مي خواهم كه شهادتم رابپذيري ومرا دركنار شهيدان كربلا قرار بدهي .

سرباز وظيفه محمد علمدار تاريخ 12/04/1360

روزجمعه روزي كه به مرخصي يزد رفته بودم اين وصيت نامه رانوشتم ،تاريخ 12/04/1360

الله اكبرخميني رهبر
 
اسلام پيروزاست              چپ وراست نابوداست

ماهمه سربازتوئيم خميني     گوش به فرمان توئيم خميني

نگارنده : fatehan1 در 1392/6/12 9:54:57
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 21 مرداد 1394  ] [ 10:31 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 30 ] [ 31 ] [ 32 ] [ 33 ] [ 34 ] [ 35 ] [ 36 ] [ 37 ] [ 38 ] [ 39 ] [ > ]