دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

گرامیداشت شهید شیرودی در زادگاهش برگزار شد

آیین گرامیداشت سرلشکر شهید خلبان «علی اکبر شیرودی» در شهر شیرود و با حضور جانشین فرمانده هوانیروز ارتش برگزار شد.

کد خبر: ۲۳۸۳۷۳

تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۲ - 06May 2017

به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع پرس، مراسم سالگرد شهادت سرلشکر شهید خلبان «علی اکبر شیرودی» و 565 شهید گلگون کفن شهر شیرود در گلزار شهدای این شهر برگزار شد.

 

در این مراسم که با حضور گسترده و پرشور مردم و مسئولان محلی و مسئولان نظامی و خلبانان هوانیروز ارتش برگزار شد، امام جمعه تنکابن طی سخنانی ضمن خوش آمد گویی به همرزمان شهید شیرودی گفت: خلبانان جوان هوانیروز به حق شیرودی‌های امروز ارتش اسلام هستند.

 

وی مقدم امیر حسین یاسینی رییس دفتر ارتباطات مردمی فرمانده نیروی زمینی ارتش و سرتیپ خلبان جمشید اسماعیلی جانشین فرمانده هوانیروز را گرامی داشت.

 

در ادامه امیر خلبان اسماعیلی جانشین هوانیروز طی سخنانی بر آمادگی روز افزون هوانیروز بر دفاع از کیان ایران اسلامی زیر پرچم ولایت تاکید کرد.

 

در ادامه این مراسم و پس از مداحی ذاکر اهل بیت، تمبر یادبود شهید سرلشکر خلبان علی اکبر شیرودی رونمایی شد.

 

یکی از جلوه‌های ویژه این مراسم که مورد توجه قرار گرفت استقبال پراحساس مردم شیرود از یکی از خلبانان جوان بود که متوجه شدیم وی اهل شیرود است و در پی عشق به مکتب شهدایی مثل خلبان شهید شیرودی به لباس مقدس خلبانی مفتخر شده است.

 

سرهنگ خلبان «علی زبردست» در گفت‌وگو با  ما ولایتمداری، اطاعت و علاقه محض به ولی زمان و تقید به اصول شرافت سربازی و شجاعت و شهادت طلبی را از خصوصیات بارز شهید شیرودی دانست که باعث شاخص شدن این شهید شده است.

 

وی خود و همرزمانش را رهرو مکتب شهید شیرودی دانست و بر تلاش برای حرکت در مسیر شهدا تاکید کرد.

 

گرامیداشت شهید شیرودی در زادگاهش برگزار شد 

گرامیداشت شهید شیرودی در زادگاهش برگزار شد 

گرامیداشت شهید شیرودی در زادگاهش برگزار شد 

 

انتهای پیام/221 


ادامه مطلب

[ شنبه 16 اردیبهشت 1396  ] [ 6:44 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سالگرد شهدای گمنام دانشگاه آزاد اسلامی بابل برگزار می‌شود

همزمان با نخستین سالگرد شهادت شهدای مدافع حرم در خان‌طومان سوریه، مراسم سالگرد دو شهید گمنام دانشگاه آزاد اسلامی بابل بعد از ظهر امروز در مسجد الزهرا (س) این دانشگاه برگزار می‌شود.

کد خبر: ۲۳۸۳۷۲

تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۲ - 06May 2017

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مازندران، همزمان با اولین سالگرد شهادت شهدای مدافع حرم در خان‌طومان سوریه، مراسم سالگرد دو شهید گمنام دانشگاه آزاد اسلامی بابل امروز (166 اردیبهشت) در مسجد الزهراء این دانشگاه برگزار می‌شود.

این مراسم با سخنرانی حجت الاسلام قلی پور امام جمعه بابلسر و مداحی مداح اهل بیت سید ایمان حسینی و شعرخوانی میثم رنجبر همراه خواهد بود.

سالگرد دو شهید گمنام دانشگاه آزاد اسلامی بابل برگزار می شود 

 

انتهای پیام/ 


ادامه مطلب

[ شنبه 16 اردیبهشت 1396  ] [ 6:44 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

دیدار دوباره رزمندگان با دوستان شهید خود در فکه+ تصاویر

مراسم گرامیداشت عملیات سیدالشهدا(ع) با حضور رزمندگان این لشکر در یادمان شهید اسکندرلو فکه برگزار شد.

کد خبر: ۲۳۸۳۷۵

تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۹ - 06May 2017

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، مراسم گرامیداشت عملیات سیدالشهدا(ع) روز گذشته (جمعه 15 اردیبهشت ماه) با حضور خانواده شهدا و رزمندگان این عملیات در مقتل شهدای عملیات و در یادمان شهید اسکندرلو برگزار شد.

در این مراسم سردار «علی فضلی» جانشین سازمان بسیج مستضعفین و از فرماندهان لشکر 10 سیدالشهدا(ع) در دوران دفاع مقدس به ذکر خاطراتی از آن دوران پرداخت.

این مراسم هر ساله به همت حماسه سازان عملیات سیدالشهدا(ع) با همکاری سپاه سیدالشهدا(ع) استان تهران و سپاه امام حسن مجتبی(ع) استان البرز در منطقه عمومی فکه برگزار می شود.

یادمان عملیات سیدالشهدا(ع) در 60 کیلومتری شهرستان شوش و در منطقه عمومی فکه قرار دارد. پس از عملیات والفجر 8 و تصرف فاو ارتش رژیم صدام با اتخاد استراتژی دفاع متحرک و با هدف تصرف منطقه عملیاتی فتح المبین در صدد جبران شکست خود در منطقه عملیاتی فاو برآمد و در تاریخ 1365/2/10 اقدام به تک سنگینی به استعداد دو لشکر زرهی در منطقه عمومی فکه کرد.

تیپ حضرت سیدالشهدا(ع) به استعداد 9 گردان به منظور مقابله با دشمن در تاریخ 12 اردیبهشت ماه طی عملیاتی به نام سیدالشهدا(ع) در منطقه فکه به مقابله با دشمن پرداخت. طی این عملیات تعداد زیادی تانک و نفربرهای دشمن منهدم و جلوی پیشرفت آن ها گرفته شد.

شهید حاج حسین اسکندرلو فرمانده گردان حضرت علی اصغر(ع) و شهید محمد حسین حسنیان فرمانده گردان المهدی(عج) به همراه 120 همرزم خود در این عملیات به شهادت رسیدند.

دیدار دوباره رزمندگان با دوستان شهید خود در فکه+ تصاویر 

 

دیدار دوباره رزمندگان با دوستان شهید خود در فکه+ تصاویر  

 

دیدار دوباره رزمندگان با دوستان شهید خود در فکه+ تصاویر 

 

دیدار دوباره رزمندگان با دوستان شهید خود در فکه+ تصاویر 

انتهای پیام/ 141


ادامه مطلب

[ شنبه 16 اردیبهشت 1396  ] [ 6:44 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

اعزام ۱۷۰ طلبه کرمانشاهی به اردوی راهیان نور غرب کشور

مسئول سازمان بسیج طلاب استان کرمانشاه گفت: در راستای تجدید عهد و پیمان با امام و شهدا، ۱۷۰ نفر از خواهران طلبه بسیجی استان کرمانشاه به اردوی راهیان نور غرب اعزام شدند.

کد خبر: ۲۳۸۳۸۵

تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۶ - 06May 2017

 

اعزام ۱۷۰ طلبه کرمانشاهی به اردوی راهیان نور غرب کشوربه گزارش دفاع پرس از کرمانشاه، حجت الاسلام سجاد کریمی مسئول سازمان بسیج طلاب استان کرمانشاه، از اعزام ۱۷۰۰ نفر از طلاب کرمانشاهی به اردوهای راهیان نور غرب کشور خبر داد و اظهار داشت: این تعداد از طلبه ها به صورت سهمیه ای برای هر مدرسه در نظر گرفته شده است و در قالب ۴ اتوبوس برای تجدید عهد و پیمان با امام و شهدا به این اردوها اعزام شدند.

وی هدف از اعزام طلاب به این مناطق را آشنایی با دستاوردهای دفاع مقدس دانست و افزود: از مهم ترین دستاوردهایی که در این اردوها خواهران طلبه با آن آشنا خواهند شد، عمل به وصایای شهدا است که بندگی خدا و عمل به دستورات الهی را در پی خواهد داشت.

حجت‌الاسلام کریمی افزود: بدون شک قدم نهادن در مسیر شهدا و عمل کردن بر اساس وصیت آن‌ها سعادت و عاقبت به خیری را به همراه دارد.

وی رسالت طلاب و روحانیون در امر تبلیغ را بسیار خطیر خواند و خاطرنشان کرد: امروزه دشمنان اسلام تلاش می کنند تا ارزش‌های اسلامی و دینی را در جامعه ما کمرنگ جلوه دهند. لذا ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در بین جوانان، جامعه را در برابر هجمه های فرهنگی بیمه می کند.

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ شنبه 16 اردیبهشت 1396  ] [ 6:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

دفاع مقدس نیاز به بزرگ‌نمایی و قهرمان‌پروری غیرواقعی ندارد

احمد یوسف‌زاده خالق کتاب آن بیست و سه نفر گفت:‌ دفاع مقدس نیاز به بزرگ‌نمایی و قهرمان‌پروری غیرواقعی ندارد؛ این قدر قهرمان و موضوع واقعی داریم که نخواهیم به تخیل و مسائل غیرواقعی بپردازیم، نباید در عرصه جنگ جایی برای غلو وقایع و انعکاس بیان غیرواقعیت‌ها بگذاریم.

کد خبر: ۲۳۸۳۹۰

تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۴ - 06May 2017

دفاع مقدس نیاز به بزرگ‌نمایی و قهرمان‌پروری غیرواقعی نداردبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، دوران دفاع مقدس به عنوان یکی از مهم‌ترین سرفصل های تاریخ کشور، از آنجا که از محکم ترین ستون های حفظ انقلاب اسلامی به شمار می رود، همواره از سوی رهبر معظم انقلاب و مردم مورد تاکید و دقت قرار گرفته است.

این دوران از با ارزش ترین گنجینه های معنوی و فرهنگی کشور است که تنها با قلمی شیوا، بیانی صریح و روایتی مستند می تواند مورد استحصال و اکتشاف هنرمندان و نویسندگان کشور قرار گیرد تا علاوه بر تحکیم ماندگاری آن، پیرایه ها و دست اندازی ها به وقایع اش، پالایش شده و اثری درخور و مستند در اختیار نسل های بعد از جنگ قرار گیرد.

اما در میان آثار منتشره در این حوزه برخی کتاب‌ها به شکلی دیگر بر تارک مجموعه کتب دفاع مقدس درخشیده‌اند و آن هم تقریظ رهبر معظم انقلاب بر حاشیه برخی از این کتاب‌هاست.

از این رو خبرگزاری دفاع مقدس برآن شده است تا ضمن گفتگو با صاحبان کتاب‌هایی که مورد تقریظ رهبر معظم انقلاب قرار گرفته‌‌اند، به بررسی وجه تمایز آن آثار و کشف نوع نگاه معظم له به کتاب‌های دفاع مقدس نیز بپردازد.

خبرنگار فرهنگ وادب دفاع پرس گفت وگویی بااحمد یوسف زاده ترتیب داده است که ماحصل آن را می خوانید:

احمد یوسف‌زاده متولد سال 1344 در شهرستان فاریاب در استان کرمان است. وی در سال 61 که فقط 16 سال داشت، به همراه چند تن از هم‌رزمانش از تیپ ثارالله کرمان در عملیات بیت‌المقدس به اسارت درآمد. وی درحال حاضر دانشجوی دکترای ادبیات فارسی است.

دفاع پرس: در مورد کتاب «آن 23 نفر» که حضرت آقا بر حاشیه آن، تقریظ نوشتند برایمان توضیح دهید؟

ماجرای کتاب آن 23 نفر مربوط است به نوجوانانی 14 تا 18 ساله که 17 نفرشان، کرمانی و چهار نفر دیگرشان از استان‌های دیگر هستند که در عملیات بیت‌المقدس (عملیات آزادسازی خرمشهر) اسیر می‌شوند، جالب است بدانید که سردار قاسم سلیمانی فرمانده لشکر 41 ثارالله کرمان، پیش‌بینی کرده بود ممکن است چنین مسئله‌ای برایمان رخ دهد و درست همان قضیه برای ما 23 نفر اتفاق افتاد.

23 بسیجی که مخفیانه وارد خط شدند

دفاع پرس: قصه اسارت این 23 نفر رزمنده نوجوان چگونه بود؟ سردار سلیمانی در این ارتباط قبل از عملیات بیت المقدس دقیقا چه گفت؟

سردار قاسم سلیمانی قبل از آغاز عملیات بیت‌المقدس در میان رزمندگان آمد و نوجوانان کم سن و سال را از صف بقیه رزمندگان عملیات جدا کرد و استدلالش این بود که ممکن است در حین عملیات اسیر شوید و زیر شکنجه مجبورتان کنند بگویید ما را به زور به جبهه فرستادند و صدام با شما مانور تبلیغاتی راه بیندازد؛ لذا عده‌ای را بخاطر سن بر می‌گردانند ولی این 23 نفر تصمیم می‌گیرند هر طور شده به جلو بروند و در عملیات شرکت کنند مثلا تعدادی زیر صندلی قطار قایم می‌شوند و به هر وسیله و روشی خود را به جبهه می‌رسانند.

امتحانی سخت نوجوانان بسیجی در دوران اسارت

طبق پیش‌بینی حاج قاسم، مرحله سخت و امتحان سنگین ما 23 نفر اتفاق افتاد، عراقی‌ها ما 23 نفررا اسیر کردند و مانور تبلیغاتی خود را با حضور ما (نوجوانان بسیجی) به راه انداختند، البته بعد از شکستی که در عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر خورده بودند اینگونه تلافی آن را بر سر اسیران جنگی خالی می‌کردند.

حضور در کاخ صدام و تصمیم بزرگ دلیرمردان بسیجی

هنوز 20 روز از اسارتمان نگذشته بود، که یک روز ما 23 نفر را به کاخ مجلل صدام بردند که در سالن بزرگی منتظر نگهمان داشتند که طولی نکشید، مردی با لباس نظام در حالیکه دست دختر بچه‌ای پنج یا شش ساله در دستش بود، وارد شد و بعد از ورودش تعداد زیادی عکاس و فیلمبردار، پشت سرش وارد سالن شده و دور ما حلقه زدند.

صدام با دخترش «حلا» آمده بود. صدام بعد از سلام و احوال پرسی گفت: «ما دوست نداریم شما را در این سن و سال در اسارت ببینیم، ما نمی‌خواستیم جنگ آغاز شود! اما شد!، ما پیشنهاد صلح داده‌ایم! اما مسئولان کشور شما نپذیرفته‌اند! آنها شما را فرستاده‌اند جبهه، در حالی که شما باید در کلاس درس باشید، ما شما را آزاد می‌کنیم بروید پیش خانواده‌هایتان، بروید درس بخوانید، دانشگاه بروید و وقتی که دکتر یا مهندس شدید برای من نامه بنویسید، حالا دخترم به نشانه صلح به هر کدام از شما یک شاخه گل می‌دهد»

بعد از مدتی نیز صدام مقداری سئوال جواب با ما کرد و از هر کدام از رزمنده‌ها می‌پرسید از کدام شهر آمده و شغل پدرمان چیست؟ سپس از جایش بلند شد تا با ما عکس یادگاری بگیرد. زندانبان‌ها مارا مجبور کردند که در کنار صدام بایستیم و عکس گرفتن‌های ممتدشان شروع شد در حالی که ما همه با قیافه‌های عبوس و اخم کرده ایستاده بودیم.

در همین لحظه صدام به دخترش که مشغول نقاشی کشیدن بود گفت: «حلا» تو نمی خواهی برای این ایرانی‌ها یک جوک تعریف کنی و «حلا» بدون آنکه سرش را بالا بیاورد، با لحنی کودکانه جواب داد: «نچ».

پس از لحظاتی دیدار تمام شد و صدام و دخترش به همراه تصویربرداران خبری و عکاس‌ها سالن را ترک کردند و زندانبان‌ها هم جمع 23 نفره ما را از سالن خارج کرده و به زندان انتقال دادند.

 

بازی صدام را ما به نفع خودمان تمام کردیم 

در ظاهر صدام طبق نقشه‌اش موفق شده و از بُرد تبلیغاتی نیز بهره برده بود، اما تصمیم گرفتیم صدام را خلع سلاح کنیم و حربه‌اش را بگیریم؛ تا اینجای کار طبق نقشه صدام پیش رفته بود، اما جمع ما از این به بعد داستان، وارد صحنه شد و کار را تمام کرد.

ما بلافاصله پس از ورود به زندان دست به اعتصاب غذا زدیم و اعلام کردیم تنها در صورتی این اعتصاب را خواهیم شکست که ما را به ایران برنگردانند. با وجود شدت یافتن شکنجه‌ها هیچ یک از افراد گروه ما حاضر به شکستن اعتصاب غذا نشد تا این که از طرف عراقی‌ها پس از پنج روز، هنگامی که تعدادی از ما 23 نفر در آستانه مرگ قرار گرفتند، به ما گفتند: «نمی‌روید که نروید، به درک، خودتان ضرر می‌کنید».

زیر شکنجه بچه‌ها از اعتقاداتشان دست برنداشتند

طی مدتی که اعتصاب غذا داشتیم و تمام بچه‌ها شکنجه می‌شدند به زندانبان‌ها می‌گفتند کسی ما را به زور به جبهه نفرستاده و حاضر نیستیم به کشورمان برگردیم.

این سرآغاز رسیدن به خواسته‌هایمان بود که ما را اسیر بپندارند و نه کودک، و این گونه با ما رفتار کنند.

8 سال اسارت را به جان خریدیم

8 سال اسارت رابه جان خریدیم و ننگ آزادی که با زیرسئوال رفتن رهبر و نظام اسلامی‌مان باشد را نپذیرفتیم و به فضل الهی به کشور برگشتیم.

یکی از 23 نفربه صدام نامه نوشت

بعدها که آزاد شدم نامه‌ای به صدام نوشتم و از طریق تلکس ارسال کردم که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت. در سال 75 نامه مفصلی به صدام به این شرح نوشتم:

آقای صدام حسین

رئیس‌‌جمهور عراق

تابستان سال 1982 میلادی من احمد یوسف‌‌زاده که آن زمان شانزده ‌‌ساله بودم به ‌همراه هزاران جوان شجاع ایرانی در عملیات بزرگی به‌ اسم «بیت‌المقدس» با رمز یا علی‌بن‌ابیطالب، ماهر عبدالرشید، فرمانده سپاه هفتم را شکست دادیم و تن زخمی خرمشهر عزیزمان را از زیر چکمه‌‌های سربازان متجاوز تو بیرون کشیدیم. تقدیر چنین بود که جمعی از ما اسیر شویم و نتوانیم در جشن آزادسازی خرمشهر، که تو آن را «محمره» نامیدی، شرکت کنیم.

تو که چنان شکست تلخی را باور نمی‌‌کردی، دستور دادی من و 22 نفر از همرزمان نوجوان را از دیگر اسرا جدا کنند تا از ما طعمه‌‌ای بسازی برای فرار از تلخی گزنده آن شکست سنگین.

بوق‌‌های تبلیغاتی‌‌ات شب و روز جار زدند که رژیم ایران کودکانی چند را به کوره جنگ فرستاده و کلیدی به گردن هریک آویخته که اگر کشته شدند درهای بهشت را با آن باز کنند!

مأموران تو آن‌‌گاه ما را در شهربازی بغداد مزوّرانه بر ماشین برقی کودکان سوار کردند که مثلاً امام و کشور ما را مسخره کنند که ببینید سربازان خمینی چه ‌کسانی هستند!

چند روز بعد، ما را در یکی از قصرهایت به‌‌‌ اجبار رو به ‌‌روی تو نشاندند و تو با لبخندی که پشت آن می‌‌شد گریه‌‌های شکستت در خرمشهر را دید مهربانانه! با ما سخن گفتی. گفتی که ما طفلیم و جای طفل در دبستان است، نه در جنگ. گفتی: «کل اطفال العالم اطفالنا»؛ همه بچه‌‌های دنیا بچه‌‌های ما هستند. گفتی که ما را آزاد می‌‌کنی به ‌شرطی که دیگر به جنگ نیاییم.

آقای صدام‌حسین، اگر یادت باشد خواسته دیگری هم از ما داشتی، گفتی: «من آزادتان می‌‌کنم که بروید درس بخوانید. دکتر و مهندس بشوید و بعد برای من نامه بنویسید.» امروز، که من از دانشگاه فارغ‌‌التحصیل شده‌‌ام، در پاسخ به همان درخواست توست که این نامه را می‌‌نویسم.

راستی یادت هست می‌‌گفتی همه کودکان دنیا کودکان ما هستند. مگر کودکان حلبچه، که در آغوش مادران مرده‌‌شان به‌جای شیر، گاز خردل فروخوردند، مال این دنیا نبودند. مگر امیر پانزده‌ساله، امیر شاه‌‌پسندی، اهل کرمان که سخت‌‌ترین شکنجه‌‌ها را در اردوگاه‌‌های عراق تحمل کرد و نقیب محمد، افسر بعثی تو، زیر تازیانه سیاهش کرد و بعد هم با اتوی داغ گوشت پاهای او را کَند و مجبورش کرد با همان پاهای بریان‌‌شده روی شن‌‌های اردوگاه بدود، از فرزندان همین دنیا نبود؟

صدام‌حسین، ما، همان رزمندگان کوچکی که در آوریل سال 1982 به حضورشان پذیرفتی، از قصر تو به زندان نمناک استخبارات برگشتیم و با یک اعتصاب غذای پنج‌ روزه دولتت را مجبور کردیم که بپذیرد ما رزمنده‌‌ایم، نه کودک.

با تحمل شکنجه‌‌هایی که ذکرشان در این نامه نمی‌‌گنجد، پس از گذراندن شیرین‌‌ترین سال‌‌های عمرمان در شکنجه‌‌گاه‌‌های تو، سرانجام با گردنی افراشته قدم به خاک میهن‌مان گذاشتیم و امروز برخی از ما دکتر و مهندس شده‌‌اند و در سازندگی کشورشان سهیم هستند.

در پایان این مثل ایرانی‌‌ها را هم به خاطر بسپار که زمستان می‌‌گذرد، اما روسیاهی به زغال می‌‌ماند.

احمد یوسف‌‌زاده

اسیر شماره 4213

اردوگاه رمادی

دفاع پرس: در مورد ویژگی های اثرتان شرح دهید؟

راوی این کتاب یک نفر است، شاید یکی از دلایل اقبال این کتاب همین موضوع باشد. اشراف به مطالب و این که فضایی را ترسیم کردم که خودم آنرا دیده و از نزدیک لمس کرده‌ام. دیگر این که قبل از نگارش این کتاب، کتاب‌های دیگری هم در عرصه دفاع مقدس نوشته بودم و اولین تجربه کاری‌ام نبوده است.

این کتاب حاوی یک پیش فصل است که شامل هفت بخش کوتاه به عنوان مقدمه داستان است و چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان. در پایان کتاب نیز نامه ام به صدام حسین و تعدادی عکس از روزنامه‌ها و گروه 23 نفره ضمیمه شده است.

در این کتاب فقط هشت ماه از هشت سال و سه ماه و هفده روز اسارت را بررسی کرده ام و باقی سال‌های اسارت در الرمادی، موصل و بین‌القفسین، هنوز به رشته تحریر در نیامده است. تقسیم‌بندی کتاب، فصل‌های سال را نمایندگی می‌کند. یعنی در چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان روایت می‌شود که همگی مربوط به سال 1361 است. ما بیست و سه نفر 16 نفر اهل کرمان هستیم و در حال حاضر تنها یکی از ما «سید عباس سعادت» چشم از جهان فرو بسته است.

دفاع مقدس نیاز به بزرگ‌نمایی و قهرمان‌پروری غیرواقعی ندارد 

دفاع پرس: کتاب شما چگونه به دست حضرت آقا رسید؟

سال 93 کتابم از چاپ درآمد. همشهری ام آیت الله حجتی کرمانی که کتاب را خوانده بود، به من گفت: «یک نسخه از کتاب را به من بده، من گاهی توفیق دیدار مقام معظم رهبری را دارم، کتابت را می برم و تقدیم ایشان می کنم.» 22 بهمن 93 کتاب را به آیت الله حجتی دادم و در ایام عید، رهبر انقلاب کتابم را خوانده بودند و فروردین به من از دفتر رهبری تلفن زدند که کتاب را ایشان خوانده‌اند و برآن تقریظ نوشته‌اند، اما قرار شد به جایی خبر ندهم تا رسانه‌ای نشود و در مراسمی از تقریظ رونمایی شود. چون علاقه‌مند بودم بدانم چه متنی حضرت آقا برایم نوشته‌اند خواستم متن را برایم بخوانند، نتوانستم بنویسم دوباره تقاضا کردم و برایم دوباره خواندند تا نوشتم، عبارت را ادبی و هنرمندانه نوشته بودند. متن تقریظ که رهبری نوشتند:

«در روزهای پایانی ۹۳ و آغازین ۹۴ با شیرینی این نوشته‌ی شیوا و جذاب و هنرمندانه، شیرین‌کام شدم و لحظه‌ها را با این مردان کم سال و پرهمت گذراندم. به این نویسنده‌ی خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همه‌ی این زیبائیها، پرداخته‌ی سرپنجه‌ی معجزه‌گر اوست درود می فرستم و جبهه‌ی سپاس بر خاک می سایم.

یک بار دیگر کرمان را از دریچه‌ی این کتاب، آنچنان که از دیرباز دیده و شناخته‌ام، دیدم و منشور هفت رنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم.»

دفاع پرس: بعد از تقریظ رهبری وضعیت انتشار کتاب و برخورد دیگران با کتاب چگونه شد؟ آیا از جریان زندگی «آن 23 نفر» اثری ساخته شده است؟

کتابم شناخته و معروف شد، فروش خوبی پیدا کرد، کتابم تاکنون 45 مرتبه تجدید چاپ شده است. سردار سلیمانی نیز بعد از مطالعه کتابم، مرا و همشهری‌های کرمانی‌ام را مورد لطف و عنایت بسیار قرار دادند و تعبیرهای زیبایی به کار بردند. بسیاری از مسئولان کشوری و حتی مسئولی از تشخیص مصلحت نظام به من گفت: «کتابت را 2 مرتبه خواندم.» مسئول دیگری به من گفت: «هیچ مداحی به اندازه کتاب «آن 23 نفر» نتوانسته اشک مرا در بیاورد و تاثیر گذار باشد.» سال 87 هم مستندی از حکایت 23 نفر در شبکه 4 ساخته و پخش شد.

من این ماجرا را در سال 1370 یعنی یک سال پس از آزادی به رشته تحریر درآوردم و کتابی کم‌حجم نوشتم. پس از آن در سال 1385 داستان این کتاب توسط مهدی جعفری به مستندی 13 قسمتی تبدیل شد که آن هم از شبکه چهار پخش می‌شود. وقایع کتاب مربوط به 30 سال پیش است و نگارش آن بر اساس دست نوشته‌های من و همچنین فیلم مستند مهدی جعفری است که حاوی ساعت‌ها مصاحبه با گروه بیست و سه نفر است.

دفاع پرس: در زمینه آسیب‌شناسی کتاب‌های دفاع مقدس چه باید انجام دهیم که کمتر این حوزه آسیب بییند؟

دفاع مقدس نیاز به بزرگ‌نمایی و قهرمان‌پروری غیرواقعی ندارد؛ این قدر قهرمان و موضوع واقعی داریم که نخواهیم به تخیل و مسائل غیرواقعی بپردازیم، نباید در عرصه جنگ جایی برای غلو وقایع و انعکاس بیان غیرواقعیت‌ها بگذاریم.

دفاع پرس: سایر آثارتان را معرفی کنید؟

چند کتاب از سال 78 در زمینه دفاع مقدس با عنوان «لبخند در قدس»، «رنج شیرین»، «پلاک طیبه»، «پرچین راز»، «آتش افروز»، «هفده سالگی‌ام»، «سلول سرد» و...» نوشته‌ام.

در آینده نزدیک هم کتاب «اردوگاه اطفال» را در ادامه خاطرات کتاب « آن 23 نفر» منتشر می‌کنم که به بقیه جریان اسارت این افراد پرداخته شده است.             . 

انتهای پیام/191


ادامه مطلب

[ شنبه 16 اردیبهشت 1396  ] [ 6:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مبارزه جدی شهید ابومحمدالحاج با منیت بود

همسر شهید مدافع حرم حزب الله «حسن محمد الحاج» گفت: مبارزه جدی شهید ابومحمدالحاج با منیت بود و حزب الله لبنان پیش از آن‌که یک فرمانده نظامی برجسته را از دست بدهد یک انسان برجسته در عرصه‌های دینی، اخلاقی و روحی را از دست داد.

کد خبر: ۲۳۸۳۹۴

تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۶:۲۶ - 06May 2017

مبارزه جدی شهید ابومحمدالحاج با منیت بود

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، همسر شهید مدافع حرم «حسن محمد الحاج» مشهور به ابومحمدالاقلیم از فرماندهان حزب الله لبنان در دومین محفل گرامیداشت شهدای جبهه مقاومت ضمن تبیین فعالیت های زنان حزب الله لبنان در رویارویی با دشمنان اسلام، صفات بارز اخلاقی همسر شهیدش را تشریح کرد.

 

وی با اشاره به تعبد و تعهد همسرش افزود: این شهید بزرگوار از سن هفت سالگی اهل عبادت، نماز و روزه بود و با وجود اینکه دائم الصیام بود اما هرگز دیگران از این موضوع مطلع نبودند.

 

وی خوشرویی و چهره متبسم شهید را یکی از صفات ممتاز وی خواند و گفت: شهید ماندن در صحنه مقاومت و رویارویی با تکفیری ها و صهیونیست ها را، شرط ازدواج با من قرار داد.

 

وی صفات اخلاقی نیک، دینی و پایبندی کامل وی به احکام شرعی و اطاعت از خداوند، حسن رفتار، منش انسانی، صبر وافر و آمادگی کامل برای جانفشانی را از برجسته ترین ویژگی های شخصیت حاج ابومحمد دانست و افزود: یکی از نکات بارز اخلاقی شهید ابومحمدالحاج، مبارزه جدی با منیت بود و کلمه من در شهید حسن الحاج وجود نداشت. برای همین بود که حزب الله لبنان، پیش از آن‌که یک فرمانده نظامی برجسته را ازدست داده‌ باشد، یک انسان برجسته در عرصه‌های دینی، اخلاقی و روحی را از دست داد.

 

همسر شهید حسن محمد الحاج، با استناد به بیانات سید حسن نصرالله گفت: همسرم از سال 1982 تا زمان شهادت همواره در مقاومت حضور داشت و با وجود اینکه در لحظه شهادت گلوله بر بدنش اصابت کرده بود اجازه نداد او را به عقب برگردانند و تا آخرین نفس در میدان مبارزه مقاومت کرد.

 

وی با اشاره به اینکه شهید حسن محمد الحاج، در اغلب عملیات های مقاومت اسلامی حضور داشته، اظهار داشت: به جرات می توانم بگویم که پیروزی در جنگ 33روزه توسط رزمندگان مقاومت از جمله شهید ابومحمد الاقلیم رقم خورد و مجاهدت‌های شهید الحاج در کنار رزمندگان مقاومت، در تامین امنیت برای لبنان تاثیر بسزایی داشته است.

 

 

گفتنی است شهید «ابومحمدالاقلیم» یا «ابو ماهر» یکی از بنیان‌گذاران مقاومت اسلامی لبنان و از فرماندهان ارشد حزب الله است که در سوریه و در نبرد با گروههای تروریستی و تکفیری وابسته به وهابیت در عملیات پیچیده حومه ادلب شرکت کرد و در اکتبر 2015 به شهادت رسید.

 

انتهای پیام/ 141


ادامه مطلب

[ شنبه 16 اردیبهشت 1396  ] [ 6:42 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مراسم گرامی داشت چهلمین روز درگذشت سردار اردستانی برگزار شد

مراسم گرامی داشت چهلمین روز درگذشت سردار حسین اردستانی رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در حسینیه فاطمه الزهرا(س) برگزار شد.

کد خبر: ۲۳۸۳۹۷

تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۸ - 06May 2017

به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع پرس، در مراسم گرامی داشت چهلمین روز درگذشت سردار حسین اردستانی رئیس‌ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس که در حسینیه فاطمه الزهرا(س) سپاه تهران بزرگ برگزار شد، سردار قاآنی جانشین نیروی قدس سپاه، سردار محسن رضایی فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس، سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه، سردار زاهدی معاون عملیات سپاه، سردار فرجیان زاده مشاور رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سردار غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس، سردار حمید اصلانی معاون اجرایی کل سپاه و رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس حضور داشتند.

انتهای پیام/231


ادامه مطلب

[ شنبه 16 اردیبهشت 1396  ] [ 6:37 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

«توسل و تحول» مجموعه هشت داستان کوتاه دفاع مقدس

کتاب «توسل و تحول» مجموعه هشت داستان کوتاه دفاع مقدس به نویسندگی «علی‌اصغر عنابستانی» است که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس چهارمحال و بختیاری به چاپ رسیده است.

کد خبر: ۲۳۶۸۱۲

تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۵:۳۰ - 05May 2017

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از شهرکرد، کتاب «توسل و تحول» مجموعه هشت داستان کوتاه دفاع مقدس به نویسندگی «علی‌اصغر عنابستانی» است که  توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس چهارمحال و بختیاری به چاپ رسیده است.

«توسل و تحول» به نویسندگی علی اصغر عنابستانی و تنظیم ابراهیم رحیمی پردنجانی در 63 صفحه و شمارگان 3000 نسخه در سال 1390 توسط انتشارات سدرة المنتهی به چاپ رسیده است.

نویسنده در مقدمه کتاب آورده است:

تمام هشت داستان این مجموعه حاصل قلم این ناچیز در سال‌های اولیه بعد از جنگ یعنی 67 تا 70 است و به همین دلیل به نظرم حال و هوای جنگ در آنها بیشتر از سایر نوشته‌هایم قابل احساس است اینجانب برای انتخاب هشت داستان از مجموع نوشته‌های خودم زمان زیادی را در قلم‌زنی‌های قدیمی به اندیشه پرداختم و تلاش کردم در همه ابعاد دفاع مقدس در این نوشته اثری باشد.

توسل و تحول، مجموعه هشت داستان کوتاه دفاع مقدس

انتهای پیام/ 


ادامه مطلب

[ جمعه 15 اردیبهشت 1396  ] [ 7:01 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

«توحیدیان خیبرشکن» مجموعه خاطرات جانباز فریبرز خلیلیان

کتاب «توحیدیان خیبرشکن» مجموعه خاطرات دفاع مقدس رزمنده جانباز فریبرز خلیلیان است که با حمایت ستاد کنگره شهدا، اداره کل حفظ آثار دفاع مقدس و مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه چهار محال و بختیاری چاپ و منتشر گردیده است.

کد خبر: ۲۳۶۸۱۰

تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۶:۲۰ - 05May 2017

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از شهرکرد، کتاب «توحیدیان خیبرشکن» مجموعه خاطرات دفاع مقدس رزمنده جانباز «فریبرز  خلیلیان» است.

«توحیدیان خیبرشکن» با حمایت ستاد کنگره شهدای استان چهارمحال و بختیاری و اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان و مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه حضرت قمر بنی‌هاشم (ع) در پاییز 1394 در 224 صفحه و شمارگان 3000 جلد توسط انتشارات سدرة‌المنتهی چاپ و منتشر گردیده است.

 

 

توحیدیان خیبر شکن، خاطرات دفاع مقدس رزمنده جانباز فریبرز خلیلیان

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ جمعه 15 اردیبهشت 1396  ] [ 7:01 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

«ردپای سرخ عشق» مجموعه منتخب جشنواره شعر دفاع مقدس استان چهارمحال و بختیاری

کتاب «ردپای سرخ عشق» مجموعه منتخب سومین و چهارمین جشنواره شعر دفاع مقدس استان چهارمحال و بختیاری است که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به چاپ رسیده است.

کد خبر: ۲۳۶۸۶۲

تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۰ - 05May 2017

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از شهرکرد، کتاب «ردپای سرخ عشق» مجموعه منتخب سومین و چهارمین جشنواره شعر دفاع مقدس استان چهارمحال و بختیاری است که به کوشش ابراهیم رحیمی پردنجانی گردآوری و به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به چاپ رسیده است.

«ردپای سرخ عشق» در 192 صفحه و تیتراژ 3000 نسخه در سال 1390 توسط انتشارات سدرة المنتهی به چاپ رسیده است.

 

یکی از اشعار منتخب کتاب:

از ارغوان‌ها

سروده مریم آرام

 

پر گشودند مردان خورشید، رو به آبی‌ترین آسمان‌ها

مقصد سبزشان باغ ایمان، باغ نیلوفر و ارغوان‌ها

 

پر گشودند آزاد آزاد، همچو پروانه‌های سبک بال

رخت بستند، آه عاشقانه! سمت معراج رنگین کمان‌ها

 

رفته از یادشان رنگ تردید، مانده بر قلبشان رنگ خورشید

یک سبد لاله در اشتیاق خط خونین این بیکران‌ها

 

پر گشودند، آری چه زیبا! از همین تنگنای زمانه

پر گشودند تا اوج تا عرش، رو به زیبا‌ترین کهکشان‌ها

 

این پلاک کدامین شهید و آن لباس کدامین شهید است؟

می‌روم من شتابان که شاید رد پایی بیابم از آنها

«ردپای سرخ عشق» مجموعه منتخب سومین و چهارمین جشنواره شعر دفاع مقدس استان چهارمحال و بختیاری 

انتهای پیام/


ادامه مطلب

[ جمعه 15 اردیبهشت 1396  ] [ 7:00 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 50 ] [ 51 ] [ 52 ] [ 53 ] [ 54 ] [ 55 ] [ 56 ] [ 57 ] [ 58 ] [ 59 ] [ > ]