دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

دیوار و در خانه چراغانی ماند/ مفقود الاثر شد و نیامد پدرم


شبنم فرضی زاده اردبیلی از شاعران کشورمان برای حجاج جان باخته در فاجعه منا چند رباعی سروده است.
دیوار و در خانه چراغانی ماند/ مفقود الاثر شد و نیامد پدرم

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، شبنم فرضی زاده اردبیلی از شاعران کشورمان برای حجاج جان باخته در فاجعه منا چند رباعی سروده است.

این شعرها فضا و زبان متفاوتی دارند و از زبان بازماندگان و چشم انتظاران حجاج روایت شده است که آنها را در ادامه می‌خوانید:

1

تن پوش سفید و...یادگارت این بود؟

عشق و هوس فصل بهارت این بود؟

با رخت عروسی‌ام عزا می‌گیرند

حاجی حاجی مکه؟ قرارت این بود؟

 

2

اما و اگر شد و نیامد پدرم

پایان سفر شد و نیامد پدرم

دیوار و در خانه چراغانی ماند

مفقود الاثر شد و نیامد پدرم

 

3

بعد از تو فضای خانه دلگیر شده

یک ماه شده رفتن تو! دیر شده

سوغاتی خوب سفرت کو بابا؟

چشمم به در حیاط زنجیر شده

 

4

بغض چمدان و یک محل بی‌تابی

یک فاتحه خوان و یک محل بی‌تابی

چشمم به نگاه مادرم می‌افتد ...

غم‌های جهان و... یک محل بی‌تابی

 

5-به جانباز شهید داوود موسوی-شهید حادثه منا-

 

از خاطره‌های مین و جنگ آمده بود

آیینه‌ سالهای سنگ، آمده بود

 

این بار مسیر آسمانش حج شد

مردی که ازین زمین به تنگ آمده بود

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 8 مهر 1394  ] [ 3:37 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شعری که آخرین فرمانده شهربانی ایران در وصف دفاع مقدس سروده است


سرهنگ سید ابراهیم حجازی آخرین فرمانده شهربانی جمهوری اسلامی شعری در وصف دفاع مقدس سروده است.
شعری که آخرین فرمانده شهربانی ایران در وصف دفاع مقدس سروده است

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سرهنگ سید ابراهیم حجازی آخرین فرمانده شهربانی جمهوری اسلامی ایران شعری در وصف دفاع مقدس سروده است:


بیگمان جنگ اندرونش گنج داشت
حاصل رنجش بسی دسترنج داشت
قطره های خون مردان خدا
 حفظ دین را بی گمان چون گنج داشت
کید دژخیمان در آن آتش بسوخت
 عز و آزادی و زآن دسترنج داشت

یاد یاران شهید و جانفدا
در درونم خاطری پر رنج داشت
لاله های سرخ خون پاکشان
تا ابدی یادیست کزآن دسترنج داشت


یاد امام بزرگوار و همه رزمندگان اسلام و انقلاب گرامی باد.


سید ابراهیم حجازی

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 31 شهریور 1394  ] [ 3:04 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شعر منتشر نشده از همسر شهید مطهری


مجموعه اشعار همسر استاد شهید مطهری پاییز امسال منتشر خواهد شد.
شعر منتشر نشده از همسر شهید مطهری

به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، اعظم (عالیه) روحانی، همسر استاد شهید مطهری شعری درباره امام رضا(ع) سروده‌اند که این شعر به مناسبت ولادت حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) توسط صفحه اینستاگرام «بنیاد علمی و فرهنگی شهید مطهری» منتشر شده است.

 

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 شهریور 1394  ] [ 2:05 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

جای خالی آزادگان در شعر انقلاب اسلامی


آزادگان در اجتماع از غریب‌ترین‌ها محسوب می‌شوند و این غربت اجتماعی به مسایل دیگر نیز ورود پیدا کرده و در بخش فرهنگ و هنر آثار کمتری در مقایسه با دیگر حوزه‌های دفاع مقدس، درباره‌ی آن‌ها تولید و منتشر شده است.
جای خالی آزادگان در شعر انقلاب اسلامی

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، بی‌گمان یکی از حوادث مرتبط با دفاع مقدس که در طول سال‌های پس از جنگ کمتر به آن پرداخته‌ شده آزادگان و مباحث مربوط به دوران اسارت آنان است.

سال‌هاست که مقام معظم رهبری در دیدار با شاعران بر لزوم نگرش به وجه‌های مختلف دفاع مقدس و زنده‌ نگاه داشتن وقایع و خاطرات آن تأکید می‌کنند. وقایعی که محدود به دوران هشت ساله نمی‌شود و پیامدها و جوانب مختلفی را در برمی‌گیرد. ایشان در دیدار با شاعران آیینی در خرداد ماه ۱۳۹۰ فرمودند» :هشت سال دفاع مقدس از لحاظ زمانى هشت سال بود، اما از لحاظ استمرار معنوى و فکرى و فرهنگى ممکن است قرن‌ها ادامه داشته باشد. حماسه‌اى که در دفاع مقدس به وجود آمد، انگیزه‌اى که پشت سر این حماسه وجود داشت، ریز حوادثى که در این مدت اتفاق افتاد، اینها چیزهائى نیست که در ظرف ده سال و پانزده سال و بیست سال تمام شود. یکى از امانتدارها شما هستید؛ باید این امانت را حفظ کنید، باید منتقل کنید

بی‌گمان یکی از این ریز حوادث مرتبط با دفاع مقدس که در طول سال‌های پس از جنگ کمتر به آن پرداخته‌ شده آزادگان و مباحث مربوط به دوران اسارت آنان است .آزادگان در اجتماع از غریب‌ترین‌ها محسوب می‌شوند و این غربت اجتماعی به مسایل دیگر نیز ورود پیدا کرده و در بخش فرهنگ و هنر آثار کمتری در مقایسه با دیگر حوزه‌های دفاع مقدس، درباره‌ی آن‌ها تولید و منتشر شده است. در بین انبوه کنگره‌های ادبی، جای خالی فراخوان شعر برای آزادگان به چشم می‌خورد و تا کنون -جز در سومین همایش سوختگان وصل- مراسم ادبی خاصی برای این عزیزان ترتیب داده نشده است. همین امر باعث غفلتِ شاعران از نوشتن در این حوزه شده و جز چند نمونه‌ی انگشت شمار، شعر خوبی سروده نشده و حتی یک کتاب مستقل شعر هم در این زمینه نمی‌توان پیدا کرد. این همان اتفاقی بود که حوزه‌ی داستان را نیز شامل می‌شد اما انتشار خاطرات داستانی و مرقومه‌نویسی‌های رهبر معظم انقلاب بر آن‌ها، موجب رونق کتاب‌ها و ایجاد ارتباط خوب با مخاطب شده است. آزادگان سندهای زنده‌ای از دوران دفاع و سال‌های پس از آن هستند که اگر امروز حماسه‌ها و خاطراتشان  با زبان هنر بیان نشود، در سال‌های بعد افسوس این کم توجهی را خواهیم خورد.

امید است که شاعران بزرگ متعهد و دغدغه‌مند انقلاب در سرایش شعر در این زمینه ورود پیدا کنند تا شاعران جوان نیز به پیروی از آنان آثار درخشان و بدیعی را به آزادگان سرفراز میهنمان تقدیم کنند. در پایان غزلی از فاضل نظری را با هم مرور می‌کنیم که برای سومین همایش سوختگان وصل سروده شده و شاعر در آن به روایت مادری می‌پردازد که پسرش پس از سال ها اسرات سر مزار او حاضر می‌شود:

خود این حکایت هر روز روزگار من است
به غم دچار چنانم که غم دچار من است

نسیم سبز بهاری وزید بر خاکم
اگر خطا نکنم عطر، عطر یار من است

کدام گریه از این سنگ شسته است غبار
کدام لحظه‌ی روشن در انتظار من است

پرید پلک دلم میهمان جانم کیست؟
کدام دسته گل امروز بر مزار من است؟

مرا تحمل دیدار اشک‌های تو نیست
فدای آن دل غمگین که داغدار من است

عجیب نیست اگر جان رفته بازآید
مسیح گم شده‌ام، یوسفم کنار من است

بگیر دست مرا تا ز خاک  برخیزم
اگر چه سوخته‌ام نوبت بهار من است

اگر خطا نکنم عطر، عطر یار من است
کدام دسته گل امروز بر مزار من است؟

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 1 شهریور 1394  ] [ 3:26 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سلام ما به شما یاس های دُردانه! / به قلب خسته غواص های دُردانه!


در آستانه ورود 13 شهید غواص و خط شکن به شهرستان مینودشت استان گلستان، شاعری از این شهر سروده‌ای تقدیم به شهدای غواص کرد.
سلام ما به شما یاس های دُردانه! / به قلب خسته غواص های دُردانه!

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از گرگان، آنچه در ادامه می آید سروده ای است از روح ا... رجبی (معاون پرورشی آموزش و پرورش) شاعری از شهر مینودشت، که به مناسبت ورود 13 شهید غواص و خط شکن به این شهر، سروده شده است.

دوباره پرچم گلگون لاله می آید

دوباره از دل اروند ناله می آید

کبوتران که غریبانه دل به آب زدند

پیاله ای به تمنای آفتاب زدند

لباس غیرت غواص را به تن کردند

قبای حضرت عباس را به تن کردند

ببین !که خاک تسلای دردشان شده بود

ازآب آمده بودندوسردشان شده بود

شدند تاکه زمینگیر گرمشان کردند

به سوز آتش صدتیر گرمشان کردند

به روی دوش شما دیدم این بدن هارا

چگونه شرح دهم داغ خط شکن هارا!

چگونه شرح دهم حال مادرت را مرد!

بغل گرفته چنین جسم بی سرت را مرد!

چگونه شرح دهم غربت پلاکت را

شناسنامه ی این جسم چاک چاکت را

چگونه شرح دهم سربه زانوی غم را

چگونه شرح دهم غربت دمادم را

به احترام شما سینه بی قرار شده ست

که دشت های وطن جمله لاله زار شده ست

به احترام شما توی فصل تابستان

زمین دچار غزلخوانی بهار شده ست

کلام مادر خوب تورا نمی فهمد

مگر کسی که به این غصه ها دچارشده ست

چنان پیام شما حک شده ست بر تاریخ

به خط سرخ که اینگونه ماندگار شده ست

سلام ما به غریبی دست بسته ی تان!

سلام ما به بدنهای سخت خسته ی تان!

سلام ما به شما یاس های دردانه!

به قلب خسته ی غواص های دردانه!

خوش آمدید شهیدان دست بسته ی ما!

کبوتران سبک بال پرشکسته ی ما!

به کوچه کوچه ی شهرم صدای پای شماست

هرآنکسی که دراینجاست آشنای شماست

هرآنکسی که درین حلقه نیست زنده به عشق

غریبه ای ست که بیرون زماجرای شماست

ازآسمان خزر تا خلیج زنده ی فارس

به دشت وکوه ،نشانی زردپای شماست

تمام دلخوشی دست های این مردم

به مهربانی دست پرازدعای شماست!

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 18 مرداد 1394  ] [ 1:05 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شعر/شهدا می بینند


چه بخواهم چه نخواهم، شهدا می بینند گاه در حال گناهم، شهدا می بینند
شعر/شهدا می بینند

چه بخواهم چه نخواهم، شهدا می بینند
گاه در حال گناهم، شهدا می بینند

بی تفاوت شدم و عین خیالم هم نیست
بوی نان می دهد آهم، شهدا می بینند

غافلم که همه ی عمر گره خورده به هم
تیر شیطان و نگاهم، شهدا می بینند

از خدا دور شدم، دور خودم می چرخم
مدتی گم شده راهم، شهدا می بینند

مدعی بودم و هستم که شهادت طلبم
با همین روی سیاهم، شهدا می بینند

آنقدر سر به هوا بود دلم، یادم رفت
می رود هفته و ماهم، شهدا می بینند...

به امید شهادت...

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 13 مرداد 1394  ] [ 5:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

از کربلای رنج که شد کربلای پنج... مازندران دوباره بهارش رسیده است...


در آستانه ورود 30 شهید غواص و خط شکن، شاعر مازندرانی سروده‌ای تقدیم به شهدای غواص کرد.
از کربلای رنج که شد کربلای پنج... مازندران دوباره بهارش رسیده است...

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس  از ساری آنچه در ادامه می آید سروده ای است از محمد علی رضاپور شاعر مازندرانی که به مناسبت ورود 30 شهید غواص و خط شکن سروده شده است.

دارند می رسند که آبادمان کنند

دیدند خسته ایم کمی شادمان کنند

دیدند بسته است دو دستان حال مان

سی تیغ می رسند که آزادمان کنند

سی مرغ عشق و قصه سیمرغ های ما

دارند می رسند که امدامان کنند

دیدند تا غبار نشسته است روی مان

می خواستند همسفر بادمان کنند

دیدند باز یک تنه یک مرد مانده است

شیرین رسیده اند که فرهادمان کنند

شاگردهای مکتب آن پیر می فروش

مارا به‌گوش نغمه استادمان کنند

شاید رسیده اند در این راه پرملال

سوی بهشت چشم خود ارشادمان کنند

سی عقده نشسته به حلقوم عاشقان

از راه می رسند که فریادمان کنند

دیدند باز قصه فراموش گشته است

تصمیم شان شده است کمی یادمان کنند

مازندران دوباره بهارش رسیده است

اردیبهشت در دل مردادمان کنند

از ده هزار و چهارصد و پنج مرد باز

یک عده آمدند که دلشادمان کنند

از کربلای رنج که شد کربلای پنج

برگشته اند عشق به بنیادمان کنند

برگشته اند از پس آن جام زهر تا

آماده بهر صحنه مرصادمان کنند

حال خراب ما همه جا نقل مجلس است

دارند می رسند که آبادمان کنند

 انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 12 مرداد 1394  ] [ 1:44 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شبنم فرضی زاده اردبیلی سروده‌هایی در وصف رجعت پیکر پاک شهیدان دوران دفاع مقدس به میهن را در اختیار خبرگزاری قرار داده است.
 

ادامه مطلب

[ دوشنبه 1 تیر 1394  ] [ 6:03 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شعر زیبای "یاحا کاشانی" برای "175 شهید غواص" تازه تفحص شده


در ادامه شعر زیبای یاحا کاشانی برای 175 شهید غواص تازه تفحص شده را بخوانید.
شعر زیبای

به گزارش فضای مجازی دفاع پرس:

بهم گفتن گلتُ آب برده،دیگه تنها شدى برا همیشه
کسى که دلشو زده به دریا،به این راحتیا پیدا نمیشه

بهم گفتن گلتُ آب برده،کسى از جاىِ اون خبر نداره
دیگه باید بشینى تا یه روزى،که دریا پرپرش رو پس بیاره

حالا میگن تورو با دسته بسته،تورو زنده زنده خاک کردن
نمیدونى که مادر چى کشیدم،منو با این خبر هلاک کردن

بگو اون لحظه که پراتُ بستن،چرا مادر منو صدا نکردى
تویى که قصد برنگشتن نداشتى،تو که پشت سرتُ نگا نکردى

بگو تا داغِ تازم تازه تر شه،بهت لحظه آخر آب دادن؟
آخه مادر براىِ تو بمیره،که اینجورى تو رو عذاب دادن

برا عکسات رو پام لالایى خوندم،شباى بى کسى و بى قرارى
کى جرأت کرده دستاتُ ببنده؟بمیرم تو مگه مادر ندارى؟

بهم برخورده مادر،بغض دارم،قسم خوردم دیگه دریا نمیرم
قسم خوردم گلم مثلِ خودِ تو،منم با دستاىِ بسته بمیرم

پُره حرفم پُره دردم عزیزم،ولى آغوش من امنِ هنوزم
بذار دستاتُ وا کنم عزیزم،تو آغوشِ تو راحت تر بسوزم

ترانه:یاحاکاشانى

 

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 27 خرداد 1394  ] [ 1:09 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سروده "محمدحسین جعفریان" تقدیم به شهید "رضا اسماعیلی"


"محمدحسین جعفریان" در آیین اختتامیه سیزدهمین جشنواره شعر و ادب سوره به قرائت سروده‌ای پرداخت و گفت: این سروده را تقدیم به شهید "رضا اسماعیلی" از شهدای افغانستانی مدافع حرم می‌کنم.
سروده

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، "محمدحسین جعفریان" شاعر و نویسنده در آیین اختتامیه سیزدهمین جشنواره شعر و ادب سوره به قرائت سروده‌ای پرداخت و گفت: این دو بیت را تقدیم به شهید "رضا اسماعیلی" از شهدای مدافع حرم تیپ فاطمیون می‌کنم.

دو بیتی که جعفریان سروده بود و قرائت کرد در ادامه آمده است:

بیا سعدی در اینجا کن طوافی/ بر این مردان سر بر تن اضافی 

 تو با یک قافیه در عشق ماندی/ دمشق آنک پر است از این قوافی

انتهای پیام/



[ چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  ] [ 12:27 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 23 ] [ 24 ] [ 25 ] [ 26 ] [ 27 ] [ 28 ] [ 29 ] [ 30 ] [ 31 ] [ 32 ]