دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

محمود شفیعی

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1332
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 07/02/1361
محل شهادت: خیابان ستارخان طول مدت حیات: 29 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
محمود در سال 1332 در شهر تهران دیده به جهان هستی گشود. روزهای کودکی را با شادی و نشاط سپری کرد و به مدرسه رفت. تحصیلات خود را تا اواسط دوره ی دبیرستان ادامه داد، سپس وارد نیروی هوایی شد. اما چندی بعد از آن جا خارج شد چرا که حاضر نبود، در ارتش شاهنشاهی خدمت کند.
پس از پیروزی انقلاب، مدتی به پاسداری در مساجد پرداخت و سپس حفاظت قائم مقام وزارت آموزش و پرورش را بر عهده گرفت. سپس به عضویت شورای محل و بسیج حمزه درآمد و در این مسئولیت ها منشاء خدمات شایسته و فراوانی گشت.
او علاوه بر آموزش فنون نظامی به نوجوانان و جوانان در اموراقتصادی و عرضه کالا به مردم فعالانه می کوشید.
سرانجام در روز هفتم اردیبهشت سال 1361 در سن 29 سالگی در خیابان ستارخان (خیابان شادمان) هنگامی که محمود در حال نظارت بر تقسیم شیر بود، به اعتبار لباس بسیجی اش مورد شناسائی قرار گرفت، تروریست ها که ملبس به لباس نیروی انتظامی بودند، ناجوان مردانه او را خلع سلاح و به سویش شلیک کردند. شفیعی سعی کرد، با دست خالی با آنان مبارزه کند اما آنها او را به شهادت رساندند.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

علی اصغر شفایی

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1333
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 13/06/1361
محل شهادت: خیابان رودکی-تهران طول مدت حیات: 28 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
در سال ۱۳۳۳ در محله جوادیه تهران در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان اسلام دیانت به اتمام رساند. از همان کودکی علوم دینی را محضر شهید نواب صفوی فراگرفت و در سال ۱۳۴۷ در کنار ادامه تحصیل مشغول به کار شد. 
در سال ۱۳۵۴ پس از خاتمه تحصیلات متوسطه وارد آموزشگاه هوایی شد لیکن به دلیل شرایط نامساعد ارتش در زمان حاکمیت طاغوت نتوانست خدمت را در آن مکان بپذیرد و لذا از آموزشگاه خارج و برای گذراندن دوران سربازی عازم سبزوار گردید. 
دوران سربازی اش همزمان بود با اوج انقلاب که بنا به دستور امام مبنی از خروج از پادگان ها سربازخانه را ترک کرد. 
پس از انقلاب به استخدام آتش نشانی درآمد و به عنوان مأمور این اداره به خدمت در مجلس شورای اسلامی پرداخت. 
جنایات منافقین به یک یا دو دسته محدود نمی شود و در هر گوشه از خاک گلگون میهن اسلامی شاهدی بر جنایات این دارودسته وابسته می باشد. در روز سیزدهم شهریور ۱۳۶۱ دو نفر از تروریست های منافق جهت انجام یک عملیات اقدام به سرقت یک موتورسیکلت می کنند. آن ها در محدوده خیابان رودکی علی اصغر را که با موتور از آن محل عبور می کرد را متوقف کرده و به زور اسلحه خواستار موتور سیکلت او شدند وی با آگاهی از ماهیت خود فروخته تروریست ها و نیت پلید آن ها از دادن موتور خوداری می کند و در این درگیری وی را در سن 28 سالگی به شهادت می رسانند.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدهادی شعبان پور

نام پدر: مهدی تاریخ تولد: 12/08/1339
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 18/06/1360
محل شهادت: میدان ولیعصر-تهران طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف93-شماره42-تهران


زندگینامه
محمدهادي شعبان‌پور در دوازدهم آبان 1339 در خانواده‌اي مستضعف در تهران ديده به جهان گشود. هم زمان با آغاز تحصيلات ابتدايي به کار نيز مشغول گشت. از سن 12 سالگي نمازش را شروع کرد و با پدر به نماز مي‌ايستاد. رابطه‌اي مستحکم با مسجد داشت و به کلاس‌ قرآن مي‌رفت و در مدتي کوتاه توانست خواندن قرآن را فراگيرد و تکبيرگوي مسجد شود. 
17 ساله بود که پدرش را از دست داد و مسئوليت خانواد‌گي‌اش سنگين‌تر گرديد. همراه با آغاز انقلاب اسلامي در راهپيمايي‌ها و تظاهرات حضوري فعال داشت و به همين سبب يک بار نيز دستگير شد. با پيروزي انقلاب و تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به آن پيوست و از دل و جان براي تحکيم مباني جمهوري اسلامي کوشيد. 
اخلاقي خوب و دلي مهربان و قلبي آکنده از نور خدا داشت و سخنانش آن‌قدر شيرين بود که بر هر دلي نمي‌نشست. مي‌گفت: "بايد بکوشيم تا اسلام و شيوه پيامبر پيروز باشد و جاني که خدا داده بايد در راه او بدهيم". پس از فاجعه انفجار دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي و شهادت آيت‌الله بهشتي و هفتاد و دو تن از ياران صديق امام مسئوليت‌هاي سنگين‌تري را بر عهده گرفت و اکثر شب‌ها حتي به منزل نمي‌رفت و شهادت رجايي و باهنر آن‌چنان تأثيري بر وي گذاشت که هميشه اشک در چشمانش حلقه مي‌بست و چندين روز نتوانست غذا بخورد. درباره شهادت اين عزيزان مي‌گفت: "مردن آن‌ها نيز قلب دشمنان را سوراخ خواهد کرد." به حضرت امام ارادتي خاص داشت و مي‌گفت "تمام عمرم فداي يک لحظه عمر امام، امروز اگر امام را تنها بگذاريم، امام حسين(ع) را تنها گذاشته‌ايم." 
انسان همان‌گونه مي‌ميرد که زندگي کرده است و شهيد شعبان‌پور نيز آن‌گونه مرد که زندگي کرده بود، مرگي سرخ شايسته پيروان حسين(ع)، مرگي افتخارآميز و درخور سربازان امام زمان(عج). در روز هيجدهم شهريور 1360، اين پاسدار جان بر کف در کنار چند تن ديگر از همرزمانش در يک رويارويي نابرابر با تروريست‌هاي منافق در ميدان وليعصر آماج گلوله‌هاي آمريکايي اين دارودسته جنايتکار قرار گرفت و در 21 سالگي جان بر سر ايمان و اعتقادش نهاد و در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 93 شماره 42 آرميد.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیدمحمد شریفی سوسری

نام پدر: سیدرسول تاریخ تولد: 01/11/1341
محل تولد: ایران - گیلان - بندرانزلی تاریخ شهادت: 24/08/1360
محل شهادت: جنگل های آمل طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: گلزارشهدای بندرانزلی-گیلان


زندگینامه
سیدمحمد شریفی در اول بهمن ماه سال 1341 در انزلی به دنیا آمد. سیدمحمد پس از سپری کردن ایام کودکی، پا به مدرسه نهاد تا علم و دانش بیاموزد. وی تحصیلاتش را با موفقیت در مدارس بندرانزلی سپری کرد و همزمان با تحصیل در امر یاری پدر بزرگوارش در تأمین معاش خانواده در کارگاه نجاری پدر مشغول به کار شد. سیدمحمد به قرآن و تلاوت آن بسیار علاقمند بود به همین سبب از دوران کودکی در کلاس های آموزش قرآن نیز شرکت می کرد و توانست تلاوت قرآن مجید را با صوتی زیبا فراگیرد. با آغاز قیام مردم به رهبری حضرت امام خمینی(ره) علیه طاغوت او نیز به همراه امت مسلمان و زجر کشیده در جهت سرنگونی حکومت پهلوی و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی فعالیت نمود و این در حالی بود که در شهرهای مختلف کشور نوجوانان و جوانان توسط رژیم منحوس پهلوی به خاک و خون کشیده می شدند. 
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بازوان توانمند نظام در توزیع مایحتاج و ارزاق مردم شهر انزلی بسیار فعالیت نمود و در این رابطه از سوی افراد ضدانقلاب و مغرض، تهمت های ناروا بسیار شنید، اما با هیچ ترفندی موفق نشدند خللی در اراده آهنین سید به وجود آورند زیرا رضای حضرت باری تعالی و انجام به تکلیف، برایش بسیار مهم و از اهمیت ویژه ای برخودار بود. 
مدتی به عنوان رئیس زندان مشغول به کار شد و در طول مدت تصدی مسئولیت از سر اخلاص خدمت نمود، و از هیچ کار و کوششی در جهت رفع مشکلات اداری و رفتاری زندانیان دریغ نورزید. او که مرد مبارزه و جهاد و شهادت بود، برای سپری کردن آموزش عملیات جنگل به چالوس (منطقه آموزشی۳) اعزام شد و پس از طی آموزش جهت پاکسازی جنگل های آمل که محل اختصاصی گروهک های وطن فروش شده بود و از آنجا برنامه های آشوب و نفاق و ترور چهره های مذهبی و انقلابی را هدایت و منطقه را ناامن کرده بودند، وی بدانجا اعزام شد و در 24 آبان 1360 به وسیله اصابت تیر مستقیم منافقین به قلب این سید جوان پاک و مؤمن به اسلام و انقلاب در سن 19 سالگی، جان به جان آفرین تسلیم کرد و به فیض عظیم شهادت نائل آمد، و پیکر مطهرش توسط آن سرسپردگان مزدور و وطن فروش، به آتش کشیده شد و باقیمانده جسم بی جانش را در گلزار شهدای بندرانزلی به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

حبیب الله شریعتی فرد(حجت الاسلام)

نام پدر: عبدالجواد تاریخ تولد: 17/06/1311
محل تولد: ایران - مازندران - - اندرات تاریخ شهادت: 25/08/1360
محل شهادت: جاده آمل طول مدت حیات: 49 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
هفدهم شهریورماه سال 1311 روستای اندرات استان مازندران شور و حال دیگری داشت؛ چرا که خانه ی عبدالجواد به وجود حبیب الله، رونقی دیگر یافته بود و خنده های کودکانه اش لبخند را به عبدالجواد و همسرش هدیه می داد.
کودک بود، اما پدر دوست داشت او از علم بهره ای داشته باشد، لذا او را به مدرسه فرستاد و کم کم علوم دینی را فرا گرفت و دوره ی سطح را در گرگان گذراند. 19 ساله بود که راهی مشهد مقدس شد تا احکام اسلامی را جامع و کامل در حوزه ی علمیه بیاموزد و هر از گاهی در تعطیلات پدر را در کار کشاورزی کمک می نمود. شریعتی فرد چندی بعد به نجف مهاجرت کرد و در جوار مرقد مطهر امیرمؤمنان (ع) 14 سال به کسب فیض پرداخت. تا این که به اجبار دولت عراق به ایران بازگشت و در سال 1354 در گرگان ساکن گردید.
او در گرکان در مسجد حضرت محمد (ص) به اقامه ی نماز و ارشاد مسلمین مشغول شد و در مدرسه ی رضویه، علوم دینی را تدریس کرد و بارها مورد تعقیب ساواک قرار گرفت. با پیروزی انقلاب، حجت الاسلام شریعتی فرد به مبارزه با اشرار و ضدانقلاب برخاست تا این که در روز بیست و پنجم آبان ماه سال 1360 عازم شهر مقدس قم شد. اما در بین راه در جنگل های آمل در کمین منافقین قرار گرفت. منافقین او و پسرش پاسدار محمدرضا شریعتی فرد را به داخل جنگل برده و پس از شکنجه ی زیاد و شکستن دو بازوی پسرش، سینه های آنان را آماج گلوله های خود قرار داده و این دو عزیز ملت ایران را به شهادت رساندند.
حجت الاسلام شریعتی فرد در سن 49 سالگی به اوج آسمان پر کشید و با شهادتش دفتر انقلاب را زرّین نمود.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عباس شاهوی

نام پدر: یوسف تاریخ تولد: 27/08/1332
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 28 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
در بیست و هفتم آبان ماه سال 1332 در محله قنات آباد تهران کودکی چشم به جهان گشود. علمای محل به علت مشاهده رؤیایی آسمانی نامش را عباس نهادند. شش سال بیشتر نداشت که مدیر مدرسه شگفت زده از هوش سرشار او نامش را در کلاس دوم دبستان نوشت. وی در ضمن تحصیل به فراگیری قرآن روی آورد، و در سن دوازده سالگی از پدرش درخواست نمود تا به جای خرید لباس عید یک قرآن معنی دار به او بدهد. عباس پس از اتمام دوره دبستان قصد داشت به حوزه علمیه برود اما به دلیل مشکلات مالی به مدرسه حکیم نظامی رفت. چند سال بعد پس از اخذ مدرک دیپلم به یکی از دانشگاهای معتبر در آمریکا رفت و با مدرک فوق لیسانس مدیریت بازرگانی به میهن بازگشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران همزمان با تشکیل گروه صنعتی فولاد ایران به عنوان سرپرست کمیته انتظامی قنات آباد منصوب شد. وی در زمان های مختلف، مدیریت گروه صنعتی فولاد ایران و مدیر عاملی مرکز تهیه و توزیع فلزات را بر عهده گرفت و در جهت خود کفایی اقتصادی کشور کوشید. سرانجام منافقین کور دل معاون وزیر بازرگانی را به همراه 71 نفر در هفتم تیرماه سال 1360 در دفتر حزب جمهوری اسلامی در سن 28 سالگی به شهادت رساندند. از او دو فرزند به یادگار مانده است.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

رمضان علی شاهوند

نام پدر: بهرام تاریخ تولد: 01/10/1336
محل تولد: ایران - قم - قم تاریخ شهادت: 25/10/1360
محل شهادت: بندرعباس طول مدت حیات: 24 سال
مزار شهید: روستای جیمزقون_قم


زندگینامه
روز اول دی ماه سال 1336 بود که رمضان علی در شهر قم چشم بر جهان هستی گشود و در جوار حرم مطهر حضرت معصومه (س) رشد نمود. او در سن 7 سالگی آموختن را تجربه کرد و تا اخذ مدرک دیپلم تحصیل نمود؛ سپس در آزمون سراسری دانشگاه ها شرکت کرد و در رشته ی حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد. 
شاهوند پس از اخذ مدرک کارشناسی به سمت دادیاری دادگاه انقلاب اسلامی منصوب شد. وی فردی متعهّد، مقیّد و باایمان بود و همواره دوستان و آشنایان را به پرهیزگاری دعوت می کرد. اما دشمنان اسلام و قرآن، اخلاص و تقوایش را تاب نیاوردند و او را در روز بیست و پنجم دی ماه سال 1360 در بندرعباس به شهادت رساندند. 
مزار پاکش در روستای جیمزقون استان قم قرار دارد. 

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات1 ]

سیدمحمدجواد شرافت

نام پدر: - تاریخ تولد: 12/07/1306
محل تولد: ایران - خوزستان - شوشتر تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 54 سال
مزار شهید: بهشت زهرا (س) گلزار شهدای هفتم تیر


زندگینامه
سید محمدجواد شرافت در تاریخ 12/7/1306 در شهر شوشتر چشم به جهان گشود. محمدجواد از همان آغاز کودکی جویای حقیقت بود، نه سال بیشتر نداشت که مادرش را از دست داد، اما صبورانه در برابر این اندوه بزرگ مقاومت نمود. علاقه ی سید محمد جواد به مسائل مذهبی باعث شد، در سن چهارده سالگی به همکاری دوستانش انجمن تبلیغات اسلامی را تشکیل دهد. وی در سن شانزده سالگی ازدواج کرد و پس از آن در اداره ی آموزش و پرورش [وزارت فرهنگ] مشغول تدریس شد. در سال 1331 به علت اعتراض سخنان یکی از کاندیداهای مجلس به اهواز تبعید گشت و تا سال 1342 در ادارات مختلف و آموزش و پرورش به بازگو نمودن حقایق پرداخت تا این که بار دیگر ماموران ساواک او را دستگیر کردند، اما به علت اعتراض مردم شهر آزاد شد. مدتی بعد همزمان با قیام 15 خرداد در یک سخنرانی طولانی بر علیه اقدامات رژیم اعتراض کرد و در پوشش ادامه ی تحصیل به تهران تبعید شد. اما از ورودش به دانشسرای تربیت معلم ممانعت به عمل آمد. شرافت سرانجام در سن 38 سالگی وارد دانشگاه تهران شد و در ساختمان مقابل دانشگاه جلسات تفسیر قرآن را برپا نمود. در سال 1345 سید محمد جواد به همراه برادر «رجائی» و جمعی دیگر از معلمان برنامه ی اعتصاب و تظاهرات معلمان ایران را تدارک دید و ساواک ایشان و [همرزمانش]را به «بیدخت گناباد» تبعید کرد. مدتی بعد شرافت دوران تبعید خود را به دستور دولت در شهرهای چالوس، کرج و تهران سپری کرد. ساواک پس از تبعید و ممانعت از تدریس تصمیم به قتل وی گرفت، اما اراده و قدرت خداوند مانع انجام این طرح شد. سید در تهران در هنرستان مافی به کار پرداخت و به همراه برادر دیگرش شهید شهسواریبه ادامه ی جهاد حق علیه باطل مشغول شد، و جلسات تفسیر قرآن خود را در مسجد الحسین (ع) دماوند ادامه داد. وی پس از پیروزی انقلاب در سمت های مشاور آقای رجائی وزیر آموزش و پرورش، عضو هیئت رئیسه ی بنیاد فرهنگی البرز و عضو هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات استان تهران، به انقلاب خدمت نمود. او یک بار از طرف مردم تهران کاندیدای نماینده ی مجلس شد، اما به اصرار مردم شوشتر به عنوان نماینده ی شوشتر با به دست آوردن حدود 82 درصد آراء به اولین دوره ی مجلس شورای اسلامی راه یافت، و معاونت کمیسیون بازرگانی را بر عهده گرفت. سرانجام سید محمد جواد شرافت در روز هفتم تیرماه سال 1360 در سن 54 سالگی در مقر حزب جمهوری اسلامی مزد جهاد خود را گرفت، و خداوند او را با پیکری خونین در بارگاه خویش پذیرفت. سید قبل از شهادت دو کتاب به نامهای «زندگانی حضرت فاطمه (س)» و «مردگان با ما سخن می گویند» را نوشت، تا چراغ راه هدایت جوانان ایرانی باشد. پیکر مطهر او را در کنار سایر شهدای واقعه ی هفتم تیر در بهشت زهرا (س) به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدرضا شریعتی فرد

نام پدر: حبیب الله تاریخ تولد: 03/08/1337
محل تولد: ایران - خراسان - مشهد تاریخ شهادت: 25/08/1360
محل شهادت: جنگل آمل طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: امامزاده عبدالله گرگان


زندگینامه
در سال 1337 حجة الاسلام حاج حبیب الله شریعتی فرد، صاحب فرزندی شد که او را محمد رضا نامید. محمد رضا که روزهای آغازین عمرش را در مشهد سپری کرده بود، دوران کودکی را همراه خانواده اش در نجف اشرف گذراند. سال ها بعد هنگامی که رژیم عراق به اخراج ایرانیان از آن کشور اقدام نمود، خانواده او به ایران آمدند و خودش نیز پس از اخذ دیپلم بدلیل فعالیت های سیاسی و انقلابی از آنجا اخراج گردید و پس از بازگشت به ایران، در دانشکده کشاورزی کرج مشغول تحصیل شد. در این مدت محمد رضا به فعالیت های مبارزاتیش علیه رژیم طاغوت ادامه می داد و با پخش اعلامیه های حضرت امام مردم را با اندیشه ها و رهنمود های این بزرگمرد آشنا می ساخت.
پس از پیروزی انقلاب، همزمان با جریان انقلاب فرهنگی، به سپاه پاسداران پیوست و با تمام توان به پرورش اندیشه ها و عقاید مردم گرگان پرداخت و بدلیل تسلط به زبان عربی، اطلاعات اسلامی و مطالعات وسیع در تاریخ اسلام اداره کلاس های عقیدتی، نظامی و قرآن را عهده دار شد.
منافقین که فعالیت های او را خطری بزرگ برای خود می دیدند، بارها اقدام به تهدید و ترورش نمودند اما هر بار ناموفق بودند. تا اینکه در 25 آبان سال 1360 هنگامیکه محمد رضا به همراه پدر و همسر و فرزندش در مأموریتی عازم تهران بودند، توسط منافقین محاصره شدند و تیغ وحشت و نفرت دشمنان پیکر او و پدر عالمش را همرنگ شقایق های آزاد صحرا ساخت. مدتی پس از شهادت محمد رضا فرزندش علیرضا متولد شد تا یاد و خاطره جهادگرانی چون او همواره زنده و روشن بماند و فاطمه ای که باید رسالت رقیه سه ساله را بدوش می کشید.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدمهدی شاهین

نام پدر: - تاریخ تولد: 20/01/1311
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 10/10/1357
محل شهادت: مشهد طول مدت حیات: 46 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
محمدمهدی شاهین در بیستم فروردین ماه 1311 در استان تهران به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات متوسطه بوده و کارشناس منابع طبیعی بود. محمدمهدی در مشهد سکونت داشت، متاهل و دارای دو فرزند شد. وی سرانجام در دهم دی ماه 1357 در مشهد در منزل آیت الله شیرازی توسط عناصر تروریستی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ترور و در سن 46 سالگی به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 30 ] [ 31 ] [ 32 ] [ 33 ] [ 34 ] [ 35 ] [ 36 ] [ 37 ] [ 38 ] [ 39 ] [ > ]