دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

وصيت نامه شهيد يحيي ابوالقاسم زاده
ملتي كه تازه دامادش براي شهادت آماده اند اين ملت از چه چيز خوف دارد. "امام خميني" 

خدايا عنايتي كن كه من در موقع شهادتم مولايم امام عصر(عج) تعالي را ملاقات كنم تا انتظار بسر آيد. با نام خدا ورسول خدا كلامم را شروع مي كنم با سلام برحضرت مهدي(عج) تعالي و نائب برحق او امام خميني و شهيدان گلگون كفن انقلاب انقلاب اسلامي اين انقلاب به الله و اسلام و امام متكي است انقلابي كه پشتيبان آن اسالم است و قرآن دين محمدي باشد و اسامي كه از هابيل تا حسين(ع) و از حسين تا بهشتي و از بهشتي تا شهداي جنگ تحميلي ادامه داشته هيچوقت شكست نخواهد خورد وهمواره پيروز است و در ضمن يك انقلاب وقتي پيروز ميشود كه همه مردم متحد شوند و با وحدت كلمه مشتها را گره كرده ومشت محكمي بر دهن استعمارگران شرق و غرب بزنند و اگر اين امت و مردم رهبري صحيح شوند شكست ناپذير خواهند شد همانطور كه ملت ما ايران با وحدت كلمه و با رهبري صحيح و پيامبر گونه امام به پيش رفت و رژيم طاغوت را برانداخت كه انقلاب اول بود و بعد از آن پاكسازي و غيره كه انقلاب دوم و سوم بود و اميد است اين انقلاب به تمامي جهان صادر شود و تمامي ملتها بفهمد كه ملتي كه با ايمان پيش روند پيروز خواهند شد و اين جهاد اصغر است و به هر مسلماني واجب است. جهاد اكبركه همان مبارزه با نفس است در خود پياده كند و تمامي هواهاي نفساني و شهوات رادر خود خفه كند و بلاخره به عبوديت خدا رسيده باشد وقتي كه يك انسان به عبوديت خدا برسد آن موقع معبود خود را ميبيند و احساس ميكند و اما بايد به اين آيه عمل كنيم كه مي فرمايد

اطيعوالله واطيعوالرسول و الولامرمنكم

بايد مطيع و فرمانبردار رهبر و فرمانده كه همان وارث خداست باشيم و اين است اساس و پايه حكومت ما برادران ما نبايد در شعار هايمان مرگ بر امريكا را زياد ببريم و هيچوقت نبايد دعاي امام از ياد برود و هميشه دعا گوي عمر با عظمت امام باشيد. و نبايد پيروزيهاي مختصرچشم هاي ما را بگيرد و مثل جنگ خيبر خداي ناكرده دست مبارزه برداريم و ميدان را به دشمنان بدهيم و عقيده من اين است كه تا ظلم هست مبارزه هم بايد باشد و اما وصيت من به پدر و مادر و برادر و خواهرانم و امت حزب اله اين است كه هيچ وقت از نماز و عبادت خدادست بر ندارند و همواره پشتيبان ولات فقيه باشند و هميشه گوش به فرمان امام بوده و تعجيل امام زمان را از خدا بخواهند در ضمن از پدر عزيزم معذرت ميخواهم كه وي را ناراحت كردم و درماه رمضان به جبهه اعزام شدم, پدرجان من دردت را درك ميكنم و من ميدانم كه بزگترين پسرتو بودم و تو انتظار داشتي كه روزي دستگير تو باشم و به تو خدمت كنم ولي اين خواست خداست كه من فداي اسلام شوم ولي اين را بدان كه اين خداست كهدستگير تو بوده و خواهد بود و مادر جان اين را با تمام وجودم و از ته قلب مي گويم و عاجزانه از تو ميخواهم كه مراببخشي و شيري كه به من داده اي و زحمتي كه 16 سال برايم كشيدي و زينب وار مرا تربيت كرده اي حلالم كني و از تو ميخواهم كه بعد از شهادتم هيچوقت گريه نكني زيرا گريه تو باعث شادي منافقان خواهد وبد بعد از شهادتم شادي كن و زينب وار حركت كن تا منافقان بدانند كه بااين روحيه مادران و پدران مرگشان فرارسيده است و درآخر از امت حزب الله ميخواهم كه هميشه اين شعار را تكرار كنند.

خدايا, خدايا تا انقلاب مهدي

تو را بجان مهدي خميني را نگهدار

از عمر ما بكاه و برعمر او بيفزاي 

والسلام كوچك شما

يحيي ابوالقاسم زاده 25/4/61

 درباره شهید

شهید یحیی ابوالقاسم زاده
نام پدر :عبدالعلی
تاریخ تولد : 1345
ش .ش:395
محل صدور : میانه
آخرین مدرک تحصیلی :سوم راهنمایی
مدرسه محل تحصیل :بوعلی
شهادت : انفجار مین
محل شهادت : مهاباد
تاریخ شهادت : 31/6/61
شغل :محصل

شهیدیحیی ابوالقاسم زاده در سال 1345در میانه به دنیا آمد .

اوپسر بزرگ خانواده بود .دوران کودکی را پشت سر گذاشت و ودر حالی که در کلاس سوم راهنمایی درس می خواند عازم جبهه شد .شهید بزرگوار در اوایل انقلاب در تظاهرات وراهپیمایی ها شرکت می کرد.

ایشان برای تربیت بچه های محل وصدور انقلاب همراه پسر عمویش در محله کتابخانه ای بنام تاسیس کرد .که بعد از فراغت از درس شب وروزشان را در آنجا می گذراندند . شب ها اعلامیه ها و شعار هارا نصب می کردند . ایشان در نوشتن پلاکارد با حروفدرشت تبحرخاصی داشتند .

این شهید بزرگوار درسال 1360در روستای قرجه و شیخدرآباد نمایشگاهی ایجادکرده بودند تا روحیه معنوی افراد رابالا ببرند.ازدوستان نزدیک شهید میتوان به شهیداسماعیل قره داغی پسر عمویش اکبر ابوالقاسم زاده اشاره کرد . که شهید قره داغی ازدواج و شهادتش یک ماه طول کشید و شش ماه بعداز شهادت دوست صمیمی اش یحیی نیز بهشهادت رسید .یحیی حدودا اوایل شهریور ماه 61  برای آخرین بار به مرخصی آمد تا اینکه شهید به همراه دوستانش که درتپه ای در مهاباد مستقر بودندوبرای بررسی جاده به گشت می روند ودر جاده مین ضد تانک تله ای شدهای را پیدامی کنند که مزدوران دموکرات کارگذاشته بودند مین را به تپه می آورند و درحین خنثی کردن، مین منفجرمی شود و به همراه دوستانش به شهادت می رسند .
 

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/20 10:9:17

ادامه مطلب

[ شنبه 30 خرداد 1394  ] [ 3:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیتنامه شهید غلامرضا حطم
پروردگارا مرگم را شهادت و زندگیم را قدم گذاشتن در راه شهیدان قرار بده. 
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفى خسر الا الذین لفى خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
 
دفتر قلبم را باز مى‌کنم و بر اول برگش نام تو را مى‌نویسم و سخنم را با نام تو آغاز مى‌کنم. اى، آفریننده جهان هستى و اى قادر متعال اى کسى که همه قدرتها در ید قدرت توست. اى درهم شکننده ستمگران و یارى دهنده مظلومان اى محبوب دلهاى شکسته به تو پناه مى‌آوریم چه گناهان و چه معصیت‌ها که در پیشگاهت مرتکب شده‌ام پروردگارا در محضرت به کدامین گناهم اعتراف کنم که خود ناظر به تمام اعمالم بوده‌اى.
پروردگارا مى‌دانم که گناهانم آنقدر بزرگ است که قابل بخشش نیست و اما این را هم مى‌دانم که تو آنقدر کریمى و رحیمى که هر که را بخواهى عفو میکنى و من نیز امید به عفو و گذشت تو دارم. پروردگارا با عدالت با من رفتار مکن بلکه با عفو و بخشش با من رفتارکن.
پروردگارا مرا در راهى که قدم گذاشته‌ام ثابت قدم و استوار بگردان پروردگارا.
اى معبود من اى امید آرزوى من آرزوهایم این است که در دنیا زیارت حسین ابن على(ع) و در آخرت شفاعت امام حسین(ع) را نصیبم گردان.
پروردگارا مرگم را شهادت و زندگیم را قدم گذاشتن در راه شهیدان قرار بده.
پروردگارا امام را امت را تا انقلاب حضرت ولى عصر(عج) حفظ بگردان و امت امام را توفیق پیروى از امام عطا بفرما.
خطاب به دوستان: نصیحت برادر کوچکتان را عمل کنید همیشه بیاد خدا باشید و پیرو خط امام مسجد را ترک نکنید و جلسات قرائت قرآن را همیشه برگزار کنید.
خطاب به پدر و مادرم: مى‌دانم که از بدو تولدم تا به حال غیر از ناراحتى و درد سر چیزى برایتان نداشته‌ام مادر عزیزم مى‌دانم که در زندگى مصیبت‌هاى زیادى را دیده‌اى و این بار فراق من نیز برایت مشکل خواهد بود ولى صبر را پیشه خود کن که خدا با صابران است.
و اما پدر عزیزم مى‌دانم که تو نیز چون مادرم در زندگیت مصیبت‌هاى زیادى را دیده‌اى ولى همیشه دیده‌ام که از همه صابرتر بوده‌اى این بار نیز صبر داشته باش.
برادران و خواهران عزیزم پدر و مادرم را دلدارى دهید و امید به خدا داشته باشید همچنین به خواهر بزرگم و فرزندانش بسیار سر بزنید و مواظب آنها باشید. دیگر عرضى ندارم بجز سلامتى همگى شما.
والسلام بنده کوچک خدا غلام‌رضا حطم ۲۵/۱۲/۶۶ ساعت ۵۰/۱۰

درباره شهید 

برادر غلامرضا در تاريخ اول فروردين ماه سال 1347 در خانواده اي متدين و رنجديده چشم به جهان گشود و از همان كودكي تحت تعليم پدر بزرگوار و برادران خود قرار گرفت و دستورات و احكام اسلامي را در حداقل زمان ممكن فرا مي گرفت .

دوران تحصيلات دبستاني را با موفقيت كامل پشت سر گذاشت و پس از آن وارد دوران راهنمايي شد . در اين دوران تحصيل بود كه انقلاب شكوهمند اسلامي جوشش خود را آغاز كرد و غلامرضا با وجود سن كم در بيشتر برنامه ها شركت فعال داشت او فرزند جلسه و قرآن بود و از همان كودكي به جلسه قرائت قرآن مسجد نجفيه روي آورد و يكي از اعضاي فعال اين جلسه بود وي به واسطه اخلاق نيكويي كه داشت دوستان خود  را كه همان فرزندان مسجد و جلسه بودند مورد توجه قرار داد . غلامرضا دوران دبيرستان خود را در هنرستان شهيد مظلوم بهشتي در رشته برق آغاز كرد و در اين رشته بسيار علاقه از خويش نشان داد و توانست با موفقيت كامل اين دوران را به پايان برساند وي در طول درس خواندن براي گذران زندگي با استفاده از تجربه هاي قبلي و درسي خود برقكاري در منـازل را به تنهايي انجام مي داد .  غلامرضا از انجايي كه علاقه زيادي به دوستان خود داشت در كارهايي كه دوستان به او مي گفتند تا انجام كامل آن دست برنمي كشيد . وي عاشق اباعبدالله بود و از اين رو بود كه در روزهاي عاشورا و تاسوعاي حسيني و در مراسم دهه خونين عاشورا در مجالس و عزاداري مولايش كه او را اسوه خود قرار داده بود شركت فعال و بي دريغ داشت .

غلامرضا پس از سه بار شركت در جبهه هاي نبرد از آنجايي كه عاشق امام و جبهه بود با وجود اينكه در كنكور دانشگاه امام حسين (ع) سپاه پاسداران و دانشگاه نيروي دريايي با موفقيت رتبه اي بالا بدست آورده بود اما شركت در جبهه را مسئوليتي مي دانست كه هيچ گاه آن را بر زمين نگذاشته بود و حال نيز دانشگاه را رها كرد و در تاريخ 5/12/66 به جبهه هاي نبرد اعزام شد و براي چندمين بار به گردان حماسه ساز بلال لشكر 7 وليعصر (عج) رفت و به ارتفاعات صعب العبور غرب ميهن اسلامي اعزام شد و اين زماني بود كه عمليات پيروزمندانه والفجر 10 شروع شده بود و در آن شب كه ستاره هاي آسمان شاهد حماسه هاي فرزندان غيور اين ملت بودند غلامرضا نيز بر دشمنان بعثي شجاعانه يورش مي آورد و سرانجام در صبح روز چهارم فروردين 1367 در ارتفاعات ريشن براي برپايي جمهوري اسلامي در كشور مظلوم عراق هدف اصابت گلوله كفار بعثي قرار گرفت و روح پرفتوحش به آسمانها پر كشيد .

روانش شاد و راهش پررهرو باد


نگارنده : fatehan1 در 1392/7/21 11:24:59

ادامه مطلب

[ شنبه 30 خرداد 1394  ] [ 3:19 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

ای انسان مواظب باش ،مواظب باش،مواظب باش ،ای کسانی که در جمهوری اسلامی مسئولیتی به گردن داری ،می دانی که ان میز و یا غیره که باید به وسیله اش خدمت بکنی پایه اش کجا قرار دارد،آن پایه روی خون شهدائی که خون عزیزشان را برای برپائی اسلام چه از روحانیون عظیم الشان اسلام قرار دارد.البته این را تصور نکن که صحبت سر مسئولین مملکتی است ،خیر هرگونه مسئولیتی باشد فرق ندارد فقط درجائی کم وزیاد است.

 

ادامه مطلب

[ شنبه 30 خرداد 1394  ] [ 3:19 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصيت نامه شهيد طاهره انصاري
خداوند تبارك و تعالى هميشه يار وياور مستضعفان و مسلمانان عزيز مى باشد . چنانچه آنان را به دست مستكبران به شهادت مى رساند بنا به فرموده امام امت شهادت سعادت انسان است و يا اگر آنان را در اين دنيا به پيروزي برساند در هر صورت اينان پيروزند . 

متن وصيت نامه خواهر طاهره انصاري دانش آموزسال چهارم دبيرستان زينبيه

بسم رب الشهدا والصديقين

زندگي همانند درياي بيكران است كه وقتى انسان چشم به جهان فانى مى گشايد هيچ نمى داند. فقط آن چيزى كه مى داند كه از سياهي و دنياى نامفهوم راحت شده است از همه كس و همه چيز جهان خشنود مى شود .واين دنياى خاكى و فانى كم كم در او اثر مى كذارد و هر ديده پاكي را مى كشد و تبديل به كينه ها و بدي ها مى كند .

خداوند تبارك و تعالى هميشه يار وياور مستضعفان و مسلمانان عزيز مى باشد . چنانچه آنان را به دست مستكبران به شهادت مى رساند بنا به فرموده امام امت شهادت سعادت انسان است و يا اگر آنان را در اين دنيا به پيروزي برساند در هر صورت اينان پيروزند . خداوند مى فرمايد كسي كه مرا دوست دارد عاشق من مى شود كسي كه عاشق من شد من عاشق از مى شدم و كسي كه من عاشق اوشدم او را مى كشم . و كسي را كه من او را بكشم ديه اش را مى دهم در صورتي كه من خود ديه او هستم و بهشت را بر او می بخشم.

پس ناگفته پيدا است كه آنان عاشق الله مى شوند مسلمان هستند وقتي كه خداوند آنان را مى كشد ديه شان را مى دهد و بهشت بر ايشان مى بخشند.

در آخر عاجزانه از خداي تبارك و تعالى خواستارم كه من را نيز جزء آن كساني قرار دهد كه عاشق معبود يكتا هستند و جزء آن كساني باشم كه عاشق الهي شده اند و به بهشت رفته اند و نزد خداوند گرامیترين انسانها مى باشند .
 
طاهره انصاري

درباره شهید


نام: طاهره

نام خانوادگي: انصاری

نام پدر: جلال

شماره شناسنامه: 2605

محل صدور: ميانه- روستای ایشلق

تاريخ تولد: 1346

تاريخ شهادت: 1365/11/12

شغل: دانش آموز سال چهارم متوسطه

محل شهادت: آذربايجان شرقي - ميانه- دبیرستان دخترانه زینبیه

شهید طاهره انصاری در سال 46 در روستایی بنام ایشلق در نزدیکی شهرستان میانه به دنیا آمد.

همیشه به فرایض دینی معتقد بود و همیشه با حجاب و متین بود و به ولایت عشق وافر داشت و آرزوی شهادت داشت.

تا اینکه هنگامی که در کلاس چهارم متوسطه درس می خواند به آرزوی دیرینه اش در تاریخ 12 بهمن سال 65 رسید و به خیل شهداء پیوست.

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/20 10:14:25

ادامه مطلب

[ شنبه 30 خرداد 1394  ] [ 3:19 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیتنامه شهید علیرضا حویزی
و اما چند کلامى براى امت حزب‌الله و دوستان، رفقاء، برادران. خدا را سرلوحه زندگى خویش قرار دهید و هر کارى را که مى‌خواهید انجام دهید رضاى خدا را در نظر بگیرید. 

بسم الله الرحمن الرحیم
و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین. سوره بقره آیه ۱۹۰
در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنى شما برخیزند جهاد کنید و لیکن ستمکار نباشید که خدا ستمکاران را دوست ندارد. با درود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینى و شهیدان از صدر اسلام تا حال و با سلام به امت شهیدپرور ایران. شهادت کمال انسان است و ملتى که شهادت دارد اسارت ندارد. (امام خمینى)
خدا را سپاس مى‌کنم که مرا در این برهه از زمان آفرید و هدایتم کرد که در راه او جهاد کنم و لباس رزم پوشم و آن تکلیف و مسئولیتى که بر عهده ماست بتوانیم ان‌شاء الله بنحو احسن انجام دهیم شاید که مورد قبول خداوند قرار گیرد و ما را به بندگى خودش قبول کند و قلم عفو بر گناهان ما بکشد و بر بدن ضعیف رحم کند زیرا که در برابر آتش عذاب او ما را تحمل نیست خداوندا ما جز تو پناهى نداریم و در هنگام غربت و تنهایى به که روى مى‌آوریم و از که کمک و یارى بخواهیم خداوندا تو خود وعده داده‌اى که هر بنده‌اى یارى دین را کند بخاطر من سختیها و مصائب را تحمل نماید و از من یارى بخواهد او را یارى خواهم کرد خدایا ما در شب عملیات به امید تو به خط دشمن مى‌زنیم خدایا تو پیروزمان بگردان.

و اما چند کلامى براى امت حزب‌الله و دوستان، رفقاء، برادران. خدا را سرلوحه زندگى خویش قرار دهید و هر کارى را که مى‌خواهید انجام دهید رضاى خدا را در نظر بگیرید روابط را با همدیگر مستحکم کنید به خانواده‌هاى شهداء سرکشى کنید که این شهیدان بر گردن ما حق دارند و ما هم باید راه آنها را دنبال کنیم تا شاید مورد رحمت خداوند قرار گیریم جلسات قرآن را گرم بگیرید به نماز جمعه و دعاى کمیل بروید و ما را در آنجا یاد کنید که هر چه دارید از آنهاست و به جبهه‌هاى نور قدم بردارید زیرا در آنجاست که انسان نشانه‌ها و رحمت خدا را با چشم دل مى‌بیند و پى به عزمت او مى‌برد و سنگرهاى مدارس و دانشگاه را پر کنید و براى خدا و خدمت به مملکت و مردم خود درس بخوانید و به آن منحرفان و از خدا بى‌خبران اجازه ندهید که به دانشگاهها راه یابند و آخر در خدمت بیگانگان قرار گیرند همیشه در صحنه باشید و گوش به فرمان امام باشید و قدر او را بدانید که اگر روحانیت نبود خدا مى‌داند که این اجنبیان چه بر سر ما مى‌آوردند و اسلام را براى همیشه نابود مى‌کردند. و سخنى چند با خانواده عزیز خانواده‌اى که برایم زحمات فراوان کشیدند تا مرا به این سن و سال رساندند و مى‌دانم که از دست دادن فرزندتان براى شما مشکل است ولى بدانید که من امانتى بودم در نزد شما و دنیا منزلگاه موقتى است و عاقبت همه بسوى او رجوع مى‌کنیم که انا لله و انا الیه راجعون. پدر جان از تو مى‌خواهم همچون گذشته با کمال شجاعت و شهامت در مقابل مصائب صبرى حسینى داشته باشى و پیامت را به گوش مردم برسانى و بدان که مسئولیت تو سنگین است و مردم به دید دیگرى به تو نگاه مى‌کنند زیرا که تو پدر شهیدى. و اما تو اى مادر مهربانم: اى که قلم در وصف تو یاراى نوشتن ندارد از تو مى‌خواهم همچون مادرانى باشى که در جنگهاى صدر اسلام وقتى سر فرزندش را برایش آوردند آن را به طرف آنها پرتاب کرد و گفت من چیزى را که در راه خدا داده‌ام پس نمى‌گیرم و بدان که تو اجرى عظیم در نزد خدا دارى و از خدا مى‌خواهم که براى تو صبر و استقامت عطا کند و اما شما برادران بخصوص داداش بزرگم از شما مى‌خواهم که در خط امام باشید و نمازهایتان را به موقع بخوانید و تو برادر کوچکم محمد به تو توصیه مى‌کنم که جلسه قرآن و نماز جمعه و دیگر فعالیتهاى خود را ادامه دهى و دنباله‌رو راه شهیدان باشى و وصیت من به شما خواهرانم این است که همچون زینب‌کبرى آن شیرزن میدان کربلا و آن مظهر عصمت و طهارت را الگوى خود قرار دهید و عفت و پاکدامنى خود را حفظ کنید و در دامان پاکتان فرزندانى تربیت کنید که براى مملکت اسلامى مفید باشند و در خدمت اسلام باشند و در بپا داشتن نماز سهل‌انگارى نکنند زیرا که نماز سنبل و سلاح ما مسلمین است. سلامم را به کلیه اقوام و آشنایان برسانید و از آنها درخواست حلالیت برایم بنمایید خداوند ان‌شاء الله همه ما را جزو بندگان خالص خود قرار دهد و او را به پهلوى شکسته زهرا(ص) قسم مى‌دهم که قلم عفو بر سر تمام گناهان ما بکشد در پایان از تمامى شما التماس دعا دارم و من هم به نوبه خود دعاگوى شما هستم. ضمنا مقدارى پول در بانک دارم که خمس آن را جدا کنید و بقیه را خیرات کنید و مرا در شهیدآباد به خاک بسپارید. چند بیت شعرى است که تقدیم حضورتان مى‌کنم.
 
اى دل بیا که تا بخدا التجا کنیم         وین درد خویش را ز در او دوا کنیم
امید بگسلیم ز بیگانگان تمام           زین پس دگر معامله با آشنا کنیم
سر در نهیم در ره هرچه باد باد     تن در دهیم هرچه رسد مرحبا کنیم
 
والسلام حمید حویزى

 

   
درباره شهید

نام و نام خانوادگی: علیرضا حویزی
نام پدر: حسین
تاریخ تولد: ۱۳۴۹
تاریخ شهادت:۱۳۶۴
محل تولد: دزفول
محل شهادت: فاو
 


نگارنده : fatehan1 در 1392/7/21 11:34:22

ادامه مطلب

[ شنبه 30 خرداد 1394  ] [ 3:19 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید محمدباقر خاتمی فر
ما باید به وصیت نامه‌هاى این جوانان پایبند باشیم این وصیت‌ها سند خون این جوانان است و ما نباید بگذاریم پایمال شوند باید راه آنها را ادامه بدهیم تا بتوانیم نام محمد رسول الله را بر تمام جان طنین افکنیم 
بسم الله الرحمن الرحیم

من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا و الله علیه من قضى تحبه و منهک من ینتظروا و ما بدلوا تبدیلا.

سلام بر مهدى، سلام بر رهبر انقلاب اسلامى و سلام بر شهیدان و سلام بر خانواده عزیز و دوستان و آشنایان، امیدوارم که حالتان خوب باشد. من این راه را که انتخاب کرده‌ام با آگاهى کامل است این راهى است که حسین(ع) با آن همه سختى پیموده است و ما هم باید از رهبر خود این درس را بیاموزیم، این راه خیلى جوان و نوجوان از ما گرفته ولى چه باید کرد اسلام است و به این خونها احتیاج دارد و باید این خونها ریخته شود تا این درخت تنومند اسلام آبیارى شود و من هم میروم تا خون ناچیز خود را فداى خدا و قرآن بکنم تا به جهانیان بفهمانم که معیار ملت مظلوم ایران این نیست که شکم خود را سیر کنیم و بفکر دیگران نباشیم نه ما این خونهایمان را خواهیم ریخت تا بتوانیم این سپاهان دردمند را که هر کجاى جهان هستند نجات بدهیم ما باید به وصیت نامه‌هاى این جوانان پایبند باشیم این وصیت‌ها سند خون این جوانان است و ما نباید بگذاریم پایمال شوند باید راه آنها را ادامه بدهیم تا بتوانیم نام محمد رسول الله را بر تمام جان طنین افکنیم راه آنها مبارزه با شرک و کفر جهانى است و صدور انقلاب اسلامى. 
برادرانم !
امام را تنها نگذارید تا نور خدا از این مملکت خاموش نشود، مانند یاران حسین(ع) نباشید که او را در صحراى کربلا تنها گذاشتند و در غربت بدن او را قطعه قطعه کردند و مى‌دانم که ملت شریف ایران هرگز این کار را نخواهند کرد و از ولایت فقیه و روحانیت پشتیبانى کنید ولایت فقیه بازوى اسلام است و باید این بازو را محکم داشته باشید تا صدمه‌اى به اسلام نرسد. راه شهیدان را ادامه بدهید ، شهیدانى که امیدوار بودند این مزدور این را از سرزمین اسلامى خود بیرون کنند و کشور عراق را از زیر دست این جنایت بزرگ آمریکا و صدام تکرینى نجات دهند و براى اولین بار که شده به زیارت حرم امام حسین(ع) بروند. ولى خدا مصلحت دیده که آنها شهید شوند و این بار سنگین را ما انجام دهیم. آرى این راه خیلى خطرناک است این راه خون مى‌خواهد این راه خون حسین(ع) را گرفته است پس خون ما دیگر ارزش ندارد ولى در برابر خداوند وعده بهشت را به مومن مى‌دهد و اینجاست که شهید بهشتى فرمود بهشت را به بهاء مى‌دهند نه بهاء نه آرى بهاء، بهاى آن خون است خون سرخ به سرخى عناب و ما هم آماده هستیم و امیدوارم که خداوند این توفیق الهى را به ما عنایت بفرماید. همانطورى که تعدادى از دوستان بسیار عزیزم را از دست داده‌ام مگر انسان چقدر باید در این دنیا زندگى کند چه امروز بمیرم. ولى چکار باید کرد جنگ اسلام و کفر است اگر ادعا مى‌کنیم ما یاران حسین(ع) هستیم پس باید رفت باید جان داد ولى در مورد خود اگر لیاقت آن را داشتم که من یکى از سربازان شهید امام خمینى باشم چه بهتر از این و مى‌خواهم به شما بگویم هیچ غمگین نباشید که مرگ حق است.
 
الذین اذا اصابتهم مصیبته قالوا انا لله و انا الیه راجعون.
 
امیدوارم با همدیگر باشید و اتحاد خود را حفظ کنید و هر موقع از همدیگر ناراحت شدید به شهید آباد بروید و بفکر آخرت خودتان باشید و اطاعت از ولایت فقیه را سر لوحه خود قرار دهید، اما در مرگم نمى‌گویم گریه نکنید براى اینکه جوانى را از دست داده‌اید و گریه هم دارد ولى این گریه باید براى امام حسین(ع) باشد امام حسین سرور و رهبر من است او این راه را به من آموخته است.
 
اما سخنى کوتاه با پدر و خواهرانم و برادرانم شما براى من بسیار خدمت کرده‌اید ولى در برابر همه خدمت نتوانستم بیش از این از شما تشکر کنم ولى امیدوارم شهادتم براى شما سند افتخارى در دنیا و پشتیبان و شفیعى در آخرت باشد. توفیق شما را از خداوند بزرگ خواهانم.
والسلام – خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار
محمدباقر خاتمى‌فر هیهات من الذله

 

 درباره شهید

نام و نام خانوادگی: محمدباقر خاتمی فر
نام پدر: غلامحسین
تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۰۸/۱۵
تاریخ شهادت:۱۳۶۲/۰۲/۲۲
محل تولد:دزفول
محل شهادت: دزفول

 

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/22 10:48:10

ادامه مطلب

[ شنبه 30 خرداد 1394  ] [ 3:18 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیتنامه شهید علی رضا حیدری
الآن که در جبهۀ حق علیه باطل هستم و با دشمنان اسلام می جنگم و هر موقع امکان کشته شدن من است به رهبر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و ملت شهید پرور و پدر و برادران و خواهران خویشان ، همسادگان ،دوستان و رفیقان خود سلام می رسانم . 

 
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشایشگر مهربان
ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد . امام خمینی

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیةً نادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی ( فجر نفس آرمیده باز گرد به سوی پروردگارت خوشنود پسندیده پس داخل شو در بندگانم و داخل شود در بهشتم .

الآن که در جبهۀ حق علیه باطل هستم و با دشمنان اسلام می جنگم و هر موقع امکان کشته شدن من است به رهبر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و ملت شهید پرور و پدر و برادران و خواهران خویشان ، همسادگان ،دوستان و رفیقان خود سلام می رسانم .

سلام علیکم :
 
درود بر رهبر کبیر انقلاب ، ابراهیم زمان ، صد مستکبران بت شکن امام خمینی که ۱۵ سال به به دست شاه و اموال او به تبعد رفت و از این کشور به آن کشور و از آن کشور به این کشور تا آخر آمد که ملتی که سالهای سال در خواب غفلت فرو رفته بود و بهترین جوانان و بهترین مغزهای آن به دست ساواک شاه جلاد به شهادت رسیدند آمد و با سخنرانی هایی که کرد و با اطلاعیه هایی که به شهرها پخش کرد و با فدواهایی که به مردم غیود مسلمان داد تا به خیابانها بریزید و بر علیه جلادان شعار دهند و کاخهای ستمگران را نابود سازند درود می فرستم  و حال که دارم وصتینامۀ خود را به شور و شوق و با عشق شهادت نویسم و امید آن دارم که هر چه زودتر این صدامیان کافر و امریکائی را نابود سازیم و هر چه زودتر نماز جماعت را در کربلا در کنار قبر حسین به امامت امام بزرگوارمان قرائت کنیم . و تنها وصیتی که به امت انقلابی و شهید پرور ایران دارم این است که راه امام امت این جرسومۀ زمان یاور مستضعفان را بروند و او را تنها نگذارند که خدای نکرده دشمن سوء استفاده بکند .
 
و تنها وصیتی که به خانوادۀ مهربانم دارم این است که اگر من کشته شدم در مرگ خونبارم گریه نکنند زیرا صبرو بردباری شما باعث شکست دشمن میشود که قرآن کریم میفرماید ( من صارع الحق صرعه ) هر کس در برابر حق در آویزد حق او را به خاک افکند و تنها وصیتی که به برادران بسیج دارم این است که بسیج را خالی نگذارند و امید آن است که بتوانند راه شهیدان را ادامه دهند و سلاح ایشان را بر گیرند و تا آخرین قطۀ خون خود از این آب و خاک و میهن عزیزمان ایران دفاع کنیم . و من امید این را دارم که با پیروی آن کامل نهائی بر کردم و یا انیکه اگر سعات شهادت را داشته باشیم به پهلوی برادران شهیدمان قاسمی ، سگوند و عباسی و . . . .
که با خون خود درخت آزادی را سیراب کردند بروم و از خدای متعال امیدوارم که این ملت مردم و مستضعف را از زیر دست این مزدوران آزاد سازد و باز هم امام بزرگوارمان را در پناه خود محفوظ نگه دارد .
اینشا الله
مرگ با عزت اگر خونین است                        بهتر از زندگی ننگین است
علی رضا حیدری فرزند قربان

درباره شهید
نام و نام خانوادگی: علی رضا حیدری
نام پدر: قربان
تاریخ تولد: ۱۳۴۳/۰۶/۰۳

تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۰۲/۱۸
محل تولد:دزفول
محل شهادت: خوزستان

 

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/22 10:45:9

ادامه مطلب

[ شنبه 30 خرداد 1394  ] [ 3:18 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

قسمتی از وصیت نامه شهید مجید محمودی
هر چه بگویم باید از خودم بگویم  و احساس حقارت اجازه کوچکترین وصیتی در امور مسلمین  را به من نمی دهد  اما شما ملت  عزیز با رگ و پوستتان  از ولایت فقیه حمایت کنید خود را به خدا بسپارید  

بسم الله الرحمن الرحیم

حکم جهاد برای شما مقرر گردیده و حال آنکه شما ناگوار و مکروه  است لیکن چه بسیار شود چیزی را شما ناگوار شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده و چه بسیار شود که دوستدار چیزی هستید و در واقع شر فساد شما در آن است و خداوند به مصالح امور دانا ست و شما نادانید . 
سوره مبارکه بقره آیه ۲۱۶
 
خوشا آنانکه با اثبات  ایمان زدنیا بساط خویش برچیدند و رفتند
نگردیدند هرگزگرد  باطل ، حقیقت را پسندیدند و رفتند
 
ای خدای بزرگ ، سپاس تو را که به ما حیات بخشیدی و حضرت محمد (ص) و ائمه معصومین را فرستادی برای هدایت  به سوی خودت بارالها شکر گزارم که مرا در زمانی و مکانی آفریدی  که حکومتش حکومت توست و جامعه ایران به رهبری پیامبر گونه امام خمینی تصمیم گرفته است که امر تو را گردن نهد  بار خدایا  یا امام را حفظ فرما و انقلاب ما را تداوم بخش حال که به یاری پروردگار  متعال موفق به واگذار  کردن دنیای دون به اهلش  شده و از مادیات  به معنویت پیوسته ام احساس سبک شدن بار گناهانم مرا آسوده  خاطر کرده است  باری ای خدای بزرگ گناهان مرا ببخش  ای خدا تو خود می دانی  من هدفی  به غیر از خدمت به اسلام و مسلمین نداشته ام اما اگر در این حین لغزشهائی داشته ام مرا عفو نما.
 
هر چه بگویم باید از خودم بگویم  و احساس حقارت اجازه کوچکترین وصیتی در امور مسلمین  را به من نمی دهد  اما شما ملت  عزیز با رگ و پوستتان  از ولایت فقیه حمایت کنید خود را به خدا بسپارید  که نصر خداوندی نزدیک است  و خوب بیندیشید که تابع این دنیای  فانی و هواهای نفسانی نشوید  و لحظه ای به اجداد  خود بیندیشید  که چه برای گذارده اند پس فقط  تسلیم  امر الهی باشید  و لاغیر و بدانید که آنچه ما را پیروز کرده  و خواهد کرد  معنویت  بوده است  پس دین خود را برای دنیا نفروشید  و به خدا توجه داشته باشید  تا او نیز شما را در یابد  آنچه که برای شما خواهد ماند  همین دعاها  و نمازهای  خلوصانه و نماز شبها  و شرکت  در مراسم مذهبی  است و بیشتر  به این مسائل  اهمیت  دهید  و از هر کسی  به هر عنوانی  که از من ناراحت  شده طلب  عفو نماید  بخصوص برادران  و خواهران نهضت سواد آموزی  و دیگر نهادها که بیشتر در این رابطه  با آنان بوده ام  و امیدوارم  که خداوند شما  را تائید  و موفق بدارد .
 
پیام من به کلیه برادرانم  این است که دنیا رافراموش کنند و در این دانشگاه الهی  که استاد بزرگ شهادت امام حسین (ع) استادی آن را دارد ثبت نام کنند  بخصوص از جوانان عزیز می خواهم که از علی اکبر امام حسین (ع) شرم کرده  و نگذارند این همه غنچه های نشکفته این نوجوانان کم سن  سال به جبهه بیایند  و هر بهانه ای در برابر  این مسئولیت  بزرگ مردود است  چون به فرموده امام بزرگوار مان شرکت  در این مسئله  واجب کفائی  است و به مسائل  دیگر مقدم است.
 
و اما شما پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم بکوشید که فقط به فکر اسلام باشید که همه ما ها باید برویم  چه بهتر که شهید شویم و راه خدا را بپیمائیم سعی کنید که در برابر  این لطف الهی که شامل حال شما شده است شکرگذار باشید و نگذارید دشمن شاد و قلب امام  رنجیده شود.
 
دعا برای امام یادتان نرود
خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی (عج) خمینی را نگهدار
الهی آمین
والسلام علی من اتبع  الهدی ۱۶/۱/۱۳۶۲ مجید محمودی

درباره شهید
مجید محمودی
فرزند عباس 
متولد ۱۳۳۸ 
تاریخ شهادت ۲۲/۱/۶۲ 
محل شهادت : فکه

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/23 10:20:24

ادامه مطلب

[ شنبه 30 خرداد 1394  ] [ 3:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیتنامه شهید شاپور خادم پاپی
وصیت مى‌کنم با قلم بر کاغذ وصیت مى‌کنم خون بر خاک آرى وصیت من با خون بر خاک نوشته شده است 

بسم الله الرحمن الرحیم

من طلبنى وجدنى و من وجدنى عرفنى و من عرفنى احبنى و من احبنى عشقنى و من عشقنى عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته على دیته و من على دیته فانادیته.
کسى که مرا طلب کند مى‌یابد مرا و آنکس که یافت مرا مى‌شناسدم و آنکس که مرا شناخت دوستم دارد و آنکس که دوستم داشت به من عشق ورزد و آنکس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق مى‌ورزم مى‌کشم او را و آن کس را که من بکشم خونبهایش بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب است پس من خودم خونبهایش هستم.

سلام بر امام و با سلام بر روان پاک شهداء  و  با سلام به انسانهاى پاک وصیت مى‌کنم، وصیت مى‌کنم با قلم بر کاغذ وصیت مى‌کنم خون بر خاک آرى وصیت من با خون بر خاک نوشته شده است وصیت من این است که بسوى معبود خود پرواز کنم تا معبود خود را دریابم آرى معبود خود را دریابم زیرا که انالله و اناالیه راجعون همه از خداییم و به سوى او باز مى‌گردیم و ما در کام این دنیا  امانتش هستیم که چون خدا آن را به پدر و مادر و جامعه مى‌سپارد و در موقع معین آنرا طلب مى‌کند از این روست که انسان باید بیشتر خود را از بدیها و گناهان پاک سازد تا با نیتى پاک بسوى یگانه معبود خود پرواز کند و در راه رسیدن به خداى خود از موانع زیادى  بگذرد و گذشتن از این موانع انسان را پاک و آزاد و سربلند و سرافراز مى‌کند و با راهش خلقى را آزاد و آگاه مى‌سازد خدا انسان را در دو بعد لجنى و الهى خلق کرد انسان باید گذر کند از این منجلاب فساد و خود را بیرون بکشد و به سوى دنیاى الهى خود پرواز کند من از این دوستان و خویشان خود مى‌خواهم که امام را تنها نگذارند که این اسطوره مقاومت و این پیر خستگى ناپذیر امید امت و مستضعفان جهان مى‌باشد از خداوند مى‌خواهم که او را تا انقلاب مهدى نگهدارد. و اى پدر و مادر ارجمند و گرامیم که مرا با رنج و مشقت بزرگ کردى و من تا آخر عمر دوستدار و دعاگویى شما مى‌باشم این را بدانید که خداوند از میان انسانها گلچین مى‌کند پس به این وصیت من عمل کنید که در عزاى من شیون و زارى نکنید چون با شیون و گریه کارى از پیش نمى‌رود زیرا که عمل نیک است که انسان را به جاى مى‌رساند و همانطورکه امام مى‌گوید تمام فریادتان را بر سرآمریکا بکشید و خالص شوید تا به خدا نزدیک شوید و دیگر اینکه بجاى شیون و زارى به ائمه بنگرید که چگونه نداى شهادت را سر دادند و چگونه با کفار جنگیدند و چگونه کفار را به خوارى و ذلت کشیدند و چگونه مردم را آگاه کردند و بسوى معبود خود شتافتند انسان در این جهان مادى رهگذر است که مى‌آید و مى‌رود و چه بهتر که به خوبى به سوى معبود خود برود من به برادران و خواهران وصیت مى‌کنم که همیشه پشتیبان روحانیت بوده و با ظلم در حالى به ستیز برخیزید و اسلام و امید مستضعفان جهان را یاور باشید و آنها را تنها نگذارید و امیدوارم که مرا ببخشید. از گناهان من در گذرید و این را بدانید که من تا آخرین لحظه عمرم به خدا و امام زمان و دینم و اسلام و به رهبرم خمینى بت شکن و به مردم مى‌نگرم که چگونه با کفار مبارزه کنند و این را هم میگویم که لذتهاى این دنیاى مادى زود گذرند هیچوقت پایدار نمى‌مانند مگر آنکه هدف خدا باشند اى برادران مومن باشید که خداوند مومنان را دوست دارد و خدا همیشه با مومنان است و در هر جا که ظلم مشاهده کردید بر علیه آن بپا خیزید و امر به معروف و نهى از منکر کنید و مردم را آگاه سازید و همیشه سعى کنید که دوستانتان را از افراد مومن باشند زیرا که مومنان به خدا نزدیکترند و اى پدر گرامى چه زحمتها و مشقتهایى که براى من نکشیدى و چه رنجهاى که براى من و برادرانم بر خود تحمل نکردى و من با یارى از شرم تو را دعا مى‌گویم و از خدا مى‌خواهم تو را ارج اعطاء کند و از تو مى‌خواهم که مرا ببخشید و اى مادر مهربانم چه شبها که بر بالین من نشستى و چه کارها براى من و برادرانم نکردى که براستى پدر و مادر نعمت بزرگى هستند و مادر سعى کن که برادران و خواهرانم را مکتبى تربیت کنى من نمى‌دانم چگونه و با چه وسیله‌اى از تو قدردانى کنم نمى‌دانى که چقدر براى من سخت است وقتى به فکر دورى از شماها را مى‌کنم ولى وقتى که به خدا و راهى که در پیش دارم فکر مى‌کنم به خود مى‌گویم که باید تمام سختیها حتى سختى دورى از پدر و مادرم را زیر پا گذاشت و با سبکبالى به سوى معبود خود شتافت امیدوارم که مرا ببخشید و براى امام و دیگر رزمندگان و روحانیت مبارز و مستصعفین جهان دعا کنید مادر جان وقتى که به رنجهایى که براى تو فراهم کرده‌ام فکر مى‌کنم تنم مى‌لرزد و از تو طلب بخشش مى‌کنم و خداوند به شما صبر و ارج اعطاء کند و این پیام را به دوستانم دارم گرچه من خیلى خودم را کوچکتر از آن مى‌دانم پیامى دهم ولى از آنها مى‌خواهم براى خدا کار کنند و همیشه با کفار در حال ستیز باشند و یاد شهیدان را زنده نگه دارند و جملگى سرباز امام زمان باشید و در راه الله مبارزه با کفار کنید مى‌خواهم که کفار را همگى نابود کنید و اگر هم احتیاج باشد با خون خود اسلام را نگه دارید و این دو بیت را همیشه بیاد داشته باشید مى‌گوید:
خوشا آنان که در خون غلتیدند رفتند          خوشا آنانکه در راس زمین درخشیدند و رفتند
همان کار که انبیاء و دیگر شهداى اسلام کرده‌اند و با خون خود درخت اسلام را آبیارى کرده‌اند در آخر از شما طلب بخشش مى‌کنم و همیشه خدا را گواه بر اعمال خود قرار دهید زیرا که خدا بر همه هستى و نیستى آگاه است خداحافظ، خداحافظ، خداحافظ
بعد از من سلاحم را بر زمین نگذارید.
اى یاران، اى مومنان

 

درباره شهید

نام و نام خانوادگی: شاپور خادم پاپی
نام پدر: سیدمیرزا
تاریخ تولد: ۱۳۴۲
تاریخ شهادت:۱۳۶۱
محل تولد:دزفول
محل شهادت: دزفول

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/23 10:42:33

ادامه مطلب

[ شنبه 30 خرداد 1394  ] [ 3:12 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وصیت نامه شهید نصراله شفیعی
مردم مسلمان شما به دنیا و به آنهائی که فکر تجملات و دنیا هستند بگوئید اگر مرگ حق است خنده کردن و فکر دنیا کردن چرا و اگر قبر حق است این ساختمانهای مجلل و آسمان خراش چرا؟ 
بسم الله الرحمن الرحیم

من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظرو ما بدلوا تبدیلا.

سلام بر رسول الله آخرین پیغمبر خدا و آخرین فرستادۀ خدا و منجی انسانها و سلام بر حسین سرور شهیدان حسین که در کربلا با خون خود حقانیت اسلام و مسلمانان را ثابت و با خون سرخ خود راه انبیاء را روشن کرد و به ادامه دهندگان راهش خط و مسیر داد و به دنیا اعلام کرد هیهات من الذله و سلام بر امام امت این یاور حسین و این قلب پر خروش انقلاب اسلامی و سلام بر شما امت اسلامی ایران، شما مردمی که ادامه دهنده راه حسین (ع) هستید شما که با ایثار جان و مال خود اسلام را یاری کردید. امت مسلمان ایران پیام خون شهدا این است که امام را تنها نگذارید و همیشه یار و یاور او باشید و این را بدانید که اگر شما امام خمینی را یاری کنید اسلام و رسول الله را یاری کرده اید و خدا را یاری کرده اید که ان تنصر الامر ینصرکم و یثبت اقدامکم.
مردم مسلمان شما به دنیا و به آنهائی که فکر تجملات و دنیا هستند بگوئید اگر مرگ حق است خنده کردن و فکر دنیا کردن چرا و اگر قبر حق است این ساختمانهای مجلل و آسمان خراش چرا؟
و اما تو پدرجان سلام، سلام بر تو که با زحمات زیاد هیچ موقع نگذاشتی در فشار قرار بگیرم به تو افتخار می کنم که فرزندت را در خط اسلام قرار دادی تا می توانی در راه اسلام خدمت کن و مسجد را رها نساز و این سنگر الهی را فراموش نکن مثل تمام پدر شهدا در مرگم صبور باش و سلام به تو ای مادر که سالهای عزیز عمرت را وقف من کردی اما از اینکه همیشه دور از تو بودم و حق فرزندی را نتوانستم ادا کنم به بزرگی خودت مرا ببخش و مرا حلال کن مثل مادر وهب باش صابر و پرتوان چون فرزندت راه حسین (ع) رفته پس به خدا پناه بر و مقاوم باش و سلام همسرم تو باید مانند زینب صبور باشی و در تمام مشکلات صبر کن که صابرین پیروزند و فرزندانم را خوب تربیت کن به آنها در خط امام بودن را بیاموز و پس از بلوغ اگر از بابا پرسیدند به آنها بگو که از فرزندان حسین در صحرای کربلا بهتر نیستید و باز اگر بیاد من افتادند قرآن تلاوت کنند که تسکین دهندۀ قلبهاست و برادرانم آنچه از شما می خواهم این است که همیشه کینه کفاران در دلتان باشد و با آنان بجنگید و بدانید فریاد قطره قطره خون شهدا جنگ جنگ تا پیروزی بر دشمن جهانی اسلام است و برادرانم انشاءالله سنگرم را خالی نگذارید و همچنین به پدر و مادرتان خدمت کنید.
در پایان از همه مردم می خواهم که این جنگ را ادامه دهند تا دشمن نابود شود.
پدر- مادر- همسر و برادرانم در سوگ من مبادا گریه کنید چون شهادت همیشه آرزوی من بوده است خداوند مرا به شما داده و بعد از شما گرفته پس ناراحتی ندارد شهادت آغاز یک زندگی جاوید است.

جبهه های جنوب
نصراله شفیعی

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/27 9:22:54

ادامه مطلب

[ شنبه 30 خرداد 1394  ] [ 3:12 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 40 ] [ 41 ] [ 42 ] [ 43 ] [ 44 ] [ 45 ] [ 46 ] [ 47 ] [ 48 ] [ 49 ] [ > ]