دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

بغضم شکست مثل دل بــــــاران
از وسعت شگفت غم بـــــــــاران
آخر میان بستر خون خفتنــــــــد
در گیر و دار حادثه بیـــــــــــداران
رفتند روی دار فــــــــــــراموشی
از سرزمین خاطره ســــــــرداران
وان سوز و ساز وگریه‌ي مستانه
گم شد میان خنده‌ي هشیــاران
ای سربلند حادثه‌ها، ای ســــرو
داغت شکست پشت سپیـداران
آیین ما حفاظت آیینه اســـــــــت
از سنگ‌های فتنه‌ي بـــــــدکاران
با سینه‌ای به وسعت یک جنـگل
صف بسته‌ایم پیش تبــــــــرداران
 
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:14 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

هنوز 
قطره های خونت
سربند سرخی است
نخل های بی سر را
و آغوش نخلستان
سرشار از استواریت
خیزآبه های کرخه
نامت را
بشکوه
بر پیشانی ساحل می کوبند
و ما هر روز
قاب می کنیم
یادواره ی مردانگیت را
در آیینه ی اشک و آه... 
 
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:14 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

اي زلال جاري اروند
در رگ خونين خرمشهر
اي رها از بند
كركسان رفتند
كاكلي‌ها باز مي‌گردند
آي خرمشهر
كاكلي‌هاي تو در راه‌اند
خوشه‌هاي عشق در منقار
شرح هجران را
رو به سوي ساحل اروند مي‌آرند
آي شهر عشق
كاكلي‌هاي تو مي‌آيند و مي‌آييم
سنگ‌سنگ كوچه‌هايت را
برگ‌برگ نخل‌هاي ساحل اروند رودت را
با گلاب اشك مي‌شوييم
آي خرمشهر
كاكلي‌هاي تو مي‌آيند و مي‌آييم


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

تو جاده های خلوت 
وقتی کَمه، محبت
دلا، همش غم داره
مثل غروب غربت
کبوتر قشنگم
ز بام ما بریده
مثل بابا که رفته
هیچ کی اونو ندیده
ابرای خیس بارون !
بیا زمین و تَر کن
دلم هوایی شده
باباجونو، خبر کن


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:11 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

آهسته، آهسته
نام شاعر: مهدی فرجی       
گل شد برآمد پیکرم آهسته آهسته 
انگار دارم می پرم آهسته آهسته
انگشترم، مُهرم، پلاکم، چفیه ام، عطرم
پیدا شد از دور و برم آهسته آهسته
آهسته آهسته سرم از خاک می روید
از خاک می روید سرم آهسته آهسته
جز نیمه ای از من نمی یابید، روزی سوخت
در شعله نیم دیگرم آهسته آهسته
خوابیدم بر شانه ها و می برندم ... نه
تابوت را من می برم آهسته آهسته
آن پیرزن، این زن به چشمم آشنا هستند
دارم به جا می آورم آهسته آهسته

این خبر می ریخت
خواندم، پدر جای تو خالی است
از چشم های خواهرم آهسته آهسته
دیگر برای آستین بالا زدن دیر است
این را بگو با مادرم آهسته آهسته
 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

آه ای برادران...
نام شاعر: محمدحسین حسنی شهرودی       

 


 
آه ای برادران که مهیای جاده اید
عزمی گران به کوله خود جای داده اید
داغ کدام گم شده را جار می زنید؟
ای نامه ها، چه پر گله و سر گشاده اید
مبهوتم از دوام سپرهای عشق تان
که این گونه در کشاکش سنگ ایستاده اید
آهسته تر که ما به شما اقتدا کنیم
ای تک سوارها که به ظاهر پیاده اید
ای بطن آفتاب حقیقت، سرایتان
ثابت شده ست روشن و خورشید زاده اید
در آسمان جلوه سبکبار می روید
دل را به خانه های زمین جا نهاده اید
نان و پنیر خشک شما آرزوی ماست
حسرت! قلندران! که چه با حال و ساده اید

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

آهنگ حماسه
نام شاعر: ندا عبدی       

در تو آواز می شود 
تنها، مهتاب
در اندیشه ی روی تو نیست
گاهی باغچه
در فصل نارنج
بر چشم های منتظر شبنم
تار می زند یاد تو را 
بر شانه های برهنه شهر
آهنگ حماسه ی تو می بارد
حتی بی خبرترین ترانه
در خلوت نگاه تو آواز می شود
بی درد نیست
وقتی که ساقه های سبز تو می خشکد
قلب من ترک برمی دارد
 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

آینه داران ظفر
نام شاعر: محمود تاری       

تقدیم به آزادگان 
غنچه وا می شود از رؤیت لبخند شما 
گل شکوفا شود از چهره ی خرسند شما
از شب تیره جدایید، ولی از خورشید
نگسلد تا به ابد، رشته ی پیوند شما
این که شد پیرهن فتح و ظفر در برتان
اجر صبری است که فرمود، خداوند شما
پایمردان جهادید که در عرصه ی عشق
چشم تاریخ ندیده ست همانند شما
اسوه ی صبر و ثبات، آینه دار ظفرید
که عدو بود درین مرحله دربند شما
«یاسر» از تلخی هجران شما دم زد و گفت: 
آفرین بر نفس آبی اروند شما
 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

آیه های آسمانی
نام شاعر: سیدابوالقاسم حسینی       

شعر اگر کلید بغض مانده در گلو نباشد 
پرنیان نقش و معنی هرچه هست کو نباشد 
شعر اگر نگوید این جا اشک و آه و خون چه کردند 
از شعور و شور و مردی ذره ای در او نباشد 
شعر اگر دمی نشیند زیر این رواق خونرنگ 
بی کران کهکشانش دیگر آرزو نباشد 
کودکی است شعر و دلخوش ساعتی به اسب چوبی 
گر تفنگ بر ندارد جنگ رو به رو نباشد 
تا سرای می پرستان ردپای زخم ما گیر 
در میان آن مضامین آیه های آسمانی ست 
هرکه را وضو نباشد اذن جستجو نباشد

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

آیین شهادت
نام شاعر: ابراهیم قنبرزاده پورپایه بستی       
تا خاکم در دست دشمن است
در رگانم خون جاری است
تا اسلحه در دستانم است
می جنگم
سربازی قدارم
مردی جنگجو

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:09 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 20 ] [ 21 ] [ 22 ] [ 23 ] [ 24 ] [ 25 ] [ 26 ] [ 27 ] [ 28 ] [ 29 ] [ > ]